آمریکایی ها با ریا و دغل کاری فقط صورتک و چهره ظاهری خود را تغییر دادند و از در دوستی با ملت ایران وارد شدند و در واقع در ماهیت و سیاست های خصمانه و استعماری شان هیچ تغییری ایجاد نشده است.
شهدای ایران: دیوار بی اعتمادی مردم ایران به دولتمردان آمریکایی، تا اندازه ای بلند است که نمی توان به راحتی آن را فروریخت؛ دخالت های آمریکا در ایران لااقل به اندازه تاریخی 60 ساله است و هنر می خواهد تا کسی بتواند آجری از این دیوار بردارد؛ اما با ریختن قبح مذاکره رو در رو با آمریکا و بر سر میز مشترک برای رسیدگی به مناقشه هسته ای ایران، باب بازآرایی چهره آمریکا برای برخی رسانه ها و افراد در درون نیز باز شد تا این طور القا کنند که آمریکایی که گفته شده شیطان بزرگ است؛ نه تنها شیطان نیست، بلکه آنگونه هم که می گویند خیلی هم بد نیست. از آیتالله هاشمی گرفته تا برخی دیگر از چهرههای اصلاحطلب برای محیا شدن شرایط مذاکره با آمریکا آن هم در موضوعاتی به جز مسائل هسته ای سخن گفته اند.
چندی پیش سیروس ناصری، عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته ای در دوره اصلاحات ضمن حضور در برنامه تلویزیونی ثریابهنام گذاری مستند های این برنامه با عنوان «وعده گرگ ها» که در آن آمریکا گرگ نشان داده شده است، اعتراض کرد و گفت: «شما همواره آمریکا را گرگ خطاب می کنید؛ در حالی که گرگ زیرکی و هوش و دندان تیزی هم دارد؛ اما آمریکا گرگ نیست؛ چراکه در یمن و افغانستان و عراق در باتلاق گیر کرده است، اسم آمریکا ابر قدرت است؛ اما عقلش کوچک است لذا اینقدر مردم را نترسانید.»
در نگاه اول، صحبت های ناصری از موضع قدرت به نظر می رسد؛ اما در واقع مطرح کردن آمریکا به این شکل همان مصداق بارز بزک کردن چهره شیطان بزرگ است؛ زیرا در همین دوره مذاکرات که طی دوسال روی کار آمدن دولت اعتدال به صورت مستمر در حال انجام است؛ اظهارات مقامات آمریکایی گواه این ادعاست. تنهایک روز از اعلام جمعبندی مذاکرات گذشته بود که باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا گفت: «ایرانیها از تمایل برای اقدام نظامی در جایی که برای منافع و امنیت ملی آمریکا مهم باشد، باخبر هستند. ما میتوانیم اگر بخواهیم و انتخاب کنیم ارتش آنها را از بین ببریم.» یا در جريان گروگانگيري جاسوسخانه آمريكا در تهران قرار بود به محض آزادي گروگانها پول هاي بلوكه شده ايران در آمريكا و ثروت غارت شده شاه به غرب به ايران برگردد كه تا امروز يك «سنت» آن برنگشته است.
رفتار آمريكاييها عليه ملت ايران به شدت خصمانه است و ذرهاي دوستي و مودت و همزيستي مسالمتآميز بر اساس قواعد و مقررات بينالمللي با ايران ديده نميشود. موقعيت سوق الجيشي ايران و نيز منابع و معادن عظيم در اين كشور و نقش ايران در معادلات منطقهاي و جهاني طوري است كه آمريكاييها به حكومتي صد درصد وابسته به خود در تهران رضايت ميدهند و اندكي نافرماني از راهبردهاي خود را برنميتابند و به نظر فضای ایجاد شده در مذاکرات و ادامه آن این مسیر را هموار خواهد کرد.
از سوی دیگر، آنانی که معتقدند آمریکا 30 سال پیش گرگ بوده و الان به میش تبدیل شده است آیا تجربه به گل نشستن آمریکا در کوبا، ویتنام و کره شمالی را از یاد برده اند؟ نکته جالب ماجرا آن جاست که عده ای که به گرگ خطاب کردن آمریکا معترض هستند؛ همزمان معتقدند آمریکا می تواند در چند ثانیه ایران را با خاک یکسان کند!
همین موضع گیری های ضد و نقیض نیز مهر تاییدی است بر اینکه نه تنها چهره آمریکا تغییری نکره؛ بلکه آمریکایی ها با ریا و دغل کاری فقط صورتک و چهره ظاهری خود را تغییر دادند و از در دوستی با ملت ایران وارد شدند و در واقع در ماهیت و سیاست های خصمانه و استعماری شان هیچ تغییری ایجاد نشده است. به نظر می رسد کسانی که در ایران مواضع مثبت نسبت به آمریکا می گیرند یا از بی اطلاعی! (از سیاسیون تراز اول کشور بعید است که چهره آمریکا را بعد از 36 سال را نشناسند) بوده یا برای مصرف داخلی و بهره برداری در انتخابات پیش رو است.
*فردا
چندی پیش سیروس ناصری، عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته ای در دوره اصلاحات ضمن حضور در برنامه تلویزیونی ثریابهنام گذاری مستند های این برنامه با عنوان «وعده گرگ ها» که در آن آمریکا گرگ نشان داده شده است، اعتراض کرد و گفت: «شما همواره آمریکا را گرگ خطاب می کنید؛ در حالی که گرگ زیرکی و هوش و دندان تیزی هم دارد؛ اما آمریکا گرگ نیست؛ چراکه در یمن و افغانستان و عراق در باتلاق گیر کرده است، اسم آمریکا ابر قدرت است؛ اما عقلش کوچک است لذا اینقدر مردم را نترسانید.»
در نگاه اول، صحبت های ناصری از موضع قدرت به نظر می رسد؛ اما در واقع مطرح کردن آمریکا به این شکل همان مصداق بارز بزک کردن چهره شیطان بزرگ است؛ زیرا در همین دوره مذاکرات که طی دوسال روی کار آمدن دولت اعتدال به صورت مستمر در حال انجام است؛ اظهارات مقامات آمریکایی گواه این ادعاست. تنهایک روز از اعلام جمعبندی مذاکرات گذشته بود که باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا گفت: «ایرانیها از تمایل برای اقدام نظامی در جایی که برای منافع و امنیت ملی آمریکا مهم باشد، باخبر هستند. ما میتوانیم اگر بخواهیم و انتخاب کنیم ارتش آنها را از بین ببریم.» یا در جريان گروگانگيري جاسوسخانه آمريكا در تهران قرار بود به محض آزادي گروگانها پول هاي بلوكه شده ايران در آمريكا و ثروت غارت شده شاه به غرب به ايران برگردد كه تا امروز يك «سنت» آن برنگشته است.
رفتار آمريكاييها عليه ملت ايران به شدت خصمانه است و ذرهاي دوستي و مودت و همزيستي مسالمتآميز بر اساس قواعد و مقررات بينالمللي با ايران ديده نميشود. موقعيت سوق الجيشي ايران و نيز منابع و معادن عظيم در اين كشور و نقش ايران در معادلات منطقهاي و جهاني طوري است كه آمريكاييها به حكومتي صد درصد وابسته به خود در تهران رضايت ميدهند و اندكي نافرماني از راهبردهاي خود را برنميتابند و به نظر فضای ایجاد شده در مذاکرات و ادامه آن این مسیر را هموار خواهد کرد.
از سوی دیگر، آنانی که معتقدند آمریکا 30 سال پیش گرگ بوده و الان به میش تبدیل شده است آیا تجربه به گل نشستن آمریکا در کوبا، ویتنام و کره شمالی را از یاد برده اند؟ نکته جالب ماجرا آن جاست که عده ای که به گرگ خطاب کردن آمریکا معترض هستند؛ همزمان معتقدند آمریکا می تواند در چند ثانیه ایران را با خاک یکسان کند!
همین موضع گیری های ضد و نقیض نیز مهر تاییدی است بر اینکه نه تنها چهره آمریکا تغییری نکره؛ بلکه آمریکایی ها با ریا و دغل کاری فقط صورتک و چهره ظاهری خود را تغییر دادند و از در دوستی با ملت ایران وارد شدند و در واقع در ماهیت و سیاست های خصمانه و استعماری شان هیچ تغییری ایجاد نشده است. به نظر می رسد کسانی که در ایران مواضع مثبت نسبت به آمریکا می گیرند یا از بی اطلاعی! (از سیاسیون تراز اول کشور بعید است که چهره آمریکا را بعد از 36 سال را نشناسند) بوده یا برای مصرف داخلی و بهره برداری در انتخابات پیش رو است.
*فردا