پاسداشت هفته دفاع مقدس
امام خمینی(س)در اولین واکنشهای خود نسبت به تجاوز عراق به ایران،از یک طرف ملت ایران را به خونسردی دعوت کرده و از طرف دیگر صدام را به دزدی که سنگی را انداخته و فرار کرده تشبیه می کنند
به گزارش خبرنگار سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ امام خمینی(س)در اولین واکنشهای خود نسبت به تجاوز عراق به ایران،از یک طرف ملت ایران را به خونسردی دعوت کرده و از طرف دیگر صدام را به دزدی که سنگی را انداخته و فرار کرده تشبیه می کنند:
"ملت ایران نباید خیال بکنند که جنگى شروع شده است و حالا فرض کنید که دست و پاى خودمان را گم کنیم. نه، این حرفها نیست. یک چیزى آوردند و یک بمبى اینجا انداختند و فرار کردند، رفتند. الآن هم دولت ایران جواب آنها را بدهند و مىدهند جواب آنها را. قواى بحریهشان بکلى از بین رفته است و قواى بریّهشان هم از بین خواهد رفت. شما خیال نکنید که یک چیزى است. این جنگهاى متعددى که واقع شده است یک مقدارش هم نصیب ایران شده است که من هر دو جنگ را یادم هست. هیچ، ابداً مسئله اى نیست. شایعات یا چیزهایى را اگر دشمنهاى ما، این احزاب مختلفی که الآن در ایران هستند، این گروهها و گروهک هایى که در ایران هستند، حالا اگر فرصت می خواهند به دست بیاورند و شایعه سازى کنند و هى تلفن کنند به این طرف و آن طرف که چه شده است، چه شده، کودتا شده- نمىدانم- این حرفها در کار نیست. این یک دزدى آمده است یک سنگى انداخته و فرار کرده، رفته است سر جایش. دیگر قدرت اینکه تکرار بکند ان شاء اللَّه ندارد.
لذا،ایشان مردم ایران را به آرامش دعوت کرده و از آنها می خواهند تا شایعاتی را که توسط دشمنان وعمال داخلی آنها در مورد شروع جنگ و حمله به ایران پخش می شود،باور نکنند؛یعنی اینگونه برمی آید که امام خمینی(س)به عنوان رهبر جامعه،خود را مسئول می دیدند تا با کوچک شمردن حادثه،به مردم ایران قوت قلب داده و آرامش و امنیت را در جامعه برقرار سازند.
با گسترش ادامه جنگ و تداوم تجاوزات عراق به ایران،امام خمینی(س) از سویی صدام را یک دیوانه،و کار او را دیوانگی دانسته و می فرمایند:
این دیوانه است،این عقلش درست کار نمی کند،ولهذا با دیوانگی دارد عمل می کند و خودش را به هلاکت می رساند.
و از طرف دیگر،با توجه به دیدگاهشان در مورد جنگ و تقسیم جنگ به دو گونه حق و باطل،جنگ ایران و عراق را جنگ اسلام و کفر دانسته و بر ضرورت دفاع از اسلام تاکید می کنند:
"قضیه ،قضیه اسلام و کفر است،نه قضیه ایران و عراق. قضیه این است که از اسلام اینها بد می بینند،اسلام نمی گذارد که آنهابه منافع نامشروع خودشان برسند و آنها که اسلام نمی گذارد به منافع نامشروعشان برسند،آنها قیام بر ضد اسلام می کنند."
بنابراین امام خمینی(س)با مشخص کردن خصوصیت اصلی جنگ ایران وعراق،ایران را دارالاسلام دانسته و بر حسب ضرورت دفاع از اسلام،دفاع از آن را امری واجب عنوان می کنند،لذا ایشان در پیامی به مردم ایران،آنها را به مقاومت فراخوانده و می فرمایند:
"اکنون،شما ای ملت بزرگ اسلامی ایران،بر سر دوراهی می باشید؛راه سعادت وافتخار ابدی در سایه پر افتخار جهاد برای خدا و دفاع از کشوراسلام،و راه ذلت و ننگ ابدی؛اگر خدای نخواسته در این جهاد مقدس سستی و سردی از خود نشان دهید."
پس امام خمینی(س)عزت اسلام و ایران را در گرو این جنگ دانسته و معتقدند که اگر در آن شکست بخوریم ،همه چیز را از دست خواهیم داد،ایشان می فرمایند:
"جنگ،جنگ است و عزت و شرف میهن و دین ما در گرو همین مبارزات است."
به همین خاطر همه را به دفاع در برابر دشمن فرا می خوانند و می فرمایند:
"امروز روزی است که تمام مردم باید از شهرهای خود دفاع کنند."
