آمریکا هیچگونه تعهدی مبنی بر لغو دائم قوانین تحریمی نداده است و تنها در ۸ سال دیگر تلاش خود برای لغو قوانین تحریم را انجام خواهد داد. همچنین تحریمهای اولیه ی آمریکا، بلوکه شدن داراییهای مؤسسات مالی ایرانی در آمریکا و تحریمهای سازمان صدا و سیمای ایران پابرجا خواهد بود. یکی از تحریمهای مهمی که هرگز برداشته نخواهد شد، تحریم U-Turn است که بر اساس آن در نظام بانکی جهانی اجازه ی استفاده از چرخه دلار از ایران سلب شده است.
شهدای ایران: جنبش عدالتخواه دانشجویی بیانیه ای تفصیلی در باب مذاکرات هسته ای خطاب به نمایندگان مجلس منتشر کرد که نظر به اهمیت آن متن کامل این بیانیه را از نظر می گذرانید:
بسمه تعالی
نمایندگان محترم مجلس!
وقتی عالیترین مقام کشور صراحتاً از خطر «نفوذ» سخن میگوید یعنی مسئله فقط سانتریفیوژ نیست؛ مسئله، مسئله ی امنیت ملی است. وقتی تأکید میکند "نفوذ از راه این مذاکرات و این توافق"، یعنی پیک نیک نیامده ایم؛ وسط میدان جنگیم. وقتی از تلاشهایی که تا کنون برای بستن راه نفوذ انجام گرفته میگوید و بعد تأکید میکند "این راه را به طور قاطع خواهیم بست"، یعنی مواجهه ای همه جانبه ادامه دارد.
اگر برخی نمایندگان محترم وسط جنگ به مرخصی بروند، یعنی به جبهه پشت کرده اند. اگر خود را کنار بکشند و به خود زحمت خواندن ۱۵۰ صفحه توافق را ندهند، یعنی در روز روشن از جنگ فرار کرده اند. اگر با ساده انگاری از کنار مواجهه ی مهمی که در جریان است، بگذرند، یعنی جنگ را نفهمیده اند و اگر با زد و بند سیاسی و برای نفع شخصی از مشکلات فاحش امنیتی توافق و قطعنامه چشم بپوشند، یعنی کشور را فروخته اند.
اگر آن هایی که باید روشنگری کنند و عمارگونه در میدان باشند ولی مصلحت های فردی را بر مصالح ملی ترجیح داده اند و سکوت پیشه کرده اند یعنی دشمن و راه های نفوذ آن را نشناخته اند.
تاریخ این روزها را خواهد نوشت و آیندگان در خصوص فرد فرد شما قضاوت خواهد کرد؛ چنانکه در خصوص گذشتگان قضاوت میکند. به یاد آوریم فرمایشات حضرت امیر(ع) را آنگاه که میفرمود: «اَمّا بَعْدُ، فَاِنَّ الْجِهادَ بابٌ مِنْ اَبْوابِ الْجَنَّةِ، فَتَحَهُ اللّهُ لِخاصَّةِ اَوْلِيائِهِ، ..فَمَنْ تَرَكَهُ رَغْبَةً عَنْهُ اَلْبَسَهُ اللّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمْلَةَ الْبَلاءِ، هر كس آن را از باب بى اعتنايى ترك كند خداوند بر او جامه ذلت بپوشاند، و غرق بلا نمايد...»
امروز در خصوص بحث توافق نوبت به مجاری قانونی رسیده تا نقش خود را ایفا کنند و مجلس طبق اصل ۷۷ قانون اساسی حق ندارد از این مسئولیت شانه خالی نماید.
آن روز که رهبر انقلاب از موافقت خود با مذاکرات سخن گفتند، دو بار تأکید کردند:«اما لازم است ملت بیدار باشد؛ اما لازم است ملت بیدار باشد.» ایشان همچنین تصریح کردند:«این تجربه، ظرفیّت فکری ملّت ما را بالا خواهد برد... بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجهای را که ملّت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید، لکن تجربهای است و پشتوانهی تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد.»
