شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۸۸۶۰
تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۰۰:۰۰
"جریان اپوزیسیون که در اتاق فکر خود احتمال می‌دهد رفسنجانی انتخابات را ببازد، به طور تلویحی به وی می‌گوید که "‌کمیته صیانت از آرای ۸۸‌" احیا شود و همچنان باید پرونده دخالت در انتخابات و احتمال تقلب مفتوح باشد."
برای دیدن تصویر بزرگتر روی تصویر کلیک نمایید

به گزارش گروه سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ رفسنجانی به میدان آمده و قطب «‌سازندگی – اصلاحات‌» هم سر و شکل تازه‌ای گرفته است‌. خاتمی و یاران تکنوکراتش (از اصلاح‌طلبان سنتی و رادیکال گرفته تا بخش‌های اصلاح‌طلبان بروکرات و دولتی‌) در حال ستاد‌سازی‌، فضاسازی و تمهید شرایط سیاسی – اجتماعی هستند تا در بازه زمانی یک ماه مانده به انتخابات‌، مواضع رفسنجانی در بخش‌های مختلف جامعه قابلیت چسبندگی پیدا کند‌.

از طرفی جریان «‌ضد‌انقلاب و اپوزیسیون خارج‌نشین‌» هم بیکار ننشسته و با تشکیل لایه‌ای تئوریک (‌از مجاهدین و مشارکتی‌ها گرفته تا جریان ملی مذهبی‌، نهضت آزادی و رجوی‌) در محافل و مجالس رسانه‌ای و سیاسی خود در حال برنامه‌نویسی برای رفسنجانی و انتقال شاه‌کلیدها و شاه‌جمله‌های انتخاباتی به داخل ایران هستند‌.

جدای از تحرکات افراطی حامیان هاشمی در این روزها (‌‌بیانیه اخیر خاتمی‌، اظهارات روحانی و رسانه‌های رادیکال دوم خردادی‌) بررسی مواضع و تحرکات اپوزیسیون حکایت از آن دارد که استراتژیست‌های خارجی برای تحقق و تکرار راهبردهایی چون مبارزه مدنی‌، انقلاب مخملی‌، گذار به دمکراسی و دمکراتیزاسیون‌، فروپاشی ایران‌، پرندگان گردن چرخان و ... امیدوارانه و تمام قد به میدان آمده و برای پیروزی رفسنجانی در انتخابات‌، گام‌هایی استراتژیک را در چندین سطح تعریف کرده‌اند‌.

آنچه در پی می‌آید، سرخط‌ها و شاه‌جمله‌های مشترک گروه‌های مختلف اپوزیسیون است‌:

۱ - زنده نگه داشتن کلید واژه « تقلب » و احیای کمیته صیانت از آرا

جریان اپوزیسیون که در اتاق فکر خود احتمال می‌دهد رفسنجانی انتخابات را ببازد، به طور تلویحی به وی می‌گوید که "‌کمیته صیانت از آرای ۸۸‌" احیا شود و همچنان باید پرونده دخالت در انتخابات و احتمال تقلب مفتوح باشد. چه آنکه در صورت رای نیاوردن رفسنجانی‌، باید کلید واژه «‌تقلب‌» پیشانی شورش‌های خیابانی قرار گیرد. چیزی که پیش از این عفت مرعشی در انتخابات ۸۸ گفته بود (‌اگر موسوی رای نیاورد، حتما تقلب شده است‌) و اساسا کلی دواژه تقلب رمز شورش‌های خیابانی و وقایع بعد ازانتخابات ۸۸ بود.

تئوریسین‌های ضد انقلاب خارج‌نشین که تحلیلشان خارج از ان دو وضعیت نیست‌: ۱ – (‌پیروزی رفسنجانی در صورت تکوین موجی اجتماعی چونان دوم خرداد ۷۶‌) و ۲ – (‌شکست هاشمی با تقلب‌)‌؛ در توصیه‌نامه‌ای خطاب به یاران داخلی‌اش با بیان اینکه‌ «‌آمدن آقای رفسنجانی برای ما خیلی خوشحال کننده بود و این حرکت؛ حرکت خیلی به جایی بود» ‌نوشته است: «‌تنها نگرانی این است که آقای رفسنجانی برای اینکه سر صندوق‌ها و نیز برای شمارش آرا ناظر وجود داشته باشد، اصرار نورزد و حاکمان با وجود آدم‌هایی مثل جلیلی و قالیباف در انتخابات دست ببرند و در شمارش آرا تقلب کنند ... راه حل این است که آقای رفسنجانی از لحظه‌ای که وارد انتخابات شد، دیگر نباید از هیچ چیزی به راحتی بگذرد و می‌بایست بر سر هر چه که احتمال مشکل‌سازی در آن وجود دارد، به سختی بایستد وگرنه این فرصت تاریخی از دست خواهد رفت و چنانچه شمارش آراء رای‌های پایینی را برای ایشان نشان دهند، سرمایه‌ای هم که در این انتخابات به دست آمده است، دوباره از دست خواهد رفت.»

۲ - احیای عوامل رادیکال و خیابانی

گروهگ ملی – مذهبی در توصیه‌نامه‌ای در وبسایت رسمی خود گفته است‌: «‌در شرایط فعلی مهمترین مشکل کمپ آقای هاشمی صرف‌نظر از تخریب‌های مشمئز‌کننده، مجاب کردن مردم در حضور در پای صندوق‌های رای است»‌ و بدون اینکه توضیح داده باشد منظورش از «‌مردم‌» کدام مردم است‌، ادامه داده است که «‌مردم با توجه به تجربه تلخ چهار سال گذشته و مهندسی انتخابات اعتماد خود را به پروسه انتخابات از دست داده و اعاده این اعتماد در شرایط امنیتی فعلی کاری بس دشوار خواهد بود. نکته مهم دیگر که نباید از آن غافل بود، چگونگی صیانت از آرا و اعاده آن است.»

منظور اتاق فکر گروهک ملی مذهبی از مجاب کردن مردم در پای صندوق‌های رای این است که آقای هاشمی باید با ادبیاتی مجاب کننده (‌بخوانید رادیکال‌) بخش تحریم کنندگان انتخابات (‌بخوانید عوامل آشوبگر و میدانی پارلمان خیابانی‌) را احیا کند و این درحالی است که ۱- جامعه ایرانی که قبول کرد میان موسوی و احمدی‌نژاد دست به انتخاب بزند، برای انتخاب میان هاشمی و قطب مخالفش‌، مشارکت بیشتری در پای صندوق‌های رای دارد و ۲ – «‌و اعاده این اعتماد در شرایط امنیتی فعلی کاری بس دشوار خواهد‌»؛ شاه‌جمله‌ای در ادبیات رمزی و رندانه آنان است که بهتر نشان می‌دهد منظور اپوزیسیون از "‌مردم‌" چه کسانی هستند‌.

به عبارتی دیگر رفسنجانی بایستی با ادبیاتی رادیکال این فضای امنیتی را هم بشکند و جریان آشوبگر را احیا کند چه آنکه به زعم آنان یک عامل رادیکال و عصبانی خیابانی یا همان «لایه‌های اجتماعی تغییرخواه‌» موثرتر از ۱۰۰ رای معمولی است.

روز آنلاین هم در یادداشتی گفته است‌: اگر«هاشمی رفسنجانی بتواند به طرق و وسایل گوناگون، خیل گسترده‌ای از حامیان را پیرامون و پشت پروژه‌ جایگزین خود برای وضع نامطلوب موجود، بسیج کند (وضعی که به نظر می‌رسد رخ داده و موجی که ایجاد شده در حال تزاید و تشدید است)، آن‌گاه احتمال وقوع شرایطی مانند آن‌چه در دوم خرداد ۷۶ رخ داد، دور از ذهن نخواهد بود.»

۳ - حرکت چراغ خاموش "‌افراطی ها‌" در همراهی با "‌رفسنجانی‌"

اپوزیسیون که به خوبی می‌داند جریان اعتراضی جنبش سبز به بن بست رسیده و در میان مردم پایگاه اجتماعی ندارد‌؛ بر همراهی چراغ خاموش این جریان با رفسنجانی تاکید دارد‌.

