شهدای ایران: «کیهان» در ستون «یادداشت روز» خود به قلم «محمد ایمانی» نوشت:
هیجان یا عقلانیت، سادهانگاری یا ژرفاندیشی، و شانتاژ یا استدلال، دوگانههایی هستند که در بررسی توافق وین همچنان شانه به شانه هم حرکت میکنند. این دوگانه متناقض دیروز در جریان بررسی کلیات طرح موسوم به «اقدام متقابل و متناسب دولت در اجرای برجام» به وضوح به چشم آمد. جنجالی که نماینده دولت راه انداخت مبنی بر اینکه تهدید کردهاند مرا در رآکتور اراک دفن کنند و سیمان به رویم بریزند، موضوعاتی از قبیل بتون ریختن در قلب این راکتور را به حاشیه راند تا، فعلاً کلیات طرح با 139 رأی موافق در مقابل 100 رأی مخالف و 12 رأی ممتنع به تصویب برسد و بررسی جزئیات آن به جلسات آتی موکول شود. یکشنبه گذشته نمایندگان ضمن رد دو فوریت طرح، یک فوریت آن را با 168 رأی موافق و 57 رأی مخالف تصویب کرده بودند. مقایسه دو رأیگیری در همین بادیامر، ریزش 30 رأی موافق و افزایش حدود 40 رأی مخالف را به فاصله 6 روز نشان میدهد.
هر چه رفتار 30 تیر 94 نمایندگان مجلس در تصویب کمیسیون ویژه بررسی برجام خردمندانه بود، اتفاق دیروز رنگ و بویی به شدت هیجانی داشت. در حقیقت برخی نمایندگان مجلس دیروز مرتکب نقض غرض فاحش شدند که در صورت عدم جبران میتواند تهدیدهای بزرگی را متوجه کشور کند. نمایندگان مجلس یک هفته پس از اعلام توافق وین، با 136 رأی موافق، 39 مخالف و 9 ممتنع، رأی به تشکیل کمیسیون ویژه بررسی برجام دادند و پس از آن با رأی خود، ترکیب 15 عضو را از میان 24 داوطلب مشخص کردند. این کمیسیون که فراتر از کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی شکل گرفت، به نوعی از «کمیسیون تلفیق» شباهت داشت و متخصصان سیاست خارجی، اقتصادی، حقوقی، هستهای و علمی در آن گرد هم آمده بودند. حاصل کار کمیسیون ظرف 40 روز، برگزاری 170 ساعت جلسه با حضور کارشناسان مختلف بود و منطقاً توقع میرفت پس از ارائه گزارش 20 صفحهای این گروه، محتوای گزارش و پیشنهادهای جدی آن در زمینه بستن راههای بدعهدی حریف و متوازن کردن تعهدات طرفین و تأمین ضمانت اجرا در دستور کار قرار گیرد اما در اقدامی عجیب، بلافاصله طرح فوریتی مورد اشاره با کمترین ارتباط نسبت به گزارش، به صحن مجلس آمد و پس از تصویب یک فوریت، به جای ارجاع به همین کمیسیون به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی حواله شد و سرانجام کلیات آن دیروز از تصویب گذشت.
