شهدای ایران shohadayeiran.com

ایران نوشت:تصویربرداری مستند سینمایی "غلامحسین ساعدی" با حضور هنرمندانی نظیر ..... جواد مجابی ، علی دهباشی و... به نیمه رسید.
به گزارش شهدای ایران، روزنامه ایران در حاشیه پرداختن به خبری در مورد یک عنصر فاسد وحامی سفاکان گروهک تروریستی مجاهدین خلق(منافقین) و توهین کننده به امام راحل،با ذوق زدگی از حضور عناصر ضد انقلاب و سلطنت طلب پرده برداشت.
ایران نوشت:تصویربرداری مستند سینمایی "غلامحسین ساعدی" با حضور هنرمندانی نظیر ..... جواد مجابی ، علی دهباشی و... به نیمه رسید.

در مورد غلامحسین ساعدی و رذالت شخصیتی او باید اعتراف کرد:

1- ساعدی در سال‌های قبل از انقلاب می‌زیست. او روانشناسی خوانده بود و در آن رشته دکتر شده بود. تا اندکی قبل از مرگش ازدواج نکرد. مطبی برای درمان بیماران روانی در تهران داشت و اسناد تکان‌دهنده‌ای درباره رفتار وی با زنان شوهردار مراجعه‌کننده به آنجا وجود دارد که از شرح آن می‌گذریم.
2- او یک زردنویس و جنسی‌نویس کامل بود. قلمش در این عرصه‌ها ساعی و روان بود نوشته‌هایش پر از پرت و پلا و مزخرفات است! اینها کشف نویسنده این نوشتار نیست! گفتار خود اوست! آنجا که می‌گوید «اولین و دومین کتاب من مزخرف‌نویسی مطلق بود همه‌اش یک جور گردنکشی... خنده‌دار است که آدم در سنین بالا به بی‌مایگی و عوضی بودن خود پی ببرد. من غرق ناامیدی مطلق شدم سیانور هم فراهم کردم که خودکشی کنم...» ساعدی نمایشنامه هم می‌نوشت. مدتی تحت تاثیر افکار و عقاید چپ و مارکسیستی، در نوشته‌هایش نوعی نگاه چپ به طبقه کشاورز و کارگر پدید آمد.
3-ارتباطش با گروه‌های چپ سبب دستگیری و سپس همکاری با ساواک شد.
4- با پیروزی انقلاب او که مشرب فکری‌اش هرزگی و شرب خمر و ولنگاری بود، خود را با پدیده تازه‌ای مواجه می‌بیند! پدیده‌ای که یک ملت حامی آن است پس دست به توهین و هتاکی به ملت و رهبر عزیز آنها می زند!
5- از این‌جا به بعد، او به یک ستیزه‌جوی کامل و یک عنصر جدی برانداز و بلندگوی تبلیغاتی پرکار و فعال علیه نظام اسلامی تبدیل می‌شود. او حتی قبل از خروجش از کشور چنان به نظام برخاسته از خون شهیدان بی‌محابا و گستاخانه می‌تازد که کمتر می‌توان برای آن نمونه‌ای پیدا کرد مثلا می‌گوید: «رژیم جمهوری اسلامی حاکم بر وطن ما، دست کفتارها را از پشت بسته! جوع غریبی دارد، هزاران بار بیشتر از کفتارها... زنده‌ها را می‌کشد و مرده‌ها را از گور بیرون می‌کشد!» او مسئولان نظام را گورکن، جلادان دستار بسته، اموات معمم، حشرات الارض، لمپن و... می‌نامد!
و در جای دیگری با توهین به امام(ره) می‌نویسد: «هیچ قشر و گروهی از مردم ایران را نمی‌توان یاد کرد که از پیامدهای فاجعه بار انقلاب درامان مانده باشد... فرشته‌ای که قرار بود به جای دیو بنشیند، هیولایی از کار درآمد که زهره دیوان را می‌ترکاند!»
از بقیه توهین‌های شرم‌آور او به ساحت مقدس امام راحل و مقدسات می‌گذریم و در حرمت‌شکنی او شریک نمی‌شویم.
6-او از ایران گریخت، با مسعود رجوی هم پیاله شد و مرگ اعضای سازمان را تسلیت گفت و رجوی هم مرگ او را به عنوان «ضایعه‌ای پردریغ» تسلیت گفت و کلی درباره خدمات او به شورای مقاومت و مبارزه‌اش با رژیم! قلم فرسایی کرد.
7- ثمره خیانت او  به مردم و ایمان آنها آن شد که  نشریه کار در  درباره مرگ او نوشت «تا لحظه مرگ توهمات الکلیسم و ترس مزمن رهایش نکرد و مدام در فکر خودکشی بود.  وصیت کرد که پس از مرگ بر سر مزارش بنوازند و می بنوشند و برقصند!» و بعد با کت و شلوار و کراوات و بدون هیچ تشریفات و آداب اسلامی به خاک سپرده شد!

گفتنی است مجابی معروف به آقای ذوذنقه از نویسندگان روزنامه اطلاعات در عصر ستمشاهی است که در رژیم پهلوی قریب دو دهه کارمند دادگستری بود و سپس سمت کارشناس فرهنگی وزارت فرهنگ و هنر پهلوی را به عهده گرفت.

شایان ذکر است جواد مجابی پس از انقلاب مدتی سردبیر مجله «دنیای سخن» بود. او تألیف کتاب ضد جنگ «شب ملخ» در سال‌های پس از دفاع مقدس را نیز در کارنامه فعالیت‌های خود دارد!

هم چنین علی دهباشی حلقه وصل نویسندگان اسرائیلی و لابی صهیونیسم در ایالت متحده به نشریات ایران است و در حوزه تصمیم گیری در خانه هنرمندان ایران برای برگزاری نشست های گوناگون باقی مانده است.دهباشی از عناصری است که از شائول بخاش (جاسوس چند جانبه ایرانی تبار صهیونیست شوهر هاله اسفندیاری)در ماهنامه خود مقالاتی به چاپ رساند.

دهباشی با بازکردن چتر ارتباطی وسیع خود در داخل و خارج از کشور فرهنگ سازی را سرلوحه کار خود قرار داده است.وی علاوه بر اینکه شاخه های مختلف فرهنگ ایرانی ردپایی از خود به جا گذاشته است تمام سعی خود را مصروف این کرده که با معرفی برخی از چهره های سکولار و حتی معاند نظام خط فرهنگی مسموم و منحرفی متشکل از روشنفکران غرب زده و سرسپردگان داخلی آنها به وجود آورد.

در مجموع می توان اذعان کرد که نشریه بخارا برای طیف ها و عناصر فکری متفاوت مانند ملی مذهبی ها،چپ های سنتی ،سکولارها و فراماسون ها و در مجموع هر تفکری که در مقابل اندیشه ناب محمد ی (ص) مبنایی پرمحتوا تلقی می گردد و مشخص می گردد که دهباشی با تفکری خاص برنامه ای را در ایران انجام میدهد که امثال «احسان نراقی»،«سیامک پور زند»،«رامین جهانبگلو» به انحاء مختلف آن را تقویت کرده اند.


*بسیج‌پرس

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار