به گزارش شهدای ایران روزنامه جوان نوشت: سامی یوسف از مشهورترین خوانندگان مسلمانی است که در چند سال اخیر طرفداران زیادی در ایران داشته اما با وجود اصلیت ایرانیاش، تا به حال به ایران نیامده حتی مصاحبهای که شبکه سه با او داشت، خارج از ایران بود و این سؤال را در ذهن بسیاری از ایرانیان ایجاد کرده که چرا سامی یوسف به ایران نمیآید و در کشور خودش کنسرتی اجرا نمیکند. سؤالی که امروز طی یک مصاحبه با دوست نزدیکش و نماینده او در ایران به آن پاسخ میگوییم.
محمد حسن اسلام جمال گلزاری جوانی ایرانیالاصل است که از کودکی در انگلیس بزرگ شد و به دلیل اشراف بر فضای هنری و موسیقای غرب، شرکتی در دوبی تأسیس نمود تا بتواند پتانسیلهای اسلامی و شیعی در حوزه موسیقی که گوشه و کنار دنیا به صورت پراکنده فعال هستند را شناسایی کند و برای تبلیغ اسلام و مکتب تشیع بهره ببرد. او سالهاست که در کنار مسائل ورزشی و نمایندگی فوتبال مدارس آث.میلان در خاورمیانه، رسالت خود را در عرصه هنر و موزیک اسلامی دنبال میکند. گلزاری همان کسی است که برای اولینبار کلیپهای سامی یوسف را برای پخش به تلویزیون داد و زمینه مصاحبهاش را با شبکه سه فراهم نمود. در ادامه گفتوگوی ما را با این فعال فرهنگی و هنری میخوانید.
* در ابتدا بفرمایید این همکاری و ارتباط با هنرمندان مسلمان دنیا چگونه کلید خورد؟
چون در آن فضا زندگی کردهام و بزرگ شدهام میدیدم در خارج از کشور باید از طریق رسانههای رایج مثل موزیک برای تبلیغ اسلام کار کرد زیرا اقبال زیادی نسبت به آن وجود دارد ما هم باید به روز پیش برویم و از آن به نفع خود بهرهبرداری کنیم.
* مؤسسه و مکان خاصی دارید یا از طریق فضای مجازی این فعالیتها را دنبال میکنید؟
البته ما چندسالی در دوبی ساکن بودیم و همانجا شرکتی راهاندازی کردم و اینگونه کارها را ازطریق شرکت انجام میدهیم ولی حمایتی نمیشویم و همه هزینهها شخصی است.
* با کدام هنرمندان در خارج از کشور ارتباط دارید؟
به غیر از سامی یوسف که نمایندگی او را در ایران دارم با اغلب هنرمندان و موزیسینهای مسلمان در امریکا و اروپا مرتبط هستم که در میان آنها تقریباً پنج تا شش خواننده هیپهاپ شیعه است که به زیبایی با آهنگهای خود اسلام و اهل بیت را در دل غرب تبلیغ میکنند 10 تا 15نفر هم سنی هستند. ما سعی داریم تا هنرمندان سنی را هم به مکتب تشیع دعوت کنیم زیرا زمینه گرایش را دارند.
* به نظر شما هنرمندان در خارج از کشور چقدر میتوانند در امر ترویج اسلام و تشیع مؤثر باشند؟
خیلی زیاد. به خاطر آنکه زبان هنر عمومیت دارد اگر متناسب با فرهنگ، زبان و فضای داخلی کشورها هنرمندان فعال باشند میتوانند با مردم ارتباط برقرار کنند و دلهای آنها را به سمت حقایق اسلام و تشیع جذب نمایند درست برعکس فعالیتهای رسانههای غربی که در پی تخریب اسلام در اذهان عمومی هستند میتوان با همان شیوه نرم اما معکوس عمل کرد.