ایشان از آنجا که این جنگ را جنگ اسلام و کفر،و حق و باطل می دانند،آینده را از آن اسلام دانسته و در هر صورت او را پیروز میدان معرفی می کنند:"غلبه با حق است، باطل زَهُوق است؛ انَّ الباطِلَ کانَ زَهُوقا"
به طور کلی،امام خمینی(س)با تمایز میان نیروهای ایران و عراق ،اصل این تمایز را در تفاوت ناشی از جنگ در اسلام و جنگ بیرون از اسلام می پردازند:
1. جنگ در دین برای این است که اینان می خواهند جهان را برای منافع شخصی خود بگیرند؛اسلام جهان را برای نفع خود جهانیان می خواهد مسخر کند.
2. اینان جهان را گرفتند،بی عدالتیها و بی عفتیها را پخش کردند؛اسلام،جهان را بری نشر عدالت و احکام خردمندانه خدایی می گیرد.
3. اینان جهان را برای زندگانی مادی سراسر ننگین خود می خواهند و می گیرند؛اسلام جهان را برای زندگانی معنوی و آماده کردن جهانیان برای زندگانی سراسر سعادت و پر افتخار آن جهان می خواهد بگیرد.
4. اینان تمام جان و مال مردم را فدای نفوذ و استراحت خود می کنند،اسلام از سران و سرداران خود راحتی را سلب می کند برای حفظ جان و مال توده،و بر انداختن اصول بیدادگری و دیکتاتوری از جهان.
5. جهان اسلام مبارزه با مشرکها و بی عفتیها و چپاولها و بیدادگریها و ستمکاریهاست؛جهانیان برای راه انداختن شهوت و لذت حیوانی است.گو که کشورها پایمال شوند و خانواده ها بی سامان گردند.
لذا امام خمینی(س)با ذکر این خصوصیات،بین نیروهای ایران ونیروهای عراق تمایز قائل شده و صدام وصدامیان را کسانی می دانند که خود را سردار قادسیه می نامند ولی رمز پیروزی قادسیه و مومنان صدراسلام را بازنیافته اند و قدرت ایمان و شهادت طلبی را نفهمیده اند،به همین خاطر باید شکست بخورند و گوشمالی ببینند. آنها باید از مردم ایران که در حال جنگیدن برای اسلام و حفظ سرزمین اسلام هستند شکست بخورند چون:
"مردم ایران...برای حفظ اسلام و کشور اسلامی و رسیدن به لقاء الله دفاع می کنند،و فرق است بین این عزیزان و گولخوردگان که برای مقاصد پلید آمریکا و وابستگان آن به جنگ بر ضد اسلام و قرآن مجید برخاسته اند."
امام خمینی(س)پس از ایجاد تمایز بین ایران و عراق ،و معرفی جنگ این دو کشور به عنوان جنگ حق و باطل ،از یک طرف مردم ایران را به مقابله در برابر تهاجمات دشمن فراخوانده و از آنان می خواهند تا از مملکت،نوامیس خود،و از همه مهمتر،از اسلام دفاع کنند.
"ملت ایران نباید خیال بکنند که جنگى شروع شده است و حالا فرض کنید که دست و پاى خودمان را گم کنیم. نه، این حرفها نیست. یک چیزى آوردند و یک بمبى اینجا انداختند و فرار کردند، رفتند. الآن هم دولت ایران جواب آنها را بدهند و مىدهند جواب آنها را. قواى بحریهشان بکلى از بین رفته است و قواى بریّهشان هم از بین خواهد رفت. شما خیال نکنید که یک چیزى است. این جنگهاى متعددى که واقع شده است یک مقدارش هم نصیب ایران شده است که من هر دو جنگ را یادم هست. هیچ، ابداً مسئله اى نیست. شایعات یا چیزهایى را اگر دشمنهاى ما، این احزاب مختلفی که الآن در ایران هستند، این گروهها و گروهک هایى که در ایران هستند، حالا اگر فرصت می خواهند به دست بیاورند و شایعه سازى کنند و هى تلفن کنند به این طرف و آن طرف که چه شده است، چه شده، کودتا شده- نمىدانم- این حرفها در کار نیست. این یک دزدى آمده است یک سنگى انداخته و فرار کرده، رفته است سر جایش. دیگر قدرت اینکه تکرار بکند ان شاء اللَّه ندارد.
لذا،ایشان مردم ایران را به آرامش دعوت کرده و از آنها می خواهند تا شایعاتی را که توسط دشمنان وعمال داخلی آنها در مورد شروع جنگ و حمله به ایران پخش می شود،باور نکنند؛یعنی اینگونه برمی آید که امام خمینی(س)به عنوان رهبر جامعه،خود را مسئول می دیدند تا با کوچک شمردن حادثه،به مردم ایران قوت قلب داده و آرامش و امنیت را در جامعه برقرار سازند.
با گسترش ادامه جنگ و تداوم تجاوزات عراق به ایران،امام خمینی(س) از سویی صدام را یک دیوانه،و کار او را دیوانگی دانسته و می فرمایند:
این دیوانه است،این عقلش درست کار نمی کند،ولهذا با دیوانگی دارد عمل می کند و خودش را به هلاکت می رساند.
و از طرف دیگر،با توجه به دیدگاهشان در مورد جنگ و تقسیم جنگ به دو گونه حق و باطل،جنگ ایران و عراق را جنگ اسلام و کفر دانسته و بر ضرورت دفاع از اسلام تاکید می کنند:
"قضیه ،قضیه اسلام و کفر است،نه قضیه ایران و عراق. قضیه این است که از اسلام اینها بد می بینند،اسلام نمی گذارد که آنهابه منافع نامشروع خودشان برسند و آنها که اسلام نمی گذارد به منافع نامشروعشان برسند،آنها قیام بر ضد اسلام می کنند."
بنابراین امام خمینی(س)با مشخص کردن خصوصیت اصلی جنگ ایران وعراق،ایران را دارالاسلام دانسته و بر حسب ضرورت دفاع از اسلام،دفاع از آن را امری واجب عنوان می کنند،لذا ایشان در پیامی به مردم ایران،آنها را به مقاومت فراخوانده و می فرمایند:
"اکنون،شما ای ملت بزرگ اسلامی ایران،بر سر دوراهی می باشید؛راه سعادت وافتخار ابدی در سایه پر افتخار جهاد برای خدا و دفاع از کشوراسلام،و راه ذلت و ننگ ابدی؛اگر خدای نخواسته در این جهاد مقدس سستی و سردی از خود نشان دهید."
پس امام خمینی(س)عزت اسلام و ایران را در گرو این جنگ دانسته و معتقدند که اگر در آن شکست بخوریم ،همه چیز را از دست خواهیم داد،ایشان می فرمایند:
"جنگ،جنگ است و عزت و شرف میهن و دین ما در گرو همین مبارزات است."
به همین خاطر همه را به دفاع در برابر دشمن فرا می خوانند و می فرمایند:
"امروز روزی است که تمام مردم باید از شهرهای خود دفاع کنند."
ایشان از آنجا که این جنگ را جنگ اسلام و کفر،و حق و باطل می دانند،آینده را از آن اسلام دانسته و در هر صورت او را پیروز میدان معرفی می کنند:"غلبه با حق است، باطل زَهُوق است؛ انَّ الباطِلَ کانَ زَهُوقا"
به طور کلی،امام خمینی(س)با تمایز میان نیروهای ایران و عراق ،اصل این تمایز را در تفاوت ناشی از جنگ در اسلام و جنگ بیرون از اسلام می پردازند:
1. جنگ در دین برای این است که اینان می خواهند جهان را برای منافع شخصی خود بگیرند؛اسلام جهان را برای نفع خود جهانیان می خواهد مسخر کند.
2. اینان جهان را گرفتند،بی عدالتیها و بی عفتیها را پخش کردند؛اسلام،جهان را بری نشر عدالت و احکام خردمندانه خدایی می گیرد.
3. اینان جهان را برای زندگانی مادی سراسر ننگین خود می خواهند و می گیرند؛اسلام جهان را برای زندگانی معنوی و آماده کردن جهانیان برای زندگانی سراسر سعادت و پر افتخار آن جهان می خواهد بگیرد.
4. اینان تمام جان و مال مردم را فدای نفوذ و استراحت خود می کنند،اسلام از سران و سرداران خود راحتی را سلب می کند برای حفظ جان و مال توده،و بر انداختن اصول بیدادگری و دیکتاتوری از جهان.
5. جهان اسلام مبارزه با مشرکها و بی عفتیها و چپاولها و بیدادگریها و ستمکاریهاست؛جهانیان برای راه انداختن شهوت و لذت حیوانی است.گو که کشورها پایمال شوند و خانواده ها بی سامان گردند.
لذا امام خمینی(س)با ذکر این خصوصیات،بین نیروهای ایران ونیروهای عراق تمایز قائل شده و صدام وصدامیان را کسانی می دانند که خود را سردار قادسیه می نامند ولی رمز پیروزی قادسیه و مومنان صدراسلام را بازنیافته اند و قدرت ایمان و شهادت طلبی را نفهمیده اند،به همین خاطر باید شکست بخورند و گوشمالی ببینند. آنها باید از مردم ایران که در حال جنگیدن برای اسلام و حفظ سرزمین اسلام هستند شکست بخورند چون:
"مردم ایران...برای حفظ اسلام و کشور اسلامی و رسیدن به لقاء الله دفاع می کنند،و فرق است بین این عزیزان و گولخوردگان که برای مقاصد پلید آمریکا و وابستگان آن به جنگ بر ضد اسلام و قرآن مجید برخاسته اند."
امام خمینی(س)پس از ایجاد تمایز بین ایران و عراق ،و معرفی جنگ این دو کشور به عنوان جنگ حق و باطل ،از یک طرف مردم ایران را به مقابله در برابر تهاجمات دشمن فراخوانده و از آنان می خواهند تا از مملکت،نوامیس خود،و از همه مهمتر،از اسلام دفاع کنند.