شهدای ایران shohadayeiran.com

این مجموعه، تورقی است در شرح حال بیست تن از شاهدان عینی ماجرای غدیر، که برخی بر پیمان خود باقی ماندند و بسیاری بیعت شکستند.
شهدای ایران:غدیر بی‌تردید یکی از مهمترین بزنگاه‌های تاریخ اسلام است، روزی که پیامبر(ص)، دین حق را پیش چشم همگان به طور کامل بر خلق ارائه کرد و دست علی (ع) را بر فراز دستان خود گرفت و ولایت او را شاخصه ادامه زندگی در مسیر اسلام ناب خواند. اما بسیاری این مسیر را تاب نیاوردند و آنچه با چشمان خود دیده بودند را کتمان کردند. آنها قول پیامبر خدا، از کلام وحی را نشنیده گرفتند و در مسیر گمراهی، اجر روزگار یاری پیامبر را در هیزم دشمنی با علی (ع) سوزاندند.

این مجموعه تورقی است در شرح حال بیست تن از شاهدان غدیر، که برخی بر پیمان خود باقی ماندند و بسیاری بیعت شکستند.


1. سلمان فارسی

سلمان فارسی، صحابی مشهور پیامبر(ص) است. بنابر برخی از روایات، او دهقان‌زاده‌ای ایرانی بود که روزبه نام داشت. سلمان در دوران حیات پیامبر(ص) از یاران بزرگ و مورد علاقه ایشان بود تا جایی که پیامبر(ص) درباره‌اش فرمود: سلمان از ما اهل‌بیت است. او در غزوه‌های پیامبر حضور داشت و ماجرای پیشنهاد وی برای کندن خندق در نبرد احزاب که به شکست مشرکان انجامید، مشهور است. او پس از رحلت پیامبر(ص)، در شمار یاران علی بن ابی‌طالب(ع) قرار گرفت. با جریان سقیفه مخالف بود.

سلمان فارسی در حجه الوداع همراه پیامبر بود و در ماجرای غدیر حضور داشت و به عنوان یکی از شاهدان شاخص غدیر مطرح است.


2. ابوذر غفاری

ابوذر غِفاری از بزرگان صحابه پیامبراکرم (ص) و یاران امام علی (ع) و یکی از ارکان اربعه اسلام بود. وی از دوست‌داران راستین پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) بود. پیامبر (ص) درباره او می‌فرماید: آسمان بر کسی سایه نیفکنده و زمین، احدی را نپرورانده که راستگوتر از ابوذر باشد.

شیخ مفید حدیثی را از امام کاظم (ع) روایت می‌کند که در روز قیامت، منادی ندا می‌دهد کجایند حواریان رسول خدا که پیمان‌شکنی نکردند؟ پس سلمان، مقداد و ابوذر از جا بر می‌خیزند.

ابوذر یکی دیگر از صحابه نزدیک حضرت رسول و از شاهدان عینی ماجرای غدیر بوده است.

ابوذر از اولین یاران غدیر و از سه نفری است که بعد از رحلت پیامبر (ص)، امیرالمؤمنین را تنها نگذاشتند. او بارها مسئله غدیر را با جزئیاتش مطرح و با آن احتجاج می کرد.


3. عمار یاسر

عمار بن یاسر صحابی بلندمرتبه پیامبر (ص) است. عمار و پدر و مادرش از سابقین در اسلام بودند. وی بر اساس روایتی وی بعد از سی و چند نفر مسلمان شد و بنابر روایتی دیگر، یکی از هفت تن مسلمان نخست بود.

بعد از وفات پیامبر(ص)، وی در حمایت از علی(ع)از بیعت با ابوبکر سرباز زد. در زمان خلافت علی(ع) از همراهان آن حضرت بود و در جنگ صفین در رکاب امیرالمؤمنین(ع) جنگید و به دست لشکریان معاویه شهید شد.