امروز رسالت نمایندگان مجلس فقط این نیست که پشت دربهای بسته بنشینند و مهر سکوت بر دهان بزنند. امروز تمامی نخبگان و خواص موظف به اعلام موضع و روشنگری اند. امروز همه موظفند در چارچوب ارائه شده از سوی رهبر انقلاب و بی آنکه توافق را به ابزاری برای تسویه حساب جناحی کنند، مردم را از واقعیاتی که در جریان است، مطلع نمایند؛ که اگر چنین نکنند، آن رشد ظرفیت فکری رخ نخواهد داد و نتیجه میشود این نگرانی رهبر انقلاب:«امّا ملّت باید بیدار باشد، بداند چه اتّفاقی دارد میافتد [تا] بعضی از تبلیغاتچی های مواجببگیر دشمن و بعضی از تبلیغاتچی های بیمزد و مواجب - از روی سادهلوحی - نتوانند افکار عمومی را گمراه کنند.»
در اینجا از باب تذکر برخی خطاها و نقصانهای توافق را از نظر میگذرانیم:
ایرادهای کلی
- دادهها و ستاندهها در این توافقنامه هم وزن نیست و متن به دست آمده از حیث زمانبندی دچار اشکالات فاحشی است که راه استیلای دشمن را بر کشور باز میکند. ایران خود را از برخی حقوق حقه ی خود همچون حق داشتن و استفاده از فناوری بازفراوری (بند ۱۵ برجام) برای همیشه محروم کرده و محدودیتهای جدی و بلند مدتی را پذیرفته که در عمل منجر به از بین رفتن صنعت هستهای تا ده سال آینده خواهد شد. ایران داشته های خود را در همان آغاز یکجا در طَبَق اخلاص میگذارد و قلب رآکتور اراک را نیز خارج میکند اما در مقابل تحریمهای مالی و بانکی و اقتصادی اروپا تنها تعلیق میشود. جالب آنکه برخی از این تحریمها حتی تعلیق نیز نشده و آمریکا نیز تنها اجرای آن را به صورت موقت متوقف (cease) میکند. درباره ی سرنوشت تحریمهایی چون سوئیفت و پولهای نفتی نیز ابهامات فراوانی وجود دارد. به این ترتیب ایران میماند، دست خالی و تحریمهایی که با یک اشاره میتوانند باز گردند. ایران در چنین شرایطی ناگزیر است تا جایی که میتواند در مقابل زیادهخواهی ها کوتاه بیاید و رخت ذلت به تن کند.
- در ابتدای متن توافق تصریح شده است که ایران و ۱+۵ اقدامات "داوطلبانه"ی زیر را انجام میدهند. این به معنای آن است که توافق وین هیچگونه تعهد حقوقی برای طرفین ندارد. البته ایران به واسطه ی قطعنامه ملزم به پذیرش متن میگردد در حالی که طرف مقابل بهواسطه ی حق وتو زیر بار هیچ التزام حقوقی نمیرود. اینکه برخی گمان میکنند با اخذ قطعنامه آمریکا به رعایت مفاد آن ملزم شده، ساده انگاری است.
- توافق جامع بهگونهای تدوین شده که ایران اکثر تعهدات خود را باید انجام دهد، آژانس بینالمللی انرژی هستهای انجام این تعهدات را راستی آزمایی کند و بعد از این همه تازه تحریمهای آمریکا، اروپا و شورای امنیت تعلیق میشود. (بند ۵ و ۷ قطعنامه ۲۲۳۱ و بند ۱۴ ضمیمه ۵ برجام) هرچند ظاهر توافقنامه نشان دهنده ی آن است که همه ی تعهدات طرفها در روز اجرا انجام میشود اما با کمی دقت مشاهده میشود که انجام تعهدات ایران و راستی آزمایی آژانس شرط تحقق روز اجرا است. این ماجرا به صورت شفاف در بند ۵ و ۷ قطعنامه ۲۲۳۱ بیان شده و تصریح شده که گزارش راستیآزمایی آژانس مبنای برداشته شدن تحریمها خواهد بود. این نوع توافق با اصل بیاعتمادی نسبت به آمریکا و آژانس که تجربه ی تاریخی ملت ایران است، همخوانی نداشته و بهنوعی عزت و اقتدار ایران را متزلزل میکند. ملت ایران گزارشهای سیاسی آژانس را که علیرغم همکاری های بی شائبه ی ایران و تحت فشار قدرتهای غربی صورت میپذیرفت، به خوبی در خاطر دارد. آژانس همیشه در کنار تأییدهایش راهی برای فشار بر ایران باقی گذاشته است.
