منطقه شهید هرندی که این روزها نمایش گاه فساد شده است، از اعتیاد و دست فروشی مواد مخدر گرفته تا سوداگری فحشا و قماربازان هفت خط، همگی اینجا به خط شده اند.
به گزارش شهدای ایران، داستان غمبار محله هرندی این روزها به عنوان "نشانی دردناک" از مجموعه آسیب های اجتماعی، میان رسانه ها دست به دست می شود. اولین بار است؛ بی سابقه است؛ باورپذیری اش سخت است که مجموعه ای از فسادها، پیش روی مردم و مقابل چشم آنها رخ می دهد. اینجا برای مجرم ترس و دلهره ای نیست؛ فساد شب و روز نمی شناسد؛ کافی است سری به دروازه غار و پارک حقانی بزنید.
منطقه ای که این روزها نمایش گاه فساد شده است. از اعتیاد و دست فروشی مواد مخدر گرفته تا سوداگری فحشا و قماربازان هفت خط، همگی اینجا به خط شده اند.
ماجرای محله هرندی را باید تمهیدی اندیشید. اما مساله این روزها هویت ترک خورده این محله بااصالت است. اینجا گود معصومی نیست، اینجا چاله حصار و حمام چال و باغ چالی و زنبورک خانه نیست. اینجا محله شیخ رجبعلی خیاط است. محله هرندی هاست.
محله مرحوم نواب صفوی است. از بازار تا عودلاجان و پامنار و تا هرندی و دروازه غار و شاپور، هویت طهران است. شناسنامه طهرانی های اصیل است. اگرچه حال و هوای این محله را غبار غمرنگ و شبگرفته و دردآلود گرفته است، اما هنوز نشانه های هویت اسلامی و ایرانی اش از لابه لای "دیوارهای گچ مرده و پراندوه اش" پیداست. هنوز در این محله پرچم و بیرق بزرگترین و قدیمی ترین هیات های طهران بالاست. حسینیه سادات اخوی و ترک ها و بنی فاطمه و آقا اشرف و تکیه رضا قلی خان و غیره هنور هم محل آمد و شد هیاتی های اصیل و مردم متدین طهران قدیم است.
برای قلب طهران باید فکری کرد. چند روز پیش خبری منتشر شد مبنی بر اینکه ارزان ترین خانه های شهر را می توان در منطقه ۱۲ پیدا کرد. چرا؟ مگر ممکن است این محله اصیل با عمارت های ویلایی و باغچه و حوض های خاطره انگیز و هشتی ها و هشت گیرهای زیبا و نمای آجری آبساب و آرایش اسلیمی و پنجره های رنگی و چکادها و کاشی کاری ها و سقاخونه ها و دالان های مسقف بازار و غیره چنین محکومیت تاریکی پیدا کند؟ با وجود غبار اندوهناک رسوب کرده، بازهم این محله سراپا انرژی مثبت است. کافی است ساعاتی را در کوچه پس کوچه های پامنار قدم بزنیم. هویت این محل، هویت تهرانی است که زیباست به معنویت. زیباست به انسان های باسابقه ای که تدین و زیست مومنانه شان انقلاب ساز بود. هنوز خاطرات مسجد دروازه غار و سهمش در انقلاب فراموش نشده است. شهرت مردم اینجا به خیرخواهی و خیررسانی است. با این همه سابقه خوش نشان، چرا باید چنین نحیف و بی رمق شود.
محله هرندی مثل هر محله دیگری مجموعه ای از خیر و شر های اجتماعی است؛ بی آسیب نبوده و نیست. اما آسیب هایش مثل هر جای دیگری محله سوز نبوده است. تعادل محله را بهم نمی زده است. امروز منطقه ۱۲ در حال خالی شدن و متروکه شدن است. روزهای پرهیاهو و شب های گرد مرگ گرفته اش زبانزد است. چاره ای هم مردم برای مهاجرت ندارند. شب سرآسایش و آرامش زمین نمی گذارند. روز هم امنیت روانی عبور و مرور را در کوچه ها و پس کوچه هایش ندارند. خالی شدن این محله خودش بزرگترین آسیب است.
خانه هایی که انبار شده است و یا خانه مجردی و یا محل زندگی معتادان و بدتر از همه مراکز فساد و فحشا، محله را تهی از زندگی کرده است. نرخ فقر در این محله ۱۵ درصد بیشتر از متوسط تهران است. گزارش مسوولین حاکی از آن است که ۸۶ درصد مردم این محله در معرض خطر و آسیب های اجتماعی جدی قرار دارند. با این روند سیر مهاجرت های اجتماعی به مهاجرت های اقتصادی تبدیل شده است. مردم برای از دست ندادن سرمایه و افت بیشتر دارایی شان مجبور به ترک این محله شدند.