عمار یاسر از طرفداران خلافت علی(ع) بود. در زمان وفات عمر و ماجرای تشکیل شورای تعیین خلیفه، در گفتگویی با عبدالرحمن بن عوف به او توصیه کرد علی(ع) را انتخاب کند تا مردم دچار تفرقه نشوند. بعد از کشته شدن عثمان، عمار از جمله افرادی بود که مردم را به بیعت با علی(ع) دعوت می‌کردند.

وی در حکومت امیرالمؤمنین(ع) در جنگهای جمل و صفین شرکت داشت. در جمل، فرمانده میسره [سمت چپ] لشکر امام(ع) بود. و در روز سوم جنگ صفین نیز وی فرمانده لشکر امام(ع) بود.

عمار یاسر که از شاهدان عینی روز غدیر بوده است، درباره آن روز به نقل از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گفته است: هر کس به من ایمان آورد و مرا تصدیق نماید، باید ولایت علی را بپذیرد زیرا ولایت من است و ولایت من، ولایت خداست.


4. زبیر بن عوام

زبیر بن عَوّام بن خُوَیلَد از صحابه رسول خدا(ص) و برادر زاده حضرت خدیجه همسر پیامبر(ص) و پسر عمه حضرت رسول بود. وی که از حاضران غدیر بود، پس از رحلت حضرت محمد(ص)، حکم شورای سقیفه را نپذیرفت و از خلافت حضرت علی(ع) دفاع و با عمر بن خطاب بحث‌های بسیاری کرد. او همچنین جزء اعضای ۶ نفره منتخب خیلفه دوم بود که در آن شورا نیز به نفع حضرت علی(ع) رأی داد. وی در شورش و قتل عثمان نقش مؤثری داشت، و برای خلافت حضرت علی(ع) کوشید.

در همان اوایل خلافت حضرت علی، طلحه و زبیر، خدمت امیرالمؤمنین آمدند و حرفهای گله آمیزی زدند؛ از جمله گفتند: ما را با کسانی که شبیه ما نیستند، در دادن اموال بیت المال یکی قرار دادی. این چه وضعی است؟ چرا امتیاز قائل نیستی؟ و بتدریج رو در روی حضرت علی قرار گرفتند تا اینکه جنگ جمل را سامان دادند و در همین جنگ هم به قتل رسید.


5. عباس بن عبدالمطلب

عَبّاس بن عَبدُالمُطَّلِب (۵۶ قبل از هجرت - ۳۲ هجری) در کودکی و نوجوانی هم‌بازی پیامبر(ص) بود. عباس در ماجرای یوم الدار، شرکت داشت. وی اگرچه بعد از بعثت تا مدتی اسلام نیاورد، اما نه تنها هیچ‌گاه با پیامبر مخالفت نکرد، بلکه پیوسته پشتیبان وی بود. در محاصره سه ساله شعب نیز با سایر بنی هاشم در حمایت از پیامبر(ص) حضور داشت.

در پیمان عقبه دوم که شبانه انجام شد، تنها عباس حاضر بود و او نخستین کسی بود که در آنجا سخن گفت و در حمایت از پیامبر، از انصار پیمان محکم و موکد گرفت.

عباس بن عبدالمطلب از شاهدان عینی روز غدیر بوده است. دو شب پس از رحلت پیامبر به جهت موقعیت بالای وی، ابوبكر به همرده عمر و ابوعبيده و مغيرة بن شعبه راهى خانه عباس شدند و ابوبكر ماجراى خلافت خويش را بيان كرد و از او خواست كه از سايرين تبعيت كند... سپس به او نيز وعده ها داد. عباس در جواب او چنين گفت...تو اى ابوبكر، اگر اين امر را به واسطه نزديكى به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به دست آوردى؟ كه در واقع حق ما را تصاحب كرده اى. اگر با راى و اجماع مسلمانان به خلافت رسيدى كه ما نيز از مؤ منان هستيم و ما به خلافت تو رضايت نداريم.


6. سعد بن ابی وقاص

سعد بن ابی وقاص از صحابه مشهور پیامبر(ص) و مهاجرین است که بنا به قولی هفتمین فردی است که اسلام آورده است. وی در جنگهای بدر و احد شرکت داشت. سعد از طرف خلیفه دوم حاکم کوفه بود و فرماندهی سپاه اسلام را در جنگ قادسیه با ساسانیان بر عهده داشت.

اهل سنت او را از عشره مبشره که وعده بهشت به ایشان داده شده می‌دانند. شهرت سعد بیشتر مربوط به دوران خلافت عمر است زیرا وی فرماندهی سپاه اسلام را در نبرد قادسیه علیه شاهنشاهی ساسانیان در آخر سال ۱۶ هجری برعهده داشت. جایگاه سعد نزد عمر از انتخاب وی به عنوان یکی از اعضای شورای شش نفره برای تعیین خلیفه آشکار می‌گردد. از منابع برمی‌آید که این شش تن، همه خود را در معرض خلافت و شایسته این مهم می‌دانستند

اکثر قریب به اتفاق مورخان و محدثان شیعه و سنی این مطلب را گزارش کرده اند که بعد از بیعت طلحه و زبیر با امام، سعد را آوردند و گفتند: «با علی بیعت کن»، او گفت: «بیعت نمی کنم تا این که همه مردم بیعت کنند.»18 و این چنین از بیعت با امام سرپیچی کرد، چنان که مسعودی می نویسد: «سعد، اسامة بن زید، عبدالله بن عمر و محمد بن مسلمه، از جمله کسانی هستند که از بیعت با علی خودداری کرده»

امام هم ضمن خطبه‌ای موضوع عدم بیعت عده‌ای را با ایشان بیان کرده و فرموده است که از ابن عمر و سعد بن ابی وقاص و محمد بن مسلمه کارهایی به اطلاع من رسیده است که آن را خوش نمی‌دارم و در این باره میان من و ایشان حق حکم خواهد کرد.

فرزندش عمر سعد فرمانده سپاه کوفه در جنگ با امام حسین(ع) بود.


7. جابر بن عبدالله انصاری

اولین آگاهی ما از زندگی جابر، حضور او با پدرش در بیعت عقبه دوم در سال سیزدهم بعثت است. وی کم‌سال‌ترین ناظرِ بیعت اوسیان و خزرجیان با پیامبر(ص) بود. جابر بن عبداللّه انصاری، صحابی پیامبر اسلام (ص) است که در بسیاری از غزوه‌ها و سرایا شرکت کرد. جابر، راوی حدیث لوح است - که دربردارنده نام امامان شیعه از زبان پیامبر(ص) است - و همچنین در سلسله راویان احادیث مشهور شیعی مانند حدیث غدیر، حدیث ثقلین، حدیث شهر علم، و ... نیز قرار دارد.

جابر از جوانانی بود که در بیشتر غزوه‌ها و سَریّه‌ها حضور داشت. شمار غزوه‌هایی که جابر در آنها حضور داشت به اختلاف ذکر شده است. به گزارش خود او، از ۲۷ غزوه پیامبر(ص) در ۱۹ غزوه شرکت داشته است. جابر در برخی از سَریّه‌ها نیز حضور داشته و درباره آنها گزارش داده است.

جابر در غزوه بدر و غزوه احد غایب بود. عذر حضور نیافتن جابر در این دو غزوه، اطاعت از پدرش بود که او را سرپرست خانواده پرجمعیت خود کرده بود. البته در برخی گزارش‌ها، او را از بَدریّون دانسته‌اند و از خود او نقل شده که در غزوه بدر آب‌رسان بوده است

جابر را از اصحاب پنج امام از امام علی تا امام باقر، دانسته‌اند. او در زمان حکومت امام علی (ع) از آن حضرت حمایت کرد و پس از واقعه عاشورا، نخستین زائر امام حسین (ع) بود که در روز اربعین به کربلا رسید و آن امام را زیارت کرد. همچنین بنابر روایات، او سلام پیامبر(ص) را به امام باقر(ع) رساند.


