سخنراني اخیر رهبري براي يک عمر کافي است. اگر به واژهها و رمزها و تعبيرات به کاررفته دقت کنيم، خواهيم فهميد که اشکالات جامعه کجاست. ايشان ميفرمايد آن خطرها هست اما هيچ خطري مانند خطر فرهنگي نيست. ايشان به چه زباني بگويد که برويد کار فرهنگي کنيد؟!
به گزارش شهدای ایران، علامه مصباح یزدی در گفتوگو با جمعی از اعضاي شورا مرکزي و فعالين اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان با اشاره به هشدار اخیر امام خامنه ای درباره نفوذ بیگانگان، اظهار داشت: خداوند نعمتي را به ما عطا کرده است که نظيرش را نميتوانيم پيدا کنيم و آن وجود مقدس مقام معظم رهبري است که به بهترين شکل اين کشتي را هدايت ميکنند تا به ساحل امن برسانند. درباره نفوذ دشمن توجه داشته باشيد که از دشمن جز دشمني کردن نميتوان توقعي داشت؛ اگر کساني فکر کنند که دشمن از دشمني کردن دست برميدارد، خيلي اشتباه ميکنند. دشمن براي اينکه از هر راهي نفوذ کند و به انقلاب ضرري برساند از هيچ چيز مضايقه نمي کند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی آثار حضرت آیتالله مصباح یزدی، وي با بيان اينکه در رأس همه دشمنان ابليس قرار دارد، گفت: ابليس هزاران سال تجربه دارد و دستپروردههاي ماهري از انسان وجن را نيز تربيت کرده است و وجود آنها نيز حذف نخواهد شد. حکمت وجود آنها نيز اين است که زمينه انتخاب را فراهم ميکنند.
استاد اخلاق حوزه علميه با اشاره به اينکه امتحان مشکل، ارزش کار را بالا ميبرد، گفت: پيچيدگي و گوناگوني امتحاناتي که امروز جامعه اسلامي با آن روبهرو است، در تاريخ نمونه نداشته است. و اين همان حکمت الهي است که بايد شرايط سختي پيش بيايد که ارزش افرادي که راه صحيح را انتخاب ميکنند، روشن شود. بنابر اين اگر انتظار داريم که محيطي آرام و بيدغدغه داشته باشيم، بدانيم اين امر در اين عالم محقق نميشود. لقد خلقنا الانسان في کبد؛ در اين عالم زندگي انسان با رنج و زحمت و فشار است، در غير اين صورت انتخاب درست اتفاق نميافتد و رشد نخواهيم کرد.
وي با يادآوري جنگها و اختلافات اقوام و سلاطین براي رسيدن به قدرت، انقلاب اسلامي را نقطه عطفي شاخص در تاريخ کشور دانست و گفت: اينکه حرکتي به نام دين انجام بگيرد و مردم اينگونه همت کنند، شهيد بدهند، زندان بروند تا به پيروزي برسند، حادثه عظيمي است.
علامه مصباح يزدي با اشاره به برجستگي فوقالعاده انقلاب اسلامي ايران خاطرنشان کرد: دشمنان در مقابل اين حرکت رو به رشد احساس خطر کردند. اوايل تصور ميکردند که آن، جريان سادهاي است که بعد از شش ماه ميتوان آن را برچيد، اما بعد از چندي ديدند افزون بر اينکه اين نظام در داخل مرزهاي خود مستحکم شده، به کشورهاي ديگر نيز انقلاب خود را صادر ميکند. اين بود که هم قدرتهاي شرقي وهم قدرتهاي غربي که دو قطب مقابل يکديگر بودند، در جهت دشمني با انقلاب اسلامي، با هم به اتفاق رسيدند.