اکنون سؤال اساسی این است که نسبت هیجان و عقلانیت، سهلانگاری و ژرفاندیشی، و احساس مسئولیت و بیخیالی در این فرآیند چیست؟ این پرسش از جهت دیگری اهمیت مضاعف پیدا میکند. طیفی از مقامات دولتی که تا چندی پیش اصرار داشتند با لطایفالحیل، اصول قانون اساسی و نظارت فائقه مجلس را دور بزنند، گویا اکنون تغییر فاز داده و حربه تهدید و تطمیع و شانتاژ و مظلومنمایی را در دستور کار قرار دادهاند تا مجلس از خود خلع ید کند و به دست خویش امانت سپرده شده از سوی مردم و قانون اساسی را به تعطیلی کشاند.در این میان سؤال مهم دیگری پیش میآید و آن اینکه اگر قرار بود با طرح کذایی، برجام به شکل دربست و بدون رفع ایرادهای بزرگ آن پذیرفته شود، اصلاً چرا نمایندگان مجلس رأی به تشکیل کمیسیون ویژه و 40 روز بررسی دقیق و کم سابقه دادند و اگر این امر ضرورت داشت چرا به نتایج مستند این بررسی بیاعتنایی کردند؟ خداوند در آیه 92 سوره نحل خطابی نسبت به مؤمنان دارد که حتی خردمندان فاقد ایمان نیز میتوانند از آن بهره بگیرند. «ولا تکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوهًٍْ انکاثاً. مانند آن کسی نباشید که رشته تابیده را پس از محکم کردن وا تابید و گشود». مفسران ذیل این آیه به زنی به نام رایطه (یا ریطه) اشاره کردهاند که خود و فرزندانش صبح تا ظهر پشمها را میتابیدند اما ظهر به بعد دستور میداد تا رشتههای تابیده را وا بتابند و از هم بگسلند. به همین دلیل هم ضربالمثل شد برای پنبه کردن رشتهها. به تعبیر شاعر «آسیا بود ولی راه عمل را گم کرد- آرد را چرخ زد و چرخ زد و گندم کرد»!
گزارش کمیسیون منتخب نمایندگان خواستار مشروط کردن برخی مفاد برجام است، مکانیسم یکطرفه داوری در آن را خطرناک میداند، راستی آزمایی انجام تعهدات غرب را فاقد مکانیسم میشمارد، مخالف خروج 98 درصد ذخایر اورانیوم غنی شده است، امکان دسترسی به مراکز نظامی و امنیتی را در برجام احراز کرده و مخالفت میکند، نسبت به عدم لغو تحریمها و حفظ ساختار اغلب آنها در کنار محدودیتهای وصول درآمد نفت هشدار میدهد، مکانیسم ماشه را موجب احیای سریع تحریمهایی میداند که وعده تعلیق آنها داده شده، اعتماد یکطرفه و نامتقارن به آمریکا را رد میکند و... قس علی هذا. قبل از این بررسی کارشناسانه و در بحبوحه آن، رهبر حکیم انقلاب چند بار به تصریح فرمودند «متن فراهم آمده به دقت در مجاری قانونی بررسی و در صورت تصویب راههای نقض عهد از سوی طرف مقابل بسته شود»، «اگر قرار است تحریمها و ساختار آن باقی بماند و لغو نشود، پس اصلاً برای چه مذاکره کردیم؟»، «دشمن دنبال نفوذ از طریق برجام است»، «در همین مذاکرات هر جا فرصت پیدا کردند و میدان به آنها داده شد، البته طرفهای ایرانی بحمدالله حواسشان جمع بود اما یک جاهایی بالاخره فرصتهایی پیدا کردند، یک نفوذی کردند، یک حرکت مضر برای منافع ملی انجام دادند؛ آن چه ممنوع است این است» و سؤال این است که این مطالبات مهم ملی در کنار آن هشدارها و پیشنهادهای کارشناسی کمیسیون ویژه، چرا به یکباره با اتفاقات 5-6 روز اخیر مجلس مغفول و در حاشیه ماند؟ و طرح کذایی «اقدام متقابل و متناسب» چرا کمترین نسبتی با این مطالبات و هشدارها و پیشنهادها ندارد؟! آیا این است لازمه به دوش کشیدن عنوان اصولگرایی و رهروان ولایت؟! نمایندگان اگر اصولگرایی و رهروی ولایت را در این بزنگاه مهم نشان ندهند که باید از خود سلب هویت کنند.
