در روایات اسلامی اظهار محبت به مردم با زبان خودشان توصیه شده است. با همسایه، همکلاسی، هم چراغ و … سلام و احوالپرسی داشته باشید.
به گزارش شهدای ایران به نقل از عقیق، دومین جلسه از سلسله جلسات «سبک زندگی شما چگونه است؟» با سخنرانی حجت الاسلام دکتر محمدرضا زائری و مداحی برادر میرفهیمی در مجموعه فرهنگی عاشورائیان اصفهان برگزار شد.
* حادثه منا ابعاد و پشت صحنه ای دارد
حجت الاسلام زائری در ابتدای جلسه ضمن عرض تسلیت برای فاجعه ی رخ داده در منا گفت: قضیه اصلا عادی نیست. ابعاد و پشت صحنه هایی دارد که گذشت زمان نشان خواهد داد و ماجرا پیچیده تر از یک حادثه ی اتفاقی است. انشاالله که خداوند همین حوادث را مقدمه ی سقوط جریان خبیث وهابیت و ظهور امام زمان (عج) قرار دهد. شکی نیست که هیچ چیزی در عالم از کشیدن دست محبت بر سر یتیم، اخم شما به پدر و مادر و… گم نمی شود و این یک قاعده است. تمام آه و ناله های زوار در لحظات آخر که در آن وضعیت جان می دادند از بمب اتم موثرتر است. انشاالله که زنده باشیم و دست انتقام خدا را ببینیم.
* سبک زندگی یعنی انتخاب
سبک زندگی یعنی انتخاب، یعنی ترجیح اینکه به یاد کسی که از دنیا رفته یک دقیقه سکوت کرد یا سوره ی حمد خواند یا… . ما اصلاً در سبک زندگی به کسی توهین نمی کنیم از انتخاب ها و ترجیح ها صحبت می کنیم، چرا من این انتخاب و ترجیح را دارم؟ باور ذهنی من نگرشی ایجاد کرده است و آن نگرش یک مصداق عینی را شکل می دهد و به وجود می آورد. ممکن است برای ادای احترام به جان باختگان کسی کلاه از سر بردارد، کسی سوره حمد بخواند. پس براساس باورها سبک زندگی ما این است که سوره حمد تلاوت می کنیم و اعتقاد داریم هدیه ای معنوی به ارواح آنهاست و باعث آرامش روح آنهاست.
* ما در اقتضاعات دنیای جدید محصور هستیم
ما کسانی هستیم که در دنیای مدرن و تحولات و اقتضاعات آن می خواهیم دین دارانه زندگی کنیم. خودمان هم می دانیم سخت است و آسان نیست چون ظرفیت ها، فضا و موقعیت دنیای جدید خواسته و ناخواسته براساس نگرش ها و باورهایی است که مبنای دینی ندارد. اگر لب تاب شما دوربین دارد به این خاطر است که سازنده ی آن اعتقادی به فضای حریم خصوصی ندارد. حال ما می
خواهیم از یک طرف از این ظرفیت ها استفاده کنیم و از طرف دیگر باورهایی داریم. ما برآمده از محیطی هستیم که روی کلون در صدای زنگ مرد و زن متفاوت است. ما در بعضی از اقتضاعات دنیای جدید محصور هستیم و اقتضاعات دنیا خودش را به ما تحمیل می کند و از طرفی اصرار داریم که گزینه ی دین و دینداری و زندگی مومنانه را انتخاب کنیم.
* در فضای جدید فعالانه زندگی کنید
در این فضا برخی افراد از همان ابتدا تکلیفشان را مشخص می کنند. عده ای می گویند: دوره ی دین تمام شده که یا علنی بیان می کنند یا محیط اجازه نمی دهد عملکرد آنها به گونه ای است که این معنا را القا کنند. ما روحانی معمم داریم که از بی دین ها لیبرال تر است و در رودربایستی لباس خودش مانده و نمی تواند به صراحت بگوید دوره ی نماز و روزه تمام شده است. عده ای هم می گویند: ما می خواهیم دنیای جدید را کنار بگذاریم از تلفن همراه، ایمیل، اینترنت و… استفاده نمی کنیم اما در مواردی قاطعیت و صلابتی که بگوید تکلیف من با خودم معلوم است وجود ندارد.
