واکنش پوتین به اتفاق سهشنبه هر چه باشد، او در یک زمان از دو جهت آزمون میشود: او همین اخیراً گفته بود یک پاسخ یکپارچه علیه داعش میتواند به انزوای روسیه پایان دهد، و از سویی دیگر، باید آب سردی از واقعیت تلافی سرنگونی جنگنده خود به روی ترکیه بریزد که با آرزوهای دور و درازش در منطقه و فراتر از آن فاصله دارد.
شهدای ایران: کمتر کسی گمان میکرد سقوط یک جنگنده، روابط صمیمی ترکیه و روسیه را چنین دگرگون کند. هنری بارکِی، مدیر برنامه خاورمیانه مرکز وودرو ویلسون و ویلیام پومرانز، معاون مؤسسه کنان این اندیشکده آمریکایی، در تحلیلی که در صفحه اینترنتی سی.ان.ان منتشر شد، ضمن ابراز شگفتی از تأثیر این رخداد در تیرگی روابط ترکیه و روسیه، در نگاهی کوتاه، واکنشهای روسیه به این اقدام ترکیه را پیشبینی و ارزیابی کردند. از نظر اینان، پوتین راههای مقابله متعددی در اختیار دارد؛ از تحریم اقتصادی تا حمله نظامی به متحدین ترکیه در سوریه و البته هیچ کس نمیداند پاسخ او دقیقاً چه خواهد بود. در هر حال، این اتفاق موجبات باقی ماندن اسد در قدرت را فراهم کرده؛ چرا که یکی از مصممترین دشمنان او را در کانون حملات محکمترین دوست او قرار داده است.
آینده نامعلوم مذاکرات وین
۱۲ ساعت، چقدر میتواند تفاوت ایجاد کند! در حالی که مذاکرات صلح وین در حال پیشرفت بود، نیروی هوایی ترکیه یک جنگنده روسی را که ادعا میشود حریم هوایی ترکیه را نقض کرده، سرنگون کرد. گویا یک تفنگدار نیروی دریایی روسیه نیز در عملیات نجات دو خلبان جنگنده که از هواپیما بیرون پریده بودند، کشته شده تا اوضاع بدتر شود.
اتفاق دیگری که اوضاع را پیچیدهتر میکند، سفر فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه به مسکو و واشنگتن است. دیداری که برای تشکیل یک ائتلاف زمینی علیه داعش طراحی شده است. در مقابل، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه صراحتاً سرنگون کردن جنگنده روسی را «خنجر زنی از پشت توسط متحدین تروریستها» خوانده و تأکید کرده این کار، پیامدها و نتایجی جدی به دنبال خواهد داشت. یک بار دیگر، حوادث از تلاشهای بینالمللی برای مدیریت بحران سوریه سبقت گرفته است.
دو رقیب از هم فاصله میگیرند
البته، ترکیه و روسیه در مورد سوریه از همان ابتدای جنگ داخلی سوریه با هم اختلاف داشتند. یعنی از زمانی که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه از متحد پیشین خود یعنی بشار اسد، رئیس جمهور سوریه فاصله گرفته و در جبهه مقابلِ پوتین ایستاده است. اردوغان یک جبهه وسیع برای منزوی کردن اسد رهبری میکند و از مجموعهای از سازمانها و گروههای نظامی حمایت میکند تا دیکتاتور سوریه را سرنگون کند؛ درست در نقطه مقابل روسیه که مدتهاست با حکومت اسد اتحاد و ارتباط دارد.
به رغم این دیدگاههای متضاد در مورد حکومت اسد، روسیه و ترکیه در تفکیک اختلافات و منافع و حفظ روابط نزدیک تاکنون موفق بودهاند، همچنان که آنکارا در این مورد، با دیگر حامی سوریه یعنی ایران نیز به خوبی عمل کرده است. در واقع، برخی از مواضع اردوغان در قبال متحد خود در ناتو یعنی ایالات متحده آمریکا، به صورت چشمگیری تندتر از مواضع رئیس جمهور ترکیه علیه پوتین بوده است. روسیه و ترکیه در طول قرنهای متمادی یک رابطه پیچیده داشتهاند و شرکتهای ترکی به ویژه در حوزه صنایع ساختمان، در تحکیم این روابط تأثیر بسزایی داشتهاند. نکته مهمتری که باید بدان توجه داشت، این است که ترکیه به گاز روسیه وابسته است، در حالی که روسیه به ترکیه تنها به عنوان یک مشتری مینگرد.
