سید محمد صادق خرازی در متن استعفای خود با بیان اینکه مدعیان گفتگو،چنان عرصه را برگفتمان تنگ کردهاندکه امنیت فردی و جمعی را تهدید ساختهاند گفت:رفیقان با هجمههای ناجوانمردانه به ندای ایرانیان باتهمت وافترا و دروغ، از گفتهای معلوم، شنیدهای مجهول ساختند و حسابهای کهنه را با حسادتهای تازه در آمیختند و راه وحدت رابه کجراهه زحمت بردند.
شهدای ایران: پس از برگزاری کنگره حزب اتحاد ملت که بدل حزب منحله مشارکت محسوب میشود و پس از هجمهها و انتقادات اخیر به مواضع صادق خرازی، رییس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان که انتقاداتی را نسبت به رابطه تندروهای جریان اصلاح طلب و غرب علیه منافع ملی مطرح کرده بود و از سوی این جریانات مجبور به استعفا شده بود امروز دوشنبه متن استعفای خود را منتشر کرد.
لازم به ذکر است متنی که پیشتر با نام استعفا به نقل از خرازی در برخی رسانهها کار شده بود دل نوشته نامبرده بوده است که در برگیرنده متن استعفای وی از ریاست شورای مرکزی نبوده است،
متن استعفا بدین ترتیب است:
«بنام خدای بینا
همنداییان، خواهران و برادران شورای محترم مرکزی و اعضای محترم حزب ندای ایرانیان در سراسر کشور
سلام بر شما و استقامت پایدارتان
سلام بر حلم و شکیبایی شما عزیزان که در این روزها آماج بداخلاقیها و بدرفتاریها شدید و خم به ابرو نیاوردید.
آمال و ارمان همه ما نداییان ، اصلاحات مدینه النبی است که مصلحان و بزرگان تاریخ ایران و اسلام آرزوی تحقق آن را داشتند. آرمان ما تجلی یافتن آرزوهای مردم بزرگی است که تلاشهای اصلاحطلبانه را با شهامت و و إیثار خون خود در مسیر استقلال و أزادی و پیشرفت ایران عزیز پیوند دادهاند. هدف ما مبارزه توامان با استبداد و استعمار است. پیشرفت آزادی و استقلال خواست بزرگی تاریخی مردم ایران بوده که بر سر آن ایستادگی کردهاند. اصلاحات بدون توجه به آزادی و استقلال راه به بیراهه بردن و سر از التقاط و نفاق و انحراف درآوردن است. نمیتوان دل در گرو آزادی ایران بست، اما چشم بر تزلزل اصول استقلال آن نیز بست.
بزرگان ما در کنار ضدیت با استبداد، علیه استعمار هم مبارزه کردهاند و آنچه از آرمانهای بزرگ آزادیخواهانه ملت ایران از عصر مشروطه تا انقلاب اسلامی و از دوران اصلاحات تا امروز به ما رسیده، همین اعتقاد به همترازی آزادی و استقلال است. هیچ اصلاحطلبی نیست که به حفظ تمامیت ارضی، حاکمیت ملی و استقلال سیاسی میهن خود بیاعتنا باشد. اگر هم بودند و هستند آنانی که دل در گرو کمک خارجی بستند، نه نام اصلاحطلب داشتند و نه نشانی از آن.
همنداییان عزیز، متاسفانه آنچه این روزها بر شما گذشت، هجمههای ناجوانمردانه رفیقان و رقیبانی بود که اخلاق را که مهمترین پیمان حیات اجتماعی است، زیر پا نهاده و با تهمت و افترا و دروغ، از گفتهای معلوم، شنیدهای مجهول ساختند. گویی برای رفیقان دیروز ، تازهواردی بودیم که باید با نشانی رسانههای رقیب پی به منزلگه ما ببرند. حسابهای کهنه را با حسادتهای تازه درآمیختند و راه وحدت را به کجراهه زحمت بردند و شما را به خاطر کار ناکرده و نیت ناداشته نواختند.
این همه فشار بر همنداییان، از روز نخست تاکنون، نشان از راه درستی میدهد که شما انتخاب کردید. نه هراسی از تهمتها به دل راه دادیم و نه ترسی از تهدیدها. از روز اول مقصد و مقصود معلوم بود. آمدیم و با صدای بلند اصلاحطلبیمان را فریاد زدیم؛ ندای همدلی سر دادیم و خود را در قافله اصلاحات همراهی دلسوز خواندیم. در این سنگباران طعن و تهدید، لحظهای بر راه آمده تردید نکردیم. یقین دارم شما نیز همچنان ثابت قدم و دلگرم، ندای اصلاحطلبیتان را سر خواهید داد.
مدعیان گفتگو ، چنان عرصه را بر گفتمان تنگ کرده اند که امنیت فردی و جمعی را تهدید ساخته اند
عزیزانم
«ندا» قائم به یک فرد و یک فکر نیست؛ ندا خواست جوانان اصلاحطلبی است که نه در فکر نفی و نه در اندیشه نقض دیگران، با هدف یاری رساندن به تحقق آرمانهای بزرگ اصلاحات گام نهادند. برای من در این میانه عمر، لذتی بزرگ و درسی آموزنده بود حضور در جمع ندائیان و بالیدن به اعتماد و اعتبارشان. و بر این خادمیت و خدمت نیز رشک و مباهات ورزیده و بر اراده استوارتان درود میفرستم
خواهران و برادران
اما برای گامهای بزرگ نیاز به هموار کردن زمین است. شما جوانان بزرگ این مرز و بوم که همیشه تاریخ حماسه آفریدید، این بار هم خالق فرصتهای بزرگ خواهید بود. بودن یا نبودن یک فرد، خللی در این عزم جمعی به سوی آیندهای مشحون از بردباری، اخلاقگرایی، تحمل مخالف و اعتلای ارزشهای اجتماعی پدید نخواهد آورد.
با این باور سترگ، با این دل امیدوار و با این دیده منتظر، از ریاست شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان استعفا میدهم. به عنوان عضوی کوچک در کنار خانواده بزرگ ندا و خانواده بزرگتر اصلاحات میمانم و همچون همیشه پاسدار دوستیها و شکرگزار محبتهای همه خواهم بود. به مخالفان و منتقدان عزیز، چه آنان که بودنمان را زحمت و نبودنمان را رحمت میدانند و چه آنان که شادمان از حذف رقیبانند، مهر میورزم و بیدل کینهدار خود را درسآموز آنها میدانم.
«ندای ایرانیان» متعلق به همه ایرانیان است؛ یادگار ارزشمند حرکت جمعی جوانان سرزمینم و گوهر تابناک اراده محکمی که خود را در کنار بزرگان انقلاب واصلاحات، همه رنجدیدگان سالهای اخیر و معتقد به پیشبرد آرمانهای بزرگ ملت با شیوهای خردگرایانه، مداراجویانه و صلحطلبانه میداند.و در پایان از اینکه برخی امروز شتاب زده و عده ایی نقاب زده بر یاران اصیل اصلاحات ترش رویی میکنند عرض میکنم ندا منادی واقعی استقلال أزادی و جمهوریت اسلام در ایران و پرچم دار واقعی گفتمان اصیل بوده و خواهد بود
سلام و اسلاممان را تجدید و به إحساسات پاک شما درود میفرستم
رعیت ملت ایران
سید محمدصادق خرازی»
لازم به ذکر است متنی که پیشتر با نام استعفا به نقل از خرازی در برخی رسانهها کار شده بود دل نوشته نامبرده بوده است که در برگیرنده متن استعفای وی از ریاست شورای مرکزی نبوده است،
متن استعفا بدین ترتیب است:
«بنام خدای بینا
همنداییان، خواهران و برادران شورای محترم مرکزی و اعضای محترم حزب ندای ایرانیان در سراسر کشور
سلام بر شما و استقامت پایدارتان
سلام بر حلم و شکیبایی شما عزیزان که در این روزها آماج بداخلاقیها و بدرفتاریها شدید و خم به ابرو نیاوردید.
آمال و ارمان همه ما نداییان ، اصلاحات مدینه النبی است که مصلحان و بزرگان تاریخ ایران و اسلام آرزوی تحقق آن را داشتند. آرمان ما تجلی یافتن آرزوهای مردم بزرگی است که تلاشهای اصلاحطلبانه را با شهامت و و إیثار خون خود در مسیر استقلال و أزادی و پیشرفت ایران عزیز پیوند دادهاند. هدف ما مبارزه توامان با استبداد و استعمار است. پیشرفت آزادی و استقلال خواست بزرگی تاریخی مردم ایران بوده که بر سر آن ایستادگی کردهاند. اصلاحات بدون توجه به آزادی و استقلال راه به بیراهه بردن و سر از التقاط و نفاق و انحراف درآوردن است. نمیتوان دل در گرو آزادی ایران بست، اما چشم بر تزلزل اصول استقلال آن نیز بست.
بزرگان ما در کنار ضدیت با استبداد، علیه استعمار هم مبارزه کردهاند و آنچه از آرمانهای بزرگ آزادیخواهانه ملت ایران از عصر مشروطه تا انقلاب اسلامی و از دوران اصلاحات تا امروز به ما رسیده، همین اعتقاد به همترازی آزادی و استقلال است. هیچ اصلاحطلبی نیست که به حفظ تمامیت ارضی، حاکمیت ملی و استقلال سیاسی میهن خود بیاعتنا باشد. اگر هم بودند و هستند آنانی که دل در گرو کمک خارجی بستند، نه نام اصلاحطلب داشتند و نه نشانی از آن.
همنداییان عزیز، متاسفانه آنچه این روزها بر شما گذشت، هجمههای ناجوانمردانه رفیقان و رقیبانی بود که اخلاق را که مهمترین پیمان حیات اجتماعی است، زیر پا نهاده و با تهمت و افترا و دروغ، از گفتهای معلوم، شنیدهای مجهول ساختند. گویی برای رفیقان دیروز ، تازهواردی بودیم که باید با نشانی رسانههای رقیب پی به منزلگه ما ببرند. حسابهای کهنه را با حسادتهای تازه درآمیختند و راه وحدت را به کجراهه زحمت بردند و شما را به خاطر کار ناکرده و نیت ناداشته نواختند.
این همه فشار بر همنداییان، از روز نخست تاکنون، نشان از راه درستی میدهد که شما انتخاب کردید. نه هراسی از تهمتها به دل راه دادیم و نه ترسی از تهدیدها. از روز اول مقصد و مقصود معلوم بود. آمدیم و با صدای بلند اصلاحطلبیمان را فریاد زدیم؛ ندای همدلی سر دادیم و خود را در قافله اصلاحات همراهی دلسوز خواندیم. در این سنگباران طعن و تهدید، لحظهای بر راه آمده تردید نکردیم. یقین دارم شما نیز همچنان ثابت قدم و دلگرم، ندای اصلاحطلبیتان را سر خواهید داد.
مدعیان گفتگو ، چنان عرصه را بر گفتمان تنگ کرده اند که امنیت فردی و جمعی را تهدید ساخته اند
عزیزانم
«ندا» قائم به یک فرد و یک فکر نیست؛ ندا خواست جوانان اصلاحطلبی است که نه در فکر نفی و نه در اندیشه نقض دیگران، با هدف یاری رساندن به تحقق آرمانهای بزرگ اصلاحات گام نهادند. برای من در این میانه عمر، لذتی بزرگ و درسی آموزنده بود حضور در جمع ندائیان و بالیدن به اعتماد و اعتبارشان. و بر این خادمیت و خدمت نیز رشک و مباهات ورزیده و بر اراده استوارتان درود میفرستم
خواهران و برادران
اما برای گامهای بزرگ نیاز به هموار کردن زمین است. شما جوانان بزرگ این مرز و بوم که همیشه تاریخ حماسه آفریدید، این بار هم خالق فرصتهای بزرگ خواهید بود. بودن یا نبودن یک فرد، خللی در این عزم جمعی به سوی آیندهای مشحون از بردباری، اخلاقگرایی، تحمل مخالف و اعتلای ارزشهای اجتماعی پدید نخواهد آورد.
با این باور سترگ، با این دل امیدوار و با این دیده منتظر، از ریاست شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان استعفا میدهم. به عنوان عضوی کوچک در کنار خانواده بزرگ ندا و خانواده بزرگتر اصلاحات میمانم و همچون همیشه پاسدار دوستیها و شکرگزار محبتهای همه خواهم بود. به مخالفان و منتقدان عزیز، چه آنان که بودنمان را زحمت و نبودنمان را رحمت میدانند و چه آنان که شادمان از حذف رقیبانند، مهر میورزم و بیدل کینهدار خود را درسآموز آنها میدانم.
«ندای ایرانیان» متعلق به همه ایرانیان است؛ یادگار ارزشمند حرکت جمعی جوانان سرزمینم و گوهر تابناک اراده محکمی که خود را در کنار بزرگان انقلاب واصلاحات، همه رنجدیدگان سالهای اخیر و معتقد به پیشبرد آرمانهای بزرگ ملت با شیوهای خردگرایانه، مداراجویانه و صلحطلبانه میداند.و در پایان از اینکه برخی امروز شتاب زده و عده ایی نقاب زده بر یاران اصیل اصلاحات ترش رویی میکنند عرض میکنم ندا منادی واقعی استقلال أزادی و جمهوریت اسلام در ایران و پرچم دار واقعی گفتمان اصیل بوده و خواهد بود
سلام و اسلاممان را تجدید و به إحساسات پاک شما درود میفرستم
رعیت ملت ایران
سید محمدصادق خرازی»