آیتالله جوادیآملی در پیامی به حجاج بیتالله الحرام گفت: حج فرصت مغتنمی برای خودسازی معنوی است و حاجیان در این سفر معنوی باید یک تعامل متقابلی با خداوند داشته باشند.
شهدای ایران: آیتالله جوادیآملی در پیامی به حجاج بیتالله الحرام گفت: حج فرصت مغتنمی برای خودسازی معنوی است و حاجیان در این سفر معنوی باید یک تعامل متقابلی با خداوند داشته باشند.
در پیام این مرجع تقلید آمده است:
«وظیفه همه بویژه عالمان و روحانیون، بالاخص مسئولان بعثه این است که بکوشند تعامل متقابل عبد و مولا را در مساله حج و عمره پیاده کنند. ما باید در این سمت و سو حرکت کنیم، با خدا معامله کنیم و تعامل متقابل «ضِیف» و «میزبان» را داشته باشیم.
سلام الهی بر بانیان کعبه که بنیانگذاران قبله و مَطاف مسلمانان جهانیان هستند. سلام الهی بر منادیان توحید که از کنار این کعبه جهان بشریت را به وحدانیت و احدیت خدای سبحان دعوت کردند. سلام الهی بر همه کسانی که ندای ابراهیمی و ندای نبوی علوی حسنی و حسینی(علیهم اسلام) را پاسخ دادند و به زیارت این «بیت عَتیق» شتافتند و سعی کردند آن را قبله رسمی و مَطاف جهانی بدانند.
رسالتی که به عهده حاجیان و معتمران است که انشاءالله با حج مقبول، عمره مقبول، زیارت مقبول و دعای مستجاب برگردند تحکیم پیوند بین آنها و خلیل خداست.
وجود مبارک ابراهیم این بِنا را به دستور خدا ساخت تا وحدانیت و احدیت خدای سبحان را تثبیت کند، اولا، منادی این ندای وحدت باشد، ثانیا، مهمانان را که «ضیوف الرَّحمان» هستند به این سرزمین دعوت کند، ثالثا، تا جهان اسلام از شرک و امثال آن نجات پیدا کند.
وقتی ذات اقدس الهی به ابراهیم خلیل(س) دستور ساختن مطاف و قبله را داد، فرمود کسانی که به این سرزمین میآیند مهمانان من هستند، اینها «ضیوف الرَّحمان» میباشند. گرچه رحمت الهی گسترده است (وَسِعَتْ کُلَّ شَیءٍ)، لکن در سرزمین وحی این رحمت موج میزند، چون (فیهِ آیاتٌ بَیناتٌ مَقامُ إِبْراهیمَ). وقتی «ضیوف الرَّحمان» شدند و «الله» میزبان اینها شد، اینها باید چیزی به همراه نیاورند؛ زیرا «وَ حَمْلُ الزّادِ اَقْبَحُ کُلِّ شَیءٍ *** اِذَا کَانَ الْوُفُودُ عَلَی الْکَریمِ»، باید از کالای رحمانیت و رحیمیت الهی استفاده کنند و آن کالا که رزق کریم است، همان توحید است.
مهمانان اصلی این مَطاف و این قبله، «رِجال» و «ضامِر»نشینها هستند. گرچه هر کسی بیاید این در به روی او باز است، اما مهمانان اصلی این مَطاف و این قبله پیادهها و کسانیاند که دارای مَرکَب و مَرکوب ضعیف و لاغرند (یأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ)؛ مهمانان اصلی کسانی هستند که پیاده به مکه میآیند و مهمانان اصلی کسانی هستند که روی مَرکبهای لاغر و ضعیف از انتهای درّهها و منطقههای گودنشین حرکت میکنند! گرچه هر کس بیاید؛ چه توانگر و چه تهیدست، این دَر به روی او باز است، ولی مهمانان کسانی هستند که واجد این دو شرط باشند: یا اهل این دو شرط باشند یا طبق این دو شرط فکر کنند یا کسانی باشند که پیاده میآیند یا سوار مرکبهای ضعیف و لاغر میشوند، یا اگر توانگر هستند، به وصف پیادهها و مَرکوبِ ضعیف نشین بیایند: (وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ). درست است که در آیه دیگر فرمود: (لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیهِ سَبیلاً)، گرچه اغنیا و توانگران که مستطیع میباشند بر آنها واجب است، امّا «مُکلَّف» حساب دیگری داد و «ضِیف» حساب دیگر؛ «مُنادا» و «مُخاطب» حساب دیگری دارند و مکلّف حساب دیگر.
این سرزمین سرزمینِ وحی است و در سرزمین وحی سفره وحی و نبوّت و رسالت و ولایت و امامت گسترده است، مهمانان این سرزمین غذای وحدانیت و احدیت، از یک سو، بهره وری از وحی، نبوّت، رسالت، خلافت و امامت از سوی دیگر را میچشند و بهره وری دارند، اگر کسی اهل «رِجال» و «ضامِر» نبود، باید به این وصف بیاید، چون «در کوی او شکسته دلی میخرند و بس». سرّ اینکه خدای سبحان از این گروه دعوت کرده، برای آن است که میخواهد دعوت میهمانان خود را هم پاسخ بدهد؛ یک تعامل و تقابلی بین این دعوتهاست.
درست است که هر کس به سرزمین مکّه و وحی بار یابد جزء مهمانان خداست، اما مهمان دو قسم است: یک مهمان است که خدا با او تعامل و تقابل دارد؛ هم او را به مهمانی میپذیرد هم مهمانی او را میپذیرد و برخیها مهمانانی هستند که تعامل و تقابل دوجانبه بین آنها یعنی بین آنها و خدا نیست. ذات اقدس الهی فرمود: چه به خلیل خود و چه به حبیب خود(علیهما آلاف التحیة و الثناء) (وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ)، چرا اینها را دعوت بکن؟ برای اینکه اینها مهمانان ویژه من هستند، یک، میزبانان مخصوص من هستند، دو، من مهمان اینها خواهم بود و این یک تقابل است! اگر گفته شد حاجی و معتمر «ضِیف الرَّحمان» است، ذات اقدس الهی فرمود: «أَنَا عِنْدَ الْمُنْکَسِرَةِ قُلُوبُهُم». آن انسان دل شکستهای که «رجالاً» آمده، (وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ) آمده، آن انسان تهیدست دلشکسته، میزبان من است و من مهمانی او را میپذیرم.
بنابراین حاجی و معتمر اگر در کِسوت «رِجال» آمده است اگر به کِسوت (وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ) گرچه متمکّن هست به این حال آمده و در این حال بوده است که حالت ضعف و فقر خود را در نظر گرفته است، گفت بنده «مِسْکِینٍ مُسْتَکِینٍ مُسْتَجِیر» هستم، با این وصف آمده است، میتواند با خدا یک تعامل متقابلی باشد که هم مهمان خدا بشود و هم میزبان الهی، گرچه در هر دو حال مهمان خداست، زیرا این ضیافت را از ذات اقدس الهی گرفته است، «مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْک».
وجود مبارک ابراهیم خلیل که صریحا اعلام کرد و فرمود: (فَمَنْ تَبِعَنی فَإِنَّهُ مِنِّی)؛ این جزء ندای نبوّت عام است، ندای رسالت عام است، ندای خلافت عام است، ندای امامت عام است و اختصاصی به هیچ ملت و نحلهای ندارد. این بیان نورانی خداست که از زبان ابراهیم خلیل(سلام الله علیه) در سوره «ابراهیم» آمده است که فرمود: هر کس که راهی راه من شد، از من است؛ (فَمَنْ تَبِعَنی فَإِنَّهُ مِنِّی). همه ما فرزندان خلیل حقّی هستیم که در پایان سوره «حج» فرمود: (مِلَّةَ أَبیکُمْ) این منصوب به اغراست، (مِلَّةَ أَبیکُمْ إِبْراهیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمینَ مِنْ قَبْلُ)؛ او پدر ماست و صریحا اعلام کرد فرمود: (فَمَنْ تَبِعَنی فَإِنَّهُ مِنِّی)، بنابراین ما میتوانیم ابراهیمی باشیم و ابراهیمی فکر کنیم.
