جب بوش وابسته به یک خانواده سیاسی است که دو تن از رؤسای جمهوری جنگ افروز آمریکا را پرورش داده است. به نظر میرسد جب نیز پیرو افراطیگراییهایی پدر و برادرش است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از تسنیم، جب بوش پسر جرج بوش پدر و برادر کوچکتر جورج دبلیو بوش پسر رؤسای جمهور سابق آمریکاست. او هرچند در تلاش است وانمود کند با پدر و برادرش متفاوت است اما اطرافیان جنگطلب رونالد ریگان، بوش پدر و بوش پسر فهرست مشاوران او را تشکیل میدهند. جب متهم است که سال 2000 در آرای ایالت فلوریدا را به نفع بردارش جورج دبلیو بوش دخالت و دستکاری کرده است. او مورد حمایت جمهوریخواهان افراطی و سرمایهداران وال استریت است و مواضعی هرچند متناقض اما سخت و آمیخته به تهدید نسبت به ایران دارد.
جرج بزرگ، جرج کوچک و اینک جِب
جب بوش فرماندار سابق ایالت فلوریدا، 62 ساله، پسر جرج هربرت بوش و برادر کوچکتر جورج واکر بوش رؤسای جمهوری سابق آمریکاست که در خردادماه در شهر میامی برای انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 اعلام نامزدی کرد و از ضرورت رشد مردم آمریکا تحت رهبری یک محافظهکار سخن گفت. او در نخستین تبلیغات انتخاباتیاش متعهد شد که آمریکا را به سمت آیندهای بهتر رهبری کند. جب وابسته به یک خانواده سیاسی است که دو تن از رؤسای جمهوری آمریکا را پرورش داده است. بوش پدر در فاصله سالهای 1989 تا 1993 و بوش پسر از سال 2000 تا 2008 کاخ سفید را در اختیار داشتهاند. اکنون سابقه این دو ریاست جمهوری گاهی برای جب دردسر ایجاد میکند.
هر دو بوش رئیس جمهوری، آمریکا را درگیر جنگ در خاورمیانه کردند با این تفاوت که پدر بیشتر عراق را هدف گرفت و پسر علاوه بر عراق به افغانستان نیز لشکر کشید. بدین ترتیب در ذهنیت مردم جهان و آمریکا سابقه سیاسی خانواده بوش با جنگطلبی و جنگ افروزی پیوند خورده است. شاید برای گریز از همین صفات است که طراحان تبلیغات کمپین جب بوش به جای نام خانوادگی بوش صرفا از واژه «Jeb» برای کمپین او استفاده کرده اند؛ هرچند خود ادعا می کنند که برای تمایز و استقلال جب از شهرت و نفوذ سیاسی خانواده بوش چنین تصمیمی گرفتهاند!
برای گریز از میراث جنگ افروزی پدر و برادر، کمپین جب بوش با حذف نام خانوادگی بوش صرفا از واژه «Jeb» استفاده کرده است.
اما جب در عمل نشان داده است که در سیاستهایش دنبالهروی پدر و برادرش خواهد بود. اسامی موجود در فهرست 21 نفره مشاوران جب بوش در سیاست خارجی نشان میدهد که تیم او همان اعضای تیم سیاست خارجی سه جمهوریخواه ساکن کاخ سفید در سالهای پیشین است. در واقع اطرافیان رونالد ریگان، بوش پدر و بوش پسر این فهرست جنگ طلب را تشکیل میدهند. فارین پالیسی در مقالهای نگاه جب بوش به نقش آمریکا در صحنه جهانی را همچون دو بوش قبلی مبتنی بر زور و قدرت میداند. خانواده بوش قدرت آمریکا را ناشی از قدرت اقتصادی دانسته و معتقدند برای جدی گرفته شدن آمریکا در صحنه جهانی داشتن عظیمترین قدرت نظامی جهان ضروری است. جب همچون برادرش به شعار «رسیدن به صلح از طریق قدرت» باور داشته و کاهش بودجه نظامی آمریکا را نکوهش میکند که یادآور تفکر تخصیص بودجههای عظیم نظامی در دوران بوش پسر است.