8. ابوهریره

در کتاب‌های علم رجال شیعه، از این صحابه یمنی پیامبر، با نام عبدالله ابوهریرة یاد می‌کنند. شیعیان معتقدند که ابوهریره روایات بسیاری را جعل کرده و به پیامبر نسبت داده است. شیخ صدوق روایتی را نقل می‌کند که سه نفر به پیامبر بسیار دورغ نسبت می‌دادند که یکی از آنها ابوهریره بود. وی یکی از شاهدان غدیر بوده است.

اصبغ بن نباته می‌گوید بر معاویه وارد شدم، ابوهریره نیز در آنجا حضور داشت، پس از گفت‌وگویی، از ابوهریره پرسیدم، ای صحابی رسول خدا ؛ تو را به خدایی که جز او نیست، و به حق پیامبر علیه السلام قسم می‌دهم که به من بگو آیا در غدیر خم حاضر بودی؟ پاسخ داد: آری

گفتم : آیا شنیدی که در مورد علی چه فرمود ؟

گفت: از او شنیدم که فرمود: هرکس که من مولای اویم، پس علی مولای اوست؛ خدایا هرکسی را که او را دوست می دارد، دوست بدار و هرکس که او را دشمن می دارد دشمن بدار و یاری نما هرکس او را یاری نمود و خوار بنما هرکس را که او را خوار نماید.

به او گفتم : بنا بر این تو دشمن او را یاری کردی و با یار او دشمنی نمودی!

پس ابو هریره آهی از ته دل کشید و گفت : إنا لله و إنا الیه راجعون!


9. عبدالله بن عمر

عبد الله بن عمر پیش از رسیدن به سن تکلیف، مسلمان شد و پیامبر اسلام(ص) به جهت سن کم به وی اجازه حضور در جنگ «بدر» و «احد» نداد. جنگ خندق اولین حضور عبدالله در غزوات پیامبر بود. وی باوجود اینکه یکی از شاهدان عینی ماجرای غدیر بود، بعد از مرگ عثمان، عبدالله با امام علی(ع) بیعت نکرد و بیعت با علی را فتنه نامید. با این حال، در صف مخالفان ایشان نیز نبود. عبدالله بن عمر در هیچ کدام از جنگ‌های علی(ع) شرکت نکرد و هنگام پیری از این مسأله ابراز پشیمانی می‌کرد.او می‌گفت: "از چیزی در زندگی نادم نیستم؛ مگر ترک همراهی با علی(ع) در فتنه‌ها. او ابراز می‌کرد که حق با علی(ع) بوده است"

عبدالله را می‌توان شخصیتی غیر سیاسی دانست که بیشتر به دنبال عبادت­های فردی بود و البته دوری او از سیاست شاید به دلیل آن بود که او توان و زیرکی لازم را در این زمینه در خود نمی‌دید. او عاقبت به دستور حجاج در سال 74 هجری در مراسم حج کشته شد.


10. ابوموسی اشعری

عبدالله بن قیس (د۵۲ق/۶۷۲م) مشهور به ابوموسی اشعری صحابی پیامبر(ص) بود. ابوموسی اشعری در سال‌های آغازین اسلام از یمن به مکه آمد و مسلمان شد.

ابوموسی که از شاهدان واقعه غدیر بود، پس از برکناری از حاکمیت بصره برای زندگی به کوفه رفت و در سال‌های پایانی خلافت عثمان به حاکم کوفه شد. در آغاز حکومت علی علیه السلام نیز بر این سمت باقی بود. امام به او دستور داد مردم کوفه را برای رویارویی با سپاه ناکثین ( در جنگ جمل ) بسیج کند، اما ابوموسی به این بهانه که این کار فتنه‌انگیزی است از اطاعت امام خودداری کرد.

حضرت علی علیه السلام نیز او را که فردی ساده‌لوح بود، از حکومت کوفه عزل کرد. از آن پس، ابوموسی از امام دلخور بود. وی عبدالله بن عمر را شایسته خلافت می دانست و بر علی علیه السلام مقدم می‌داشت.