اگر کسی ابراهیمی شد، در فضای زیست خودش باید کعبه بسازد مسجد و مَعبد و مَطاف و قبله بسازد و خودش هم قبله و مَطاف و مَعبد شود، تا از دیدن او از سیره او از سنّت او و از سَریرت او عدّهای بهره عبادی ببرند، تا بشود پیرو خلیل حق و در تمام این کارها براساس وحدانیت و احدیت خدا بیندیشد، نه غیر آن که فرمود: (وَ إِذْ یرْفَعُ إِبْراهیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیتِ وَ إِسْماعیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا)، این (رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا) زمزمه زیرِ لب آن مهندس و این معمار بود، تمام این سنگها و ملاتها را که جابه جا میکردند، میگفتند: (رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا). ما هم در زندگی خود، مسجد و معبد درست کنیم که بشود مَطاف و قبله و مَعبد عامّه مسلمانها، آن هم با شعار (رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا)، چون پدر ما این کار را کرده است، ما هم میتوانیم طبق پیام ابراهیمی از اهلِ بیت خلیل حق شویم که اگر کسی اهلِ بیت خلیل حق شد، اهلِ بیت حبیب حق هم خواهد بود.
وجود مبارک ابراهیم که براساس (مِلَّةَ أَبیکُمْ إِبْراهیمَ) پدر ماست و همه ما را به مهمانی دعوت کرده است، با آن تَبر بتها را شکست و هرگونه شرک ظاهری و باطنی را درهم کوبید. حاجیان و معتمران در شرق و غرب عالم به پیروی از ابراهیم خلیل، باید به مبارزه با شرک در اشکال مختلف آن بپردازند.
بنابراین حجی که زائران و معتمران دارند، به لطف الهی حجی مقبول خواهد بود، لکن همان کسی که این مَطاف و این قبله و این مَعبد را بنا کرد، ذات اقدس الهی به او فرمود که صریحا اعلام بکن: (لَنْ ینالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لکِنْ ینالُهُ التَّقْوی مِنْکُمْ)؛ عمل ظاهر، آن قربانی، آن گوشت آن خون یا آن سنگ و مانند آن که «رمی جمره» میشود، اینها یک واجباتی است که بر همه ما لازم است تا انجام بدهیم، ما هم «سمعاً» و «طاعتاً» انجام داده و انجام میدهیم؛ اما اساس کار این است که فرمود روح این عبادت به خدا میرسد! روح عبادت اشتیاق به وحدانیت و احدیت اوست، اولا؛ احیای نبوّت و وحی و رسالت و امامت و خلافت و اهلِ بیتی بودن است، ثانیا، (فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً إِلاَّ کَبیراً لَهُمْ)، ثالثاً، تا جهان جهان مَهد و اَمن شود.
امیدواریم ذات اقدس الهی حج و عمره و زیارت همه زائران «بیت عَتیق» را به أحسن وجه بپذیرد و دعای همه حاجیان و معتمران و زائران را به أحسن وجه مستجاب فرماید.»
در پیام این مرجع تقلید آمده است:
«وظیفه همه بویژه عالمان و روحانیون، بالاخص مسئولان بعثه این است که بکوشند تعامل متقابل عبد و مولا را در مساله حج و عمره پیاده کنند. ما باید در این سمت و سو حرکت کنیم، با خدا معامله کنیم و تعامل متقابل «ضِیف» و «میزبان» را داشته باشیم.
سلام الهی بر بانیان کعبه که بنیانگذاران قبله و مَطاف مسلمانان جهانیان هستند. سلام الهی بر منادیان توحید که از کنار این کعبه جهان بشریت را به وحدانیت و احدیت خدای سبحان دعوت کردند. سلام الهی بر همه کسانی که ندای ابراهیمی و ندای نبوی علوی حسنی و حسینی(علیهم اسلام) را پاسخ دادند و به زیارت این «بیت عَتیق» شتافتند و سعی کردند آن را قبله رسمی و مَطاف جهانی بدانند.
رسالتی که به عهده حاجیان و معتمران است که انشاءالله با حج مقبول، عمره مقبول، زیارت مقبول و دعای مستجاب برگردند تحکیم پیوند بین آنها و خلیل خداست.
وجود مبارک ابراهیم این بِنا را به دستور خدا ساخت تا وحدانیت و احدیت خدای سبحان را تثبیت کند، اولا، منادی این ندای وحدت باشد، ثانیا، مهمانان را که «ضیوف الرَّحمان» هستند به این سرزمین دعوت کند، ثالثا، تا جهان اسلام از شرک و امثال آن نجات پیدا کند.