آیا فتوای حکیمانه رهبر معظم انقلاب درباره ممنوعیت تولید و به کارگیری سلاح هستهای، مثلاً معطل مصوبه مجلس است که در ماده یک طرح کذایی آمده است؟ مواد 2 و 3 طرح نیز بر تجدیدنظر در همکاری با غرب در صورت فشار و تهدید یا عدم پایبندی طرف مقابل به تعهدات تأکید میکند اما کسی نیست پاسخ دهد که اگر ما در فاصله «روز تصویب» و «روز اجرا» همه تعهدات خود را به انجام رساندیم، 9700 کیلوگرم از مجموع حدود 10 تن اورانیوم غنی شده ظرف 10 سال را به خارج فرستادیم، 14 هزار دستگاه از حدود 20 هزار سانتریفیوژ را اوراق کردیم و به انبار بردیم، قلب رآکتور آب سنگین اراک را بتون ریختیم، آمار و اطلاعات برخی مراکز مهم را برای جلب نظر مدیرکل آژانس ارائه نمودیم و... پس از آن غرب قبل از انجام تعهدات خود سر باز زد یا در حین انجام دبه کرد و یا آژانس به سنت جاهلی 10 سال اخیر خود بازگشت، ماده 2 و 3 طرح کذایی حتی به درد قُمپز در کردن میخورد؟ و آیا توهین به شعور ناظران نیست که بگوییم در صورت تهدید یا نقض عهد، ظرف 2 سال، ظرفیت غنیسازی را به 190 هزار سو افزایش میدهیم؟! یا مثلاً طنز نهفته در ماده 4 که میگوید «دولت موظف است برنامه هستهای را با چشمانداز تجاری- صنعتی از جمله در حوزه غنیسازی و تحقیق و توسعه دنبال کند و طرح دراز مدت 15 ساله کشور در حوزه غنیسازی و تحقیق و توسعه را سازمان انرژی اتمی ظرف 2 ماه به تصویب شورای عالی امنیت ملی برساند»! این معما را آقایان صالحی و ظریف یا حامیان طرح در مجلس حل کنند که چگونه میشود برای 8، 10 و 15 سال طیفی از تعهدات در زمینه لاغرسازی غنیسازی و تحقیق و توسعه را پذیرفت و از جمله امضا کرد که حدود 9700کیلوگرم اورانیوم غنی شده از کشور خارج شود و ظرف مدت توافق سقف 300 کیلو رعایت شود، آنگاه از غنیسازی تجاری و صنعتی هم سخن گفته شود؟! اگر باید 98درصد 10 هزار کیلوگرم اورانیوم کاهش یابد و در سقف 300 کیلو باقی بماند پس در طول یک دهه آینده قرار است آن5060 سانتیریفیوژ در نطنز کدام غنیسازی حقیقی را انجام دهند و تکلیف ذخیرهسازی اورانیوم غنی شده برای مصارف صنعتی آتی چه میشود؟!
از این دست سوالات، از جمله درباره ضمانت اجرا و... هم در متن گزارش کمیسیون ویژه بررسی برجام و هم درباره متن طرح یک فوریتی فراوان است. رئیس کمیسیون رهروان میگوید «اجرای برجام را تصویب کنیم و مجلس جلوی لغزندگیهای آن را بگیرد.» و این در حالی است که اصل طرح مورد بحث، یک پوست خربزه بزرگ زیر پای مجلس و کشور است. واقعیت این است که نمیتوان مجوز اجرای تعهدات سنگین، نامتوازن، ناهمزمان و برگشتناپذیر ظرف 2-3 ماه را داد و در عین حال چنین تلقی یا تلقین کرد که منافذ خطرناک برجام با توصیه و سفارش و نصیحت و کلیگویی نسبت به کسانی که اصرار به دهنکجی و دور زدن و توهین و تحقیر مجلس را داشتند، بسته میشود. برجام بدون رفع آسیبهای بزرگ موجود در آن، قابلیت اجرایی ندارد و باید برای اجرای آن شروط دقیقی را تعیین کرد. در حقیقت اجرا باید مشروط به تحقق برخی شرایط شود نه اینکه مجوز اجرا را بدهیم و بعد به عنوان دلخوشکنک و ثبت در تاریخ، حاشیه و تبصره بزنیم. باید عمق مسئله را فهمید که برای حریف، برجام بهانه است و به واسطه منافذ آن، اصل کشور و نظام نشانه دشمن است.