پوتین، جدی است
از زمانی که روسیه در هفتههای اخیر تصمیم گرفت به صورت فعالانهای در جنگ داخلی سوریه وارد شود و با اعزام نیروهای زمینی و هوایی، موزانه قدرت را به سوی حکومت اسد تغییر دهد، روابط ترکیه و سوریه اندک اندک به سردی گرایید. هدف گرفتن متحدین ترکیه در منطقه به جای داعش در عملیاتهای روسیه، تنشها را بالا برد و روابط را ملتهب کرد. اینک اما با هدف قرار دادن هواپیمای روسی، بعید است این التهاب تسکین باید و تعدیل پیدا کند. پوتین وعده داده تلافی کند و اگر جهان تنها یک چیز را پس از ۱۸ ماه در مورد او آموخته باشد، این است که او مردی است که تهدیدات خود را عملی میکند.
مسئله برای پوتین این است که زمانسنجی چندان هم به ضرر او نیست. هنوز مدت کوتاهی از خروج موضوع بحران اوکراین از تیتر و عنوان رسانههای دنیا نمیگذرد که انفجار یک ایستگاه نیروی برق در منطقه خرسون، توجهات را به خود جلب کرد و البته کریمه را درون تاریکی فرو برد. به رغم آزادسازی کریمه، این شبهجزیره همچنان از جهت نیروی برق به اوکراین وابسته است و روسیه هنوز نتوانسته برای این وابستگی دیرینه، نیروی برق جایگزین فراهم کند. سرگئی آکسیونوو، نخست وزیر کریمه، حمله به ایستگاه برق شبه جزیره را یک «اقدام تروریستی» توصیف کرده و توضیح روشنی در مورد برقراری مجدد برق در کریمه نداده است.
رخدادهای چند روز اخیر به صورت جدی، فرصتهای بازنگری ارزشمند بین روسیه و غرب را مبهم و پیچیده کرده است. درست است که فاصله مسکو و واشنگتن در مسائل کلیدی آن قدر زیاد است که اولاند نمیتواند آنها را مرتفع کند، اما او اکنون او باید از بحران ناتو و تهدیدات جدید در اوکراین شرقی در تلاش برای ایجاد یک ائتلاف بزرگ فاکتور بگیرد.
پاسخهای احتمالی روسیه
ما هنوز نمیدانیم پوتین قصد دارد چگونه ترکیه را تنبیه کند، اما میتوانیم انتظار داشته باشیم روسیه حملات خود به متحدین ترکیه و آمریکا را در سوریه افزایش دهد و وانمود کند به دنبال داعش است! پوتین همچنین میتواند برگ برنده دیگری رو کند و به گروه کردی سوری حزب اتحاد دموکراتیک که به دنبال انتقامگیری از اردوغان است، اجازه دهد تا دفاتر خود را در مسکو باز کند و حتی آنان را از لحاظ نظامی تجهیز نماید.
علاوه بر این، پوتین میتواند روی روابط گسترده اقتصادی ترکیه و روسیه دست بگذارد، همچنان که برای مثال، وزارت امور خارجه روسیه اخیراً به توریستهای روسی توصیه کرده به ترکیه سفر نکنند. پرسش اساسی اینجاست که پوتین میخواهد تا کجا پیش رود، زیرا اگر او از الگوی برخورد با اتحادیه اروپا و اوکراین تبعیت کند، هر گونه تحریم اقتصادی علیه ترکیه میتواند روسیه را به آسانی در وضعیت بدی قرار دهد.
واکنش پوتین به اتفاق سهشنبه هر چه باشد، او در یک زمان از دو جهت آزمون میشود: او همین اخیراً گفته بود یک پاسخ یکپارچه علیه داعش میتواند به انزوای روسیه پایان دهد، و از سویی دیگر، باید آب سردی از واقعیت تلافی سرنگونی جنگنده خود به روی ترکیه بریزد که با آرزوهای دور و درازش در منطقه و فراتر از آن فاصله دارد.
اختلاف به نفع اسد است
همه اینها در حالی است که تنها برنده رخدادهای اخیر، اسد است. چرا که اکنون یکی از اولین دشمنان حکومت او یعنی ترکیه به صورت آشکاری در ضدیت با مهمترین پشتیبان او یعنی روسیه قرار گرفته است. روسیهای که چشمانداز تأسیس یک ائتلاف وسیع در پرداختن به موضوع داعش و بحران سوریه را خدشهدار کرده است.
تاکنون هیچ کشوری یک برنامه قابل اتکا برای رفع تهدید داعش یا بازگرداندن تمامیت ارضی سوریه ارائه نداده است. سرنگونی جنگنده روسی این واقعیت را تغییر نمیدهد و ممکن است اندک امیدها برای دستیابی به توافق قدرتهای بزرگ بر سر حل بحران را نیز از بین ببرد.
*رجانیوز
آینده نامعلوم مذاکرات وین
۱۲ ساعت، چقدر میتواند تفاوت ایجاد کند! در حالی که مذاکرات صلح وین در حال پیشرفت بود، نیروی هوایی ترکیه یک جنگنده روسی را که ادعا میشود حریم هوایی ترکیه را نقض کرده، سرنگون کرد. گویا یک تفنگدار نیروی دریایی روسیه نیز در عملیات نجات دو خلبان جنگنده که از هواپیما بیرون پریده بودند، کشته شده تا اوضاع بدتر شود.
اتفاق دیگری که اوضاع را پیچیدهتر میکند، سفر فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه به مسکو و واشنگتن است. دیداری که برای تشکیل یک ائتلاف زمینی علیه داعش طراحی شده است. در مقابل، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه صراحتاً سرنگون کردن جنگنده روسی را «خنجر زنی از پشت توسط متحدین تروریستها» خوانده و تأکید کرده این کار، پیامدها و نتایجی جدی به دنبال خواهد داشت. یک بار دیگر، حوادث از تلاشهای بینالمللی برای مدیریت بحران سوریه سبقت گرفته است.
دو رقیب از هم فاصله میگیرند
البته، ترکیه و روسیه در مورد سوریه از همان ابتدای جنگ داخلی سوریه با هم اختلاف داشتند. یعنی از زمانی که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه از متحد پیشین خود یعنی بشار اسد، رئیس جمهور سوریه فاصله گرفته و در جبهه مقابلِ پوتین ایستاده است. اردوغان یک جبهه وسیع برای منزوی کردن اسد رهبری میکند و از مجموعهای از سازمانها و گروههای نظامی حمایت میکند تا دیکتاتور سوریه را سرنگون کند؛ درست در نقطه مقابل روسیه که مدتهاست با حکومت اسد اتحاد و ارتباط دارد.
به رغم این دیدگاههای متضاد در مورد حکومت اسد، روسیه و ترکیه در تفکیک اختلافات و منافع و حفظ روابط نزدیک تاکنون موفق بودهاند، همچنان که آنکارا در این مورد، با دیگر حامی سوریه یعنی ایران نیز به خوبی عمل کرده است. در واقع، برخی از مواضع اردوغان در قبال متحد خود در ناتو یعنی ایالات متحده آمریکا، به صورت چشمگیری تندتر از مواضع رئیس جمهور ترکیه علیه پوتین بوده است. روسیه و ترکیه در طول قرنهای متمادی یک رابطه پیچیده داشتهاند و شرکتهای ترکی به ویژه در حوزه صنایع ساختمان، در تحکیم این روابط تأثیر بسزایی داشتهاند. نکته مهمتری که باید بدان توجه داشت، این است که ترکیه به گاز روسیه وابسته است، در حالی که روسیه به ترکیه تنها به عنوان یک مشتری مینگرد.
پوتین، جدی است
از زمانی که روسیه در هفتههای اخیر تصمیم گرفت به صورت فعالانهای در جنگ داخلی سوریه وارد شود و با اعزام نیروهای زمینی و هوایی، موزانه قدرت را به سوی حکومت اسد تغییر دهد، روابط ترکیه و سوریه اندک اندک به سردی گرایید. هدف گرفتن متحدین ترکیه در منطقه به جای داعش در عملیاتهای روسیه، تنشها را بالا برد و روابط را ملتهب کرد. اینک اما با هدف قرار دادن هواپیمای روسی، بعید است این التهاب تسکین باید و تعدیل پیدا کند. پوتین وعده داده تلافی کند و اگر جهان تنها یک چیز را پس از ۱۸ ماه در مورد او آموخته باشد، این است که او مردی است که تهدیدات خود را عملی میکند.
