عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی: میخواهند اینگونه بیان کنند که مسئله هستهای در واقع آشتی، تسلیم و سازش حکومت ایران با صهیونیزم و غرب است/ انتهای خصوصیسازی، تسلط سرمایهداری بر کشور است
به گزارش شهدای ایران، حسن رحیم پور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با موضوع "سیاست های اقتصادی امیرالمومنین(ع) در حمایت از تولید ملی" در در دوره اولی الابصار که به همت دانشگاه جامع امام حسین (ع) با همکاری بنیاد علمی فرهنگی حیات برگزار شد سخنرانی کرد.
وی در ابتدای این بحث اظهار داشت: در دوره قدیم تر تجارت جهانی به معنای امروز با این امکانات و رسانه ها و با این ابعاد نبوده است. طبیعتا مفهوم تولید داخلی و خارجی دارای ابعادی چون امروز نبوده است. بسیاری از آیات و روایات داریم که به مسئله کار و تولید نگاه کرده اند. مثلا از بعد عزت و استقلال یک کشور و جامعه اسلام هم نگاه کرده اند. اینکه دشمن از زاویه اقتصاد به شما ضربه نزند، شما را تحریم نکند و شما را به خودش وابسته نکند و نتواند شما را تحت فشار قرار بدهد.
عزت اقتصادی، خواسته قرآن است
این استاد دانشگاه ادامه داد: منظور قرآن فقط عزت و استقلال سیاسی و نظامی نیست. بلکه عزت و استقلال اقتصادی هم هست. خداوند هیچ اجازه ای نداده تا کفار نفوذی بر جامعه اسلامی داشته باشند. منظور هم سلطه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است. قرآن می فرماید هر ظرفیت جدید از قدرت که می توانید در برابر دشمنان فعال کنید تا دشمن خودتان و خدا را بترسانید تا آنها جرات نکنند شما را مورد حمله قرار بدهند.
رحیم پور ازغدی خاطرنشان کرد: قدرت فقط نظامی نیست بلکه قدرت اقتصادی و علمی، فرهنگی و رسانه ای هم محسوب می شود. حتی قدرت هنری، صنعتی و تکنولوژی و هرچه باعث می شود تا دشمنان به شما طمع نکنند و سوار شما نشوند. از جمله این مصداق ها می توان به تولید و کار داخلی اشاره کرد. بنابر این تولید قدرت، ثروت و علم را برای جامعه و امت اسلامی یک واجب و فریضه دینی است. این امر حتی یک عبادت و جهاد هم محسوب می شود.
وی اضافه کرد: تعبیر مجاهد بارها به عنوان یک مولد اقتصادی در آیات و روایات اسلامی ذکر شده است. حتی از کوچکترین صورت مجاهدت اقتصادی که تلاش فرد برای تامین زندگی خود و خانواده خود باشد. این موضوع هم به معنای جهاد و عبادت است. هرکسی که از راه مشروع و بدون سوء استفاده از دیگران معیشت خود و خانواده خود را تامین کند گویی در نبرد بدر و احد و در رکاب پیامبر (ص) نبرد کرده و شهید شده است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: معمولا افرادی که تولید ثروت، خدمت و کالا برای خود، خانواده و جامعه اسلامی می کنند تا فقیر نشده و در جامعه تحقیر نشوند مثل فردی هست که خون او در راه خدا ریخته شده باشد. به عبارتی بهتر با نگاهی کاملا آخرتی، معنوی، عدالت محور و نگاهی توحیدی دعوت صریح عبادی و جهادی به تولید ثروت، تولید علم، تولید قدرت و تولید معنویت و فرهنگ در جامعه می شود.
رحیم پور ازغدی افزود: بر این اساس فردی که در جامعه کار می کند گویی درحال عبادت در راه خدا است. در حقیقت یکی از دعوای اهل بیت با جریان صوفیه و جریان های معرفتی انحرافی همینجا است. آنها می گویند هرگونه تلاش در دنیا و کار اقتصادی دنیا زدگی و فاصله گرفتن از معنویت است. چنانچه شکل دیگر آن را هم می بینید که می گویند هرکاری که در دنیا و بر روی زمین انجام دهید تا زمین را آباد کنید این امر مدرن و مدرنیته زدگی بوده و هردوی ان غلط است.
وی ادامه داد: از نظر ما مسلمانان کار کردن مساوی با تولید، عبادت و جهاد در راه خدا است. امام باقر (ع) می فرمایند: آباد کردن دنیا عبادت است. اما دنیا زدگی، دنیا پرستی و حب دنیا کفر است. صنعت، کشاورزی، علم، ازدواج، هنر و . . . هیچکدام دنیا نیست بلکه مزرعت الآخرت است. البته بستگی دارد که هدف و روش تو چیست. آن وقت است که کار می تواند عبادت باشد و یا جنایت شود.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: مسئله بعدی موضوع اخلاقی کار است. شما اگر به لحاظ اقتصادی هم به کار احتیاجی نداشته باشید در روایات و مفاهیم اسلامی آمده که باز هم باید کار کنید. زیرا یک بعد کار اقتصادی است و اگر کار نکنیم گرسنه می شویم. بر این اساس کار کردن واجب است. یک دلیل شرعی برای کار تامین معیشت و اقتصاد است. اما دلیل دوم اخلاقی است. فرد بیکار فاسد می شود و فاسد می کند. در روایات آمده که هرجا بیکاری هست بی عاری است. هرجا هم بی مسئولیتی است آنجا فساد، گناه و ظلم است.
رحیم پور ازغدی گفت: بی کاری معنایی ندارد و همه باید کار کنند. حالا یا کار بدنی، یا کار فکری، کار فرهنگی و یا کار مدیریتی باید کرد. در هر صورت باید فرد یک کاری و خدمتی به جامعه خود کند. در غیر این صورت نانی که فرد بی کار می خورد مسئله دار است. البته مگر افرادی که نمی توانند کار کنند. آنها حقوق بی منت دارند و تکلیفی هم برای کار کردن ندارند.
مرفهین از مفت خوری بیمار شده اند و فقرا از کم خوری!
وی اضافه کرد: از جمله شغل های حرام شغل هایی است که بدون اینکه خدمتی به جامعه کنید چیزی از آن جامعه دریافت کنید. در راس این مورد ربا و معاملات ربوی قرار دارد. ربا ثروتی است که در قبال آن هیچ کاری صورت نگرفته است. رشوه، اختلاص، غصب، دزدی و قمار چرا حرام است؟ زیرا در همه این فعالیت ها پول و سود آمده اما در برابر آن هیچ کار مثبت و درستی برای جامعه صورت نگرفته است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: انگیزه و روش کار هم مهم است. از روش حرام و هم از روش حلال پول درآورده می شود. همچنین می تواند از راه مشروع و یا در راه نامشروع پول درآورده شود. از راه اخلاقی و یا از راه غیراخلاقی می تواند پول درآورده شود. اصلا در روایات ها داریم که کار برای سلامت جسم شما لازم است. فرض می کنیم فردی مرفه است و اصلا به کار نیازی ندارد اما بدن او به کار کردن نیاز دارد وگرنه او بیمار می شود. الان بیشتر بیماری هایی که ما داریم ناشی از کم کاری و مفت خوری است. اما بیشتر بیماری های فقرا ناشی از کمبود ویتامین و کم خوردن است.
رحیم پور ازغدی تصریح کرد: در روایات داریم که باید برای معاش و اقتصاد و عزت اجتماعی برای عدم وابستگی به دشمنان کار کنیم تا خودکفا شده و دشمنان نتوانند ما را تحقیر کنند. پس باید در همه زمینه های اقتصادی و فرهنگی و علمی کار کنیم. حتی برای اینکه به لحاظ اخلاقی رشد کنیم هم باید کار کنیم. حتی روایت داریم که برخی از گناهان ما فقط با کار کردن و عرق ریختن بخشیده می شود. در حقیقت کفاره برخی از گناهان فقط کار کردن است.