در ماجرای حکمیت در جنگ صفین با اصرار گروهی از یاران فریب‌خورده‌ی حضرت علی علیه السلام، نماینده سپاه امام شد و با نیرنگ عمرو عاص، علی علیه السلام را از حکومت خلع کرد.

از این رو ابوموسی در جریان حکمیت خیانت بزرگی در حق امام علی علیه السلام و دیگر یاران آن امام کرد.


11. ابو ایوب انصاری

ابو ایّوب خالد بن زید انصاری در سال 12 بعثت در پیمان دوم عقبه حضور یافت و با رسول خدا بیعت نمود.

پیامبر اسلام پس از هجرت به مدینه، تا زمان اتمام ساختمان مسجد و خانه‌ کنارش، در خانه او اقامت کرد.

رسول خدا در مراسم اخوت اسلامی، بین او و مصعب بن عمیر ، پیمان برادری استوار ساخت. ابوایوب در تمام غزوه‌های رسول خدا حضور داشت. او در نبرد خیبر نگهبان خیمه رسول خدا بود و پیامبر در حقش دعا فرموده بود.

ابو ایوب انصاری از جمله صحابه بزرگ رسول خدا بود که پس از رحلت پیامبر به دفاع از حق امامت امام علی علیه السلام پرداخت.

او پس از ماجرای سقیفه بنی ساعده و موضع‌گیری حضرت علی علیه السلام در برابر حکم این سقیف، از زمره دوازده تن مبارز سیاسی مدینه بود که در آن فضای رعب و وحشت، به مخالفت با حکومت پرداخت، در مسجد النبی مدینه در مقابل خلیفه سخن گفت و واقعه غدیر خم را که خود در آن حضور داشت را یاد آور شد.

ابوایوب امامت جماعت مسجد النبی مدینه را عهده دار بود و پس از قتل عثمان از نخستین کسانی بود که با امام علی علیه السلام بیعت کرد.


12. ابو عبیده جراح

ابوعبیده در قبیله بنی حارث در مکّه ولادت یافت. در سال ۶۱۱ میلادی، ابوعبیده به توصیه ابوبکر اسلام آورد. او نخستین مرد از طایفه بنی حارث بود که اسلام آورد. اسلام آوردن او باعث شد که تحت شکنجه قریش قرار بگیرد. به دستور پیامبر، ابوعبیده به حبشه هجرت کرد. او در جنگ‌های بدر، احد و برخی دیگر از غزوات و سرایا حضور داشت. ابوعبیده در جنگ بدر، علیه سپاه پدرش عبدالله بن جرّاح می‌جنگید. در این جنگ، عبدالله بن جرّاح راه را بر پسرش بست و آن دو به جنگ پرداختند. سرانجام، عبدالله بن جرّاح به دست ابوعبیده کشته شد. مشهور است که بعد از این اتفاق آیه‌ای در حق او بر پیامبر(ص) نازل شد.

بر اساس روایاتی، او به همراه عمر در رساندن ابوبکر به خلافت نقش داشته است. ابوعبیده نقش عمده‌ای در بیعت گرفتن از مخالفان حکومت ابوبکر و به ویژه حضرت علی(ع) بر عهده گرفت. او در فتوحات دوره خلفا، نقش مهمی ایفا کرد و در سال ۱۷ یا ۱۸ق، بر اثر شیوع طاعون در شام، درگذشت.


13. اسامه بن زید

اسامة بن زید از صحابه پیامبر(ص) که در بعضی از غزوات و سریه ها حضور داشت.

پدرش زید بن حارثه، آزاد شدۀ رسول خدا(ص) و از نخستین مسلمانان بود و به همین سبب زید و فرزندش اسامه را از موالی پیامبر(ص) می‌خوانده‌اند. پیامبر(ص) در اواخر عمر خویش، اسامه را که در آغاز سنین جوانی بود، به فرماندهی لشکری برای حرکت به سوی شام و مقابله با رومیان منصوب کرد که برخی از بزرگان صحابه همچون ابوبکر و عمر بن خطاب تحت فرمان وی بودند.