وقتی ذات اقدس الهی به ابراهیم خلیل(س) دستور ساختن مطاف و قبله را داد، فرمود کسانی که به این سرزمین میآیند مهمانان من هستند، اینها «ضیوف الرَّحمان» میباشند. گرچه رحمت الهی گسترده است (وَسِعَتْ کُلَّ شَیءٍ)، لکن در سرزمین وحی این رحمت موج میزند، چون (فیهِ آیاتٌ بَیناتٌ مَقامُ إِبْراهیمَ). وقتی «ضیوف الرَّحمان» شدند و «الله» میزبان اینها شد، اینها باید چیزی به همراه نیاورند؛ زیرا «وَ حَمْلُ الزّادِ اَقْبَحُ کُلِّ شَیءٍ *** اِذَا کَانَ الْوُفُودُ عَلَی الْکَریمِ»، باید از کالای رحمانیت و رحیمیت الهی استفاده کنند و آن کالا که رزق کریم است، همان توحید است.
مهمانان اصلی این مَطاف و این قبله، «رِجال» و «ضامِر»نشینها هستند. گرچه هر کسی بیاید این در به روی او باز است، اما مهمانان اصلی این مَطاف و این قبله پیادهها و کسانیاند که دارای مَرکَب و مَرکوب ضعیف و لاغرند (یأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ)؛ مهمانان اصلی کسانی هستند که پیاده به مکه میآیند و مهمانان اصلی کسانی هستند که روی مَرکبهای لاغر و ضعیف از انتهای درّهها و منطقههای گودنشین حرکت میکنند! گرچه هر کس بیاید؛ چه توانگر و چه تهیدست، این دَر به روی او باز است، ولی مهمانان کسانی هستند که واجد این دو شرط باشند: یا اهل این دو شرط باشند یا طبق این دو شرط فکر کنند یا کسانی باشند که پیاده میآیند یا سوار مرکبهای ضعیف و لاغر میشوند، یا اگر توانگر هستند، به وصف پیادهها و مَرکوبِ ضعیف نشین بیایند: (وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ). درست است که در آیه دیگر فرمود: (لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیهِ سَبیلاً)، گرچه اغنیا و توانگران که مستطیع میباشند بر آنها واجب است، امّا «مُکلَّف» حساب دیگری داد و «ضِیف» حساب دیگر؛ «مُنادا» و «مُخاطب» حساب دیگری دارند و مکلّف حساب دیگر.
این سرزمین سرزمینِ وحی است و در سرزمین وحی سفره وحی و نبوّت و رسالت و ولایت و امامت گسترده است، مهمانان این سرزمین غذای وحدانیت و احدیت، از یک سو، بهره وری از وحی، نبوّت، رسالت، خلافت و امامت از سوی دیگر را میچشند و بهره وری دارند، اگر کسی اهل «رِجال» و «ضامِر» نبود، باید به این وصف بیاید، چون «در کوی او شکسته دلی میخرند و بس». سرّ اینکه خدای سبحان از این گروه دعوت کرده، برای آن است که میخواهد دعوت میهمانان خود را هم پاسخ بدهد؛ یک تعامل و تقابلی بین این دعوتهاست.
درست است که هر کس به سرزمین مکّه و وحی بار یابد جزء مهمانان خداست، اما مهمان دو قسم است: یک مهمان است که خدا با او تعامل و تقابل دارد؛ هم او را به مهمانی میپذیرد هم مهمانی او را میپذیرد و برخیها مهمانانی هستند که تعامل و تقابل دوجانبه بین آنها یعنی بین آنها و خدا نیست. ذات اقدس الهی فرمود: چه به خلیل خود و چه به حبیب خود(علیهما آلاف التحیة و الثناء) (وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ)، چرا اینها را دعوت بکن؟ برای اینکه اینها مهمانان ویژه من هستند، یک، میزبانان مخصوص من هستند، دو، من مهمان اینها خواهم بود و این یک تقابل است! اگر گفته شد حاجی و معتمر «ضِیف الرَّحمان» است، ذات اقدس الهی فرمود: «أَنَا عِنْدَ الْمُنْکَسِرَةِ قُلُوبُهُم». آن انسان دل شکستهای که «رجالاً» آمده، (وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ) آمده، آن انسان تهیدست دلشکسته، میزبان من است و من مهمانی او را میپذیرم.
بنابراین حاجی و معتمر اگر در کِسوت «رِجال» آمده است اگر به کِسوت (وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ) گرچه متمکّن هست به این حال آمده و در این حال بوده است که حالت ضعف و فقر خود را در نظر گرفته است، گفت بنده «مِسْکِینٍ مُسْتَکِینٍ مُسْتَجِیر» هستم، با این وصف آمده است، میتواند با خدا یک تعامل متقابلی باشد که هم مهمان خدا بشود و هم میزبان الهی، گرچه در هر دو حال مهمان خداست، زیرا این ضیافت را از ذات اقدس الهی گرفته است، «مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْک».
وجود مبارک ابراهیم خلیل که صریحا اعلام کرد و فرمود: (فَمَنْ تَبِعَنی فَإِنَّهُ مِنِّی)؛ این جزء ندای نبوّت عام است، ندای رسالت عام است، ندای خلافت عام است، ندای امامت عام است و اختصاصی به هیچ ملت و نحلهای ندارد. این بیان نورانی خداست که از زبان ابراهیم خلیل(سلام الله علیه) در سوره «ابراهیم» آمده است که فرمود: هر کس که راهی راه من شد، از من است؛ (فَمَنْ تَبِعَنی فَإِنَّهُ مِنِّی). همه ما فرزندان خلیل حقّی هستیم که در پایان سوره «حج» فرمود: (مِلَّةَ أَبیکُمْ) این منصوب به اغراست، (مِلَّةَ أَبیکُمْ إِبْراهیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمینَ مِنْ قَبْلُ)؛ او پدر ماست و صریحا اعلام کرد فرمود: (فَمَنْ تَبِعَنی فَإِنَّهُ مِنِّی)، بنابراین ما میتوانیم ابراهیمی باشیم و ابراهیمی فکر کنیم.
اگر کسی ابراهیمی شد، در فضای زیست خودش باید کعبه بسازد مسجد و مَعبد و مَطاف و قبله بسازد و خودش هم قبله و مَطاف و مَعبد شود، تا از دیدن او از سیره او از سنّت او و از سَریرت او عدّهای بهره عبادی ببرند، تا بشود پیرو خلیل حق و در تمام این کارها براساس وحدانیت و احدیت خدا بیندیشد، نه غیر آن که فرمود: (وَ إِذْ یرْفَعُ إِبْراهیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیتِ وَ إِسْماعیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا)، این (رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا) زمزمه زیرِ لب آن مهندس و این معمار بود، تمام این سنگها و ملاتها را که جابه جا میکردند، میگفتند: (رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا). ما هم در زندگی خود، مسجد و معبد درست کنیم که بشود مَطاف و قبله و مَعبد عامّه مسلمانها، آن هم با شعار (رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا)، چون پدر ما این کار را کرده است، ما هم میتوانیم طبق پیام ابراهیمی از اهلِ بیت خلیل حق شویم که اگر کسی اهلِ بیت خلیل حق شد، اهلِ بیت حبیب حق هم خواهد بود.
وجود مبارک ابراهیم که براساس (مِلَّةَ أَبیکُمْ إِبْراهیمَ) پدر ماست و همه ما را به مهمانی دعوت کرده است، با آن تَبر بتها را شکست و هرگونه شرک ظاهری و باطنی را درهم کوبید. حاجیان و معتمران در شرق و غرب عالم به پیروی از ابراهیم خلیل، باید به مبارزه با شرک در اشکال مختلف آن بپردازند.
بنابراین حجی که زائران و معتمران دارند، به لطف الهی حجی مقبول خواهد بود، لکن همان کسی که این مَطاف و این قبله و این مَعبد را بنا کرد، ذات اقدس الهی به او فرمود که صریحا اعلام بکن: (لَنْ ینالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لکِنْ ینالُهُ التَّقْوی مِنْکُمْ)؛ عمل ظاهر، آن قربانی، آن گوشت آن خون یا آن سنگ و مانند آن که «رمی جمره» میشود، اینها یک واجباتی است که بر همه ما لازم است تا انجام بدهیم، ما هم «سمعاً» و «طاعتاً» انجام داده و انجام میدهیم؛ اما اساس کار این است که فرمود روح این عبادت به خدا میرسد! روح عبادت اشتیاق به وحدانیت و احدیت اوست، اولا؛ احیای نبوّت و وحی و رسالت و امامت و خلافت و اهلِ بیتی بودن است، ثانیا، (فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً إِلاَّ کَبیراً لَهُمْ)، ثالثاً، تا جهان جهان مَهد و اَمن شود.
امیدواریم ذات اقدس الهی حج و عمره و زیارت همه زائران «بیت عَتیق» را به أحسن وجه بپذیرد و دعای همه حاجیان و معتمران و زائران را به أحسن وجه مستجاب فرماید.»