نماينده مجلس خبرگان رهبري افزود: منافقين ابتدا تحت تأثیر مارکسيستها بودند و بعد امريکاييها آنها ربودند. بالاخره جهان غرب به خصوص بعد از فروپاشي اردوگاه مارکسيسم يک پارچه مصمم شدند که ريشه اين انقلاب را بزنند، اما متوجه شدند که به راحتي نميشود اين کار را کرد. آنها مدتها درباره راز پيروزي و پويايي اين انقلاب تحقيق و بررسي کردند و به اين نتيجه رسيدند که مايه اصلي ايمان مردم است و به دنبال اين ایمان و طرز فکر ريشهاي و بنيادي، يک سري ارزشهايي ميرويد که مانند درختي با ريشهاي مستحکم هر روز شاخ و برگ ميدهد. آنها تصميم گرفتند که به اين ريشه حمله کنند ضمن آنکه کوشيدند شاخ و برگ آن را بزنند و ترورهايي را انجام دادند، اما هدف اصلي آن است که ريشه که همان فرهنگ است، بزنند.
وي با اشاره به نقشههاي بسيار گسترده دشمنان براي خشکاندن ريشه انقلاب اسلامي گفت: متأسفانه آنها در ميان انقلابيان، عوامل خوبي را براي پياده کردن نقشههايشان پيدا کردهاند. اين عوامل يا به انقلاب به عنوان يک حرکت اجتماعي مستمر اعتقاد ندارند يا اسلام را به عنوان مبنای این حرکت نمیپذیرند و يا دلبستگي به مال و مقام آنها را غافل ميکند.
استاد حوزه علميه قم با اشاره به وجود مشکل نفاق و ازدواج شخصيتي در اين افراد و نمونههاي تاريخي آن مثل عمر سعد، گفت: اين اتفاق در بسياري از شخصيتها روي داده است. آنها نماز ميخوانند، روزه ميگيرند، اما زماني که پاي منافع شخصي يا حزبي به ميان ميآيد به مشکل برميخورند. اين گروه هميشه در جامعه هستند و اين نفاق به اين زوديها ريشهکن نمي شود. اينها عواملي هستند که دشمنان مقاصد خودشان را به وسيله آنها پياده میکنند.
استاد اخلاق حوزه و دانشگاه با اشاره به وسوسهها و دامهاي شيطان براي هر صنف و هر گروه گفت: ما چيزي داريم که به وسيله آن پابرهنگان، شاه را بيرون کردند و آن ايمان و توکل به خداوند است. سرمايه اصلي ما در مقابل همه اين توطئههاي شيطاني ايمان و توکل است و خوشبختانه خداوند به ما رهبري داده است که اين راههاي درست را به ما نشان ميدهد. ميدانيم که ما در مقابل هر يک از اين توطئهها، ابزار مادي کوبنده و مناسب براي نابودي آنها نداريم. در هر صحنه نيز اگر با این تصور وارد شويم شکست ميخوريم، اما ما نيروي ايمان داريم که فوق همه نیروهای مادی است. تمام همّ دشمنان اين است که ايمان مردم را ضعيف کنند و ما براي تقويت ايمان مردم باید کار مثبت انجام دهیم. این بهترين ابزاري است که هيچ دشمني نميتواند آن را از دست ما بگيرد يا مشابه آن را ايجاد کند، در اختيار ماست بايد آن را بشناسيم. قدرش را بدانيم و روي آن کار کنيم.
آيتالله مصباح يزدي افزود:. وظيفه ما کار مثبت است. ما بايد نگاه کنيم به حرکت امام که به مردم ايمان و خودباوري داد. امام در مقابل ارتش شاه ارتش ديگري براي کشتن آنها درست نکرد. ايشان هر پيشنهادي را براي کارهاي نظامي رد ميکرد و ميفرمود بايد با مردم کار کرد. مردم را بايد بيدار کرد، بايد به مردم ايمان و خودباوري دارد. اما کاري کرد که سربازان و افسران متدين ارتش کمکم متوجه شدند که دشمن بهوسيله آنها چه خطرهايي به کشور ميزند. بنابراين مهمترين کار براي شما کار فرهنگي است. بايد ابتدا مباني فکري و فرهنگي خودتان را تقويت کنيد، بعد سعي کنيد اين را سرايت بدهيد به مردم. اگر يک نفر را هدايت و راهنمايي کنيد، فتح بزرگي کردهايد و قدرتي ايجاد کردهايد که از هر سلاح هستهاي و توپ و تانک مقاومتر و مؤثرتر است.
وي شاهد اين مسئله را پيروزي انقلاب به دست امام (ره) دانست و گفت: امام زندگي بسيار ساده و متواضعانهاي داشت. در زمان مرجعیتش، غذاي خانه امام آب گوشتي بود که به قول نزديکان ايشان هيچ کس هوس نميکرد يک شب مهمان خانه امام باشد؛ يک کاسه آلومينيومي، يک ملاقه آب، چند دانه نخود و لوبيا که گاهي يک ريشهاي گوشت هم در آن پيدا ميشد. در آن زمان در خانه امام هفتهاي يکبار دمپختگ ميپختند، بدون خورشت و بدون گوشت. اينها زندگي امام بود. اين فرد در مقابل دستگاه شاه قيام کرد و پيروز شد. چيزي که باعث پيروزي شد، عوض کردن فکر مردم بود. ايمان را در آنها تقويت کرد، با خدا آشنا شدند و به او توکل کردند، خودباور شدند، حاضر شدند شهادتطلب بشوند و جان خودشان را فدا کنند. اين تجربه بايد براي هميشه الگو باشد و امروز نيز در مقابل همه نيروهاي دنيا همين سلاح است که برنده است و ميتواند آنها را نابود کند.
عضو مجلس خبرگان رهبري با اشاره به پيشينه مبارزات گروههاي اسلامي در افغانستان و مصر، نکته عدم پيروزي آنها را نبود ولايتفقيه و ايمان دانست و گفت: ما بايد چند درس بگيريم؛ اول اينکه موفقترين و نيرومندترين عامل براي پيروزي، ايمان و توکل به خداست. دوم، داشتن محوري که همه مردم از تهدل او را باور داشته باشند و اطاعتش را بر خودشان لازم بدانند، یعنی همان ولايتفقيه که نماد حکومت و انقلاب اسلامي ماست. اينها را بايد حفظ کنيم.
استاد اخلاق حوزه علميه قم با اشاره به تلاش دشمن براي تضعيف باورها و عقايد مردم گفت: خداي متعال به برکت خونهاي شهدا و برکت رهبري رهبر عظيمي که قطعا مورد تأييد خدا و وجود مقدس وليعصر(عج) است جلوي پيروزي دشمنان را گرفته است، اما ما بايد خطر را بشناسيم و بدانيم خطر از کجاست و از چه راهي بايد جلوي آنرا بگيريم. اين تصور اشتباهي است که ما خيال کنيم ميتوانيم تنها با ابزار هنر، اقتصاد و امثال آن اين مسايل را حل کنيم؛ البته اين بدان معنا نيست که هيچکار نکنيم، نه در همه جا بايد کار کنيم، اما اعتماد اصلي بايد بر ايمان و توکل بر خدا باشد.
وي محور وحدت را وليفقيه دانست و گفت: هرچه اين محور تقويت شود امکان وحدت براي ما بيشتر خواهد بود، اما اگر اين محور تضعيف شود ديگر هيچ ملاکي براي وحدت وجود نخواهد داشت و هرکس سليقه خودش را محور وحدت معرفي مي کنند.
رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) با تأکيد بر اين که با عامل تفرقه نميتوان وحدت ايجاد کرد، گفت: اگر افراد یا گروههایی وحدت ميخواهند اولا بايد محور را ولي فقيه قرار بدهند، ثانيا بايد با همفکري، صداقت و مشورت در کارها، کارهايشان را هماهنگ کنند و نيروهايشان را هدر ندهند، و اصل فعاليتهارا بايد بيشتر روي فعاليتهاي فرهنگي، ديني و ايماني قرار بدهند. ملاک برتري بايد علاقهمندي به دين و شبيه بودن به امام(ره) باشد.
وي با اشاره به ويژگيهاي ولی امر مسلمین گفت: اين محور را بايد حفظ کنيم و بکوشيم تقويت شود و لطمه نخورد. اگر ديديم جايي ايشان را تضعيف ميکنند، بدانيم آنجا دست دشمن در کار است و نقشهاي براي تضعيف مقام ولايت است.
استاد اخلاق حوزه علميه قم با تبيين معيارها و ملاکهای وحدت گفت: اگر ديديد عدهاي که به وحدت دعوت ميکنند، ميگويند بياييد با هم فکر کنيم، بفهميد راست ميگويند، اما اگر گفتند ما تصميم ميگيريم و شما تابع ما شويد تا وحدت حاصل شود، بدانيد هيچگاه چنين وحدتي صورت نميگيرد. شما اين را در حوزه کار خودتان تمرين کنيد. نگوييد ما اين هستيم و هرکس ميخواهد بايد تابع ما باشد. ببينيد در محيطتان چه کساني هستند که واقعا براي اسلام و انقلاب دلسوزي دارند (ولو در برخي از جاها نيز با شما اختلاف سليقه دارند) آنها را دعوت کنيد که بياييد با هم بنشينيم فکر کنيم، همفکری کنيم و دلايلمان را بررسي کنيم و صادقانه ببينيم کدام درست است، همان را عمل کنيم.
رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) گفت: بزرگترين خطري که جامعه ما را تهديد ميکند، خطرهاي فرهنگي، فکري و اخلاقي است. ما بايد اين بعد را ابتدا در خودمان و سپس هر اندازه ميتوانيم در جامعه تقويت کنيم. اول بايد معرفت خودمان را نسبت به انقلاب و اسلام تقويت کنيم و بعد سعي کنيم اين رشد را در امثال خودمان توسعه بدهيم. همه جا توکلمان به خدا باشد و چشممان به انگشت اشارهای باشد که رهبري نشان ميدهند. سخنراني اخیر رهبري براي يک عمر کافي است. اگر به واژهها و رمزها و تعبيرات به کاررفته دقت کنيم، خواهيم فهميد که اشکالات جامعه کجاست. ايشان ميفرمايد آن خطرها هست اما هيچ خطري مانند خطر فرهنگي نيست. ايشان به چه زباني بگويد که برويد کار فرهنگي کنيد؟!
وي در پايان ضمن نصيحتي به اعضاي جامعه اسلامي دانشجويان افزود: ما کامل نيستيم و بايد معرفت ما به انقلاب و اسلام روز به روز بيشتر شود. بعد از شناخت بايد تعهد به عمل داشت. آنچه از اسلام ياد گرفتهايم بايد مو به مو اجرا شود. اگر کمک خداوند را ميخواهيم بايد صبر و مقاومت و تقوا داشته باشيم. براي اينکه بتوانيم به خوبي کار کنيم بايد از لغزشهاي کوچک يکديگر گذشت کنيم و فکر، بحث و رفتار را بر سر مسايلي که داراي اهميت است، متمرکز کنیم. تلاش بايد براي کار مثبت باشد زیرا اصطکاک و درگيري باعث ميشود که آدم متوقف شود. خداوند قول قطعي داده است که چنين کساني را کمک کند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی آثار حضرت آیتالله مصباح یزدی، وي با بيان اينکه در رأس همه دشمنان ابليس قرار دارد، گفت: ابليس هزاران سال تجربه دارد و دستپروردههاي ماهري از انسان وجن را نيز تربيت کرده است و وجود آنها نيز حذف نخواهد شد. حکمت وجود آنها نيز اين است که زمينه انتخاب را فراهم ميکنند.
استاد اخلاق حوزه علميه با اشاره به اينکه امتحان مشکل، ارزش کار را بالا ميبرد، گفت: پيچيدگي و گوناگوني امتحاناتي که امروز جامعه اسلامي با آن روبهرو است، در تاريخ نمونه نداشته است. و اين همان حکمت الهي است که بايد شرايط سختي پيش بيايد که ارزش افرادي که راه صحيح را انتخاب ميکنند، روشن شود. بنابر اين اگر انتظار داريم که محيطي آرام و بيدغدغه داشته باشيم، بدانيم اين امر در اين عالم محقق نميشود. لقد خلقنا الانسان في کبد؛ در اين عالم زندگي انسان با رنج و زحمت و فشار است، در غير اين صورت انتخاب درست اتفاق نميافتد و رشد نخواهيم کرد.
وي با يادآوري جنگها و اختلافات اقوام و سلاطین براي رسيدن به قدرت، انقلاب اسلامي را نقطه عطفي شاخص در تاريخ کشور دانست و گفت: اينکه حرکتي به نام دين انجام بگيرد و مردم اينگونه همت کنند، شهيد بدهند، زندان بروند تا به پيروزي برسند، حادثه عظيمي است.
علامه مصباح يزدي با اشاره به برجستگي فوقالعاده انقلاب اسلامي ايران خاطرنشان کرد: دشمنان در مقابل اين حرکت رو به رشد احساس خطر کردند. اوايل تصور ميکردند که آن، جريان سادهاي است که بعد از شش ماه ميتوان آن را برچيد، اما بعد از چندي ديدند افزون بر اينکه اين نظام در داخل مرزهاي خود مستحکم شده، به کشورهاي ديگر نيز انقلاب خود را صادر ميکند. اين بود که هم قدرتهاي شرقي وهم قدرتهاي غربي که دو قطب مقابل يکديگر بودند، در جهت دشمني با انقلاب اسلامي، با هم به اتفاق رسيدند.
نماينده مجلس خبرگان رهبري افزود: منافقين ابتدا تحت تأثیر مارکسيستها بودند و بعد امريکاييها آنها ربودند. بالاخره جهان غرب به خصوص بعد از فروپاشي اردوگاه مارکسيسم يک پارچه مصمم شدند که ريشه اين انقلاب را بزنند، اما متوجه شدند که به راحتي نميشود اين کار را کرد. آنها مدتها درباره راز پيروزي و پويايي اين انقلاب تحقيق و بررسي کردند و به اين نتيجه رسيدند که مايه اصلي ايمان مردم است و به دنبال اين ایمان و طرز فکر ريشهاي و بنيادي، يک سري ارزشهايي ميرويد که مانند درختي با ريشهاي مستحکم هر روز شاخ و برگ ميدهد. آنها تصميم گرفتند که به اين ريشه حمله کنند ضمن آنکه کوشيدند شاخ و برگ آن را بزنند و ترورهايي را انجام دادند، اما هدف اصلي آن است که ريشه که همان فرهنگ است، بزنند.
وي با اشاره به نقشههاي بسيار گسترده دشمنان براي خشکاندن ريشه انقلاب اسلامي گفت: متأسفانه آنها در ميان انقلابيان، عوامل خوبي را براي پياده کردن نقشههايشان پيدا کردهاند. اين عوامل يا به انقلاب به عنوان يک حرکت اجتماعي مستمر اعتقاد ندارند يا اسلام را به عنوان مبنای این حرکت نمیپذیرند و يا دلبستگي به مال و مقام آنها را غافل ميکند.
استاد حوزه علميه قم با اشاره به وجود مشکل نفاق و ازدواج شخصيتي در اين افراد و نمونههاي تاريخي آن مثل عمر سعد، گفت: اين اتفاق در بسياري از شخصيتها روي داده است. آنها نماز ميخوانند، روزه ميگيرند، اما زماني که پاي منافع شخصي يا حزبي به ميان ميآيد به مشکل برميخورند. اين گروه هميشه در جامعه هستند و اين نفاق به اين زوديها ريشهکن نمي شود. اينها عواملي هستند که دشمنان مقاصد خودشان را به وسيله آنها پياده میکنند.
استاد اخلاق حوزه و دانشگاه با اشاره به وسوسهها و دامهاي شيطان براي هر صنف و هر گروه گفت: ما چيزي داريم که به وسيله آن پابرهنگان، شاه را بيرون کردند و آن ايمان و توکل به خداوند است. سرمايه اصلي ما در مقابل همه اين توطئههاي شيطاني ايمان و توکل است و خوشبختانه خداوند به ما رهبري داده است که اين راههاي درست را به ما نشان ميدهد. ميدانيم که ما در مقابل هر يک از اين توطئهها، ابزار مادي کوبنده و مناسب براي نابودي آنها نداريم. در هر صحنه نيز اگر با این تصور وارد شويم شکست ميخوريم، اما ما نيروي ايمان داريم که فوق همه نیروهای مادی است. تمام همّ دشمنان اين است که ايمان مردم را ضعيف کنند و ما براي تقويت ايمان مردم باید کار مثبت انجام دهیم. این بهترين ابزاري است که هيچ دشمني نميتواند آن را از دست ما بگيرد يا مشابه آن را ايجاد کند، در اختيار ماست بايد آن را بشناسيم. قدرش را بدانيم و روي آن کار کنيم.
آيتالله مصباح يزدي افزود:. وظيفه ما کار مثبت است. ما بايد نگاه کنيم به حرکت امام که به مردم ايمان و خودباوري داد. امام در مقابل ارتش شاه ارتش ديگري براي کشتن آنها درست نکرد. ايشان هر پيشنهادي را براي کارهاي نظامي رد ميکرد و ميفرمود بايد با مردم کار کرد. مردم را بايد بيدار کرد، بايد به مردم ايمان و خودباوري دارد. اما کاري کرد که سربازان و افسران متدين ارتش کمکم متوجه شدند که دشمن بهوسيله آنها چه خطرهايي به کشور ميزند. بنابراين مهمترين کار براي شما کار فرهنگي است. بايد ابتدا مباني فکري و فرهنگي خودتان را تقويت کنيد، بعد سعي کنيد اين را سرايت بدهيد به مردم. اگر يک نفر را هدايت و راهنمايي کنيد، فتح بزرگي کردهايد و قدرتي ايجاد کردهايد که از هر سلاح هستهاي و توپ و تانک مقاومتر و مؤثرتر است.
وي شاهد اين مسئله را پيروزي انقلاب به دست امام (ره) دانست و گفت: امام زندگي بسيار ساده و متواضعانهاي داشت. در زمان مرجعیتش، غذاي خانه امام آب گوشتي بود که به قول نزديکان ايشان هيچ کس هوس نميکرد يک شب مهمان خانه امام باشد؛ يک کاسه آلومينيومي، يک ملاقه آب، چند دانه نخود و لوبيا که گاهي يک ريشهاي گوشت هم در آن پيدا ميشد. در آن زمان در خانه امام هفتهاي يکبار دمپختگ ميپختند، بدون خورشت و بدون گوشت. اينها زندگي امام بود. اين فرد در مقابل دستگاه شاه قيام کرد و پيروز شد. چيزي که باعث پيروزي شد، عوض کردن فکر مردم بود. ايمان را در آنها تقويت کرد، با خدا آشنا شدند و به او توکل کردند، خودباور شدند، حاضر شدند شهادتطلب بشوند و جان خودشان را فدا کنند. اين تجربه بايد براي هميشه الگو باشد و امروز نيز در مقابل همه نيروهاي دنيا همين سلاح است که برنده است و ميتواند آنها را نابود کند.
عضو مجلس خبرگان رهبري با اشاره به پيشينه مبارزات گروههاي اسلامي در افغانستان و مصر، نکته عدم پيروزي آنها را نبود ولايتفقيه و ايمان دانست و گفت: ما بايد چند درس بگيريم؛ اول اينکه موفقترين و نيرومندترين عامل براي پيروزي، ايمان و توکل به خداست. دوم، داشتن محوري که همه مردم از تهدل او را باور داشته باشند و اطاعتش را بر خودشان لازم بدانند، یعنی همان ولايتفقيه که نماد حکومت و انقلاب اسلامي ماست. اينها را بايد حفظ کنيم.
استاد اخلاق حوزه علميه قم با اشاره به تلاش دشمن براي تضعيف باورها و عقايد مردم گفت: خداي متعال به برکت خونهاي شهدا و برکت رهبري رهبر عظيمي که قطعا مورد تأييد خدا و وجود مقدس وليعصر(عج) است جلوي پيروزي دشمنان را گرفته است، اما ما بايد خطر را بشناسيم و بدانيم خطر از کجاست و از چه راهي بايد جلوي آنرا بگيريم. اين تصور اشتباهي است که ما خيال کنيم ميتوانيم تنها با ابزار هنر، اقتصاد و امثال آن اين مسايل را حل کنيم؛ البته اين بدان معنا نيست که هيچکار نکنيم، نه در همه جا بايد کار کنيم، اما اعتماد اصلي بايد بر ايمان و توکل بر خدا باشد.
وي محور وحدت را وليفقيه دانست و گفت: هرچه اين محور تقويت شود امکان وحدت براي ما بيشتر خواهد بود، اما اگر اين محور تضعيف شود ديگر هيچ ملاکي براي وحدت وجود نخواهد داشت و هرکس سليقه خودش را محور وحدت معرفي مي کنند.
رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) با تأکيد بر اين که با عامل تفرقه نميتوان وحدت ايجاد کرد، گفت: اگر افراد یا گروههایی وحدت ميخواهند اولا بايد محور را ولي فقيه قرار بدهند، ثانيا بايد با همفکري، صداقت و مشورت در کارها، کارهايشان را هماهنگ کنند و نيروهايشان را هدر ندهند، و اصل فعاليتهارا بايد بيشتر روي فعاليتهاي فرهنگي، ديني و ايماني قرار بدهند. ملاک برتري بايد علاقهمندي به دين و شبيه بودن به امام(ره) باشد.
وي با اشاره به ويژگيهاي ولی امر مسلمین گفت: اين محور را بايد حفظ کنيم و بکوشيم تقويت شود و لطمه نخورد. اگر ديديم جايي ايشان را تضعيف ميکنند، بدانيم آنجا دست دشمن در کار است و نقشهاي براي تضعيف مقام ولايت است.
استاد اخلاق حوزه علميه قم با تبيين معيارها و ملاکهای وحدت گفت: اگر ديديد عدهاي که به وحدت دعوت ميکنند، ميگويند بياييد با هم فکر کنيم، بفهميد راست ميگويند، اما اگر گفتند ما تصميم ميگيريم و شما تابع ما شويد تا وحدت حاصل شود، بدانيد هيچگاه چنين وحدتي صورت نميگيرد. شما اين را در حوزه کار خودتان تمرين کنيد. نگوييد ما اين هستيم و هرکس ميخواهد بايد تابع ما باشد. ببينيد در محيطتان چه کساني هستند که واقعا براي اسلام و انقلاب دلسوزي دارند (ولو در برخي از جاها نيز با شما اختلاف سليقه دارند) آنها را دعوت کنيد که بياييد با هم بنشينيم فکر کنيم، همفکری کنيم و دلايلمان را بررسي کنيم و صادقانه ببينيم کدام درست است، همان را عمل کنيم.
رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) گفت: بزرگترين خطري که جامعه ما را تهديد ميکند، خطرهاي فرهنگي، فکري و اخلاقي است. ما بايد اين بعد را ابتدا در خودمان و سپس هر اندازه ميتوانيم در جامعه تقويت کنيم. اول بايد معرفت خودمان را نسبت به انقلاب و اسلام تقويت کنيم و بعد سعي کنيم اين رشد را در امثال خودمان توسعه بدهيم. همه جا توکلمان به خدا باشد و چشممان به انگشت اشارهای باشد که رهبري نشان ميدهند. سخنراني اخیر رهبري براي يک عمر کافي است. اگر به واژهها و رمزها و تعبيرات به کاررفته دقت کنيم، خواهيم فهميد که اشکالات جامعه کجاست. ايشان ميفرمايد آن خطرها هست اما هيچ خطري مانند خطر فرهنگي نيست. ايشان به چه زباني بگويد که برويد کار فرهنگي کنيد؟!
وي در پايان ضمن نصيحتي به اعضاي جامعه اسلامي دانشجويان افزود: ما کامل نيستيم و بايد معرفت ما به انقلاب و اسلام روز به روز بيشتر شود. بعد از شناخت بايد تعهد به عمل داشت. آنچه از اسلام ياد گرفتهايم بايد مو به مو اجرا شود. اگر کمک خداوند را ميخواهيم بايد صبر و مقاومت و تقوا داشته باشيم. براي اينکه بتوانيم به خوبي کار کنيم بايد از لغزشهاي کوچک يکديگر گذشت کنيم و فکر، بحث و رفتار را بر سر مسايلي که داراي اهميت است، متمرکز کنیم. تلاش بايد براي کار مثبت باشد زیرا اصطکاک و درگيري باعث ميشود که آدم متوقف شود. خداوند قول قطعي داده است که چنين کساني را کمک کند.