یکی از فتواهایی که طرفداران قمهزنی فراوان به آن استناد میکنند، فتوایی است که مرحوم آیتاللّه محمدحسین غروی نایینی، معروف به میرزای نایینی، در پاسخ به مردم بصره بیان داشته است. دراینمیان طرفداران قمهزنی بدون تحلیل و بررسی مضمون سخنان مرحوم میرزا، همواره در تلاش هستند تا با تمسک به این فتوا به تجویز بیقید […]
شهدای ایران:یکی از فتواهایی که طرفداران قمهزنی فراوان به آن استناد میکنند، فتوایی است که مرحوم آیتاللّه محمدحسین غروی نایینی، معروف به میرزای نایینی، در پاسخ به مردم بصره بیان داشته است. دراینمیان طرفداران قمهزنی بدون تحلیل و بررسی مضمون سخنان مرحوم میرزا، همواره در تلاش هستند تا با تمسک به این فتوا به تجویز بیقید و شرط قمهزنی بپردازند. اما بررسی این فتوا نکات مهمی را روشن میکند که متأسفانه معمولاً طرفداران قمهزنی از آنها غفلت میکنند.
به گزارش فتن به نقل از مباحثات یکی از فتواهایی که طرفداران قمهزنی فراوان به آن استناد میکنند، فتوایی است که مرحوم آیتاللّه محمدحسین غروی نایینی، معروف به میرزای نایینی، در پاسخ به مردم بصره بیان داشته است. مرحوم میرزای نایینی، در پنجم ربیعالاول ۱۳۴۵ قمری در پاسخ به سؤالات مردم بصره دربارهی احکام عزاداری، نامهای نگاشت و در آن نظر فقهی خویش را درباره صورتهای مختلف عزاداری (همچون خروج دست
«…اما درباره بیرونآمدن خون از پیشانی در اثر زدن شمشیرها و قمهها، اقوی جواز آن است درصورتیکه از زیانش محفوظ باشند. و [این محفوظبودن در صورتی است که] تنها خون از پیشانی بیرون بیاید و صدمهای به استخوان پیشانی وارد نشود و همچنین بهصورت عادی خونی که از بدن خارج میشود، آنقدر نباشد که به بدن ضرر بزند و اموری مانند اینها [که باید رعایت شوند]؛ چنانکه آگاهان به کیفیت قمهزنی از آن اطلاع دارند. و اگر هنگام زدن، به حسب عادت از ضرر آن محفوظ باشد، ولی بعد از زدن، بهقدری خون بیرون بیاید که مضر است، این ضرر موجب حرمت آن نمیشود و صورت آن مانند کسی که وضو بگیرد یا به آب غسل کند یا در ماه رمضان روزه میگیرد، سپس روشن میشود که اینها برای او ضرر داشته است.ههای عزاداری، سینهزنی، زنجیرزنی، تعزیه و…) بیان نمود. در قسمتی از این پاسخ، وی درباره قمهزنی مینویسد:
لکن احوط و سزاوار است کسانیکه عارف به استعمال شمشیر و قمه نیستند، از انجام آن خودداری کنند. خصوصاً جوانانی که بهخاطر عظمت این مصیبت و لبریزشدن دلهایشان از محبت حسینی علیهالسلام اهمیت نمیدهند که چه ضربههایی به بدن خویش وارد میکنند. خدا ثابت بدارد ایشان را به قول ثابت در دنیا و در آخرت…». [۱]
محتوای این پاسخ را که درباره صورتهای متعددی از عزاداری است، تعدادی از فقهای معاصر تأیید کردهاند و سخنان ایشان را در این نامه بهصورتکلی صحیح دانستهاند.
