ایجاد انحراف و تحریف در عزاداری امام حسین(ع) از جمله مسائلی است که دشمن همیشه به عنوان پاشنه آشیل شیعیان به آن توجه داشته و دست از آن برنداشته است. شاید قدمت این تلاش ها برای انحراف این قیام بزرگ به قدمت خود این قیام باز می گردد و این نشان دهنده میزان اهمیت و تاثیرگذاری این واقعه بزرگ تاریخی است.
به گزارش شهدای ایران، دهه محرم اگرچه در ایران یکی از بی مثال ترین و باشکوه ترین ایام سال در برگزاری عزای اهل بیت (ع) است اما نباید از فعالیت شیعیان سراسر جهان در برگزاری با شکوه عزای سالار شهیدان و ابلاغ و تبلیغ پیام این قیام بزرگ تاریخ شیعه چشم پوشی کرد.
انگلیس تمایل بیشتری به حمایت از قمهزنی در لندن دارد تا راهپیمایی روز عاشورا
چند سالی است برخی شیعیان که در رسانه ها به عنوان "شیعه لندن نشین" شهرت یافته اند با اقداماتی که اساسا موجب ایجاد وهن در مذهب شیعه و گسترش اختلاف میان مذاهب اسلامی می شود فعالیت پیگیرانه ای را در گسترش و تبلیغ منش و اعتقادات خود آغاز کرده اند و بحث های گسترده ای پیرامون حمایت رسانه های غربی و البته خود غرب از این قشر منسوب به شیعه صورت گرفته است. برای بررسی بیشتر فعالیت های این گروه در خارج از مرزهای ایران؛ سید مهدی فرهاد، فعال فرهنگی ایرانی ساکن لندن در یادداشتی که در اختیار «نسیم» قرار داده از چگونگی نفوذ این گروه در راهپیمایی بزرگ روز عاشورا در شهر لندن و حمایت های پنهان دستگاه های دولتی انگلیس از این جریان پرده برداری می کند.
هر سال، ایام محرم عزاداری امام حسین(ع) در قالب راهپیمایی در دو مکان در شهر لندن برگزار میشود؛ یکی در محله توتینگ و با حضور شیعیان هند و پاکستان که مرحوم نوروززاده بانی آن بودند و دیگری با مدیریت مجمع جهانی اسلامی در هلند پارک. این دو گروه از قدیمی ترین دسته های عزاداری در لندن به حساب می آیند.
آیت الله گلپایگانی و تاسیس مجمع جهانی اسلامی در لندن
مجمع جهانی اسلامی لندن توسط آیت الله گلپایگانی بنا شده است؛ اولین بار که نوه آیتالله گلپایگانی حدود 30 سال پیش به لندن آمد، تصمیم گرفتند راهپیمائی روز عاشورا را در لندن راه اندازی کنند؛ این راهپیمائی از هاید پارک شروع میشود و تا مجمع جهانی اسلامی (که همان مرکز آیتالله گلپایگانی است) ادامه دارد؛ این برنامه به صورت روتین در حدود 30 سال گذشته و با مدیریت این مجمع برگزار می شود؛ هر سال آقای عالمی که رئیس مجمع جهانی بوده و از سوی آیتالله گلپایگانی انتخاب شدند و یا نوه آیتالله گلپایگانی –سید حسن موسوی-، مجوز برگزاری این راهپیمایی را از پلیس یا شهرداری لندن پیگیری و اخذ می کردند.
شرکت کنندگان راهپیمایی روز عاشورا در لندن طی 20 سال از 50 نفر به 7 هزار نفر رسید
سال های اول مجوز این راهپیمایی را پلیس صادر می کرد، اما از چند سال پیش اعلام شد که پلیس به دلیل مسائل مالی نمیتواند این همکاری را داشته باشد؛ به عبارت دیگر محافظت این امر را پلیس بر عهده نگرفت و عملاً از دست پلیس خارج و به شهرداری واگذار شد؛ از سوی دیگر جمعیت لندن نیز هر روز در حال افزایش است؛ یعنی این راهپیمایی 20 سال پیش با حدود 50 نفر برگزار میشد؛ اما در حال حاضر این مراسم هر سال با حضور جمعیتی بالای 7-6 هزار نفر برگزار می شود.
کارشکنی پلیس و شهرداری لندن برای صدور مجوز راهپیمایی روز عاشورا تا آخرین لحظات
با افزایش جمعیت راهپیمایان روز عاشورا، دولت انگلیس مشکل ایجاد کرده و از حدود 4-3 سال پیش شروع به ایراد گرفتن، کردند؛ خصوصاً پلیس بسیار ایراد گرفت؛ اما هر سال در نهایت با همه مشکلات مجوز را صادر می کرد، هرسال هم تا روزهای آخر مشخص نمیشد که مجوز میدهند یا نمیدهند و مجوز گرفتن به آسانی نبود؛ بنای گرفتن این مجوز را نوه آیت الله گلپاگانی گذاشته بود؛ چند سالی هم رئیس مجمع جهانی حجت الاسلام عالمی برای این کار اقدام می کردند.
برای حفظ سنت راهپیمایی روز عاشورا نه مسیر و نه مدیریت آن 30 سال تغییر نکرد
سال 1997 "مرکز اسلامی" از سوی رهبر معظم انقلاب در لندن شروع به کار کرد که آیتالله اراکی مسئول آن بودند؛ سپس حجت الاسلام موعظی و در حال حاضر حجت الاسلام شمالی مسئول آن هستند؛ با اینکه این مرکز از لحاظ فضا و تعداد آدمهایی که به آن مراجعه میکنند نسبت به مجمع جهانی اسلامی گسترده تر است، اما قرار شد سنت راهپیمایی به همان شیوه 30 ساله خود برقرار بوده و راهپیمائی را هیچوقت برهم نزدند حتی مسیر راهپیمایی نیز همان مسیر هاید پارک تا مجمع جهانی باقی بماند (یعنی مسافتی حدود سه کیلومتر).
