عضو سابق شورای مرکزی حزب کارگزاران با اشاره به رسوخ افکار لیبرالیستی در حزب کارگزاران، گفت: من در کل جریان کارگزاران را دیگر تعقیب نمیکنم، انشاءالله که خداوند به راه راست هدایتشان کند!
به گزارش شهدای ایران به نقل از نماینده، محمد هاشمی، عضو سابق شورای مرکزی حزب کارگزاران با بیان اینکه اعتدالگرایان در جامعه معمولا از ضریب نفوذ بالاتری نسبت به اصلاحطلبان و اصولگرایان برخوردارند، افزود: اصولگرایان و اصلاحطلبان هریک حدودا ۲۰ درصد در جامعه نفوذ دارند و اعتدالگرایان بالای ۳۰ درصد. بنابراین اگر اعتدالگرایان با هریک از دو جناح دیگر ائتلاف کنند میزان آرایشان بالای ۵۰ درصد خواهد شد.
وی ادامه داد: بستر فعالیت روحانی در حزب اعتدال و توسعه بوده است. بنابراین بخشی از جریان اعتدالگرایی را نمایندگی میکرد نه کل جریان را. در حال حاضر هم در اظهارنظرهایشان شاهد این موضوع هستید. این بخش - جریان دولت- به تنهایی قادر نیست در انتخاباتی مثل مجلس پیروز شود مگر اینکه با دیگرانی ائتلاف کند. دکتر روحانی درست است که در دورانهای مختلف همکاریهای زیادی با هاشمی رفسنجانی داشتهاند ولی همیشه و به خصوص بعد از پیروز شدن در انتخابات، تلاش خودشان و اطرافیانشان اینگونه بوده و هست که خود را جریانی مستقل از آقای هاشمی نشان دهند.
هاشمی با اشاره به اینکه عدهای در جامعه هنوز هم به ما مراجعه میکنند و دولت روحانی را دولت آقای هاشمی میدانند، گفت: ما هم در جواب میگوییم که چنین چیزی نیست واقعیت این است که دولت روحانی دولت مستقلی است و دولت هاشمی نیست و متفاوت از دولت هاشمی است.
وی در خصوص استعفا از حزب کارگزاران، افزود: به زعم من تعبیر قهر را آقای عطریانفر برای این به کار برده بودند که خروج من را کوچک نشان دهد. خود عطریانفر میداند که من اهل قهر نبودم، من اعتراض داشتم. از نظر من روندی که در کارگزاران شروع شده بود، مناسب نبود و احساس میکردم ممکن است این عملکرد جبههای و راهی که شروع کردند نمیتواند عاقبت خوشی داشته باشد.
عضو سابق شورای مرکزی حزب کارگزاران اضافه کرد: در مورد وجه اسلامی حزب هم باید بگویم بالاخره ما در جامعه اسلامی هستیم و در قانون اساسی آنچه برای ما اهمیت دارد اسلام است. اگر کسی مطالعه و فهم سیاسی داشته باشد میداند که اسلام و لیبرالیسم در تعارض با یکدیگر هستند و باهم جمع نمیشوند.
لیبرالیسم اعتقادی به دین و خدا ندارد و در خیلی از موارد ابتذالگراست. ما در آمریکا هم که بودیم عدهای میگفتند ما سوسیالیسم خداپرستیم حالا آن را میشد پذیرفت که به لحاظ اقتصاد سوسیال باشد ولی خدا را بپرستد ولی لیبرال به هیچ وجه با اسلام قابل جمع نیست. من بنایی برای جواب دادن بر مسائلی که مطرح میکنند نه داشته و ندارم. امیدوارم که سرنوشت کارگزاران مشابه احزابی چون مشارکت نشود. البته با این تعبیر آقای مرعشی مشخص میشود قبول کردند ضعفهایی را کارگزاران دارد. این ضعفها در مسائل اعتقادی با جوک قابل حل کردن نیست.
هاشمی گفت: من در کل جریان کارگزاران را دیگر تعقیب نمیکنم. انشاءالله که خداوند به راه راست هدایتشان کند!
عضو سابق شورای مرکزی حزب کارگزاران با بیان اینکه آیتالله هاشمی تغییری نکردند، ادامه داد: مواضع فراجناحی ایشان، ایدهها و آرمانهایی که برای انقلاب داشتند تغییری نکرده است. این جریانهای سیاسی هستند که در موارد مختلف تغییر مواضع دادهاند. این قابل بررسی و مشهود است که صحبتها و مواضع آقای هاشمی در عرصههای مختلف در طول سالهای بعد از انقلاب همه بر یک سیاق بوده است و تغییر موضعی ندادهاند. ایشان همیشه مشی اعتدالی داشتهاند. اینها هستند که رفتار و عملکردشان را تغییر دادند و در یک مقطع زمانی به مواضع آیتالله هاشمی نزدیک شدند. ایشان همیشه در همان خط اعتدالی خود سیر کرده است. این اتفاق بعضا در اصولگرایان نیز اتفاق افتاده و در مقاطعی به آقای هاشمی نزدیک و در مقاطعی از ایشان فاصله گرفتند. اینکه به چه دلیل تغییر کردند را باید موردی بررسی کرد. دیگران در شرایط خاص تغییر کردهاند. بالاخره ما مجلس ششم، سال ۷۸ و نوشتههای روزنامههای زنجیرهای و حرفهایی که میزدند را فراموش نکردهایم. آنها دیگر در حال حاضر آن مواضع را نمیگیرند و به نوعی تعامل و همکاری روی آوردهاند.
وی ادامه داد: بستر فعالیت روحانی در حزب اعتدال و توسعه بوده است. بنابراین بخشی از جریان اعتدالگرایی را نمایندگی میکرد نه کل جریان را. در حال حاضر هم در اظهارنظرهایشان شاهد این موضوع هستید. این بخش - جریان دولت- به تنهایی قادر نیست در انتخاباتی مثل مجلس پیروز شود مگر اینکه با دیگرانی ائتلاف کند. دکتر روحانی درست است که در دورانهای مختلف همکاریهای زیادی با هاشمی رفسنجانی داشتهاند ولی همیشه و به خصوص بعد از پیروز شدن در انتخابات، تلاش خودشان و اطرافیانشان اینگونه بوده و هست که خود را جریانی مستقل از آقای هاشمی نشان دهند.
هاشمی با اشاره به اینکه عدهای در جامعه هنوز هم به ما مراجعه میکنند و دولت روحانی را دولت آقای هاشمی میدانند، گفت: ما هم در جواب میگوییم که چنین چیزی نیست واقعیت این است که دولت روحانی دولت مستقلی است و دولت هاشمی نیست و متفاوت از دولت هاشمی است.
وی در خصوص استعفا از حزب کارگزاران، افزود: به زعم من تعبیر قهر را آقای عطریانفر برای این به کار برده بودند که خروج من را کوچک نشان دهد. خود عطریانفر میداند که من اهل قهر نبودم، من اعتراض داشتم. از نظر من روندی که در کارگزاران شروع شده بود، مناسب نبود و احساس میکردم ممکن است این عملکرد جبههای و راهی که شروع کردند نمیتواند عاقبت خوشی داشته باشد.
عضو سابق شورای مرکزی حزب کارگزاران اضافه کرد: در مورد وجه اسلامی حزب هم باید بگویم بالاخره ما در جامعه اسلامی هستیم و در قانون اساسی آنچه برای ما اهمیت دارد اسلام است. اگر کسی مطالعه و فهم سیاسی داشته باشد میداند که اسلام و لیبرالیسم در تعارض با یکدیگر هستند و باهم جمع نمیشوند.
لیبرالیسم اعتقادی به دین و خدا ندارد و در خیلی از موارد ابتذالگراست. ما در آمریکا هم که بودیم عدهای میگفتند ما سوسیالیسم خداپرستیم حالا آن را میشد پذیرفت که به لحاظ اقتصاد سوسیال باشد ولی خدا را بپرستد ولی لیبرال به هیچ وجه با اسلام قابل جمع نیست. من بنایی برای جواب دادن بر مسائلی که مطرح میکنند نه داشته و ندارم. امیدوارم که سرنوشت کارگزاران مشابه احزابی چون مشارکت نشود. البته با این تعبیر آقای مرعشی مشخص میشود قبول کردند ضعفهایی را کارگزاران دارد. این ضعفها در مسائل اعتقادی با جوک قابل حل کردن نیست.
هاشمی گفت: من در کل جریان کارگزاران را دیگر تعقیب نمیکنم. انشاءالله که خداوند به راه راست هدایتشان کند!
عضو سابق شورای مرکزی حزب کارگزاران با بیان اینکه آیتالله هاشمی تغییری نکردند، ادامه داد: مواضع فراجناحی ایشان، ایدهها و آرمانهایی که برای انقلاب داشتند تغییری نکرده است. این جریانهای سیاسی هستند که در موارد مختلف تغییر مواضع دادهاند. این قابل بررسی و مشهود است که صحبتها و مواضع آقای هاشمی در عرصههای مختلف در طول سالهای بعد از انقلاب همه بر یک سیاق بوده است و تغییر موضعی ندادهاند. ایشان همیشه مشی اعتدالی داشتهاند. اینها هستند که رفتار و عملکردشان را تغییر دادند و در یک مقطع زمانی به مواضع آیتالله هاشمی نزدیک شدند. ایشان همیشه در همان خط اعتدالی خود سیر کرده است. این اتفاق بعضا در اصولگرایان نیز اتفاق افتاده و در مقاطعی به آقای هاشمی نزدیک و در مقاطعی از ایشان فاصله گرفتند. اینکه به چه دلیل تغییر کردند را باید موردی بررسی کرد. دیگران در شرایط خاص تغییر کردهاند. بالاخره ما مجلس ششم، سال ۷۸ و نوشتههای روزنامههای زنجیرهای و حرفهایی که میزدند را فراموش نکردهایم. آنها دیگر در حال حاضر آن مواضع را نمیگیرند و به نوعی تعامل و همکاری روی آوردهاند.