* با توجه به شناختی که از فضای هنر در غرب دارید آیا مسئولان فرهنگی کشور ما از این ظرفیت استفاده مطلوب را کردهاند؟
متأسفانه نه. ایران مرکز تشیع جهان است و همه مسلمانان و شیعیان به آن چشم دوختهاند اما 99درصد فعالیتهای ما به فارسی است اعم از کتاب، منبر، آواز، سخنرانی و... بیشتر ترجمهها هم بدون توجه به فرهنگ کشورهای هدف صورت گرفته و ضعیف است برای مثال خودم که ایرانی هستم وقتی کتاب ترجمه شدهای را میخوانم اصلاً چیزی نمیفهمم زیرا فقط کلمه به کلمه معنی شده، مفهوم را نمیرساند علاوه بر این باید با شناسایی و حمایت هنرمندان مسلمان در امر تبلیغ پیشتازی کرد. برای مثال پروفسور علی با اینکه در دانشگاه کرسی علمی دارد و تدریس میکند اما موزیسین هیپهاپ هم هست که در قالب آهنگ و موزیک مطالب غنی و علمی اسلامی را به مخاطبان عام ارائه میدهد اما از هیچکجا حمایت نمیشود حتی ایشان اولین آلبومش را نفروخت بلکه در مراکز اسلامی امریکا به صورت رایگان کنسرت گذاشت و سیدی آن را بین مردم توزیع کرد خیلیها بودند که اصلاً اسلام را نمیشناختند و تنها به موسیقی هیپهاپ علاقهمند بودند که با همین سیدی ساده با اسلام آشنا و بعد از مدتی شیعه شدند. این خیلی مهم است که ما بدانیم نیاز روز چیست و براساس آن برنامهریزی کنیم.
* اینکه از موسیقی بهخصوص هیپهاپ حمایت نمیشود شاید به خاطر شهرت آن به ابتذال و غیراخلاقی بودن آن باشد، اینطور نیست؟
شاید چون طی 10 ساله اخیر مسیر موسیقی هیپهاپ منحرف شده و به حرفهای کثیف و غیراخلاقی مبدل گردیده است اما این امر عمومیت ندارد. هیپهاپخوانهایی هم هستند که با زبان موزیک اخلاقیات و اسلام را ترویج میکنند ما سعی کردیم این مسئله را تفهیم کنیم چون بعضاً تا اسم آن را میشنوند مخالفت میکنند. تاریخ هیپهاپ در 30، 40 سال قبل مربوط به انقلابیون بود و اگر باز به 200 سال عقبتر برویم آن را به سیاهپوستان آفریقایی منتسب میکنند که به اجبار برای بردگی راهی امریکا شدند آنها هیپهاپ میخواندند که طبق اسناد تاریخی شبیه به اذان مسلمانان بوده و مدام همنوایی میکردند تا مسلکشان را فراموش نکنند اما سیاسیون امریکا وقتی این مسئله را فهمیدند برای جلوگیری از تأثیرگذاری بر جوانان سیاهپوست حتی امریکایی با دسیسه و پول نفوذ کردند و آن را از مسیر حقیقی منحرف کردند. امروز هیپهاپخوانهای معتقد و مسلمانی هستند که شهرت جهانی دارند و از اخلاقیات استفاده میکنند. ما درصددیم تا این نوع موزیک را توسعه دهیم و به نوعی آنتیتز در مقابل شکل منفی آن داشته باشیم.
* از قرار بعد از فتنه 88 برخی هیپهاپخوانها مثل محسنی علیه سران فتنه فعالیت کردند که در فضای اینترنت هم منتشر شد. نظرتان در اینباره چیست؟
بله، ابراهیم محسنی در امریکا به رادیو رحیم شهرت دارد و دورگه است. پدرش ایرانی و مادرش ایرلندی سرخپوست است او حوالی واشنگتن زندگی میکند فردی آگاه است که هم شعر میگوید و هم ترانهسرایی میکند. بعد از فتنه 88 به دفاع از ایران خواند البته از سوی مسئولان ایرانی حمایت نشد که من این را بیشتر ناشی از عدم اطلاعات برخی عوامل در رأس فرهنگی میدانم که باعث هرز رفتن چنین موقعیتهایی میشوند.