مسئله برای پوتین این است که زمانسنجی چندان هم به ضرر او نیست. هنوز مدت کوتاهی از خروج موضوع بحران اوکراین از تیتر و عنوان رسانههای دنیا نمیگذرد که انفجار یک ایستگاه نیروی برق در منطقه خرسون، توجهات را به خود جلب کرد و البته کریمه را درون تاریکی فرو برد. به رغم آزادسازی کریمه، این شبهجزیره همچنان از جهت نیروی برق به اوکراین وابسته است و روسیه هنوز نتوانسته برای این وابستگی دیرینه، نیروی برق جایگزین فراهم کند. سرگئی آکسیونوو، نخست وزیر کریمه، حمله به ایستگاه برق شبه جزیره را یک «اقدام تروریستی» توصیف کرده و توضیح روشنی در مورد برقراری مجدد برق در کریمه نداده است.
رخدادهای چند روز اخیر به صورت جدی، فرصتهای بازنگری ارزشمند بین روسیه و غرب را مبهم و پیچیده کرده است. درست است که فاصله مسکو و واشنگتن در مسائل کلیدی آن قدر زیاد است که اولاند نمیتواند آنها را مرتفع کند، اما او اکنون او باید از بحران ناتو و تهدیدات جدید در اوکراین شرقی در تلاش برای ایجاد یک ائتلاف بزرگ فاکتور بگیرد.
پاسخهای احتمالی روسیه
ما هنوز نمیدانیم پوتین قصد دارد چگونه ترکیه را تنبیه کند، اما میتوانیم انتظار داشته باشیم روسیه حملات خود به متحدین ترکیه و آمریکا را در سوریه افزایش دهد و وانمود کند به دنبال داعش است! پوتین همچنین میتواند برگ برنده دیگری رو کند و به گروه کردی سوری حزب اتحاد دموکراتیک که به دنبال انتقامگیری از اردوغان است، اجازه دهد تا دفاتر خود را در مسکو باز کند و حتی آنان را از لحاظ نظامی تجهیز نماید.
علاوه بر این، پوتین میتواند روی روابط گسترده اقتصادی ترکیه و روسیه دست بگذارد، همچنان که برای مثال، وزارت امور خارجه روسیه اخیراً به توریستهای روسی توصیه کرده به ترکیه سفر نکنند. پرسش اساسی اینجاست که پوتین میخواهد تا کجا پیش رود، زیرا اگر او از الگوی برخورد با اتحادیه اروپا و اوکراین تبعیت کند، هر گونه تحریم اقتصادی علیه ترکیه میتواند روسیه را به آسانی در وضعیت بدی قرار دهد.
واکنش پوتین به اتفاق سهشنبه هر چه باشد، او در یک زمان از دو جهت آزمون میشود: او همین اخیراً گفته بود یک پاسخ یکپارچه علیه داعش میتواند به انزوای روسیه پایان دهد، و از سویی دیگر، باید آب سردی از واقعیت تلافی سرنگونی جنگنده خود به روی ترکیه بریزد که با آرزوهای دور و درازش در منطقه و فراتر از آن فاصله دارد.
اختلاف به نفع اسد است
همه اینها در حالی است که تنها برنده رخدادهای اخیر، اسد است. چرا که اکنون یکی از اولین دشمنان حکومت او یعنی ترکیه به صورت آشکاری در ضدیت با مهمترین پشتیبان او یعنی روسیه قرار گرفته است. روسیهای که چشمانداز تأسیس یک ائتلاف وسیع در پرداختن به موضوع داعش و بحران سوریه را خدشهدار کرده است.
تاکنون هیچ کشوری یک برنامه قابل اتکا برای رفع تهدید داعش یا بازگرداندن تمامیت ارضی سوریه ارائه نداده است. سرنگونی جنگنده روسی این واقعیت را تغییر نمیدهد و ممکن است اندک امیدها برای دستیابی به توافق قدرتهای بزرگ بر سر حل بحران را نیز از بین ببرد.
*رجانیوز