ضرغامی بیوگرافی و وصیت نامه دست نویس خود در ۲۴ سالگیاش را به اشتراک گذاشت.
به گزارش شهدای ایران، سید عزت الله ضرغامی در پست اخیر اینستاگرامی خود مطلبی را به اشتراک گذاشت که شاید برای بسیاری از کاربران خوشایند باشد. وی در این پست ابتدا از بیوگرافی خود گفت و در آخر با نشان دادن تصویری از وصیت نامه دست نویس خود گفت که پیشنهاد می کنیم با هم نگاهی هر چند گذرا به زندگیاش بیاندازیم.
ضرغامی در ابتدا عکسی از کودکی و سپس نوجوانی خود به اشتراک گذاشت و برای معرفی خود چنین نوشت:
متولد ١٣٣٨ تهران، میدان گمرک، خیابان جمالالحق، دارای ٤ فرزند (١ پسر و ٣ دختر) پدر و مادرم از دزفول به تهران مهاجرت کرده بودند. خانواده پر جمعیتی بودیم. (١١ نفر) ٤ خواهر و ٥ برادر، من فرزند هشتم بودم. پدرم کارگر شرکت نفت و مادرم خانهدار بود. خدا رحمتشان کند. دوره ابتدایی را در دبستان برومند (خیابان انبارنفت)، دوره راهنمایی را در مدرسه پهلوی (تقاطع مولوى و اميريه) و دوره دبیرستان را هم در دبیرستان بزرگ تهران (ضلع شمالی پارکشهر) گذراندم.
مهر ٥٧ در دانشگاه امیرکبیر (پلیتکنیک آن روز) قبول شدم و با توجه به ٣ رویداد پیروزی انقلاب اسلامی، اشغال لانه جاسوسی و انقلاب فرهنگی، پس از سه دوره تعطیلی دانشگاه، نهایتا در سال ٦٥ به سلامتی در رشته مهندسى عمران فارغالتحصیل شدم!! اطلاعات بيشتر از شرح زندگیام، تحصيلات، مسؤولیتها و مأموریتهای مهم در تارنمای شخصی (website)ام آمده است.
از نظر خودم جالبترین بخش، نگارش وصیتنامهی ٤ صفحه اى است که در ٢٤ سالگی نوشتهام. متن كامل همراه دستخط عينا در تارنما آمده است. انقلاب اسلامى، جوانان آن دوره را به گونه اى تربيت کرد که امروز بدون حذف یک کلمه به همهی آن متن پایبندم. اگر الان بخواهم بنویسم، به اين قوت و جامعيت نمیتوانم!
وصیت نامه مهندس سید عزت الله ضرغامی در 24 سالگی
«الحمدلله الذی هدینا لهذا و ماکنا لنهتدی لولا ان هدانا الله»
وصیت نامه سرباز امام زمان(عج) و مقلد امام خمینی
درود فراوان به روان پاک انبیاء عظام الهی که یگانه معلمین و راهنمایان راستین کاروان بشریت بودند. درود خداوند به روح تابناک پیامبر عالیقدر اسلام، حضرت محمدبن عبدالله(ص) که بفرموده قرآن همچون سراجی منیر مردمان را به سوی یگانه معبود واقعی رهنمون ساخت. سلام و درود فراوان به نفوس طیبه اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام که سرچشمههای حقیقی و اصیل علوم عالیه بودند و به برکت وجودات منور ایشان فقه پرمایه اسلام که پشتوانه گرانبهای انقلاب خونبار اسلامی است نضج و رقاء یافته است.