حجتالاسلام مهدی مسائلی
دراینمیان طرفداران قمهزنی بدون تحلیل و بررسی مضمون سخنان مرحوم میرزا، همواره در تلاش هستند تا با تمسک به این فتوا به تجویز بیقید و شرط قمهزنی بپردازند. اما بررسی این فتوا نکات مهمی را روشن میکند که متأسفانه معمولاً طرفداران قمهزنی از آنها غفلت میکنند:
مرحوم نایینی در این فتوا موضوع ضرر قمهزنی برای بدن را بررسی کرده است و طبق نظر وی، آسیب جزئی و زودگذری که در اثر قمهزنی به بدن وارد میشود، حرام نیست؛ اگرچه همچنان بر این مطلب تأکید میکند که اگر قمهزنی به بدن زیان برساند، انجام آن حرام است. چنانکه مصادیقی را نیز برای این موضوع برمیشمارند. به دیگر سخن، مرحوم نایینی خروج خون مختصری از بدن را مصداق زیان نمیداند. البته در مقابل این فتوا، شیخ انصاری و عدهای دیگر از فقها معتقدند که اضرار به نفس مطلقاً حرام است و حتی جراحتهای جزئی نیز مشمول حکم حرمت اضرار به نفس هستند. مرحوم شیخ مرتضی انصاری در فتوایی که تاکنون کمتر منعکس شده است – و به تازگی در کتاب «عار یا شعار؛ قمهزنی در ترازوی عقل و شرع» منتشر شده است – میگوید:
«در تعزیهداری حضرت امامحسین علیهالسلام اگر شخص زخمی مثل تیغ و غیره بر خود بزند که ضرر باشد بر بدنش، حرام است؛ اما اگر [عزاداری به] قسمی باشد که درد و اَلَمش در همان وقت تعزیهداری باشد نه بعد از آن، مثل سینهزدن به طور متعارفِ ناس [مردم] که سیاه و سرخ شود، ضرر ندارد». [۲]
چنانچه مشخص است مرحوم شیخ مرتضی انصاری که سرآمد فقهای شیعه در قرنهای اخیر است، در این فتوا به بررسی ضررها و آسیبهای قمهزنی به بدن پرداخته و معتقد است که اگر کسی در عزاداری امامحسین(ع) با تیغ یا ابزاری برنده به بدن خویش زخم وارد کند، کار حرامی انجام داده است؛ زیرا بر اساس مبنای فقهی شیخ هرگونه آسیب و ضررزدن به بدن حرام است؛ وی در رسالههای عِلْمی خویش نیز میگوید: « از دلایل عقلی و نقلی، حرمت اضراربهنفس استفاده میشود».[۳] وی همچنین میافزاید: « علما در حکم ضررزدن، تفاوتی بین ضررزدن به خود و دیگران نگذاشتهاند». [۴] در کتاب فرائد الاصول نیز مینویسد:
«پس هر ضرری که به خود شخص یا دیگری وارد شود، حرام میشود و تفاوتی نمیکند که چه کسی این ضرر را وارد کرده است». [۵]
به هر حال باتوجهبه توضیحی که گذشت، باید گفت مرحوم میرزای نایینی در اینجا تنها به بررسی حکم قمهزنی بر مبنای یکی از عناوین آن، یعنی واردنشدن ضرر به بدن پرداختهاند و درباره ابعاد دیگر قمهزنی سخن نگفتهاند؛ ابعادی که میتواند حکمی متفاوت برای قمهزنی بیان کند. ازاینرو تعدادی از فقها و مراجع با وجود آنکه نظر مرحوم میرزای نایینی را در اینجا تأیید نموده و از نظر فقهی صحیح دانستهاند، از جهاتی دیگر انجام قمهزنی را حرام اعلام نمودهاند. آیتاللّه سیدابوالقاسم خویی درباره این سخن مرحوم میرزا میگوید: «آنچه را استاد ما در پاسخ پرسشهای اهالی بصره فرمودهاند صحیح است و جایز عمل کردن بر طبق آن و از خدا میخواهم که جمیع برادران مؤمنین را در بزرگداشت شعائر دینی و دوری از محرمات توفیق مرحمت فرماید». [۶] بااینحال وی در پاسخ به سؤالی دیگر، با اشاره به ابعاد دیگر قمهزنی، وهن مذهببودن را از عوامل حرمت آن بیان میکند: «لا یجوز فیما إذا أوجب ضررا معتدا به، أو استلزم الهتک و التوهین، و الله العالم». [۷] آیتالله خویی در کتاب صراطالنجاة نیز بر این نکته تأکید مینماید که قمهزنی عنوان عزاداری امامحسین(ع) را ندارد و نص و روایت بهخصوصی نیز درباره آن وجود ندارد؛ ازاینرو بهجاآوردن آن بهعنوان یک آیین مذهبی صحیح نیست: «لم یرد نص بشعاریته فلا طریق الی الحکم باستحبابه». [۸]
مرحوم آیتاللّه تبریزی نیز اگرچه به تأیید فتوای مرحوم نایینی پرداخته و در بحث ضررداشتن قمهزنی با میرزا همرأی است، اما از جهاتی دیگر انجام قمهزنی را صحیح نمیدانست. وی در کتاب صراط النجاة میگوید: « داخلبودن قمهزنی در عزاداری امامحسین علیهالسلام جای تأمل دارد». [۹] آیتالله تبریزی در جواب سؤالی در خصوص تعزیه و قمهزنی [۱۰] اینگونه مینویسد: «باسمه تعالی/تعزیه مانعی ندارد و عزاداری باید طوری باشد که موجب وهن بر شیعه نباشد./والله العالم». [۱۱]
البته نکته مهمی که در سخنان آیتالله خویی و آیتالله تبریزی وجود داشت مبنی بر اینکه قمهزنی عنوان عزاداری امام حسین(ع) را ندارد و نص و روایت بهخصوصی نیز درباره آن وارد نشده است، تنها اختصاص به این دو بزرگوار ندارد؛ برخی دیگر از فقهای عظیمالشأن شیعه نیز ضمن تأکید بر این معنا، قمهزنی را شیوهای نادرست برای عزاداری دانستهاند؛ چنانکه در فتوای دیگری که به تازگی در کتاب «عار یا شعار؛ قمهزنی در ترازوی عقل و شرع» منتشر شده است، فقیه بزرگ شیعه آیتاللّه سیدمحمدکاظم یزدی، صاحب عروة الوثقی دراینباره مینویسد: «تعزیهداری حضرت سیدالشهدا، ارواحنا فداه، باید بهنحوی باشد که از خود ائمههدی صلوات الله عليهم رسیده و به مثل زخمزدن اذن از ایشان نرسیده است و سابقین از علما رضوان الله عليهم هم رخصت ندادهاند… و اتیان به اعمال مذکوره به قصد مشروعیت و بهعنوان عبادت، تشریع است…». [۱۲]
حاصل سخن اینکه در فتوای مرحوم میرزای نایینی ابعاد دیگر قمهزنی بررسی نشده است؛ زیرا این فتوا در شرایطی صادر شده که تنها نسبت به بُعد اضرار بر نفس حساسیت بوده و مانند امروز این عمل مورد سوءاستفاده دشمنان اسلام و تشیع نبوده است. اما دشمنان اسلام بهویژه استکبار جهانی، امروزه اینگونه مسائل را دستاویزی برای مبارزه با اسلامِ شیعی و انقلاب اسلامی ایران قرار میدهند. ازاینرو حساسیتهای دیگری به جز اضرار بر نفس مطرح است که باید باتوجه به آنها حکم این رفتارها از عالمان و فقیهان پرسیده شود.