وی افزود: کار کردن آثار تربیتی و اخلاقی دارد. آمده هرجا بیکاری است گناه هم دیده می شود. فردی که کار می کند مسئولیت پذیر است و کسی که کار نمی کند از این ویژگی بی بهره است. دستی که کار می کند جهنم را نخواهد دید. مفت خوران و انگل صفتان و اصراف گران به جهنم می روند. آنهایی که کار و تولید می کنند و به اندازه نیاز خود مصرف می کنند بهشتی هستند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: روایات متعددی داریم از پیامبر و اهل بیت (ع) و امیرالمومنین (ع) که بعضی از گناهکاران یک سری از گناهان آنها به دلیل زیاد کار کردن آنها در دنیا توسط خداوند بخشیده می شود. دلیل آن هم زیاد زجر کشیدن و فراوان کار کردن است. زیرا کار و زحمت فراوان آنها کفاره گناهان آنها محسوب می شود. بر این اساس توصیه به کار ابعاد مختلفی دارد. نخستین گروه معنویونی هستند که می گویند هرکس در دنیا کار کند دنیا زده و مدرنیته زده است. در مقابل تفکرات سرمایه داری و مدرنیته غرب است که فقط کار را برای سود می دانند. این دو خط های انحرافی اند که به جهنم ختم می شوند.
ضربه شاه این بود که مردم گفت هیچ غلطی نمی توانید بکنید!
رحیم پور ازغدی گفت: یکی از ضربات بزرگی که غربی ها از طرف شاه به ما می زدند که حتی مهمتر از ضربه اقتصادی ضربه روحی فرهنگی بود که به تمام نیروها و متخصصان داخلی زدند که شما هیچ غلطی نمی توانید انجام دهید. آنها به متخصصان القاء می کردند که شما نمی توانید تولید داخلی انجام بدهید. این رو به همه تلقین می کردند و اغلب هم همه آن را باور می کردند. همچنین شاه چنان ضربه ای به روحیه پزشکان ما زد که مردم کشور برای کوچیکترین عمل های خارجی به خارج اعزام میشدند. این در حالی بود که همین دانشجوی پزشکی ما در خارج و در بین دانشجویان خارجی شاگرد اول شده بود.
وی ادامه داد: در حقیقت این نقشه ای برای تضعیف روحیه متخصصان ما بود برای اینکه باور کنیم در همه زمینه ها عقب افتاده هستیم و باید هم عقب افتاده بمانیم. اما امام (ره) می گوید انقلاب یعنی اینکه ما در همه رشته ها باید از همه جلو بزنیم. وقتی اشراف زادگان و حاکمان در اغلب کشورهای دنیا مردم خود را به حساب نمی آورند و زئیس شده و به سایرین دستور می دهند در برابر قدرت های خارجی ذلیل هستند اما جلوی متخصصین داخلی گردن کلفت و تحقیر کننده هستند.
این استاد دانشگاه بیان داشت: صدر اعظم و نخست وزیر ایران را در زمان شاه سفیر می آمد و یقه او را می گرفت و او را به دیوار می کوبید و به او دستور می داد. حالا همین فرد که اینقدر ضعیف بود می آمد بیرون و با متخصصین داخلی، بازاریان و مردم چنان توهین آمیز و تحقیر آمیز حرف میزد که همه می گفتند در دنیا کی حریف اینها است. وقتی ملتی را تحقیر کردید دیگر به دنبال کار، تولید داخلی، خلاقیت، ابداع، اختراع و اقداماتی از این دست دیگر نیست.
رحیم پور ازغدی افزود: در زمان شاه حتی می گفتند کارشناسان ارتش باید از آمریکا و انگلستان باشند. کارخانه های ما را هم می گفتند که کارشناس و طراح آنها هم باید از افسران رده بالای ارتش باشند. یادم می اید که در نیروی هوایی فرد شریفی بود و در جنگ هم خیلی به کشور خدمت کرد می گفت که این کارشناسان خارجی را با پول ما به ایران می آوردند آنها حتی اجازه نمی دادند که ما یک کار کوچکی را بر روی هواپیماها و هلی کوپترهای خود انجام بدهیم.
وی خاطرنشان کرد: مقام معظم رهبری در این اواخر فرمودند که یک توری بگذاریم تا بعضی از مسئولین بروند و پیشرفت های داخلی و نظامی را ببینند. زیرا برخی از این افراد هم خبر ندارند. هنوز هم برخی از آنها می گویند ما نمی دانیم و نمی توانیم. نکته دیگر اینکه دانشگاهی که غرب در زمان رضا خان و شاه ساخت کادر سازی برای استعمار و رژیم استبدادی بود. آنها افرادی را می خواستند تربیت کنند که به جای پیشرفت، کشور را بیشتر و بیشتر وابسته تر کنند.
قطع ید استعمارگران و استثمارگران، عامل برقراری حکومت الله
این استاد دانشگاه تصریح کرد: اینها می خواهند بگویند که ایران نمی تواند خود را اداره کند. چه برسد به اینکه بخواهد انقلاب خود را به دنیا صادر کند. متاسفانه یک عده هم در داخل به اینها کمک می کنند. امام (ره) می گویند اگر می خواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد باید دست تمامی استعمارگران خارجی را که جامعه را استثمار اقتصادی می کنند را از داخل و خارج قطع کنید. در این راه نباید انگیزه الهی را از دست داد و بدانید هدف میلیاردها دلار شایعه و دروغ و جنگ رسانه ای دشمن این است که این ملت از خود مایوس شود.
رحیم پور ازغدی یادآور شد: مسئله دوم این است که متاسفانه ما حتی خبر نداریم که متفکران مسلمان در قرن های گذشته در راستای ارزش های اسلامی نظریه پردازی های علمی در همین حوزه اقتصاد و کار کرده اند. یک اقتصاد دان مسلمان فقط اقتصادی بحث نمی کند. هر نظریه ای که در اقتصاد راجع به کار، پول و خدمات می دهد یک سر این نظریه هم باید به سیاست، عزت و استقلال سیاسی و سر دیگر آن هم باید به اخلاق وصل شود.
وی افزود: در بازار معامله و کار برای فروختن دروغ نمی توانیم بگوییم، گران فروشی نمی توانیم بکنیم، احتکار نباید بکنیم و ربا نباید بگیریم. اقتصاد یک سر آن به فقه، یک سر به اخلاق و سر دیگر به سیاست وصل می شود. همچین بعد دیگر آن تربیت است. زیرا در اسلام همه چیز فرع بر تربیت است. در حقیقت علم مادر که همه علوم باید خود را بر اساس آن تنظیم کنند تعلیم و تربیت است. اصلا هدف خلقت تعلیم و تربیت است. حالا تمام علوم ذیل تعلیم و تربیت یعنی رشد انسان تعریف شود و در ارتباط با آن باید بدانیم.
این استاد دانشگاه گفت: بر این اساس اگر ما علم را اینگونه تقسیم و طبقه بندی کنیم آن وقت می بینیم که همه علوم با هم منسجم تر و انسانی تر می شوند. دیگر کسی نمی گوید اقتصاد به اخلاق و دین به سیاست چه ربطی دارد. دیگر کسی نمی گوید ربا برای توسعه اقتصاد علمی لازم است. زیرا آن وقت نظر همه علوم شامل نظری و عملی انسان است. در حقیقت هدف همه این علوم انسان، تعالی و سعادت او در دنیا و آخرت است. اگر اینگونه شود گویی علم اصلی تعلیم و تربیت است و سایر علوم در ذیل آن قرار می گیرند.
رحیم پور ازغدی ادامه داد: خواجه نصیر می گوید درآمد باید بخشی از آن صرف مصرف کردن و بخشی صرف پس انداز شود. بر این اساس اگر پس انداز را مدام سرمایه گذاری نکنیم و فقط مصرف کننده باشیم و یا اگر هیچ پس انداز اجتماعی و ملی و خانوادگی نداشته باشیم مال اقتصادی ما به تدریج از بین می رود و جامعه فقیر می شود. آنها نخست متوجه نمی شوند در حال فقیر شدن هستند و سپس این سیر فقیر شدن تصاعدی می شود و آن وقت است که یک دفعه همه احساس خطر کرده و می گویند که پول نیست.
وی تصریح کرد: نظریه پردازان امپریالیسم اقتصادی اینگونه توجیه می کنند که ما اصلا احتیاج به تولید ملی و کار نداریم. آنها می گویند ما یک اقتصاد سرمایه داری جهانی تعریف کردیم و شما جزء این پروژه ما بیایید. اسم آن را هم تقسیم کار جهانی یا همان جهانی شدن گذاشته اند. ما این بازار و کارخانه جهانی را مدیریت می کنیم و درست است که بیشتر منافع در جیب ما می رود اما یک چیزهایی هم به شما می رسد. بر این اساس مردم شما هم فعال می شوند و تولید ملی شما هم راه می افتد. البته بیشتر به سمت مونتاژ و واردات می رود.
این استاد دانشگاه یادآور شد: این یکی از نظریات به اصطلاح جدی و علمی است علیه اقتصاد مقاومتی و علیه فکر تقویت تولید داخلی و کار است. آنها عبارت دیگری دارند که اصلا مفهوم تولید خودکفا را زیر سوال می برد. آنها اسم این را تقسیم کار جهانی می گذارند. البته تقسیم کار جهانی در دو نوع خوب و بد است. معنای خوب این است که بالاخره هر کشوری یک سری مزیت های خوب دارد و کشور دیگری از ان برخوردار نیست اما در عوض آن کشور مزیت های خوب متفاوتی دارد. اگر تقسیم کار به این معنا باشد که با هم یک پروژه جمعی تعریف کنیم و آنجایی که مزیت نسبی من است به تو کمک کنم و آنجایی که مزیت نسبی تو است به من کمک کنی آن هم بدون اینکه کسی بر کسی سلطه ای داشته باشد.
نباید ملت را قربانی سرمایه داری غرب کنیم
رحیم پور ازغدی گفت: بله ما در تقسیم کار جهانی شرکت می کنیم اما منافع ملی خود را درنظر می گیریم. نه اینکه ملت ما قربانی سرمایه داران غربی شود. اتفاقا جهانی شدن مهدوی در آخرالزمان وقتی که حضرت تشریف می آورند همه چی جهانی می شود. منتهی جهانی واقعی و به صورتی که همه جهان امنیت، رفاه، بیمه، کار، منزلت و سیر باشند. اما این جهانی شدنی که غربی ها می گویند یعنی جهان در خدمت ما باشد. اما جهانی شدنی که ما می گوییم و قبول داریم این است که همه جهان برابر است. کدخدای این دهکده جهانی باید امام زمان (عج) اولیای خداوند و کسی بوده که عادل باشد و نه شیطان و سرمایه دار باشد.
وی اشاره کرد: ما می گوییم اقتصاد و تقسیم کار جهانی و در نگاه نخست لفظ هردو یکی است اما معانی آنها با هم کاملا در تضاد بوده و تفاوت دارد. در شکل کلاسیک قطبی شدن و تقسیم بین المللی کار نتیجه آن حمله به استقلال و عزت ملت ها است. هستند افرادی که در حکومت هم هستند که رسما مقاله نوشتند که اصلا مفهوم استقلال و وابستگی توهم است. البته من اسم آنها را اینجا به زبان نمی آورم. آنها می گویند مفهوم استقلال و وابستگی توهم است و این مطالب را کومونیست ها گفتند و به ما هم یاد دادند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: این دسته از افراد اعتقاد دارند که ما باید همه در خدمت کدخدای جهان باشیم. بالاخره آنها ارباب بوده و ثروتمند تر هستند و تکنولوژی آنها از ما بیشتر است. بر همین اساس آنها رئیس هستند و ما هم جرء مرعوسین و رئایای آنها هستیم. بی خودی هم تنش درست نکنیم و همش هم مرگ بر کدخدا هم نگوییم. اما این افراد آمدند به شکل روشنفکری و آکادمیک این موضوع را تئوریزه و توجیه کردند. عده ای هم آن را تحت عنوان نظریه پیشرفت مطرح کردند که توسعه بدون هضم شدن در سیستم سرمایه داری به رهبری کاپیتالیسم غرب که آمریکا و یا صهیونیست ها نامیده می شوند اصلا امکان ندارد.
رحیم پور ازغدی خاطرنشان کرد: زیرا تمرکز اصلی ثروت، قدرت، تکنولوژی، نظامی گری و سلاح در دست آنها است. بر این اساس شما چطور می خواهید با آنها درگیر شوید که در اتاق فرمان اقتصاد سرمایه داری جهان بدون تنش و تحریم مشکلات آنها حل شود. پس باید تسلیم شد و پذیرفت که آنها سرکارگر و ارباب هستند و ما هم جزء کارگردهای آنها محسوب می شویم. این منطق گسترش سرمایه داری جهانی شدن و حاکمیت سرمایه داری غرب است.
وی اضافه کرد: البته شرایط تقسیم بین المللی کار متحول شده است. شما می گویید تولید داخلی و کار اقتصادی یعنی چی؟ استقلال یعنی چی؟ این دسته از افرد اعتقاد دارند که اصلا خودکفایی مسخره است. اصلا هیچ ملتی نباید خودکفا بشود، نه می تواند خودکفا شود و نه معقول و مفید است که خودکفا شود. بعد که از او می پرسیم خودکفایی یعنی چه می گوید یعنی انزوا و قطع رابطه با تمامی اقتصادهای دیگر و یعنی از ابتدا خود چرخ ابتدا کنیم و همه چیز را دوباره ما اختراع کرده و خود هم مصرف کنیم و تجارت خارجی هم تعطیل و این در حالی است که اصلا معنا و مفهوم استقلال اصلا این نیست.
استقلال یعنی این که فرمان اقتصاد را دست دیگران ندهیم!
این استاد دانشگاه متذکر شد: استقلال یعنی شما رابطه اقتصادی با تمام جهان داشته باش و حتی تقسیم کار جهانی هم معقول است منتهی در تمامی این موارد نباید سلطه پذیر باشیم. نباید اتاق فرمان اقتصاد تو در اختیار دشمنان تو و بیگانگان باشد که هرگاه بخواهند ملت شما را استثمار کنند. زیرا آنها دو قرن است که جهان اسلام را استثمار و غارت می کنند. بر این اساس نباید اجازه داد تا آنها ما را غارت و تحقیر کنند و ما را به نفع خودشان مدیریت کنند. همچنین نباید اجازه دهیم تا منافع ملی و منافع مردم خود را قربانی کمپانی های سرمایه داری کنند. مسئله این است وگرنه استقلال به معنای انزوا نیست.
قدرت های سلطه گر، انگل های جهان هستند
رحیم پور ازغدی تصریح کرد: استقلال یعنی من در کار جمعی مشارکت می کنم اما اختیار من در دستان خودم هست. به عبارت بهتر برده تو نمی شوم و از طرف دیگر هم تو برده من نمی شوی. زیرا قرار نیست که رابطه ما رابطه ارباب و برده باشد. بلکه رابطه ما باید برابر باشد. ما اصلا با جهان قهر نیستیم که حالا بخواهیم با آنها آشتی کنیم. با قدرت های سلطه گر که جهان را به خاک و خون کشیدند و آن را غارت می کنند ما با اینها مشکل داریم و تا آخر هم مشکل خواهیم داشت. زیرا اینها در جامعه جهانی نیستند. در حقیقت اینها مزاحمین جامعه جهانی هستند. انگل های جامعه جهانی هستند.
وی گفت: شکل جدید ارباب و رعیتی در جهان مطرح شده و شکل قدیمی دیگر منسوخ شده است. پنج محور در هر اقتصادی در هر جامعه است که اگر اینها در دست خود ما نباشد هرقدر هم کار کنیم سود آن را در جیب آنها و نه در کیسه ملت خود میریزیم. بر این اساس جهانی شدن جدید اثر مدیریت اقتصادی دولت های مستقل را تحلیل می برد. یعنی تحت عنوان اقتصاد جهانی کاری کنند که دیگر هیچ ملتی نتواند بگوید به نفع ملت من نیست وارد این معامله بشویم. در حقیقت دیگر مایی و ملت مایی دیگر وجود ندارد. بلکه یک ارباب است و بقیه رعایا هستند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: با تغییراتی که در حوزه های رایانه و فناوری اطلاعات در قرن 21 رخ داده فکر می کنم شکل تجارت تا 40 الی 50 سال آینده کاملا نسبت به اینی که امروز هست فرق کند و در حقیقت زیر و رو شود. در حقیقت تا 50 سال آینده شیوه هایی از تجارت اتفاق می افتد که تا به حال در طول تاریخ بشر سابقه نداشته است. بر این اساس رسانه و ارتباطات هم در آن نقش دارند. البته محتوی همان ها است و اصلا هیچ فرقی نکرده است. بر این اساس ربا همچنان ربا، غصب همان غصب، اهتکار همان اهتکار، استثمار همان استثمار است.
رحیم پور ازغدی اضافه کرد: آنها در حال حاضر همانند انگل به بدنه اقتصادهای ضعیف تر می چسبند و اگر هم در ظاهر مشاهده کنید می گویند که تقسیم کار است. اما در حقیقت اقتصاد ضعیف کار می کند و آنها همانند انگل از آن تغذیه می کنند. اسم آن را هم جامعه جهانی، بازار جهانی و یا مشارکت جهانی می گذارند. در چنین وضعی شما دیگر در داخل کشور نمی توانید صحبت از کار و تولید ملی کنید. زیرا عملا کارگر کم جیره و مواجب آن کارگاه بزرگ سرمایه داری شده اید.
وی یادآور شد: آن سیستم سرمایه داری غرب به موجودیت شما پایان نمی دهد بلکه همانند انگل به اقتصاد ما می چسبد. در این راستا تضادهای فراوانی پیش می آید که در قرن های 18 و 19 نبوده است. در حقیقت استثمار به این شکلی که امروز بوده نبود و یا در این حد وسیع نبوده است. آنها سعی دارند القا کنند که ما باید بپذیریم که غلبه بر سیستم سرمای داری غرب امکان پذیر نیست. بر این اساس برخی ها فکر می کنند که نظام سرمایه داری فقط نظامی اقتصادی است. این درحالی است که اصلا اینگونه نیست. زیرا نظام سرمایه داری یک نظام اقتصادی است اما یک نظام سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی ویژه ای هم دارد که از آن جدا ناپذیر است.
این استاد دانشگاه افزود: اینگونه نیست که اگر حاکمیت اقتصاد نظام سرمایه داری غرب بر نظام اقتصادی شما تحقق پیدا کرد دیگر تولید داخلی شما فلج شده و یا در خدمت او قرار گرفته فقط یک اتفاق اقتصادی رخ داده باشد. خیر اینگونه نیست. زیرا بلافاصله معادل و مابه ازای ما یک اتفاق سیاسی در حال رخ دادن در جامعه است.
دشمن تلاش دارد توافق هسته ای را آشتی با صهیونیزم و غرب جلوه دهد!
رحیم پور ازغدی خاطرنشان کرد: به طور مثال همین برجام که مطرح است. دشمن مدام تلاش می کند که این مسئله هسته ای نماد یک تحول خیلی بزرگتری شود. گویی انگار سیاست جهانی ما تغییر کرده و یا ایدئولوژی ما دگرگون شده است. آنها می خواهند اینگونه بیان کنند که مسئله هسته ای در واقع آشتی، تسلیم و سازش حکومت ایران با صهیونیزم، غرب و همه دنیا است. در حقیقت گویی مسئله فقط توافق هسته ای نیست بلکه توافق در همه چیز است.
وی تصریح کرد: آنها آنقدر هم وقیح هستند که در همین پیامک هایی هم که می آمد مقامات انگلیس و آلمان و فرانسه بارها می گویند که خب این قضیه اسرائیل چی شد ؟ حتی ارکستری از آلمان قصد داشت به ایران بیاید که تعدادی از اعضای آن یهودی بودند و ایران هم فهمید و آنها را راه نداد. آنها هم گفتند یعنی چی ! چی شد؟ قرار نبود دیگر از این چیزها داشته باشیم. از ان طرف مقامات انگلیس و فرانسه می گویند چه کار کردید ؟ گزارش بدهید. در عراق و سوریه باید این کارها را بکنید و آن کارها را هم نکنید. قرار بود با داعش بجنگیم. یعنی شما بجنگید و ما نگاه کنیم !
این استاد دانشگاه یادآور شد: رهبری 10 بار است که به شما می گوید ما جز در مسئله هسته ای با شما مذاکره ای نداریم. آنها می خواهند بگویند که مسئله هسته ای در ظاهر هسته ای است و در باطن همه نظام فرهنگی، رسانه ای و ایدئولوژیکی شما باید زیر و رو شود. اگر اجاز بدهی اقتصاد و کمپانی های غربی و صهیونیبستی برای تولید و تجارت داخلی و خارجی بر تو مسلط شوند و بانک ها، مبادلات و ارزش پول تو را در دست بگیرند شما فقط یک تصمیم اقتصادی غلط نگرفتید. اگه نبض قیمت های بازار را در دست مقامات آمریکایی گذاشتید تا هر وقت آنها چیزی بگویند ارزهای مملکت بالا و پایین برود تو فقط یک خیانت و حماقت اقتصادی نکردی بلکه یک حماقت سیاسی، فرهنگی، تربیتی، اجتماعی و حقوقی کرده ای.
وقتی با دشمن می خندی و قدم میزنی رویت می شود به او بگویی مرگ؟!
رحیم پور ازغدی گفت: بنابر این فقط فکر نکنید مسئله فقط اقتصادی است. زیرا اقتصاد آن بدون بعد اجتماعی، سیاسی و حقوقی اصلا قابل تصور و درک نیست. درحقیقت نحوه معاملات اقتصادی را به این شکل انجام می دهند که دولت سازی و دولت سوزی کنند. تو وقتی می روی و با کسی که دشمن قطعی ما است سر مسئله کوچکی دست می دهی، می خندی، قدم میزنی و جک برای هم می گویید و حالا که قضیه هسته ای تمام شد دیگر تو روت میشه به او بگویی مرگ ؟ ما که با هم گپ زدیم و خندیدیم. باز هم مرگ ! بلا . شما مذاکره قانونی در چارچوب مسئله هسته ای کنید. دیگر چرا دل می دهید و قلوه می گیرید و عکس یادگاری می گیرید ؟! آنها دشمن ما هستند.
وی افزود: ولی آنها بلدند که چیکار کنند. ما ساده ایم ولی آنها بلدند چه کاری را انجام بدهند. آنها می دانند که یه فیگور گرفتن جلوی دوربین و گرفتن حتی یک عکس که در رسانه های جهان پخش شود چه معنایی دارد. این موقع است که یک مرتبه انقلابیون جهان می گویند که چه اتفاقی افتاده است ؟ نکته دیگر غربی ها در این ماجرای هسته ای هم به میخ می زنند و هم به نعل زده و عملیات دوگانه انجام می دهند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: از یک طرف می خواهند اتجادیه های مسلمین و مستضعفین و در کل بازار مشترک اسلامی را تشکیل دهند می گویند چه دولت و ملتی و اقتصاد فراملی یعنی چی ؟ پس منافع ملی شما چه می شود ؟ اینجاست که یک مرتبه ملی گرا می شوند. بعد از اینکه این روابط رو با هم قطع کردند حالا می خواهند که این رابطه ها را به خود وصل کنند. حالا اینجاست که طرفدار جهانی شدن می شوند. اینجاست که دوستان ما دیگر پیرامون ملی بازی، ملی گرایی و هویت ایرانی، هویت ملی و اقتصاد ملی هیچ چیزی نمی گویند.
پور ازغدی خاطرنشان کرد: آقا جهانی شدنی که شما می گویید درست نقطه مقابل چیزی است که به عنوان منافع ملی محسوب می شود. زیرا جهانی شدن یعنی ازمحلال ملیت است. آنها از یک طرف می گویند گسترش سرمایه داری اینگونه معنا می شود که آن فضایی که در آن انباشت اقتصادی یک جامعه بازتولید می شود باید بر فضای سیاسی اجتماعی منطبق شود. یعنی دولت و ملت منظور است. به اسم منافع ملی جلوی تشکیل بلوک های اقتصادی فراملی در نقطه مقابل گروههای خود را می گیرند.
وی تصریح کرد: وقتی قدرت اقتصادی مستقل خودکفایی من ندارم چطور می توانی بگویی که قدرت سیاسی اجتماعی مستقلی دارم ؟ اصلا مگر می شود که یک ملت به لحاظ اقتصادی وابسته به دشمنان خود باشد اما به لحاظ سیاسی ادعای استقلال کند. در نتیجه استقلال و عزت سیاسی بدون عزت اقتصادی نمی شود. اینکه روایت از حضرت امیر داریم که فرمودند اگر می خواهی در ردیف آن افرادی باشی که تو را فقیر و وابسته به خودشان می خواهند باید استقلال داشته باشید. اصلا لحن کسی که به او محتاج می شوی با تو عوض می شود. اما ما اجازه نمی دهیم که با ما اینگونه حرف بزنند.
این استاد دانشگاه گفت: می دانید چی به آنها این جرات را می دهد که اینگونه حرف بزنند ؟ اینکه ما می گوییم از نظر اقتصادی، صنعتی و برخی از رشته ها به تو وابسته هستیم. بر این اساس حالا اگر به کسی بگویی که به او وابسته ای و یا حتی اینکه وابسته باشی و نگویی که وابسته هستی. اگه بگویی که بدتر است. البته اینها هم مدام این را می گویند. وقتی وابسته باشی لحن حرف زدن و رفتار کردن آنها با تو عوض می شود.
