این فرد فحاش و هتاک، با حضور در مدرسه نواب مشهد به ادامه فحاشی های شب گذشته اش می پردازد. وی وقتی با اعتراض مخاطبان به توهین هایی که علیه علمای اسلام می کند، مواجه می شود، می گوید که بعد از برنامه به این سؤال پاسخ می دهد، ولی بعد از برنامه سعی در استنکاف
به گزارش شهدای ایران صابر نیوز نوشت: حجت السلام تیمور علی عسگری، مشاور پارلمانی مركز تحقیقات استراتژیك مجمع تشخیص مصلحت و نماینده مجلس هفتم و یار انتخاباتی و سیاسی آقای هاشمی رفسنجانی شامگاه 27اردیبهشت ماه، در مشهد، در اولین جلسه گردهمایی دوستداران هاشمی حضور یافت. این جلسه علی رغم تبلیغات وسیع پیامکی فقط با حضور حدود 40، 50 نفر مورد استقبال قرار گرفت. وی در آن جلسه به فحاشی هایی علیه علامه مصباح، جبهه پایداری، کامران لنکرانی و همچنین سخنگوی جبهه پایداری، دکتر قاضی زاده کرد که جهت تنویر افکار عمومی و نمایان کردن مشی مسبوق به سابقه اشراف سیاسی وصل به هاشمی، شرح آن در ادامه می آید.
اما دیشب نیز، این فرد فحاش و هتاک، با حضور در مدرسه نواب مشهد به ادامه فحاشی های شب گذشته اش می پردازد. وی وقتی با اعتراض مخاطبان به توهین هایی که علیه علمای اسلام می کند، مواجه می شود، می گوید که بعد از برنامه به این سؤال پاسخ می دهد، ولی بعد از برنامه سعی در استنکاف از این امر داشته که در میان جمعیتی که از آن اهانت ها عصبانی شده بودند، گرفتار شده و مورد ضرب و شتم قرار می گیرد.
در این بین افرادی که با عسگری همراهی می کردند، یکی از افراد خشمگین را گرفته و به داخل اتاقی می اندازند تا وی را تحویل مأموران انتظامی بدهند. در این حین برخی دیگر از مخاطبین خشمگین به سوی آن اتاق حمله می کنند و با وارد ساختن خساراتی، فرد محبوس را بیرون می آورند.
در این بین نیز عسگری از میان جمعیت گریخته و محل را ترک می کند.
اما از آن رو که این اتفاق، یقیناً خوراکی لذیذ برای رسانه های فتنه گر و حامی هاشمی خواهد بود، و از آن رو که این گروه با شارلاتان بازی، حرکت از پله دوم را در دستور کار قرار خواهند داد و خواهند گفت که مشاور تشخیص مصلحت توسط افراطی ها مضروب گشت، لازم می دانیم که اظهارات سخیف و وقیحانه این شیخ حامی رأس فتنه را به استحضار مخاطبان گرامی برسانیم.
وی بدون نام بردن از علامه مصباح، ایشان را از علمای اسلام آمریکایی معرفی می کند. وی ذکر می کند که ایشان و همفکرانش، ریامنشانه عمل می کنند.
حال نمی دانیم این افرادی که بدون هرگونه تقوایی، هزاران بار هزینه کردن از مقام معظم رهبری را جهت ارضای هواهای نفسانی سیاسی خود پیشه کرده اند و بارها با شایعه سازی، واکنش های تکذیبی* از سوی معظم له دریافت داشته اند، چرا به این جملات صریح امام خامنه ای استناد نمی کنند که علامه عزیز را مطهری زمان می خوانند و وی را عقبه تئوریک نظام می دانند؟
وی در جای دیگری به نقد توهین آمیز علیه مواضع علامه مصباح و جبهه پایداری می پردازد و می گوید که این گروه می گویند باید اصلح ولایی را انتخاب کنند، اما وی با بی تقوایی لنکرانی را تلویحاً تبعه آمریکا خطاب می کند و می گوید اصلح تبعه آمریکا چگونه می تواند ولایی باشد؟ این در حالی است که پدر لنکرانی و نه خود وی، یک فرد معمولی بوده که تبعه امریکاست. این امر البته از چندی قبل خوراکی شد برای حمله و تخریب باقری لنکرانی. یادآوری می کنیم که این استدلال به هیچ وجه، کوچکترین بویی از منطق ندارد و اگر بنا به این استدلال ها باشد، پرونده هاشمی سیاهی را هم پشت سر می گذارد!
این طلبه هتاک اضافه می کند که از وقتی هاشمی ثبت نام کرده، نشاط در چهره رهبری دیده می شود(!). وی در این رابطه پا را فراتر هم می گذارد و می گوید هاشمی سه شنبه ها با رهبری جلسه دارد و بعد از ثبت نام به معظم له گفته من آبروی باقی مانده ام را کف دستم گرفته ام و با وجود مخالفت خانواده ام برای انجام تکلیف به صحنه آمده ام.بقیه اش با شما!
اما این مطلب به همین جا ختم نمی شود و وی از قول مقام معظم رهبری هم نقل می کند که ایشان به هاشمی گفته اند که شما خیالتان راحت باشد!