- روز اجرا که زمان برداشته شدن تحریمهای اروپا، آمریکا و سازمان ملل است، هیچ قید زمانی نداشته و تنها منوط به انجام تعهدات ایران است. این تعهدات بیش از ۹۰ درصد کل تعهدات ایران بوده و تنها اجرای پروتکل الحاقی است که به روز اجرا موکول شده است. برآوردهای صورت گرفته از زمان مورد نیاز برای انجام این تعهدات در خوشبینانه ترین حالت بین ۱ سال تا ۲ سال است. بر اساس گزارش وال استریت ژورنال برآورد آمریکاییها این است که تعهدات ایران تا اواسط ۲۰۱۶ طول خواهد کشید. به عبارت دیگر برداشته شدن تحریم به ۱ یا ۲ سال دیگر موکول شده و در زمان امضای توافق نیست.
- علی رغم اظهارات صورت گرفته، مرجعیت آژانس در تایید تعهدات ایران تنها محدود به اقدامات کمّی نیست و اقدامات کیفی را نیز شامل میشود. برای نمونه در بند ۳ ضمیمه اول برجام، تأکید شده است که ایران باید با بتون محفظه راکتور اراک را پر کند اما آژانس این اقدام را راستی آزمایی نمیکند بلکه آژانس غیرقابل استفاده بودن آن را راستی آزمایی خواهد کرد. یا در موضوع برداشتن زیرساختهای غنی سازی در نظنز و فردو نیز راستی آزمایی آژانس کمّی نبوده و کیفی است. در نتیجه مسیر برای دبّه درآوردن آژانس باز و مهیّا است و بهانه برای اتلاف وقت و گذر زمان وجود دارد.
بخش تحریمها
- بسنده کردن به "تعلیق" تحریمها اثر مورد انتظار بر اقتصاد ایران را به شدت محدود میکند. از همین رو بود که "لغو" یکباره ی تحریمهای اقتصادی، مالی و بانکی در روز امضای توافق از سوی رهبر انقلاب به عنوان خط قرمز مذاکرات تعیین شد، اما در هیچ کجای توافقنامه حتی یک تحریم نیز لغو نشده. اتحادیه اروپا قانون اصلی تحریمها (Council Decision) را تنها تعلیق میکند و تنها بخشی از دستورالعملهای اجرایی (Council Regulation) را لغو میکند. دولت آمریکا نیز تنها تعهد کرده است که وفق اختیارات رئیس جمهور به توقف موقت اجرای (Cease the application) تحریمها مبادرت کند. شورای امنیت سازمان ملل نیز علیرغم آنکه از واژهی خاتمه دادن (Terminate) استفاده کرده است اما در عمل قطعنامههای قبلی تنها تعلیق شده و بهسرعت قابلیت برگشتپذیری دارد. در نتیجه، این نوع برداشتن تحریمها، شبحی دائمی از تحریم را بر سر اقتصاد ایران نگه داشته و نبض کنترل تعاملات اقتصادی ایران را در دستان اروپا و آمریکا باقی و نهادینه خواهد کرد. این انتهای مسیر نبوده و امکان دارد تا وضعیتی همچون عراق (نفت در برابر غذا) برای ایران شکل گیرد. چماق بازگشت تحریمها اهرمی است برای محدود کردن نظام اسلامی در سایر جنبه ها به خصوص در سیاستهای منطقه ای.
- متأسفانه برداشته شدن تحریم مهمی چون دسترسی به درآمدهای نفتی در ابهام جدی است و توضیحات مذاکره کنندگان این ابهام را برطرف نکرده است. آمریکا با شیطنت خاص تحریم تراکنشهای مالی مربوط به خرید نفت ایران را حفظ کرده است. (قانون NDAA sec ۱۲۴۵ (d)(۴) و قانون TRA sec ۵۰۴ و قانون IFCA sec ۱۲۴۷ (b)) در نتیجه درآمدهای نفتی ایران در کشورهای خریدار نفت آزاد نشده و محدودیتهای سابق بر آنها ادامه خواهد یافت. اگر چه ایران ماهیانه به ۷۰۰ میلیون دلار از درآمدهای نفتی خود بر اساس توافق ژنو دست خواهد یافت اما از طرف دیگر بر اساس همان قوانین، خریداران جدید نفت ایران برای اینکه بتوانند از ایران خرید نفت انجام دهند باید ابتدا از آمریکا مجوز بگیرند. همچنین تحریم سوئیفت نیز تا ۸ سال دیگر پابرجا خواهد ماند.