افزونبراین اگر نگاهی به مراسم قمهزنی در میان شیعیان داشته باشیم، خواهیم دید که قمهزنان هیچگاه به شرایط بیانشده در فتوای مرحوم میرزای نایینی برای ضررنداشتن قمهزنی، توجه نمیکنند؛ درحالیکه میرزای نایینی ملاحظهنکردن این شروط را خلاف احتیاط و موجب حرمت قمهزنی میدانست. متأسفانه معمولاً در دستههای قمهزنی جراحتهای عمیقی به سر افراد وارد میشود و گاهی آنقدر خون از بدن قمهزنان خارج میشود که حالت شوک و بیهوشی به آنها دست میدهد و بعضی از آنها در معرض آسیبهای جسمی و جانی قرار میگیرند.
نکته مهم دیگر دربارهی پاسخ مرحوم میرزا این است که ایشان در این پاسخ تنها به تبیین حکم قمهزنی نپرداختهاند؛ بلکه به مجموعهای از احکام عزاداری امامحسین(ع) توجه کردهاند و درباره خروج و حرکت دستههای عزاداری، سینهزنی، زنجیرزنی، تعزیه و استفاده از آلات موسیقی در عزاداری اظهارنظر کردهاند. ازهمینرو تأییدها و تقریرهای علما و فقها بر این فتوا و پاسخ، اختصاص به قمهزنی ندارد. متأسفانه طرفداران قمهزنی معمولاً با گزینش قسمت خاصی از این پاسخ که در رابطه با حکم قمهزنی است، بهگونهای جلوهگری میکنند که گویا این تأییدها بهنوعی تأیید خاص قمهزنی است؛ درحالی که حتی میتوان مدعی شد بیشتر این تأییدها و تقریرها تأیید اصل عزاداری است و ممکن است بعضی از این بزرگواران در بعضی مصادیق آن با میرزای نایینی اختلاف فقهی داشته باشند. این موضوع بهخصوص در رابطه با استعمال آلات موسیقی اثباتشدنی است؛ زیرا بعضی از فقها که پاسخ مرحوم نایینی را تأیید کردهاند، در رابطه با استفاده از موسیقی نظر متفاوتی دارند. افزونبراین از لحن و بیان بعضی از پاسخها نیز میتوان فهمید که درواقع کلیت عزاداری را تأیید کردهاند؛ نه مصداق خاصی از آن؛ مثلاً در پاسخ به سؤالی از آیتاللّه سیداحمد خوانساری آمده است:
سؤال: نظر حضرتعالی درباره برگزاری شعائر حسینیه و فتوای حضرت آیتاللّه نایینی(ره) چیست؟
پاسخ: موضوع برگزاری شعائر حسینی واضحتر از روز است و مثل آفتاب در وسط آسمان میدرخشد و احتیاج به نوشتن ندارد. [۱۳]
همچنین در بررسی پاسخهای میرزای نایینی و بعضی از بزرگان در رابطه با احکام عزاداری، باید تحولات و شرایط خاص زمان آنان را نیز در نظر گرفت و درباره پاسخ میرزا باید گفت، این فتوا در شرایط و زمان خاصی بیان شده است که وهابیت در عربستان به قدرت رسیده بودند و متأسفانه در همان ایام – یعنی ۸ شوال ۱۳۴۳ قمری – آنها بارگاه ائمه بقیع(ع) را تخریب کردند. در چنین شرایطی در شهر بصره آیتاللّه سیدمحمدمهدی قزوینی با مشاهده انحرافهایی در عزاداریهای این شهر، به اصلاح مجالس عزاداری همت میگمارد و پس از مدتی مواضع اصلاحی ایشان در یکی از نشریات بهصورت مبهم و موجز منعکس میگردد و متأسفانه تنها انتقادات شدید وی از عزاداری به تصویر کشیده میشود. ازاینجهت مواضع اصلاحگرایانه ایشان با سوءبرداشت بعضی از موافقان و مخالفان روبهرو شد و بسیاری از جامعه مذهبی عراق به اشتباه این سخنان را در راستای اقدامهای وهابیت در مخالفت با شعائر مذهبی شیعه تلقی نمودند و خواستار موضعگیری صریح مراجع وقت در مقابل آن شدند. در چنین شرایطی دو تن از مراجع بزرگ آن زمان یعنی میرزای نایینی و سیدمحمدحسین کاشف الغطاء به نامهها و تلگرافهای فراوان مردم بصره و دیگر نقاط عراق پاسخ دادند و با تأیید و توجیه بیشتر صورتهای رایج عزاداری در آن زمان و از جمله قمهزنی، خواستهی مردم را دراینباره اجابت مینمایند.