دلیل اینکه کسانی که در اروپا و امریکا ایمان می آورند، مسلمان و حتی شیعه می شوند، قدرت و استحکامشان بیشتر می باشد، این است که از مسیری به این باور رسیده اند. با یک انتخاب آگاهانه پای ایمانشان ایستاده اند اما ما که اینجا جمع شده ایم از اول می دانیم تصمیم، انتخاب، گرایش، گزینش و ترجیحمان این است که اولاً در فضای جدید فعالانه زندگی کنیم، با دنیا حرف بزنیم و اصلاً موضع انفعال نداشته باشیم. از طرفی می خواهیم مومنانه زندگی کنیم با تمام وجود باور داریم دین برای همه ی عرصه های زندگی بشر برنامه دارد و می تواند به همه ی مشکلات پاسخ دهد و برای تمام بشر آمده است و اینکه در روایات آمده علم بعد از ظهور امام زمان (عج) چندین برابر پیشرفت می کند یعنی امام زمان قرار است همان دوره را اداره کنند. پس منفعلانه با دنیای جدید برخورد نکنیم.
* همه مردم به یکدیگر محتاج هستند
برخورد ما با دنیای جدید برخورد فعال، گزینشگر، آگاه و انتخاب کننده است. به طور طبیعی یکی از مظاهر زندگی در دنیای جدید زندگی اجتماعی با همسایه هاست، بحث واقعیت زندگی امروز ماست. اقتضای زندگی امروز این شده که روز به روز خانه ها کوچکتر، روابط اجتماعی کمتر و زندگی ها محدودتر می شود. در حالی که پیشینه و فضای زندگی ما فضای زندگی اجتماعی است. چیزی که دین برآن تأکید دارد، تا جایی که در روایات آمده کسی نزد امام سجاد علیه السلام آمد و گفت دعا کنید به کسی محتاج نشوم
حضرت پاسخ دادند: چنین چیزی نمی شود.” انما الناس بالناس ” همه مردم باید باهم زندگی کنند. همه به هم محتاج هستند، شخص پرسید پس چگونه دعا کنم؟ امام فرمودند: دعا کن محتاج نااهل نشوی.
* اساس زندگی مسلمانی همسایه داری است
در روایات اسلامی اظهار محبت به مردم با زبان خودشان توصیه شده است. با همسایه، همکلاسی، هم چراغ و … سلام و احوالپرسی داشته باشید. منتها نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که در این ارتباط باید سطح او را بشناسی. سطح کسی این است که فقط در محل کار با او سلام علیک داشته باشم و نباید او را به خانه بیاورم، ممکن است رفاقت من با کسی این باشد که فقط شماره تلفن همراه من را داشته باشد و شماره خانه ام را هم به او ندهم. این ها چیزهایی است که ما باید تشخیص بدهیم. در همسایه داری هم دقیقاً همین نکته صدق می کند.
* اساس در رابطه با همسایه تحمل است
اساس زندگی مسلمانی ما همسایه داری است. اما سطوح همسایه ها با هم فرق می کند. نکته ای که در روایات اسلامی وجود دارد و به آن تأکید دارم این است که همسایه داری در روایات ما یعنی تحمل آزار همسایه که نکته ی ظریفی است. دین نمی گوید با همسایه ات خیلی صمیمی شو که حتی آلبوم خانوادگی ات را به او نشان بدهی. اساس در رابطه با همسایه تحمل است. اینکه آزار همسایه ات را تحمل کنی. البته گاهی همسایه آدمی است که از برادر به شما نزدیکتر است و این فرق دارد که انشاالله خدا از این همسایه ها روزی کند. از شخصی پرسیدند: برادر نزدیک تر است یا رفیق؟ گفت: رفیق برادری است که خود آدم انتخاب می کند. اساس در همسایه داری تحمل آزار است. نکته ی دوم تشخیص خود شماست که چگونه با او برخورد کنی.