انعکاس خوب راهپیمایی روز عاشورا در روزهای نزدیک کریسمس
این راهپیمائی از زمانی که با مدیریت مجمع جهانی برگزار می شد شکل بسیار منظم و کنترل شده ای داشت؛ رنگ پرچمها و نوع شعارهایی که نوشته میشد، اعلامیههایی که پخش میشد و... منظم و کنترل شده بود؛ سالهای گذشته این راهپیمائی در روزهای نزدیک به کریسمس برگزار شد؛ انعکاس خوبی بین مردم داشت. میایستادند و از علت راهپیمائی سؤال میکردند.
برنامه ریزی دقیق، منظم و هدفمند در تمام زوایای پیاده روی عاشورا
اعلامیههایی تهیه کرده بودیم و بین مردم توزیع میکردیم؛ در خصوص نوع نگارش این اعلامیهها بسیار فکر شده بود؛ از علما نظرخواهی شده بود؛ با سیاست و ظرافت تهیه شده بود و در اختیار مردم قرار میگرفت؛ از نظر راهپیمائی نیز بسیار منظم بود؛ خانمها عقب حرکت میکردند؛ آقایان جلو حرکت میکردند و یا الله و یا حسین میگفتند؛ بسیار آرام و به صورت نمادین این کار برگزار میشد. میانداری ذکر یا حسین را میگفت و به صورت عزاداری سنتی قدیم ایران در غالب راهپیمایی عزاداری امام حسین(ع) برگزار می شد؛ سینهزنیهایی که اکنون در ایران و برخی کشورهای دیگر مرسوم شده نبود و همواره کنترل میشد.
تلاش برای به انحراف کشاندن راهپیمایی عاشورا
سالهای ابتدایی راه اندازی این راهپیمایی از گروه مسلمان شیعه موسوم به "بلاغی" که چند مغازه در لندن دارند و به تجارت مشغولند برای شرکت در این راهپیمایی دعوت شد. طی این سالها این گروه سعی داشتند برخی موارد مانند طبل و سنج را وارد عزاداری راهپیمایان کنند، چند بار قصد پخش کردن اعلامیه در خصوص قمه زدن، لخت سینه زدن و ... داشتند، از سوی حجت الاسلام عالمی جلوگیری شد؛ اگرچه این موارد تا حدودی بود؛ عربهای بحرین، افاغنه، عربهای عراق و... طبل و سنج داشتند اما کنترل شده بود؛ حتی زمانی که پاکستانیها قصد لخت زنجیر زدن داشتند، آنها را از دسته جدا کردند تا راهپیمایی لندن از شائبه وهن در شیعه و اسلام دور باشد.
صدور مجوز راهپیمایی روز عاشورا 6 ماه قبل از موعد همیشگی و تغییر مسیر 30 ساله راهپیمایی
اتفاق عجیب که در دو سال اخیر تکرار هم شده این است که سال گذشته که مسئولین مربوطه طبق معمول هر ساله در ماه ذی الحجه و 40 روز قبل از محرم برای گرفتن مجوز به شهرداری مراجعه می کنند، شهرداری لندن مدعی می شود که مجوز برای گروهی که شش ماه قبل از شما درخواست دادند صادر شده و مسیر راهپیمائی نیز تغییر کرده است!
اینکه مجوز را گروهی دیگر گرفته بودند آشفتگی در روز عاشورا ایجاد کرده بود؛ مردم نمیدانستند باید چکار کنند، تا روز قبل از مراسم میپرسیدند که برنامه چطور است و در چه مسیری پیش می رود؛ مسئولین نهادهای مختلف نظرهای گوناگونی داشتند؛ عدهای میگفتند راهپیمائی را تحریم کنیم؛ بعد منصرف شدند؛چرا که یکی از اهداف کسانی که چنین بی نظمی ایجاد کردند، این بود که تعداد حاظران در راهپیمایی کاهش یابد.
عبور مسیر جدید راهپیمایی روز عاشورا از مقابل فروشگاه های شیعیان بلاغی
مسیر راهپیمایی که برای آن مجوز صادر شده بود از ابتدای خیابانی که فروشگاه های بلاغیها در آن واقع بود آغاز می شد که به نظر می رسید یکی از اهداف تغییر مسیر رونق گرفتن تجارت این گروه بود. و انتهای مسیر به مرکز اسلامی انگلیس که متعلق به جمهوری اسلامی است، ختم میشد و 2 کیلومتر بالاتر از آن مسجد رسول اعظم (ص) قرار داشت که متعلق به جریان شیرازیها است؛ که در میان مسلمانان لندن معروف به حسینیه کربلاییها است.
ما حسب الامر بزرگان و علما علی رغم اتفاقاتی که افتاده بود در راهپیمایی شرکت کردیم، راهپیمائی که شروع شد، حجج اسلام عالمی، موعظی و... برنامه طراحی کرده بودند که علاوه بر اینکه تفرقه به چشم نیاید اما حد و مرزها مشخص باشد؛ با سیستمی قرار شد تا میانه راه دسته را ببرند و بازگردانند؛ موقع راه افتادن دسته متوجه اقدامات دیگری شدیم؛ عَلَمی آورده بودند که 2 اژدها یکی سمت راست و دیگری سمت چپ داشت. و کم کم احساس کردیم در کنار این دسته عزاداری اتفاقاتی در حال رخ دادن است؛ یکی این بود که میکروفون را به مداحان ایرانی نمیدادند؛ به عبارتی سیستمی ایجاد کرده بودند که وقتی مداح ایرانی میخواند میکروفون قطع میشد؛ دیگر اینکه شروع به شورگرفتن و سینه زدن در خیابان کردند؛ در آنجا روحانیون پادرمیانی کردند و خواستند این شیوه سینه زنی را جمع کنند؛ از سوی دیگر عکس، سیدی و اعلامیههایی در خصوص تبلیغ و اشاعه قمه زنی و نظر مراجع در این خصوص پخش میشود که در آن برخی مراجع واجب و برخی مستحب میدانند و هیچ کس آن را رد نکرده بود؛ این امر برای ما مشکوک بود.
