برخی برادران حزبالله لبنان وقتی به سید حسن نصرالله میگویند که ما برادرهای سپاه هستیم، میگوید: نگویید ما برادر سپاه هستیم، ما فرزند سپاه هستیم. ما همیشه باید فرزند باشیم تا پدر هم بالای سر ما باشد.
شهدای ایران:سردار شهید حاج حسین همدانی از چهره های شناخته شده در جریان مبارزه با تکفیری ها در سوریه بود و مسئولیت مستشاری در تشکیل یگان های نظامیاز میان جوانان سوری را بر عهده داشت. وی در بهمن ماه سال گذشته ضمن حضور در اولین همایش جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی، نکاتی مهم را در این زمینه بیان کرده بود که برای نخستین بار منتشر میشود:
ما وقتی سه چهار سال قبل به سوریه رفتیم با کشوری مواجه شدیم که حزب بعث آن، دیوارهای آهنین و درهای پولادینی به دور خود داشت و اجازه نمیدادند ما کار کنیم. در یک ارتشی رفتیم که برای نماز خواندن، تنبیه اخراج را قرار داده بودند! چه اتفاقی افتاد که فرمانده این نیروها امروز پشت سر حاج قاسم سلیمانی نماز جماعت میخواند؟ و در ماه رمضان روزه میگیرد؟
چه اتفاقی افتاده که امروز وقتی به پادگانها میرویم، فرمانده لشگر گارد، مهر کربلا برای نماز ما میآورد؟
در زمان جنگ، یک خط قرمز داشتیم. هر کس برای دفاع از انقلاب اسلامی آماده بود، او را میپذیرفتیم. چرا امروز از آن اصول و قواعد برگشتیم؟ چرا اینها را فراموش کردیم؟ چرا رمز پیروزیهایمان را فراموش کردیم؟
جایزه میلیون دلاری داعش برای یک جوان تیرانداز / تغییر 180 درجه ای ژنرال های سوری / ژنرالی که قلبش به یک جوان ایرانی بسته بود
پذیرفته بودیم که وقتی امام جماعت به رکوع رفت باید ما هم برویم و قبل از آن نباید حرکتی انجام بدهیم. اگر امام جماعت، رکوعش را طولانی کرد باید بپذیریم. امروز طرفمان را بشناسیم و بدانیم که با چه کسی کار میکنیم. بدانیم وقتی امام حرف از وحدت میزند، مگر ما چقدر شیعه در سراسر جهان داریم، پس منظور ایشان امت اسلامیاست.
بدانیم که اکثر اهل سنت پای کار هستند. بسیجی که ما در سوریه راهاندازی کردهایم (حدودا 42 تیپ، 138 گردان که 30000 نفرشان به ایران آمده و آموزش دیدهاند) از اهل تسنن هستند. البته این اخبار طبقهبندی شده نیست. چرا اینها را نگوییم؟ آقا فرمودند: از هر کشور و ملتی که روحیه استکبارستیزی داشته باشد حمایت میکنیم.
امروز سوریه از لبنان و عراق و یمن و بحرین و خلاصه از همه جا برای ما مهمتر است. چون سوریه نقطه اتصال سه قاره است. سوریه هممرز با سرزمین اشغالی است و این برای ما مهم است در حالی که اگر بشار اسد یک چراغ سبز به آمریکاییها نشان بدهد، همه چیز حل است.
سوریه عمق استراتژیک ایران است. سوریه به نیابت از ما در حال جنگ است. ما نیروی ایرانی به آنجا نبردهایم. ایرانیهایی که به آنجا رفته اند، مستشارند. این برادرانی که شهید میشوند، در کنار یک فرمانده سوری هستند. در حلب یک جوانی را در کنار یک سرلشکر گذاشته بودیم، وقتی بعد از سه یا چهار ماه که میخواست به مرخصی و پیش خانوادهاش بیاید، آن سرلشکر میگفت: وقتی این جوان میخواهد برود، انگار قلب من میایستد!... این برای شهر حلب است که پنج میلیون جمعیت اهل سنت دارد.
جوانی به نام حسن در ظرف دو سال و نیم در آنجا تربیت شده که امروز ابوبکر بغدادی و تکفیریها برای سرش جایزه میلیون دلاری گذاشتهاند. در ظرف دو سال این اتفاق افتاده در حالی که ما فقط 12 روز به او آموزش تیراندازی دادهایم. امروز فرمانده یک تیپ شده و 130 روستا را آزاد کرده. به هر جایی که میخواهد حمله کند، قبل از حمله او، تروریستها منطقه را از ترس، خالی میکنند. این ها افتخار و دستاورد ماست.
جوانی را در آنجا به عنوان فرمانده گذاشتهایم که مردم وقتی بچهدار میشوند، او را دعوت میکنند تا اذان و اقامه را در گوش فرزندشان بگوید و اسم فرمانده ما را روی بچههایشان میگذارند.
