تحلیلگر مشهور عرب، یکی از دلایل دشمنی غربیها، اعراب و ترکها با نظام سوریه را مخالفت سوریه با عبور لولههای گاز قطر از سوریه برای صدور گاز به اروپا دانست.
به گزارش شهدای ایران به نقل از العالم، العالم - "عبدالباری عطوان" نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب، در مقاله ای نوشت: یکی از دلایل دشمنی غربی ها، عرب ها و ترک ها با نظام سوریه این است که سوریه اجازه نداد لوله های گاز قطر از سوریه بگذرد تا این کشور گاز خود را به ترکیه و اروپا صادر کند، چرا که اگر این کار انجام می شد رقیب تازه ای در اروپا برای گاز روسیه پیدا شده و این تبدیل به وسیله ای راهبردی برای اعمال فشار بر دولت مسکو می شد.
سردبیر روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم در مقاله ای افزود: البته این طبیعی و منطقی است که روس ها این کار نیک سوری ها را در حق خود فراموش نکنند و تمام تلاش خود را به کار گیرند تا مانع سقوط آن شده و نگذارند این کشور به سرنوشتی شبیه به لیبی، عراق و یمن دچار شود.
عطوان با اشاره به تحولات اخیر منطقه نوشت: آمریکا و متحدان عربش مسئول همه فاجعه ها در منطقه به ویژه سوریه، یمن، لبنان و لیبی هستند.
به عقیده عطوان، آمریکا و متحدانش مسئول همه بحران های منطقه هستند، آن ها به عراق حمله کرده و آن را به اشغال خود در آوردند، ارتش آن را منحل کرده و بذر فتنه در آن کاشتند و این بحران از آنجا به سوریه، لبنان و یمن منتقل شد و به زودی این بحران در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز رحل اقامت خواهد افکند.
وی افزود: در این میان برخی طرف ها می خواهند اشتباهات خود را به گردن دیگران بیندازند و اینگونه سعی می کنند از زیر بار مسئولیت این بحران ها شانه خالی کنند و بگویند کسانی دیگر مسئول بحران های کنونی منطقه هستند.
عطوان می نویسد، این روزها برخی کشورها از نقش روسیه در سوریه به دلایل مختلف انتقاد می کنند و می گویند هواپیماهای نظامی روسی صد ها کارشناس و همچنین صدها تن تجهیزات نظامی به لاذقیه منتقل کرده است گویی روسیه از چند دهه متحد سوریه نیست.
وی افزود: روسیه از ابتدای بحران سوریه با صدای بلند اعلام کرد اجازه نمی دهد نظام سوریه یا رییس جمهوری این کشور سقوط کند، روسیه دوبار در شورای امنیت از حق وتو استفاده کرد و مانع صدور هرگونه قطعنامه ای برای دخالت نظامی در سوریه شد، قطعنامه ای بر اساس بند هفتم منشور سازمان ملل که اتحادیه عرب با حمایت آمریکا خواستار آن بود. پس از این ها، روسیه کشتی های جنگی خود را روانه دریای مدیترانه کرد و مقابل ناوهای هواپیمابر آمریکایی که خود را برای گلوله باران سوریه آماده می کردند، ایستاد.
عطوان در ادامه نوشت: حال کجای این حمایت های روسیه از سوریه غافلگیر کننده است، چرا برخی به ویژه عرب ها از این حمایت ها تعجب می کنند، آن ها می گویند نظام سوریه بیشتر از هر وقتی ضعیف شده است و با این فرض، دوستان چه زمانی به کمک دوستان خود می روند، مگر نه این است که زمانی که آن ها نیاز داشته باشند به هم کمک می کنند؟
سردبیر رأی الیوم اضافه کرد: کشورهای بزرگ، جمعیت های خیریه نیستند و روابط بین المللی و سیاست نیز در هیچ جایی از جهان بر اساس ارزش های اخلاقی نیست بلکه عامل اصلی سیاست ها، اصل حفظ منافع است و هر کس غیر از این را بگوید، بسیار کوتاه بین و ساده است؛ بله روسیه نیز از منافع خود دفاع می کند و می خواهد پایگاه نظامی خود را در طرطوس و نظامی که اجازه تاسیس چنین پایگاهی را به آن داده است، حفظ کند زیرا این پایگاه آخرین جای پای روسیه در منطقه و اطراف دریای مدیترانه است.
آمریکا و متحدان عربش پنج سال است که تلاش می کنند نظام سوریه را سرنگون کنند، میلیارد ها دلار در این راه هزینه کرده اند، هزاران تن سلاح های جدید و پیشرفته برای دشمنان این نظام فرستاده اند، صد ها فتوا در این خصوص صادر کرده اند، امپراتوری های رسانه ای خود را برای تحریک و بسیج مردم ضد این کشور و این نظام به خدمت گرفته اند اما نتیجه چه شده است؟ تکه تکه شدن منطقه، ایجاد آشوب های خونین، ایجاد فتنه های قومی و مذهبی، به وجود آوردن شبه نظامیان درگیر با هم و به راه انداختن جنگی که 300هزار سوری را به کام مرگ کشانده و پنج میلیون سوری دیگر را آواره کرده است، بقیه داستان را نیز همه می دانند.
