شهید همدانی محبت را از مولا و مقتدای خود امیرالمومنین (ع) آموخته بود و چه خوب در آن مکتب شاگردی کرده بود و می دانست که چگونه با یتیمی که پدرش را از دست داده رفتار نماید
به گزارش شهدای ایران؛ سمیه حیدریان فرزند شهید حاج کریم حیدریان از شهدای دیپلمات فاجعه مزارشریف که آنها هم مانند سردار همدانی توسط گروههای تکفیری به شهادت رسیدند، متن تسلیت و دل نوشته ای را به دختران این شهید بزرگوار تقدیم کرده است که می خوانید:
زهرا جان و سارای عزیز؛
می دانم که دلتان داغدار و چشمانتان در سوگ از دست دادن پدر عزیز و مهربانتان گریان است .
سوز دلتان و هرم ناله جانکاهتان در غم از دست دادن پدری مهربان را در عمق وجودم حس می کنم.می دانم چه حالی دارید .
۱۷ سال قبل که طالبان خشک مغز متحجر به تیر کین٬ قلب پدر مظلومم را در مزار شریف افغانستان شکافت ٬ مصیبت از دست دادن پدر قامتم را شکست و اکنون تلخی شهادت پدر مهربانتان تلخی این مصیبت جانفرسا را در تار و پودم زنده کرد.
زهرا و سارا جان ٬ هیچ می دانید چرا پدر شهیدتان را با صفت (مهربان)یاد می کنم ؟ یادم می آید روزهایی را که با هم بیرون می رفتیم .موقعی که پدر مهربانتان با من روبرو می شد ٬ سعی می کرد همانطور که با شما صحبت و شوخی می کرد ٬ با من نیز شوخی و مهربانی کند و کاملا حواسش جمع بود که نکند بین دخترهای خود و من که پدر از دست داده بودم ٬ فرقی بگذارد و خدای ناکرده دل فرزند شهیدی را بشکند .خیلی مواظب بود که کاری نکند که من یاد پدر شهیدم بیفتم و ناراحت و غمزده شوم و جای خالی پدرم را حس کنم.
زهرا و سارا جان ٬ شاید شما آن روز متوجه این رفتار کریمانه پدرتان نمی شدید ولی من که پدر از دست داده و غم بی پدری داشتم ٬ خوب متوجه رفتار مهربانانه سردار دریادل می شدم .عزیزانم گفتن این کلمات آسان نیست٬ زیرا که کلمات و واژه ها نمی توانند بیان کننده احساس من و نگاه پر از مهر و عطوفت پدر مهربانتان باشند.سردار زینبی این درس انسانیت و محبت را از مولا و مقتدای خود امیرالمومنین (ع) آموخته بود و چه خوب در آن مکتب شاگردی کرده بود و چه خوب می دانست که چگونه با یتیمی که پدرش را از دست داده رفتار نماید. این شفقت و مهربانی که از عمق ایمان و اخلاص آن سردار آسمانی بر می خواست ٫ بر لوح دل و جانم نشست٬ همواره برق شهادت در چهره معصوم و نورانی ایشان هویدا بود و برای هر کسی روشن بود که روزی به قافله دوستان شهیدش خواهد پیوست...و امروز که خبر شهادت آن دست پرورده مکتب آل الله را شنیدم ٬ جگرم آتش گرفت و داغ از دست دادن پدرم برایم زنده شد.
زهرا جان و سارای عزیز٬ پدران ما به دست شقی ترین افراد به مقام عظمای شهادت نائل شدند و شهدای عرصه مقابله با جریان تحجر و تفکر افراطی گری می باشند ٬ تفکری که ولیده شوم سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل و امریکاست و از آستین وهابیت کینه توز بیرون آمده است و هر روز به اسمی مسلمانان مظلوم را به خاک و خون می کشد و زنان و کودکان بی دفاع را با سخیف ترین و فجیع ترین اعمال به شهادت می رساند.
روزی به اسم طالبان در مزار شریف حیدریانها را و روزی در سوریه به اسم داعش سردار همدانیها را به مسلخ می برد.اکنون چشم امیدمان به سردار سلیمانیهاست که انتقام خون به ناحق ریخته شده پدران مظلوممان را با یاری خداوند و مدد حضرت حجت(عج) از تکفیریهای کافر و سلفی های ظالم بگیرند و انشاالله با ظهور حضرت صاحب الزمان (عج) صلح و عدالت و برابری در جهان برقرار شود...
ضمن عرض تسلیت به پیشگاه امام عصر (عج) و مقام معظم رهبری ٬ این مصیبت دردناک را به شما عزیزان دلم و مادر صبور و برادران شریفتان تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال عاجزانه می خواهم صبری زینبی به شما عطا کند.
خواهر کوچک شما سمیه