اسلام، برای این موجود کوچک و ظریف و کاملنشده هم ارزش انسانی قایل است و در مورد او احکام و دستوراتی را صادر کرده است.
به گزارش شهدای ایران، یکی از مسایلی که امروزه به نسبت گذشته بیشتر با آن مواجهیم، سقط جنین است؛ خانوادههایی که بهعلل گوناگونی نظیر آمادگی نداشتن، وضعیت اقتصادی، شرایط شغلی زن و... حاضر به پذیرش عضو جدیدی که خداوند برایشان مقدر فرموده است، نیستند و به اولین اقدامی که میاندیشند، سقط و از بین بردن جنین است.
اسلام، برای این موجود کوچک و ظریف و کاملنشده هم ارزش انسانی قایل است و در مورد او احکام و دستوراتی را صادر کرده است. در همین راستا به بیان احکام و استفتائاتی که در مورد سقط جنین وارد شده است، میپردازیم.
حکم کلی سقط جنین
سؤال: حکم اسلام در رابطه با سقط جنین چیست؟
پاسخ: آیتالله فاضللنکرانی در اینباره میفرمایند: «اسقاط جنین جایز نیست؛ مگر اینکه جان مادر در معرض خطر باشد یا بقاى جنین منجر به بیمارى غیرقابل تحمل مادر شود، که با احراز یکى از این دو امر، اسقاط مانعى ندارد.»
سؤال: اگر مادرى براى سقط بچهاش کارى انجام ندهد، ولى با مراعاتنکردن موارد لازم و تهیهنکردن شرایط لازم براى حفظ جنین، باعث سقط بچه شود، آیا حرام است؟
پاسخ: آیتالله مکارمشیرازی در اینباره میفرمایند: «اگر در حفظ جنین مطابق معمول، کوتاهى کرده باشد، مسئول است.» و آیتالله فاضللنکرانی نیز با همین پیشفرض معتقدند: «اگر سقط بچه مستند به او شود، حرام است.»
سؤال: دکترها به مادرى دارویى را دادهاند که بخورد تا بچهاش سالم بماند و سقط نشود، آیا زن مىتواند بهمنظور سقط جنین دارو را استفاده نکند؟
پاسخ: آیتالله مکارمشیرازی به صراحت میفرمایند: «جایز نیست.»
سؤال: در چهزمانی سقط جنین مانعی ندارد؟
پاسخ: بنابر نظر کلیه فقها حکم اولیه سقط جنین حرمت است، اما با وجود شرایط خاص، حکم نیز تقیید و تخصیص میخورد. آیتالله مکارمشیرازی در این رابطه میفرمایند: «تنها در صورتىکه یقین یا خوف خطر یا ضرر مهمى براى مادر داشته باشد، در مراحل اولیه جایز است.»
آیتالله سیستانی با بیان شرطی میفرمایند: «اگر در حمل، روح دیده نشده باشد و بقاء آن براى مادر خوف ضرر یا حرج مهمى که قابل تحمل نیست، داشته باشد، اسقاط آن جایز است، ولى دیه دارد.» و در پاسخ به پرسش دیگری توضیح میدهند: «پس از انعقاد نطفه، سقط جنین بههیچوجه جایز نیست؛ مگر زمانى که مادر بر جان خود بترسد و یا ماندن جنین در شکم او آنقدر پرزحمت باشد که غیرقابل تحمل شود و خلاصى از آن، جز سقط جنین راهى دیگرى ندارد. در این صورت تا روح در جنین دمیده نشده است، سقط، جایز است و اما پس از دمیدهشدن روح در جنین، سقط آن بههیچوجه جایز نیست.»
آیتالله خامنهای نیز مانند سایرین میفرمایند: «سقط جنین شرعاً حرام است و در هیچ حالتى جایز نیست؛ مگر آنکه استمرار حاملگى براى حیات مادر خطرناک باشد که در این صورت سقط جنین قبل از ولوج روح، اشکال ندارد، ولى بعد از دمیدن روح جایز نیست، حتى اگر ادامه حاملگى براى حیات مادر خطرناک باشد؛ مگر آنکه استمرار باردارى، حیات مادر و جنین هر دو را تهدید کند و نجات زندگى طفل بههیچوجه ممکن نباشد، ولى نجات زندگى مادر به تنهایى با سقط جنین امکان داشته باشد.»
سؤال: اگر زن و شوهرى ناخواسته و علیرغم مشکلات مالى و روانى خانواده بچهدار شوند؛ درصورتىکه وجود فرزند جدید در خانواده مستلزم عسر و حرج و مشقت شدید شود، آیا جایز است قبل یا بعد از چهار ماهگى آن بچه را سقط کنند؟
پاسخ: آیتالله بهجت بهصراحت میفرمایند: «خیر، جایز نیست.» آیتالله صافیگلپایگانی نیز فرمودهاند: «در فرض سؤال، مجوز شرعى براى سقط جنین وجود ندارد و اسقاط آن معصیت دارد و موجب دیه هم هست. قالاللّه تعالى: (ولا تقتلوا أولادکم خشیة املاق نحن نرزقهم وإیاکم انّ قتلهم کان خطأ کبیراً)، شاید همین فرزندى که شخص به فکر سقط آن افتاده است، موجب وسعت رزق و رفع مشکلات زندگى و سعادت دنیا و آخرت پدر و مادر شود. امر رزق و روزى با خداوند متعال است.»
سقط جنین ناقص
سؤال: آیا سقط عمدى جنینى که مطمئنیم یا احتمال مىدهیم معیوب و نارسا است، در هر ماهى از باردارى (اگر دیه لازمه هم پرداخت شود)، مجاز است؟
پاسخ: آیتالله بهجت میفرمایند: «بعد از ولوج روح مجاز نیست، قبل از ولوج احتیاط در ترک آن است.» آیتالله سیستانی نیز معتقدند: «در هیچ حالى جایز نیست، مگر اینکه بقاى آن در شکم مادر براى او موجب ضرر و یا حرج فوق تحمل باشد و روح در او دمیده نشده باشد.»
آیتالله خامنهای نیز فرمودهاند: «ناقصالخلقهبودن جنین، مجوز شرعى براى سقط جنین حتى قبل از ولوج روح در آن محسوب نمىشود، ولى اگر تهدید حیات مادر بر اثر استمرار حاملگى مستند به نظر پزشک متخصص و مورد اطمینان باشد، سقط جنین قبل از ولوج روح در آن اشکال ندارد.»
آیتالله مکارمشیرازی با کمی تفاوت در رأی میفرمایند: «هرگاه در مراحل ابتدایى جنین باشد و جنین به صورت انسان کامل در نیامده باشد، باقىماندن جنین در آن حالت سپس تولد ناقص آن، باعث عسر و حرج شدید براى پدر مادر گردد، با این شرایط مانعى ندارد و احتیاطاً باید دیه را بدهند.»
دیه سقط جنین
سؤال: چون افراد زیادى از جمله پزشک، فروشنده، خریدار، تزریقکننده، پدر و مادر جنین، در سقطِ بهوسیله دارو نقش دارند. دیه سقط بر عهده کیست؟
پاسخ: آیتالله مکارمشیرازی میفرمایند: «دیه سقط بر عهده کسى است که دارو را مصرف مىکند.» آیتالله فاضللنکرانی نیز فرمودهاند: «ديه به عهده مباشر است. مگر اينكه مباشر، كه مثلاً آمپول را تزريق مىكند، يا دارو را مصرف میكند، نداند كه آمپول يا دارو سبب سقط جنين است، كه در اين فرض ديه به عهده دستور دهنده است و در صورتى كه مباشر، چه دكتر و چه آمپولزن و چه خود مادر، بداند و به دستور پدر جنين، اقدام به اسقاط جنين كند، بنابر احتياط، در ديه آن با پدر جنين مصالحه كنند، يا وى آنها را بریالذمه كند.»
آیتالله بهجت نیز فرمودهاند: «هر سه در گناه شریک هستند، ولى دیه بر عهده مادر است.» آیتالله وحیدخراسانی نیز میفرمایند: «دیه بر عهده کسی است که متصدی عمل سقط جنین بوده؛ پس اگر مادر با خوردن قرص بچه را سقط کرده بر عهده مادر است و اگر دکتر با آمپولزدن بچه را سقط کرده، بر عهده دکتر است.»
سؤال: اگر پدر و مادر با همدیگر جنین را سقط کنند، آیا دیه نصف مىشود؟ و دیه را به چه کسى باید بپردازند؟
پاسخ: آیتالله مکارمشیرازی در پاسخ فرمودهاند: «درصورتیکه عامل سقط شما بودهاید، نه همسرتان، هرچند ایشان راضی به این کار بودهاند، دیه جنین را شما باید به ایشان بپردازید و اگر ایشان به شما ببخشد، بریالذمه میشوید، ولی چنانچه عامل هر دو با هم بودهاید دیه آن به برادران و خواهران و پدربزرگ و مادربزرگ آن جنین میرسد.»
آیتالله فاضللنکرانی نیز میفرمایند: «دیه به سایر وراث میرسد؛ اگرچه لامحاله طبقه بعدی خواهند بود و نیازى به حکم حاکم ندارد.» آیتالله بهجت نیز بر همین نظرند: «هر دو دیه را ضامناند به نحو اشتراک و دیه را باید به طبقه دوم ارث بدهند، ظاهراً.»
سؤال: دیه به چه کسی پرداخته میشود؟
پاسخ: آیتالله سیستانی فرمودهاند: «پرداخت دیه بر کسى واجب است که مباشر در سقط بوده است و به ورثه جنین یعنى پدر و مادر مىرسد به شرط آنکه مباشر در سقط نباشند.»
آیتالله وحیدخراسانی نیز میفرمایند: «اگر مادر متصدی سقط جنین شده، دیه آن را باید به پدر یا در صورت فقدان پدر به سایر ورثه بپردازد و اگر پدر متصدی آن شده، باید دیه را به مادر بدهد و اگر شخصی دیگر متصدی آن شده، باید دیه را به پدر و مادر بدهد، و به عبارت دیگر هرکس مباشر در سقط است دیه به او نمیرسد و دیه به طبقه بعد باید داده شود و اگر پدر و مادر به سقط جنین راضی باشند، هرچند مباشر در سقط نباشند، احتیاط واجب این است که دیه به طبقه بعد داده شود و پدر و مادر دیه را نگیرند.»
سؤال: دیه سقط جنین چقدر است؟
پاسخ: آیتالله فاضللنکرانی پاسخ دادند: «ظاهر اين است كه جنين از وقتى كه در رحم قرار میگيرد، به مدت 40 روز نطفه است و ديه اسقاط آن در اين مدت، 20 مثقال شرعى طلاى سكهدار است كه هر مثقال، هيجده نخود است و پس از آن 40 روز علقه يعنى خون بسته شده است و ديه آن 40 مثقال است، بعد 40 روز مضغه، يعنى پارهگوشتى است، كه ديه آن 60 مثقال است. (كه مجموع چهار ماه میشود) پس از آن به صورت استخوان میشود و ديه آن 80 مثقال است. بعد گوشت روييده و صورتبندى مىشود، و ديه آن 100 مثقال است و همين كه روح در آن دميده شد، چنانچه پسر باشد، ديه او هزار مثقال و اگر دختر باشد، 500 مثقال شرعى طلاى سكهدار است و در تمام اين صورت، اگر عوض هريك مثقال طلا، ده درهم نقره بدهند، كافى است و اگر زن حامله از روى عمد كارى كند كه جنين او سقط شود، بايد ديه آن را به تفصيلى كه بيان شد به وارث جنين بپردازد و خود او از اين ديه ارث نمىبرد، بلى چنانچه ورثه جنين، او را عفو كنند، ديه ساقط میشود، ولى در جنينى كه روح دميده شده، كفاره قتل بر او واجب است.»
آیتالله وحیدخراسانی نیز فرمودهاند: «حمل در چهل روز اول نطفه بوده و دیه آن بیست دینار (مطابق با 15 مثقال طلای متعارف) و چهل روز بعد علقه بوده و دیه آن چهل دینار و چهل روز بعد مضعه بوده و دیه آن شصت دینار است و دیه در بین این مراتب به همین حساب تقسیم میشود (هردو روز یک دینار) و بعد از آنکه دارای استخوان شد، هشتاد دینار و پس از آنکه گوشت پیدا کرد، صد دینار و هنگامیکه روح در او دمیده شد، اگر پسر باشد، دیه او هزار دینار و اگر دختر باشد، دیه او پانصد دینار است.»
آیتالله خامنهای نیز میفرمایند: «اگر علقه باشد دیه آن چهل دینار است و اگر مضغه باشد، شصت دینار است و اگر استخوان بدون گوشت باشد، هشتاد دینار است و دیه به وارث جنین با رعایت طبقات ارث پرداخت مىشود، ولى وارثى که مباشر سقط جنین بوده است، از آن، سهمى ندارد.»
منبع: مهرخانه
اسلام، برای این موجود کوچک و ظریف و کاملنشده هم ارزش انسانی قایل است و در مورد او احکام و دستوراتی را صادر کرده است. در همین راستا به بیان احکام و استفتائاتی که در مورد سقط جنین وارد شده است، میپردازیم.
حکم کلی سقط جنین
سؤال: حکم اسلام در رابطه با سقط جنین چیست؟
پاسخ: آیتالله فاضللنکرانی در اینباره میفرمایند: «اسقاط جنین جایز نیست؛ مگر اینکه جان مادر در معرض خطر باشد یا بقاى جنین منجر به بیمارى غیرقابل تحمل مادر شود، که با احراز یکى از این دو امر، اسقاط مانعى ندارد.»
سؤال: اگر مادرى براى سقط بچهاش کارى انجام ندهد، ولى با مراعاتنکردن موارد لازم و تهیهنکردن شرایط لازم براى حفظ جنین، باعث سقط بچه شود، آیا حرام است؟
پاسخ: آیتالله مکارمشیرازی در اینباره میفرمایند: «اگر در حفظ جنین مطابق معمول، کوتاهى کرده باشد، مسئول است.» و آیتالله فاضللنکرانی نیز با همین پیشفرض معتقدند: «اگر سقط بچه مستند به او شود، حرام است.»
سؤال: دکترها به مادرى دارویى را دادهاند که بخورد تا بچهاش سالم بماند و سقط نشود، آیا زن مىتواند بهمنظور سقط جنین دارو را استفاده نکند؟
پاسخ: آیتالله مکارمشیرازی به صراحت میفرمایند: «جایز نیست.»
سؤال: در چهزمانی سقط جنین مانعی ندارد؟
پاسخ: بنابر نظر کلیه فقها حکم اولیه سقط جنین حرمت است، اما با وجود شرایط خاص، حکم نیز تقیید و تخصیص میخورد. آیتالله مکارمشیرازی در این رابطه میفرمایند: «تنها در صورتىکه یقین یا خوف خطر یا ضرر مهمى براى مادر داشته باشد، در مراحل اولیه جایز است.»
آیتالله سیستانی با بیان شرطی میفرمایند: «اگر در حمل، روح دیده نشده باشد و بقاء آن براى مادر خوف ضرر یا حرج مهمى که قابل تحمل نیست، داشته باشد، اسقاط آن جایز است، ولى دیه دارد.» و در پاسخ به پرسش دیگری توضیح میدهند: «پس از انعقاد نطفه، سقط جنین بههیچوجه جایز نیست؛ مگر زمانى که مادر بر جان خود بترسد و یا ماندن جنین در شکم او آنقدر پرزحمت باشد که غیرقابل تحمل شود و خلاصى از آن، جز سقط جنین راهى دیگرى ندارد. در این صورت تا روح در جنین دمیده نشده است، سقط، جایز است و اما پس از دمیدهشدن روح در جنین، سقط آن بههیچوجه جایز نیست.»
آیتالله خامنهای نیز مانند سایرین میفرمایند: «سقط جنین شرعاً حرام است و در هیچ حالتى جایز نیست؛ مگر آنکه استمرار حاملگى براى حیات مادر خطرناک باشد که در این صورت سقط جنین قبل از ولوج روح، اشکال ندارد، ولى بعد از دمیدن روح جایز نیست، حتى اگر ادامه حاملگى براى حیات مادر خطرناک باشد؛ مگر آنکه استمرار باردارى، حیات مادر و جنین هر دو را تهدید کند و نجات زندگى طفل بههیچوجه ممکن نباشد، ولى نجات زندگى مادر به تنهایى با سقط جنین امکان داشته باشد.»
سؤال: اگر زن و شوهرى ناخواسته و علیرغم مشکلات مالى و روانى خانواده بچهدار شوند؛ درصورتىکه وجود فرزند جدید در خانواده مستلزم عسر و حرج و مشقت شدید شود، آیا جایز است قبل یا بعد از چهار ماهگى آن بچه را سقط کنند؟
پاسخ: آیتالله بهجت بهصراحت میفرمایند: «خیر، جایز نیست.» آیتالله صافیگلپایگانی نیز فرمودهاند: «در فرض سؤال، مجوز شرعى براى سقط جنین وجود ندارد و اسقاط آن معصیت دارد و موجب دیه هم هست. قالاللّه تعالى: (ولا تقتلوا أولادکم خشیة املاق نحن نرزقهم وإیاکم انّ قتلهم کان خطأ کبیراً)، شاید همین فرزندى که شخص به فکر سقط آن افتاده است، موجب وسعت رزق و رفع مشکلات زندگى و سعادت دنیا و آخرت پدر و مادر شود. امر رزق و روزى با خداوند متعال است.»
سقط جنین ناقص
سؤال: آیا سقط عمدى جنینى که مطمئنیم یا احتمال مىدهیم معیوب و نارسا است، در هر ماهى از باردارى (اگر دیه لازمه هم پرداخت شود)، مجاز است؟
پاسخ: آیتالله بهجت میفرمایند: «بعد از ولوج روح مجاز نیست، قبل از ولوج احتیاط در ترک آن است.» آیتالله سیستانی نیز معتقدند: «در هیچ حالى جایز نیست، مگر اینکه بقاى آن در شکم مادر براى او موجب ضرر و یا حرج فوق تحمل باشد و روح در او دمیده نشده باشد.»
آیتالله خامنهای نیز فرمودهاند: «ناقصالخلقهبودن جنین، مجوز شرعى براى سقط جنین حتى قبل از ولوج روح در آن محسوب نمىشود، ولى اگر تهدید حیات مادر بر اثر استمرار حاملگى مستند به نظر پزشک متخصص و مورد اطمینان باشد، سقط جنین قبل از ولوج روح در آن اشکال ندارد.»
آیتالله مکارمشیرازی با کمی تفاوت در رأی میفرمایند: «هرگاه در مراحل ابتدایى جنین باشد و جنین به صورت انسان کامل در نیامده باشد، باقىماندن جنین در آن حالت سپس تولد ناقص آن، باعث عسر و حرج شدید براى پدر مادر گردد، با این شرایط مانعى ندارد و احتیاطاً باید دیه را بدهند.»
دیه سقط جنین
سؤال: چون افراد زیادى از جمله پزشک، فروشنده، خریدار، تزریقکننده، پدر و مادر جنین، در سقطِ بهوسیله دارو نقش دارند. دیه سقط بر عهده کیست؟
پاسخ: آیتالله مکارمشیرازی میفرمایند: «دیه سقط بر عهده کسى است که دارو را مصرف مىکند.» آیتالله فاضللنکرانی نیز فرمودهاند: «ديه به عهده مباشر است. مگر اينكه مباشر، كه مثلاً آمپول را تزريق مىكند، يا دارو را مصرف میكند، نداند كه آمپول يا دارو سبب سقط جنين است، كه در اين فرض ديه به عهده دستور دهنده است و در صورتى كه مباشر، چه دكتر و چه آمپولزن و چه خود مادر، بداند و به دستور پدر جنين، اقدام به اسقاط جنين كند، بنابر احتياط، در ديه آن با پدر جنين مصالحه كنند، يا وى آنها را بریالذمه كند.»
آیتالله بهجت نیز فرمودهاند: «هر سه در گناه شریک هستند، ولى دیه بر عهده مادر است.» آیتالله وحیدخراسانی نیز میفرمایند: «دیه بر عهده کسی است که متصدی عمل سقط جنین بوده؛ پس اگر مادر با خوردن قرص بچه را سقط کرده بر عهده مادر است و اگر دکتر با آمپولزدن بچه را سقط کرده، بر عهده دکتر است.»
سؤال: اگر پدر و مادر با همدیگر جنین را سقط کنند، آیا دیه نصف مىشود؟ و دیه را به چه کسى باید بپردازند؟
پاسخ: آیتالله مکارمشیرازی در پاسخ فرمودهاند: «درصورتیکه عامل سقط شما بودهاید، نه همسرتان، هرچند ایشان راضی به این کار بودهاند، دیه جنین را شما باید به ایشان بپردازید و اگر ایشان به شما ببخشد، بریالذمه میشوید، ولی چنانچه عامل هر دو با هم بودهاید دیه آن به برادران و خواهران و پدربزرگ و مادربزرگ آن جنین میرسد.»
آیتالله فاضللنکرانی نیز میفرمایند: «دیه به سایر وراث میرسد؛ اگرچه لامحاله طبقه بعدی خواهند بود و نیازى به حکم حاکم ندارد.» آیتالله بهجت نیز بر همین نظرند: «هر دو دیه را ضامناند به نحو اشتراک و دیه را باید به طبقه دوم ارث بدهند، ظاهراً.»
سؤال: دیه به چه کسی پرداخته میشود؟
پاسخ: آیتالله سیستانی فرمودهاند: «پرداخت دیه بر کسى واجب است که مباشر در سقط بوده است و به ورثه جنین یعنى پدر و مادر مىرسد به شرط آنکه مباشر در سقط نباشند.»
آیتالله وحیدخراسانی نیز میفرمایند: «اگر مادر متصدی سقط جنین شده، دیه آن را باید به پدر یا در صورت فقدان پدر به سایر ورثه بپردازد و اگر پدر متصدی آن شده، باید دیه را به مادر بدهد و اگر شخصی دیگر متصدی آن شده، باید دیه را به پدر و مادر بدهد، و به عبارت دیگر هرکس مباشر در سقط است دیه به او نمیرسد و دیه به طبقه بعد باید داده شود و اگر پدر و مادر به سقط جنین راضی باشند، هرچند مباشر در سقط نباشند، احتیاط واجب این است که دیه به طبقه بعد داده شود و پدر و مادر دیه را نگیرند.»
سؤال: دیه سقط جنین چقدر است؟
پاسخ: آیتالله فاضللنکرانی پاسخ دادند: «ظاهر اين است كه جنين از وقتى كه در رحم قرار میگيرد، به مدت 40 روز نطفه است و ديه اسقاط آن در اين مدت، 20 مثقال شرعى طلاى سكهدار است كه هر مثقال، هيجده نخود است و پس از آن 40 روز علقه يعنى خون بسته شده است و ديه آن 40 مثقال است، بعد 40 روز مضغه، يعنى پارهگوشتى است، كه ديه آن 60 مثقال است. (كه مجموع چهار ماه میشود) پس از آن به صورت استخوان میشود و ديه آن 80 مثقال است. بعد گوشت روييده و صورتبندى مىشود، و ديه آن 100 مثقال است و همين كه روح در آن دميده شد، چنانچه پسر باشد، ديه او هزار مثقال و اگر دختر باشد، 500 مثقال شرعى طلاى سكهدار است و در تمام اين صورت، اگر عوض هريك مثقال طلا، ده درهم نقره بدهند، كافى است و اگر زن حامله از روى عمد كارى كند كه جنين او سقط شود، بايد ديه آن را به تفصيلى كه بيان شد به وارث جنين بپردازد و خود او از اين ديه ارث نمىبرد، بلى چنانچه ورثه جنين، او را عفو كنند، ديه ساقط میشود، ولى در جنينى كه روح دميده شده، كفاره قتل بر او واجب است.»
آیتالله وحیدخراسانی نیز فرمودهاند: «حمل در چهل روز اول نطفه بوده و دیه آن بیست دینار (مطابق با 15 مثقال طلای متعارف) و چهل روز بعد علقه بوده و دیه آن چهل دینار و چهل روز بعد مضعه بوده و دیه آن شصت دینار است و دیه در بین این مراتب به همین حساب تقسیم میشود (هردو روز یک دینار) و بعد از آنکه دارای استخوان شد، هشتاد دینار و پس از آنکه گوشت پیدا کرد، صد دینار و هنگامیکه روح در او دمیده شد، اگر پسر باشد، دیه او هزار دینار و اگر دختر باشد، دیه او پانصد دینار است.»
آیتالله خامنهای نیز میفرمایند: «اگر علقه باشد دیه آن چهل دینار است و اگر مضغه باشد، شصت دینار است و اگر استخوان بدون گوشت باشد، هشتاد دینار است و دیه به وارث جنین با رعایت طبقات ارث پرداخت مىشود، ولى وارثى که مباشر سقط جنین بوده است، از آن، سهمى ندارد.»
منبع: مهرخانه