و همچنین تحیتهای بیشمار ما به قلب طپبنده جهان اسلام، مرجع هوشیار و آگاه زمان، ولی فقیه، امید مستضعفین و نائب بر حق مهدی موعود(عج)، حضرت آیت الله العظمی امام خمینی، که به واسطه رهبریهای پیامبر گونهشان امت قهرمان و مسلمان ایران زنجیرهای ٢٥٠٠ ساله اسارت را از هم گسست و به حبل الهی متمسک گردید. افسوس که عمر گرانمایه گذشت و این بنده حقیر گنهکار نتوانستم قدم خیری در راه اسلام عزیز بردارم. همواره بر گذشت عمر بیهودهام افسوس خوردهام، زیرا که در قبال فرامین و موازین متعالی شرع انور و بالاخص مجری پیامبرگونهاش در شرایط فعلی مسئولیتهای سنگینی بر دوشم بود که نتوانستم درصد کمی از آن را انجام دهم. خداوند مرا ببخشد «استغفرالله من کل ذنب و اتوب الیه»
این حقیر در لحظاتی این سطور را مینگارم که نمیدانم چگونه مردنی نصیبام خواهد شد. ولی پروردگار متعال خودش بزرگترین و بهترین شاهد است که همواره از او طلب شهادت کردهام «شهادت در راه اسلام»، «شهادت در راه حفظ و حراست ثغور مسلمین»، «شهادت در راه عقیده و اندیشه اصیل و فقاهتی اسلام عزیز»؛ چرا که بعد از مقام انبیاء و اولیاء الهی و مقربان خاصه درگاه ذات احدیت، هیچ مقامی نزد خداوند فوق مقام و منزلت «مقتول فی سبیل الله» نیست. و به همین خاطر نیز هست که این مقام برای تمام ائمه معصومین(علیهم السلام) ثبت شده است. (طبق حدیث معروف ما منا الا مقتول او مسموم»)
من همواره در طول زندگیم ارادت خاصی به خاندان اهلبیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) داشتهام و بالاترین افتخارم را دوسنتی و حبّ به مولا و مقتدایم علی بن ابیطالب میدانم.
و همواره خدای خود را سپاس میگویم که عقیده و آرمان خود را که همان مذهب حق شیعه اثنیعشری است از مروجین و منادیان بحق این مکتب و در پای منابر و مساجد و تکایا اخذ کردهام. خوشحالم که در مجالسی بزرگ شدم که جز ذکر فضایل اهل بیت و یا ذکر مصیبت آنان بخصوص مصیبت جانگذار کربلا و بیان احکام و مقررات شرع مقدس چیز دیگری مطرح نمیشده است و ذهن من به دور از التقاطها و انحرافهای روشنفکرانه در خط اصیل اسلام پرورش یافته است. خوشحالم که در ابتدای شباب و جوانی که انسان میل به مطالعه پیدا میکند به سراغ کتب ارزنده استاد شهید مرتضی مطهری رفته و چارچوب ایدئولوژیک خود را از آن کتب بنا نمودم و به تمامی دوستان و آشنایان یادآوری میکنم که بنده همواره در این خط فکری بودهام و هر چه داشتهام از تراوشات فکری این استاد بزرگوار بوده است (رضوان الله تعالی علیه) و به خاطر همین علاقه و ارادت، نام فرزندم را «مرتضی» نهادم و باز هم به خاطر علاقه به فقها سلف دوست دارم فرزندم را «سیدمرتضی» خطاب نمایند.
در اینجا لازم میبینم که نکاتی چند بعنوان سفارش خدمت تمامی برادران و خواهران مسلمان خود عرض کنم. این سفارشات نتیجه تجربه بسیار گرانبهای اینجانب در طول زندگیام میباشد.
١- بدانید که علماء و فقهاء عالیقدر اسلام بخصوص مقام معظم رهبری انقلاب ستونها و مایه قوام و استواری جامعه اسلامی میباشند و هرگونه تضعیف نمودن و سست کردن این خط اصیل خیانت به اسلام و خون شهدا میباشد. رعایت احترام این علماء بخصوص مراجع عظام را بنمایید که سعادت دنیا و آخرت شما بسته به این عمل شما میباشد.
٢- همواره دعایتان این باشد که خداوند تبارک و تعالی وجود نازنین امام خمینی را تا ظهور صاحب اصلی این انقلاب و این مملکت حفظ نماید ولی بدانید که اگر بعلت قدرناشناسی و ناشکری مردم، خداوند این نعمت بزرگ را از ما بگیرد، یگانه مرجع شرعی و قانونی برای رسیدگی به مسأله رهبری همانا مجلس خبرگان میباشد و هرگونه جوسازی و تضعیف این تشکل حیاتی و سرنوشتساز (حتی اگر به بهانه دفاع از بعضی علماء و حتی شخصیت عظیمی چون فقیه عالیقدر آیت الله العظمی منتظری صورت گیرد) خیانت به اسلام و به اصل «ولایتفقیه» میباشد.