اسامه با وجودی که در واقعه غدیر خم حضور داشت، حتی زمانی که حضرت علی(ع) خلیفه شد اسامه جزو چند تن از صحابه چون سعد بن ابی وقاص، عبدالله بن عمر، محمد بن مسلمه و دیگران بود که از بیعت با امام سرباز زدند. و امام علی(ع) در خطبه‌ای از این تخلف وی به تلخی یاد کرد. اگر چه عمار بن یاسر اصرار بر بیعت گرفتن از آنان داشت ولی امام ایشان را به حال خود رها کرد.


14. انس بن مالک

«أنس بن مالک‏ بن النضر بن ضمضم» ملقّب به «ابو حمزه»، در مدینه به دنیا آمد و جزو انصار و صحابه پیامبر حساب می شود که در سنین کودکی به پیامبر (ص) پیوست و او را در جنگ های بسیاری از جمله جنگ بدر همراهی کرد. او خادم رسول الله بود و به این امر افتخار می کرد.

در احادیث آمده که امام علی (ع) در میان جمعیتی در کوفه بودند و پرسیدند کدام یک از شما قول پیامبر (ص) را که فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» را شنیده اید؟ دوازده نفر از میان جمعیت بلند شده و شهادت دادند که این را از پیامبر شنیده اند، اما انس بن مالک که در میان جمعیت حاضر بود بلند نشد. امام به انس فرمود ای انس چه چیزی باعث شده که شهادت ندهی با این که در آن جا حاضر بودی؟ اما انس با اینکه کمتر از پنجاه سال عمر داشت گفت: ای امیر المومنین سن من زیاد شده و فراموش کرده‌ام.


15. اشعث بن قیس کندی

اَشْعَث‌ِ بْن‌ِ قَیس‌ِ كِنْدی‌،‌ بزرگ‌ قبیلة پر نفوذ كنده‌ بود. در سال دهم هجرت كه همه‏ قبایل و طوایف عرب، دین اسلام را پذیرفتند، طایفه‏ كِنده هم كه طایفه اشعث بن قیس است، اسلام آورد.

پدر اشعث ، قیس ، جدّ اولش معدیكرب ، جدّ دومش معاویة بن جبله و كنیه‏اش ابومحمد است. اشعث در زمان امیرالمومنین علی (ع) همچون عبدالله بن ابّی در عهد رسول خدا، سر کرده منافقان بود و پیوسته به آزار و تمسخر امام می‌پرداخت.

برخى از فرزندان او نیز در مسائل سیاسى زمان خود نقش آفریدند؛ جَعْدَه دختر او همسر خود ، امام حسن(ع) را با زهر به شهادت رساند .

محمدبن‌اشعث پس از صلح امام حسن(ع)، حُجربن عَدِىّ را دستگیر و به زیادبن ابیه تحویل‌داد و پس از قیام امام حسین(ع) و پیش از حادثه كربلا ، مسلم‌بن‌عقیل را نیز دستگیر و به عبیدالله‌بن‌زیاد تحویل داد و در كربلا با برادرش قَیْس‌بن‌اشعث در میان فرماندهان عمر سعد بود.

امام صادق می‌فرمایند: اشعث خود در خون امیرالمؤمنین دست داشت و دخترش جعده امام حسن را مسموم کرد و پسرش محمد در خون امام حسین شرکت داشت.


16. خالد بن ولید

خالد بن ولید که یکی از اشراف قریش در جاهلیت محسوب می‌شد، یکی از فرماندهان مشرکان در جنگ احد و از عوامل شکست سپاه اسلام در آن جنگ بود.

او پس از صلح حدیبیه به جمع مسلمانان پیوست و در غزوه فتح مکه و حنین شرکت کرد.