رحیم پور ازغدی افزود: شما وقتی محکم می توانی بایستی و شعار بدهی که بر روی پایه های اقتصادی خود ایستاده اید. آن وقت است که می توانی بگویی من اجازه نمی دهم که با من اینگونه صحبت کنید. متاسفانه شعارهای قشنگی چون خصوصی سازی شنیده می شود ولی انتهای آن تسلط سرمایه داری و غرب بر فرهنگ کشور و بر رسانه های ملی و محلی همان کشور است.
وی در پایان تصریح کرد: در قرآن کریم آمده که در فلسفه خلقت انسان نخستین آن آباد کردن زمین است. خداوند خواسته تمام انسانها استعمارگر باشند. اصلا این کلمه استعمار یعنی آباد کردن می شود. خداوند فرموده زمین را استعمار کنید. در حقیقت خداوند به لحاظ تشریعی ما را مامور به آباد کردن زمین کرده است.
وی در ابتدای این بحث اظهار داشت: در دوره قدیم تر تجارت جهانی به معنای امروز با این امکانات و رسانه ها و با این ابعاد نبوده است. طبیعتا مفهوم تولید داخلی و خارجی دارای ابعادی چون امروز نبوده است. بسیاری از آیات و روایات داریم که به مسئله کار و تولید نگاه کرده اند. مثلا از بعد عزت و استقلال یک کشور و جامعه اسلام هم نگاه کرده اند. اینکه دشمن از زاویه اقتصاد به شما ضربه نزند، شما را تحریم نکند و شما را به خودش وابسته نکند و نتواند شما را تحت فشار قرار بدهد.
عزت اقتصادی، خواسته قرآن است
این استاد دانشگاه ادامه داد: منظور قرآن فقط عزت و استقلال سیاسی و نظامی نیست. بلکه عزت و استقلال اقتصادی هم هست. خداوند هیچ اجازه ای نداده تا کفار نفوذی بر جامعه اسلامی داشته باشند. منظور هم سلطه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است. قرآن می فرماید هر ظرفیت جدید از قدرت که می توانید در برابر دشمنان فعال کنید تا دشمن خودتان و خدا را بترسانید تا آنها جرات نکنند شما را مورد حمله قرار بدهند.
رحیم پور ازغدی خاطرنشان کرد: قدرت فقط نظامی نیست بلکه قدرت اقتصادی و علمی، فرهنگی و رسانه ای هم محسوب می شود. حتی قدرت هنری، صنعتی و تکنولوژی و هرچه باعث می شود تا دشمنان به شما طمع نکنند و سوار شما نشوند. از جمله این مصداق ها می توان به تولید و کار داخلی اشاره کرد. بنابر این تولید قدرت، ثروت و علم را برای جامعه و امت اسلامی یک واجب و فریضه دینی است. این امر حتی یک عبادت و جهاد هم محسوب می شود.
وی اضافه کرد: تعبیر مجاهد بارها به عنوان یک مولد اقتصادی در آیات و روایات اسلامی ذکر شده است. حتی از کوچکترین صورت مجاهدت اقتصادی که تلاش فرد برای تامین زندگی خود و خانواده خود باشد. این موضوع هم به معنای جهاد و عبادت است. هرکسی که از راه مشروع و بدون سوء استفاده از دیگران معیشت خود و خانواده خود را تامین کند گویی در نبرد بدر و احد و در رکاب پیامبر (ص) نبرد کرده و شهید شده است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: معمولا افرادی که تولید ثروت، خدمت و کالا برای خود، خانواده و جامعه اسلامی می کنند تا فقیر نشده و در جامعه تحقیر نشوند مثل فردی هست که خون او در راه خدا ریخته شده باشد. به عبارتی بهتر با نگاهی کاملا آخرتی، معنوی، عدالت محور و نگاهی توحیدی دعوت صریح عبادی و جهادی به تولید ثروت، تولید علم، تولید قدرت و تولید معنویت و فرهنگ در جامعه می شود.
رحیم پور ازغدی افزود: بر این اساس فردی که در جامعه کار می کند گویی درحال عبادت در راه خدا است. در حقیقت یکی از دعوای اهل بیت با جریان صوفیه و جریان های معرفتی انحرافی همینجا است. آنها می گویند هرگونه تلاش در دنیا و کار اقتصادی دنیا زدگی و فاصله گرفتن از معنویت است. چنانچه شکل دیگر آن را هم می بینید که می گویند هرکاری که در دنیا و بر روی زمین انجام دهید تا زمین را آباد کنید این امر مدرن و مدرنیته زدگی بوده و هردوی ان غلط است.
وی ادامه داد: از نظر ما مسلمانان کار کردن مساوی با تولید، عبادت و جهاد در راه خدا است. امام باقر (ع) می فرمایند: آباد کردن دنیا عبادت است. اما دنیا زدگی، دنیا پرستی و حب دنیا کفر است. صنعت، کشاورزی، علم، ازدواج، هنر و . . . هیچکدام دنیا نیست بلکه مزرعت الآخرت است. البته بستگی دارد که هدف و روش تو چیست. آن وقت است که کار می تواند عبادت باشد و یا جنایت شود.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: مسئله بعدی موضوع اخلاقی کار است. شما اگر به لحاظ اقتصادی هم به کار احتیاجی نداشته باشید در روایات و مفاهیم اسلامی آمده که باز هم باید کار کنید. زیرا یک بعد کار اقتصادی است و اگر کار نکنیم گرسنه می شویم. بر این اساس کار کردن واجب است. یک دلیل شرعی برای کار تامین معیشت و اقتصاد است. اما دلیل دوم اخلاقی است. فرد بیکار فاسد می شود و فاسد می کند. در روایات آمده که هرجا بیکاری هست بی عاری است. هرجا هم بی مسئولیتی است آنجا فساد، گناه و ظلم است.
رحیم پور ازغدی گفت: بی کاری معنایی ندارد و همه باید کار کنند. حالا یا کار بدنی، یا کار فکری، کار فرهنگی و یا کار مدیریتی باید کرد. در هر صورت باید فرد یک کاری و خدمتی به جامعه خود کند. در غیر این صورت نانی که فرد بی کار می خورد مسئله دار است. البته مگر افرادی که نمی توانند کار کنند. آنها حقوق بی منت دارند و تکلیفی هم برای کار کردن ندارند.
مرفهین از مفت خوری بیمار شده اند و فقرا از کم خوری!
وی اضافه کرد: از جمله شغل های حرام شغل هایی است که بدون اینکه خدمتی به جامعه کنید چیزی از آن جامعه دریافت کنید. در راس این مورد ربا و معاملات ربوی قرار دارد. ربا ثروتی است که در قبال آن هیچ کاری صورت نگرفته است. رشوه، اختلاص، غصب، دزدی و قمار چرا حرام است؟ زیرا در همه این فعالیت ها پول و سود آمده اما در برابر آن هیچ کار مثبت و درستی برای جامعه صورت نگرفته است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: انگیزه و روش کار هم مهم است. از روش حرام و هم از روش حلال پول درآورده می شود. همچنین می تواند از راه مشروع و یا در راه نامشروع پول درآورده شود. از راه اخلاقی و یا از راه غیراخلاقی می تواند پول درآورده شود. اصلا در روایات ها داریم که کار برای سلامت جسم شما لازم است. فرض می کنیم فردی مرفه است و اصلا به کار نیازی ندارد اما بدن او به کار کردن نیاز دارد وگرنه او بیمار می شود. الان بیشتر بیماری هایی که ما داریم ناشی از کم کاری و مفت خوری است. اما بیشتر بیماری های فقرا ناشی از کمبود ویتامین و کم خوردن است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: روایات متعددی داریم از پیامبر و اهل بیت (ع) و امیرالمومنین (ع) که بعضی از گناهکاران یک سری از گناهان آنها به دلیل زیاد کار کردن آنها در دنیا توسط خداوند بخشیده می شود. دلیل آن هم زیاد زجر کشیدن و فراوان کار کردن است. زیرا کار و زحمت فراوان آنها کفاره گناهان آنها محسوب می شود. بر این اساس توصیه به کار ابعاد مختلفی دارد. نخستین گروه معنویونی هستند که می گویند هرکس در دنیا کار کند دنیا زده و مدرنیته زده است. در مقابل تفکرات سرمایه داری و مدرنیته غرب است که فقط کار را برای سود می دانند. این دو خط های انحرافی اند که به جهنم ختم می شوند.
ضربه شاه این بود که مردم گفت هیچ غلطی نمی توانید بکنید!
