درحالی که سازمان لیگ قراردادهای چهار برگی را ثبت و نهایتا منتشر کرده است، برخی اهالی فوتبال اعلام کردهاند رقمهای منتشر شده متعلق به آنها نیست و رقم واقعی قراردادشان چیز دیگریست!
به گزارش شهدای ایران به نقل از مهر، پس از انتشار لیست قراردادهای بازیکنان فوتبال در سایت سازمان لیگ که البته خیلیها دلیلش را نمیدانند، بسیاری از مدیران و بازیکنان فوتبال خودشان از قراردادهای خودشان حیرت کردند و آن را اشتباه دانسته و غلط اعلام کردند.
از برانکو و کواچ در پرسپولیس بگیرید تا معینی در استقلال که صراحتا از حاشیه نویسی قراردادها در استقلال گفت و مازیار زارع از ملوان و نجفنژاد رئیس فراکسیون ورزش مجلس که اعلام میکرد که قراردادهای زیر میزی وجود دارد و ...
نکته قابل تامل دقیقا همینجاست، وقتی میگویند این قراردادها اشتباه است داستان به طرز اسرارآمیزی جلو میرود و این پرسش به وجود میآید که مگر سازمان لیگ خودش این قراردادهای چهار برگی را نوشته و قرارداد بسته که انتشار آن موجب تعجب و اعتراض به ارقام آن شده است؟
وقتی رئیس فراکسیون ورزش و عضو هیات مدیره فلان باشگاه و خود بازیکن و مربی اعلام میکنند رقم قرارادشان آن نیست که اعلام شده، در واقع برای پیدا کردن منبع اشکال و این اختلاف حساب نه نیاز است ممیزی باشی و نه لازم است که بازرس یا معاون کلانتر باشی.
کاملا معلوم است که این اختلاف حسابها به دنیای اسرار آمیز زیر میز مربوط است آنجا که نمیتوان و نباید رقم واقعی قرارداد را در سازمان لیگ ثبت کرد تا هم منتقدین را به صف نکرد، هم فرار مالیاتی انجام داد و هم البته قرارداد واقعی را برای بالا نبردن توقع دوست و فامیل مسکوت نگه داشت.
اما دنیای اسرار آمیز اینچنینی را چگونه باید شناخت و به آن رسیدگی کرد؟ آیا فرار مالیاتی را باید پذیرفت و حق را به بازیکن داد؟
مربی را میشناسیم که دویست میلیون بیشتر به حسابش واریز کردند که متعلق به خودش نبود، بلکه کل دویست میلیون متعلق بود به دروازهبان مشهور تیم بود که به وی اعتماد داشت.
آن مربی دویست میلیون را گرفت و به دروازهبان مورد نظر تقدیم کرد تا دروازه بان با این ترفند بتواند باز هم بیشتر پول بگیرد و صدای کسی در نیاید اما نکته اینجاست که امروز برای آن مربی بیست میلیون تومان مالیات آمده و کسی هم حاضر نیست آن را بپردازد و مربی مورد نظر هر چقدر به آن باشگاه مراجعه می کند نتیجهای نمی گیرد و حالا بابت پولی که نگرفته باید مالیات بدهد!
بازیکنی را میشناسیم که یک درصد از سود فروش فلان محصول کارخانه را میگیرد و برای دیگری پول میریزند به حسابش و فاکتور خرید آب معدنی صادر میکنند.
برخی به جای پولشان خانه و زمین میگیرند و بعضی هم اتومبیل گرفتند و البته پس از آنکه اتومبیلها سند نخورد صدای اعتراض همه درآمد.
در واقع در زیر میز فوتبال دنیای بزرگ و اسرار آمیز وجود دارد. دنیایی غیر قابل درک و غیرقابل وصف، البته این موضوع غیر قابل درک نیست، به هر حال فوتبال درآمدهای انکار ناپذیری دارد که قوانین ایران در مورد بعضی از آنها درست اعمال نمیشود و عملا پول فوتبال را میبرند جایی دیگر و فوتبالیست این مهم را برنمیتابند. با این حال اما باید تاکید کرد که دنیای زیر میزی فوتبال دنیایی است که همه آن را میشناسند، همه آن را میبینند و همه خودشان را به آن راه می زنند چون صلاح اینست که نبینند.