* لبخند زیاد باعث ایجاد توقع بیشتر می شود
شهید عباس بابایی در خوابگاه دانشجویی خارج از کشور با فردی هم اتاق بودند که مشروب می خورد. شهید بابایی به او می گوید: ما باید با هم زندگی کنیم. این اتاق به هر دو نفر ما تعلق دارد. من هم می خواهم در این جا نماز بخوانم. در نهایت در اتاق طناب می کشند و به دو قسمت تقسیم می کنند و هرکس در قسمت خودش رفت و آمد می کند. با برخورد شهید بابایی، رفتار و محبت و روحیه ی ایشان کار به جایی رسید که طناب کم کم پایین و پایین آمد و در انتها هم برداشته شد. این مسئله به تشخیص شما بستگی دارد که همسایه ات این ظرفیت و شعور را دارد که با او این گونه رفتار کنی.گاهی محبت معجزه می کند، اما تشخیص با شماست که طرف ظرفیت محبت دارد یا نه. نباید به گردن کلفت محبت کرد، اینکه سیاست خارجی ما کم کم به بن بست می رسد و وزیر خارجه عربستان وقت ملاقات نمی دهد، به همین مسئله مربوط می شود. آن جایی که نباید، لبخند می زنیم. لبخند زیاد باعث ایجاد توقع بیشتر می شود. هر چیزی به تشخیص و حد و موقعیت و شرایط خاص خودش بستگی دارد.
* آیا می توانی تصویر زیبایی از خودت ارائه دهی؟
ما قرار است در زندگی اجتماعی با هم زندگی کنیم. روابط اجتماعی اساس زندگی ماست. محبت جزء اساس رابطه ی ماست. در روایات آمده که به یکدیگر هدیه بدهید.گاهی اوقات هدیه، محبت، رابطه ی خوب، اثری دارد که چیز دیگری ندارد. گاهی اوقات لابی ساختمان محل روابط اجتماعی می شود و افراد دور هم جمع شوند. اگر طیف افراد به هم نزدیک باشد مجلس جشن یا روضه برپا می کنند.گاهی اوقات کارهای فرهنگی اتفاق می افتد. اما گاهی اوقات فضا اجازه نمی دهد. این جا تدبیر و تشخیص ماست که من به عنوان یک آدم متدین می توانم تصویر قشنگی از خودم ارائه دهم یا نه؟چون این تصویر در ذهن افراد می ماند. امام در نوفل لوشاتو فرانسه بودند، موقع کریسمس تبریکی به همه مسیحیان دادند و برای همسایه های مسیحی جعبه شیرینی فرستادند.
* عید غدیر بهترین فرصت است
در آستانه ی عید غدیر هستیم. عید غدیر بهترین فرصت است. به بهانه تبریک عید شاخه گلی، بشقاب شیرینی، قالب حلوا ، شکلات در خانه ی همسایه ای که تا دیروز چپ چپ نگاه می کرد بدهید. فردا جور دیگری نگاه می کند، دیدش تغییر می کند. این ها اثر دارد. همان آدم فردا لبخند می زند و باب گفتگو باز می شود، حتی دادن صدقه صد هزار برابر ثواب دارد. ما از موضع اعتقاد، دینداری و با اعتقاد صدقه می دهیم. ریا و منفعت طلبی مادی در کار نیست، برای خدا صدقه می دهیم. سبک زندگی دینی ما این است، اگر به همسایه ام محبت می کنم به این خاطر است که خدایا تو گفتی به همسایه ات محبت کن، البته اگر ظرفیت دارد، شرایط و موقعیت اجازه می دهد و دلیلی برای صمیمیت بیش از حد وجود ندارد. صمیمیت به حدی نباشد که اصل کار از بین برود مثل افطاری دادن که توصیه های فراوان شده در ماه رمضان برای رهایی از آتش جهنم افطاری بدهید ولو با یک لیوان آب. دلیلی ندارد سفره افطاری ۵۰ میلیونی پهن کنیم که دیگر نتوانیم افطاری بدهیم. می توانیم با سفره ساده ای افطاری دهیم و این کار را ادامه یابد تا حدی که ظرفیت داریم. بیشتر از این خدا از ما نخواسته است.
