1- درباره انتخابات 24خرداد و حضور پرشور مردم گفتنیهای زیادی هست اما آنچه که بیش از همه عیان و نمایان است سردرگمی اتاقهای فکر دشمن است که اکنون نمیدانند چگونه تحلیلهای قبلی خود را توجیه نمایند و چطور آن سناریوها را ترمیم کنند. خط هجمه به انتخابات ایران از مدتها پیش به صحنه آمد تا با پمپاژ دروغها و تهمتها از یکسو و فشارها و تحریمها و تهدیدها از سوی دیگر، چالش در مشارکت را کلید بزنند اما اکنون ناکامی آنها برملا شده و محرز گشته که از توطئهها و کارشکنیها بر ضد انتخابات ایران طرفی نبستهاند.
دو سال است که شدیدترین تحریمها را علیه ملت بزرگ ایران تصویب و اعمال کردهاند تا به اصطلاح پس از سال 90 و 91، بر انتخابات 24خرداد 92 تأثیر بگذارند، چگونه؟ با این هدف- بخوانید آرزو- که مردم دچار یأس و ناامیدی بشوند و حضوری کمرنگ در انتخابات داشته باشند.
اکنون خطای در تحلیل مراکز و اتاقهای فکر دشمن مشخص شده است و آن اینکه عمق اعتماد و باور مردم به نظام جمهوری اسلامی را در برآوردها و ارزیابیهای به اصطلاح استراتژیکشان ندیده بودند و یا اگر لحاظ کرده بودند با واقعیتها فاصلهای پرناشدنی داشته است.
اگر تحریمها و فشارها با هدف خط نفوذ در انتخابات ایران پیگیری شده که به اذعان مقامات و رسانههای آمریکایی اینچنین بوده است و در نهایت کاهش در مشارکت را نشانه رفته بودند پس چرا مشارکت حداکثری و کمنظیر بوده است؟
بنابر این اولین پیام انتخابات 24خرداد، ناکارآمدی تحریمها و فشارها بوده است و اینکه حریف باید درس بگیرد که با ملت بزرگ ایران به زبان تهدید و فشار و زور سخن نگوید.
این ملت اکنون به کنگره، کاخسفید، جامعه اطلاعاتی آمریکا و اتاقهای فکر و فرمان قدرتهای غربی یک پیام روشن داد؛ «در برابر اراده و یکپارچگی ایران اسلامی، هیچ گزینهای روی میز ندارید».
آیا بیخاصیتی تحریمها حتی تحریمهای موسوم به اول ژوئیه با ادعای فلجکنندگی ملت ایران برملا نشده است؟
2- پیام دیگر انتخابات 24خرداد، حقانیت و صداقت نظام جمهوری اسلامی است که اکنون در ابعاد بینالمللی پیش روی افکار عمومی مردم دنیا قرار دارد.
دشمن با پروپاگاندای رسانهای از چندین ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری با طرح «انتخابات آزاد» تلاش کرد تا القاء نماید انتخابات در ایران آزاد نیست و در ادامه دروغ بزرگ «مهندسی شدن انتخابات»! را در گستره رسانهای و مجازی پمپاژ کرد تا به موازات پیگیری چالش در مشارکت، -با ابزار تحریمها- به اصطلاح چالش در مشروعیت انتخابات را نیز دنبال نماید.
به عنوان نمونه در آستانه انتخابات 24 خرداد، رادیو فردا بار دیگر بر این ادعای پوچ و واهی تاکید کرد که امکان تقلب در انتخابات ایران وجود دارد و یا گاردین خط تحریم انتخابات از سوی مردم را کلید زد و دهها و صدها نمونه دیگر...
حتی مقامات رسمی آمریکا بیمحابا به صحنه آمدند و با بیان اینکه انتخابات ایران را زیر نظر گرفتهایم ادعا کردند انتخابات ایران آزاد نیست!
جان کری وزیر خارجه آمریکا گستاخانه و خصمانه در جریان فرآیند انتخابات کشورمان گفت؛ «آزادی انتخابات ایران را قبول نداریم». یا وزیرخارجه کانادا که کشورش به دنبالهروی آمریکاییها معروف گشته میگوید؛ «انتخابات ریاستجمهوری در ایران فریب و دغلکاری است»!
اینها نمونههایی از حجم انبوه و تحرکات و توطئههایی است که دشمن تلاش کرد تا از دالان انتخابات ریاستجمهوری ایران به اهداف و اغراض شوم خودش برسد ولی ناکام ماند و پس از آن است که بسیاری از رسانههای غربی ناچار شدند به حقیقت حضور پرشور مردم ایران اذعان نمایند.
