به گزارش رجانیوز پس از جمع بندی مذاکرات هسته ای وین بود که رهبر انقلاب در بیاناتی با اشاره به برنامه غرب برای نفوذ بر لزوم مقابله با آن تاکید فرموده بودند. ایشان در این باره فرموده بودند:
«آنها به خیال خودشان، در این جریان مذاکرات هستهای -این توافقی که حالا نه در اینجا هنوز تکلیفش معلوم است، نه در آمریکا؛ هم اینجا معلوم نیست که رد بشود یا قبول، هم آنجا معلوم نیست که رد بشود یا قبول- نیّت آنها این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیلهای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور. ما این راه را بستیم و این راه را به طور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکاییها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را؛ با همهی توان -که این توان هم بحمدالله امروز توان زیادی است- مقابله خواهیم کرد؛ اجازه نخواهیم داد.»
پس از تاکیدات چند باره رهبر انقلاب بر این نگرانی بود که سردار عزیر جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سخنانی که حاکی از برنامه سپاه برای عملیاتی سازی نگرانی رهبر انقلاب در مقابله با نفوذ بود گفت:
«باید مراقبت کرد که پس از توافق مانع از نفوذ دشمن شویم چرا که آنان به انحراف کشیدن مسیر انقلاب اسلامی را در این مرحله هدف گرفتهاند».
در همین راستا و چندی پس از این سخنان بود که هفته گذشته خبر دستگیری چند تن از عاملان نفوذ در رسانه های منتشر شد. نام عیسی سحر خیز، احسان مازندرانی(مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان)، سامان صفرزایی (نشریه اندیشه پویا) و آفرین چیت ساز یادداشت نویس روزنامه ایران در میان دستگیر شدگان اخیر قرار داشت.
با این حال به نظر می رسد که سخنان رهبر انقلاب و اقدام روز گذشته رهبر انقلاب به مذاق برخی از محافل سیاسی خوش نیامد و تلاش کردند تا به شیوه ای برای تخریب این اقدامات بپردازند.
این در حالی است که در ۱۳ آبان امسال رئیس جمهور در سخنانی به این گزاره واکنش نشان داد. روحانی در سخنانی گفته بود:
«نباید خدای ناکرده برخی بخواهند از این کلمات و واژگان سوء استفاده کنند و اینطور نباشد که از این پس با هر کس که مخالف هستیم، بخواهیم او را به نحوی متهم کرده و گروهی را به حاشیه برانیم».
بعد از چراغ سبز روحانی برای واکنش به کلید واژه نفوذ بود که بر حجم موضع گیری های مشابه در این زمینه افزوده شد به طوری که دو روز بعد در ۱۵ آبان اکبر ترکان نیز در امتداد این خط در گفت و گو خود با خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی تلاش کرد تا با تحریف کلمه نفوذ و تقلیل آن به دعوا های سیاسی به تخریب این واژه به پردازد. وی در این باره گفت:
«برخی از این افرادی که از واژه نفوذی استفاده میکنند مبنا و منطقی درباره حرفهایشان ندارند... استفاده افراطیون و دلواپسان از واژه نفوذی مقطعی است و آنها در زمان انتخابات دکان و سوژه جدیدی خواهد داشت».
در ادامه این پروژه توپخانه رسانه های اصلاح طلب و حامی دولت روشن شد و با نشانه گرفتن واژه نفوذ به تکمیل پازل خود پرداختند به نحوی که بسیاری از روزنامه های اصلاح طلب موضوع نفوذ را برای سرمقاله و یادداشت های خود انتخاب کردند.
در همین راستا روزنامه اصلاح طلب «قانون» در مطلبی به قلم آیدین سیار با تمسخر واژه نفوذ به هموار سازی مسیر برای تخریب این واژه پرداخت:
«+گفتی گرفتنش ...
- خب اخاذی میکرده دیگه!
+ خودش؟
- نه ... میگن خودش واسطه بوده، دوستش پول میگرفته.
+ دوستشم گرفتن؟
- آره!
+ دوستش روزنامهنگار بود؟
- نه!
+نفوذ هم نمیکرد؟
- نه. فقط اخاذ بوده!
+ پس چرا ...
- بگیر بخواب، خستهای!
+ آره. راست میگی. تو هم بخواب. خستهای.
- منم خستهام. همه خستهایم.
+ شب بخیر.
- خسته نباشید»
در همین راستا روزنامه دولتی ایران نیز در سرمقاله امروز خود تلاش می کند تا با فراری رو به جلو و رویکردی تکراری برای معرفی دولت سابق به عنوان مقصر تمامی مشکلات از جمله نفوذ سایه افکار عمومی را از مصادیق حقیقی منحرف سازد. این روزنامه دولتی در ستون اول دفتر خود می نویسد:
«پدیده نفوذ زمانی رخ می دهد که دولت مثل هشت سال دولت گذشته به جای مذاکره آشکار و رسمی به دیپلماسی پنهان روی آورد و فاجعه نفوذ و وابستگی زمانی دامن یک کشور را می گیرد که یک کشور همه ابزارها و اهرم های قدرت خود را در منطقه و نظام جهانی از دست بدهد و به صورت یک عضو منزوی و مطرود دربیاید وضعیتی که دقیقاً در سال های پایانی دولت دهم پیدا کردیم».