برگزاری مراسم رد شدن از آتش در روز عاشورا با وجود ممنوعیت قانونی و با حمایت امنیتی پلیس لندن
تنها گروه شیعه ای که در لندن مراسم قمه زنی برگزار می کنند همین حسینیه کربلائیها است، حتی مراسم رد شدن از آتش را دارند. من خودم شاهد آن بودم؛ مطلب جالب این است که برای هرگونه آتش بازی یا روشن کردن آتش در لندن باید مجوز گرفت و کارهایی اعم از آتش درست کردن زیر سقف و راه رفتن بر روی آن در لندن ممکن نیست؛ یکسری قوانینی وجود دارد که حتی برای آتشبازی های بسیار کوچک هم باید مجوز گرفت و مجوز گرفتن اصلاً کار راحتی نیست مخصوصاً برای اینکارها بسیار سخت است. نکته مهم و اساسی این است که این گروه این کارها را انجام میدهند و از سوی پلیس حمایت میشوند.
صدور مجوز راهپیمایی برای اقلیت شیعیانی که علنا به ایران، ایرانی ها و شیعه فحاشی می کنند
میتوان گفت با دادن مجوز به این گروه اقلیت این برنامه از دست ما خارج شده است؛ امسال هم دوباره این داستان ایجاد شد و مجوز را به گروه بلاغیها دادند؛ اینها افرادی هستند که جمهوری اسلامی و آقای اراکی یک زمانی بسیار تلاش کرد به اینها مکانی بدهد و به طریقی اینها را جذب کند، اما اینها علنی به ایران و ایرانی و شیعه ایران فحش میدهند.
نوع معرفی کردن عزاداری در اروپا در حال تغییر است
در این میان حسینیه کربلائیها نیز به شدت از این وضعیت استفاده میکند؛ مشکل اصلی ما این است که تلاش این گروه در حقیقت معرفی کردن امام حسین (ع)، شیعه، عاشورا و محرم در قالب قمه زنی و راه رفتن روی آتش و زنجیر زدن با تیغ و خون راه انداختن و... است؛ مشکل ما تغییر مسیر راهپیمائی نیست؛ مشکل این است که نوع معرفی کردن عزاداری در اروپا در حال تغییر است و در حال جهت گیری است.
انگلیس تمایل بیشتری به حمایت از قمه زنی دارد تا راهپیمایی روز عاشورا
زمانی که کنترل به دست مجمع جهانی اسلامی بود حتی برای آب دادن و جنبههای اجتماعی و فرهنگی برنامه ریزی میشد و رعایت میکردند؛ الآن این امر از دست این مجمع خارج شده است و همه چیز به صورت کاملاً منفی نمایش داده می شود؛ معرفی امام حسین(ع)، شیعه، عاشورا و... را تغییر دادند؛ این امر جدیدی در انگلیس نیست؛ در توتینگ در روز عاشورا پلیس، منطقهای را محافظت میکند، شیعههای پاکستانی در آن جا شروع به خون راه انداختن میکنند؛ انگلیس در مقایسه با راهپیمایی این کار بیشتر ترجیح میدهد چراکه راهپیمائی پیامی دارد و نظمی دارد که افراد را جذب میکند.
به نظر من برای افرادی که مخالف گسترش اسلام یا شناخته شدن اسلام به معنای واقعی هستند، حمایت از مراسم قمهزنی و خون راه انداختن، مطلوب تر است؛ به راهپیمائی ما نیز مجوز میدهند چون قانون است و باید بدهند اما انگلیس از مراسمی که دافعه بیشتری دارد، بیشتر حمایت میکند.
پای یک توافق نانوشته در میان است
آنچه به نظر می رسد این است که پای یک توافق نانوشته در میان است؛ امسال وقتی نوه آیتالله گلپایگانی در خصوص اینکه چرا مجوز را به افراد دیگر دادند، اعتراض کرد، شهرداری پاسخ داد: ما نمیدانیم، شما عدهای مسلمان هستید و مجوز را میگیرید.
در لندن کارناوالی وجود دارد که متعلق به سیاهان آمریکای جنوبی است، که برنامه رقص، پایکوبی و جشن خیابانی است؛ به اینها گفته شد اگر فردی که اهل جامایکا است را بیاوریم مجوز این کارناوال را به او میدهید؟ گفتند این کارناوال مشخص است که از سوی فلان موسسه برای گرفتن مجوز مراجعه میکنند؛ گفتیم چطور برای آن معلوم است و برای ما مشخص نیست؟ گفتن این که همه ریش دارید و یک شکل هستید و یک مجوز را میخواهید و ما دادیم، آسان است اما وقتی وارد منطق میشوید از خود میپرسید تا این اندازه انگلستان بی حساب و کتاب است؟
دو سالی که مجوز به این گروه داده شده از مهمترین سالها برای مسلمانان بوده است چرا که مسائلی بین شیعه و سنی رخ داده و مسائل مربوط به داعش نیز بسیار داغ است؛ در لندن این امر بسیار مهم بود.
راهپیمایی روز عاشورا را می توان رسمیترین برنامه شیعیان در لندن دانست
راهپیمایی روز عاشورا را می توان رسمیترین برنامه شیعیان در لندن دانست؛ راهپیمائی روز اربعین هم برگزار می شود اما نه با شکوه روز عاشورا. مراسم روز اربعین پاکستانیها بیشتر هستند، اما این مهمترین مسئلهای است که در انگلیس اتفاق میافتد؛ از شهرهای مختلف انگلیس برای این راهپیمائی میآیند و برای ما راهپیمائی مهمی است؛ در راهپیمائیهایی همانند روز قدس یا راهپیمائیهای که ملی است یا بعد از انقلاب ایجاد شده است، دودستگی میبینید اما در راهپیمائی روز عاشورا همه نوع آدمی حضور دارد؛ حتی کسی که مسئله سیاسی در ایران دارد، حضور دارد؛ کسی که ایرانی، عراقی و... نیست؛ این راهپیمائی برای امام حسین (ع) است.