خالد بن ولید در زمان پیامبر نزد قبیله جذیمه رفت تا آنان را به اسلام دعوت کند، ولی از آنجایی که بین قبیله جذیمه و قبیله خالد بن ولید (بنی مخزوم) دشمنی بود، کینه دیرینه قبیلگی، خالد را بر آن داشت که علی رغم مسلمان‌شدن جذیمیان، نسبت به آنان بدبین باشد و به آنها حمله کند. وی عده ای از مردم مسلمان جذیمه را کشت و اموالشان را به غارت برد. این موضوع باعث شد تا پیامبر در مورد او فرمود:«خداوندا من از رفتار خالد بیزارم.» و آنگاه علی بن ابی طالب را جهت دلجویی و پرداخت دیه به کشتگان آن حادثه به میان قبیله جذیمه اعزام نمود.

پس از رحلت رسول خدا، خالد بن ولید بااینکه خود از شاهدان عینی روز غدیر بود، به حمایت از گردانندگان سقیفه بنی ساعده برخاست. طبق روایاتی در منابع متعدد شیعی، وی در برخی اقدامات مخفیانه بر ضد امام علی(ع) عضویت داشت.


17. عدی بن حاتم

بوطریف عدی بن حاتم طائی فرزند حاتم طائی سخاوتمند معروف عرب، در حدود سال فیل به دنیا آمد. در عصر جاهلی رئیس قبیله طى بود و از کیش نصاری تبعیت می‌کرد.

در سال نهم هجرت، سپاه اسلام به فرماندهی امام علی علیه السلام بت‌خانه‌ فلس طی را ویران و آن سامان را از لوث شرک و دوگانه‌پرستی پاک ساخت. در آن صحنه بود که عدی رئیس قوم طی به شام گریخت و خواهرش سفانه به اسارت درآمد. پس از آنکه پیامبر خواهر عدی را همراه با مقداری پول نزد قبیله خود بازگرداند، عدی به مدینه آمد و اسلام آورد.

عدی پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با خلیفه‌ اول و دوم بیعت کرد و با آنان به مدارا و نرمش رفتار کرد و حتی در جنگ‌های رده زمان ابوبکر شرکت کرد و به دفاع از خلفا شمشیر زد. تا این که در عصر خلافت عثمان به جمع مبارزان اسلامی علیه عثمان پیوست و از سوی خلیفه به شام تبعید شد.

پس از قتل عثمان و تصدی خلافت از سوی امام علی علیه السلام، عدی از جمله‌ گروندگان و بیعت‌کنندگان با آن حضرت بود.


18. عبدالله بن جعفر بن ابی طالب

عبدالله بن جعفر بن ابی‌طالب، از صحابه پیامبر اکرم (ص)، یاران امام علی (ع) و امام حسن(ع) و همسر زینب کبری (س).

او نخستین مولود مسلمانان در حبشه بود که در کودکی با پیامبر (ص) بیعت نمود، و پس از آن حضرت، در حمایت از علی (ع) در جنگ‌های جمل و صفّین شرکت کرد.

وی تا زمان صلح امام حسن (ع) با معاویه، با امام همراه بود و در دوره حکومت معاویه و یزید هرچند عطایای آنها را می‌پذیرفت اما دو تن از فرزندانش به نام‌های عون و محمّد در روز عاشورا توسط سپاه یزید به شهادت رسیدند و نام برخی دیگر از فرزندانش در میان شهدای حره به چشم می‌خورد.

او پس از مرگ یزید، با عبداللّه‌ بن زبیر بیعت كرد و در دربار عبدالملک بن مروان نیز آمد و شد داشت ولی به جهت جفایی که عبدالملک در حق او کرد به تنگدستی گرفتار شد.

وی بسیار بخشنده بود به گونه‌ای که او را بحرالجود لقب داده و در زمرۀ چهار بخشنده هاشمی ذكر كرده‌اند.