* اقبال عمومی نسبت به کارهای شما چگونه بوده است؟
ما به دنبال فرهنگسازی و اطلاعرسانی در عرصه هنر موزیک سالم و اسلامی هستیم بحمدلله در اروپا و امریکا با استقبال خوبی هم مواجه شدیم هرچند نیاز به حمایت مالی از سوی ایران و دستاندرکاران فرهنگی کشور داریم خیلیها را میشناسیم که دین نداشتند و با اسلام آشنا نبودند تنها در فضای موسیقی بودند اما از طریق همین موسیقیهای بامفهوم دینی مسلمان شدند چون شرایط غرب به صورتی است که بیشتر وقت افراد در چنین جاهایی صرف میشود اما این نوع موسیقی باعث شده تا با اسلام آشنا شوند. برای نمونه در امریکا دو هیپهاپخوان بسیارمعروفی هستند که مسلمان و سنیمذهبند یکی موسدف که بعد از تشرف به اسلام نام خود را یاسین بی گذاشت. او در عین خوانندگی هنرپیشه سرشناسی هم هست و دیگری لوپی ویلسکو که او نیز از شهرت بالایی برخوردار است هر دو در امریکا و کشورهای مختلف دنیا میلیونها فروش دارند. هیپهاپخوانهای اصیل و انقلابی هستند که اشعارشان محتوای بداخلاقی ندارد. اگر ما با پشتوانه مالی بتوانیم این هنرمندان را با هیپهاپخوانهای شیعه در کنار هم قرار بدهیم و همزمان کنسرت داشته باشیم قطعاً توفیقات زیادی در عرصه تبلیغ اسلام خواهیم داشت اما متأسفانه هنوز پشتوانه مالی قوی نداریم.
* از سوی نژادپرستان که متأثر از جو حاکم با اسلام دشمنی دارند با مشکل مواجه نبودید؟
نه، چون ما به دلیل نبود حمایت مالی قادر نیستیم فضای گسترده تبلیغاتی داشته باشیم به همین خاطر بیشتر در مراکز اسلامی یا از طریق توزیع دست به دست سیدیها افراد را جذب میکنیم مثلاً مسلمانانی که دوست غیرمسلمان دارند یا افرادی که سیدی رایگان مسلمان خوانندهای را به دست آوردهاند و شنیدهاند. اگر کمکهای مالی خوبی به ما شود کارها را در حد وسیعتری انجام میدهیم تا پوشش بیشتری داشته باشد.
* آیا برای دریافت کمک مالی با ارگان یا سازمانی رایزنی داشتهاید؟
با چند جایی صحبت کردم یا همان اول جواب منفی دادند یا اینکه نظرشان در آخر تغییر کرده و نپذیرفتند البته چون در ایران نبودهام چندان با فضای سیستماتیک اینجا آشنایی ندارم همین هم کار را سختتر کرده است. به نظرم باید فرهنگسازی و اطلاعرسانی کرد تا با دنیای جدید پیش رویم زیرا عصر حاضر، عصر تسلط رسانههاست و دشمن از همین راه فعالیت دارد ما هم باید با روشی صحیح از راه خودشان وارد شویم و اسلام را تبلیغ کنیم.
* با سامی یوسف چطور آشنا شدید؟ کمی از او برایمان نقل کنید؟
ما از بچگی در یک محله بودیم و با هم بزرگ شدیم هر دو ایرانی و آذری بودیم تا اینکه او خواننده شد. در حال حاضر نماینده او در ایران هستم البته خانواده سامی چندان مقید به دین نبودند و او با اسلام زیاد آشنا نبود در سن 16سالگی با گروهی از بچههای سنیمذهب آشنا شد و اسلام را از طریق آنها یاد گرفت. خیلی به پیامبر و اهلبیت علاقه دارد و سعی میکند از طریق خوانندگی با مضامین دینی، به تبلیغ اسلام بپردازد. سامی جوان خوب و بااخلاقی است خیلی دوست دارد به ایران بیاید چون اصالتاً ایرانی است و کنسرت داشته باشد اما هنوز موفق نشده است.
* پس سری قبل چطور به ایران آمد و در برنامه کولهپشتی حضور داشت؟
آن بار هم با رایزنی که داشتم در دوبی برنامه ضبط شد و تلویزیون ایران پخش کرد اما تا به حال ایران نیامده است.