٣- همواره اسلام خود را از زبان اسلام شناسان و متخصصان این مهم اخذ کنید و هیچ گاه منبع تغذیه فکری خود را، منابع مشکوک و غیرمطلع قرار ندهید چرا که در ذیل آیه شریفه «فلینظر الانسان الی طعامه» از معصوم(ع) روایت است که این طعام، طعام فکری و عقیدتی انسان است که باید همواره مواظب باشد که از کجا تأمین مینماید. لذا بهترین منبع همان اقوال پیامبر و معصوم(علیهم السلام) میباشند که فقها و مجتهدین خبره قوه و قدرت استنباط و بیان آن را دارند. لذا در این رابطه است که امام خمینی فرمودهاند: «ما تا آخر احتیاج به علماء داریم، اسلام تا آخر احتیاج دارد به این علما، اینها کارشناسهای اسلام هستند و حفظ کردهاند اسلام را تاکنون. و باید اینها باشند تا اسلام محفوظ بماند. اسلام با روشنفکر محفوظ نمیماند.»
٤- حقیر اعلام میکنم که هم اکنون و همچنین در آینده فتنهها و توطئههای بزرگی در پیش است و حتی در زمان ظهور حضرت ولی عصر(عج) این فتنهها به اوج خود میرسد و هزاران فرقه و مسلک بعنوان اسلام اصیل عرضه میگردد. ولی هیچ خوف انحراف نداشته باشید و همانطور که معصوم(ع) فرمودهاند؛ حقیقت مثل آفتاب روشن و واضح است و هر کس که در دل غل و غشی نداشته باشد به فضل پروردگار راه را خواهد یافت. اسلام فقاهتی و اسلام سنتی و اصیل حق است و همواره این مسیر نورانی و نمایان خواهد شد.
٥- برادران و خواهران عزیز و متدین در بیان و اجرای احکام اسلام استوار باشید و در هیچ زمانی خدای ناکرده ضعف و سستی به خود راه ندهید. از جوسازیها و مارک زدنها بخصوص در جوامع روشنفکری و دانشگاهی که همواره اندیشههای التفاطی و انحرافی وجود داشته و هنوز هم دارد نهراسید و به خود بیم راه ندهید. اسلام را آنطور که هست بیان کنید و مطمئن باشید هر چند هم تعداد شما کم باشد صلابت و ایمان شما چنان رعبی در دل دشمنان خواهد افکند که صحنه را خالی خواهند نمود و باز هم بدانید هیچ راهی، یک رهرو ندارد و اگر شما ندای اسلام اصیل و فقاهتی را سر دادید، عدهای شما را یاری خواهند کرد. در زندگی برای شما خط فکری اصل باشد و هر کس که عضو هر دسته و حزب و سازمان بود اگر با شما در خط فکری مشترک بود با او همراه و همیار باشید که این اتحاد شما تیری است در قلب دشمنان و معاندین اسلام.
٦- نکته بسیار مهم دیگر اینکه رعایت حقوق عامه مردم بخصوص مستضعفین به نحو احسن و اکمل در اجرای احکام اسلام است و هرگونه روشنفکربازی و التقاط در احکام اسلام به بهانه حمایت از مستضعفین و محرومین، در وهله اول خیانت به خود ضعفا میباشد و در همین رابطه است که باز امام امت فرمودهاند: «خیال میکنند حالا که مثلاً انقلاب شده، باید در اسلام هم انقلاب شود، اسلام هم باید آنجوری باشد! نمیفهمند و بسیاری از آنها فهمیده هستند، لیکن میخواهند اساس را از بین ببرند، احکام اسلام را یکی یکی میخواهند از بین ببرند.»
٧- سعی کنید در زندگی به غیر از خداوند علی اعلا و انتظار از امدادهای غیبی او به کَس و چیز دیگری متوسل نشوید که خدا همه را کافی است. بدانید که ٢ روزه عمر ارزش آن را ندارد که انسان دل ببندد و از عاقبت خود غافل گردد. مقام مراقبت آن هم به طور دائم و مستمر را فراموش نکنید و بدانید «غفلت» خود شرک بزرگی است که در موقع مرگ تازه متوجه آن خواهیم شد. بدانید که اجل دیر یا زود به سراغ ما خواهد آمد و خدای ناکرده کاری نکنیم که در محضر خداوند در آن دنیا خجل و شرمسار باشیم.
همیشه این آیه قرآن به یادمان باشد که میفرماید: «حتی اذا جاء احدهم الموت، قال رب ارجعون لعلی اعمل صالحا فیما ترکت کلا انها کلمه هو قائلها و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون» مؤمنون-١٠٠
در ضمن از تمامی دوستان و برادران دینی خودم حلالیت میطلبم و اگر کسی دِینی به گردن من دارد که ادا نکردهام امیدوارم مرا حلال نماید. بر سر مزارم و همچنین در مجالس یادبود حقیر، ذکر مصیبت اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) بخصوص مصیبت اباعبدلله الحسین(ع) فراموش نگردد و در صورت امکان زیارت عاشورا و تلاوت قرآن بخصوص سوره مبارکه «الرحمن» و «یس» و «فجر» نیز فراموش نشود. امیدوارم خداوند تبارک و تعالی ما را از شفاعت محمد(ص) و آل او بینصیب نگرداند و در شب اول قبر و همچنین در سر پل صراط (که از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر است) مولا و مقتدایمان مولیالموحدین علی بن ابیطالب(ع) را به فریادمان برساند.
«اللهم ارزقتی شفاعه الحسین(ع) یوم الورود و ثبّت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین...» از خداوند بزرگ پیروزی اسلام، سربلندی مسلمین و سلامتی امام امت و اصلاح امر فرج حضرت حجت(عج) را خواستارم.
١٩ جمادی الثانی سال ١٤٠٤ هجری قمری
مطابق با ٣ فروردین سال ١٣٦٣ هجری شمسی
دوستدار مؤمنین و محبین اهلبیت: سیدعزت الله ضرغامی
*دانشجو
ضرغامی در ابتدا عکسی از کودکی و سپس نوجوانی خود به اشتراک گذاشت و برای معرفی خود چنین نوشت:
متولد ١٣٣٨ تهران، میدان گمرک، خیابان جمالالحق، دارای ٤ فرزند (١ پسر و ٣ دختر) پدر و مادرم از دزفول به تهران مهاجرت کرده بودند. خانواده پر جمعیتی بودیم. (١١ نفر) ٤ خواهر و ٥ برادر، من فرزند هشتم بودم. پدرم کارگر شرکت نفت و مادرم خانهدار بود. خدا رحمتشان کند. دوره ابتدایی را در دبستان برومند (خیابان انبارنفت)، دوره راهنمایی را در مدرسه پهلوی (تقاطع مولوى و اميريه) و دوره دبیرستان را هم در دبیرستان بزرگ تهران (ضلع شمالی پارکشهر) گذراندم.
مهر ٥٧ در دانشگاه امیرکبیر (پلیتکنیک آن روز) قبول شدم و با توجه به ٣ رویداد پیروزی انقلاب اسلامی، اشغال لانه جاسوسی و انقلاب فرهنگی، پس از سه دوره تعطیلی دانشگاه، نهایتا در سال ٦٥ به سلامتی در رشته مهندسى عمران فارغالتحصیل شدم!! اطلاعات بيشتر از شرح زندگیام، تحصيلات، مسؤولیتها و مأموریتهای مهم در تارنمای شخصی (website)ام آمده است.