در هر صورت روزی باید به این موضوع رسیدگی کرد و این دروغ گوییها را از بین برد. باور کنید ضربهای که این دیوار بیاعتمادی به جوانترها در جامعه میزند به ویژه بعد از دعواها به خاطر اختلاف حسابها که واقعیتها را تازه برملا میکنند، بیشتر از آن دویست یا پانصد میلیونی است که فلان بازیکن به خاطر کیفیت و کارنامه خوبش میگیرد.
از برانکو و کواچ در پرسپولیس بگیرید تا معینی در استقلال که صراحتا از حاشیه نویسی قراردادها در استقلال گفت و مازیار زارع از ملوان و نجفنژاد رئیس فراکسیون ورزش مجلس که اعلام میکرد که قراردادهای زیر میزی وجود دارد و ...
نکته قابل تامل دقیقا همینجاست، وقتی میگویند این قراردادها اشتباه است داستان به طرز اسرارآمیزی جلو میرود و این پرسش به وجود میآید که مگر سازمان لیگ خودش این قراردادهای چهار برگی را نوشته و قرارداد بسته که انتشار آن موجب تعجب و اعتراض به ارقام آن شده است؟
وقتی رئیس فراکسیون ورزش و عضو هیات مدیره فلان باشگاه و خود بازیکن و مربی اعلام میکنند رقم قرارادشان آن نیست که اعلام شده، در واقع برای پیدا کردن منبع اشکال و این اختلاف حساب نه نیاز است ممیزی باشی و نه لازم است که بازرس یا معاون کلانتر باشی.
کاملا معلوم است که این اختلاف حسابها به دنیای اسرار آمیز زیر میز مربوط است آنجا که نمیتوان و نباید رقم واقعی قرارداد را در سازمان لیگ ثبت کرد تا هم منتقدین را به صف نکرد، هم فرار مالیاتی انجام داد و هم البته قرارداد واقعی را برای بالا نبردن توقع دوست و فامیل مسکوت نگه داشت.
اما دنیای اسرار آمیز اینچنینی را چگونه باید شناخت و به آن رسیدگی کرد؟ آیا فرار مالیاتی را باید پذیرفت و حق را به بازیکن داد؟
مربی را میشناسیم که دویست میلیون بیشتر به حسابش واریز کردند که متعلق به خودش نبود، بلکه کل دویست میلیون متعلق بود به دروازهبان مشهور تیم بود که به وی اعتماد داشت.
آن مربی دویست میلیون را گرفت و به دروازهبان مورد نظر تقدیم کرد تا دروازه بان با این ترفند بتواند باز هم بیشتر پول بگیرد و صدای کسی در نیاید اما نکته اینجاست که امروز برای آن مربی بیست میلیون تومان مالیات آمده و کسی هم حاضر نیست آن را بپردازد و مربی مورد نظر هر چقدر به آن باشگاه مراجعه می کند نتیجهای نمی گیرد و حالا بابت پولی که نگرفته باید مالیات بدهد!
بازیکنی را میشناسیم که یک درصد از سود فروش فلان محصول کارخانه را میگیرد و برای دیگری پول میریزند به حسابش و فاکتور خرید آب معدنی صادر میکنند.
برخی به جای پولشان خانه و زمین میگیرند و بعضی هم اتومبیل گرفتند و البته پس از آنکه اتومبیلها سند نخورد صدای اعتراض همه درآمد.
در واقع در زیر میز فوتبال دنیای بزرگ و اسرار آمیز وجود دارد. دنیایی غیر قابل درک و غیرقابل وصف، البته این موضوع غیر قابل درک نیست، به هر حال فوتبال درآمدهای انکار ناپذیری دارد که قوانین ایران در مورد بعضی از آنها درست اعمال نمیشود و عملا پول فوتبال را میبرند جایی دیگر و فوتبالیست این مهم را برنمیتابند. با این حال اما باید تاکید کرد که دنیای زیر میزی فوتبال دنیایی است که همه آن را میشناسند، همه آن را میبینند و همه خودشان را به آن راه می زنند چون صلاح اینست که نبینند.
در هر صورت روزی باید به این موضوع رسیدگی کرد و این دروغ گوییها را از بین برد. باور کنید ضربهای که این دیوار بیاعتمادی به جوانترها در جامعه میزند به ویژه بعد از دعواها به خاطر اختلاف حسابها که واقعیتها را تازه برملا میکنند، بیشتر از آن دویست یا پانصد میلیونی است که فلان بازیکن به خاطر کیفیت و کارنامه خوبش میگیرد.