این دروغ سازی ها و نسبت دادن ها به امام خامنه ای در حالی صورت می گیرد که در سایت حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری، مؤکدا آمده است که امام خامنه ای هیچ گزاره ای نفیا یا اثباتا در رد و یا تأیید نامزدهایی که به ملاقات ایشان آمده اند، ذکر نفرموده اند. ادعای دروغ دیگر هم این است که چگونه با ورود یکی از پایه های فتنه 88 که نامه بی سلام و والسلام نوشت و شعله اولیه فتنه عظیم 88 را کلید زد و خود مقام معظم رهبری از فاصله فکری وی با خود پرده برداشتند، رهبر عظیم الشأن ما باید خوشحال شود؟ یکی نیست به سبک خود این حضرات، به آن ها بگوید که در کل عمر، چند دفعه امام خامنه ای را دیده ای که بعد از ثبت نام هاشمی، خوشحالی را هم در چهره معظم له دیده باشی؟
یکی دیگر از قسمت هایی که این هتاک حامی هاشمی بیان می کند، فحش دادن به قاضی زاده، سخنگوی جبهه پایداری است. وی قاضی زاده را احمق وقیح بی شرم بی عقل می خواند و در جواب مصاحبه ای که قاضی زاده، در آن رد صلاحیت هاشمی را مطالبه عمومی عنوان می کند، می گوید نمی دانم این فرد به چه عنوان این مطلب را بیان کرده است. وی در ادامه به تحقیر قاضی زاده پرداخته و می گوید نمی دانم این احمق ها را از کجا پیدا کرده اند؟
سوابق سیاسی این گروه مطرود، چه در سال 84 و چه 88، نشاندهنده عجز آن ها از رعایت کوچکترین موازین شرعی است. به طوری که در سال 88 مثلاً دیدیم در پی مناظره احمدی نژاد و موسوی، چه بلوایی به پا کردند، اما به روی نامبارک خود هم نیاوردند که کشاندن معترضان به خیابان و القای عدم سلامت انتخابات و تقلب که موجب برافروخته شدن تنش در فضای جامعه شد و در نهایت موجب ریخته شدن خون های بی گناهان شد، گناهی بسیار بزرگ و وقیح و از کبائری است که هیچ گاه مورد آمرزش قرار نمی گیرد.
وقاحت نیز یکی دیگر از ابزار های این جریان در راستای ترور شخصیتی مخالفان است. برای مثال یادمان می آید که هاشمی سیاست های اصولی اقتصادی دولت نهم را گداپروری خواند و در سال 84 برای آنکه احمدی نژاد در دور دوم رأی نیاورد، چه تهمت ها و توهین ها و تخریب هایی علیه وی نثار کردند. برای مثال گفتند اگر او سر کار بیاید در خیابان ها بین زن و مرد دیوار می کشد که البته هم اکنون شاهدیم به علت انحرافات وی، برعکس این دروغ ها، اتفاقات مردودی در استادیوم آزادی و در جشن دولت روی میدهد!
نکته آخر که امیدواریم تمام اصولگرایان با بصیرت آن را دریابند و در راستای وحدتی که خود دغدغه آن را باب کرده اند و با مغالطه، می خواهند وانمود کنند که به علت حضور هاشمی باید از اصلح عدول کنیم و به صالح مقبول روی بیاوریم، به آن توجه کنند این است که هاشمی و تیم انتخاباتی وی، کمر همت بر مبارزه با جبهه پایداری بسته است. این امر به وضوح از سخنان این مرد هتاک حامی هاشمی و همچنین جهت گیری های تخریبی رسانه های جیره خور هاشمی مبنی بر تخریب لنکرانی پیداست. بنابراین باید اصولگرایان به شدت هوشیار باشند تا خدای ناکرده با مکانیزم چینی های سیاسی برای حذف اصلح و انتخاب صالح مقبول، به دام هاشمی نیفتند.
هاشمی به طرفة الحیل ابراز می کند که رقیب اصلی جریان خود را، علامه مصباح و همان جریانی می داند که در سال 84 و 88 موجب شکست وی شد. این جریان را تا قبل از بروز انحراف، احمدی نژاد پرچمداری می کرد اما با افتضاحاتی که وی به علت دلبستگی غیرعاقلانه به مشایی به بار آورد، این پرچم در جبهه پایداری به اهتزاز در آمد و امروز نیز با تأکید صریح علامه بصیر، مصباح یزدی بر دوش کامران باقری لنکرانی قرار دارد. البته باید ذکر کنیم دیگر احمدی نژاد با هاشمی مسأله ای ندارد! چرا که او هم نعل به نعل دنبال هاشمی افتاده و رفتارشناسی وی و عملکردهای سکولار وی در آخرین سال های دولتش، جایی برای شک باقی نمی گذارد.
خلاصه کلام اینکه هاشمی می داند کدام گروه ظرفیت شکست دادن وی را داراست. بنابراین اصولگرایانی که نگران خطر هاشمی هستند باید بدانند که با قرار گرفتن پشت سر اصلح معرفی شده توسط علامه مصباح و این جریان است که می توانند برای همیشه این زخمی کهنه کار عرصه سیاست را به جایگاه حقیقی اش، یعنی گوشه خانه رهنمون گردند! والا با حرکت به سوی تئوری صالح مقبول، در زمین هاشمی بازی کرده و وی را از اصلی ترین میدان مبارزه ای که در پیش روی خود دارد، فارغ می سازند.