به گزارش گروه اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران؛عدنان، رزمندۀ ایرانی الاصل از برادران معاود عراقی است. او جوانی بسیار مهربان و خوش برخورد است. چشمان بسیار زیبا و نافذی دارد. او در اصل، عرب است. برادرش علی در عملیات والفجر مقدماتی مفقود الاثر شده است. برادر دیگرش ابراهیم در گردان شناسایی است. بعد از مدتی خبر می رسد که ابراهیم در عملیات کربلای 4 به عنوان غواص به خط زده و به شهادت رسیده است. عدنان از شنیدن خبر شهادت برادرش به شدت متأثر و ناراحت می شود.
در همین عملیات، حدود 50 اسیر از عراق گرفته می شود که از قضا یکی از این اسرا، سرهنگ دوم محمدرضا جعفرعباس الجشعمی فرمانده تیپ کماندویی سپاه هفتم عراق است. او 41 ساله و متاهل است. در بازجویی ها مشخص می شود که او در آن عملیات تعداد زیادی از نیروهای رزمنده ایرانی و از جمله ابراهیم، برادر عدنان را به شهادت رسانده است. عدنان، کاملاً جشعمی را می شناسد و می داند که قاتل برادرش است. ایرانی ها لطف زیادی در حق اسرای دشمن می کنند و جشعمی از این همه محبت دچار نوعی تحول روحی می شود. عدنان در اردوگاه اسرا، با جشعمی رو در رو می شود اما بر خلاف انتظار بازجو، در نهایت مهربانی با او رفتار می کند و حتی او را برای مداوای پای مجروحش به درمانگاه می برد ....، ماجرای از خودگذشتگی فوق تصور عدنان و نگرانی بازجو از انتقام عدنان از شجعمی بسیار عجیب و فوق تصور است. عدنان حتی یک شب بازجو و جشمعی را برای مهمانی به خانه اشان دعوت می کند و در حضور پدرش از او پذیرائی می کند و سرانجام بعد از چند سال، جشمعی همراه اسرای دیگر آزاد می شود و ... عدنان در حرکتی بسیار عجیب حتی موضوع به شهادت رسیدن برادرش توسط جشمعی را به روی او نمی آورد.
منبع:فاش نیوز