مجلس نهم را باید در فرصت دیگری آسیبشناسی کرد؛ این که اختلافات جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری چهقدر عمق داشت یا نداشت و چرا از پهلوی فراکسیون اصولگرایان، فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت سر برآورد؟آنچه واقعیت دارد این که مجلس، بافت حزبی و تشکیلاتی و فراکسیونی منسجمی ندارد، نشان به آن نشان که همین مجلس رای به استیضاح و برکناری آلت دست فتنهگران از وزارت علوم داد. در حالی که فراکسیون اصولگرایان حدود 70-80 عضو و رهروان 180 تا 200 عضو دارد، به نظر میرسد دستکم نیمی از اعضای فراکسیون رهروان، رویکرد متعصب حزبی ندارند و از رفتار اصولگرایانه تا رفتار غیراصولگرایانه در تردد هستند. این، هم تهدید و هم فرصت است. 39 رای فاصله میان موافقان و مخالفان کلیات طرح یک فوریتی حاکی از آن است که تنها جابهجایی 15 تا 20 نماینده میتواند سرنوشت دیگری را برای طرح و مهمتر از آن، بررسی برجام رقم بزند. 136 نمایندهای که در مقابل 39 مخالف، رای به تشکیل کمیسیون بررسی برجام دادند، از ظرفیت مثبت مجلس برای عقلانیت و تحقیق و بررسی حکایت میکنند که در غیر این صورت، از همان ابتدا میتوانستند مانند روابط عمومی وزارت خارجه عمل کنند. نباید اجازه داد دغلکاران و هوچیهای رسانهای با راه انداختن منازعات حیدری- نعمتی در میان دو فراکسیون مدعی اصولگرایی، به امنیت و منافع ملی آسیب بزنند.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب «تصمیمگیری، تشخیص، گذشت از دنیا و اقدام خواص برای خدا در لحظه لازم است که تاریخ و ارزشها را نجات میدهد و حفظ میکند. اگر تامل کردید و وقت گذشت، دیگر فایده ندارد» و «توقع کم گذاشتن در کفه حق را از همه کس باید داشت... انسان اگر با دیدن یک ناهنجاری در یک شخصی یا یک عملکردی به هم بریزد و دچار یأس و آشفتگی بشود، کار نمیگذرد... امر به معروف و نهی از منکر کنید اما این موجب نشود که آدم این منکر یا نقطه منفی را بهانه قرار بدهد و راهش را جدا کند یا فاصله ایجاد شود، وحدت را باید حفظ کرد.»
اکثریت اصولگرای مجلس میتواند خطای دیروز را با درایت جبران کند.
هیجان یا عقلانیت، سادهانگاری یا ژرفاندیشی، و شانتاژ یا استدلال، دوگانههایی هستند که در بررسی توافق وین همچنان شانه به شانه هم حرکت میکنند. این دوگانه متناقض دیروز در جریان بررسی کلیات طرح موسوم به «اقدام متقابل و متناسب دولت در اجرای برجام» به وضوح به چشم آمد. جنجالی که نماینده دولت راه انداخت مبنی بر اینکه تهدید کردهاند مرا در رآکتور اراک دفن کنند و سیمان به رویم بریزند، موضوعاتی از قبیل بتون ریختن در قلب این راکتور را به حاشیه راند تا، فعلاً کلیات طرح با 139 رأی موافق در مقابل 100 رأی مخالف و 12 رأی ممتنع به تصویب برسد و بررسی جزئیات آن به جلسات آتی موکول شود. یکشنبه گذشته نمایندگان ضمن رد دو فوریت طرح، یک فوریت آن را با 168 رأی موافق و 57 رأی مخالف تصویب کرده بودند. مقایسه دو رأیگیری در همین بادیامر، ریزش 30 رأی موافق و افزایش حدود 40 رأی مخالف را به فاصله 6 روز نشان میدهد.