[۱۴] البته مرحوم کاشف الغطاء پیش از این پاسخها، حکم قمهزنی را از جهت استنباط فقهی حرمت دانسته بود و همین فتوا را نیز در سالهای پایان حیاتش تأیید نمود و بهعنوان نظر نهایی خویش برگزید. [۱۵]
در این بین مرحوم سیدابوالحسن اصفهانی سیاستی متفاوت در پیش گرفت و برای آرامساختن فضای متشج بصره و کاستن التهاب درگیریهای درونمذهبی، با صدور بیانیه و منشوری، بدون آنکه به تأیید و توجیه رفتارهایی مانند قمهزنی بپردازند، بر اقامه عزاداری و برپایی شعائر مذهبی تأکید نمود و درضمن خواستار اصلاح مراسم عزاداری از موارد غیرمشروع شد. [۱۶]
باتوجهبه این مقدمه باید در تحلیل و بررسی پاسخ مرحوم نایینی این نکته مهم در نظر گرفته شود که فتوا و پاسخ ایشان بیشتر برای تثبیت و حمایت از اصل عزاداری بوده است و این هدف و انگیزه را میتوان نسبت به بعضی تأییداتی که درباره آن وجود دارد نیز بیان کرد؛ زیرا با اقدامهایی که بهویژه در دوره رضاخان علیه اصل عزاداری و برپایی شعائر مذهبی انجام شد، بسیاری از مراجع و علما به هر نحو ممکن بر انجام عزاداری تأکید مینمودند.
۱. [^]
ربانی خلخالی، علی، عزاداری از دیدگاه مرجعیت شیعه، قم: مکتب الحسین، ص۴۷.
۲. [^]
مسائلی، مهدی، عار یا شعار، اصفهان: آرما، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۳.
۳. [^]
همان، ص۱۵۴؛ به نقل از: شیخ مرتضی انصاری، رسالة نفی ضرر.
۴. [^]
همان.
۵. [^]
همان، ص۲۷۳؛ به نقل از: شیخ مرتضی انصاری، فرائد الاصول.
۶. [^]
ربانی خلخالی، علی، همان، ص۵۸.
۷. [^]
مسائلی، مهدی، همان، ص۲۷۴؛ به نقل از: سیدابوالقاسم خویى، صراط النجاة (همراه با حاشیه).
۸. [^]
خویی، سیدابوالقاسم، صراط النجاة (همراه با حاشیه)، قم، مکتب نشر المنتخب، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۳۲.
۹. [^]
همان، ج۲، ص۴۴۶.
۱۰. [^]
متن سؤال چنین است: نظر مبارک حضرتعالى در مورد تعزیه و قمهزنى چیست؟
۱۱. [^]
تبریزی، میرزا جواد، استفتائات جدید، قم، دفتر معظم له، ج۱، ص۴۵۶.
۱۲. [^]
مسائلی، مهدی، عار یا شعار، اصفهان: آرما، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۷.
۱۳. [^]
ربانی خلخالی، علی، همان، ص۷۲.
۱۴. [^]
البته بعدها طرفداران قمهزنی از این پاسخها که مربوط به فضای هیجانی بصره بودند، در مقابل سیدمحسن امین نیز استفاده کردند و اگرچه مرحوم میرزای نائینی و کاشفالغطاء درباره رسالة التنزیه اظهارنظری نکردند، از پاسخ آنها به مردم بصره در مقابل کتاب التنزیه نیز بهره بردند.
۱۵. [^]
برای آگاهی بیشتر از فتوای مرحوم کاشف الغطاء ر.ک: مسائلی، مهدی، همان، ص۱۹۷.