به زعم آنان بخشی از بدنه اجتماعی مذهبی که معترض به وضعیت کنونی است، ممکن است به سمت رفسنجانی متمایل شود و همچنین همان بنده مذهبی منتقد‌، به دلیل ظهور و بروز افراطی‌ها در همراهی رفسنجانی‌، از وی دوری کنند‌.

نظریه‌پردازان خارجی خود اعتراف می‌کنند که ملت ایران اجتماعی انقلابی هستند که ۹ دی به خیابان‌ها آمدند و اتفاقاتی مانند هتک حرمت عاشورا را فراموش نمی‌کنند.

اپوزیسیون برای جلوگیری از کاهش رای رفسنجانی با تاکید بر اینکه «‌چگونگی مواجهه با هاشمی رفسنجانی نقطه‌ای بسیار ظریف و حساس است‌»، توصیه کرده است «‌جنبش سبز ضمن اینکه نباید در هاشمی ادغام شود و تمایز آن روشن باشد، ولی باید از تقابل و رویارویی با وی نیز اجتناب بورزد‌». یکی از سایت‌های ضد انقلاب در توصیه‌نامه‌ای آورده است‌: «منتها باید معلوم باشد که هاشمی نماینده جنبش سبز نیست و شکست و پیروزی وی سرنوشت جنبش سبز را معلوم نمی‌سازد. تمایز باعث می‌شود تبعات شکست احتمالی هاشمی متوجه جنبش سبز نگردد و از سویی دیگر پیروزی احتمالی وی امر مثبتی است که به احیای جنبش یاری می‌رساند. هاشمی در اصل پلی برای طرح مطالبات جنبش سبز به حاکمیت خواهد بود. در واقع هر چقدر هاشمی در موضع نقد رهبری جلو تر برود و یا نتیجه موضعگیری ها و اعمال وی در ایام رقابت های انتخاباتی محدود شدن حوزه نفوذ و قدرت نهاد ولایت فقیه و تضعیف تند‌روها شود، همگرایی تاکتیکی جنبش سبز با وی نیز باید گسترش یابد. این مساله بستگی به چگونگی عملکرد هاشمی دارد.»

۴ - شکار فرصت و شعار «‌نان‌» دادن رفسنجانی‌!

اپوزیسیون که خود می‌داند اذهان عمومی تورم ۴۹ درصدی دوران رفسنجانی را فراموش نکرده‌اند، بازم هم به دلیل شرایط موجود (‌گرانی و وضعیت اقتصادی نابسامان‌) تاکید بر کلید واژه «‌نان‌» می‌کند‌. «‌نجات اقتصادی‌» خطی بوده است که در بازه زمانی چند ماه گذشته تاکنون در ادبیات رفسنجانی و یارانش دنبال شده است‌.

- یک سایت ضد‌انقلابی در توصیه‌نامه‌ای به رفسنجانی با بیان اینکه ‌«‌‌تجربه نشان داده است که اتحادهای چند روزه فعالان سیاسی و روشنفکران و سر دادن شعارهایی چون جلوگیری از فاشیسم، چاره‌‌ کار وی نخواهد بود‌» گفته است‌: «‌علاوه بر آن توجه کنیم که نقش اصلی در شعارهای انتخابات آینده را "نان" خواهد داشت؛ مساله‌ای که با توجه به تجربیات رفسنجانی در مقام حکومت‌داری – و تورم ۴۹ درصدی در زمان ریاست‌جمهوری وی – کار او را را سخت‌تر خواهد کرد‌». سایت ضد انقلابی دیگر‌ هم «‌تاکید بر دولتِ رونق اقتصادی، وحدت ملی، نجات کشور و ...» را به رفسنجانی توصیه کرده است.

