در شأن یک مداح نیست که در انظار عمومی به «قلیان کشیدن» بپردازد و حتی تصاویر آنرا در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارد.
به گزارش شهدای ایران ، «هدف وسیله را توجیه میکند»، شاید این جمله مهمترین و نادرستترین آموزهی «ماکیاولی» در تمام عمرش باشد. نقد و بررسی این گزاره اگرچه موضوع این گزارش نیست، اما مطلبی که بر همگان روشن است این است که «دین» آنرا رد میکند. با این وجود برخی از متدینین هم دانسته یا نادانسته به همین روش عمل کرده و جا پای ماکیاولی گذاشته و اهداف نیک را دستاویزی برای اعمال گاهی ناپسند خود قرار میدهند.
به طور مثال جماعتی برای گرمتر شدن مراسمات مذهبی و مجالس اباعبدالله (ع)، خود را به صرافتهایی میاندازند که گاهی از مدار اخلاق خارج شده و حتی در مواردی موجبات اسائه ادب و بی احترامی را نسبت به معصومین (علیهم السلام) فراهم میآورد. اصل این موضوع که باید مجالس مذهبی هرچه پر شورتر و با شکوهتر برگزار شود بی تردید مورد پذیرش همگان است، اما این دلیل نمیشود که هرکاری انجام دهیم تا مردم را ساعتی کوتاه به وجد آورده و مراسم خود را گرمتر کنیم.
تقلید کورکورانه
در طول تاریخ مداحان اهل بیت نقش تاثیرگزار و بهسزایی در برگزاری هرچه پُر شورتر مجالس و مراسمات مذهبی داشتهاند، و همواره در حال تلاش برای رونق بیشتر و شکوه نمایانتر آن بودهاند. اما متاسفانه در سالهای اخیر و در میان مداحان،گروهی اندک با مشاهدهی اقبال عمومی مردم ایران به موسیقی پاپ؛ برآن شدند که تلفیقی از مداحی سنتی و موسیقی را به وجود آورده و در معرض نمایش بگذارند. غافل از آنکه در درجهی اول الصاق یک سبک از موسیقی غربی به مداحی و نوحهخوانی، که همواره بهدلیل مضامین مذهبی و مقدسی که دارد برای شیعیان جهان از جایگاهی خاص برخوردار است، کار ناپسند و نادرستی بوده که شایستهی هنر والای مداحی و شعر آیینی و هم شأن ائمه و خصوصا اباعبدالله (ع) نیست.
در درجهی دوم هم توجه به این نکته ضروری است که «موسیقی پاپ» اساساً «معنا محور» نیست و تنها به تبلور احساسات که نوعاً الهامبخش روحیات رمانتیک، شاد و هیجانی است، میپردازد. روشن است که هیچکدام از اینها زیبندهی مجالس عزای امام حسین و ائمه اطهار نیست. شاید بهخاطر همین تقلید و تلفیق کورکورانه؛ گاهی اشعاری نامفهوم و بعضاً سخیف و دستفرسود در مداحیها و نوحهخوانیها به کار برده میشود. اشعار و چکامههایی که عُمدتاً به نحوی سروده میشوند که تنها با وزن و ریتم آن مداحی جور دربیاید. مع الاسف اینکه برخی اوقات برای ضرب دادن به مداحی، مجبور میشوند نام مبارک ائمه را به صورتی ناراحت کننده و تند و بدون رعایت ادب بر زبان آورده و طوری ادا کنند که گاهی ناخواسته البته؛ باعث توهین به ساحت حضرات آل الله میشود.
بیحسی خاموش
هنر علاوه بر تاثیری که روی خودآگاه انسان دارد، تاثیرات بیشتری روی ناخودآگاه انسان هم میگذارد. به گفتهی کارشناسان؛ اموری که به ناخودآگاه انسان مربوط میشود در طول زمان موثر و پایدار است. به این ترتیب اگر عزادار سیدالشهدا بهجای شنیدن روضه و مداحی سنتی آثاری شبیه به موسیقی غربی گوش داده، یا زمانی که میخواهد مولودی و سرودهای مذهبی را تماشا کند، «بابا کرم» ببیند، احتمالاً در ناخودآگاهش تفاوتی بین شرکت در این مراسم مذهبی و نشستن در تاکسیای که راننده آن به قصد عادت موسیقی گذاشته، حس نمیکند. او همچنین کمترین قداستی برای این مراسم مذهبی که ریشه تاریخی در فرهنگ ما ایرانیان دارد قائل نخواهد شد، هرچند که ساعاتی برحسب عادت در مراسم شرکت کند و سینه بزند، یا حتی دقایقی احساساتی شده و اشک بریزد، اما قطعا در طولانی مدت اثر غیر قابل برگشت خود را روی مخاطب گذاشته و باعث میشود که مجالس مذهبی اعتبار و جایگاه خود را از دست بدهند.
شرکگویی بهخاطر هیچ
در خصوص اشعاری که ذاکران اهل بیت برای مردم میخوانند علاوه بر تأثیری که از سبک پاپ گرفتند و این باعث شده تا محتوای آن بستگی بسیاری به «ریتم» پیدا کرده و از موضوع خارج شود، در مواقعی باید گفت که مداح برای احساساتی کردن فضا و مهیج کردن عزاداران به سمت گفتن عباراتی شرک آمیز و یا حتی در مواردی کفر آمیز حرکت میکند که میتواند باعث لطمه خوردن اعتقادات مستمعین شود. مسلماً وقتی کسی برای عبارتی شرک آمیز سینه زده و اشک میریزد، به آن شعر و مفهوم سمپاتی پیدا کرده و به آن علاقه قلبی پیدا خواهد کرد. از آن بدتر زمانی است که مداح برای پُر شور نشان دادن و رضایت مردم افرادی را در مجالس با خود میبرد تا به باشکوه برگزار کردن مجلس کمک کنند، درست همانند «لیدر»هایی که در استادیومهای ورزشی برای تیم ورزشی خود شلوغ میکنند و جماعت حاضر در ورزشگاه را برای تشویق بیشتر میشورانند، در صورتی که این ابراز احساسات باید دلی و برآمده از ارتباطی باشد که عزادار با مداحی میگیرد.
نکتهی قابل تأمل دیگر این است که مردم همواره شأن و قداست خاصی برای مداحان که عمر و توان خود را صرف خدمتگزاری به ائمه اطهار کردند، قائلند. به این ترتیب از آنها انتظار دارند که علاوه بر ایام محرم و عزاداری؛ حتی در زندگی عادی و روزمرهی خود نیز دستکم به برخی هنجارهای اجتماعی و اخلاقی عمل کنند. به نظر میرسد اساساً در شأن یک مداح نیست که در انظار عمومی به «قلیان کشیدن» بپردازد و حتی تصاویر آنرا در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارد.
دست آخر این که به نظر میرسد دقت در نکات فوق میتواند علاوه بر پرشور کردن و ارتقای کیفیت مجالس عزای سالار شهیدان، دامان صنف محترم مداحان خاندان عصمت و طهارت را بیشتر از گذشته پاک نکه دارد.
به طور مثال جماعتی برای گرمتر شدن مراسمات مذهبی و مجالس اباعبدالله (ع)، خود را به صرافتهایی میاندازند که گاهی از مدار اخلاق خارج شده و حتی در مواردی موجبات اسائه ادب و بی احترامی را نسبت به معصومین (علیهم السلام) فراهم میآورد. اصل این موضوع که باید مجالس مذهبی هرچه پر شورتر و با شکوهتر برگزار شود بی تردید مورد پذیرش همگان است، اما این دلیل نمیشود که هرکاری انجام دهیم تا مردم را ساعتی کوتاه به وجد آورده و مراسم خود را گرمتر کنیم.
تقلید کورکورانه
در طول تاریخ مداحان اهل بیت نقش تاثیرگزار و بهسزایی در برگزاری هرچه پُر شورتر مجالس و مراسمات مذهبی داشتهاند، و همواره در حال تلاش برای رونق بیشتر و شکوه نمایانتر آن بودهاند. اما متاسفانه در سالهای اخیر و در میان مداحان،گروهی اندک با مشاهدهی اقبال عمومی مردم ایران به موسیقی پاپ؛ برآن شدند که تلفیقی از مداحی سنتی و موسیقی را به وجود آورده و در معرض نمایش بگذارند. غافل از آنکه در درجهی اول الصاق یک سبک از موسیقی غربی به مداحی و نوحهخوانی، که همواره بهدلیل مضامین مذهبی و مقدسی که دارد برای شیعیان جهان از جایگاهی خاص برخوردار است، کار ناپسند و نادرستی بوده که شایستهی هنر والای مداحی و شعر آیینی و هم شأن ائمه و خصوصا اباعبدالله (ع) نیست.
در درجهی دوم هم توجه به این نکته ضروری است که «موسیقی پاپ» اساساً «معنا محور» نیست و تنها به تبلور احساسات که نوعاً الهامبخش روحیات رمانتیک، شاد و هیجانی است، میپردازد. روشن است که هیچکدام از اینها زیبندهی مجالس عزای امام حسین و ائمه اطهار نیست. شاید بهخاطر همین تقلید و تلفیق کورکورانه؛ گاهی اشعاری نامفهوم و بعضاً سخیف و دستفرسود در مداحیها و نوحهخوانیها به کار برده میشود. اشعار و چکامههایی که عُمدتاً به نحوی سروده میشوند که تنها با وزن و ریتم آن مداحی جور دربیاید. مع الاسف اینکه برخی اوقات برای ضرب دادن به مداحی، مجبور میشوند نام مبارک ائمه را به صورتی ناراحت کننده و تند و بدون رعایت ادب بر زبان آورده و طوری ادا کنند که گاهی ناخواسته البته؛ باعث توهین به ساحت حضرات آل الله میشود.
بیحسی خاموش
هنر علاوه بر تاثیری که روی خودآگاه انسان دارد، تاثیرات بیشتری روی ناخودآگاه انسان هم میگذارد. به گفتهی کارشناسان؛ اموری که به ناخودآگاه انسان مربوط میشود در طول زمان موثر و پایدار است. به این ترتیب اگر عزادار سیدالشهدا بهجای شنیدن روضه و مداحی سنتی آثاری شبیه به موسیقی غربی گوش داده، یا زمانی که میخواهد مولودی و سرودهای مذهبی را تماشا کند، «بابا کرم» ببیند، احتمالاً در ناخودآگاهش تفاوتی بین شرکت در این مراسم مذهبی و نشستن در تاکسیای که راننده آن به قصد عادت موسیقی گذاشته، حس نمیکند. او همچنین کمترین قداستی برای این مراسم مذهبی که ریشه تاریخی در فرهنگ ما ایرانیان دارد قائل نخواهد شد، هرچند که ساعاتی برحسب عادت در مراسم شرکت کند و سینه بزند، یا حتی دقایقی احساساتی شده و اشک بریزد، اما قطعا در طولانی مدت اثر غیر قابل برگشت خود را روی مخاطب گذاشته و باعث میشود که مجالس مذهبی اعتبار و جایگاه خود را از دست بدهند.
شرکگویی بهخاطر هیچ
در خصوص اشعاری که ذاکران اهل بیت برای مردم میخوانند علاوه بر تأثیری که از سبک پاپ گرفتند و این باعث شده تا محتوای آن بستگی بسیاری به «ریتم» پیدا کرده و از موضوع خارج شود، در مواقعی باید گفت که مداح برای احساساتی کردن فضا و مهیج کردن عزاداران به سمت گفتن عباراتی شرک آمیز و یا حتی در مواردی کفر آمیز حرکت میکند که میتواند باعث لطمه خوردن اعتقادات مستمعین شود. مسلماً وقتی کسی برای عبارتی شرک آمیز سینه زده و اشک میریزد، به آن شعر و مفهوم سمپاتی پیدا کرده و به آن علاقه قلبی پیدا خواهد کرد. از آن بدتر زمانی است که مداح برای پُر شور نشان دادن و رضایت مردم افرادی را در مجالس با خود میبرد تا به باشکوه برگزار کردن مجلس کمک کنند، درست همانند «لیدر»هایی که در استادیومهای ورزشی برای تیم ورزشی خود شلوغ میکنند و جماعت حاضر در ورزشگاه را برای تشویق بیشتر میشورانند، در صورتی که این ابراز احساسات باید دلی و برآمده از ارتباطی باشد که عزادار با مداحی میگیرد.
نکتهی قابل تأمل دیگر این است که مردم همواره شأن و قداست خاصی برای مداحان که عمر و توان خود را صرف خدمتگزاری به ائمه اطهار کردند، قائلند. به این ترتیب از آنها انتظار دارند که علاوه بر ایام محرم و عزاداری؛ حتی در زندگی عادی و روزمرهی خود نیز دستکم به برخی هنجارهای اجتماعی و اخلاقی عمل کنند. به نظر میرسد اساساً در شأن یک مداح نیست که در انظار عمومی به «قلیان کشیدن» بپردازد و حتی تصاویر آنرا در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارد.
دست آخر این که به نظر میرسد دقت در نکات فوق میتواند علاوه بر پرشور کردن و ارتقای کیفیت مجالس عزای سالار شهیدان، دامان صنف محترم مداحان خاندان عصمت و طهارت را بیشتر از گذشته پاک نکه دارد.