حسین موسویان، دیپلمات سابق ایرانی و از مذاکرهکنندگان قضایای هستهای در سال ۸۲ که چند سال است به آمریکا رفت و آمد دارد؛ اخیراً طی اظهاراتی در چند ایالت آمریکا که در قالب سخنرانی ارائه شدهاند، گفته است: ایران و قدرتهای جهانی در موقعیت جنگ و سازش به جای رفتن به سمت جنگ، به سوی مذاکره رفتند.
به گزارش شهدای ایران، حسین موسویان، دیپلمات سابق ایرانی و از مذاکرهکنندگان قضایای هستهای در سال ۸۲ که چند سال است به آمریکا رفت و آمد دارد؛ اخیراً طی اظهاراتی در چند ایالت آمریکا که در قالب سخنرانی ارائه شدهاند، گفته است: ایران و قدرتهای جهانی در موقعیت جنگ و سازش به جای رفتن به سمت جنگ، به سوی مذاکره رفتند.
به گزارش ایرنا، او همچنین اظهار کرده است: اسرائیل برای اینکه این مذاکره به نتیجه نرسد تا امروز سه جنگ غزه، عراق و سوریه و یمن را دامن زد و عربستان یک سال و نیم نفت مجانی فروخته تا بتواند توافق را به شکست بکشاند.
این فرد همچنین میگوید: دستآورد مهم توافق هستهای، تقویت اعتدال گرایی در جهان است که قدرت را از دست تندروهای جنگ طلب در منطقه و جهان گرفت!
*مسئله توافق هستهای، دستاوردهایش داشته و نداشتهاش و تجربیات مردم ایران از مذاکرات هستهای سالهای ۸۲ و ۸۳ و مذاکرات ۲ سال اخیر هماکنون در جایگاهی قرار دارد که میتواند ملاکی روشنی برای قضاوت پیرامون اظهارات موسویان باشد.
با این حال در اشاره به اظهارات موسویان ذکر چند نکته ضروریست:
یکم: به لحاظ منطق و سیاست؛ اینکه عدهای در داخل ایران و یا منتسب به ایران، صحبتهای مقامات چند کشور غربی که خودشان به خودشان میگویند «قدرت جهانی»! را تکرار کنند؛ هرگز کار پسندیدهای نیست و سبب تنقیح این مطلب غلط در میان افکار عمومی میشود.
چه اینکه باید دانست جمهوری اسلامی ایران کدخدای همین به اصطلاح قدرتهای جهانی را در چندین جنگ مستقیم و نیابتی شکست داده است، نماد جمیع فناوریهای این کشور یعنی پهپاد RQ۱۷۰ را در آسمان تسخیر کرده است و مانع اجرای سیاستهایش در منطقه و در جهان است.
درباره ماجرای اینکه توافق هستهای خطر جنگ را از ایران دور کرد نیز مناقشات فراوانی وجود دارد مبنی بر اینکه از اساس هم کسی امکان آغاز جنگ علیه ایران اسلامی را ندارد.
دوم: آغاز و یا دامن زدن حملات علیه کشورهای خاورمیانه توسط اسرائیل نیز امری همیشگی بوده و از زمانی آغاز شده که اساساً مذاکرات هستهای سال ۸۲ نیز آغاز نشده بود و رئیسجمهور روحانی و محمدجواد ظریف نیز در قدرت حضور نداشته و یا در دوران بازنشستگی به سر میبردهاند!
از سوی دیگر، اساساً تئوری اینکه آمریکا و رژیم صهیونیستی در جریان توافق هستهای وین دچار اختلاف شدهاند! یک تئوری غیر قابل باور به نظر میرسد که هیچ سند و مدرک متقنی درباره آن وجود ندارد.
و سوم: «تقویت گفتمان اعتدالگرایی در جهان»! گزارهای است که در ذهن افکار عمومی مردم ایران و جهان آشنا به نظر میرسد و برای آنها نوستالژی اظهارات مقامات دولت سابق است که مدعی جهانی شدن گفتمان خود و «تلاش برای مدیریت جهانی»! بودند.
جدای از اینکه در بالا اشاره شد که اساساً جنگی در کار نبوده است که با توافق هستهای وین بخواهد رفع شود؛ کنایه زدن به افکار عمومی مبنی بر اینکه گفتمان دولت روحانی جهانی شده! کار پسندیدهای از لحاظ سیاستورزی به نظر نمیرسد و نوعی تملقگویی و خودبینی به نظر میرسد.
به گزارش ایرنا، او همچنین اظهار کرده است: اسرائیل برای اینکه این مذاکره به نتیجه نرسد تا امروز سه جنگ غزه، عراق و سوریه و یمن را دامن زد و عربستان یک سال و نیم نفت مجانی فروخته تا بتواند توافق را به شکست بکشاند.
این فرد همچنین میگوید: دستآورد مهم توافق هستهای، تقویت اعتدال گرایی در جهان است که قدرت را از دست تندروهای جنگ طلب در منطقه و جهان گرفت!
*مسئله توافق هستهای، دستاوردهایش داشته و نداشتهاش و تجربیات مردم ایران از مذاکرات هستهای سالهای ۸۲ و ۸۳ و مذاکرات ۲ سال اخیر هماکنون در جایگاهی قرار دارد که میتواند ملاکی روشنی برای قضاوت پیرامون اظهارات موسویان باشد.
با این حال در اشاره به اظهارات موسویان ذکر چند نکته ضروریست:
یکم: به لحاظ منطق و سیاست؛ اینکه عدهای در داخل ایران و یا منتسب به ایران، صحبتهای مقامات چند کشور غربی که خودشان به خودشان میگویند «قدرت جهانی»! را تکرار کنند؛ هرگز کار پسندیدهای نیست و سبب تنقیح این مطلب غلط در میان افکار عمومی میشود.
چه اینکه باید دانست جمهوری اسلامی ایران کدخدای همین به اصطلاح قدرتهای جهانی را در چندین جنگ مستقیم و نیابتی شکست داده است، نماد جمیع فناوریهای این کشور یعنی پهپاد RQ۱۷۰ را در آسمان تسخیر کرده است و مانع اجرای سیاستهایش در منطقه و در جهان است.
درباره ماجرای اینکه توافق هستهای خطر جنگ را از ایران دور کرد نیز مناقشات فراوانی وجود دارد مبنی بر اینکه از اساس هم کسی امکان آغاز جنگ علیه ایران اسلامی را ندارد.
دوم: آغاز و یا دامن زدن حملات علیه کشورهای خاورمیانه توسط اسرائیل نیز امری همیشگی بوده و از زمانی آغاز شده که اساساً مذاکرات هستهای سال ۸۲ نیز آغاز نشده بود و رئیسجمهور روحانی و محمدجواد ظریف نیز در قدرت حضور نداشته و یا در دوران بازنشستگی به سر میبردهاند!
از سوی دیگر، اساساً تئوری اینکه آمریکا و رژیم صهیونیستی در جریان توافق هستهای وین دچار اختلاف شدهاند! یک تئوری غیر قابل باور به نظر میرسد که هیچ سند و مدرک متقنی درباره آن وجود ندارد.
و سوم: «تقویت گفتمان اعتدالگرایی در جهان»! گزارهای است که در ذهن افکار عمومی مردم ایران و جهان آشنا به نظر میرسد و برای آنها نوستالژی اظهارات مقامات دولت سابق است که مدعی جهانی شدن گفتمان خود و «تلاش برای مدیریت جهانی»! بودند.
جدای از اینکه در بالا اشاره شد که اساساً جنگی در کار نبوده است که با توافق هستهای وین بخواهد رفع شود؛ کنایه زدن به افکار عمومی مبنی بر اینکه گفتمان دولت روحانی جهانی شده! کار پسندیدهای از لحاظ سیاستورزی به نظر نمیرسد و نوعی تملقگویی و خودبینی به نظر میرسد.