رحیم پور ازغدی گفت: یکی از ضربات بزرگی که غربی ها از طرف شاه به ما می زدند که حتی مهمتر از ضربه اقتصادی ضربه روحی فرهنگی بود که به تمام نیروها و متخصصان داخلی زدند که شما هیچ غلطی نمی توانید انجام دهید. آنها به متخصصان القاء می کردند که شما نمی توانید تولید داخلی انجام بدهید. این رو به همه تلقین می کردند و اغلب هم همه آن را باور می کردند. همچنین شاه چنان ضربه ای به روحیه پزشکان ما زد که مردم کشور برای کوچیکترین عمل های خارجی به خارج اعزام میشدند. این در حالی بود که همین دانشجوی پزشکی ما در خارج و در بین دانشجویان خارجی شاگرد اول شده بود.
وی ادامه داد: در حقیقت این نقشه ای برای تضعیف روحیه متخصصان ما بود برای اینکه باور کنیم در همه زمینه ها عقب افتاده هستیم و باید هم عقب افتاده بمانیم. اما امام (ره) می گوید انقلاب یعنی اینکه ما در همه رشته ها باید از همه جلو بزنیم. وقتی اشراف زادگان و حاکمان در اغلب کشورهای دنیا مردم خود را به حساب نمی آورند و زئیس شده و به سایرین دستور می دهند در برابر قدرت های خارجی ذلیل هستند اما جلوی متخصصین داخلی گردن کلفت و تحقیر کننده هستند.
این استاد دانشگاه بیان داشت: صدر اعظم و نخست وزیر ایران را در زمان شاه سفیر می آمد و یقه او را می گرفت و او را به دیوار می کوبید و به او دستور می داد. حالا همین فرد که اینقدر ضعیف بود می آمد بیرون و با متخصصین داخلی، بازاریان و مردم چنان توهین آمیز و تحقیر آمیز حرف میزد که همه می گفتند در دنیا کی حریف اینها است. وقتی ملتی را تحقیر کردید دیگر به دنبال کار، تولید داخلی، خلاقیت، ابداع، اختراع و اقداماتی از این دست دیگر نیست.
رحیم پور ازغدی افزود: در زمان شاه حتی می گفتند کارشناسان ارتش باید از آمریکا و انگلستان باشند. کارخانه های ما را هم می گفتند که کارشناس و طراح آنها هم باید از افسران رده بالای ارتش باشند. یادم می اید که در نیروی هوایی فرد شریفی بود و در جنگ هم خیلی به کشور خدمت کرد می گفت که این کارشناسان خارجی را با پول ما به ایران می آوردند آنها حتی اجازه نمی دادند که ما یک کار کوچکی را بر روی هواپیماها و هلی کوپترهای خود انجام بدهیم.
وی خاطرنشان کرد: مقام معظم رهبری در این اواخر فرمودند که یک توری بگذاریم تا بعضی از مسئولین بروند و پیشرفت های داخلی و نظامی را ببینند. زیرا برخی از این افراد هم خبر ندارند. هنوز هم برخی از آنها می گویند ما نمی دانیم و نمی توانیم. نکته دیگر اینکه دانشگاهی که غرب در زمان رضا خان و شاه ساخت کادر سازی برای استعمار و رژیم استبدادی بود. آنها افرادی را می خواستند تربیت کنند که به جای پیشرفت، کشور را بیشتر و بیشتر وابسته تر کنند.
قطع ید استعمارگران و استثمارگران، عامل برقراری حکومت الله
این استاد دانشگاه تصریح کرد: اینها می خواهند بگویند که ایران نمی تواند خود را اداره کند. چه برسد به اینکه بخواهد انقلاب خود را به دنیا صادر کند. متاسفانه یک عده هم در داخل به اینها کمک می کنند. امام (ره) می گویند اگر می خواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد باید دست تمامی استعمارگران خارجی را که جامعه را استثمار اقتصادی می کنند را از داخل و خارج قطع کنید. در این راه نباید انگیزه الهی را از دست داد و بدانید هدف میلیاردها دلار شایعه و دروغ و جنگ رسانه ای دشمن این است که این ملت از خود مایوس شود.
رحیم پور ازغدی یادآور شد: مسئله دوم این است که متاسفانه ما حتی خبر نداریم که متفکران مسلمان در قرن های گذشته در راستای ارزش های اسلامی نظریه پردازی های علمی در همین حوزه اقتصاد و کار کرده اند. یک اقتصاد دان مسلمان فقط اقتصادی بحث نمی کند. هر نظریه ای که در اقتصاد راجع به کار، پول و خدمات می دهد یک سر این نظریه هم باید به سیاست، عزت و استقلال سیاسی و سر دیگر آن هم باید به اخلاق وصل شود.
وی افزود: در بازار معامله و کار برای فروختن دروغ نمی توانیم بگوییم، گران فروشی نمی توانیم بکنیم، احتکار نباید بکنیم و ربا نباید بگیریم. اقتصاد یک سر آن به فقه، یک سر به اخلاق و سر دیگر به سیاست وصل می شود. همچین بعد دیگر آن تربیت است. زیرا در اسلام همه چیز فرع بر تربیت است. در حقیقت علم مادر که همه علوم باید خود را بر اساس آن تنظیم کنند تعلیم و تربیت است. اصلا هدف خلقت تعلیم و تربیت است. حالا تمام علوم ذیل تعلیم و تربیت یعنی رشد انسان تعریف شود و در ارتباط با آن باید بدانیم.
این استاد دانشگاه گفت: بر این اساس اگر ما علم را اینگونه تقسیم و طبقه بندی کنیم آن وقت می بینیم که همه علوم با هم منسجم تر و انسانی تر می شوند. دیگر کسی نمی گوید اقتصاد به اخلاق و دین به سیاست چه ربطی دارد. دیگر کسی نمی گوید ربا برای توسعه اقتصاد علمی لازم است. زیرا آن وقت نظر همه علوم شامل نظری و عملی انسان است. در حقیقت هدف همه این علوم انسان، تعالی و سعادت او در دنیا و آخرت است. اگر اینگونه شود گویی علم اصلی تعلیم و تربیت است و سایر علوم در ذیل آن قرار می گیرند.
رحیم پور ازغدی ادامه داد: خواجه نصیر می گوید درآمد باید بخشی از آن صرف مصرف کردن و بخشی صرف پس انداز شود. بر این اساس اگر پس انداز را مدام سرمایه گذاری نکنیم و فقط مصرف کننده باشیم و یا اگر هیچ پس انداز اجتماعی و ملی و خانوادگی نداشته باشیم مال اقتصادی ما به تدریج از بین می رود و جامعه فقیر می شود. آنها نخست متوجه نمی شوند در حال فقیر شدن هستند و سپس این سیر فقیر شدن تصاعدی می شود و آن وقت است که یک دفعه همه احساس خطر کرده و می گویند که پول نیست.
وی تصریح کرد: نظریه پردازان امپریالیسم اقتصادی اینگونه توجیه می کنند که ما اصلا احتیاج به تولید ملی و کار نداریم. آنها می گویند ما یک اقتصاد سرمایه داری جهانی تعریف کردیم و شما جزء این پروژه ما بیایید. اسم آن را هم تقسیم کار جهانی یا همان جهانی شدن گذاشته اند. ما این بازار و کارخانه جهانی را مدیریت می کنیم و درست است که بیشتر منافع در جیب ما می رود اما یک چیزهایی هم به شما می رسد. بر این اساس مردم شما هم فعال می شوند و تولید ملی شما هم راه می افتد. البته بیشتر به سمت مونتاژ و واردات می رود.
این استاد دانشگاه یادآور شد: این یکی از نظریات به اصطلاح جدی و علمی است علیه اقتصاد مقاومتی و علیه فکر تقویت تولید داخلی و کار است. آنها عبارت دیگری دارند که اصلا مفهوم تولید خودکفا را زیر سوال می برد. آنها اسم این را تقسیم کار جهانی می گذارند. البته تقسیم کار جهانی در دو نوع خوب و بد است. معنای خوب این است که بالاخره هر کشوری یک سری مزیت های خوب دارد و کشور دیگری از ان برخوردار نیست اما در عوض آن کشور مزیت های خوب متفاوتی دارد. اگر تقسیم کار به این معنا باشد که با هم یک پروژه جمعی تعریف کنیم و آنجایی که مزیت نسبی من است به تو کمک کنم و آنجایی که مزیت نسبی تو است به من کمک کنی آن هم بدون اینکه کسی بر کسی سلطه ای داشته باشد.
