مهدی می‌گفت: «جمله‌ای می‌گویم که آن را به خاطر بسپار. اشتباه‌ترین اشتباه ترین اشتباه‌ترین تصمیم ایشان هم از درست ترین درست ترین و درست ترین تصمیم من درست‌تر است.»
به گزارش شهدای ایران، «صفیه مدرس» همسر شهید مهدی باکری فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا در گفتگو با تسنیم، در مورد جهت گیری برخی خانواده‌های شهدای شاخص در مسائل سیاسی و زاویه گرفتن با برخی مسائل نظام در فضای غبارآلود فتنه سال ۸۸ که آن را منتسب به شهیدشان می‌کنند و تصویر درستی که همه مردم اعم از خانواده شهدا باید آن را در فتنه‌های زمان الگوی خود قرار دهند گفت: «ببینید! کسی که ولایت را قبول دارد نظام را هم قبول دارد. چنین کسی یک خط قرمزی برای خودش قائل است. در هر زمان و شرایطی وقتی که علیه نظام فتنه‌ای بر پا می‌شود و دشمن می‌خواهد ریشه انقلاب و نظام را از میان بردارد، مردمی که از ولایت اطاعت می‌کنند و ولایت را قبول دارند، پشت سر ولی فقیه می‌مانند و این موضوع برایشان خط قرمز است. و معتقدند هرچه ولی فقیه بگوید همان موضوع فصل الخطاب است.
* در فتنه‌های زمان، ملاک تنها فصل الخطاب رهبری است/ کسی که ولایت را قبول دارد از هیچ چیز نمی‌ترسد
وی افزود: در زمان بنی صدر که اولین رئیس جمهور ایران بود یکی از فتنه‌ها که در جنگ هم خیلی آشکار بود تصمیم گیری‌های بنی صدر بود. ولی وقتی مردم حرف ولایت را قبول می‌کنند، دیگر دشمنان و فتنه گران هم هرکاری که بخواهند انجام دهند، همه خنثی می‌شود. تحلیل‌ها، حرف و حدیث‌ها و موضع جناح‌های مختلف ممکن است متفاوت باشد اما باید دید فصل الخطاب رهبر چه موضوعی است. در تصمیم گیری‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... حرف رهبر ملاک است.کسی که ولایت را قبول دارد از هیچ چیز نمی‌ترسد و واهمه‌ای هم ندارد و پشت سر ولایت هم ایستاده است. آقا مهدی هم همینطور بود یعنی ولایت را تا این حد قبول داشت.
* ولایت مداری تمام زندگی مهدی را تحت الشعاع قرار می‌داد
مدرس با اشاره به ولایت مداری شهید مهدی باکری گفت: وقتی کسی را به عنوان ولی و رهبر قبول می‌کنیم باید دستورات او را بپذیریم. لازم است بگویم یکی از ویژگی‌های برجسته مهدی ولایت مداری است. در کنار اخلاق خوب، ساده زیست بودن و کم حرف بودن و ویژگی‌های خاصی که زبانزد همه دوستان او بود، ولایتمدار خوبی هم بود. ولایت مداری تمام زندگی مهدی را تحت الشعاع قرار می‌داد و تمام زندگی‌اش هم بیانگر این مسئله و تفکر بود. با خیلی از دوستانی که در آن زمان با موضوع ولایت مشکل داشتند درباره این موضوع بحث می‌کرد.
* روایت شهید مهدی باکری از بحث ولایت فقیه
وی افزود: گاهی به او می‌گفتم چرا بحث می‌کنی کسی که امام را قبول ندارد نیازی به این بحث‌ها هم ندارد. گاهی خودم با او در برخی موضوعات این مسئله وارد بحث می‌شدم و می‌گفتم: «آقا مهدی! امام یا کس دیگر ادعای عصمت که نمی‌کند. هیچکدام معصوم نیستند و امکان خطا برای همه وجود دارد.» مهدی می‌گفت:«جمله‌ای می‌گویم که آن را به خاطر بسپار. اشتباه‌ترین اشتباه ترین اشتباه‌ترین تصمیم ایشان هم از درست ترین درست ترین و درست ترین تصمیم من درست‌تر است. من مگر چه کسی هستم که تا چند وقت پیش عمل شرعی واجبم را بلد نبودم و حالا بخواهم به عنوان کسی از قشر روشنفکر و تحصیل کرده دانشگاهی به ولی فقیه ایراد بگیرم.» ما وقتی کسی را به عنوان ولی قبول می‌کنیم باید چشم بسته حرف‌ها و دستورات او را بپذیریم.