- شعارهایی که اپوزیسیون در ادبیات خود برای رفسنجانی گلچین کرده‌اند‌:

«نان در سفره‌‌ مردم»

«آزادی و رفاه در ایران، عزت در جهان»

«دولتِ لایق و صادق»

«و بخوانیم ز نو نغمه‌ آبادانی»

«نان در سفره، آبِ‌رو در جهان»

«دریغ است ایران که ویران شود»

«دولت صبح امید»

«صبح امید وطن»

«کمی بهتر برای ایرانیان، پیشگیری از بدتر برای ایران؛ همین!»

«دولت امنیت به جای دولت امنیتی»

«امید ایران»، «نه به دروغ و فقر»

«نه به ایرانِ ویران»

«نه به دروغ و بی‌کفایتی»

«ایرانِ آباد، زندگیِ شاد»

«امید، شادی، آرامش»

«دود از کنده بلند می‌شود»

«با دوستان مروت، با دشمنان مدارا»

۵ - استفاده تمام قد "رفسنجانی" از "خاتمی"

سایت متعلق به گروهک ملی مذهبی با طرح اینکه «‌هاشمی آمد، حالا نوبت خاتمی است‌» ، نوشته است‌: «‌حالا نوبت خاتمی است که باید شروع کند و متوقف نشود. او نقش جدیدی را باید ایفا کند. اگر می‌خواهد ایران ویران نشود‌، خاتمی در دو عرصه می‌تواند‌ نقش‌آفرین شود‌:
۱- در عرصه بین‌الملل برای کسب اعتبار بیشتر برای هاشمی
۲- در عرصه داخلی برای افزودن بر سبد رای هاشمی و کاستن از آرای منفی وی‌»

توصیه‌هایی که در این راستا از سوی اپوزیسیون مطرح شده است‌:

- «‌برگزاری کنفرانس خبری مشترک هاشمی و خاتمی»

- «حضور هم‌زمان‌شان در سفرهای استانی و همایش‌های انتخاباتی – به سبک حضورِ همزمان موسوی و خاتمی در یکی از همایش‌های پویش موج سوم در برج میلاد در سال ۸۸»

- «حضور خاتمی به عنوان یکی از نمایندگان هاشمی در برنامه‌های تبلیغاتی تلویزیونی در هفته‌‌ پایانی‌»

یک سایت ضد انقلابی هم با تاکید بر حضور خاتمی دوشادوش رفسنجانی در مشورت‌نامه‌ای ‌نوشته است‌: «‌اما اصلاح‌طلبان به شکل تمام عیار از هاشمی حمایت می‌کنند. در اصل این بار پشتوانه هاشمی پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان منتقد وضع موجود است. او دیگر جایگاه خاصی در بین نیرو‌های حامی نظام و به خصوص نسل جدید آنها ندارد.. می‌توان پیش‌بینی کرد محمد خاتمی تمامی توانش را برای پیروزی هاشمی بسیج کند. این مسئله فاکتور مثبتی برای هاشمی است اما بعید به نظر می‌رسد که خاتمی اجازه سفر آزادانه در کشور را پیدا کند. چنین محدودیتی تاثیرگذاری خاتمی را محدود می‌سازد. بخشی از جنبش سبز نیز از هاشمی حمایت می‌کند ولی نامحتمل خواهد بود موسوی و کروبی کاندیداتوری رفسنجانی را تایید کنند.»

۶ – استفاده از چهره‌ها و روحانیت با روش‌های نوینِ بازاریابیِ سیاسی

- تاکید روی خودِ چهره‌های شاخص و محبوبِ حامیِ‌ هاشمی به جای جهت‌گیری‌های سیاسی‌ این حامیان (خودِ خاتمی، ناطق، سبزها، مراجع سنتی‌تر و کلکسیونی از سلبریتی‌های مردمی و چهره‌های ملی را می‌توان به صلح کنار هم نشاند ولی مطالبات سیاسی‌شان را لزوما نمی‌توان). حمایت‌ گسترده‌‌ مشاهیر محبوب، تراز اول، توده‌پسند و پرطرفدارِ هنری، مذهبی، ورزشی، سیاسی و فرهنگی از هاشمی ظرفیت بزرگی است که اگر به طور حرفه‌ای و با روش‌های نوینِ بازاریابیِ سیاسی فعال شود، شاید بتواند تاثیری تعیین‌کننده داشته باشد.