مسئله نظم در راهپیمایی روز عاشورا، خود بسیار مهم است؛ وقتی در اروپا برنامهای برگزار میشود مخصوصاً تحت پرچم اسلام و زنان چادری آن را همراهی میکردند، نظم موجود در این برنامه بسیار مهم است؛ ما درجامعهای زندگی میکنیم که بسیاری از تعاریف بر اساس نظم است؛ این امر در این دو سال اصلاً وجود نداشت.
در روز عاشورا چند مسئله برای ما مهم است؛ مسئله معرفی قیام حسینی و اینکه چرا این کار را انجام میدهیم و این به امام حسین (ع) و اعتقادات ما بازمیگردد؛ مسئله مهم دیگر ظاهر این برنامه و نحوه اجرای آن است، که خود در جذب مخاطبین اروپایی به اسلام نقش به سزایی دارد؛ ما اقدامی را انجام میدهیم که 70 درصد آن به ظاهر است؛ چون ما را از بیرون میبینند؛ از باطن کار خبر ندارند و در درجه اول ظاهر کار را میبینند؛ اگر این ظاهر در ابتدا بتواند جذب کند، افراد از باطن و نفس کار سؤال میکنند و دوست دارند بیشتر بدانند و اطلاع داشته باشند.
در این کار کل پایههایی که این برنامه بر آن استوار است، در این دو سال سست شد؛ فردی که از بیرون برنامه راهپیمایی را نظاره کند ابتدا بینظمی و بعد اینکه بر سروکله خود زدن را میبینند؛ شاید در کشور خود و در هیأت خود کارهایی انجام دهیم اما در انگلستان نباید به همان شیوه عمل کنیم.
ما در جامعهای زندگی می کنیم که رسانه ها ما را وحشی، بینظم، سو استفادهگر، آشوبگر و... معرفی کردند
ما در جامعهای هستیم که همه نگاه ها به ما(مسلمانان) منفی است و ما را وحشی، بینظم، سو استفادهگر، آشوبگر و... معرفی کردند؛ حال ما 4 ساعت فرصت در شلوغترین مکان شهر لندن داریم که دین و منش خود را نشان دهیم؛ در این دو سال این نظم که از راهپیمایی گرفته شده است؛ سینهزنیهای عجیب و غریب انجام میدهند؛ با این اقدامات خود را شیعه معرفی میکنیم و به عبارتی همه را خراب کردیم.
تا زمانی که علما بگویند حضور داشته باشید ما هم حضور داریم؛ ما 4-3 اصول داشتیم که همه آنها ضربه خورده است؛ این ضربه از سوی خودی بوده است؛ از یک مسجد شیعه که ادعا دارند پیرو یکی از حضرات علماست این عمل صورت میگیرد؛ یعنی خودمان بر خود ضربه زدیم؛ کاری که بیبیسی، تندروهای غرب و ... قصد انجام دادنش را داشتند ما با دست خود انجام دادیم؛ این قسمت از ما نیز توسط غرب پروبال گرفته است.
البته این گروه افراطی از قبل شناخته شده بودند؛ مقداری هم بعد از سخنرانیها و تذکراتی است که از ایران آمد؛ یعنی از ایران معرفی شدند و گفته شد مراقب این افراد باشید؛ با این عمل مردم کمی واقعیتر نگاه کردند و دریافتند واقعاً ضربه میزنند؛ این اقدامات جدید نیست؛ اینها گروه راه میانداختند و جلوی مرکز اسلامی فحش میدادند و گوجه فرنگی پرتاب میکردند و خیلی واضح مخالفت میکنند.
زمانی که من خودم با اینها آشنا شدم نمیدانستم کجا میروم؛ این قضیه برای 12 سال پیش است؛ خانه یکی از دوستانم بودم و گفتم میخواهم به مسجد بروم و وی گفت کنار خانه ما هیئت است؛ ما رفتیم و دیدیم خیلی شبیه ایران بود، چای میخوردند و ایرانی صحبت میکردند؛ همان جا به من دیویدی دادند و در جذب افراد تلاش می کردند اما نکته این است که هدفشان جذب غیرمسلمانان نبود؛ من شیعه بودم و برای عزاداری به آن هیئت رفتم؛ وقتی فهمیدند طرفدار جمهوری اسلامی هستم تفاوت ها را بیان کردند؛ انرژی خود را صرف یارکشی میکنند و قصد ندارند من را که سنی یا غیرمسلمان هستم را شیعه و مسلمان کنند؛ من فکر میکنم این حرکتی حساب شده باشد؛ با اینکه در ظاهر نامنظم به نظر می آید اما به نظر من نظم عمیقی پشت آن است.
بی شک این اقلیت شیعه از طرف غرب حمایت مالی می شود
این کار هدفی دارد؛ این گونه نیست که بگوئیم این کار اشتباهی است که رخ داده و یکسری ضررها برای ما دارد؛ به نظر من اینها نظم دارند و میدانند چه میکنند؛ داشتن برنامه در اینجا بودجه زیادی میخواهد؛ مجمع در اینجا کمبود بودجه دارد؛ مجمع جهانی که اولین مجمع جهانی شیعه در اینجا بوده است کمبود بودجه دارد.
البته لازم به ذکر است دو جور ایرانی به این گروه و مراسماتشان مراجعه می کنند؛ یکی افرادی که ریشه عراقی دارند؛ دیگری ایرانیهای که در همان محل زندگی میکنند ولی اصالتاً عراقی هستند؛ وقتی به آنجا میروید فارسی صحبت میکنند اما نمیدانم سخنرانی فارسی دارند یا نه؛ چند سالی است که به آنجا نرفتهام اما میدانم ایرانیها به آنجا میروند؛ مسلمانان لندن بین خود به آنجا حسینیه کربلائیها میگویند.
انگلیس تمایل بیشتری به حمایت از قمهزنی در لندن دارد تا راهپیمایی روز عاشورا
چند سالی است برخی شیعیان که در رسانه ها به عنوان "شیعه لندن نشین" شهرت یافته اند با اقداماتی که اساسا موجب ایجاد وهن در مذهب شیعه و گسترش اختلاف میان مذاهب اسلامی می شود فعالیت پیگیرانه ای را در گسترش و تبلیغ منش و اعتقادات خود آغاز کرده اند و بحث های گسترده ای پیرامون حمایت رسانه های غربی و البته خود غرب از این قشر منسوب به شیعه صورت گرفته است. برای بررسی بیشتر فعالیت های این گروه در خارج از مرزهای ایران؛ سید مهدی فرهاد، فعال فرهنگی ایرانی ساکن لندن در یادداشتی که در اختیار «نسیم» قرار داده از چگونگی نفوذ این گروه در راهپیمایی بزرگ روز عاشورا در شهر لندن و حمایت های پنهان دستگاه های دولتی انگلیس از این جریان پرده برداری می کند.
هر سال، ایام محرم عزاداری امام حسین(ع) در قالب راهپیمایی در دو مکان در شهر لندن برگزار میشود؛ یکی در محله توتینگ و با حضور شیعیان هند و پاکستان که مرحوم نوروززاده بانی آن بودند و دیگری با مدیریت مجمع جهانی اسلامی در هلند پارک. این دو گروه از قدیمی ترین دسته های عزاداری در لندن به حساب می آیند.
آیت الله گلپایگانی و تاسیس مجمع جهانی اسلامی در لندن
مجمع جهانی اسلامی لندن توسط آیت الله گلپایگانی بنا شده است؛ اولین بار که نوه آیتالله گلپایگانی حدود 30 سال پیش به لندن آمد، تصمیم گرفتند راهپیمائی روز عاشورا را در لندن راه اندازی کنند؛ این راهپیمائی از هاید پارک شروع میشود و تا مجمع جهانی اسلامی (که همان مرکز آیتالله گلپایگانی است) ادامه دارد؛ این برنامه به صورت روتین در حدود 30 سال گذشته و با مدیریت این مجمع برگزار می شود؛ هر سال آقای عالمی که رئیس مجمع جهانی بوده و از سوی آیتالله گلپایگانی انتخاب شدند و یا نوه آیتالله گلپایگانی –سید حسن موسوی-، مجوز برگزاری این راهپیمایی را از پلیس یا شهرداری لندن پیگیری و اخذ می کردند.
شرکت کنندگان راهپیمایی روز عاشورا در لندن طی 20 سال از 50 نفر به 7 هزار نفر رسید
سال های اول مجوز این راهپیمایی را پلیس صادر می کرد، اما از چند سال پیش اعلام شد که پلیس به دلیل مسائل مالی نمیتواند این همکاری را داشته باشد؛ به عبارت دیگر محافظت این امر را پلیس بر عهده نگرفت و عملاً از دست پلیس خارج و به شهرداری واگذار شد؛ از سوی دیگر جمعیت لندن نیز هر روز در حال افزایش است؛ یعنی این راهپیمایی 20 سال پیش با حدود 50 نفر برگزار میشد؛ اما در حال حاضر این مراسم هر سال با حضور جمعیتی بالای 7-6 هزار نفر برگزار می شود.
کارشکنی پلیس و شهرداری لندن برای صدور مجوز راهپیمایی روز عاشورا تا آخرین لحظات
با افزایش جمعیت راهپیمایان روز عاشورا، دولت انگلیس مشکل ایجاد کرده و از حدود 4-3 سال پیش شروع به ایراد گرفتن، کردند؛ خصوصاً پلیس بسیار ایراد گرفت؛ اما هر سال در نهایت با همه مشکلات مجوز را صادر می کرد، هرسال هم تا روزهای آخر مشخص نمیشد که مجوز میدهند یا نمیدهند و مجوز گرفتن به آسانی نبود؛ بنای گرفتن این مجوز را نوه آیت الله گلپاگانی گذاشته بود؛ چند سالی هم رئیس مجمع جهانی حجت الاسلام عالمی برای این کار اقدام می کردند.
برای حفظ سنت راهپیمایی روز عاشورا نه مسیر و نه مدیریت آن 30 سال تغییر نکرد
سال 1997 "مرکز اسلامی" از سوی رهبر معظم انقلاب در لندن شروع به کار کرد که آیتالله اراکی مسئول آن بودند؛ سپس حجت الاسلام موعظی و در حال حاضر حجت الاسلام شمالی مسئول آن هستند؛ با اینکه این مرکز از لحاظ فضا و تعداد آدمهایی که به آن مراجعه میکنند نسبت به مجمع جهانی اسلامی گسترده تر است، اما قرار شد سنت راهپیمایی به همان شیوه 30 ساله خود برقرار بوده و راهپیمائی را هیچوقت برهم نزدند حتی مسیر راهپیمایی نیز همان مسیر هاید پارک تا مجمع جهانی باقی بماند (یعنی مسافتی حدود سه کیلومتر).
انعکاس خوب راهپیمایی روز عاشورا در روزهای نزدیک کریسمس
این راهپیمائی از زمانی که با مدیریت مجمع جهانی برگزار می شد شکل بسیار منظم و کنترل شده ای داشت؛ رنگ پرچمها و نوع شعارهایی که نوشته میشد، اعلامیههایی که پخش میشد و... منظم و کنترل شده بود؛ سالهای گذشته این راهپیمائی در روزهای نزدیک به کریسمس برگزار شد؛ انعکاس خوبی بین مردم داشت. میایستادند و از علت راهپیمائی سؤال میکردند.
