شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۸۸۱۹۷
تاریخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۲
شاکله‌ اصلی این برنامه، تلاش برای سازشکار کردن رهبران شوروی و هدایت آنان به سمت و سویی بود که از اظهار شعارهای اعتدال‌گرایانه و اصلاح‌طلبانه به خود ببالند ...
به گزارش شهدای ایران، یکی از بزرگترین مشکلات بلوک غرب به رهبری آمریکا در قرن بیستم، وجود رقیبی جدی و قدرتمند به نام شوروی بود که رهبری بلوک شرق را برعهده داشت. رقابت آمریکا با شوروی برخلاف دیگر رقبایش بیشتر ایدئولوژیک بوده و بر سر حاکمیت «هژمونی‌ها» بود تا رقابت اقتصادی. آمریکا برای از سر راه برداشتن این دشمن قدیمی، بهترین حربه را در برنامه‌ریزی برای «فروپاشی از درون» این حکومت دیده و در این راستا با بهره‌گیری از استراتژیست‌های کارکشته، برنامه‌ای پیچیده و چندلایه را تدوین کرده و به اجرا گذاشت. شاکله‌ی اصلی این برنامه، تلاش برای سازشکار کردن رهبران شوروی و هدایت آنان به سمت و سویی بود که از اظهار شعارهای اعتدال‌گرایانه و اصلاح‌طلبانه به خود ببالند.

 

رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام در تاریخ ۱۹ تیرماه ۱۳۷۹ با تشریح پروژه‌ی آمریکا برای بازسازی طرح فروپاشی شوروی در ایران فرمودند: "یک طرح همه جانبه امریکایی برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی طرّاحی شد و جوانب آن از همه جهت سنجیده شد. این طرح، طرح بازسازی شده‌ای است از آنچه که در فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد."

 

ایشان همچنین با اشاره به نقش تعیین کننده‌ی کشورهای اروپایی در این طرح تاکید کردند: "وقتی می‌گوییم طرح امریکایی، معنایش این نیست که بقیه بلوک غرب در این زمینه با امریکا همکاری نداشتند؛ چرا، همه غرب و همه اروپا در این زمینه به‌شدّت با امریکا همکاری می‌کردند."

 

به دنبال به صدا درآمدن این زنگ خطر توسط رهبر حکیم انقلاب، دکتر حسن واعظی در کتابی با عنوان «اصلاحات و فروپاشی؛ تشریح طرح بازسازی شده‌ی فروپاشی شوروی در ایران» به بررسی روند اجرای این پروژه‌ی براندازی در ایران پرداخت.

 

«خبرگزاری دانشجو» ضمن توصیه به همه‌ی مخاطبان محترم برای مطالعه‌ی این کتاب ارزشمند، قصد دارد تا بخش‌هایی از آن را برای اطلاع عموم مردم منتشر نماید. همخوانی مطالب ارائه شده در این کتاب که در سال ۱۳۷۹ به چاپ رسیده با حوادث و رویدادهای امروز کشورمان به قدری واضح و تعجب‌آور است که این خبرگزاری نیازی به شرح و بسط بیشتر آن نمی بیند.

 

در ادامه بخش‌هایی از طرح آمریکا برای فروپاشی شوروی که برگرفته از صفحات ۳۱ و ۳۲ این کتاب است بازخوانی می‌شود. این بخش مربوط به سرمایه‌گذاری غرب برای شخصیت‌سازی در راس دولت است. وظیفه‌ی این فرد آن است که بدون اینکه خود آگاه باشد، با سر دادن شعارهای پوچ و فاقد عمل اجرایی و انداختن مشکلات به گردن این و آن، اعتماد مردم را به سیستم حکومتی کاهش داده و زمینه را برای ایجاد نارضایتی عمومی آماده کند.

 

امید آنکه مسئولین نظام مقدس اسلامی، با کنکاش مجدد در این پروژه‌ی براندازی نسبت به راه بعضا ناصوابی که در پیش گرفته‌اند تجدید نظر نمایند.

 

سرمایه‌گذاری برای شخصیت‌سازی در راس حکومت

مشکل ترین، مهمترین و حساس ترین بخش استراتژی آمریکا و غرب برای اضمحلال اردوگاه شرق و شکست شوروی استفاده از تمام ابزارها و عوامل اجرایی داخلی و خارجی و همه عناصر نفوذی برای هدایت افکار عمومی و کشمکش های درون حزبی به سمت انتخاب فردی به عنوان صدر هیئت رئیسه یا رئیس جمهور بود.

 

وظیفه نخست این شخص این بود که فقط شعار بدهد و در عین داشتن بزرگترین قدرت اجرایی، پیوسته به مطرح کردن مشکلات کشور و بزرگ کردن آنها در افکار عمومی بپردازد، از اصلاحات بگوید و مطالبات جدید مطرح کند، بدون آنکه طرح و برنامه اجرایی مشخص برای حل نارسایی ها به مرحله اجرا درآورد.

 

او موظف بود دائما مشکلات را به گردن دیگران بیندازد و به افکار عمومی القا کند که دیگران اجازه نمی دهند کار انجام شود. سیستم و حکومت را به طور مستقیم و غیرمستقیم به نقض دموکراسی و مخالفت با آزادی های مدنی متهم کند. تب اصلاحات را بالا ببرد به تطهیر دشمنان خارجی بپردازد و با ایجاد خوش بینی افراطی نسبت به آمریکا و غرب؛ مخالفان غرب را مسئول بحران های کشور معرفی کند. به کارگیری این روش سبب شد که زمان به نفع دشمنان شوروی هدر رود، امور کشور معطل بماند، نارسایی ها افزایش یابد، شاخص های توسعه روند نزولی پیدا کند و مشکلات معیشتی مردم افزایش یابد، زیرا رهبر جناح پیروز به طور غیرمستقیم خود را به عنوان مخالف و اپوزسیون نشان می داد در حالی که هدفش تنها حذف جناح مخالف، پیشبرد استراتژی غرب و تبدیل مطالبات اصلاح طلبانه به دگرگونی های عمیق و تغییر نظام و قانون اساسی بود.

 

گورباچوف این نقش را در شوروی به نحو احسن ایفا کرد و از سال 1985 تا 1991 این استراتژی را به مرحله اجرا گذاشت. مجموعه غرب و تمام مخالفان حکومت کمونیستی و امپراطوری مافیای خبری نظام سلطه به پشتیبانی از گورباچوف پرداختند. CIA به تمام نیروهای خود دستور داده بود از گورباچوف حمایت کنند. رسانه های ارتباط جمعی غرب نیز پیوسته از او پشتیبانی می کردند. نیروهای نفوذی در احزاب و مطبوعات نیز یک صدا به طرفداری از گوربارچوف مشغول شدند و محافل سیاسی آمریکا و صهیونیسم نیز به بزرگ نمایی شخصیت ها پرداختند.

 

در این زمان گورباچوف تصور می کرد از پایگاه عظیمی برخوردار است و قدرتمندترین عنصر سیاسی است.


*دانشجو
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار