از وقتي شنيدم «سپهر» در خارج از کشور زندگي مي کند ديگر سر از پا نمي شناختم انگار همه روياها و آرزوهايم به حقيقت پيوسته است سال هاي سال در انتظار روزي بودم که بتوانم در خارج از کشور زندگي کنم. شور و شوق من براي ديدار سپهر از لحظه اي رنگ زيبايي گرفت که فهميدم او قصد دارد با دختري ايراني ازدواج کند. اين بود که ...
شهدای ایران:اين ها بخشي از اظهارات دختر 33 ساله اي است که نه تنها آمال و آرزوهايش را بر بادرفته مي ديد بلکه ميليون ها تومان از سرمايه پدرش را به اميد ازدواج با جوان مقيم انگلستان از دست داده بود او در حالي که دادخواست طلاق را در دستش مي فشرد و عنوان مي کرد سادگي و تصورات اشتباهم همچون تندبادي سرکش کاخ آرزوهايم را ويران کرد به مشاور و مددکار اجتماعي کلانتري شهيد هاشمي نژاد مشهد گفت: سال هاي زيباي دوران جواني ام را در حالي با آرزوهاي بيهوده به باد فنا سپردم که خواستگاراني مومن و ايده آل داشتم اما هرکدام از آن ها را با بهانه هاي واهي رد مي کردم. هيچ کس نمي دانست که من قصد دارم در خارج از کشور زندگي کنم هميشه در خيال و تصورات، خودم را داخل ويلايي با فضاهاي سرسبز و آبشارهاي بلند مي ديدم که زندگي شيريني را کنار جواني خوش تيپ و پولدار مقيم خارج کشور آغاز کرده ام آن تصورات اشتباه که جز آمالي دست نيافتني چيز ديگري نبود موجب شد تا سال هاي جواني ام يکي پس از ديگري بيهوده سپري شود زماني به خود آمدم که ديگر 31 بهار از عمرم گذشته بود و هيچ خواستگاري زنگ منزلمان را به صدا درنمي آورد.
پدرم از وضعيت مالي خوبي برخوردار بود و به خاطر اين که احساس تنهايي نکنم پس از پايان تحصيلات دانشگاهي، مرا به سفرهاي زيادي مي برد تا اين که 2 سال قبل براي ديدار خواهرم با هواپيما عازم اصفهان شديم. آن جا بود که با عاطفه خانم آشنا شدم او همسايه خواهرم بود و عنوان مي کرد پسرش مقيم انگلستان است و قصد دارد با دختري ايراني ازدواج کند با شنيدن اين جمله آن قدر خوشحال شده بودم که براي ديدار سپهر لحظه شماري مي کردم انگار که بهشت گمشده خود را يافته باشم همه توانم را براي ابراز محبت به عاطفه خانم به کار گرفتم چرا که پس از گذشت اين همه سال به آرزوهايم نزديک مي شدم اين گونه بود که عاطفه خانم متوجه ماجرا شد و مرا براي پسرش خواستگاري کرد خانواده ام با اين ازدواج مخالفت کردند چرا که معتقد بودند من بايد با جواني ايراني در کشور ازدواج کنم اما گوش من بدهکار اين حرف ها نبود و بدين ترتيب با سپهر ازدواج کردم. تنها چند روز بعد از برگزاري مراسم عقدکنان سپهر به انگلستان برگشت تا شرايط اقامت مرا در آن کشور درست کند او هر بار به بهانه هاي مختلف مانند گرفتن وکيل و مخارج زياد صدور مدارک اقامت ، ميليونها تومان از پدرم پول مي گرفت و من فقط از طريق اينترنت و تلفن با او در ارتباط بودم. 2سال از اين ماجرا گذشت تا اين که فهميدم طعمه کلاهبرداري شده ام و او قصد ندارد مرا به انگلستان ببرد. اما زندگي ام زماني به تباهي کشيد که تحقيقات پدرم نشان داد سپهر از چند سال قبل با زن ديگري زندگي مي کند اين درحالي است که خانواده اش ادعا مي کنند ازدواج ما به آن ها ارتباطي ندارد و آن زن نيز تنها «دوست دختر» سپهر است و اين مسائل در خارج از کشور به صورت طبيعي رواج دارد. ديگر نمي دانم ...
ماجراي واقعي با همکاري پليس پيشگيري خراسان رضوي
پدرم از وضعيت مالي خوبي برخوردار بود و به خاطر اين که احساس تنهايي نکنم پس از پايان تحصيلات دانشگاهي، مرا به سفرهاي زيادي مي برد تا اين که 2 سال قبل براي ديدار خواهرم با هواپيما عازم اصفهان شديم. آن جا بود که با عاطفه خانم آشنا شدم او همسايه خواهرم بود و عنوان مي کرد پسرش مقيم انگلستان است و قصد دارد با دختري ايراني ازدواج کند با شنيدن اين جمله آن قدر خوشحال شده بودم که براي ديدار سپهر لحظه شماري مي کردم انگار که بهشت گمشده خود را يافته باشم همه توانم را براي ابراز محبت به عاطفه خانم به کار گرفتم چرا که پس از گذشت اين همه سال به آرزوهايم نزديک مي شدم اين گونه بود که عاطفه خانم متوجه ماجرا شد و مرا براي پسرش خواستگاري کرد خانواده ام با اين ازدواج مخالفت کردند چرا که معتقد بودند من بايد با جواني ايراني در کشور ازدواج کنم اما گوش من بدهکار اين حرف ها نبود و بدين ترتيب با سپهر ازدواج کردم. تنها چند روز بعد از برگزاري مراسم عقدکنان سپهر به انگلستان برگشت تا شرايط اقامت مرا در آن کشور درست کند او هر بار به بهانه هاي مختلف مانند گرفتن وکيل و مخارج زياد صدور مدارک اقامت ، ميليونها تومان از پدرم پول مي گرفت و من فقط از طريق اينترنت و تلفن با او در ارتباط بودم. 2سال از اين ماجرا گذشت تا اين که فهميدم طعمه کلاهبرداري شده ام و او قصد ندارد مرا به انگلستان ببرد. اما زندگي ام زماني به تباهي کشيد که تحقيقات پدرم نشان داد سپهر از چند سال قبل با زن ديگري زندگي مي کند اين درحالي است که خانواده اش ادعا مي کنند ازدواج ما به آن ها ارتباطي ندارد و آن زن نيز تنها «دوست دختر» سپهر است و اين مسائل در خارج از کشور به صورت طبيعي رواج دارد. ديگر نمي دانم ...
ماجراي واقعي با همکاري پليس پيشگيري خراسان رضوي