برنامه ریزی دقیق، منظم و هدفمند در تمام زوایای پیاده روی عاشورا
اعلامیههایی تهیه کرده بودیم و بین مردم توزیع میکردیم؛ در خصوص نوع نگارش این اعلامیهها بسیار فکر شده بود؛ از علما نظرخواهی شده بود؛ با سیاست و ظرافت تهیه شده بود و در اختیار مردم قرار میگرفت؛ از نظر راهپیمائی نیز بسیار منظم بود؛ خانمها عقب حرکت میکردند؛ آقایان جلو حرکت میکردند و یا الله و یا حسین میگفتند؛ بسیار آرام و به صورت نمادین این کار برگزار میشد. میانداری ذکر یا حسین را میگفت و به صورت عزاداری سنتی قدیم ایران در غالب راهپیمایی عزاداری امام حسین(ع) برگزار می شد؛ سینهزنیهایی که اکنون در ایران و برخی کشورهای دیگر مرسوم شده نبود و همواره کنترل میشد.
تلاش برای به انحراف کشاندن راهپیمایی عاشورا
سالهای ابتدایی راه اندازی این راهپیمایی از گروه مسلمان شیعه موسوم به "بلاغی" که چند مغازه در لندن دارند و به تجارت مشغولند برای شرکت در این راهپیمایی دعوت شد. طی این سالها این گروه سعی داشتند برخی موارد مانند طبل و سنج را وارد عزاداری راهپیمایان کنند، چند بار قصد پخش کردن اعلامیه در خصوص قمه زدن، لخت سینه زدن و ... داشتند، از سوی حجت الاسلام عالمی جلوگیری شد؛ اگرچه این موارد تا حدودی بود؛ عربهای بحرین، افاغنه، عربهای عراق و... طبل و سنج داشتند اما کنترل شده بود؛ حتی زمانی که پاکستانیها قصد لخت زنجیر زدن داشتند، آنها را از دسته جدا کردند تا راهپیمایی لندن از شائبه وهن در شیعه و اسلام دور باشد.
صدور مجوز راهپیمایی روز عاشورا 6 ماه قبل از موعد همیشگی و تغییر مسیر 30 ساله راهپیمایی
اتفاق عجیب که در دو سال اخیر تکرار هم شده این است که سال گذشته که مسئولین مربوطه طبق معمول هر ساله در ماه ذی الحجه و 40 روز قبل از محرم برای گرفتن مجوز به شهرداری مراجعه می کنند، شهرداری لندن مدعی می شود که مجوز برای گروهی که شش ماه قبل از شما درخواست دادند صادر شده و مسیر راهپیمائی نیز تغییر کرده است!
اینکه مجوز را گروهی دیگر گرفته بودند آشفتگی در روز عاشورا ایجاد کرده بود؛ مردم نمیدانستند باید چکار کنند، تا روز قبل از مراسم میپرسیدند که برنامه چطور است و در چه مسیری پیش می رود؛ مسئولین نهادهای مختلف نظرهای گوناگونی داشتند؛ عدهای میگفتند راهپیمائی را تحریم کنیم؛ بعد منصرف شدند؛چرا که یکی از اهداف کسانی که چنین بی نظمی ایجاد کردند، این بود که تعداد حاظران در راهپیمایی کاهش یابد.
عبور مسیر جدید راهپیمایی روز عاشورا از مقابل فروشگاه های شیعیان بلاغی
مسیر راهپیمایی که برای آن مجوز صادر شده بود از ابتدای خیابانی که فروشگاه های بلاغیها در آن واقع بود آغاز می شد که به نظر می رسید یکی از اهداف تغییر مسیر رونق گرفتن تجارت این گروه بود. و انتهای مسیر به مرکز اسلامی انگلیس که متعلق به جمهوری اسلامی است، ختم میشد و 2 کیلومتر بالاتر از آن مسجد رسول اعظم (ص) قرار داشت که متعلق به جریان شیرازیها است؛ که در میان مسلمانان لندن معروف به حسینیه کربلاییها است.
ما حسب الامر بزرگان و علما علی رغم اتفاقاتی که افتاده بود در راهپیمایی شرکت کردیم، راهپیمائی که شروع شد، حجج اسلام عالمی، موعظی و... برنامه طراحی کرده بودند که علاوه بر اینکه تفرقه به چشم نیاید اما حد و مرزها مشخص باشد؛ با سیستمی قرار شد تا میانه راه دسته را ببرند و بازگردانند؛ موقع راه افتادن دسته متوجه اقدامات دیگری شدیم؛ عَلَمی آورده بودند که 2 اژدها یکی سمت راست و دیگری سمت چپ داشت. و کم کم احساس کردیم در کنار این دسته عزاداری اتفاقاتی در حال رخ دادن است؛ یکی این بود که میکروفون را به مداحان ایرانی نمیدادند؛ به عبارتی سیستمی ایجاد کرده بودند که وقتی مداح ایرانی میخواند میکروفون قطع میشد؛ دیگر اینکه شروع به شورگرفتن و سینه زدن در خیابان کردند؛ در آنجا روحانیون پادرمیانی کردند و خواستند این شیوه سینه زنی را جمع کنند؛ از سوی دیگر عکس، سیدی و اعلامیههایی در خصوص تبلیغ و اشاعه قمه زنی و نظر مراجع در این خصوص پخش میشود که در آن برخی مراجع واجب و برخی مستحب میدانند و هیچ کس آن را رد نکرده بود؛ این امر برای ما مشکوک بود.