هر چه رفتار 30 تیر 94 نمایندگان مجلس در تصویب کمیسیون ویژه بررسی برجام خردمندانه بود، اتفاق دیروز رنگ و بویی به شدت هیجانی داشت. در حقیقت برخی نمایندگان مجلس دیروز مرتکب نقض غرض فاحش شدند که در صورت عدم جبران میتواند تهدیدهای بزرگی را متوجه کشور کند. نمایندگان مجلس یک هفته پس از اعلام توافق وین، با 136 رأی موافق، 39 مخالف و 9 ممتنع، رأی به تشکیل کمیسیون ویژه بررسی برجام دادند و پس از آن با رأی خود، ترکیب 15 عضو را از میان 24 داوطلب مشخص کردند. این کمیسیون که فراتر از کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی شکل گرفت، به نوعی از «کمیسیون تلفیق» شباهت داشت و متخصصان سیاست خارجی، اقتصادی، حقوقی، هستهای و علمی در آن گرد هم آمده بودند. حاصل کار کمیسیون ظرف 40 روز، برگزاری 170 ساعت جلسه با حضور کارشناسان مختلف بود و منطقاً توقع میرفت پس از ارائه گزارش 20 صفحهای این گروه، محتوای گزارش و پیشنهادهای جدی آن در زمینه بستن راههای بدعهدی حریف و متوازن کردن تعهدات طرفین و تأمین ضمانت اجرا در دستور کار قرار گیرد اما در اقدامی عجیب، بلافاصله طرح فوریتی مورد اشاره با کمترین ارتباط نسبت به گزارش، به صحن مجلس آمد و پس از تصویب یک فوریت، به جای ارجاع به همین کمیسیون به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی حواله شد و سرانجام کلیات آن دیروز از تصویب گذشت.
اکنون سؤال اساسی این است که نسبت هیجان و عقلانیت، سهلانگاری و ژرفاندیشی، و احساس مسئولیت و بیخیالی در این فرآیند چیست؟ این پرسش از جهت دیگری اهمیت مضاعف پیدا میکند. طیفی از مقامات دولتی که تا چندی پیش اصرار داشتند با لطایفالحیل، اصول قانون اساسی و نظارت فائقه مجلس را دور بزنند، گویا اکنون تغییر فاز داده و حربه تهدید و تطمیع و شانتاژ و مظلومنمایی را در دستور کار قرار دادهاند تا مجلس از خود خلع ید کند و به دست خویش امانت سپرده شده از سوی مردم و قانون اساسی را به تعطیلی کشاند.در این میان سؤال مهم دیگری پیش میآید و آن اینکه اگر قرار بود با طرح کذایی، برجام به شکل دربست و بدون رفع ایرادهای بزرگ آن پذیرفته شود، اصلاً چرا نمایندگان مجلس رأی به تشکیل کمیسیون ویژه و 40 روز بررسی دقیق و کم سابقه دادند و اگر این امر ضرورت داشت چرا به نتایج مستند این بررسی بیاعتنایی کردند؟ خداوند در آیه 92 سوره نحل خطابی نسبت به مؤمنان دارد که حتی خردمندان فاقد ایمان نیز میتوانند از آن بهره بگیرند. «ولا تکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوهًٍْ انکاثاً. مانند آن کسی نباشید که رشته تابیده را پس از محکم کردن وا تابید و گشود». مفسران ذیل این آیه به زنی به نام رایطه (یا ریطه) اشاره کردهاند که خود و فرزندانش صبح تا ظهر پشمها را میتابیدند اما ظهر به بعد دستور میداد تا رشتههای تابیده را وا بتابند و از هم بگسلند. به همین دلیل هم ضربالمثل شد برای پنبه کردن رشتهها. به تعبیر شاعر «آسیا بود ولی راه عمل را گم کرد- آرد را چرخ زد و چرخ زد و گندم کرد»!