* رصد شما با من همین الان یهویی!
نباید سه چیز را برای دیگران علنی کنید: ۱- مقدار دارایی. دلیلی ندارد دیگران بدانند چقدر پول دارید. ۲-رفت و آمدهایتان. اینکه کجا می روید، با چه کسانی رفت و آمد دارید. یکی از اشکالات شبکه های اجتماعی «من همین الان یهویی» این است. برای همین است که می گویند سیستم جاسوسی است. اگر کسی بخواهد شما را رصد کند که مثلاً از دیروز تا الان کجا رفتید، چه کردید از این طریق به راحتی می تواند. ۳- مذهب. مسائل کلی اعتقادی و اساسی مان مشترک است. دلیلی ندارد دیگران بدانند راجع به فلان موضوع خاص موضع من چیست و قرار نیست راجع به هر موضوعی اظهارنظر کنیم.
* در زندگی یکدیگر دخالت نکنید
و اما نکته آخر چیزی که این روزها هم زیاد می بینیم اینکه به لحاظ شرایط و موقعیت مثلاً چند برادر خانه ای را می کوبند و مجتع مسکونی می سازند و با هم زندگی می کنند. این جا مواضع متفاوت است، البته نمی توان حکم صادر کرد. برخی اوقات شرایط یک خانواده به گونه ای است که با هم صمیمی هستند و ۱۰ سال زندگی می کنند و مشکلی پیدا نمی کنند. اما برخی هم یک بار تلفنی صحبت می کنند مشکل ایجاد می شود. این تشخیص خودمان است اگر شرایط به گونه ای است که بشود فاصله بیشتر باشد بهتر است. اگر نشد باید خودمان را با این شرایط سازگار کنیم. مادر شوهر، عروس، مادرزن، و … خودشان را تطبیق دهند. جنبه داشته باشند و در زندگی یکدیگر دخالت نکنند. عرف زندگی اجتماعی با هم فرق می کند، لذا صمیمیت و رفت و آمد و قاطی شدن گاهی آسیب هایی دارد که جبران پذیر نیست. اگر نمی توان فاصله داشت که گاهی اقتضای زندگی و شرایط مالی و مادی هم اجازه نمی دهد حریم ها حفظ شود.
* حادثه منا ابعاد و پشت صحنه ای دارد
حجت الاسلام زائری در ابتدای جلسه ضمن عرض تسلیت برای فاجعه ی رخ داده در منا گفت: قضیه اصلا عادی نیست. ابعاد و پشت صحنه هایی دارد که گذشت زمان نشان خواهد داد و ماجرا پیچیده تر از یک حادثه ی اتفاقی است. انشاالله که خداوند همین حوادث را مقدمه ی سقوط جریان خبیث وهابیت و ظهور امام زمان (عج) قرار دهد. شکی نیست که هیچ چیزی در عالم از کشیدن دست محبت بر سر یتیم، اخم شما به پدر و مادر و… گم نمی شود و این یک قاعده است. تمام آه و ناله های زوار در لحظات آخر که در آن وضعیت جان می دادند از بمب اتم موثرتر است. انشاالله که زنده باشیم و دست انتقام خدا را ببینیم.
* سبک زندگی یعنی انتخاب
سبک زندگی یعنی انتخاب، یعنی ترجیح اینکه به یاد کسی که از دنیا رفته یک دقیقه سکوت کرد یا سوره ی حمد خواند یا… . ما اصلاً در سبک زندگی به کسی توهین نمی کنیم از انتخاب ها و ترجیح ها صحبت می کنیم، چرا من این انتخاب و ترجیح را دارم؟ باور ذهنی من نگرشی ایجاد کرده است و آن نگرش یک مصداق عینی را شکل می دهد و به وجود می آورد. ممکن است برای ادای احترام به جان باختگان کسی کلاه از سر بردارد، کسی سوره حمد بخواند. پس براساس باورها سبک زندگی ما این است که سوره حمد تلاوت می کنیم و اعتقاد داریم هدیه ای معنوی به ارواح آنهاست و باعث آرامش روح آنهاست.