نباید ملت را قربانی سرمایه داری غرب کنیم
رحیم پور ازغدی گفت: بله ما در تقسیم کار جهانی شرکت می کنیم اما منافع ملی خود را درنظر می گیریم. نه اینکه ملت ما قربانی سرمایه داران غربی شود. اتفاقا جهانی شدن مهدوی در آخرالزمان وقتی که حضرت تشریف می آورند همه چی جهانی می شود. منتهی جهانی واقعی و به صورتی که همه جهان امنیت، رفاه، بیمه، کار، منزلت و سیر باشند. اما این جهانی شدنی که غربی ها می گویند یعنی جهان در خدمت ما باشد. اما جهانی شدنی که ما می گوییم و قبول داریم این است که همه جهان برابر است. کدخدای این دهکده جهانی باید امام زمان (عج) اولیای خداوند و کسی بوده که عادل باشد و نه شیطان و سرمایه دار باشد.
وی اشاره کرد: ما می گوییم اقتصاد و تقسیم کار جهانی و در نگاه نخست لفظ هردو یکی است اما معانی آنها با هم کاملا در تضاد بوده و تفاوت دارد. در شکل کلاسیک قطبی شدن و تقسیم بین المللی کار نتیجه آن حمله به استقلال و عزت ملت ها است. هستند افرادی که در حکومت هم هستند که رسما مقاله نوشتند که اصلا مفهوم استقلال و وابستگی توهم است. البته من اسم آنها را اینجا به زبان نمی آورم. آنها می گویند مفهوم استقلال و وابستگی توهم است و این مطالب را کومونیست ها گفتند و به ما هم یاد دادند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: این دسته از افراد اعتقاد دارند که ما باید همه در خدمت کدخدای جهان باشیم. بالاخره آنها ارباب بوده و ثروتمند تر هستند و تکنولوژی آنها از ما بیشتر است. بر همین اساس آنها رئیس هستند و ما هم جرء مرعوسین و رئایای آنها هستیم. بی خودی هم تنش درست نکنیم و همش هم مرگ بر کدخدا هم نگوییم. اما این افراد آمدند به شکل روشنفکری و آکادمیک این موضوع را تئوریزه و توجیه کردند. عده ای هم آن را تحت عنوان نظریه پیشرفت مطرح کردند که توسعه بدون هضم شدن در سیستم سرمایه داری به رهبری کاپیتالیسم غرب که آمریکا و یا صهیونیست ها نامیده می شوند اصلا امکان ندارد.
رحیم پور ازغدی خاطرنشان کرد: زیرا تمرکز اصلی ثروت، قدرت، تکنولوژی، نظامی گری و سلاح در دست آنها است. بر این اساس شما چطور می خواهید با آنها درگیر شوید که در اتاق فرمان اقتصاد سرمایه داری جهان بدون تنش و تحریم مشکلات آنها حل شود. پس باید تسلیم شد و پذیرفت که آنها سرکارگر و ارباب هستند و ما هم جزء کارگردهای آنها محسوب می شویم. این منطق گسترش سرمایه داری جهانی شدن و حاکمیت سرمایه داری غرب است.
وی اضافه کرد: البته شرایط تقسیم بین المللی کار متحول شده است. شما می گویید تولید داخلی و کار اقتصادی یعنی چی؟ استقلال یعنی چی؟ این دسته از افرد اعتقاد دارند که اصلا خودکفایی مسخره است. اصلا هیچ ملتی نباید خودکفا بشود، نه می تواند خودکفا شود و نه معقول و مفید است که خودکفا شود. بعد که از او می پرسیم خودکفایی یعنی چه می گوید یعنی انزوا و قطع رابطه با تمامی اقتصادهای دیگر و یعنی از ابتدا خود چرخ ابتدا کنیم و همه چیز را دوباره ما اختراع کرده و خود هم مصرف کنیم و تجارت خارجی هم تعطیل و این در حالی است که اصلا معنا و مفهوم استقلال اصلا این نیست.
استقلال یعنی این که فرمان اقتصاد را دست دیگران ندهیم!
این استاد دانشگاه متذکر شد: استقلال یعنی شما رابطه اقتصادی با تمام جهان داشته باش و حتی تقسیم کار جهانی هم معقول است منتهی در تمامی این موارد نباید سلطه پذیر باشیم. نباید اتاق فرمان اقتصاد تو در اختیار دشمنان تو و بیگانگان باشد که هرگاه بخواهند ملت شما را استثمار کنند. زیرا آنها دو قرن است که جهان اسلام را استثمار و غارت می کنند. بر این اساس نباید اجازه داد تا آنها ما را غارت و تحقیر کنند و ما را به نفع خودشان مدیریت کنند. همچنین نباید اجازه دهیم تا منافع ملی و منافع مردم خود را قربانی کمپانی های سرمایه داری کنند. مسئله این است وگرنه استقلال به معنای انزوا نیست.
قدرت های سلطه گر، انگل های جهان هستند
رحیم پور ازغدی تصریح کرد: استقلال یعنی من در کار جمعی مشارکت می کنم اما اختیار من در دستان خودم هست. به عبارت بهتر برده تو نمی شوم و از طرف دیگر هم تو برده من نمی شوی. زیرا قرار نیست که رابطه ما رابطه ارباب و برده باشد. بلکه رابطه ما باید برابر باشد. ما اصلا با جهان قهر نیستیم که حالا بخواهیم با آنها آشتی کنیم. با قدرت های سلطه گر که جهان را به خاک و خون کشیدند و آن را غارت می کنند ما با اینها مشکل داریم و تا آخر هم مشکل خواهیم داشت. زیرا اینها در جامعه جهانی نیستند. در حقیقت اینها مزاحمین جامعه جهانی هستند. انگل های جامعه جهانی هستند.
وی گفت: شکل جدید ارباب و رعیتی در جهان مطرح شده و شکل قدیمی دیگر منسوخ شده است. پنج محور در هر اقتصادی در هر جامعه است که اگر اینها در دست خود ما نباشد هرقدر هم کار کنیم سود آن را در جیب آنها و نه در کیسه ملت خود میریزیم. بر این اساس جهانی شدن جدید اثر مدیریت اقتصادی دولت های مستقل را تحلیل می برد. یعنی تحت عنوان اقتصاد جهانی کاری کنند که دیگر هیچ ملتی نتواند بگوید به نفع ملت من نیست وارد این معامله بشویم. در حقیقت دیگر مایی و ملت مایی دیگر وجود ندارد. بلکه یک ارباب است و بقیه رعایا هستند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: با تغییراتی که در حوزه های رایانه و فناوری اطلاعات در قرن 21 رخ داده فکر می کنم شکل تجارت تا 40 الی 50 سال آینده کاملا نسبت به اینی که امروز هست فرق کند و در حقیقت زیر و رو شود. در حقیقت تا 50 سال آینده شیوه هایی از تجارت اتفاق می افتد که تا به حال در طول تاریخ بشر سابقه نداشته است. بر این اساس رسانه و ارتباطات هم در آن نقش دارند. البته محتوی همان ها است و اصلا هیچ فرقی نکرده است. بر این اساس ربا همچنان ربا، غصب همان غصب، اهتکار همان اهتکار، استثمار همان استثمار است.
رحیم پور ازغدی اضافه کرد: آنها در حال حاضر همانند انگل به بدنه اقتصادهای ضعیف تر می چسبند و اگر هم در ظاهر مشاهده کنید می گویند که تقسیم کار است. اما در حقیقت اقتصاد ضعیف کار می کند و آنها همانند انگل از آن تغذیه می کنند. اسم آن را هم جامعه جهانی، بازار جهانی و یا مشارکت جهانی می گذارند. در چنین وضعی شما دیگر در داخل کشور نمی توانید صحبت از کار و تولید ملی کنید. زیرا عملا کارگر کم جیره و مواجب آن کارگاه بزرگ سرمایه داری شده اید.
وی یادآور شد: آن سیستم سرمایه داری غرب به موجودیت شما پایان نمی دهد بلکه همانند انگل به اقتصاد ما می چسبد. در این راستا تضادهای فراوانی پیش می آید که در قرن های 18 و 19 نبوده است. در حقیقت استثمار به این شکلی که امروز بوده نبود و یا در این حد وسیع نبوده است. آنها سعی دارند القا کنند که ما باید بپذیریم که غلبه بر سیستم سرمای داری غرب امکان پذیر نیست. بر این اساس برخی ها فکر می کنند که نظام سرمایه داری فقط نظامی اقتصادی است. این درحالی است که اصلا اینگونه نیست. زیرا نظام سرمایه داری یک نظام اقتصادی است اما یک نظام سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی ویژه ای هم دارد که از آن جدا ناپذیر است.
این استاد دانشگاه افزود: اینگونه نیست که اگر حاکمیت اقتصاد نظام سرمایه داری غرب بر نظام اقتصادی شما تحقق پیدا کرد دیگر تولید داخلی شما فلج شده و یا در خدمت او قرار گرفته فقط یک اتفاق اقتصادی رخ داده باشد. خیر اینگونه نیست. زیرا بلافاصله معادل و مابه ازای ما یک اتفاق سیاسی در حال رخ دادن در جامعه است.
دشمن تلاش دارد توافق هسته ای را آشتی با صهیونیزم و غرب جلوه دهد!
رحیم پور ازغدی خاطرنشان کرد: به طور مثال همین برجام که مطرح است. دشمن مدام تلاش می کند که این مسئله هسته ای نماد یک تحول خیلی بزرگتری شود. گویی انگار سیاست جهانی ما تغییر کرده و یا ایدئولوژی ما دگرگون شده است. آنها می خواهند اینگونه بیان کنند که مسئله هسته ای در واقع آشتی، تسلیم و سازش حکومت ایران با صهیونیزم، غرب و همه دنیا است. در حقیقت گویی مسئله فقط توافق هسته ای نیست بلکه توافق در همه چیز است.
وی تصریح کرد: آنها آنقدر هم وقیح هستند که در همین پیامک هایی هم که می آمد مقامات انگلیس و آلمان و فرانسه بارها می گویند که خب این قضیه اسرائیل چی شد ؟ حتی ارکستری از آلمان قصد داشت به ایران بیاید که تعدادی از اعضای آن یهودی بودند و ایران هم فهمید و آنها را راه نداد. آنها هم گفتند یعنی چی ! چی شد؟ قرار نبود دیگر از این چیزها داشته باشیم. از ان طرف مقامات انگلیس و فرانسه می گویند چه کار کردید ؟ گزارش بدهید. در عراق و سوریه باید این کارها را بکنید و آن کارها را هم نکنید. قرار بود با داعش بجنگیم. یعنی شما بجنگید و ما نگاه کنیم !
این استاد دانشگاه یادآور شد: رهبری 10 بار است که به شما می گوید ما جز در مسئله هسته ای با شما مذاکره ای نداریم. آنها می خواهند بگویند که مسئله هسته ای در ظاهر هسته ای است و در باطن همه نظام فرهنگی، رسانه ای و ایدئولوژیکی شما باید زیر و رو شود. اگر اجاز بدهی اقتصاد و کمپانی های غربی و صهیونیبستی برای تولید و تجارت داخلی و خارجی بر تو مسلط شوند و بانک ها، مبادلات و ارزش پول تو را در دست بگیرند شما فقط یک تصمیم اقتصادی غلط نگرفتید. اگه نبض قیمت های بازار را در دست مقامات آمریکایی گذاشتید تا هر وقت آنها چیزی بگویند ارزهای مملکت بالا و پایین برود تو فقط یک خیانت و حماقت اقتصادی نکردی بلکه یک حماقت سیاسی، فرهنگی، تربیتی، اجتماعی و حقوقی کرده ای.
وقتی با دشمن می خندی و قدم میزنی رویت می شود به او بگویی مرگ؟!
رحیم پور ازغدی گفت: بنابر این فقط فکر نکنید مسئله فقط اقتصادی است. زیرا اقتصاد آن بدون بعد اجتماعی، سیاسی و حقوقی اصلا قابل تصور و درک نیست. درحقیقت نحوه معاملات اقتصادی را به این شکل انجام می دهند که دولت سازی و دولت سوزی کنند. تو وقتی می روی و با کسی که دشمن قطعی ما است سر مسئله کوچکی دست می دهی، می خندی، قدم میزنی و جک برای هم می گویید و حالا که قضیه هسته ای تمام شد دیگر تو روت میشه به او بگویی مرگ ؟ ما که با هم گپ زدیم و خندیدیم. باز هم مرگ ! بلا . شما مذاکره قانونی در چارچوب مسئله هسته ای کنید. دیگر چرا دل می دهید و قلوه می گیرید و عکس یادگاری می گیرید ؟! آنها دشمن ما هستند.
وی افزود: ولی آنها بلدند که چیکار کنند. ما ساده ایم ولی آنها بلدند چه کاری را انجام بدهند. آنها می دانند که یه فیگور گرفتن جلوی دوربین و گرفتن حتی یک عکس که در رسانه های جهان پخش شود چه معنایی دارد. این موقع است که یک مرتبه انقلابیون جهان می گویند که چه اتفاقی افتاده است ؟ نکته دیگر غربی ها در این ماجرای هسته ای هم به میخ می زنند و هم به نعل زده و عملیات دوگانه انجام می دهند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: از یک طرف می خواهند اتجادیه های مسلمین و مستضعفین و در کل بازار مشترک اسلامی را تشکیل دهند می گویند چه دولت و ملتی و اقتصاد فراملی یعنی چی ؟ پس منافع ملی شما چه می شود ؟ اینجاست که یک مرتبه ملی گرا می شوند. بعد از اینکه این روابط رو با هم قطع کردند حالا می خواهند که این رابطه ها را به خود وصل کنند. حالا اینجاست که طرفدار جهانی شدن می شوند. اینجاست که دوستان ما دیگر پیرامون ملی بازی، ملی گرایی و هویت ایرانی، هویت ملی و اقتصاد ملی هیچ چیزی نمی گویند.
پور ازغدی خاطرنشان کرد: آقا جهانی شدنی که شما می گویید درست نقطه مقابل چیزی است که به عنوان منافع ملی محسوب می شود. زیرا جهانی شدن یعنی ازمحلال ملیت است. آنها از یک طرف می گویند گسترش سرمایه داری اینگونه معنا می شود که آن فضایی که در آن انباشت اقتصادی یک جامعه بازتولید می شود باید بر فضای سیاسی اجتماعی منطبق شود. یعنی دولت و ملت منظور است. به اسم منافع ملی جلوی تشکیل بلوک های اقتصادی فراملی در نقطه مقابل گروههای خود را می گیرند.
وی تصریح کرد: وقتی قدرت اقتصادی مستقل خودکفایی من ندارم چطور می توانی بگویی که قدرت سیاسی اجتماعی مستقلی دارم ؟ اصلا مگر می شود که یک ملت به لحاظ اقتصادی وابسته به دشمنان خود باشد اما به لحاظ سیاسی ادعای استقلال کند. در نتیجه استقلال و عزت سیاسی بدون عزت اقتصادی نمی شود. اینکه روایت از حضرت امیر داریم که فرمودند اگر می خواهی در ردیف آن افرادی باشی که تو را فقیر و وابسته به خودشان می خواهند باید استقلال داشته باشید. اصلا لحن کسی که به او محتاج می شوی با تو عوض می شود. اما ما اجازه نمی دهیم که با ما اینگونه حرف بزنند.
این استاد دانشگاه گفت: می دانید چی به آنها این جرات را می دهد که اینگونه حرف بزنند ؟ اینکه ما می گوییم از نظر اقتصادی، صنعتی و برخی از رشته ها به تو وابسته هستیم. بر این اساس حالا اگر به کسی بگویی که به او وابسته ای و یا حتی اینکه وابسته باشی و نگویی که وابسته هستی. اگه بگویی که بدتر است. البته اینها هم مدام این را می گویند. وقتی وابسته باشی لحن حرف زدن و رفتار کردن آنها با تو عوض می شود.
رحیم پور ازغدی افزود: شما وقتی محکم می توانی بایستی و شعار بدهی که بر روی پایه های اقتصادی خود ایستاده اید. آن وقت است که می توانی بگویی من اجازه نمی دهم که با من اینگونه صحبت کنید. متاسفانه شعارهای قشنگی چون خصوصی سازی شنیده می شود ولی انتهای آن تسلط سرمایه داری و غرب بر فرهنگ کشور و بر رسانه های ملی و محلی همان کشور است.
وی در پایان تصریح کرد: در قرآن کریم آمده که در فلسفه خلقت انسان نخستین آن آباد کردن زمین است. خداوند خواسته تمام انسانها استعمارگر باشند. اصلا این کلمه استعمار یعنی آباد کردن می شود. خداوند فرموده زمین را استعمار کنید. در حقیقت خداوند به لحاظ تشریعی ما را مامور به آباد کردن زمین کرده است.