گزارش کمیسیون منتخب نمایندگان خواستار مشروط کردن برخی مفاد برجام است، مکانیسم یکطرفه داوری در آن را خطرناک میداند، راستی آزمایی انجام تعهدات غرب را فاقد مکانیسم میشمارد، مخالف خروج 98 درصد ذخایر اورانیوم غنی شده است، امکان دسترسی به مراکز نظامی و امنیتی را در برجام احراز کرده و مخالفت میکند، نسبت به عدم لغو تحریمها و حفظ ساختار اغلب آنها در کنار محدودیتهای وصول درآمد نفت هشدار میدهد، مکانیسم ماشه را موجب احیای سریع تحریمهایی میداند که وعده تعلیق آنها داده شده، اعتماد یکطرفه و نامتقارن به آمریکا را رد میکند و... قس علی هذا. قبل از این بررسی کارشناسانه و در بحبوحه آن، رهبر حکیم انقلاب چند بار به تصریح فرمودند «متن فراهم آمده به دقت در مجاری قانونی بررسی و در صورت تصویب راههای نقض عهد از سوی طرف مقابل بسته شود»، «اگر قرار است تحریمها و ساختار آن باقی بماند و لغو نشود، پس اصلاً برای چه مذاکره کردیم؟»، «دشمن دنبال نفوذ از طریق برجام است»، «در همین مذاکرات هر جا فرصت پیدا کردند و میدان به آنها داده شد، البته طرفهای ایرانی بحمدالله حواسشان جمع بود اما یک جاهایی بالاخره فرصتهایی پیدا کردند، یک نفوذی کردند، یک حرکت مضر برای منافع ملی انجام دادند؛ آن چه ممنوع است این است» و سؤال این است که این مطالبات مهم ملی در کنار آن هشدارها و پیشنهادهای کارشناسی کمیسیون ویژه، چرا به یکباره با اتفاقات 5-6 روز اخیر مجلس مغفول و در حاشیه ماند؟ و طرح کذایی «اقدام متقابل و متناسب» چرا کمترین نسبتی با این مطالبات و هشدارها و پیشنهادها ندارد؟! آیا این است لازمه به دوش کشیدن عنوان اصولگرایی و رهروان ولایت؟! نمایندگان اگر اصولگرایی و رهروی ولایت را در این بزنگاه مهم نشان ندهند که باید از خود سلب هویت کنند.
آیا فتوای حکیمانه رهبر معظم انقلاب درباره ممنوعیت تولید و به کارگیری سلاح هستهای، مثلاً معطل مصوبه مجلس است که در ماده یک طرح کذایی آمده است؟ مواد 2 و 3 طرح نیز بر تجدیدنظر در همکاری با غرب در صورت فشار و تهدید یا عدم پایبندی طرف مقابل به تعهدات تأکید میکند اما کسی نیست پاسخ دهد که اگر ما در فاصله «روز تصویب» و «روز اجرا» همه تعهدات خود را به انجام رساندیم، 9700 کیلوگرم از مجموع حدود 10 تن اورانیوم غنی شده ظرف 10 سال را به خارج فرستادیم، 14 هزار دستگاه از حدود 20 هزار سانتریفیوژ را اوراق کردیم و به انبار بردیم، قلب رآکتور آب سنگین اراک را بتون ریختیم، آمار و اطلاعات برخی مراکز مهم را برای جلب نظر مدیرکل آژانس ارائه نمودیم و... پس از آن غرب قبل از انجام تعهدات خود سر باز زد یا در حین انجام دبه کرد و یا آژانس به سنت جاهلی 10 سال اخیر خود بازگشت، ماده 2 و 3 طرح کذایی حتی به درد قُمپز در کردن میخورد؟ و آیا توهین به شعور ناظران نیست که بگوییم در صورت تهدید یا نقض عهد، ظرف 2 سال، ظرفیت غنیسازی را به 190 هزار سو افزایش میدهیم؟! یا مثلاً طنز نهفته در ماده 4 که میگوید «دولت موظف است برنامه هستهای را با چشمانداز تجاری- صنعتی از جمله در حوزه غنیسازی و تحقیق و توسعه دنبال کند و طرح دراز مدت 15 ساله کشور در حوزه غنیسازی و تحقیق و توسعه را سازمان انرژی اتمی ظرف 2 ماه به تصویب شورای عالی امنیت ملی برساند»! این معما را آقایان صالحی و ظریف یا حامیان طرح در مجلس حل کنند که چگونه میشود برای 8، 10 و 15 سال طیفی از تعهدات در زمینه لاغرسازی غنیسازی و تحقیق و توسعه را پذیرفت و از جمله امضا کرد که حدود 9700کیلوگرم اورانیوم غنی شده از کشور خارج شود و ظرف مدت توافق سقف 300 کیلو رعایت شود، آنگاه از غنیسازی تجاری و صنعتی هم سخن گفته شود؟! اگر باید 98درصد 10 هزار کیلوگرم اورانیوم کاهش یابد و در سقف 300 کیلو باقی بماند پس در طول یک دهه آینده قرار است آن5060 سانتیریفیوژ در نطنز کدام غنیسازی حقیقی را انجام دهند و تکلیف ذخیرهسازی اورانیوم غنی شده برای مصارف صنعتی آتی چه میشود؟!
از این دست سوالات، از جمله درباره ضمانت اجرا و... هم در متن گزارش کمیسیون ویژه بررسی برجام و هم درباره متن طرح یک فوریتی فراوان است. رئیس کمیسیون رهروان میگوید «اجرای برجام را تصویب کنیم و مجلس جلوی لغزندگیهای آن را بگیرد.» و این در حالی است که اصل طرح مورد بحث، یک پوست خربزه بزرگ زیر پای مجلس و کشور است. واقعیت این است که نمیتوان مجوز اجرای تعهدات سنگین، نامتوازن، ناهمزمان و برگشتناپذیر ظرف 2-3 ماه را داد و در عین حال چنین تلقی یا تلقین کرد که منافذ خطرناک برجام با توصیه و سفارش و نصیحت و کلیگویی نسبت به کسانی که اصرار به دهنکجی و دور زدن و توهین و تحقیر مجلس را داشتند، بسته میشود. برجام بدون رفع آسیبهای بزرگ موجود در آن، قابلیت اجرایی ندارد و باید برای اجرای آن شروط دقیقی را تعیین کرد. در حقیقت اجرا باید مشروط به تحقق برخی شرایط شود نه اینکه مجوز اجرا را بدهیم و بعد به عنوان دلخوشکنک و ثبت در تاریخ، حاشیه و تبصره بزنیم. باید عمق مسئله را فهمید که برای حریف، برجام بهانه است و به واسطه منافذ آن، اصل کشور و نظام نشانه دشمن است.