* ما در اقتضاعات دنیای جدید محصور هستیم
ما کسانی هستیم که در دنیای مدرن و تحولات و اقتضاعات آن می خواهیم دین دارانه زندگی کنیم. خودمان هم می دانیم سخت است و آسان نیست چون ظرفیت ها، فضا و موقعیت دنیای جدید خواسته و ناخواسته براساس نگرش ها و باورهایی است که مبنای دینی ندارد. اگر لب تاب شما دوربین دارد به این خاطر است که سازنده ی آن اعتقادی به فضای حریم خصوصی ندارد. حال ما می
خواهیم از یک طرف از این ظرفیت ها استفاده کنیم و از طرف دیگر باورهایی داریم. ما برآمده از محیطی هستیم که روی کلون در صدای زنگ مرد و زن متفاوت است. ما در بعضی از اقتضاعات دنیای جدید محصور هستیم و اقتضاعات دنیا خودش را به ما تحمیل می کند و از طرفی اصرار داریم که گزینه ی دین و دینداری و زندگی مومنانه را انتخاب کنیم.
* در فضای جدید فعالانه زندگی کنید
در این فضا برخی افراد از همان ابتدا تکلیفشان را مشخص می کنند. عده ای می گویند: دوره ی دین تمام شده که یا علنی بیان می کنند یا محیط اجازه نمی دهد عملکرد آنها به گونه ای است که این معنا را القا کنند. ما روحانی معمم داریم که از بی دین ها لیبرال تر است و در رودربایستی لباس خودش مانده و نمی تواند به صراحت بگوید دوره ی نماز و روزه تمام شده است. عده ای هم می گویند: ما می خواهیم دنیای جدید را کنار بگذاریم از تلفن همراه، ایمیل، اینترنت و… استفاده نمی کنیم اما در مواردی قاطعیت و صلابتی که بگوید تکلیف من با خودم معلوم است وجود ندارد.
دلیل اینکه کسانی که در اروپا و امریکا ایمان می آورند، مسلمان و حتی شیعه می شوند، قدرت و استحکامشان بیشتر می باشد، این است که از مسیری به این باور رسیده اند. با یک انتخاب آگاهانه پای ایمانشان ایستاده اند اما ما که اینجا جمع شده ایم از اول می دانیم تصمیم، انتخاب، گرایش، گزینش و ترجیحمان این است که اولاً در فضای جدید فعالانه زندگی کنیم، با دنیا حرف بزنیم و اصلاً موضع انفعال نداشته باشیم. از طرفی می خواهیم مومنانه زندگی کنیم با تمام وجود باور داریم دین برای همه ی عرصه های زندگی بشر برنامه دارد و می تواند به همه ی مشکلات پاسخ دهد و برای تمام بشر آمده است و اینکه در روایات آمده علم بعد از ظهور امام زمان (عج) چندین برابر پیشرفت می کند یعنی امام زمان قرار است همان دوره را اداره کنند. پس منفعلانه با دنیای جدید برخورد نکنیم.
* همه مردم به یکدیگر محتاج هستند
برخورد ما با دنیای جدید برخورد فعال، گزینشگر، آگاه و انتخاب کننده است. به طور طبیعی یکی از مظاهر زندگی در دنیای جدید زندگی اجتماعی با همسایه هاست، بحث واقعیت زندگی امروز ماست. اقتضای زندگی امروز این شده که روز به روز خانه ها کوچکتر، روابط اجتماعی کمتر و زندگی ها محدودتر می شود. در حالی که پیشینه و فضای زندگی ما فضای زندگی اجتماعی است. چیزی که دین برآن تأکید دارد، تا جایی که در روایات آمده کسی نزد امام سجاد علیه السلام آمد و گفت دعا کنید به کسی محتاج نشوم
حضرت پاسخ دادند: چنین چیزی نمی شود.” انما الناس بالناس ” همه مردم باید باهم زندگی کنند. همه به هم محتاج هستند، شخص پرسید پس چگونه دعا کنم؟ امام فرمودند: دعا کن محتاج نااهل نشوی.