آیا در این میان باید روس ها را سرزنش کرد یا آمریکایی ها و متحدان عربش را؟؛ آن ها شورای ملی سوریه را به وجود آوردند بعد آن را تبدیل به ائتلاف ملی سوریه (هر دو مخالف نظام سوریه) کردند، مجموعه دوستان (دشمنان) سوریه را با عضویت 60کشور تشکیل دادند، عضویت سوریه در اتحادیه عرب را به حالت تعلیق درآوردند و نماینده این کشور را اخراج کردند، کرسی سوریه را در اتحادیه عرب به معاذ الخطیب، مخالف سوری دادند، پرچم سوریه را در این اتحادیه برداشته و پرچم مخالفان را جای آن گذاشتند، نتیجه چه شد؟ آقای معاذ الخطیب اکنون کجاست؟ برهان غلیون کجاست؟، هادی البحره کجا رفت؟ اکنون چه کسی نام رییس ائتلاف ملی سوریه را می داند، این تشکل مخالفان سوری اکنون کجای کار است؟، چه کسی مسئول این شکست ها است و چه کسی را به خاطر این شکست ها باید سرزنش کرد؟
رییس جمهوری آمریکا اخیرا در دیدار با فرماندهان نظامی آمریکا گفت: راهبرد روسیه در سوریه مبنی بر حمایت از بشار اسد اشتباهی بزرگ است، ما همچنان به روسیه می گوییم نمی توانید راهبردی را که سرنوشت آن شکست است، ادامه دهید.
سردبیر رأی الیوم افزود: قطعا روسیه و رهبران آن از تجربیات گذشته کشورشان در افغانستان که به دلیل حمایت های ائتلاف آمریکایی –عربی از برخی طرف ها در افغانستان منجر به شکست شوروی شد، خوب آگاه هستند و به همین دلیل تصور نمی رود آن ها بخواهند این تجربه بار دیگر در سوریه تکرار شود، باید دانست سوریه با افغانستان تفاوت دارد و روسیه تحت رهبری پوتین با شوروی تحت رهبری گورباچوف تفاوت دارد؛ آمریکا نیز همانند گذشته نیست.
شاید برخی با نظر باراک اوباما در مورد روسیه و سوریه موافق باشند اما این ها باید پاسخ دهند راهبردهای آمریکا و متحدانش در منطقه و از جمله در سوریه چه موفقیت هایی در پی داشته است؟ وقتی رییس جمهوری آمریکا یک بار می گوید بشار اسد غیر قانونی است و باید برود و متحدان عربش نیز پشت سر او تکرار می کنند و می گویند بشار اسد بخشی از بحران است و نباید بخش از راه حل این بحران باشد، سپس اوباما نظرش را تغییر می دهد و تاکید می کند اولویت باید مبارزه با داعش باشد و باید نهادهای دولتی سوریه حفظ شود تا تجربه لیبی در سوریه تکرار نشود، این سئوال پیش می آید که آمریکا و متحدانش دقیقا چه می خواهند؟
ما می دانیم آن ها بشار اسد و نظامش را نمی خواهند، داعش و جبهه النصره و گروه احرار الشام را نیز نمی خواهند، حال سئوال اینجاست آن ها واقعا چه می خواهند؟ طرح های آن ها برای حکومت سوریه پس از برکنار کردن بشار اسد چیست، آن ها که بیش از چهار بار رییس ائتلاف ملی سوریه (مخالف نظام سوریه) را تغییر داده اند، این بحران تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟؛ چند سال دیگر باید منتظر بمانیم؟
بشار اسد و نظامش پس از پنج سال سیاست های کورکورانه آمریکا و راهبردهای نادرستش و همچنین سیاست های کشورهای عربی همچنان پابرجا هستند، طی این مدت شمار زیادی از مردم سوریه آواره شده اند. آمریکا و متحدانش مسئول همه بحران های منطقه هستند، آن ها به عراق حمله کرده و آن را به اشغال خود در آوردند، ارتش آن را منحل کرده و بذر فتنه در آن کاشتند و این بحران از آنجا به سوریه، لبنان و یمن منتقل شد و به زودی این بحران در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز رحل اقامت خواهد افکند.