برگزاری مراسم رد شدن از آتش در روز عاشورا با وجود ممنوعیت قانونی و با حمایت امنیتی پلیس لندن
تنها گروه شیعه ای که در لندن مراسم قمه زنی برگزار می کنند همین حسینیه کربلائیها است، حتی مراسم رد شدن از آتش را دارند. من خودم شاهد آن بودم؛ مطلب جالب این است که برای هرگونه آتش بازی یا روشن کردن آتش در لندن باید مجوز گرفت و کارهایی اعم از آتش درست کردن زیر سقف و راه رفتن بر روی آن در لندن ممکن نیست؛ یکسری قوانینی وجود دارد که حتی برای آتشبازی های بسیار کوچک هم باید مجوز گرفت و مجوز گرفتن اصلاً کار راحتی نیست مخصوصاً برای اینکارها بسیار سخت است. نکته مهم و اساسی این است که این گروه این کارها را انجام میدهند و از سوی پلیس حمایت میشوند.
صدور مجوز راهپیمایی برای اقلیت شیعیانی که علنا به ایران، ایرانی ها و شیعه فحاشی می کنند
میتوان گفت با دادن مجوز به این گروه اقلیت این برنامه از دست ما خارج شده است؛ امسال هم دوباره این داستان ایجاد شد و مجوز را به گروه بلاغیها دادند؛ اینها افرادی هستند که جمهوری اسلامی و آقای اراکی یک زمانی بسیار تلاش کرد به اینها مکانی بدهد و به طریقی اینها را جذب کند، اما اینها علنی به ایران و ایرانی و شیعه ایران فحش میدهند.
نوع معرفی کردن عزاداری در اروپا در حال تغییر است
در این میان حسینیه کربلائیها نیز به شدت از این وضعیت استفاده میکند؛ مشکل اصلی ما این است که تلاش این گروه در حقیقت معرفی کردن امام حسین (ع)، شیعه، عاشورا و محرم در قالب قمه زنی و راه رفتن روی آتش و زنجیر زدن با تیغ و خون راه انداختن و... است؛ مشکل ما تغییر مسیر راهپیمائی نیست؛ مشکل این است که نوع معرفی کردن عزاداری در اروپا در حال تغییر است و در حال جهت گیری است.
انگلیس تمایل بیشتری به حمایت از قمه زنی دارد تا راهپیمایی روز عاشورا
زمانی که کنترل به دست مجمع جهانی اسلامی بود حتی برای آب دادن و جنبههای اجتماعی و فرهنگی برنامه ریزی میشد و رعایت میکردند؛ الآن این امر از دست این مجمع خارج شده است و همه چیز به صورت کاملاً منفی نمایش داده می شود؛ معرفی امام حسین(ع)، شیعه، عاشورا و... را تغییر دادند؛ این امر جدیدی در انگلیس نیست؛ در توتینگ در روز عاشورا پلیس، منطقهای را محافظت میکند، شیعههای پاکستانی در آن جا شروع به خون راه انداختن میکنند؛ انگلیس در مقایسه با راهپیمایی این کار بیشتر ترجیح میدهد چراکه راهپیمائی پیامی دارد و نظمی دارد که افراد را جذب میکند.
به نظر من برای افرادی که مخالف گسترش اسلام یا شناخته شدن اسلام به معنای واقعی هستند، حمایت از مراسم قمهزنی و خون راه انداختن، مطلوب تر است؛ به راهپیمائی ما نیز مجوز میدهند چون قانون است و باید بدهند اما انگلیس از مراسمی که دافعه بیشتری دارد، بیشتر حمایت میکند.
پای یک توافق نانوشته در میان است
آنچه به نظر می رسد این است که پای یک توافق نانوشته در میان است؛ امسال وقتی نوه آیتالله گلپایگانی در خصوص اینکه چرا مجوز را به افراد دیگر دادند، اعتراض کرد، شهرداری پاسخ داد: ما نمیدانیم، شما عدهای مسلمان هستید و مجوز را میگیرید.
در لندن کارناوالی وجود دارد که متعلق به سیاهان آمریکای جنوبی است، که برنامه رقص، پایکوبی و جشن خیابانی است؛ به اینها گفته شد اگر فردی که اهل جامایکا است را بیاوریم مجوز این کارناوال را به او میدهید؟ گفتند این کارناوال مشخص است که از سوی فلان موسسه برای گرفتن مجوز مراجعه میکنند؛ گفتیم چطور برای آن معلوم است و برای ما مشخص نیست؟ گفتن این که همه ریش دارید و یک شکل هستید و یک مجوز را میخواهید و ما دادیم، آسان است اما وقتی وارد منطق میشوید از خود میپرسید تا این اندازه انگلستان بی حساب و کتاب است؟
دو سالی که مجوز به این گروه داده شده از مهمترین سالها برای مسلمانان بوده است چرا که مسائلی بین شیعه و سنی رخ داده و مسائل مربوط به داعش نیز بسیار داغ است؛ در لندن این امر بسیار مهم بود.
راهپیمایی روز عاشورا را می توان رسمیترین برنامه شیعیان در لندن دانست
راهپیمایی روز عاشورا را می توان رسمیترین برنامه شیعیان در لندن دانست؛ راهپیمائی روز اربعین هم برگزار می شود اما نه با شکوه روز عاشورا. مراسم روز اربعین پاکستانیها بیشتر هستند، اما این مهمترین مسئلهای است که در انگلیس اتفاق میافتد؛ از شهرهای مختلف انگلیس برای این راهپیمائی میآیند و برای ما راهپیمائی مهمی است؛ در راهپیمائیهایی همانند روز قدس یا راهپیمائیهای که ملی است یا بعد از انقلاب ایجاد شده است، دودستگی میبینید اما در راهپیمائی روز عاشورا همه نوع آدمی حضور دارد؛ حتی کسی که مسئله سیاسی در ایران دارد، حضور دارد؛ کسی که ایرانی، عراقی و... نیست؛ این راهپیمائی برای امام حسین (ع) است.