* اساس زندگی مسلمانی همسایه داری است
در روایات اسلامی اظهار محبت به مردم با زبان خودشان توصیه شده است. با همسایه، همکلاسی، هم چراغ و … سلام و احوالپرسی داشته باشید. منتها نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که در این ارتباط باید سطح او را بشناسی. سطح کسی این است که فقط در محل کار با او سلام علیک داشته باشم و نباید او را به خانه بیاورم، ممکن است رفاقت من با کسی این باشد که فقط شماره تلفن همراه من را داشته باشد و شماره خانه ام را هم به او ندهم. این ها چیزهایی است که ما باید تشخیص بدهیم. در همسایه داری هم دقیقاً همین نکته صدق می کند.
* اساس در رابطه با همسایه تحمل است
اساس زندگی مسلمانی ما همسایه داری است. اما سطوح همسایه ها با هم فرق می کند. نکته ای که در روایات اسلامی وجود دارد و به آن تأکید دارم این است که همسایه داری در روایات ما یعنی تحمل آزار همسایه که نکته ی ظریفی است. دین نمی گوید با همسایه ات خیلی صمیمی شو که حتی آلبوم خانوادگی ات را به او نشان بدهی. اساس در رابطه با همسایه تحمل است. اینکه آزار همسایه ات را تحمل کنی. البته گاهی همسایه آدمی است که از برادر به شما نزدیکتر است و این فرق دارد که انشاالله خدا از این همسایه ها روزی کند. از شخصی پرسیدند: برادر نزدیک تر است یا رفیق؟ گفت: رفیق برادری است که خود آدم انتخاب می کند. اساس در همسایه داری تحمل آزار است. نکته ی دوم تشخیص خود شماست که چگونه با او برخورد کنی.
* لبخند زیاد باعث ایجاد توقع بیشتر می شود
شهید عباس بابایی در خوابگاه دانشجویی خارج از کشور با فردی هم اتاق بودند که مشروب می خورد. شهید بابایی به او می گوید: ما باید با هم زندگی کنیم. این اتاق به هر دو نفر ما تعلق دارد. من هم می خواهم در این جا نماز بخوانم. در نهایت در اتاق طناب می کشند و به دو قسمت تقسیم می کنند و هرکس در قسمت خودش رفت و آمد می کند. با برخورد شهید بابایی، رفتار و محبت و روحیه ی ایشان کار به جایی رسید که طناب کم کم پایین و پایین آمد و در انتها هم برداشته شد. این مسئله به تشخیص شما بستگی دارد که همسایه ات این ظرفیت و شعور را دارد که با او این گونه رفتار کنی.گاهی محبت معجزه می کند، اما تشخیص با شماست که طرف ظرفیت محبت دارد یا نه. نباید به گردن کلفت محبت کرد، اینکه سیاست خارجی ما کم کم به بن بست می رسد و وزیر خارجه عربستان وقت ملاقات نمی دهد، به همین مسئله مربوط می شود. آن جایی که نباید، لبخند می زنیم. لبخند زیاد باعث ایجاد توقع بیشتر می شود. هر چیزی به تشخیص و حد و موقعیت و شرایط خاص خودش بستگی دارد.
* آیا می توانی تصویر زیبایی از خودت ارائه دهی؟
ما قرار است در زندگی اجتماعی با هم زندگی کنیم. روابط اجتماعی اساس زندگی ماست. محبت جزء اساس رابطه ی ماست. در روایات آمده که به یکدیگر هدیه بدهید.گاهی اوقات هدیه، محبت، رابطه ی خوب، اثری دارد که چیز دیگری ندارد. گاهی اوقات لابی ساختمان محل روابط اجتماعی می شود و افراد دور هم جمع شوند. اگر طیف افراد به هم نزدیک باشد مجلس جشن یا روضه برپا می کنند.گاهی اوقات کارهای فرهنگی اتفاق می افتد. اما گاهی اوقات فضا اجازه نمی دهد. این جا تدبیر و تشخیص ماست که من به عنوان یک آدم متدین می توانم تصویر قشنگی از خودم ارائه دهم یا نه؟چون این تصویر در ذهن افراد می ماند. امام در نوفل لوشاتو فرانسه بودند، موقع کریسمس تبریکی به همه مسیحیان دادند و برای همسایه های مسیحی جعبه شیرینی فرستادند.
