آقای حسین مرعشی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، اخیرا به خبرگزاری ایلنا گفته است: «اگر کسی از تکرار دولتهای نهم و دهم، تنش نلرزد و متاثر نشود یک ایرانی باشرف نیست»! در این باره گفتنیها فراوان است، از جمله:
شهدای ایران:آقای حسین مرعشی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، اخیرا به خبرگزاری ایلنا گفته است: «اگر کسی از تکرار دولتهای نهم و دهم، تنش نلرزد و متاثر نشود یک ایرانی باشرف نیست»! در این باره گفتنیها فراوان است، از جمله:
1 . اگر همچون شهید مدرس، «سیاست را عین دیانت» بدانیم، لاجرم رعایت انصاف و عدالت در قضاوت نسبت به موافقان و مخالفان سیاسی نیز بخشیجداییناپذیر از آن به شمار میآيد. اما متاسفانه برخی مدعیان سیاستورزی، پایبندی به این آموزهها را مانعی در راه رسیدن به منافع جناحی میدانند و ازاین رو باکی ندارند تا در گفتار وکردار خویش، پا از جاده انصاف و ادب بیرون نهند. تردیدی نیست که حب و بغضهای جناحی، مانع مشاهده صحیح و در نتیجه قضاوت واقعبینانه میشود و لاجرم آدمی را به ورطه افراط و تفریط میکشاند.
۲ . اینگونه مواضع، از آقای مرعشی و جریان موردپسند ایشان، بیسابقه نیست. و از آن جمله است برخی قضاوتها درباره دولت سابق با چاشنی تعابیری چون «مرض هاری» و نظایر آن. اینگونه موضعگیریها از زوایای گوناگون قابل تحلیل است؛ اما میتوان ریشه برخی از آنها را در این سخن محمدباقر نوبخت -دبیر کل حزب اعتدال و توسعه- جستجو کرد که در برنامهای تلویزیونی گفته بود: «دل ما با کسی که سال ۸۴ پیروز شد اصلاً صاف نشد و هیچ وقت نتوانستیم او را به عنوان مظهر جمهوریت مردم فهیم و با فرهنگ و صادق جمهوری اسلامی ایران بدانیم»!
۳ . چشمبستن بر رویکردهای گاه فاجعهآمیز دولتها و جناحهای همسو با خود و در عین حال، بیشرف خواندن بخشی از جامعه به جرم متاثرنشدن از «تکرار احتمالی» دولت سابق، دور از انصاف و جوانمردی و دور از ادب است، همانگونه که نادیدهگرفتن خطاهای فراوان دولت پیشین و محصورماندن در حصارهای تنگ «شخصزدگی» نیز مغایر با آموزههای دینی و عقلانی است. قصور و تقصیرهای «فاحش» رئیسجمهور سابق قابل «انکار» نیست؛ اما تقدم منافع جناحی و نادیدهگرفتن خدمات دولت وقت نیز، دور از انصاف و تقوا است. تامل در رویکرد «برخی» مخالفان دولت پیشین نشان میدهد که نمیتوانند از دایره تنگ حبّ و بغضهای جناحی نسبت به رئیسجمهور و دولت سابق خارج شوند و از همین روست که اینگونه قضاوتهایشان، برای صاحبان اندیشه چندان معتنابه نیست. «فاقد شرافت» خواندن کسانی که از تکرار دولت سابق به خود نلرزند، در زمره جدیدترین این نوع قضاوتهای فاقد ارزش به شمار میآید. انتقاد سازنده از دولت سابق در عین پرهیز از دوقطبیسازی جامعه، بدیهیترین «وظیفه» همه آگاهان و صاحبان اندیشه در راستای دفاع از انقلاب است و این مهم، با بیشرف خواندن بخشی از جامعه محقق نمیشود. راستی مگر «ادب مرد به از دولت او» نبود؟! کسی که به راحتی بخشی از جامعه را به دلایل مبهم، فاقدشرف مینامد، مستحق دریافت چه نمرهای از درس ادب خواهد بود؟!