اتفاقات خیلی بزرگی در آن جا روی داده که این ها را دشمن میداند ولی مردم ما نمیدانند.
دشمنان اسلام با پول امت اسلامی و با جوانان امت اسلامی فتنه ایجاد کردند و شیطان بزرگ و اروپاییها در کناری نشستهاند و به ما میخندند که نه پولی دادهاند و نه جوانی از آنها کشته شده و بین امت اسلامی هم جنگ مذهبی راه انداخته اند.
تکفیریها را در اهل سنت راهاندازی کردند و امروز هم به دنبال تشکیل گروه های تکفیری در بین شیعیان هستند.
حضرت آقا به علما فرمودند بروید و سرچشمه را بخشکانید. چرا که این ها با قرآن آمدهاند ولی با تفسیر غلط. اینها نسل خوارجند و به ظاهر برای خدا میجنگند. وهابیون در کل جهان دو درصد هستند اما این دو درصد خبیث و بدجنس هستند. باید کاری کنیم که اینها گسترش پیدا نکنند و جذب بیشتری نداشته باشند.
اکثریت اهل سنت با شافعیهاست که با شیعیان نزدیکیهای زیادی دارند.
برخی برادرهای حزب الله لبنان وقتی به سید حسن نصرالله میگویند که ما برادرهای سپاه هستیم، میگوید: نگویید ما برادر سپاه هستیم، ما فرزند سپاه هستیم. ما همیشه باید فرزند باشیم تا پدر هم بالای سر ما باشد.
در زمان جنگ آرزوی ما این بود که به بصره برسیم که نشد. یک برادر ما که شهید شد، در آخرین نفسهایش میگفت: یک قدم من را جلوتر ببرید تا به کربلا نزدیکتر بشوم. همهاش میگفتیم: کربلا، ما داریم میآییم؛ اما به کربلا نرفتیم. امروز دستاورد انقلاب اسلامی به نحوی شده است که ما در بغداد و بصره و سامرا و موصل در حال جنگیم. اتفاق خیلی بزرگی افتاده است.
این حرف مجاهدین ما در همه کشورهاست که میگویند ما نگران ایرانیم. قرارگاه مرکزی مجاهدان و آزادگان، ایران است. چون ایران قلب تپندهای است که دارد به ما خون میدهد و ما را به حرکت واداشته و ما به امید ایران و این عقبه مجاهدت میکنیم.
در حالی که در داخل، زمزمههایی هست که چرا داریم برای سوریه هزینه میکنیم؟! آقا میفرماید: ما اصلا هزینه نمیکنیم. اینها جنگ نیابتی از طرف ما دارند و این همه کشته میدهند.
*مشرق
ما وقتی سه چهار سال قبل به سوریه رفتیم با کشوری مواجه شدیم که حزب بعث آن، دیوارهای آهنین و درهای پولادینی به دور خود داشت و اجازه نمیدادند ما کار کنیم. در یک ارتشی رفتیم که برای نماز خواندن، تنبیه اخراج را قرار داده بودند! چه اتفاقی افتاد که فرمانده این نیروها امروز پشت سر حاج قاسم سلیمانی نماز جماعت میخواند؟ و در ماه رمضان روزه میگیرد؟
چه اتفاقی افتاده که امروز وقتی به پادگانها میرویم، فرمانده لشگر گارد، مهر کربلا برای نماز ما میآورد؟
در زمان جنگ، یک خط قرمز داشتیم. هر کس برای دفاع از انقلاب اسلامی آماده بود، او را میپذیرفتیم. چرا امروز از آن اصول و قواعد برگشتیم؟ چرا اینها را فراموش کردیم؟ چرا رمز پیروزیهایمان را فراموش کردیم؟
جایزه میلیون دلاری داعش برای یک جوان تیرانداز / تغییر 180 درجه ای ژنرال های سوری / ژنرالی که قلبش به یک جوان ایرانی بسته بود
پذیرفته بودیم که وقتی امام جماعت به رکوع رفت باید ما هم برویم و قبل از آن نباید حرکتی انجام بدهیم. اگر امام جماعت، رکوعش را طولانی کرد باید بپذیریم. امروز طرفمان را بشناسیم و بدانیم که با چه کسی کار میکنیم. بدانیم وقتی امام حرف از وحدت میزند، مگر ما چقدر شیعه در سراسر جهان داریم، پس منظور ایشان امت اسلامیاست.
بدانیم که اکثر اهل سنت پای کار هستند. بسیجی که ما در سوریه راهاندازی کردهایم (حدودا 42 تیپ، 138 گردان که 30000 نفرشان به ایران آمده و آموزش دیدهاند) از اهل تسنن هستند. البته این اخبار طبقهبندی شده نیست. چرا اینها را نگوییم؟ آقا فرمودند: از هر کشور و ملتی که روحیه استکبارستیزی داشته باشد حمایت میکنیم.