- آمریکا هیچگونه تعهدی مبنی بر لغو دائم قوانین تحریمی نداده است و تنها در ۸ سال دیگر تلاش خود برای لغو قوانین تحریم را انجام خواهد داد. همچنین تحریمهای اولیه ی آمریکا، بلوکه شدن داراییهای مؤسسات مالی ایرانی در آمریکا و تحریمهای سازمان صدا و سیمای ایران پابرجا خواهد بود. یکی از تحریمهای مهمی که هرگز برداشته نخواهد شد، تحریم U-Turn است که بر اساس آن در نظام بانکی جهانی اجازه ی استفاده از چرخه دلار از ایران سلب شده است.
- دانشگاههای مهم ایران همچون شریف، مالک اشتر و شهید بهشتی؛ بانکهایی همچون صادرات، سپه، سپه اینترنشنال، مهر و انصار؛ وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، نهادها و گروههای مختلف اقتصادی و صنعتی همچون قرارگاه خاتم الانبیا تا ۸ سال آینده از تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا خارج نمیشوند.
- مکانیزم در نظر گرفته شده برای اعتراض به عدم انجام تعهدات ۱+۵ از سوی ایران، مکانیزمی ناکارآمد بوده و هیچگاه قابل استفاده نیست. اولاً نهادی همچون آژانس برای تأیید یا عدم تأیید اجرایی شدن تعهدات آنها وجود ندارد. دوماً مسیر اعتراض برای ایران بنبست بوده و ایران نمیتواند اعتراض خود را تا رسیدن به مرحله نهایی یعنی شورای امنیت طی کند. چرا که در این صورت تمامی تحریمهای گذشته بازمیگردد. لذا ضمانت اجرای محکمی برای انجام تعهدات ۱+۵ وجود نداشته و تنها میتوان یکسری گلایهها مطرح کرد. از طرف دیگر ایران با استفاده از این مکانیزم نمیتواند بدعهدی آمریکا را اثبات کند. پافشاری در اعتراض برای ایران سودمند نبوده و در نتیجه هیچگاه ایران با استناد به بدعهدی طرفهای برجام نمیتواند از اجرای برجام خودداری کند.
بخش هسته ای
- یکی از دستآورد های ایران در عرصه هسته ای، راکتور آب سنگین اراک است. حفظ ماهیت آب سنگین اهمیت فراوانی دارد و مزیت مهم راکتور آبسنگین، استفاده از اورانیوم طبیعی است. اما در طراحی مفهومی جدید سوخت غنی شده با غنای ۳.۶۷ استفاده خواهد شد؛ هرچند قرارداشتن فرایند در فضای آب سنگین حفظ شده است.
- نکته مهم دیگر امکان عدم تصویب طرح راکتور جدید است. بر اساس برجام بعد از آنکه گروه کاری با رهبری ایران طرح راکتور جدید را آماده کرد، باید برای تصویب به کمیسیون مشترک ارائه شود. کمیسیون ۳ ماه فرصت دارد تا طرح را تصویب کند و اگر طرح را تصویب نکرد ایران تنها میتواند با استفاده از مکانیزم شکایت به عدم تصویب اعتراض کند (بند ۵ ضمیمه اول برجام). از آنجایی که انتهای مسیر اعتراض برای ایران بن بست بوده و منجر به بازگشت تحریمها میشود، در نتیجه به صلاح ایران نیست که بر اعتراض خود اصرار ورزد و تنها راه باقیمانده چانهزنی و رایزنی با اطراف برجام است. پس میتوان تصور کرد که تصویب طرح راکتور جدید چند سال زمان ببرد. همچنین بازطراحی راکتور اراک با همکاری کشورهای غربی اشراف کامل اطلاعاتی طرف غربی بر مسائل فنی را در برخواهد داشت و همیشه باید نگران خرابکاریهای سرویس های جاسوسی آنها بود.
- فاجعه و خطر دیگری که با پذیرش برجام صنعت هسته ای ما را تهدید میکند، از بین رفتن صنعت هسته ای بعد از پایان سال دهم است. بر اساس برجام ایران متعهد شده است تا تمامی سانتریفیوژهای نسل یک خود را تا ده سال آینده از رده خارج کند.(بند ۲ متن برجام) از طرف دیگر بعد از سال دهم در بهترین حالت ایران تنها ۳۰ سانتریفیوژ نسل ۸ و ۳۰ سانتریفیوژ نسل ۶ خواهد داشت که تحت آزمایش بوده و در محلی روی زمین در نطنز فعال خواهند بود. برای صنعتی شدن آنها باید سالن (ب) در نظنز تجهیز شود که بر اساس برجام ایران از سال دهم به بعد خواهد توانست این تجهیز را انجام دهد. مسئله ی مهم زمان مورد نیاز جهت نصب زیرساختها و تجهیز شدن سالن (ب) نظنز است که بر اساس برآوردهای فنی بین ۲ تا ۴ سال طول خواهد کشید. در نتیجه ایران در بهترین حالت ۲ سال و در بدترین حالت ۴ سال صنعت غنی سازی نخواهد داشت.