* شهید مهدی باکری از دوران دانشجویی با رهبر معظم انقلاب ارتباط تنگاتنگی داشت
همسر فرمانده شهید لشکر ۳۱ عاشورا در ادامه تصریح کرد: شهید مهدی باکری ارتباطش با امام در حد دیدارهایی بود که می‌رفت اما از دوران دانشجویی با آیت الله العظمی خامنه‌ای که آن زمان رئیس جمهور بود ارتباط تنگاتنگی داشت. او سه شرط برای دوستیابی‌اش در دانشگاه گذاشته بود. همیشه می‌دید کسی را که به عنوان یک دوست انتخاب می‌کند این سه شرط را دارد یا نه؟ که آیا مسجد می‌رود؟ آیا روحانیت و در رأس آن ولی فقیه را قبول دارد؟ و آیا با قرآن مأنوس است؟ اگر کسی این سه شرط را داشت با او در دانشگاه ارتباط داشت و با کسانی که با ولایت فقیه مشکل داشتند حتی اگر از نزدیک ترین افراد به او و از خانواده‌اش نیز بودند ارتباطش را کم می‌کرد.
* در فتنه‌های زمان، ملاک تنها فصل الخطاب رهبری است/ کسی که ولایت را قبول دارد از هیچ چیز نمی‌ترسد
وی افزود: در زمان بنی صدر که اولین رئیس جمهور ایران بود یکی از فتنه‌ها که در جنگ هم خیلی آشکار بود تصمیم گیری‌های بنی صدر بود. ولی وقتی مردم حرف ولایت را قبول می‌کنند، دیگر دشمنان و فتنه گران هم هرکاری که بخواهند انجام دهند، همه خنثی می‌شود. تحلیل‌ها، حرف و حدیث‌ها و موضع جناح‌های مختلف ممکن است متفاوت باشد اما باید دید فصل الخطاب رهبر چه موضوعی است. در تصمیم گیری‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... حرف رهبر ملاک است.کسی که ولایت را قبول دارد از هیچ چیز نمی‌ترسد و واهمه‌ای هم ندارد و پشت سر ولایت هم ایستاده است. آقا مهدی هم همینطور بود یعنی ولایت را تا این حد قبول داشت.
* ولایت مداری تمام زندگی مهدی را تحت الشعاع قرار می‌داد
مدرس با اشاره به ولایت مداری شهید مهدی باکری گفت: وقتی کسی را به عنوان ولی و رهبر قبول می‌کنیم باید دستورات او را بپذیریم. لازم است بگویم یکی از ویژگی‌های برجسته مهدی ولایت مداری است. در کنار اخلاق خوب، ساده زیست بودن و کم حرف بودن و ویژگی‌های خاصی که زبانزد همه دوستان او بود، ولایتمدار خوبی هم بود. ولایت مداری تمام زندگی مهدی را تحت الشعاع قرار می‌داد و تمام زندگی‌اش هم بیانگر این مسئله و تفکر بود. با خیلی از دوستانی که در آن زمان با موضوع ولایت مشکل داشتند درباره این موضوع بحث می‌کرد.
* روایت شهید مهدی باکری از بحث ولایت فقیه
وی افزود: گاهی به او می‌گفتم چرا بحث می‌کنی کسی که امام را قبول ندارد نیازی به این بحث‌ها هم ندارد. گاهی خودم با او در برخی موضوعات این مسئله وارد بحث می‌شدم و می‌گفتم: «آقا مهدی! امام یا کس دیگر ادعای عصمت که نمی‌کند. هیچکدام معصوم نیستند و امکان خطا برای همه وجود دارد.» مهدی می‌گفت:«جمله‌ای می‌گویم که آن را به خاطر بسپار. اشتباه‌ترین اشتباه ترین اشتباه‌ترین تصمیم ایشان هم از درست ترین درست ترین و درست ترین تصمیم من درست‌تر است. من مگر چه کسی هستم که تا چند وقت پیش عمل شرعی واجبم را بلد نبودم و حالا بخواهم به عنوان کسی از قشر روشنفکر و تحصیل کرده دانشگاهی به ولی فقیه ایراد بگیرم.» ما وقتی کسی را به عنوان ولی قبول می‌کنیم باید چشم بسته حرف‌ها و دستورات او را بپذیریم.
* شهید مهدی باکری از دوران دانشجویی با رهبر معظم انقلاب ارتباط تنگاتنگی داشت
همسر فرمانده شهید لشکر ۳۱ عاشورا در ادامه تصریح کرد: شهید مهدی باکری ارتباطش با امام در حد دیدارهایی بود که می‌رفت اما از دوران دانشجویی با آیت الله العظمی خامنه‌ای که آن زمان رئیس جمهور بود ارتباط تنگاتنگی داشت. او سه شرط برای دوستیابی‌اش در دانشگاه گذاشته بود. همیشه می‌دید کسی را که به عنوان یک دوست انتخاب می‌کند این سه شرط را دارد یا نه؟ که آیا مسجد می‌رود؟ آیا روحانیت و در رأس آن ولی فقیه را قبول دارد؟ و آیا با قرآن مأنوس است؟ اگر کسی این سه شرط را داشت با او در دانشگاه ارتباط داشت و با کسانی که با ولایت فقیه مشکل داشتند حتی اگر از نزدیک ترین افراد به او و از خانواده‌اش نیز بودند ارتباطش را کم می‌کرد.