* چرا مگر برای آمدن به ایران با مشکلی مواجه است؟
شرکت مدیریتی او انگلیسی است که معتقدند اول باید در کشور موردنظر آلبوم به فروش برود البته اصل آلبوم نه کپی آن که در ایران رایج است بعد از آن کنسرت برپا کنیم تا سود داشته باشد. همه شرکتهای غربی چنین شیوه کاری دارند. خیلی صحبت کردیم اما هنوز موفق نشدیم از این طرف هم گفته میشود ارشاد باید مجوز کنسرت بدهد که در گیر و دار مسائل اداری هستیم انشاءالله در اولین فرصت که موانع برطرف شود زمینه آمدن او، برگزاری کنسرتهایش را ایجاد خواهیم کرد زیرا او شخصیتی مسلمان و بینالمللی است که روزنامهها و شبکههای مطرح جهان همیشه از او خبر و مطلب دارند اگر بتوانیم ارتباط خوبی با سامی برقرار کنیم، بسیار خوب است.
* به نظر شما با توجه به بیداری اسلامی چقدر میتوان از چنین پتانسیلهایی بهره برد؟
خیلی زیاد، زیرا دشمن با ترفندهای مختلف به دنبال تخریب اسلام و مسلمانان است و ما باید با زبان عمومی هنر حقایق اسلام و زیباییهای آن را معرفی کنیم. باید تا میتوانیم در این عرصه فعال باشیم. در غرب رسانهها خیلی از این پتانسیلها حمایت میکنند برای مثال در شبکه سی.ان.ان، بی.بی.سی و روزنامههای بزرگ درباره سامی مطالب زیادی مینویسند وقتی که سامی خواننده شد گروههای سنی خیلی از او حمایت کردند تا آلبومش پخش شود البته همین دوستان میخواستند سرش کلاه بگذارند که سامی از آنها جدا شد و هنوز هم مشکل دادگاهی با آنها دارد.
* شیعیان خارج از کشور به نوعی میتوانند سفیران فرهنگی و دینی قلمداد شوند. به نظر شما شناخت مسئولان از این افراد چگونه است؟
متأسفانه اصلاً شناختی در این زمینه نیست و خیلی ضعیف عمل میکنند در صورتیکه باید با آنها همکاری بیشتری برقرار نمود. ما آنجا بزرگ شدیم و با فرهنگ و محیط آشنایی داریم جوانان را باید با کمک رسانه جذب کرد و بسترسازی نمود بعد سراغ کتاب و سخنرانی رفت زیرا اکثریت با فضای موزیک زندگی میکنند و از همین راه هم باید با آنها ارتباط برقرار کرد. امروز کمترکسی در قدم اول با کتاب و تحقیق مسلمان میشود من زیاد با سازمان فرهنگ و معارف آشنا نیستم تا این حد میدانم که کار فرهنگی ما به روز نیست.
* به عنوان فعال هنری در کشورهای مختلف وضعیت هنر موسیقی در ایران را چگونه میبینید؟
خوب است اما شخصاً از چیزی که ناراحتم این است که خیلی از خوانندههای ایرانی که قبلاً سنتی بودند حالا تکنو شدند که با سیستم موسیقایی ایران و فضای سنتی آن جور درنمیآید یعنی یک کنسرت موسیقی پاپ میگذارند بعد در میان آن به تکنو میرسند که باعث درهمریختگی فضای موزیک میشود.
* نگاه غربیها به کنسرتهای ایرانی چگونه است؟
در کنسرتهای ایرانی خارج از کشور فقط ایرانیها شرکت میکنند و خارجیهای کمی میروند چون تبلیغات کم و ضعیف است و تنها در مراکز ایرانی، مجلات و سوپرمارکتهای ایرانی تبلیغ میشود و اغلب نمیدانند چنین کنسرتهایی هم هست. این ضعف بیشتر به مدیر برگزاری کنسرتها در خارج از کشور برمیگردد که فضای تبلیغات را گستردهتر نمیکنند.
* در پایان اگر خاطرهای دارید، برایمان نقل کنید؟
پروفسور علی یکی از دوستان ماست که در هیئت یکی از مساجد کالیفرنیا عضو فعال بود وقتی اولین آلبوم خود را منتشر کرد بعضی از افراد در مسجد از او ناراحت شدند که دیگر با ما حرف نزن تو وارد موسیقی شدی و گناه کردهای با اینکه پروفسور فردی مؤمن و عالم است و میخواست به وسیله موسیقی زبان رایج غرب اسلام را تبلیغ کند، متأسفانه بایکوت شد.