- اشکال اساسی دیگر توافقنامه طرحی موسوم به "نقشه راه ایران و آژانس" است که برای حل مسئله ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران(PMD) در نظر گرفته شده است و در آن نگرانیهای جدی در زمینه ی دسترسی به مراکز نظامی و بازجویی از دانشمندان وجود دارد. این دسترسیها در حالی به آژانس داده میشود که آژانس متعهد به پایان دادن به این مسئله نیست و تعهدی مبنی بر خاتمه ندارد. آژانس تنها گزارشی دربارهی آن ارائه خواهد کرد. همچنین دسترسیهای بیان شده در بندهای ۷۰ تا ۷۸ ضمیمه اول برجام، نگرانیهای امنیتی را چندین برابر خواهد کرد. خصوصاً زمانی که ایران بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت متعهد به همکاری با آژانس به نحوی که رضایت آژانس کسب شود، شده است.
- پذیرش نظارتهای فراپروتکلی از ایرادهای دیگر برجام است. نظارت آژانس بر قطعه سازی، کنسانتره سنگ معدن اورانیوم، خط تولید روتورها و غلاف سانتریفیوژ از جمله موارد فراپروتکلی است.
- تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ قبل از بررسی برجام در داخل کشور، اشتباه بزرگ دیگری است که رخ داده. این اتفاق بهنوعی نظام را در عمل انجام شده قرار داده و هزینههای عدم پذیرش برجام را برای نظام افزایش داده است. این قطعنامه با مشارکت طرف ایرانی تهیه شده و در آن بندهای محدودیت ساز برای فعالیتهای موشکی و نظامی منطقهای ایران وجود دارد. هرچند وزارت خارجه اعلام کرده است که به این دو بند پایبند نیست و آن را قبول ندارد، اما بهروشنی قابل مشاهده است که این دو بند فتح باب بهانه جوییهای آمریکا در آینده است و با تکیه بر همین قطعنامه میتواند قطعنامههای دیگری علیه ایران تصویب کند، خصوصاً اینکه ایران خود در تهیه شدن این قطعنامه مشارکت داشته است.
- با مکانیزمهای در نظر گرفته شده در برجام ایران پذیرفته است که نه تنها حوزه هستهای بلکه سایر حوزههای فنی و اقتصادی ذیل نظر ۱+۵ قرار گیرد. برای مثال پذیرش کمیسیون مشترک بهعنوان تأیید کننده ی اقلام مصرفی با کاربرد دوگانه به معنای پذیرش رصد تعاملات و فعالیتهای فنی و مهندسی در حوزههای مختلف توسط این کمیسیون است. اقلام با کاربرد دوگانه مصارف گستردهای در صنایع مختلف از جمله نفت و گاز، تجهیزات پزشکی و... دارد و این کمیسیون اجازهی رصد فعالیتهای این حوزه را به دست آورده است. همچنین با توجه به شیوه ی برداشته شدن تحریمهای نفتی از سوی آمریکا هر مشتری جدیدی که بخواهد از ایران نفت خریداری کند، باید به دولت آمریکا معرفی شده و اجازه ی مستثنا شدن از تحریمها را کسب کند. به عبارت دیگر کشورهای ۱+۵ تسلط اطلاعاتی بر فعالیتهای مختلف فنی و اقتصادی ایران خواهند داشت. این مسئله با اصل استقلال و نیز قاعده نفی سبیل همخوانی ندارد.
نمایندگان کشور!
واضح است که پذیرش چنین توافق عجیبی در تقابل با مصالح کشور و مصداق اتمّ راهگشایی برای نفوذ و استیلای دشمن است. اگر نمایندگان محترم امروز در خصوص نقصانهای جدی و راههای نفوذی که در برجام به وضوح وجود دارد، سکوت کنند، تمامی تبعات پذیرفتن توافق متوجه مجلس نیز خواهد بود. همچنین هر آسیبی که به کشور از این راه وارد شود، مجلس نیز در آن شریک است و باید نسبت بدان پاسخگو باشد. مجلس باید بداند که اگر اجازه دهد راه نفوذ و استیلای دشمن باز شود، با سرنوشت انقلاب اسلامی و کشور بازی کرده است. مجلس باید بداند که پذیرفتن تمام و کمال چنین توافقی که در تعارض کامل با قانون هسته ای مصوب مجلس نیز هست به منزله ی به سخره گرفتن شأن قانونگزاری در کشور است.
