سالها پيش و در زمان تقابل ايران و مصر بر سر حمايت رژيم پهلوي از رژيم صهيونيستي در جنگ 1967 جنگ رواني همهجانبهاي بين تهران و قاهره آغاز شد كه شاهبيت اصلي آن تكيه بر مليگرايي عربي و مقاومت ملت عرب در برابر يك رژيم متجاوز و همچنين ايجاد نوعي دوگانه عرب و عجم بود.
به گزارش شهدای ایران،سالها پيش و در زمان تقابل ايران و مصر بر سر حمايت رژيم پهلوي از رژيم صهيونيستي در جنگ 1967 جنگ رواني همهجانبهاي بين تهران و قاهره آغاز شد كه شاهبيت اصلي آن تكيه بر مليگرايي عربي و مقاومت ملت عرب در برابر يك رژيم متجاوز و همچنين ايجاد نوعي دوگانه عرب و عجم بود.
در راستاي همين ديدگاه بود كه جمال عبدالناصر اعلام كرد خليج فارس نبايد به اين اسم خوانده شود و اين خليج بايد به نام « خليج عربي» خوانده شود و همچنين ايران بايد بدون قيد و شرط استقلال بحرين را به رسميت بشناسد.
اين جنگ دوجانبه بعد از پايان رژيم ناصري در سال 1970 با قدرت هرچه تمام از سوي رژيم صدام حسين ادامه يافت. حتي در دورهاي كه شاه به رضايتي خيانتآميز به جدا شدن بحرين از ايران در قبال بازگشت سه جزيره تنب كوچك، تنب بزرگ و ابوموسي رضايت داد باز هم رژيم صدام حسين، ايران را كشوري اشغالگر معرفي كرد.
در دوران جنگ تحميلي نيز صدام مدعي بود كه از كشورهاي عربي در مقابل تهاجم ايرانيها دفاع ميكند و مرزهاي شرقي عراق را دروازههاي شرقي دنياي عرب ميخواند كه بايد كشورهاي عربي از آن در مقابل ايران دفاع كنند. حالا نزديك به 25 سال از پايان جنگ تحميلي ميگذرد. نه خبري از صدام حسين است و نه از حزب بعث عراق اما با اين حال به نظر ميرسد كه روح حزب بعث اين بار در تن رژيم آلسعود حلول كرده است؛ رژيمي كه با تمام توان قصد دارد از هر ابزاري براي مقابله با ايران و قدرت منطقهاي آن استفاده كند.
حلول روح صدام حسين در پيكر رژيم سعودي
از زماني كه ايالات متحده امريكا در سال 2003 با حمله به عراق رژيم بعث عراق را سرنگون كرد ولي با روي كار آمدن يك دولت برخاسته از اكثريت مردم اين كشور در برآورده كردن نيات خود ناكام ماند، بحث هلال شيعي و جنگ مذهبي يكي از مهمترين راهكارهاي تبليغات براي زير سؤال بردن ايران در سطح منطقه بوده است.
از سال 2011 و با به راه افتادن موج بيداري اسلامي و سرايت برخي از ناآراميها به سوريه يكي از مهمترين راهكارهاي غرب و كشورهاي مرتجع عربي ايجاد شكاف مذهبي و قرار دادن دو طيف شيعه و سني در مقابل هم مطرح كردن ايران به عنوان تهديدي شيعي در مقابل جهان اهل سنت بوده است. رويكردي كه همراهي انكارناپذير امريكا و كشورهاي غربي را به همراه داشته است، به گونهاي كه بارها دولتمردان غربي در سخنان خود تنها راهكار جلوگيري از چنين مسئلهاي را تجزيه منطقه عنوان كردند. جوبايدن، معاون رئيسجمهور امريكا و سناتور اسبق امريكايي به صراحت اين نكته را مطرح كرد كه بايد عراق به سه اقليم سني، شيعه و كرد تبديل شود.
در سوريه نيز چنين راهبردي بود كه به ايجاد صدها گروه تروريستي سني انجاميد كه در نهايت به بازتوليد خشونت و رجالههايي همچون داعش انجاميد كه حالا سبب ترس و وحشت خود غربيها نيز شده است، به گونهاي كه خود آنان نيز معترفند كه امروز داعش حتي به ابزاري براي تهديد بزرگترين حامي منطقهاي آن يعني عربستان سعودي تبديل شده است.
انفجارهاي انتحاري متعدد در عربستان و حمله به مراكز امنيتي اين كشور جلوهاي كوچك از اين تهديد ايجاد جنگ مذهبي براي عربستان سعودي بوده است. در چنين ميانهاي عربستان به عنوان اصليترين حامي جنگ فرقهاي ابزار جديدي را براي منفور كردن ايران در اذهان كشورهاي عربي برگزيده است. راهكاري كه به ترفند صدام حسين براي ايجاد دشمن از ايران در بين كشورهاي عربي بيشباهت نيست.
وزير خارجه سعودي به دنبال چيست
عادل الجبير، وزير خارجه تازهكار سعودي را ميتوان بلندگوي اصلي براي تبليغ اين دروغ بزرگ در بين كشورهاي عربي عنوان كرد و اين در حالي است كه برخي پادشاهيهاي عربي نيز با عربستان سعودي در تبليغ اين خط فكري همداستان شدهاند.
الجبير براي اولين بار اين كلام را در نشست مشترك خود با اشتاين ماير وزير امور خارجه آلمان بيان كرده بود كه پيش از آن مهمان همتاي ايراني خود محمدجواد ظريف در تهران بود.
الجبير در اين نشست به صراحت عنوان كرد: ايران براي اينكه به حل بحران سوريه كمك كند و بخشي از مشكل اين كشور نباشد بايد از سوريه خارج شود، به شبهنظاميان حزبالله كمك نكند و نيروي نظامي به سوريه نفرستد. ايران اكنون يك كشور عربي را اشغال كرده و اين از سوي ما پذيرفتني نيست! اميدواريم ايران شيوه خود را تغيير دهد. ما دوست داريم بهترين روابط را با ايران داشته باشيم.
وزير امور خارجه عربستان نيز در نشست خبري مشترك خود با جان كري بار ديگر اين سخنان را تكرار كرد و در ادامه موضعگيريهاي خصمانهاش عليه تهران، بار ديگر ايران را اشغالگر خواند و گفت: اميدواريم روزي شاهد باشيم كه ايران به جاي شر، نقشي ثباتآور را در منطقه ايفا كند.
نكته جالب اينجاست كه وي همين سخنان را در ديدار با سامح شكري بيان كرد و بار ديگر ايران را اشغالگر ناميد و اين بار امارات متحده عربي نيز از اين موضع سعودي حمايت كرد و خواستار پايان اشغالگري ايران شد. به نظر ميرسد عربستان قصد دارد با تكرار اين مسئله اين واقعيت را به خصوص در افكار عمومي عرب به يك مطالبه تبديل كند كه ايران بايد به عنوان يك كشور اشغالگر سوريه را رها كند.
امارات متحده عربي نيز با چنين فضايي ميتواند ادعاهاي خود را درباره اشغال جزاير سهگانه با صراحت بيشتري بيان كند. در حقيقت حالا كه سعوديها خود را بازنده جنگهاي مذهبي در منطقه ميبينند به دنبال اين هستند تا با عوض كردن زمين بازي و كشيدن كار به حوزه قوميتي نقطه ضعف خود را جبران كرده و با وجود ايجاد فجايعي همچون كشتار هزاران يمني موضع خود را در بين ملتهاي عربي تقويت كنند.
بيانيههاي خشك و خالي كافي نيست
اگر عربستان سعودي بتواند چنين گفتاري را در عمل و در بين رسانههاي عمومي تثبيت كند، ميتواند ضربهاي مهلك به محور مقاومت به خصوص در افكار عمومي كشورهاي عربي وارد و فتنهاي جديد را به خصوص در منطقه شام برپا كند.
از سوي ديگر در چنين فضايي زمينه براي كشاندن جنگهاي نيابتي به سمت مرزهاي ايران به عنوان يك اشغالگر بهتر از قبل فراهم شده و امنيت ملي نظام جمهوري اسلامي ايران را تحت تأثير قرار ميدهد.
در چنين فضايي است كه انفعال بيش از اندازه در مقابل سخنان عربستان به خصوص از سوي دستگاه ديپلماسي پذيرفته نيست.
انفعال در اين موضع تنها به محكوم شدن ايران و محور مقاومت در سطح منطقه خواهد انجاميد. از همينرو ضروري است كه دستگاه ديپلماسي كشورمان صرفاً به جاي صدور بيانيههاي مطبوعاتي اقدام به پاسخگويي صريح نسبت به زيادهگوييهاي عربستاني كند.
همچنين روشن كردن موضع ايران براي ساير كشورهاي منطقه كه موضعي متعادلتر در مقابل ايران دارند، از جمله عمان و كويت ضروري است تا از گرایش آنها به سمت عربستان جلوگيري شود.
جايگزيني ايران به جاي رژيم صهيونيستي
البته در اين ميان مقابله با اين موج تنها برعهده وزارت امور خارجه و دستگاه ديپلماسي نيست، بلكه ساير دستگاههاي فرهنگي كشور به خصوص در حوزه بينالملل وظيفه دارند نسبت به اين مسئله برنامهريزي و از ابزار ديپلماسي عمومي براي تبيين مواضع ايران در كشورهاي منطقه استفاده كنند.
اين مهم تنها و تنها با همگرايي دقيق دستگاههاي مجري در حوزههاي مختلف همچون صداوسيما، سازمان ارتباطات اسلامي، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و... به دست ميآيد.
عربستان به دنبال نهادينه كردن مفهوم اشغالگري كشورهاي عربي از سوي ايران در اذهان عمومي است و نكته قابل تأمل اينجاست كه اين مسئله بزرگترين خدمت را به رژيم صهيونيستي خواهد كرد، چراكه عملاً اين رژيم از اولويتهاي امت اسلامي خارج خواهد شد.
حال در اين ميان اين وظيفه بر عهده تمام دستگاهها است تا با اين حربه مقابله نمايند، چراكه در اين صورت مهمترين آرمان نظام جمهوري اسلامي يعني مقابله با رژيم صهيونيستي ضربهاي سخت خواهد خورد.
در راستاي همين ديدگاه بود كه جمال عبدالناصر اعلام كرد خليج فارس نبايد به اين اسم خوانده شود و اين خليج بايد به نام « خليج عربي» خوانده شود و همچنين ايران بايد بدون قيد و شرط استقلال بحرين را به رسميت بشناسد.
اين جنگ دوجانبه بعد از پايان رژيم ناصري در سال 1970 با قدرت هرچه تمام از سوي رژيم صدام حسين ادامه يافت. حتي در دورهاي كه شاه به رضايتي خيانتآميز به جدا شدن بحرين از ايران در قبال بازگشت سه جزيره تنب كوچك، تنب بزرگ و ابوموسي رضايت داد باز هم رژيم صدام حسين، ايران را كشوري اشغالگر معرفي كرد.
در دوران جنگ تحميلي نيز صدام مدعي بود كه از كشورهاي عربي در مقابل تهاجم ايرانيها دفاع ميكند و مرزهاي شرقي عراق را دروازههاي شرقي دنياي عرب ميخواند كه بايد كشورهاي عربي از آن در مقابل ايران دفاع كنند. حالا نزديك به 25 سال از پايان جنگ تحميلي ميگذرد. نه خبري از صدام حسين است و نه از حزب بعث عراق اما با اين حال به نظر ميرسد كه روح حزب بعث اين بار در تن رژيم آلسعود حلول كرده است؛ رژيمي كه با تمام توان قصد دارد از هر ابزاري براي مقابله با ايران و قدرت منطقهاي آن استفاده كند.
حلول روح صدام حسين در پيكر رژيم سعودي
از زماني كه ايالات متحده امريكا در سال 2003 با حمله به عراق رژيم بعث عراق را سرنگون كرد ولي با روي كار آمدن يك دولت برخاسته از اكثريت مردم اين كشور در برآورده كردن نيات خود ناكام ماند، بحث هلال شيعي و جنگ مذهبي يكي از مهمترين راهكارهاي تبليغات براي زير سؤال بردن ايران در سطح منطقه بوده است.
از سال 2011 و با به راه افتادن موج بيداري اسلامي و سرايت برخي از ناآراميها به سوريه يكي از مهمترين راهكارهاي غرب و كشورهاي مرتجع عربي ايجاد شكاف مذهبي و قرار دادن دو طيف شيعه و سني در مقابل هم مطرح كردن ايران به عنوان تهديدي شيعي در مقابل جهان اهل سنت بوده است. رويكردي كه همراهي انكارناپذير امريكا و كشورهاي غربي را به همراه داشته است، به گونهاي كه بارها دولتمردان غربي در سخنان خود تنها راهكار جلوگيري از چنين مسئلهاي را تجزيه منطقه عنوان كردند. جوبايدن، معاون رئيسجمهور امريكا و سناتور اسبق امريكايي به صراحت اين نكته را مطرح كرد كه بايد عراق به سه اقليم سني، شيعه و كرد تبديل شود.
در سوريه نيز چنين راهبردي بود كه به ايجاد صدها گروه تروريستي سني انجاميد كه در نهايت به بازتوليد خشونت و رجالههايي همچون داعش انجاميد كه حالا سبب ترس و وحشت خود غربيها نيز شده است، به گونهاي كه خود آنان نيز معترفند كه امروز داعش حتي به ابزاري براي تهديد بزرگترين حامي منطقهاي آن يعني عربستان سعودي تبديل شده است.
انفجارهاي انتحاري متعدد در عربستان و حمله به مراكز امنيتي اين كشور جلوهاي كوچك از اين تهديد ايجاد جنگ مذهبي براي عربستان سعودي بوده است. در چنين ميانهاي عربستان به عنوان اصليترين حامي جنگ فرقهاي ابزار جديدي را براي منفور كردن ايران در اذهان كشورهاي عربي برگزيده است. راهكاري كه به ترفند صدام حسين براي ايجاد دشمن از ايران در بين كشورهاي عربي بيشباهت نيست.
وزير خارجه سعودي به دنبال چيست
عادل الجبير، وزير خارجه تازهكار سعودي را ميتوان بلندگوي اصلي براي تبليغ اين دروغ بزرگ در بين كشورهاي عربي عنوان كرد و اين در حالي است كه برخي پادشاهيهاي عربي نيز با عربستان سعودي در تبليغ اين خط فكري همداستان شدهاند.
الجبير براي اولين بار اين كلام را در نشست مشترك خود با اشتاين ماير وزير امور خارجه آلمان بيان كرده بود كه پيش از آن مهمان همتاي ايراني خود محمدجواد ظريف در تهران بود.
الجبير در اين نشست به صراحت عنوان كرد: ايران براي اينكه به حل بحران سوريه كمك كند و بخشي از مشكل اين كشور نباشد بايد از سوريه خارج شود، به شبهنظاميان حزبالله كمك نكند و نيروي نظامي به سوريه نفرستد. ايران اكنون يك كشور عربي را اشغال كرده و اين از سوي ما پذيرفتني نيست! اميدواريم ايران شيوه خود را تغيير دهد. ما دوست داريم بهترين روابط را با ايران داشته باشيم.
وزير امور خارجه عربستان نيز در نشست خبري مشترك خود با جان كري بار ديگر اين سخنان را تكرار كرد و در ادامه موضعگيريهاي خصمانهاش عليه تهران، بار ديگر ايران را اشغالگر خواند و گفت: اميدواريم روزي شاهد باشيم كه ايران به جاي شر، نقشي ثباتآور را در منطقه ايفا كند.
نكته جالب اينجاست كه وي همين سخنان را در ديدار با سامح شكري بيان كرد و بار ديگر ايران را اشغالگر ناميد و اين بار امارات متحده عربي نيز از اين موضع سعودي حمايت كرد و خواستار پايان اشغالگري ايران شد. به نظر ميرسد عربستان قصد دارد با تكرار اين مسئله اين واقعيت را به خصوص در افكار عمومي عرب به يك مطالبه تبديل كند كه ايران بايد به عنوان يك كشور اشغالگر سوريه را رها كند.
امارات متحده عربي نيز با چنين فضايي ميتواند ادعاهاي خود را درباره اشغال جزاير سهگانه با صراحت بيشتري بيان كند. در حقيقت حالا كه سعوديها خود را بازنده جنگهاي مذهبي در منطقه ميبينند به دنبال اين هستند تا با عوض كردن زمين بازي و كشيدن كار به حوزه قوميتي نقطه ضعف خود را جبران كرده و با وجود ايجاد فجايعي همچون كشتار هزاران يمني موضع خود را در بين ملتهاي عربي تقويت كنند.
بيانيههاي خشك و خالي كافي نيست
اگر عربستان سعودي بتواند چنين گفتاري را در عمل و در بين رسانههاي عمومي تثبيت كند، ميتواند ضربهاي مهلك به محور مقاومت به خصوص در افكار عمومي كشورهاي عربي وارد و فتنهاي جديد را به خصوص در منطقه شام برپا كند.
از سوي ديگر در چنين فضايي زمينه براي كشاندن جنگهاي نيابتي به سمت مرزهاي ايران به عنوان يك اشغالگر بهتر از قبل فراهم شده و امنيت ملي نظام جمهوري اسلامي ايران را تحت تأثير قرار ميدهد.
در چنين فضايي است كه انفعال بيش از اندازه در مقابل سخنان عربستان به خصوص از سوي دستگاه ديپلماسي پذيرفته نيست.
انفعال در اين موضع تنها به محكوم شدن ايران و محور مقاومت در سطح منطقه خواهد انجاميد. از همينرو ضروري است كه دستگاه ديپلماسي كشورمان صرفاً به جاي صدور بيانيههاي مطبوعاتي اقدام به پاسخگويي صريح نسبت به زيادهگوييهاي عربستاني كند.
همچنين روشن كردن موضع ايران براي ساير كشورهاي منطقه كه موضعي متعادلتر در مقابل ايران دارند، از جمله عمان و كويت ضروري است تا از گرایش آنها به سمت عربستان جلوگيري شود.
جايگزيني ايران به جاي رژيم صهيونيستي
البته در اين ميان مقابله با اين موج تنها برعهده وزارت امور خارجه و دستگاه ديپلماسي نيست، بلكه ساير دستگاههاي فرهنگي كشور به خصوص در حوزه بينالملل وظيفه دارند نسبت به اين مسئله برنامهريزي و از ابزار ديپلماسي عمومي براي تبيين مواضع ايران در كشورهاي منطقه استفاده كنند.
اين مهم تنها و تنها با همگرايي دقيق دستگاههاي مجري در حوزههاي مختلف همچون صداوسيما، سازمان ارتباطات اسلامي، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و... به دست ميآيد.
عربستان به دنبال نهادينه كردن مفهوم اشغالگري كشورهاي عربي از سوي ايران در اذهان عمومي است و نكته قابل تأمل اينجاست كه اين مسئله بزرگترين خدمت را به رژيم صهيونيستي خواهد كرد، چراكه عملاً اين رژيم از اولويتهاي امت اسلامي خارج خواهد شد.
حال در اين ميان اين وظيفه بر عهده تمام دستگاهها است تا با اين حربه مقابله نمايند، چراكه در اين صورت مهمترين آرمان نظام جمهوري اسلامي يعني مقابله با رژيم صهيونيستي ضربهاي سخت خواهد خورد.
* جوان
ذلت آفرینان نمی توانند برای ایران اسلامی عزت سازی کنند