از نظر خودم جالبترین بخش، نگارش وصیتنامهی ٤ صفحه اى است که در ٢٤ سالگی نوشتهام. متن كامل همراه دستخط عينا در تارنما آمده است. انقلاب اسلامى، جوانان آن دوره را به گونه اى تربيت کرد که امروز بدون حذف یک کلمه به همهی آن متن پایبندم. اگر الان بخواهم بنویسم، به اين قوت و جامعيت نمیتوانم!
وصیت نامه مهندس سید عزت الله ضرغامی در 24 سالگی
«الحمدلله الذی هدینا لهذا و ماکنا لنهتدی لولا ان هدانا الله»
وصیت نامه سرباز امام زمان(عج) و مقلد امام خمینی
درود فراوان به روان پاک انبیاء عظام الهی که یگانه معلمین و راهنمایان راستین کاروان بشریت بودند. درود خداوند به روح تابناک پیامبر عالیقدر اسلام، حضرت محمدبن عبدالله(ص) که بفرموده قرآن همچون سراجی منیر مردمان را به سوی یگانه معبود واقعی رهنمون ساخت. سلام و درود فراوان به نفوس طیبه اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام که سرچشمههای حقیقی و اصیل علوم عالیه بودند و به برکت وجودات منور ایشان فقه پرمایه اسلام که پشتوانه گرانبهای انقلاب خونبار اسلامی است نضج و رقاء یافته است.
و همچنین تحیتهای بیشمار ما به قلب طپبنده جهان اسلام، مرجع هوشیار و آگاه زمان، ولی فقیه، امید مستضعفین و نائب بر حق مهدی موعود(عج)، حضرت آیت الله العظمی امام خمینی، که به واسطه رهبریهای پیامبر گونهشان امت قهرمان و مسلمان ایران زنجیرهای ٢٥٠٠ ساله اسارت را از هم گسست و به حبل الهی متمسک گردید. افسوس که عمر گرانمایه گذشت و این بنده حقیر گنهکار نتوانستم قدم خیری در راه اسلام عزیز بردارم. همواره بر گذشت عمر بیهودهام افسوس خوردهام، زیرا که در قبال فرامین و موازین متعالی شرع انور و بالاخص مجری پیامبرگونهاش در شرایط فعلی مسئولیتهای سنگینی بر دوشم بود که نتوانستم درصد کمی از آن را انجام دهم. خداوند مرا ببخشد «استغفرالله من کل ذنب و اتوب الیه»
این حقیر در لحظاتی این سطور را مینگارم که نمیدانم چگونه مردنی نصیبام خواهد شد. ولی پروردگار متعال خودش بزرگترین و بهترین شاهد است که همواره از او طلب شهادت کردهام «شهادت در راه اسلام»، «شهادت در راه حفظ و حراست ثغور مسلمین»، «شهادت در راه عقیده و اندیشه اصیل و فقاهتی اسلام عزیز»؛ چرا که بعد از مقام انبیاء و اولیاء الهی و مقربان خاصه درگاه ذات احدیت، هیچ مقامی نزد خداوند فوق مقام و منزلت «مقتول فی سبیل الله» نیست. و به همین خاطر نیز هست که این مقام برای تمام ائمه معصومین(علیهم السلام) ثبت شده است. (طبق حدیث معروف ما منا الا مقتول او مسموم»)
من همواره در طول زندگیم ارادت خاصی به خاندان اهلبیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) داشتهام و بالاترین افتخارم را دوسنتی و حبّ به مولا و مقتدایم علی بن ابیطالب میدانم.
و همواره خدای خود را سپاس میگویم که عقیده و آرمان خود را که همان مذهب حق شیعه اثنیعشری است از مروجین و منادیان بحق این مکتب و در پای منابر و مساجد و تکایا اخذ کردهام. خوشحالم که در مجالسی بزرگ شدم که جز ذکر فضایل اهل بیت و یا ذکر مصیبت آنان بخصوص مصیبت جانگذار کربلا و بیان احکام و مقررات شرع مقدس چیز دیگری مطرح نمیشده است و ذهن من به دور از التقاطها و انحرافهای روشنفکرانه در خط اصیل اسلام پرورش یافته است. خوشحالم که در ابتدای شباب و جوانی که انسان میل به مطالعه پیدا میکند به سراغ کتب ارزنده استاد شهید مرتضی مطهری رفته و چارچوب ایدئولوژیک خود را از آن کتب بنا نمودم و به تمامی دوستان و آشنایان یادآوری میکنم که بنده همواره در این خط فکری بودهام و هر چه داشتهام از تراوشات فکری این استاد بزرگوار بوده است (رضوان الله تعالی علیه) و به خاطر همین علاقه و ارادت، نام فرزندم را «مرتضی» نهادم و باز هم به خاطر علاقه به فقها سلف دوست دارم فرزندم را «سیدمرتضی» خطاب نمایند.
در اینجا لازم میبینم که نکاتی چند بعنوان سفارش خدمت تمامی برادران و خواهران مسلمان خود عرض کنم. این سفارشات نتیجه تجربه بسیار گرانبهای اینجانب در طول زندگیام میباشد.
١- بدانید که علماء و فقهاء عالیقدر اسلام بخصوص مقام معظم رهبری انقلاب ستونها و مایه قوام و استواری جامعه اسلامی میباشند و هرگونه تضعیف نمودن و سست کردن این خط اصیل خیانت به اسلام و خون شهدا میباشد. رعایت احترام این علماء بخصوص مراجع عظام را بنمایید که سعادت دنیا و آخرت شما بسته به این عمل شما میباشد.
٢- همواره دعایتان این باشد که خداوند تبارک و تعالی وجود نازنین امام خمینی را تا ظهور صاحب اصلی این انقلاب و این مملکت حفظ نماید ولی بدانید که اگر بعلت قدرناشناسی و ناشکری مردم، خداوند این نعمت بزرگ را از ما بگیرد، یگانه مرجع شرعی و قانونی برای رسیدگی به مسأله رهبری همانا مجلس خبرگان میباشد و هرگونه جوسازی و تضعیف این تشکل حیاتی و سرنوشتساز (حتی اگر به بهانه دفاع از بعضی علماء و حتی شخصیت عظیمی چون فقیه عالیقدر آیت الله العظمی منتظری صورت گیرد) خیانت به اسلام و به اصل «ولایتفقیه» میباشد.
٣- همواره اسلام خود را از زبان اسلام شناسان و متخصصان این مهم اخذ کنید و هیچ گاه منبع تغذیه فکری خود را، منابع مشکوک و غیرمطلع قرار ندهید چرا که در ذیل آیه شریفه «فلینظر الانسان الی طعامه» از معصوم(ع) روایت است که این طعام، طعام فکری و عقیدتی انسان است که باید همواره مواظب باشد که از کجا تأمین مینماید. لذا بهترین منبع همان اقوال پیامبر و معصوم(علیهم السلام) میباشند که فقها و مجتهدین خبره قوه و قدرت استنباط و بیان آن را دارند. لذا در این رابطه است که امام خمینی فرمودهاند: «ما تا آخر احتیاج به علماء داریم، اسلام تا آخر احتیاج دارد به این علما، اینها کارشناسهای اسلام هستند و حفظ کردهاند اسلام را تاکنون. و باید اینها باشند تا اسلام محفوظ بماند. اسلام با روشنفکر محفوظ نمیماند.»
٤- حقیر اعلام میکنم که هم اکنون و همچنین در آینده فتنهها و توطئههای بزرگی در پیش است و حتی در زمان ظهور حضرت ولی عصر(عج) این فتنهها به اوج خود میرسد و هزاران فرقه و مسلک بعنوان اسلام اصیل عرضه میگردد. ولی هیچ خوف انحراف نداشته باشید و همانطور که معصوم(ع) فرمودهاند؛ حقیقت مثل آفتاب روشن و واضح است و هر کس که در دل غل و غشی نداشته باشد به فضل پروردگار راه را خواهد یافت. اسلام فقاهتی و اسلام سنتی و اصیل حق است و همواره این مسیر نورانی و نمایان خواهد شد.
٥- برادران و خواهران عزیز و متدین در بیان و اجرای احکام اسلام استوار باشید و در هیچ زمانی خدای ناکرده ضعف و سستی به خود راه ندهید. از جوسازیها و مارک زدنها بخصوص در جوامع روشنفکری و دانشگاهی که همواره اندیشههای التفاطی و انحرافی وجود داشته و هنوز هم دارد نهراسید و به خود بیم راه ندهید. اسلام را آنطور که هست بیان کنید و مطمئن باشید هر چند هم تعداد شما کم باشد صلابت و ایمان شما چنان رعبی در دل دشمنان خواهد افکند که صحنه را خالی خواهند نمود و باز هم بدانید هیچ راهی، یک رهرو ندارد و اگر شما ندای اسلام اصیل و فقاهتی را سر دادید، عدهای شما را یاری خواهند کرد. در زندگی برای شما خط فکری اصل باشد و هر کس که عضو هر دسته و حزب و سازمان بود اگر با شما در خط فکری مشترک بود با او همراه و همیار باشید که این اتحاد شما تیری است در قلب دشمنان و معاندین اسلام.
٦- نکته بسیار مهم دیگر اینکه رعایت حقوق عامه مردم بخصوص مستضعفین به نحو احسن و اکمل در اجرای احکام اسلام است و هرگونه روشنفکربازی و التقاط در احکام اسلام به بهانه حمایت از مستضعفین و محرومین، در وهله اول خیانت به خود ضعفا میباشد و در همین رابطه است که باز امام امت فرمودهاند: «خیال میکنند حالا که مثلاً انقلاب شده، باید در اسلام هم انقلاب شود، اسلام هم باید آنجوری باشد! نمیفهمند و بسیاری از آنها فهمیده هستند، لیکن میخواهند اساس را از بین ببرند، احکام اسلام را یکی یکی میخواهند از بین ببرند.»
٧- سعی کنید در زندگی به غیر از خداوند علی اعلا و انتظار از امدادهای غیبی او به کَس و چیز دیگری متوسل نشوید که خدا همه را کافی است. بدانید که ٢ روزه عمر ارزش آن را ندارد که انسان دل ببندد و از عاقبت خود غافل گردد. مقام مراقبت آن هم به طور دائم و مستمر را فراموش نکنید و بدانید «غفلت» خود شرک بزرگی است که در موقع مرگ تازه متوجه آن خواهیم شد. بدانید که اجل دیر یا زود به سراغ ما خواهد آمد و خدای ناکرده کاری نکنیم که در محضر خداوند در آن دنیا خجل و شرمسار باشیم.
همیشه این آیه قرآن به یادمان باشد که میفرماید: «حتی اذا جاء احدهم الموت، قال رب ارجعون لعلی اعمل صالحا فیما ترکت کلا انها کلمه هو قائلها و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون» مؤمنون-١٠٠
در ضمن از تمامی دوستان و برادران دینی خودم حلالیت میطلبم و اگر کسی دِینی به گردن من دارد که ادا نکردهام امیدوارم مرا حلال نماید. بر سر مزارم و همچنین در مجالس یادبود حقیر، ذکر مصیبت اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) بخصوص مصیبت اباعبدلله الحسین(ع) فراموش نگردد و در صورت امکان زیارت عاشورا و تلاوت قرآن بخصوص سوره مبارکه «الرحمن» و «یس» و «فجر» نیز فراموش نشود. امیدوارم خداوند تبارک و تعالی ما را از شفاعت محمد(ص) و آل او بینصیب نگرداند و در شب اول قبر و همچنین در سر پل صراط (که از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر است) مولا و مقتدایمان مولیالموحدین علی بن ابیطالب(ع) را به فریادمان برساند.
«اللهم ارزقتی شفاعه الحسین(ع) یوم الورود و ثبّت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین...» از خداوند بزرگ پیروزی اسلام، سربلندی مسلمین و سلامتی امام امت و اصلاح امر فرج حضرت حجت(عج) را خواستارم.
١٩ جمادی الثانی سال ١٤٠٤ هجری قمری
مطابق با ٣ فروردین سال ١٣٦٣ هجری شمسی
دوستدار مؤمنین و محبین اهلبیت: سیدعزت الله ضرغامی
*دانشجو