۱۶. [^]
درواقع بیانیه آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی بهنوعی حمایت از مرحوم سیدمحمدمهدی قزوینی بهحساب میآمد؛ زیرا در آن بیانیه هیچ تأییدی نسبت به قمهزنی و مواردی که مرحوم قزوینی آنها را انحراف مینامید، صورت نگرفته بود. البته این حمایت برای مرحوم سیدابوالحسن اصفهانی هزینه نیز داشت؛ به گزارش آیتالله شبیری زنجانی در اثر «همان عدم مخالفت، اهالی بصره از تقلید آسیدابوالحسن به آقای نایینی» برگشتند (شبیری زنجانی، سیدموسی، جرعهای از دریا، قم، مؤسسه کتابشناسی شیعه، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۵۶۵). در کتاب «عار یا شعار» هم گزارش کاملی از مواضع آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی دربارهی قمهزنی آمده است.
به گزارش فتن به نقل از مباحثات یکی از فتواهایی که طرفداران قمهزنی فراوان به آن استناد میکنند، فتوایی است که مرحوم آیتاللّه محمدحسین غروی نایینی، معروف به میرزای نایینی، در پاسخ به مردم بصره بیان داشته است. مرحوم میرزای نایینی، در پنجم ربیعالاول ۱۳۴۵ قمری در پاسخ به سؤالات مردم بصره دربارهی احکام عزاداری، نامهای نگاشت و در آن نظر فقهی خویش را درباره صورتهای مختلف عزاداری (همچون خروج دست
«…اما درباره بیرونآمدن خون از پیشانی در اثر زدن شمشیرها و قمهها، اقوی جواز آن است درصورتیکه از زیانش محفوظ باشند. و [این محفوظبودن در صورتی است که] تنها خون از پیشانی بیرون بیاید و صدمهای به استخوان پیشانی وارد نشود و همچنین بهصورت عادی خونی که از بدن خارج میشود، آنقدر نباشد که به بدن ضرر بزند و اموری مانند اینها [که باید رعایت شوند]؛ چنانکه آگاهان به کیفیت قمهزنی از آن اطلاع دارند. و اگر هنگام زدن، به حسب عادت از ضرر آن محفوظ باشد، ولی بعد از زدن، بهقدری خون بیرون بیاید که مضر است، این ضرر موجب حرمت آن نمیشود و صورت آن مانند کسی که وضو بگیرد یا به آب غسل کند یا در ماه رمضان روزه میگیرد، سپس روشن میشود که اینها برای او ضرر داشته است.ههای عزاداری، سینهزنی، زنجیرزنی، تعزیه و…) بیان نمود. در قسمتی از این پاسخ، وی درباره قمهزنی مینویسد:
لکن احوط و سزاوار است کسانیکه عارف به استعمال شمشیر و قمه نیستند، از انجام آن خودداری کنند. خصوصاً جوانانی که بهخاطر عظمت این مصیبت و لبریزشدن دلهایشان از محبت حسینی علیهالسلام اهمیت نمیدهند که چه ضربههایی به بدن خویش وارد میکنند. خدا ثابت بدارد ایشان را به قول ثابت در دنیا و در آخرت…». [۱]
محتوای این پاسخ را که درباره صورتهای متعددی از عزاداری است، تعدادی از فقهای معاصر تأیید کردهاند و سخنان ایشان را در این نامه بهصورتکلی صحیح دانستهاند.
حجتالاسلام مهدی مسائلی
دراینمیان طرفداران قمهزنی بدون تحلیل و بررسی مضمون سخنان مرحوم میرزا، همواره در تلاش هستند تا با تمسک به این فتوا به تجویز بیقید و شرط قمهزنی بپردازند. اما بررسی این فتوا نکات مهمی را روشن میکند که متأسفانه معمولاً طرفداران قمهزنی از آنها غفلت میکنند:
مرحوم نایینی در این فتوا موضوع ضرر قمهزنی برای بدن را بررسی کرده است و طبق نظر وی، آسیب جزئی و زودگذری که در اثر قمهزنی به بدن وارد میشود، حرام نیست؛ اگرچه همچنان بر این مطلب تأکید میکند که اگر قمهزنی به بدن زیان برساند، انجام آن حرام است. چنانکه مصادیقی را نیز برای این موضوع برمیشمارند. به دیگر سخن، مرحوم نایینی خروج خون مختصری از بدن را مصداق زیان نمیداند. البته در مقابل این فتوا، شیخ انصاری و عدهای دیگر از فقها معتقدند که اضرار به نفس مطلقاً حرام است و حتی جراحتهای جزئی نیز مشمول حکم حرمت اضرار به نفس هستند. مرحوم شیخ مرتضی انصاری در فتوایی که تاکنون کمتر منعکس شده است – و به تازگی در کتاب «عار یا شعار؛ قمهزنی در ترازوی عقل و شرع» منتشر شده است – میگوید:
«در تعزیهداری حضرت امامحسین علیهالسلام اگر شخص زخمی مثل تیغ و غیره بر خود بزند که ضرر باشد بر بدنش، حرام است؛ اما اگر [عزاداری به] قسمی باشد که درد و اَلَمش در همان وقت تعزیهداری باشد نه بعد از آن، مثل سینهزدن به طور متعارفِ ناس [مردم] که سیاه و سرخ شود، ضرر ندارد». [۲]
چنانچه مشخص است مرحوم شیخ مرتضی انصاری که سرآمد فقهای شیعه در قرنهای اخیر است، در این فتوا به بررسی ضررها و آسیبهای قمهزنی به بدن پرداخته و معتقد است که اگر کسی در عزاداری امامحسین(ع) با تیغ یا ابزاری برنده به بدن خویش زخم وارد کند، کار حرامی انجام داده است؛ زیرا بر اساس مبنای فقهی شیخ هرگونه آسیب و ضررزدن به بدن حرام است؛ وی در رسالههای عِلْمی خویش نیز میگوید: « از دلایل عقلی و نقلی، حرمت اضراربهنفس استفاده میشود».[۳] وی همچنین میافزاید: « علما در حکم ضررزدن، تفاوتی بین ضررزدن به خود و دیگران نگذاشتهاند». [۴] در کتاب فرائد الاصول نیز مینویسد:
«پس هر ضرری که به خود شخص یا دیگری وارد شود، حرام میشود و تفاوتی نمیکند که چه کسی این ضرر را وارد کرده است». [۵]
به هر حال باتوجهبه توضیحی که گذشت، باید گفت مرحوم میرزای نایینی در اینجا تنها به بررسی حکم قمهزنی بر مبنای یکی از عناوین آن، یعنی واردنشدن ضرر به بدن پرداختهاند و درباره ابعاد دیگر قمهزنی سخن نگفتهاند؛ ابعادی که میتواند حکمی متفاوت برای قمهزنی بیان کند. ازاینرو تعدادی از فقها و مراجع با وجود آنکه نظر مرحوم میرزای نایینی را در اینجا تأیید نموده و از نظر فقهی صحیح دانستهاند، از جهاتی دیگر انجام قمهزنی را حرام اعلام نمودهاند. آیتاللّه سیدابوالقاسم خویی درباره این سخن مرحوم میرزا میگوید: «آنچه را استاد ما در پاسخ پرسشهای اهالی بصره فرمودهاند صحیح است و جایز عمل کردن بر طبق آن و از خدا میخواهم که جمیع برادران مؤمنین را در بزرگداشت شعائر دینی و دوری از محرمات توفیق مرحمت فرماید». [۶] بااینحال وی در پاسخ به سؤالی دیگر، با اشاره به ابعاد دیگر قمهزنی، وهن مذهببودن را از عوامل حرمت آن بیان میکند: «لا یجوز فیما إذا أوجب ضررا معتدا به، أو استلزم الهتک و التوهین، و الله العالم». [۷] آیتالله خویی در کتاب صراطالنجاة نیز بر این نکته تأکید مینماید که قمهزنی عنوان عزاداری امامحسین(ع) را ندارد و نص و روایت بهخصوصی نیز درباره آن وجود ندارد؛ ازاینرو بهجاآوردن آن بهعنوان یک آیین مذهبی صحیح نیست: «لم یرد نص بشعاریته فلا طریق الی الحکم باستحبابه». [۸]
مرحوم آیتاللّه تبریزی نیز اگرچه به تأیید فتوای مرحوم نایینی پرداخته و در بحث ضررداشتن قمهزنی با میرزا همرأی است، اما از جهاتی دیگر انجام قمهزنی را صحیح نمیدانست. وی در کتاب صراط النجاة میگوید: « داخلبودن قمهزنی در عزاداری امامحسین علیهالسلام جای تأمل دارد». [۹] آیتالله تبریزی در جواب سؤالی در خصوص تعزیه و قمهزنی [۱۰] اینگونه مینویسد: «باسمه تعالی/تعزیه مانعی ندارد و عزاداری باید طوری باشد که موجب وهن بر شیعه نباشد./والله العالم». [۱۱]
البته نکته مهمی که در سخنان آیتالله خویی و آیتالله تبریزی وجود داشت مبنی بر اینکه قمهزنی عنوان عزاداری امام حسین(ع) را ندارد و نص و روایت بهخصوصی نیز درباره آن وارد نشده است، تنها اختصاص به این دو بزرگوار ندارد؛ برخی دیگر از فقهای عظیمالشأن شیعه نیز ضمن تأکید بر این معنا، قمهزنی را شیوهای نادرست برای عزاداری دانستهاند؛ چنانکه در فتوای دیگری که به تازگی در کتاب «عار یا شعار؛ قمهزنی در ترازوی عقل و شرع» منتشر شده است، فقیه بزرگ شیعه آیتاللّه سیدمحمدکاظم یزدی، صاحب عروة الوثقی دراینباره مینویسد: «تعزیهداری حضرت سیدالشهدا، ارواحنا فداه، باید بهنحوی باشد که از خود ائمههدی صلوات الله عليهم رسیده و به مثل زخمزدن اذن از ایشان نرسیده است و سابقین از علما رضوان الله عليهم هم رخصت ندادهاند… و اتیان به اعمال مذکوره به قصد مشروعیت و بهعنوان عبادت، تشریع است…». [۱۲]
حاصل سخن اینکه در فتوای مرحوم میرزای نایینی ابعاد دیگر قمهزنی بررسی نشده است؛ زیرا این فتوا در شرایطی صادر شده که تنها نسبت به بُعد اضرار بر نفس حساسیت بوده و مانند امروز این عمل مورد سوءاستفاده دشمنان اسلام و تشیع نبوده است. اما دشمنان اسلام بهویژه استکبار جهانی، امروزه اینگونه مسائل را دستاویزی برای مبارزه با اسلامِ شیعی و انقلاب اسلامی ایران قرار میدهند. ازاینرو حساسیتهای دیگری به جز اضرار بر نفس مطرح است که باید باتوجه به آنها حکم این رفتارها از عالمان و فقیهان پرسیده شود.