در ادامه این پروژه مصطفی ایزدی سرمقاله نویس روزنامه بهار نیز تلاش کرد تا دستگیری چند روزنامه نگار را بی هدف و بی تاثیر معرفی کند. ایزدی در این باره نوشته است:
«آیا کسى هست که نداند نفوذ دیگران به مراکز پراهمىت و مراکز مهم وموثرى است که مى تواند و افکارعموم ىرا به نقطه دلخواه نفوذ کنند. پس چرا با افرادى که نقشى در شکل دهى افکارعموم ى ندارند ، برخورد مى شود؟»
این روزنامه نگار که به حمایت از متهمین جاسوسی بلند شده است تلاش کرده است تا اصلاح طلب بودن تمامی دستگیر شده گان را به عنوان شاهدی برای حرف خود معرفی نماید و می گوید:
«دلنگرانى رئیس جمهور درآخرین سـخنرانى از همین بود . اگرقراراست همه مصداق هاى نفوذپذیرى را درمیان حامیان دولت واصلاح طلبان جستوجوکرد و مشخصا روزنامهنگاران را در این وانفساى کمبود روزنامه خوان هدف دشمنان براى نفوذ دانسـت، گام در بیراهه گذاشـتن اسـت.مگر اصلاح طلب ان در مراکز حساس و مهم مملکتى حضوردارند که بتوانن دراثرنفوذ اقدام موثرى انجام دهند؟».
روزنامه بهار در بخشی دیگر سر مقاله خود دستگیری چند روزنامه نگار بی تاثر معرفی نماید و می نویسد:
«فرض کنید جریان نفوذ بخواهد بین مردم واعتقاداتشان فاصله بیندازد، کدام مراکز فرهنگى و تبلیغى در کشورمان بالقوه مسـتعد هدف قرار گرفتن نفوذ هستند؟ پس باید زمینه ها راشناخت وعناصرفعال دراین زمینه ها را دنبال کرد. اگر جریانها،مراکزوافراد مهم اما مستعد نفوذ را رها کنیم و افرادی که نه نقشى درافکار عمومى دارند، نه ارتباطى با مراکز حساس و مهم دارند و نه اصولا از نظر حاکمیت کسى به حسـاب مى آیند، مورد برخورد قرار گیرند، دشـمن کار خودش را کرده است».
اما در حالی این رسانه ها نفوذ در رسانه را بی تاثیر معرفی می نمایند که رهبر انقلاب پیش از این و در سال ۷۸ برخی از رسانه ها را پایگاه دشمن معرفی کرده بودند. مساله ای که بعدها و در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیر کبیر با اشاره به آن فرموده بودند:
«من در صحبتی که اوایل امسال کردم، گفتم که بعضی از روزنامهها پایگاه دشمنند. بعضی افراد تعجب کردند! من اخیراً شنیدم که اسناد سازمان سیا در خصوص نقش آن سازمان در مطبوعات قبل از ۲۸ مرداد منتشر شده است. البته من خودم آن را ندیدم؛ اما آنچه که نقل کردند، بسیار جالب است. نشان میدهد که چه روزنامههایی با پول و هدایت و تغذیه سازمان سیا برای زمینهسازی کودتای ۲۸ مرداد در همین تهران پخش میشد. البته در جاهای دیگر هم نمونههایش را دیدهایم: در شیلىِ دوران سالوادور آلنده، یکی از نقشهای مهم را روزنامهها داشتند؛ برای این که حکومت دو ساله آلنده را ناموفّق جلوه دهند و تمام افکار را علیه او بسیج کنند و بالاخره آن بلا را بر سرش بیاورند. البته آن روز کسی اعتراف نکرد؛ اما بعد همه فهمیدند که چه کسانی بودهاند و آنهایی که بر سرِکار آمدند، انگیزههایشان چه بود و از کجا دستور گرفته بودند و آنهایی که زمینهسازی کردند، چه کسانی بودند. نمیشود صبر کرد تا فاجعه اتفاق بیفتد، بعد آن را کشف بکنیم. امروز باید دید و با چشم باز حرکت کرد».
رهبر انقلاب مدتی پس از به راه افتادن این جریان و عیانتر شدن طرحهای براندازانه آنان، از برنامهای مشترک میان رسانههای بیگانه و تریبونهای داخلی پرده برداشتند:
«متأسّفانه امروز میبینم همان دشمنی که بهوسیله تبلیغات خود، همّتش این بود که افکار عمومی یک کشور را به سمتی متوجّه کند، بهجای رادیوها آمده در داخل کشور ما پایگاه زده است! بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمنند؛ همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیونهای بی.بی.سی و امریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند!».
روزنامه نگاران روزنامه هاي دوم خردادي و اصلاح طلب پس از توقيف پایگاه های دشمن با خروج از كشور به استخدام رسانه هاي دولتي يا وابسته به دولت هاي غربي نظير راديو فردا و راديو زمانه و تلويزيون بي بي سي و صداي آمريكا و سايت هاي روزنت درآمدند كه بنابر نرم سياسي، پايگاه هاي دشمن عليه ايران محسوب مي شوند و این در حالی بود که حلقه وصل این روزنامه نگاران یعنی مسعود بهنود و حلقه حمایت لجستیکی آنها در ارشاد یعنی مهاجرانی و رمضانپور هم بعدا به آنها پیوستند تا تلویزیونی برای دشمن قدیمی و استخوان خرد کرده مردم ایران یعنی انگلیس دست و پا کنند.
بازخوانی این خاطرات ریشه نگرانی ها از برخورد با نفوذی ها را خیلی خوب بر ملا می کند، چرا که کاری که قرار است در تلویزیون دولتی انگلیس انجام شود، با وجود یکی دو تا نفوذی، در رسانه های داخلی، بر علیه منافع ملی انجام خواهد شد، با این توضیح که سرحلقه، همان سرحلقه سابق است.
*رجانیوز
ملاک نفوذی بودن حرفهای این و آن نیست. ملاک فرمایشات مقام معظم رهبری است