19. مقداد بن اسود کندی

مقداد بن اسود کندی سیزدهمین نفری است که مسلمان شد از این رو جزء سابقین در اسلام است و همچنین جزء هفت نفری است که نخستین بار اسلام خود را اظهار نمودند، او دو دفعه هجرت نمود و معروف به (هاجر الهجرتین) است، یکبار بر اساس دستور پیامبر(ص) همراه عدّه ای از مسلمانان به حبشه هجرت کرد و مرتبه دوم به مدینه هجرت نموده است.

مقداد در جنگ های متعدد در زمان پیامبر(ص) شرکت داشته و در جنگ احد نیز جزء معدود افرادی است که تا پای جان به دفاع از پیامبر (ص) پرداخته است.

مقداد از جمله مردانی بود که توانمندی های او همواره در موقعیت های دشوار، یکی پس از دیگری آشکار می شد. جنگ بدر یکی از صحنه های مهمی است که در شناساندن شجاعت و اخلاص مقداد مؤثر بود. وی افزون بر سخنرانی حماسی و مهمش با هدف تشویق مسلمانان برای رویارویی با کفار، وقتی به میدان کارزار وارد شد، از هر سوی دشمن را در تنگنا قرار داد. او نخستین سواره ای بود که در راه خدا با دشمنان اسلام جنگید؛ به گونه ای که امیرمؤمنان، علی(ع) می فرماید: «در جنگ بدر، تنها اسب سوار مسلمانان، مقداد بود»

بنابر روایت های اهل بیت(ع)، برخی از آیه های قرآن کریم، در شأن و منزلت برخی اصحاب رسول خدا(ص) و از آن جمله، مقداد نازل شده است. از جمله، این آیه:وَالسَّابِقُونَ الأوَّلُونَ مِنَ المُهَاجِرِینَ وَالأنصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُم بِإِحسَانٍ رَضِیَ اللهُ عَنهُم وَرَضُوا عَنهُ

که امام صادق(ع) در تفسیر این آیه می فرماید: «این افراد، برجستگانی چون سلمان، مقداد، ابوذر و عمار بودند؛ آنانی که به ولایت امیرمؤمنان، علی(ع) ایمان آوردند و بر این ولایت، صادق و ثابت ماندند»


20. عمرو بن عاص

عمرو عاص از قبیله بنی سهم قریش بود و یکی از دشمنان سرسخت رسول خدا در مکه به شمار می‌رفت. برای آزار پیامبر هفتاد بیت شعر سروده بود و کودکان مکه هنگامی که رسول خدا را می دیدند آن شعرها را با صدای بلند می خواندند و موجب ناراحتی و آزار پیامبر می شدند. از این رو رسول خدا چنین دعا فرمود:«خداوندا! عمرو مرا هجو کرده، ولی من شاعر نیستم و شاعری زیبنده من نیست تا پاسخش را به شعر بگویم. پس او را در برابر هر یک از حروف شعرش هزار بار لعنت کن.»

هنگامی که نخستین گروه از مسلمانان برای گریز از آزار مشرکان، به حبشه هجرت کردند، بزرگان قریش عمروعاص را به سرپرستی گروهی به حبشه فرستادند تا از نجاشی بخواهد مسلمانان را تسلیم کند؛ ولی نجاشی نپذیرفت و عمرو عاص و همراهانش دست خالی بازگشتند.

عمرو عاص از کسانی بود که در مسجدالحرام، شکمبه شتری را بر سر رسول خدا انداختند. وی سرانجام اندکی پیش از فتح مکه در سال هشتم هجری مسلمان شد و به این شرط که بدی‌های گذشته‌اش بخشوده شود با رسول خدا بیعت کرد.

عمرو بن عاص به حیله گری و مکاری معروف بود و در زمان خلافت امیر المؤمنین(ع) به عنوان بازوی قوی معاویه جنگ صفین را علیه امام علی (ع) به راه انداخت و با همان حیله گری در طول جنگ مسلمانان زیادی را فریب داد و در جریان حکمیت با فریب ابوموسی اشعری ساده لوح، خدمت بزرگی به معاویه کرد.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار