یکی از دو متهم اصلی پرونده قتل مردی که جسدش با دست و پای بسته در گودالی پیدا شده بود بالاخره بعد از ماهها ،سکوت خود را شکست و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.
شهدای ایران: این مرد تنومند و قوی هیکل پس از اعتراف به قتل مدعی شد که نمی خواست مقتول را بکشد و فکر می کرد که مابقی افرادی که آنجا هستند او را نجات می دهند.
دوازدهم بهمن ماه پارسال بود که کارگر شهرداری با تماس با مرکز فوریت های پلیسی 110 ماموران را در جریان کشف یک جسد در گودالی کنار بزرگراه یاسینی زیر پل 12 فروردین قرار داد .
در ادامه ماموران کلانتری 128 تهران نو برای بررسی صحت و سقم این خبر به محل مورد نظر رفته و دیدند که جنازه ای در حالی که دست و پایش بسته شده در آنجا قرار دارد. با اعلام این خبر به بازپرس ویژه قتل، محسن مدیرروستا، تیمی از کارآگاهان اداره دهم به همراه عوامل پزشکی قانونی و اکیپ حفظ صحنه جرم به دستور وی وارد صحنه شدند.
بررسی های اولیه پزشکی قانونی حکایت از وجود شیار گردنی داشت که نشان می داد مقتول خفه شده است با این حال جسد برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی فرستاده شد.
چند روز پس از کشف جسد هویت این مرد برای ماموران پلیس مشخص شد. مقتول ،سعید 35 ساله بود که اصالتش به یکی از شهرهای شمالی کشور باز می گشت. به گفته خانواده سعید او مدتی بود که به مواد روانگردان اعتیاد پیدا کرده بود . بررسی کاراگاهان اداره دهم نشام می داد که شب حادثه مقتول با افراد معتاد و بی خانمانی که در اتاقک پاتوق کرده بودند درگیر شده است. با کشف این سرنخ ماموران پس از دستگیری این افراد در مورد شب حادثه از آنها بازجویی کردند.در بازجویی ها مشخص شد که مقتول زمانی که این 7 نفر بساط مصرف موادشان را پهن کرده بودند وارد اتاقک شده است. در پی ورود سعید ،علی که یکی از معتادان بنام منطقه است و آخرین متهمی است که دستگیر شده به حضور سعید اعتراض کرد و از او خواست که آنجا را ترک کند با این حال سعید بی اعتنا به این موضوع وارد اتاقک شده و گوشه ای می نشیند.
بی اعتنایی سعید موجب خشم علی شده به طوری که سعید از مابقی افراد حاضر در اتاقک می خواهد که آنجا را ترک کنند و انها را تنها بگذارند. پس از آن علی به همراه کاظم که حالابه قتل اعتراف کرده است با سعید درگیر می شود و چند روز بعد هم جنازه سعید در آن محل پیدا می شود.
کاظم که 13 تیر ماه امسال دستگیر شد پیش از این در بازجویی ها مدعی شده بود تنها دست و پای سعید را بسته و قتل کار او نیست. او پس از دستگیری گفت: وقتی درگیر شدیم سعید اول به ما حمله کرد من هم اجازه ندادم که بیشتر از این درگیری به وجود بیاید البته خیلی هم عصبانی بودم به خاطر همین دست و پای سعید را بستم بعد از آن هم علی که دید خیلی عصبانی هستم به من گفت که از اتاقک بیرون بروم و دیگر هم نمی دانم که چه شده است.
علی هم که مظنون دیگر ابن پرونده بود در اظهاراتش به ماموران گفته بود: آن شب به خاطر حضور سعید در اتاقک بتنی با او در گیر شدم . بعد از آن از بقیه خواستم که انجا را ترک کنند و من و کاظم با سعید درگیر شدیم. بعد از آن هم من از جیب سعید 35 هزار تومان پول و یک گوشی تلفن همراه برداشتم و محل را ترک کردم. تا زمانی که من انجا بودم سعید زنده بود. و من از کشته شدن او هیچ اطلاعی ندارم و قتل او کار من نیست.
با این حال کاظم صبح امروز ،پس از حضور در شعبه ششم بازپرسی ویژه قتل دادسرای ناحیه 27 در اعترافاتش به قاضی محسن مدیرروستا گفت: پس از آنکه دست و پای سعید را بستم علی زودتر از محل خارج شد. همان موقع سعید شروع به فحاشی و داد و بیداد کرد. من هم کاپشن پاره ای که یه گوشه ای افتاده بود را برداشتم و آستینش را به سرش کشیدم بعد هم او را در حالی که دست و پایش بسته بود ،به حالت سجده روی زمین گذاشتم و از آنجا خارج شدم . با این حال فکر می کردم که بقیه معتادها می آیند و او را نجات می دهند و فکر نمی کردم با این کار او بمیرد.
با اعتراف کاظم به قتل سعید پرونده برای رسیدگی بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
*خبرآنلاین
دوازدهم بهمن ماه پارسال بود که کارگر شهرداری با تماس با مرکز فوریت های پلیسی 110 ماموران را در جریان کشف یک جسد در گودالی کنار بزرگراه یاسینی زیر پل 12 فروردین قرار داد .
در ادامه ماموران کلانتری 128 تهران نو برای بررسی صحت و سقم این خبر به محل مورد نظر رفته و دیدند که جنازه ای در حالی که دست و پایش بسته شده در آنجا قرار دارد. با اعلام این خبر به بازپرس ویژه قتل، محسن مدیرروستا، تیمی از کارآگاهان اداره دهم به همراه عوامل پزشکی قانونی و اکیپ حفظ صحنه جرم به دستور وی وارد صحنه شدند.
بررسی های اولیه پزشکی قانونی حکایت از وجود شیار گردنی داشت که نشان می داد مقتول خفه شده است با این حال جسد برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی فرستاده شد.
چند روز پس از کشف جسد هویت این مرد برای ماموران پلیس مشخص شد. مقتول ،سعید 35 ساله بود که اصالتش به یکی از شهرهای شمالی کشور باز می گشت. به گفته خانواده سعید او مدتی بود که به مواد روانگردان اعتیاد پیدا کرده بود . بررسی کاراگاهان اداره دهم نشام می داد که شب حادثه مقتول با افراد معتاد و بی خانمانی که در اتاقک پاتوق کرده بودند درگیر شده است. با کشف این سرنخ ماموران پس از دستگیری این افراد در مورد شب حادثه از آنها بازجویی کردند.در بازجویی ها مشخص شد که مقتول زمانی که این 7 نفر بساط مصرف موادشان را پهن کرده بودند وارد اتاقک شده است. در پی ورود سعید ،علی که یکی از معتادان بنام منطقه است و آخرین متهمی است که دستگیر شده به حضور سعید اعتراض کرد و از او خواست که آنجا را ترک کند با این حال سعید بی اعتنا به این موضوع وارد اتاقک شده و گوشه ای می نشیند.
بی اعتنایی سعید موجب خشم علی شده به طوری که سعید از مابقی افراد حاضر در اتاقک می خواهد که آنجا را ترک کنند و انها را تنها بگذارند. پس از آن علی به همراه کاظم که حالابه قتل اعتراف کرده است با سعید درگیر می شود و چند روز بعد هم جنازه سعید در آن محل پیدا می شود.
کاظم که 13 تیر ماه امسال دستگیر شد پیش از این در بازجویی ها مدعی شده بود تنها دست و پای سعید را بسته و قتل کار او نیست. او پس از دستگیری گفت: وقتی درگیر شدیم سعید اول به ما حمله کرد من هم اجازه ندادم که بیشتر از این درگیری به وجود بیاید البته خیلی هم عصبانی بودم به خاطر همین دست و پای سعید را بستم بعد از آن هم علی که دید خیلی عصبانی هستم به من گفت که از اتاقک بیرون بروم و دیگر هم نمی دانم که چه شده است.
علی هم که مظنون دیگر ابن پرونده بود در اظهاراتش به ماموران گفته بود: آن شب به خاطر حضور سعید در اتاقک بتنی با او در گیر شدم . بعد از آن از بقیه خواستم که انجا را ترک کنند و من و کاظم با سعید درگیر شدیم. بعد از آن هم من از جیب سعید 35 هزار تومان پول و یک گوشی تلفن همراه برداشتم و محل را ترک کردم. تا زمانی که من انجا بودم سعید زنده بود. و من از کشته شدن او هیچ اطلاعی ندارم و قتل او کار من نیست.
با این حال کاظم صبح امروز ،پس از حضور در شعبه ششم بازپرسی ویژه قتل دادسرای ناحیه 27 در اعترافاتش به قاضی محسن مدیرروستا گفت: پس از آنکه دست و پای سعید را بستم علی زودتر از محل خارج شد. همان موقع سعید شروع به فحاشی و داد و بیداد کرد. من هم کاپشن پاره ای که یه گوشه ای افتاده بود را برداشتم و آستینش را به سرش کشیدم بعد هم او را در حالی که دست و پایش بسته بود ،به حالت سجده روی زمین گذاشتم و از آنجا خارج شدم . با این حال فکر می کردم که بقیه معتادها می آیند و او را نجات می دهند و فکر نمی کردم با این کار او بمیرد.
با اعتراف کاظم به قتل سعید پرونده برای رسیدگی بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
*خبرآنلاین