افزونبراین اگر نگاهی به مراسم قمهزنی در میان شیعیان داشته باشیم، خواهیم دید که قمهزنان هیچگاه به شرایط بیانشده در فتوای مرحوم میرزای نایینی برای ضررنداشتن قمهزنی، توجه نمیکنند؛ درحالیکه میرزای نایینی ملاحظهنکردن این شروط را خلاف احتیاط و موجب حرمت قمهزنی میدانست. متأسفانه معمولاً در دستههای قمهزنی جراحتهای عمیقی به سر افراد وارد میشود و گاهی آنقدر خون از بدن قمهزنان خارج میشود که حالت شوک و بیهوشی به آنها دست میدهد و بعضی از آنها در معرض آسیبهای جسمی و جانی قرار میگیرند.
نکته مهم دیگر دربارهی پاسخ مرحوم میرزا این است که ایشان در این پاسخ تنها به تبیین حکم قمهزنی نپرداختهاند؛ بلکه به مجموعهای از احکام عزاداری امامحسین(ع) توجه کردهاند و درباره خروج و حرکت دستههای عزاداری، سینهزنی، زنجیرزنی، تعزیه و استفاده از آلات موسیقی در عزاداری اظهارنظر کردهاند. ازهمینرو تأییدها و تقریرهای علما و فقها بر این فتوا و پاسخ، اختصاص به قمهزنی ندارد. متأسفانه طرفداران قمهزنی معمولاً با گزینش قسمت خاصی از این پاسخ که در رابطه با حکم قمهزنی است، بهگونهای جلوهگری میکنند که گویا این تأییدها بهنوعی تأیید خاص قمهزنی است؛ درحالی که حتی میتوان مدعی شد بیشتر این تأییدها و تقریرها تأیید اصل عزاداری است و ممکن است بعضی از این بزرگواران در بعضی مصادیق آن با میرزای نایینی اختلاف فقهی داشته باشند. این موضوع بهخصوص در رابطه با استعمال آلات موسیقی اثباتشدنی است؛ زیرا بعضی از فقها که پاسخ مرحوم نایینی را تأیید کردهاند، در رابطه با استفاده از موسیقی نظر متفاوتی دارند. افزونبراین از لحن و بیان بعضی از پاسخها نیز میتوان فهمید که درواقع کلیت عزاداری را تأیید کردهاند؛ نه مصداق خاصی از آن؛ مثلاً در پاسخ به سؤالی از آیتاللّه سیداحمد خوانساری آمده است:
سؤال: نظر حضرتعالی درباره برگزاری شعائر حسینیه و فتوای حضرت آیتاللّه نایینی(ره) چیست؟
پاسخ: موضوع برگزاری شعائر حسینی واضحتر از روز است و مثل آفتاب در وسط آسمان میدرخشد و احتیاج به نوشتن ندارد. [۱۳]
همچنین در بررسی پاسخهای میرزای نایینی و بعضی از بزرگان در رابطه با احکام عزاداری، باید تحولات و شرایط خاص زمان آنان را نیز در نظر گرفت و درباره پاسخ میرزا باید گفت، این فتوا در شرایط و زمان خاصی بیان شده است که وهابیت در عربستان به قدرت رسیده بودند و متأسفانه در همان ایام – یعنی ۸ شوال ۱۳۴۳ قمری – آنها بارگاه ائمه بقیع(ع) را تخریب کردند. در چنین شرایطی در شهر بصره آیتاللّه سیدمحمدمهدی قزوینی با مشاهده انحرافهایی در عزاداریهای این شهر، به اصلاح مجالس عزاداری همت میگمارد و پس از مدتی مواضع اصلاحی ایشان در یکی از نشریات بهصورت مبهم و موجز منعکس میگردد و متأسفانه تنها انتقادات شدید وی از عزاداری به تصویر کشیده میشود. ازاینجهت مواضع اصلاحگرایانه ایشان با سوءبرداشت بعضی از موافقان و مخالفان روبهرو شد و بسیاری از جامعه مذهبی عراق به اشتباه این سخنان را در راستای اقدامهای وهابیت در مخالفت با شعائر مذهبی شیعه تلقی نمودند و خواستار موضعگیری صریح مراجع وقت در مقابل آن شدند. در چنین شرایطی دو تن از مراجع بزرگ آن زمان یعنی میرزای نایینی و سیدمحمدحسین کاشف الغطاء به نامهها و تلگرافهای فراوان مردم بصره و دیگر نقاط عراق پاسخ دادند و با تأیید و توجیه بیشتر صورتهای رایج عزاداری در آن زمان و از جمله قمهزنی، خواستهی مردم را دراینباره اجابت مینمایند.[۱۴] البته مرحوم کاشف الغطاء پیش از این پاسخها، حکم قمهزنی را از جهت استنباط فقهی حرمت دانسته بود و همین فتوا را نیز در سالهای پایان حیاتش تأیید نمود و بهعنوان نظر نهایی خویش برگزید. [۱۵]