جب بوش و خدمت بزرگ به برادر در انتخابات سال 2000
انتخابات ریاست جمهوری نوامبر 2000 در تاریخ پر از حیله و حقهبازیهای سیاسی آمریکا جایگاه ویژهای دارد. در آن زمان جب بوش فرماندار فلوریدا بود و متهم شد که در آراء به نفع بردارش جورج دبلیو بوش دخالت و دستکاری کرده است. در آن انتخابات بین جورج بوش جمهوریخواه و ال گور دموکرات رقابت بسیار نزدیکی وجود داشت و سرنوشت انتخابات به رأی ایالت فلوریدا منوط شده بود. کار به بازشماری آراء کشید که هفتهها به طول انجامید. در نهایت جب بوش هزاران رأی در فلوریدا را باطل اعلام کرد که در نتیجه آن برادرش توانست حدود 500 رای بیشتر از الگور داشته باشد و در نتیجه آرای الکترال این ایالت را به خود اختصاص دهد و با رأی دیوان عالی آمریکا ریاست جمهوری این کشور را به دست آورد. جالب است که در این انتخابات جورج دبلیو بوش بیش از 100 هزار رای کمتر از ال گور دموکرات کسب کرده بود!
جب بوش متهم است در انتخابات سال 2000 در منصب فرمانداری فلوریدا به نفع بردارش جورج دبلیو بوش در آرا دخالت و دستکاری کرده است.
حمایت جب از برادرش هم اکنون نیز ادامه دارد و او پاسخهای عریض و طویلی به منتقدان سیاستهای جنگ افروزانه برادرش در خاورمیانه میدهد که مملو از فرافکنی است. او در گفتگویی با بیان اینکه اطلاعات در باره سلاحهای کشتار جمعی عراق که منجر به حمله برادرش به این کشور شد را غیردقیق دانست اما درباره وضعیت عراق، اوباما را مقصر اعلام کرد و گفت او اجازه داده است خلاء امنیتی در عراق ایجاد شود که منجر به پدید آمدن داعش شده است. او تصمیم برادرش برای افزایش حضور نظامیان آمریکایی در عراق در اواخر دوره ریاست جمهوریاش را یکی از قهرمانانهترین تصمیمهای سیاسی از سوی رؤسای جمهور آمریکا میداند!
جب بوش: تصمیم برادرم برای افزایش حضور نظامیان آمریکایی در عراق یکی از قهرمانانهترین تصمیمهای سیاسی از سوی روسای جمهور آمریکا است.
حامیان جب بوش
جمهوریخواهان افراطی، جورج بوش پسر و سرمایهداران وال استریت از جب حمایت کردهاند. یک ایرانی و یک کوبایی در صدر حامیان مالی جب بوش هستند. مایک فرناندز، میلیاردر کوبایی ساکن فلوریدا در سه مرحله سه میلیون دلار به کمپین جب کمک کرده است. در رده دوم هوشنگ انصاری، سفیر پیش از انقلاب ایران در آمریکا قرار دارد. او که ساکن تگزاس است به همراه همسرش، شهلا انصاری، دو میلیون دلار در اختیار کمپین انتخاباتی جب قرار داده است.
مقامات فرمانداری ایالت فلوریدا با اشاره به اظهارنامههای مالیاتی جب بوش دارایی خالص او را چیزی بین 19 تا 22 میلیون دلار اعلام کردهاند. او تنها در سال 2013 مبلغ 7.4 میلیون دلار درآمد داشت. هرچند درآمد بوش طی سالهای گذشته سیر صعودی داشته است؛ با این حال ثروت جب در مقایسه با رقیب درون حزبیاش، دونالد ترامپ، که دارای ثروتی در حدود 9 میلیارد دلار است مبلغ قابل اعتنایی نیست و او برای فعالیتهای انتخاباتیش به کمکهای لابیهای سیاسی و سرمایهداران بزرگ نیاز دارد.
جب و حمایت از فتنه 88
جب در آذرماه 1389 در مصاحبهای تلویزیونی ادعا کرد که ایران بزرگترین تهدید برای منافع آمریکاست و خواستار حمایت دولت آمریکا از شورشهای داخل ایران، افزودن بر تهدیدات نظامی و تلاش جدی برای دگرگونی نظام سیاسی ایران شد. او برخورد اوباما با بینظمیهای سال 88 ایران را ناامید کننده توصیف کرد و گفت: «تهدید نظامی باید همیشه روی میز باشد تا رهبران ایران را مجبور به متوقف ساختن برنامههای اتمی کند. اینکه رهبران ایران به این نتیجه برسند که آمریکا هیچگاه به این کشور حمله نمیکند، رفتارهای بد آنها را تقویت میکند. ما باید در حمایت از مخالفتهای مدنی ضد رژیم در ایران به طور تهاجمیتری اقدام کنیم. من وقتی رویکرد دولت اوباما در قبال اعتراضات خیابانی پس از انتخابات سال گذشته در ایران را دیدم ناامید شدم. این اعتراضات ارتباط زیادی به نتایج انتخابات نداشت و ناشی از خواست مردم ایران برای رسیدن به آزادی بود. ما در زمانی که باید در حمایت از خواست آزادی در ایران فعالتر میبودیم، در حمایت از آن بسیار سست عمل کردیم».
جب بوش: وقتی رویکرد دولت اوباما در قبال اعتراضات خیابانی پس از انتخابات سال گذشته {88} در ایران را دیدم ناامید شدم.
جب، ایران و توافق
به نظر میرسد جب بوش اظهارات خود درباره توافق هستهای با ایران را بر اساس واکنشهای بینالمللی، موضعگیریهای رقبای سیاسی و نتایج نظرسنجیها مدام تغییر میدهد. هرچند او نیز مانند قاطبه جمهوریخواهان خط ممتد ایرانهراسی و تهدید را پیگیری کرده اما درباره توافق هستهای موضعگیریهای متناقضی داشته است. روزی از کنگره میخواهد که توافق را رد کند و روز دیگر درخواست تصویب آن را میکند. به هر حال در میان رقبای درون حزبی، جب و ترامپ دو نامزد جمهوریخواهی هستند که فعلا ایده پاره کردن برجام را کنار گذاشته و خواستار تغییر بندهای مورد توافق در آن هستند. جب از سویی میگوید: «من امیدوارم که کنگره با رای خود این توافقنامه را باطل کند. من امیدوارم که با اکثریت بیش از دو سوم آرا وتوی رئیس جمهوری نیز نتواند توافق را حفظ کند». و از سوی دیگر اشاره کرده است که بعید است در صورتی که رئیسجمهوری آمریکا شود، برجام را کنار بگذارد. وی بیانیه لوزان را «توافقی معیوب» خوانده و گفته بود از آن حمایت نخواهد کرد!
جب: من امیدوارم که کنگره با رای خود این توافقنامه را باطل کند!
در ماجرای نامه نگاری سناتورهای آمریکایی به رهبران ایران که با بهت و تعجب بینالمللی و داخلی روبهرو شد جب در یک گردهمایی در ایالت نیوهمپشایر از نامه غیرقانونی 47 سناتور خطاب به مقامات ایران حمایت کرد و گفت: این نامه از روی ناامیدی سناتورهای جمهوریخواه نوشته شده است. جب بوش خواستار حمایت از سناتور باب کورکر، رییس کمیته روابط خارجی سنا، برای تصویب طرح اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران شد. بعدها با چرخشی آشکار به انتقاد از بعضی اعضای جمهوریخواه کنگره که خواهان جلوگیری از توافقنامه هستهای ایران هستند پرداخت و گفت: من مخالف مذاکره رئیس جمهوری اوباما با ایران درباره برنامه هستهای نیستم، اما اگر من بودم موضع سختتری در مذاکرات در مقایسه با اوباما اتخاذ میکردم!».
جب گفته است که بعید است در صورتی که رئیسجمهوری آمریکا شود، برجام را کنار بگذارد.
جب بوش برای خوشامد و جلب حمایت صهیونیستها در جمع آنها توافق اوباما و ایران را شبیه توافق «نویل چمبرلین» نخستوزیر انگلیس و آدولف هیتلر، رهبر آلمان نازی، میداند و میگوید ایران با رفع تحریمهای اقتصادی به تسلیح بیشتر حزب الله، حماس و دیگر سازمانهایی که وزارت خارجه آمریکا آنها را در «فهرست سازمانهای تروریستی» قرار داده استف خواهد پرداخت. جب همواره در سخنانش تلاش برای دستیابی به بمب اتمی از سوی ایران را چه بدون توافق و چه با توافق امری محتوم فرض میکند و برخلاف تمامی گزارشهای نهادهای امنیتی خود آمریکا بر این موضوع اصرار دارد. مثلا در میزگردی درباره توافقنامه چنین میگوید: «اگر شما میخواستید با ایران توافقی را امضا کنید میبایستی هدفی را که از ابتدا داشتید حفظ میکردید. هدف ما از ابتدا این بود که هرگز اجازه ندهیم ایران به توانمندی ساخت بمب اتمی دست پیدا کند».
جب: توافق اوباما و ایران شبیه توافق چمبرلین نخستوزیر انگلیس و آدولف هیتلر رهبر آلمان نازی است!
جب در جمع طرفداران خود در ایالت نوادا به شدت درباره توافقنامه هستهای ایران ابراز نگرانی کرد و گفت: «چنین توافقنامهای ممکن است باعث اشاعه هستهای در منطقه خاورمیانه شود که این مسئله منجر به بیثباتی منطقه خواهد شد و بر آمریکا هم تاثیر خواهد داشت». این درحالیست که او اظهارات مایک هاکبی، دیگر نامزد جمهوریخواه انتخابات 2016، درباره توافق هستهای و مقایسه آن با هولوکاست را رد میکند و میگوید: «استفاده از چنین لحنی کاملا اشتباه است! این شیوهای نیست که ما میخواهیم با آن در انتخابات برنده شویم و شیوهای نیست که با آن می خواهیم مشکلات را حل کنیم. بنابراین، این اظهارات تاسف برانگیز است و من نمیدانم وی چه اجباری داشت چنین حرفی بزند». در وهله نخست به نظر میرسد که صاحب این جملات سعی دارد از افراطیگری جمهوریخواهان به دور باشد اما باز از او چنین میشنویم: «اگر رئیس جمهوری بعدی من شوم، من همان روز اول استراتژی مقابله با تهدیدات چند جانبه ایران را اتخاذ خواهم کرد!».
جب بوش ادعاهای القاء کننده ایرانهراسی را به کرات در سخنرانیهای خود با آب و تاب تکرار میکند و سعی دارد جوانب جدیدی نیز بر این موضوع پروپاگاندایی بیافزاید. جب بوش آمریکای لاتین را نیز وارد حوزهای خیالی کرده است که ایران در آن به تقویت و توسعه گروههای تروریستی مشغول است: «خطر ایران تنها تبدیل شدن به کشوری دارای تسلیحات هستهای نیست، که البته خود خطری جدیست و میتواند موجب رقابت و اشاعه هستهای در منطقه شود، اینها مشکلاتی جدی هستند؛ اما ایران بزرگترین حامی دولتی تروریسم است! ایران فقط در منطقه حامی تروریسم نیست بلکه در آمریکای لاتین نیز حامی تروریسم است! ما باید ایران را عقب برانیم و شرایط را برای ایران سختتر کنیم. ایران قرار است با برداشته شدن تحریمها حداقل یکصد میلیارد دلار پول نقد به دست آورد که با این پول برنامههای خود را با شدت و گستردگی بیشتری اجرا خواهد کرد. ما باید استراتژیی داشته باشیم که ایران را به درون مرزهایش عقب برانیم تا تلاشهای ایران برای بیثبات سازی منطقه متوقف شود».
جب بوش: ایران فقط در منطقه حامی تروریسم نیست بلکه در آمریکای لاتین نیز حامی تروریسم است!
آشکارا روشن است که جب بوش در همان مسیری قدم گذاشته است که پیش از او پدر و برادرش آن را پیمودهاند. هرچند تلاش فراوانی برای جدا نشان دادن خط تفکر و حرکتش از دو جنگ افروز قبلی دارد. این موضوع میتواند منشاء تناقضات در موضعگیریها و اظهارات جب بوش تلقی شود.
جرج بزرگ، جرج کوچک و اینک جِب
جب بوش فرماندار سابق ایالت فلوریدا، 62 ساله، پسر جرج هربرت بوش و برادر کوچکتر جورج واکر بوش رؤسای جمهوری سابق آمریکاست که در خردادماه در شهر میامی برای انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 اعلام نامزدی کرد و از ضرورت رشد مردم آمریکا تحت رهبری یک محافظهکار سخن گفت. او در نخستین تبلیغات انتخاباتیاش متعهد شد که آمریکا را به سمت آیندهای بهتر رهبری کند. جب وابسته به یک خانواده سیاسی است که دو تن از رؤسای جمهوری آمریکا را پرورش داده است. بوش پدر در فاصله سالهای 1989 تا 1993 و بوش پسر از سال 2000 تا 2008 کاخ سفید را در اختیار داشتهاند. اکنون سابقه این دو ریاست جمهوری گاهی برای جب دردسر ایجاد میکند.
جب بوش پسر جرج هربرت بوش و برادر کوچکتر جورج واکر بوش دو رئیس جمهور سابق آمریکاست.
هر دو بوش رئیس جمهوری، آمریکا را درگیر جنگ در خاورمیانه کردند با این تفاوت که پدر بیشتر عراق را هدف گرفت و پسر علاوه بر عراق به افغانستان نیز لشکر کشید. بدین ترتیب در ذهنیت مردم جهان و آمریکا سابقه سیاسی خانواده بوش با جنگطلبی و جنگ افروزی پیوند خورده است. شاید برای گریز از همین صفات است که طراحان تبلیغات کمپین جب بوش به جای نام خانوادگی بوش صرفا از واژه «Jeb» برای کمپین او استفاده کرده اند؛ هرچند خود ادعا می کنند که برای تمایز و استقلال جب از شهرت و نفوذ سیاسی خانواده بوش چنین تصمیمی گرفتهاند!
اما جب در عمل نشان داده است که در سیاستهایش دنبالهروی پدر و برادرش خواهد بود. اسامی موجود در فهرست 21 نفره مشاوران جب بوش در سیاست خارجی نشان میدهد که تیم او همان اعضای تیم سیاست خارجی سه جمهوریخواه ساکن کاخ سفید در سالهای پیشین است. در واقع اطرافیان رونالد ریگان، بوش پدر و بوش پسر این فهرست جنگ طلب را تشکیل میدهند. فارین پالیسی در مقالهای نگاه جب بوش به نقش آمریکا در صحنه جهانی را همچون دو بوش قبلی مبتنی بر زور و قدرت میداند. خانواده بوش قدرت آمریکا را ناشی از قدرت اقتصادی دانسته و معتقدند برای جدی گرفته شدن آمریکا در صحنه جهانی داشتن عظیمترین قدرت نظامی جهان ضروری است. جب همچون برادرش به شعار «رسیدن به صلح از طریق قدرت» باور داشته و کاهش بودجه نظامی آمریکا را نکوهش میکند که یادآور تفکر تخصیص بودجههای عظیم نظامی در دوران بوش پسر است.
خاندان بوش معتقدند برای جدی گرفته شدن آمریکا در صحنه جهانی داشتن عظیمترین قدرت نظامی جهان ضروریست.
جب بوش و خدمت بزرگ به برادر در انتخابات سال 2000
انتخابات ریاست جمهوری نوامبر 2000 در تاریخ پر از حیله و حقهبازیهای سیاسی آمریکا جایگاه ویژهای دارد. در آن زمان جب بوش فرماندار فلوریدا بود و متهم شد که در آراء به نفع بردارش جورج دبلیو بوش دخالت و دستکاری کرده است. در آن انتخابات بین جورج بوش جمهوریخواه و ال گور دموکرات رقابت بسیار نزدیکی وجود داشت و سرنوشت انتخابات به رأی ایالت فلوریدا منوط شده بود. کار به بازشماری آراء کشید که هفتهها به طول انجامید. در نهایت جب بوش هزاران رأی در فلوریدا را باطل اعلام کرد که در نتیجه آن برادرش توانست حدود 500 رای بیشتر از الگور داشته باشد و در نتیجه آرای الکترال این ایالت را به خود اختصاص دهد و با رأی دیوان عالی آمریکا ریاست جمهوری این کشور را به دست آورد. جالب است که در این انتخابات جورج دبلیو بوش بیش از 100 هزار رای کمتر از ال گور دموکرات کسب کرده بود!
حمایت جب از برادرش هم اکنون نیز ادامه دارد و او پاسخهای عریض و طویلی به منتقدان سیاستهای جنگ افروزانه برادرش در خاورمیانه میدهد که مملو از فرافکنی است. او در گفتگویی با بیان اینکه اطلاعات در باره سلاحهای کشتار جمعی عراق که منجر به حمله برادرش به این کشور شد را غیردقیق دانست اما درباره وضعیت عراق، اوباما را مقصر اعلام کرد و گفت او اجازه داده است خلاء امنیتی در عراق ایجاد شود که منجر به پدید آمدن داعش شده است. او تصمیم برادرش برای افزایش حضور نظامیان آمریکایی در عراق در اواخر دوره ریاست جمهوریاش را یکی از قهرمانانهترین تصمیمهای سیاسی از سوی رؤسای جمهور آمریکا میداند!
جب بوش: تصمیم برادرم برای افزایش حضور نظامیان آمریکایی در عراق یکی از قهرمانانهترین تصمیمهای سیاسی از سوی روسای جمهور آمریکا است.
حامیان جب بوش
جمهوریخواهان افراطی، جورج بوش پسر و سرمایهداران وال استریت از جب حمایت کردهاند. یک ایرانی و یک کوبایی در صدر حامیان مالی جب بوش هستند. مایک فرناندز، میلیاردر کوبایی ساکن فلوریدا در سه مرحله سه میلیون دلار به کمپین جب کمک کرده است. در رده دوم هوشنگ انصاری، سفیر پیش از انقلاب ایران در آمریکا قرار دارد. او که ساکن تگزاس است به همراه همسرش، شهلا انصاری، دو میلیون دلار در اختیار کمپین انتخاباتی جب قرار داده است.
مایک فرناندز، میلیاردر کوبایی مخالف نظام کشورش سه میلیون دلار به کمپین جب کمک کرده است.
مقامات فرمانداری ایالت فلوریدا با اشاره به اظهارنامههای مالیاتی جب بوش دارایی خالص او را چیزی بین 19 تا 22 میلیون دلار اعلام کردهاند. او تنها در سال 2013 مبلغ 7.4 میلیون دلار درآمد داشت. هرچند درآمد بوش طی سالهای گذشته سیر صعودی داشته است؛ با این حال ثروت جب در مقایسه با رقیب درون حزبیاش، دونالد ترامپ، که دارای ثروتی در حدود 9 میلیارد دلار است مبلغ قابل اعتنایی نیست و او برای فعالیتهای انتخاباتیش به کمکهای لابیهای سیاسی و سرمایهداران بزرگ نیاز دارد.
هوشنگ انصاری سفیر محمدرضا پهلوی در واشنگتن، دو میلیون دلار در اختیار کمپین انتخاباتی جب قرار داده است.
جب و حمایت از فتنه 88
جب در آذرماه 1389 در مصاحبهای تلویزیونی ادعا کرد که ایران بزرگترین تهدید برای منافع آمریکاست و خواستار حمایت دولت آمریکا از شورشهای داخل ایران، افزودن بر تهدیدات نظامی و تلاش جدی برای دگرگونی نظام سیاسی ایران شد. او برخورد اوباما با بینظمیهای سال 88 ایران را ناامید کننده توصیف کرد و گفت: «تهدید نظامی باید همیشه روی میز باشد تا رهبران ایران را مجبور به متوقف ساختن برنامههای اتمی کند. اینکه رهبران ایران به این نتیجه برسند که آمریکا هیچگاه به این کشور حمله نمیکند، رفتارهای بد آنها را تقویت میکند. ما باید در حمایت از مخالفتهای مدنی ضد رژیم در ایران به طور تهاجمیتری اقدام کنیم. من وقتی رویکرد دولت اوباما در قبال اعتراضات خیابانی پس از انتخابات سال گذشته در ایران را دیدم ناامید شدم. این اعتراضات ارتباط زیادی به نتایج انتخابات نداشت و ناشی از خواست مردم ایران برای رسیدن به آزادی بود. ما در زمانی که باید در حمایت از خواست آزادی در ایران فعالتر میبودیم، در حمایت از آن بسیار سست عمل کردیم».
جب، ایران و توافق
به نظر میرسد جب بوش اظهارات خود درباره توافق هستهای با ایران را بر اساس واکنشهای بینالمللی، موضعگیریهای رقبای سیاسی و نتایج نظرسنجیها مدام تغییر میدهد. هرچند او نیز مانند قاطبه جمهوریخواهان خط ممتد ایرانهراسی و تهدید را پیگیری کرده اما درباره توافق هستهای موضعگیریهای متناقضی داشته است. روزی از کنگره میخواهد که توافق را رد کند و روز دیگر درخواست تصویب آن را میکند. به هر حال در میان رقبای درون حزبی، جب و ترامپ دو نامزد جمهوریخواهی هستند که فعلا ایده پاره کردن برجام را کنار گذاشته و خواستار تغییر بندهای مورد توافق در آن هستند. جب از سویی میگوید: «من امیدوارم که کنگره با رای خود این توافقنامه را باطل کند. من امیدوارم که با اکثریت بیش از دو سوم آرا وتوی رئیس جمهوری نیز نتواند توافق را حفظ کند». و از سوی دیگر اشاره کرده است که بعید است در صورتی که رئیسجمهوری آمریکا شود، برجام را کنار بگذارد. وی بیانیه لوزان را «توافقی معیوب» خوانده و گفته بود از آن حمایت نخواهد کرد!
جب: من امیدوارم که کنگره با رای خود این توافقنامه را باطل کند!
در ماجرای نامه نگاری سناتورهای آمریکایی به رهبران ایران که با بهت و تعجب بینالمللی و داخلی روبهرو شد جب در یک گردهمایی در ایالت نیوهمپشایر از نامه غیرقانونی 47 سناتور خطاب به مقامات ایران حمایت کرد و گفت: این نامه از روی ناامیدی سناتورهای جمهوریخواه نوشته شده است. جب بوش خواستار حمایت از سناتور باب کورکر، رییس کمیته روابط خارجی سنا، برای تصویب طرح اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران شد. بعدها با چرخشی آشکار به انتقاد از بعضی اعضای جمهوریخواه کنگره که خواهان جلوگیری از توافقنامه هستهای ایران هستند پرداخت و گفت: من مخالف مذاکره رئیس جمهوری اوباما با ایران درباره برنامه هستهای نیستم، اما اگر من بودم موضع سختتری در مذاکرات در مقایسه با اوباما اتخاذ میکردم!».
جب گفته است که بعید است در صورتی که رئیسجمهوری آمریکا شود، برجام را کنار بگذارد.
جب بوش برای خوشامد و جلب حمایت صهیونیستها در جمع آنها توافق اوباما و ایران را شبیه توافق «نویل چمبرلین» نخستوزیر انگلیس و آدولف هیتلر، رهبر آلمان نازی، میداند و میگوید ایران با رفع تحریمهای اقتصادی به تسلیح بیشتر حزب الله، حماس و دیگر سازمانهایی که وزارت خارجه آمریکا آنها را در «فهرست سازمانهای تروریستی» قرار داده استف خواهد پرداخت. جب همواره در سخنانش تلاش برای دستیابی به بمب اتمی از سوی ایران را چه بدون توافق و چه با توافق امری محتوم فرض میکند و برخلاف تمامی گزارشهای نهادهای امنیتی خود آمریکا بر این موضوع اصرار دارد. مثلا در میزگردی درباره توافقنامه چنین میگوید: «اگر شما میخواستید با ایران توافقی را امضا کنید میبایستی هدفی را که از ابتدا داشتید حفظ میکردید. هدف ما از ابتدا این بود که هرگز اجازه ندهیم ایران به توانمندی ساخت بمب اتمی دست پیدا کند».
جب: توافق اوباما و ایران شبیه توافق چمبرلین نخستوزیر انگلیس و آدولف هیتلر رهبر آلمان نازی است!
جب در جمع طرفداران خود در ایالت نوادا به شدت درباره توافقنامه هستهای ایران ابراز نگرانی کرد و گفت: «چنین توافقنامهای ممکن است باعث اشاعه هستهای در منطقه خاورمیانه شود که این مسئله منجر به بیثباتی منطقه خواهد شد و بر آمریکا هم تاثیر خواهد داشت». این درحالیست که او اظهارات مایک هاکبی، دیگر نامزد جمهوریخواه انتخابات 2016، درباره توافق هستهای و مقایسه آن با هولوکاست را رد میکند و میگوید: «استفاده از چنین لحنی کاملا اشتباه است! این شیوهای نیست که ما میخواهیم با آن در انتخابات برنده شویم و شیوهای نیست که با آن می خواهیم مشکلات را حل کنیم. بنابراین، این اظهارات تاسف برانگیز است و من نمیدانم وی چه اجباری داشت چنین حرفی بزند». در وهله نخست به نظر میرسد که صاحب این جملات سعی دارد از افراطیگری جمهوریخواهان به دور باشد اما باز از او چنین میشنویم: «اگر رئیس جمهوری بعدی من شوم، من همان روز اول استراتژی مقابله با تهدیدات چند جانبه ایران را اتخاذ خواهم کرد!».
جب بوش ادعاهای القاء کننده ایرانهراسی را به کرات در سخنرانیهای خود با آب و تاب تکرار میکند و سعی دارد جوانب جدیدی نیز بر این موضوع پروپاگاندایی بیافزاید. جب بوش آمریکای لاتین را نیز وارد حوزهای خیالی کرده است که ایران در آن به تقویت و توسعه گروههای تروریستی مشغول است: «خطر ایران تنها تبدیل شدن به کشوری دارای تسلیحات هستهای نیست، که البته خود خطری جدیست و میتواند موجب رقابت و اشاعه هستهای در منطقه شود، اینها مشکلاتی جدی هستند؛ اما ایران بزرگترین حامی دولتی تروریسم است! ایران فقط در منطقه حامی تروریسم نیست بلکه در آمریکای لاتین نیز حامی تروریسم است! ما باید ایران را عقب برانیم و شرایط را برای ایران سختتر کنیم. ایران قرار است با برداشته شدن تحریمها حداقل یکصد میلیارد دلار پول نقد به دست آورد که با این پول برنامههای خود را با شدت و گستردگی بیشتری اجرا خواهد کرد. ما باید استراتژیی داشته باشیم که ایران را به درون مرزهایش عقب برانیم تا تلاشهای ایران برای بیثبات سازی منطقه متوقف شود».
جب بوش: ایران فقط در منطقه حامی تروریسم نیست بلکه در آمریکای لاتین نیز حامی تروریسم است!
آشکارا روشن است که جب بوش در همان مسیری قدم گذاشته است که پیش از او پدر و برادرش آن را پیمودهاند. هرچند تلاش فراوانی برای جدا نشان دادن خط تفکر و حرکتش از دو جنگ افروز قبلی دارد. این موضوع میتواند منشاء تناقضات در موضعگیریها و اظهارات جب بوش تلقی شود.