مجلس نهم را باید در فرصت دیگری آسیبشناسی کرد؛ این که اختلافات جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری چهقدر عمق داشت یا نداشت و چرا از پهلوی فراکسیون اصولگرایان، فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت سر برآورد؟آنچه واقعیت دارد این که مجلس، بافت حزبی و تشکیلاتی و فراکسیونی منسجمی ندارد، نشان به آن نشان که همین مجلس رای به استیضاح و برکناری آلت دست فتنهگران از وزارت علوم داد. در حالی که فراکسیون اصولگرایان حدود 70-80 عضو و رهروان 180 تا 200 عضو دارد، به نظر میرسد دستکم نیمی از اعضای فراکسیون رهروان، رویکرد متعصب حزبی ندارند و از رفتار اصولگرایانه تا رفتار غیراصولگرایانه در تردد هستند. این، هم تهدید و هم فرصت است. 39 رای فاصله میان موافقان و مخالفان کلیات طرح یک فوریتی حاکی از آن است که تنها جابهجایی 15 تا 20 نماینده میتواند سرنوشت دیگری را برای طرح و مهمتر از آن، بررسی برجام رقم بزند. 136 نمایندهای که در مقابل 39 مخالف، رای به تشکیل کمیسیون بررسی برجام دادند، از ظرفیت مثبت مجلس برای عقلانیت و تحقیق و بررسی حکایت میکنند که در غیر این صورت، از همان ابتدا میتوانستند مانند روابط عمومی وزارت خارجه عمل کنند. نباید اجازه داد دغلکاران و هوچیهای رسانهای با راه انداختن منازعات حیدری- نعمتی در میان دو فراکسیون مدعی اصولگرایی، به امنیت و منافع ملی آسیب بزنند.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب «تصمیمگیری، تشخیص، گذشت از دنیا و اقدام خواص برای خدا در لحظه لازم است که تاریخ و ارزشها را نجات میدهد و حفظ میکند. اگر تامل کردید و وقت گذشت، دیگر فایده ندارد» و «توقع کم گذاشتن در کفه حق را از همه کس باید داشت... انسان اگر با دیدن یک ناهنجاری در یک شخصی یا یک عملکردی به هم بریزد و دچار یأس و آشفتگی بشود، کار نمیگذرد... امر به معروف و نهی از منکر کنید اما این موجب نشود که آدم این منکر یا نقطه منفی را بهانه قرار بدهد و راهش را جدا کند یا فاصله ایجاد شود، وحدت را باید حفظ کرد.»
اکثریت اصولگرای مجلس میتواند خطای دیروز را با درایت جبران کند.
دفاع عراقچی از «توافق» در بهارستان
عراقچی در پاسخ به این سؤال
از نظر ما هم لغو تحریمهای تسليحاتی و موشکی خط قرمز نبوده و نيازی هم به لغو
نداشتيم چون دراین زمينه به پيشرفتهای قابل ملاحظهای دست یافتيم و تحریمهای
آن را هم رعایت نمیکنيم.
برای ما «امنيت ملی»
کشورمان مهمتر از آن عواقب است. پس آن قسمت از قطعنامه را که مربوط به امنيت
ملی کشورمان است٬ اجرا نمیکنيم»
http://iran-newspaper.com/Newspaper/BlockPrint/83077
...
وقتی بخشی از قطعنامه را اجرا نمی کنید یعنی اینکه دو کار می توانند بکنند :
1- یا با ایران وارد جنگ شوند ؟!
2- یا تحریم های ایران را زیادتر کنند ؟!
اگر حتماً تحریم های موشکی و تسلیحاتی را اجرا نمی کنید .؟!
و دولت محترم و مجلس محترم و ارتش و سپاه و مردم عزیز هم اجازه لغو موشکی
و تسلیحاتی را نمی دهند ؟!
و سازمان ملل هم طبق عدم اجرای قطعنامه ؛ یا جنگ و یا تحریم را به ما تحمیل
می کند ؟!
چه دلیلی دارد که :
هسته ای را تضیعف کنیم و و بازرسی امنیتی و هسته ای از ما بکنند .
و:
نفت را از 100 دلار به 40 دلار بفروشیم .؟!
و :
رکود در کشور اجرا کنیم .؟!
و استقلال و حاکمیت را در خطر بیاندازیم .؟!
برجام را خیلی بد تنظیم کرده اند ؟!
وبرجام و قطعنامه اش ؛ ایران را و اسلام را ضربه پذیر می کند ؟!
و باید رد بشود ؟!
و یا اجرای آن آنقدر بحث شود و به درازا بکشد :
تا قطعنامه ای و برجامی جدید املا شود ؟!
http://mkhakpour9.persianblog.ir/
...