از جمله رویترز به صراحت و بدون توجیه و یا حاشیهبافی دیروز نوشت؛ «مردم ایران برنده انتخابات بودند.»
3- اندیشکده آمریکایی «شورای روابط خارجی» در آستانه یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در کشورمان گزارشی را منتشر کرد که اکنون قابل اعتناست.
این اندیشکده در گزارش خود با هدف به اصطلاح تبیین و تحلیل فضای انتخابات در ایران مصاحبهای را با «ری تکیه» عضو ارشد «شورای روابط خارجی» انجام میدهد.
گفتنی است «ری تکیه» در سالهای اخیر بر موضوع ایران تمرکز داشته و معمولا آنچه از او به بیرون درز پیدا کرده است نشانه تلاشها و تکاپو برای ارایه نسخهای در مواجهه راهبردی با جمهوری اسلامی است.
سخنان «ری تکیه» در فاصله کوتاه باقیمانده به انتخابات 24 خرداد بر این ادعا استوار است که پیروز نهایی انتخابات ریاستجمهوری در ایران از جناح محافظهکار [اصولگرا] است و جالب اینجاست که تصریح میکند شانس [آقای] حسن روحانی برای پیروزی در انتخابات بسیار کم است.
خب، سؤال این است که این تحلیلها که بلافاصله از سوی رسانههای غربی انعکاس و بازتاب مییابد و در فضای رسانهای و مجازی پمپاژ میشود با چه هدفی بوده است؟
آیا غیر از این است که در ادامه تلاش ناکام در فتنه سال 88 میخواهند کماکان سلامت انتخابات در ایران را زیر سؤال ببرند؟
البته به زعم خودشان میپندارند یک بازی برد-برد را شروع کردهاند و اگر از صندوقهای رای، شخصی با پیشبینی آنها درآمد دست پیش بگیرند که «دیدید، گفتیم» و بلافاصله این توهم را القاء کنند که؛ «تقلب شده است»! و اگر خلاف پیشبینی آنها بود، آن رای را به اصطلاح یک رای اعتراضی جا بزنند.
این در حالی است که در گرداب تفکر متناقضی درباره ایران گرفتار شدهاند. از یک سو میگویند انتخابات آزاد نیست ولی بعد معلوم میشود که انتخابات ایران آزادترین انتخابات در سطح جهانی و بینالمللی است و همه سلایق سیاسی در آن حضور یافتهاند. یا میگویند انتخابات مهندسی شده و حتی میگویند کی رای میآورد و چه کسی رای نمیآورد و بعد کاملا خلاف آن به وقوع میپیوندد.
بنابراین طبیعی است که برای رها شدن از بنبست تناقضات و فرار از ادعاهایی که شکل و شمایل خزعبلات را دارد بخواهند رای آحاد ملت ایران را تفسیر به رای کنند. اما اشتباه استراتژیک دشمن در شناخت رفتار ملت ایران به یک رویه تاریخی تبدیل شده است.
اکنون 34 سال است که از نظام جمهوری اسلامی میگذرد و هنوز اتاقهای فکر و مراکز راهبردی حریف نفهمیده که مردم ایران پیش از انتخاب هر نامزدی در هر انتخاباتی به «نظام» رای میدهند و به فراخوان رهبری لبیک میگویند. پیشبینی غلط دشمن از مشارکت بالای مردم در انتخابات و همچنین پیشبینی غلط او از نتیجه انتخابات برای آن است که در تحلیل ملت ایران دچار یک فقر ذاتی و تاریخی است. به قول فارین پالیسی باید بپذیرند که «نمیتوانیم ایران را تحلیل کنیم».
و این در حالی است که رهبر معظم انقلاب از ابتدای امسال که سال 92 را سال «حماسه سیاسی» نام نهادند تاکید کردند که مردم با حضور در انتخابات این حماسه بزرگ سیاسی را خلق خواهند کرد و پیش از انتخابات 24 خرداد حکیمانه خاطرنشان نمودند که؛ «هر رایی که مردم به یکی از هشت کاندیدای محترم بدهند، در درجه اول، رای به جمهوری اسلامی و رای اعتماد به ساز و کار انتخابات است».
بنابراین با شکست سناریوهای دشمن و نقش بر آب شدن نقشههایی که یکی پس از دیگری برای نفوذ در انتخابات ایران تدارک دیده بود از هماکنون بر اسب خیال خواهد تاخت تا شاید راه فراری بیابد.
حسامالدین برومند