با این وصف مساله محله هرندی را باید از زاویه تهدید جریان زندگی دید. سوژه هرندی برای همه رسانه ها، آسیب های اجتماعی است؛ حال آنکه مساله اصلی موضوع دیگری است. مساله تخریب طهران قدیم و هویتی است که همه طهرانی ها بدان فخر می کنند. از این جهت باید همه نهادهای مسوول در این محل که گفته می شود بیش از ۴۰ نهاد و سازمان هستند، با هدف حفظ این محله همگرایی پیدا کنند. حل معضل اعتیاد و مقابله با فحشا و غیره مساله ثانوی است. راه حل ها باید به حفظ این گوهر درخشان ختم شود.
*الف
منطقه ای که این روزها نمایش گاه فساد شده است. از اعتیاد و دست فروشی مواد مخدر گرفته تا سوداگری فحشا و قماربازان هفت خط، همگی اینجا به خط شده اند.
ماجرای محله هرندی را باید تمهیدی اندیشید. اما مساله این روزها هویت ترک خورده این محله بااصالت است. اینجا گود معصومی نیست، اینجا چاله حصار و حمام چال و باغ چالی و زنبورک خانه نیست. اینجا محله شیخ رجبعلی خیاط است. محله هرندی هاست.
محله مرحوم نواب صفوی است. از بازار تا عودلاجان و پامنار و تا هرندی و دروازه غار و شاپور، هویت طهران است. شناسنامه طهرانی های اصیل است. اگرچه حال و هوای این محله را غبار غمرنگ و شبگرفته و دردآلود گرفته است، اما هنوز نشانه های هویت اسلامی و ایرانی اش از لابه لای "دیوارهای گچ مرده و پراندوه اش" پیداست. هنوز در این محله پرچم و بیرق بزرگترین و قدیمی ترین هیات های طهران بالاست. حسینیه سادات اخوی و ترک ها و بنی فاطمه و آقا اشرف و تکیه رضا قلی خان و غیره هنور هم محل آمد و شد هیاتی های اصیل و مردم متدین طهران قدیم است.
برای قلب طهران باید فکری کرد. چند روز پیش خبری منتشر شد مبنی بر اینکه ارزان ترین خانه های شهر را می توان در منطقه ۱۲ پیدا کرد. چرا؟ مگر ممکن است این محله اصیل با عمارت های ویلایی و باغچه و حوض های خاطره انگیز و هشتی ها و هشت گیرهای زیبا و نمای آجری آبساب و آرایش اسلیمی و پنجره های رنگی و چکادها و کاشی کاری ها و سقاخونه ها و دالان های مسقف بازار و غیره چنین محکومیت تاریکی پیدا کند؟ با وجود غبار اندوهناک رسوب کرده، بازهم این محله سراپا انرژی مثبت است. کافی است ساعاتی را در کوچه پس کوچه های پامنار قدم بزنیم. هویت این محل، هویت تهرانی است که زیباست به معنویت. زیباست به انسان های باسابقه ای که تدین و زیست مومنانه شان انقلاب ساز بود. هنوز خاطرات مسجد دروازه غار و سهمش در انقلاب فراموش نشده است. شهرت مردم اینجا به خیرخواهی و خیررسانی است. با این همه سابقه خوش نشان، چرا باید چنین نحیف و بی رمق شود.
محله هرندی مثل هر محله دیگری مجموعه ای از خیر و شر های اجتماعی است؛ بی آسیب نبوده و نیست. اما آسیب هایش مثل هر جای دیگری محله سوز نبوده است. تعادل محله را بهم نمی زده است. امروز منطقه ۱۲ در حال خالی شدن و متروکه شدن است. روزهای پرهیاهو و شب های گرد مرگ گرفته اش زبانزد است. چاره ای هم مردم برای مهاجرت ندارند. شب سرآسایش و آرامش زمین نمی گذارند. روز هم امنیت روانی عبور و مرور را در کوچه ها و پس کوچه هایش ندارند. خالی شدن این محله خودش بزرگترین آسیب است.
خانه هایی که انبار شده است و یا خانه مجردی و یا محل زندگی معتادان و بدتر از همه مراکز فساد و فحشا، محله را تهی از زندگی کرده است. نرخ فقر در این محله ۱۵ درصد بیشتر از متوسط تهران است. گزارش مسوولین حاکی از آن است که ۸۶ درصد مردم این محله در معرض خطر و آسیب های اجتماعی جدی قرار دارند. با این روند سیر مهاجرت های اجتماعی به مهاجرت های اقتصادی تبدیل شده است. مردم برای از دست ندادن سرمایه و افت بیشتر دارایی شان مجبور به ترک این محله شدند.
با این وصف مساله محله هرندی را باید از زاویه تهدید جریان زندگی دید. سوژه هرندی برای همه رسانه ها، آسیب های اجتماعی است؛ حال آنکه مساله اصلی موضوع دیگری است. مساله تخریب طهران قدیم و هویتی است که همه طهرانی ها بدان فخر می کنند. از این جهت باید همه نهادهای مسوول در این محل که گفته می شود بیش از ۴۰ نهاد و سازمان هستند، با هدف حفظ این محله همگرایی پیدا کنند. حل معضل اعتیاد و مقابله با فحشا و غیره مساله ثانوی است. راه حل ها باید به حفظ این گوهر درخشان ختم شود.
*الف