۴ . دولت، منحصر به شخص رئیسجمهور نیست؛ بنابراین، انتقادها از رئیسجمهور سابق و برخی نزدیکان مسالهدار وی، نباید موجب نادیدهگرفتن خدمات نیروهای متعهد و لایقی شود که برای خدمت به نظام و ملت سر از پا نمیشناختند.
رویکرد دولت سابق در چهارساله نخست چنان بود که رهبر فرزانه انقلاب بر «حمایت خاص» خود از آن تاکید کردند و البته در چهارسال دوم، به تدریج از صبغه ارزشی و انقلابی خویش فاصله گرفت و درگیر حواشی شد و به همان میزان، حمایت رهبری و پایگاه اجتماعی خود را از دست داد. بنابراین جای شگفتی است که برخی بر اساس نگاههای سیاستزده، حتی چهارساله نخست دولت سابق را نیز بههیچ وجه برنمیتابند!
به عبارتی، تامل در حمایتهای رهبری از «نقاط قوّت» دولت سابق درکنار هشدارهای معظمله به «نقاط ضعف» آن، نشان میدهد که برخی مخالفان، باید در ارزیابیهای خود در این باره تجدیدنظر کنند. رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار دولت دهم، تصریح کرده بودند که «بعضی حتی کارهای ملموس دولت را نیز انکار می کنند» و میتوان کسانی از جنس آقای مرعشی را مصداق بارز این «بعضی» دانست.
البته تاکید بر نقاط قوّت دولت پیشین، به معنای نادیدهگرفتن "تصمیمهای لجوجانه و دور از شأن" بخصوص در سالهای پایانی مسئولیت نیست؛ بلکه منظور، رعایت انصاف در قضاوتهایمان نسبت به اشخاص و دولتهاست تا به واسطه لجاجتهای سیاسی و شخصی در ورطه سیاهنماییهای آزاردهنده نیفتیم. تردیدی نیست که حوادثی همچون "خانهنشینی ۱۱روزه"، "یکشنبه کذایی مجلس"، "دلدادگی آنچنانی به برخی نزدیکان" به بهای طرد نیروهای خدوم و کارآمد علیرغم توصیه صریح رهبری، و اقداماتی از این دست، در زمره نقاط ضعف دولت پیشین است و هرگونه تلاش برای انکار و توجیه آنها مصداق «آب در هاون کوبیدن» است.
۵ . آقای مرعشی در حالی بدون هیچ قید و تخصیصی، مدافعان دولت سابق را دور از شرافت مینامد که کارنامه دولتهای مورد علاقه وی نیز سرشار از نقاط ضعف فراوان و گاه به مراتب فاحشتر بوده؛ اما چنین تعابیری درباره آنها و حامیانشان به کار نبرده است.
کاش جناب مرعشی قبل از شاخصگذاری برای «شرافت» مردم، فارغ از تعلقات جناحی در این واقعیتها تامل میکردند که بیشترین گلایههای رهبری درباره تشدید شکاف طبقاتی، افزایش فشارها برمحرومان، رواج روحیه اشرافیگری و تجملپرستی در بین مدیران، کمرنگ شدن ارزشهای انقلاب، و نظایر آن مربوط به چه دوران و در زمان مسئولیت چه دولتهایی بوده است! راستی! کدام حزب سیاسی براین باور بود که برای رسیدن به توسعه، باید عدهای زیر چرخهای توسعه له شوند؟! «استات اویل»، «کرسنت»، «پتروپارس» و سوءاستفادههای کلان در خصوصیسازیها و ... در کدام دولتها رخ داده بود؟! پدیده آقازادگی در کدام دوران، شدت یافته بود؟! فراموش نمیکنیم رویکرد دولت سازندگی، بعضا چنان با خواست مردم نامتجانس بود که در سال ۷۲، رئیسجمهور وقت علیرغم برخورداری از شهرت، امکانات و حمایت قاطبه گروههای سیاسی، میلیونها رای خود را در برابر انتقادهای مستند احمد توکلی از دست داد.
راستی آقای مرعشی! «شرف» و «شرافت» در قاموس شما و حزب کارگزاران یعنی چه؟! بین شرافت ادعایی و پروندههایی چون استات اویل، کرسنت، پتروپارس، افشای اطلاعات هستهای، ادعای تقلب و به آشوبکشیدن کشور در سال ۸۸، گرادادن به دشمنان برای تشدید تحریمها و نظایر اینها، چه رابطهای وجود دارد؟!
*مرتضی رضائیان
1 . اگر همچون شهید مدرس، «سیاست را عین دیانت» بدانیم، لاجرم رعایت انصاف و عدالت در قضاوت نسبت به موافقان و مخالفان سیاسی نیز بخشیجداییناپذیر از آن به شمار میآيد. اما متاسفانه برخی مدعیان سیاستورزی، پایبندی به این آموزهها را مانعی در راه رسیدن به منافع جناحی میدانند و ازاین رو باکی ندارند تا در گفتار وکردار خویش، پا از جاده انصاف و ادب بیرون نهند. تردیدی نیست که حب و بغضهای جناحی، مانع مشاهده صحیح و در نتیجه قضاوت واقعبینانه میشود و لاجرم آدمی را به ورطه افراط و تفریط میکشاند.
۲ . اینگونه مواضع، از آقای مرعشی و جریان موردپسند ایشان، بیسابقه نیست. و از آن جمله است برخی قضاوتها درباره دولت سابق با چاشنی تعابیری چون «مرض هاری» و نظایر آن. اینگونه موضعگیریها از زوایای گوناگون قابل تحلیل است؛ اما میتوان ریشه برخی از آنها را در این سخن محمدباقر نوبخت -دبیر کل حزب اعتدال و توسعه- جستجو کرد که در برنامهای تلویزیونی گفته بود: «دل ما با کسی که سال ۸۴ پیروز شد اصلاً صاف نشد و هیچ وقت نتوانستیم او را به عنوان مظهر جمهوریت مردم فهیم و با فرهنگ و صادق جمهوری اسلامی ایران بدانیم»!
۳ . چشمبستن بر رویکردهای گاه فاجعهآمیز دولتها و جناحهای همسو با خود و در عین حال، بیشرف خواندن بخشی از جامعه به جرم متاثرنشدن از «تکرار احتمالی» دولت سابق، دور از انصاف و جوانمردی و دور از ادب است، همانگونه که نادیدهگرفتن خطاهای فراوان دولت پیشین و محصورماندن در حصارهای تنگ «شخصزدگی» نیز مغایر با آموزههای دینی و عقلانی است. قصور و تقصیرهای «فاحش» رئیسجمهور سابق قابل «انکار» نیست؛ اما تقدم منافع جناحی و نادیدهگرفتن خدمات دولت وقت نیز، دور از انصاف و تقوا است. تامل در رویکرد «برخی» مخالفان دولت پیشین نشان میدهد که نمیتوانند از دایره تنگ حبّ و بغضهای جناحی نسبت به رئیسجمهور و دولت سابق خارج شوند و از همین روست که اینگونه قضاوتهایشان، برای صاحبان اندیشه چندان معتنابه نیست. «فاقد شرافت» خواندن کسانی که از تکرار دولت سابق به خود نلرزند، در زمره جدیدترین این نوع قضاوتهای فاقد ارزش به شمار میآید. انتقاد سازنده از دولت سابق در عین پرهیز از دوقطبیسازی جامعه، بدیهیترین «وظیفه» همه آگاهان و صاحبان اندیشه در راستای دفاع از انقلاب است و این مهم، با بیشرف خواندن بخشی از جامعه محقق نمیشود. راستی مگر «ادب مرد به از دولت او» نبود؟! کسی که به راحتی بخشی از جامعه را به دلایل مبهم، فاقدشرف مینامد، مستحق دریافت چه نمرهای از درس ادب خواهد بود؟!
۴ . دولت، منحصر به شخص رئیسجمهور نیست؛ بنابراین، انتقادها از رئیسجمهور سابق و برخی نزدیکان مسالهدار وی، نباید موجب نادیدهگرفتن خدمات نیروهای متعهد و لایقی شود که برای خدمت به نظام و ملت سر از پا نمیشناختند.
رویکرد دولت سابق در چهارساله نخست چنان بود که رهبر فرزانه انقلاب بر «حمایت خاص» خود از آن تاکید کردند و البته در چهارسال دوم، به تدریج از صبغه ارزشی و انقلابی خویش فاصله گرفت و درگیر حواشی شد و به همان میزان، حمایت رهبری و پایگاه اجتماعی خود را از دست داد. بنابراین جای شگفتی است که برخی بر اساس نگاههای سیاستزده، حتی چهارساله نخست دولت سابق را نیز بههیچ وجه برنمیتابند!
به عبارتی، تامل در حمایتهای رهبری از «نقاط قوّت» دولت سابق درکنار هشدارهای معظمله به «نقاط ضعف» آن، نشان میدهد که برخی مخالفان، باید در ارزیابیهای خود در این باره تجدیدنظر کنند. رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار دولت دهم، تصریح کرده بودند که «بعضی حتی کارهای ملموس دولت را نیز انکار می کنند» و میتوان کسانی از جنس آقای مرعشی را مصداق بارز این «بعضی» دانست.
البته تاکید بر نقاط قوّت دولت پیشین، به معنای نادیدهگرفتن "تصمیمهای لجوجانه و دور از شأن" بخصوص در سالهای پایانی مسئولیت نیست؛ بلکه منظور، رعایت انصاف در قضاوتهایمان نسبت به اشخاص و دولتهاست تا به واسطه لجاجتهای سیاسی و شخصی در ورطه سیاهنماییهای آزاردهنده نیفتیم. تردیدی نیست که حوادثی همچون "خانهنشینی ۱۱روزه"، "یکشنبه کذایی مجلس"، "دلدادگی آنچنانی به برخی نزدیکان" به بهای طرد نیروهای خدوم و کارآمد علیرغم توصیه صریح رهبری، و اقداماتی از این دست، در زمره نقاط ضعف دولت پیشین است و هرگونه تلاش برای انکار و توجیه آنها مصداق «آب در هاون کوبیدن» است.
۵ . آقای مرعشی در حالی بدون هیچ قید و تخصیصی، مدافعان دولت سابق را دور از شرافت مینامد که کارنامه دولتهای مورد علاقه وی نیز سرشار از نقاط ضعف فراوان و گاه به مراتب فاحشتر بوده؛ اما چنین تعابیری درباره آنها و حامیانشان به کار نبرده است.
کاش جناب مرعشی قبل از شاخصگذاری برای «شرافت» مردم، فارغ از تعلقات جناحی در این واقعیتها تامل میکردند که بیشترین گلایههای رهبری درباره تشدید شکاف طبقاتی، افزایش فشارها برمحرومان، رواج روحیه اشرافیگری و تجملپرستی در بین مدیران، کمرنگ شدن ارزشهای انقلاب، و نظایر آن مربوط به چه دوران و در زمان مسئولیت چه دولتهایی بوده است! راستی! کدام حزب سیاسی براین باور بود که برای رسیدن به توسعه، باید عدهای زیر چرخهای توسعه له شوند؟! «استات اویل»، «کرسنت»، «پتروپارس» و سوءاستفادههای کلان در خصوصیسازیها و ... در کدام دولتها رخ داده بود؟! پدیده آقازادگی در کدام دوران، شدت یافته بود؟! فراموش نمیکنیم رویکرد دولت سازندگی، بعضا چنان با خواست مردم نامتجانس بود که در سال ۷۲، رئیسجمهور وقت علیرغم برخورداری از شهرت، امکانات و حمایت قاطبه گروههای سیاسی، میلیونها رای خود را در برابر انتقادهای مستند احمد توکلی از دست داد.
راستی آقای مرعشی! «شرف» و «شرافت» در قاموس شما و حزب کارگزاران یعنی چه؟! بین شرافت ادعایی و پروندههایی چون استات اویل، کرسنت، پتروپارس، افشای اطلاعات هستهای، ادعای تقلب و به آشوبکشیدن کشور در سال ۸۸، گرادادن به دشمنان برای تشدید تحریمها و نظایر اینها، چه رابطهای وجود دارد؟!
*مرتضی رضائیان