مهدی هاشمی در جدیدترین پست فیسبوکی خود نوشت: «بعد از تسلیت حادثه شهادت تعداد زیادی از هموطنان در مکه باید بگویم برای خانواده ما که از سالها پیش یعنی قبل از انقلاب زندان اوین را دیدهاند شاید توصیف حاضر خواندنی نباشد اما دوستان فیسبوکی احتمالا میخواهند بدانند شرایط این روزهای من در زندان چگونه است.
به گزارش شهدای ایران، مهدی هاشمی در جدیدترین پست فیسبوکی خود نوشت: «بعد از تسلیت حادثه شهادت تعداد زیادی از هموطنان در مکه باید بگویم برای خانواده ما که از سالها پیش یعنی قبل از انقلاب زندان اوین را دیدهاند شاید توصیف حاضر خواندنی نباشد اما دوستان فیسبوکی احتمالا میخواهند بدانند شرایط این روزهای من در زندان چگونه است.
اوین دارای چند سالن نگهداری زندانیان به نام اندرزگاه است که مهمترین آنها شمارههای ۷ و ۸ هستند. اولی حدود ۱۴۰۰ زندانی دارد و دومی نزدیک به ۴۰۰ نفر. بند معروف ۳۵۰ هم که سابق بر این محل نگهداری زندانیان سیاسی بود، تعطیل شده و زندانیان آن بین اندرزگاههای ۷ و ۸ تقسیم شدهاند.
اندرزگاهی که من در آن روز و شب میگذرانم شماره ۷ است که ۱۲ سالن مجزا در سه طبقه دارد و زندانیان به صورت گروهی در هر کدام از این سالنها ایام حبس خود را تحمل میکنند اما سالن ۱۱ یعنی آنجایی که هستم در زیرزمین اندرزگاه قرار گرفته که فاقد پنجره و نور است. اینجا میگویند تبعیدگاه اندرزگاه ۷ همین سالن ۱۱ است و ناگفته نماند سالن ۶ را هتل میگویند که از ما بهتران آنجا حضور دارند.
در سالن ۱۱ که انشاءالله سر و کارتان نیفتد به جز همبندیها با انواع جانورها و حشرات موذی در ارتباط هستیم که سوسک و مارمولک از جمله خوبان به شمار میروند. ساس هم میهمان همیشگی بدن زندانیان سالن ۱۱ است و تقریبا همه جای بدنم را این موجود نیش زده است.
نزدیک به ۳۰ نفر همبندیهایم که اسامی آنها را محفوظ دارم، انسانهای شریفی هستند که با کارگری یا خدمات فنی و زحمت روزگار میگذراندند اما الطاف دولت سابق دامنگیرشان شده و با چکهای برگشتی چند میلیونی به دلیل گرانی ارز و تورم یا مهریه روانه زندان شدهاند. در حال تلاش هستم تا با جمعآوری پول از خارج زندان، زمینه آزادی این گرفتارشدگان هر چه سریعتر فراهم شود.»
*پارسینه
اوین دارای چند سالن نگهداری زندانیان به نام اندرزگاه است که مهمترین آنها شمارههای ۷ و ۸ هستند. اولی حدود ۱۴۰۰ زندانی دارد و دومی نزدیک به ۴۰۰ نفر. بند معروف ۳۵۰ هم که سابق بر این محل نگهداری زندانیان سیاسی بود، تعطیل شده و زندانیان آن بین اندرزگاههای ۷ و ۸ تقسیم شدهاند.
اندرزگاهی که من در آن روز و شب میگذرانم شماره ۷ است که ۱۲ سالن مجزا در سه طبقه دارد و زندانیان به صورت گروهی در هر کدام از این سالنها ایام حبس خود را تحمل میکنند اما سالن ۱۱ یعنی آنجایی که هستم در زیرزمین اندرزگاه قرار گرفته که فاقد پنجره و نور است. اینجا میگویند تبعیدگاه اندرزگاه ۷ همین سالن ۱۱ است و ناگفته نماند سالن ۶ را هتل میگویند که از ما بهتران آنجا حضور دارند.
در سالن ۱۱ که انشاءالله سر و کارتان نیفتد به جز همبندیها با انواع جانورها و حشرات موذی در ارتباط هستیم که سوسک و مارمولک از جمله خوبان به شمار میروند. ساس هم میهمان همیشگی بدن زندانیان سالن ۱۱ است و تقریبا همه جای بدنم را این موجود نیش زده است.
نزدیک به ۳۰ نفر همبندیهایم که اسامی آنها را محفوظ دارم، انسانهای شریفی هستند که با کارگری یا خدمات فنی و زحمت روزگار میگذراندند اما الطاف دولت سابق دامنگیرشان شده و با چکهای برگشتی چند میلیونی به دلیل گرانی ارز و تورم یا مهریه روانه زندان شدهاند. در حال تلاش هستم تا با جمعآوری پول از خارج زندان، زمینه آزادی این گرفتارشدگان هر چه سریعتر فراهم شود.»
*پارسینه