عطوان در پایان نوشت: روس ها و ایرانی ها از نظام سوریه دست بر نمی دارند و برای حفظ آن آماده اند وارد میدان جنگ شوند اما آیا آمریکایی ها و متحدان عربش چنین اراده و عزمی دارند؟؛ باید منتظر ماند و دید، این مشکل در حال بزرگتر شدن است و اگر همه تابع عقل و حکمت نباشند، ممکن است تبدیل به جنگ جهانی سوم شود، راه حل بهتر این است که همه طرف ها در خصوص راه حلی سیاسی به توافق برسند تا بیش از این خون سوری ها ریخته نشود.
سردبیر روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم در مقاله ای افزود: البته این طبیعی و منطقی است که روس ها این کار نیک سوری ها را در حق خود فراموش نکنند و تمام تلاش خود را به کار گیرند تا مانع سقوط آن شده و نگذارند این کشور به سرنوشتی شبیه به لیبی، عراق و یمن دچار شود.
عطوان با اشاره به تحولات اخیر منطقه نوشت: آمریکا و متحدان عربش مسئول همه فاجعه ها در منطقه به ویژه سوریه، یمن، لبنان و لیبی هستند.
به عقیده عطوان، آمریکا و متحدانش مسئول همه بحران های منطقه هستند، آن ها به عراق حمله کرده و آن را به اشغال خود در آوردند، ارتش آن را منحل کرده و بذر فتنه در آن کاشتند و این بحران از آنجا به سوریه، لبنان و یمن منتقل شد و به زودی این بحران در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز رحل اقامت خواهد افکند.
وی افزود: در این میان برخی طرف ها می خواهند اشتباهات خود را به گردن دیگران بیندازند و اینگونه سعی می کنند از زیر بار مسئولیت این بحران ها شانه خالی کنند و بگویند کسانی دیگر مسئول بحران های کنونی منطقه هستند.
عطوان می نویسد، این روزها برخی کشورها از نقش روسیه در سوریه به دلایل مختلف انتقاد می کنند و می گویند هواپیماهای نظامی روسی صد ها کارشناس و همچنین صدها تن تجهیزات نظامی به لاذقیه منتقل کرده است گویی روسیه از چند دهه متحد سوریه نیست.
وی افزود: روسیه از ابتدای بحران سوریه با صدای بلند اعلام کرد اجازه نمی دهد نظام سوریه یا رییس جمهوری این کشور سقوط کند، روسیه دوبار در شورای امنیت از حق وتو استفاده کرد و مانع صدور هرگونه قطعنامه ای برای دخالت نظامی در سوریه شد، قطعنامه ای بر اساس بند هفتم منشور سازمان ملل که اتحادیه عرب با حمایت آمریکا خواستار آن بود. پس از این ها، روسیه کشتی های جنگی خود را روانه دریای مدیترانه کرد و مقابل ناوهای هواپیمابر آمریکایی که خود را برای گلوله باران سوریه آماده می کردند، ایستاد.
عطوان در ادامه نوشت: حال کجای این حمایت های روسیه از سوریه غافلگیر کننده است، چرا برخی به ویژه عرب ها از این حمایت ها تعجب می کنند، آن ها می گویند نظام سوریه بیشتر از هر وقتی ضعیف شده است و با این فرض، دوستان چه زمانی به کمک دوستان خود می روند، مگر نه این است که زمانی که آن ها نیاز داشته باشند به هم کمک می کنند؟
سردبیر رأی الیوم اضافه کرد: کشورهای بزرگ، جمعیت های خیریه نیستند و روابط بین المللی و سیاست نیز در هیچ جایی از جهان بر اساس ارزش های اخلاقی نیست بلکه عامل اصلی سیاست ها، اصل حفظ منافع است و هر کس غیر از این را بگوید، بسیار کوتاه بین و ساده است؛ بله روسیه نیز از منافع خود دفاع می کند و می خواهد پایگاه نظامی خود را در طرطوس و نظامی که اجازه تاسیس چنین پایگاهی را به آن داده است، حفظ کند زیرا این پایگاه آخرین جای پای روسیه در منطقه و اطراف دریای مدیترانه است.
آمریکا و متحدان عربش پنج سال است که تلاش می کنند نظام سوریه را سرنگون کنند، میلیارد ها دلار در این راه هزینه کرده اند، هزاران تن سلاح های جدید و پیشرفته برای دشمنان این نظام فرستاده اند، صد ها فتوا در این خصوص صادر کرده اند، امپراتوری های رسانه ای خود را برای تحریک و بسیج مردم ضد این کشور و این نظام به خدمت گرفته اند اما نتیجه چه شده است؟ تکه تکه شدن منطقه، ایجاد آشوب های خونین، ایجاد فتنه های قومی و مذهبی، به وجود آوردن شبه نظامیان درگیر با هم و به راه انداختن جنگی که 300هزار سوری را به کام مرگ کشانده و پنج میلیون سوری دیگر را آواره کرده است، بقیه داستان را نیز همه می دانند.
آیا در این میان باید روس ها را سرزنش کرد یا آمریکایی ها و متحدان عربش را؟؛ آن ها شورای ملی سوریه را به وجود آوردند بعد آن را تبدیل به ائتلاف ملی سوریه (هر دو مخالف نظام سوریه) کردند، مجموعه دوستان (دشمنان) سوریه را با عضویت 60کشور تشکیل دادند، عضویت سوریه در اتحادیه عرب را به حالت تعلیق درآوردند و نماینده این کشور را اخراج کردند، کرسی سوریه را در اتحادیه عرب به معاذ الخطیب، مخالف سوری دادند، پرچم سوریه را در این اتحادیه برداشته و پرچم مخالفان را جای آن گذاشتند، نتیجه چه شد؟ آقای معاذ الخطیب اکنون کجاست؟ برهان غلیون کجاست؟، هادی البحره کجا رفت؟ اکنون چه کسی نام رییس ائتلاف ملی سوریه را می داند، این تشکل مخالفان سوری اکنون کجای کار است؟، چه کسی مسئول این شکست ها است و چه کسی را به خاطر این شکست ها باید سرزنش کرد؟
رییس جمهوری آمریکا اخیرا در دیدار با فرماندهان نظامی آمریکا گفت: راهبرد روسیه در سوریه مبنی بر حمایت از بشار اسد اشتباهی بزرگ است، ما همچنان به روسیه می گوییم نمی توانید راهبردی را که سرنوشت آن شکست است، ادامه دهید.
سردبیر رأی الیوم افزود: قطعا روسیه و رهبران آن از تجربیات گذشته کشورشان در افغانستان که به دلیل حمایت های ائتلاف آمریکایی –عربی از برخی طرف ها در افغانستان منجر به شکست شوروی شد، خوب آگاه هستند و به همین دلیل تصور نمی رود آن ها بخواهند این تجربه بار دیگر در سوریه تکرار شود، باید دانست سوریه با افغانستان تفاوت دارد و روسیه تحت رهبری پوتین با شوروی تحت رهبری گورباچوف تفاوت دارد؛ آمریکا نیز همانند گذشته نیست.
شاید برخی با نظر باراک اوباما در مورد روسیه و سوریه موافق باشند اما این ها باید پاسخ دهند راهبردهای آمریکا و متحدانش در منطقه و از جمله در سوریه چه موفقیت هایی در پی داشته است؟ وقتی رییس جمهوری آمریکا یک بار می گوید بشار اسد غیر قانونی است و باید برود و متحدان عربش نیز پشت سر او تکرار می کنند و می گویند بشار اسد بخشی از بحران است و نباید بخش از راه حل این بحران باشد، سپس اوباما نظرش را تغییر می دهد و تاکید می کند اولویت باید مبارزه با داعش باشد و باید نهادهای دولتی سوریه حفظ شود تا تجربه لیبی در سوریه تکرار نشود، این سئوال پیش می آید که آمریکا و متحدانش دقیقا چه می خواهند؟
ما می دانیم آن ها بشار اسد و نظامش را نمی خواهند، داعش و جبهه النصره و گروه احرار الشام را نیز نمی خواهند، حال سئوال اینجاست آن ها واقعا چه می خواهند؟ طرح های آن ها برای حکومت سوریه پس از برکنار کردن بشار اسد چیست، آن ها که بیش از چهار بار رییس ائتلاف ملی سوریه (مخالف نظام سوریه) را تغییر داده اند، این بحران تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟؛ چند سال دیگر باید منتظر بمانیم؟
بشار اسد و نظامش پس از پنج سال سیاست های کورکورانه آمریکا و راهبردهای نادرستش و همچنین سیاست های کشورهای عربی همچنان پابرجا هستند، طی این مدت شمار زیادی از مردم سوریه آواره شده اند. آمریکا و متحدانش مسئول همه بحران های منطقه هستند، آن ها به عراق حمله کرده و آن را به اشغال خود در آوردند، ارتش آن را منحل کرده و بذر فتنه در آن کاشتند و این بحران از آنجا به سوریه، لبنان و یمن منتقل شد و به زودی این بحران در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز رحل اقامت خواهد افکند.
عطوان در پایان نوشت: روس ها و ایرانی ها از نظام سوریه دست بر نمی دارند و برای حفظ آن آماده اند وارد میدان جنگ شوند اما آیا آمریکایی ها و متحدان عربش چنین اراده و عزمی دارند؟؛ باید منتظر ماند و دید، این مشکل در حال بزرگتر شدن است و اگر همه تابع عقل و حکمت نباشند، ممکن است تبدیل به جنگ جهانی سوم شود، راه حل بهتر این است که همه طرف ها در خصوص راه حلی سیاسی به توافق برسند تا بیش از این خون سوری ها ریخته نشود.