امروز سوریه از لبنان و عراق و یمن و بحرین و خلاصه از همه جا برای ما مهمتر است. چون سوریه نقطه اتصال سه قاره است. سوریه هممرز با سرزمین اشغالی است و این برای ما مهم است در حالی که اگر بشار اسد یک چراغ سبز به آمریکاییها نشان بدهد، همه چیز حل است.
سوریه عمق استراتژیک ایران است. سوریه به نیابت از ما در حال جنگ است. ما نیروی ایرانی به آنجا نبردهایم. ایرانیهایی که به آنجا رفته اند، مستشارند. این برادرانی که شهید میشوند، در کنار یک فرمانده سوری هستند. در حلب یک جوانی را در کنار یک سرلشکر گذاشته بودیم، وقتی بعد از سه یا چهار ماه که میخواست به مرخصی و پیش خانوادهاش بیاید، آن سرلشکر میگفت: وقتی این جوان میخواهد برود، انگار قلب من میایستد!... این برای شهر حلب است که پنج میلیون جمعیت اهل سنت دارد.
جوانی به نام حسن در ظرف دو سال و نیم در آنجا تربیت شده که امروز ابوبکر بغدادی و تکفیریها برای سرش جایزه میلیون دلاری گذاشتهاند. در ظرف دو سال این اتفاق افتاده در حالی که ما فقط 12 روز به او آموزش تیراندازی دادهایم. امروز فرمانده یک تیپ شده و 130 روستا را آزاد کرده. به هر جایی که میخواهد حمله کند، قبل از حمله او، تروریستها منطقه را از ترس، خالی میکنند. این ها افتخار و دستاورد ماست.
جوانی را در آنجا به عنوان فرمانده گذاشتهایم که مردم وقتی بچهدار میشوند، او را دعوت میکنند تا اذان و اقامه را در گوش فرزندشان بگوید و اسم فرمانده ما را روی بچههایشان میگذارند.
اتفاقات خیلی بزرگی در آن جا روی داده که این ها را دشمن میداند ولی مردم ما نمیدانند.
دشمنان اسلام با پول امت اسلامی و با جوانان امت اسلامی فتنه ایجاد کردند و شیطان بزرگ و اروپاییها در کناری نشستهاند و به ما میخندند که نه پولی دادهاند و نه جوانی از آنها کشته شده و بین امت اسلامی هم جنگ مذهبی راه انداخته اند.
تکفیریها را در اهل سنت راهاندازی کردند و امروز هم به دنبال تشکیل گروه های تکفیری در بین شیعیان هستند.
حضرت آقا به علما فرمودند بروید و سرچشمه را بخشکانید. چرا که این ها با قرآن آمدهاند ولی با تفسیر غلط. اینها نسل خوارجند و به ظاهر برای خدا میجنگند. وهابیون در کل جهان دو درصد هستند اما این دو درصد خبیث و بدجنس هستند. باید کاری کنیم که اینها گسترش پیدا نکنند و جذب بیشتری نداشته باشند.
اکثریت اهل سنت با شافعیهاست که با شیعیان نزدیکیهای زیادی دارند.
برخی برادرهای حزب الله لبنان وقتی به سید حسن نصرالله میگویند که ما برادرهای سپاه هستیم، میگوید: نگویید ما برادر سپاه هستیم، ما فرزند سپاه هستیم. ما همیشه باید فرزند باشیم تا پدر هم بالای سر ما باشد.
در زمان جنگ آرزوی ما این بود که به بصره برسیم که نشد. یک برادر ما که شهید شد، در آخرین نفسهایش میگفت: یک قدم من را جلوتر ببرید تا به کربلا نزدیکتر بشوم. همهاش میگفتیم: کربلا، ما داریم میآییم؛ اما به کربلا نرفتیم. امروز دستاورد انقلاب اسلامی به نحوی شده است که ما در بغداد و بصره و سامرا و موصل در حال جنگیم. اتفاق خیلی بزرگی افتاده است.
این حرف مجاهدین ما در همه کشورهاست که میگویند ما نگران ایرانیم. قرارگاه مرکزی مجاهدان و آزادگان، ایران است. چون ایران قلب تپندهای است که دارد به ما خون میدهد و ما را به حرکت واداشته و ما به امید ایران و این عقبه مجاهدت میکنیم.
در حالی که در داخل، زمزمههایی هست که چرا داریم برای سوریه هزینه میکنیم؟! آقا میفرماید: ما اصلا هزینه نمیکنیم. اینها جنگ نیابتی از طرف ما دارند و این همه کشته میدهند.
*مشرق