* عید غدیر بهترین فرصت است
در آستانه ی عید غدیر هستیم. عید غدیر بهترین فرصت است. به بهانه تبریک عید شاخه گلی، بشقاب شیرینی، قالب حلوا ، شکلات در خانه ی همسایه ای که تا دیروز چپ چپ نگاه می کرد بدهید. فردا جور دیگری نگاه می کند، دیدش تغییر می کند. این ها اثر دارد. همان آدم فردا لبخند می زند و باب گفتگو باز می شود، حتی دادن صدقه صد هزار برابر ثواب دارد. ما از موضع اعتقاد، دینداری و با اعتقاد صدقه می دهیم. ریا و منفعت طلبی مادی در کار نیست، برای خدا صدقه می دهیم. سبک زندگی دینی ما این است، اگر به همسایه ام محبت می کنم به این خاطر است که خدایا تو گفتی به همسایه ات محبت کن، البته اگر ظرفیت دارد، شرایط و موقعیت اجازه می دهد و دلیلی برای صمیمیت بیش از حد وجود ندارد. صمیمیت به حدی نباشد که اصل کار از بین برود مثل افطاری دادن که توصیه های فراوان شده در ماه رمضان برای رهایی از آتش جهنم افطاری بدهید ولو با یک لیوان آب. دلیلی ندارد سفره افطاری ۵۰ میلیونی پهن کنیم که دیگر نتوانیم افطاری بدهیم. می توانیم با سفره ساده ای افطاری دهیم و این کار را ادامه یابد تا حدی که ظرفیت داریم. بیشتر از این خدا از ما نخواسته است.
* رصد شما با من همین الان یهویی!
نباید سه چیز را برای دیگران علنی کنید: ۱- مقدار دارایی. دلیلی ندارد دیگران بدانند چقدر پول دارید. ۲-رفت و آمدهایتان. اینکه کجا می روید، با چه کسانی رفت و آمد دارید. یکی از اشکالات شبکه های اجتماعی «من همین الان یهویی» این است. برای همین است که می گویند سیستم جاسوسی است. اگر کسی بخواهد شما را رصد کند که مثلاً از دیروز تا الان کجا رفتید، چه کردید از این طریق به راحتی می تواند. ۳- مذهب. مسائل کلی اعتقادی و اساسی مان مشترک است. دلیلی ندارد دیگران بدانند راجع به فلان موضوع خاص موضع من چیست و قرار نیست راجع به هر موضوعی اظهارنظر کنیم.
* در زندگی یکدیگر دخالت نکنید
و اما نکته آخر چیزی که این روزها هم زیاد می بینیم اینکه به لحاظ شرایط و موقعیت مثلاً چند برادر خانه ای را می کوبند و مجتع مسکونی می سازند و با هم زندگی می کنند. این جا مواضع متفاوت است، البته نمی توان حکم صادر کرد. برخی اوقات شرایط یک خانواده به گونه ای است که با هم صمیمی هستند و ۱۰ سال زندگی می کنند و مشکلی پیدا نمی کنند. اما برخی هم یک بار تلفنی صحبت می کنند مشکل ایجاد می شود. این تشخیص خودمان است اگر شرایط به گونه ای است که بشود فاصله بیشتر باشد بهتر است. اگر نشد باید خودمان را با این شرایط سازگار کنیم. مادر شوهر، عروس، مادرزن، و … خودشان را تطبیق دهند. جنبه داشته باشند و در زندگی یکدیگر دخالت نکنند. عرف زندگی اجتماعی با هم فرق می کند، لذا صمیمیت و رفت و آمد و قاطی شدن گاهی آسیب هایی دارد که جبران پذیر نیست. اگر نمی توان فاصله داشت که گاهی اقتضای زندگی و شرایط مالی و مادی هم اجازه نمی دهد حریم ها حفظ شود.