مسئله نظم در راهپیمایی روز عاشورا، خود بسیار مهم است؛ وقتی در اروپا برنامهای برگزار میشود مخصوصاً تحت پرچم اسلام و زنان چادری آن را همراهی میکردند، نظم موجود در این برنامه بسیار مهم است؛ ما درجامعهای زندگی میکنیم که بسیاری از تعاریف بر اساس نظم است؛ این امر در این دو سال اصلاً وجود نداشت.
در روز عاشورا چند مسئله برای ما مهم است؛ مسئله معرفی قیام حسینی و اینکه چرا این کار را انجام میدهیم و این به امام حسین (ع) و اعتقادات ما بازمیگردد؛ مسئله مهم دیگر ظاهر این برنامه و نحوه اجرای آن است، که خود در جذب مخاطبین اروپایی به اسلام نقش به سزایی دارد؛ ما اقدامی را انجام میدهیم که 70 درصد آن به ظاهر است؛ چون ما را از بیرون میبینند؛ از باطن کار خبر ندارند و در درجه اول ظاهر کار را میبینند؛ اگر این ظاهر در ابتدا بتواند جذب کند، افراد از باطن و نفس کار سؤال میکنند و دوست دارند بیشتر بدانند و اطلاع داشته باشند.
در این کار کل پایههایی که این برنامه بر آن استوار است، در این دو سال سست شد؛ فردی که از بیرون برنامه راهپیمایی را نظاره کند ابتدا بینظمی و بعد اینکه بر سروکله خود زدن را میبینند؛ شاید در کشور خود و در هیأت خود کارهایی انجام دهیم اما در انگلستان نباید به همان شیوه عمل کنیم.
ما در جامعهای زندگی می کنیم که رسانه ها ما را وحشی، بینظم، سو استفادهگر، آشوبگر و... معرفی کردند
ما در جامعهای هستیم که همه نگاه ها به ما(مسلمانان) منفی است و ما را وحشی، بینظم، سو استفادهگر، آشوبگر و... معرفی کردند؛ حال ما 4 ساعت فرصت در شلوغترین مکان شهر لندن داریم که دین و منش خود را نشان دهیم؛ در این دو سال این نظم که از راهپیمایی گرفته شده است؛ سینهزنیهای عجیب و غریب انجام میدهند؛ با این اقدامات خود را شیعه معرفی میکنیم و به عبارتی همه را خراب کردیم.
تا زمانی که علما بگویند حضور داشته باشید ما هم حضور داریم؛ ما 4-3 اصول داشتیم که همه آنها ضربه خورده است؛ این ضربه از سوی خودی بوده است؛ از یک مسجد شیعه که ادعا دارند پیرو یکی از حضرات علماست این عمل صورت میگیرد؛ یعنی خودمان بر خود ضربه زدیم؛ کاری که بیبیسی، تندروهای غرب و ... قصد انجام دادنش را داشتند ما با دست خود انجام دادیم؛ این قسمت از ما نیز توسط غرب پروبال گرفته است.
البته این گروه افراطی از قبل شناخته شده بودند؛ مقداری هم بعد از سخنرانیها و تذکراتی است که از ایران آمد؛ یعنی از ایران معرفی شدند و گفته شد مراقب این افراد باشید؛ با این عمل مردم کمی واقعیتر نگاه کردند و دریافتند واقعاً ضربه میزنند؛ این اقدامات جدید نیست؛ اینها گروه راه میانداختند و جلوی مرکز اسلامی فحش میدادند و گوجه فرنگی پرتاب میکردند و خیلی واضح مخالفت میکنند.
زمانی که من خودم با اینها آشنا شدم نمیدانستم کجا میروم؛ این قضیه برای 12 سال پیش است؛ خانه یکی از دوستانم بودم و گفتم میخواهم به مسجد بروم و وی گفت کنار خانه ما هیئت است؛ ما رفتیم و دیدیم خیلی شبیه ایران بود، چای میخوردند و ایرانی صحبت میکردند؛ همان جا به من دیویدی دادند و در جذب افراد تلاش می کردند اما نکته این است که هدفشان جذب غیرمسلمانان نبود؛ من شیعه بودم و برای عزاداری به آن هیئت رفتم؛ وقتی فهمیدند طرفدار جمهوری اسلامی هستم تفاوت ها را بیان کردند؛ انرژی خود را صرف یارکشی میکنند و قصد ندارند من را که سنی یا غیرمسلمان هستم را شیعه و مسلمان کنند؛ من فکر میکنم این حرکتی حساب شده باشد؛ با اینکه در ظاهر نامنظم به نظر می آید اما به نظر من نظم عمیقی پشت آن است.
بی شک این اقلیت شیعه از طرف غرب حمایت مالی می شود
این کار هدفی دارد؛ این گونه نیست که بگوئیم این کار اشتباهی است که رخ داده و یکسری ضررها برای ما دارد؛ به نظر من اینها نظم دارند و میدانند چه میکنند؛ داشتن برنامه در اینجا بودجه زیادی میخواهد؛ مجمع در اینجا کمبود بودجه دارد؛ مجمع جهانی که اولین مجمع جهانی شیعه در اینجا بوده است کمبود بودجه دارد.
البته لازم به ذکر است دو جور ایرانی به این گروه و مراسماتشان مراجعه می کنند؛ یکی افرادی که ریشه عراقی دارند؛ دیگری ایرانیهای که در همان محل زندگی میکنند ولی اصالتاً عراقی هستند؛ وقتی به آنجا میروید فارسی صحبت میکنند اما نمیدانم سخنرانی فارسی دارند یا نه؛ چند سالی است که به آنجا نرفتهام اما میدانم ایرانیها به آنجا میروند؛ مسلمانان لندن بین خود به آنجا حسینیه کربلائیها میگویند.
* نسیم