در این بین مرحوم سیدابوالحسن اصفهانی سیاستی متفاوت در پیش گرفت و برای آرامساختن فضای متشج بصره و کاستن التهاب درگیریهای درونمذهبی، با صدور بیانیه و منشوری، بدون آنکه به تأیید و توجیه رفتارهایی مانند قمهزنی بپردازند، بر اقامه عزاداری و برپایی شعائر مذهبی تأکید نمود و درضمن خواستار اصلاح مراسم عزاداری از موارد غیرمشروع شد. [۱۶]
باتوجهبه این مقدمه باید در تحلیل و بررسی پاسخ مرحوم نایینی این نکته مهم در نظر گرفته شود که فتوا و پاسخ ایشان بیشتر برای تثبیت و حمایت از اصل عزاداری بوده است و این هدف و انگیزه را میتوان نسبت به بعضی تأییداتی که درباره آن وجود دارد نیز بیان کرد؛ زیرا با اقدامهایی که بهویژه در دوره رضاخان علیه اصل عزاداری و برپایی شعائر مذهبی انجام شد، بسیاری از مراجع و علما به هر نحو ممکن بر انجام عزاداری تأکید مینمودند.
۱. [^]
ربانی خلخالی، علی، عزاداری از دیدگاه مرجعیت شیعه، قم: مکتب الحسین، ص۴۷.
۲. [^]
مسائلی، مهدی، عار یا شعار، اصفهان: آرما، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۳.
۳. [^]
همان، ص۱۵۴؛ به نقل از: شیخ مرتضی انصاری، رسالة نفی ضرر.
۴. [^]
همان.
۵. [^]
همان، ص۲۷۳؛ به نقل از: شیخ مرتضی انصاری، فرائد الاصول.
۶. [^]
ربانی خلخالی، علی، همان، ص۵۸.
۷. [^]
مسائلی، مهدی، همان، ص۲۷۴؛ به نقل از: سیدابوالقاسم خویى، صراط النجاة (همراه با حاشیه).
۸. [^]
خویی، سیدابوالقاسم، صراط النجاة (همراه با حاشیه)، قم، مکتب نشر المنتخب، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۳۲.
۹. [^]
همان، ج۲، ص۴۴۶.
۱۰. [^]
متن سؤال چنین است: نظر مبارک حضرتعالى در مورد تعزیه و قمهزنى چیست؟
۱۱. [^]
تبریزی، میرزا جواد، استفتائات جدید، قم، دفتر معظم له، ج۱، ص۴۵۶.
۱۲. [^]
مسائلی، مهدی، عار یا شعار، اصفهان: آرما، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۷.
۱۳. [^]
ربانی خلخالی، علی، همان، ص۷۲.
۱۴. [^]
البته بعدها طرفداران قمهزنی از این پاسخها که مربوط به فضای هیجانی بصره بودند، در مقابل سیدمحسن امین نیز استفاده کردند و اگرچه مرحوم میرزای نائینی و کاشفالغطاء درباره رسالة التنزیه اظهارنظری نکردند، از پاسخ آنها به مردم بصره در مقابل کتاب التنزیه نیز بهره بردند.
۱۵. [^]
برای آگاهی بیشتر از فتوای مرحوم کاشف الغطاء ر.ک: مسائلی، مهدی، همان، ص۱۹۷.
۱۶. [^]
درواقع بیانیه آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی بهنوعی حمایت از مرحوم سیدمحمدمهدی قزوینی بهحساب میآمد؛ زیرا در آن بیانیه هیچ تأییدی نسبت به قمهزنی و مواردی که مرحوم قزوینی آنها را انحراف مینامید، صورت نگرفته بود. البته این حمایت برای مرحوم سیدابوالحسن اصفهانی هزینه نیز داشت؛ به گزارش آیتالله شبیری زنجانی در اثر «همان عدم مخالفت، اهالی بصره از تقلید آسیدابوالحسن به آقای نایینی» برگشتند (شبیری زنجانی، سیدموسی، جرعهای از دریا، قم، مؤسسه کتابشناسی شیعه، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۵۶۵). در کتاب «عار یا شعار» هم گزارش کاملی از مواضع آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی دربارهی قمهزنی آمده است.