مرد جوان زمانیکه دید مادرزنش توقعات زیادی برای برگزاری یک جشن عروسی مجلل دارد راهی دادگاه خانواده شد و درخواست طلاق داد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از باشگاه خبرنگاران، چندی پیش مرد جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی سه سال است که با همسرم در دوران عقد به سر می بریم اما نمی توانیم سر زندگیمان برویم. مادرزنم توقعات زیادی دارد و از من می خواهد یک عروسی مجلل بگیرم. در صورتیکه من اصلا توان برگزاری یک جشن مجلل را ندارم.
وی افزود:او هر روز توقعش بیشتر می شود و خواسته های بیشتری برای عروسیمان دارد. هر بار که می خواهیم خودمان را برای عروسی آماده کنیم مادرزنم مرا صدا می کند و دستورات عجیب و غریب برای عروسی می دهد. جوری که برای اجرای این دستورات مجبور می شوم چند ماهی عروسی را به تعویق بیاندازم. باور کنید دیگر طاقت خواسته های مادرزنم را ندارم و می دانم اگر اینجور پیش برود من هیچ وقت نمی توانم یک عروسی بگیرم.
مرد جوان ادامه داد:همسرم هم اصلا از من حمایت نمی کند و مرتب از من می خواهد حرف های مادرش را گوش کنم. احساس می کنم این زندگی شروع نشود خیلی بهتر است و وقتی نشستم و منطقی فکر کردم متوجه شدم که من و همسرم آینده خوبی در کنار هم نخواهیم داشت.
بعد از صحبت های این مرد قاضی همسرش را هم به دادگاه احضار کرد تا صحبت های او را هم بشنود.
وی افزود:او هر روز توقعش بیشتر می شود و خواسته های بیشتری برای عروسیمان دارد. هر بار که می خواهیم خودمان را برای عروسی آماده کنیم مادرزنم مرا صدا می کند و دستورات عجیب و غریب برای عروسی می دهد. جوری که برای اجرای این دستورات مجبور می شوم چند ماهی عروسی را به تعویق بیاندازم. باور کنید دیگر طاقت خواسته های مادرزنم را ندارم و می دانم اگر اینجور پیش برود من هیچ وقت نمی توانم یک عروسی بگیرم.
مرد جوان ادامه داد:همسرم هم اصلا از من حمایت نمی کند و مرتب از من می خواهد حرف های مادرش را گوش کنم. احساس می کنم این زندگی شروع نشود خیلی بهتر است و وقتی نشستم و منطقی فکر کردم متوجه شدم که من و همسرم آینده خوبی در کنار هم نخواهیم داشت.
بعد از صحبت های این مرد قاضی همسرش را هم به دادگاه احضار کرد تا صحبت های او را هم بشنود.