- مانور تبلیغاتیٍ وسیع‌تر روی حمایتِ چند مرجع تقلیدِ تراز اول (به عنوان نمادهای سنت مذهبی) و علی‌اکبرِ ناطق نوری (به عنوان نماد سیاست‌ورزی محافظه‌کارانه‌ی باپرنسیب) از او

- سایت متعلق به گروهک نهضت آزادی توصیه کرده است‌: «‌هاشمی ‌می‌تواند بسیاری از روحانیون را قانع کند. بیت رهبری و نظامیان بر روحانیون هم رحم نخواهند کرد. پس حمایت از هاشمی از سوی روحانیون ضروری‌ترمی‌نماید. تنها هاشمی است که می‌تواند سیاست‌های رهبر را تغییر دهد. به جز هاشمی فرد دیگری بعید خواهد بود که به این کار توانا باشد. روحانیت در حال درک و فهم جدی‌تر این تهدید از سوی سپاهیان هستند، هاشمی می‌تواند این قطعیت را در میان روحانیت بیشتر ایجاد کند. هاشمی می‌تواند بگوید که به اعتبار حضور اوست که موسوی و کروبی انتخابات را تحریم نکردند. این قدرت هاشمی است که روحانیت را به قدرت هاشمی مطمئن می‌کند، چرا‌که حمایت روحانیت و حوزه از وی به نفع روحانیت است »

۷ - دوقطبی‌سازی رهبر - هاشمی

"اکبر گنجی‌" ضد انقلاب فراری در یادداشتی تحت عنوان «‌از ‌عالیجناب سرخ‌پوش تا عالیجناب سبزپوش‌» با طرح سوالی مبنی بر اینکه آیا رفسنجانی همانند میرحسین و کروبی، مواضع رادیکالی و افراطی را در پیش می‌گیرد، نوشته است: «‌سبزشدن هاشمی امکان‌پذیر است‌.»

وی که چندی پیش در یکی از سخنرانی‌هایش گفته ‌«‌منظور وی از عالیجناب سرخپوش‌، هاشمی نبوده است‌!» در رادیوی وابسته به ارگان سیا (‌رادیو فردا‌) خطاب به لایه تغییرخواهان داخلی تاکید کرده است‌: «‌دمکراسی‌خواهان باید از فرصت انتخابات استفاده کرده و جامعه را حول خامنه‌ای و مخالفانش دو قطبی سازند. خامنه‌ای و هوادارانش با عملکرد خود این فرصت را برای مخالفان آماده می‌سازند. دو قطبی‌های دیگر (هاشمی و اصول‌گرایان، هاشمی و جریان انحرافی) سود چندانی برای دمکراسی‌خواهان ندارد. سفره انتخابات که پهن شد، همه- از جمله مخالفان- می‌توانند در چینش آن نقش بازی کنند. اگر این دو قطبی را بتوان شکل داد، یکی از پیامدهای ناخواسته آن احتمالاً این خواهد بود که هاشمی در قطب مخالفان خامنه‌ای قرار گیرد. این بازی، بازی دمکراسی خواهان خواهد بود: دو‌قطبی‌سازی جامعه حول خامنه‌ای و کاندیدایش از یک سو، و مخالفان خامنه‌ای از سوی دیگر».

به نظر می رسد کشتی جریان ضد انقلاب و اپوزیسیون خارج نشین که در دریای متلاطم سیاست‌ورزی‌، با هر بادی به این طرف و ان طرف می‌رود، به گل نشسته است چه آنکه مواضع سیاسی و راهبردهای استراتژیک آنان نشان می‌دهد که اینان در اقیانوس نشاط خویش متوهم هستند و هنوز هم ملت با بصیرت ایران را نشناخته‌اند‌؛ ملت با بصیرتی که قرار است با مشارکت حداکثری در پای صندوق‌های رای‌، حماسه سیاسی دیگری را رقم زند و بر چهره ویترینی ضد انقلاب داخل و خارج خط بطلان بکشد‌.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار