در دیدار با مسئولان بنیاد شهید و امور ایثارگران تهران ناکام بودم این درحالی است که پس از فوت مادرم در سال گذشته من دیگر توانایی انجام بسیاری از کارها را ندارم. به عنوان مثال فقط در یک نمونه باید بگویم که چون دو دستم از مچ قطع شده است حتی توانایی اینکه قاشق را بدست بگیرم و غذا بخورم هم برایم مقدور نیست. در سالهای گذشته که مادرم در قید حیات بود او زحمت میکشید و غذا در دهانم میگذاشت از طرفی چون نابینا هستم نمیتوانم کاری انجام بدهم و همین برایم مشکلات بسیاری را بوجود آورده است. به دنبال این موضوع که جانبازی من مورد تأیید بنیاد شهید و امور ایثارگران قرار نگرفت به تهران آمدم و به این نهاد رفتم تا رئیس یا قائم مقام بنیاد شهید را از نزدیک ملاقات کنم اما اجازه ندادند که این امر صورت بگیرد. من حتی التماس هم کردم که بینتیجه ماند.
اگرچه سازمان ایثارگران ارتش 70 یا 80 هزار تومان ماهانه مستمری به من میدهد اما این مبلغ کفاف زندگی من را نمیدهد و از طرفی توانایی انجام هیچ کاری را ندارم. برادرانم هم که در روستا زندگی میکند. آنها نیز نمیتواند از من نگهداری کنند. امیدوارم این سخنان موجب شود تا مسئولان بنیاد شهید و امور ایثارگران در تهران وقتی را برای ملاقات من با آنها در نظر بگیرند تا بتوانم رودررو مشکلاتم را بگویم یا به پرونده جانبازیام رسیدگی کنند.
عوض اینکه اینهمه پیامک الکی برامون بفرستیدوهرماه تحت عنوانهای سایرخدمات توجیب مفت خورهابره بزارپول پیامکهابرای این جان گذشته هزینه وبرای این عزیزان پرداخت بشه..