امروز مجلس موظف است راه نفوذ بیگانگان از طریق توافق را سد کند و دست زیاده خواهان مستکبر و دروغگویان و بد عهدان بین المللی را قطع نماید. خطوط قرمزی که پیشتر رهبر انقلاب مطرح کردند از باب همین نگرانیها و برای بسته شدن راه زیاده خواهی و نفوذ دشمن بود. مجلس امروز باید تطابق این خطوط را نیز بررسی کند و جلوی موارد متعددی که در آن خطوط قرمز زیر پا گذاشته شده را بگیرد.
آقایان! خانمها!
امروز، روز راحت طلبی نیست؛ روز در صحنه بودن است. بدانید عملکرد شما از سوی جنبش دانشجویی به دقت و با وسواس رصد خواهد شد و جنبش عدالتخواه دانشجویی به نوبه ی خود عملکرد شما را به ملت بزرگ ایران گزارش خواهد کرد. اگر کوچکترین عدول ازس رسالت امروز مجلس صورت پذیرد، جنبش دانشجوی از رسالت تاریخی خود عدول نخواهد کرد. نمایندگان باید بدانند عملکردشان زیر ذره بین عدالتخواهان است و اگر بخواهند در این مسیر ذرهای کوتاهی کنند، دانشجویان هرگز و به هیچ وجه ساکت نخواهند نشست و در مقابل امنیت ملی کشور مسامحه نخواهد کرد.
و السلام علی من اتبع الهدی
جنبش عدالتخواه دانشجویی
*رجانیوز
بسمه تعالی
نمایندگان محترم مجلس!
وقتی عالیترین مقام کشور صراحتاً از خطر «نفوذ» سخن میگوید یعنی مسئله فقط سانتریفیوژ نیست؛ مسئله، مسئله ی امنیت ملی است. وقتی تأکید میکند "نفوذ از راه این مذاکرات و این توافق"، یعنی پیک نیک نیامده ایم؛ وسط میدان جنگیم. وقتی از تلاشهایی که تا کنون برای بستن راه نفوذ انجام گرفته میگوید و بعد تأکید میکند "این راه را به طور قاطع خواهیم بست"، یعنی مواجهه ای همه جانبه ادامه دارد.
اگر برخی نمایندگان محترم وسط جنگ به مرخصی بروند، یعنی به جبهه پشت کرده اند. اگر خود را کنار بکشند و به خود زحمت خواندن ۱۵۰ صفحه توافق را ندهند، یعنی در روز روشن از جنگ فرار کرده اند. اگر با ساده انگاری از کنار مواجهه ی مهمی که در جریان است، بگذرند، یعنی جنگ را نفهمیده اند و اگر با زد و بند سیاسی و برای نفع شخصی از مشکلات فاحش امنیتی توافق و قطعنامه چشم بپوشند، یعنی کشور را فروخته اند.
اگر آن هایی که باید روشنگری کنند و عمارگونه در میدان باشند ولی مصلحت های فردی را بر مصالح ملی ترجیح داده اند و سکوت پیشه کرده اند یعنی دشمن و راه های نفوذ آن را نشناخته اند.
تاریخ این روزها را خواهد نوشت و آیندگان در خصوص فرد فرد شما قضاوت خواهد کرد؛ چنانکه در خصوص گذشتگان قضاوت میکند. به یاد آوریم فرمایشات حضرت امیر(ع) را آنگاه که میفرمود: «اَمّا بَعْدُ، فَاِنَّ الْجِهادَ بابٌ مِنْ اَبْوابِ الْجَنَّةِ، فَتَحَهُ اللّهُ لِخاصَّةِ اَوْلِيائِهِ، ..فَمَنْ تَرَكَهُ رَغْبَةً عَنْهُ اَلْبَسَهُ اللّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمْلَةَ الْبَلاءِ، هر كس آن را از باب بى اعتنايى ترك كند خداوند بر او جامه ذلت بپوشاند، و غرق بلا نمايد...»
امروز در خصوص بحث توافق نوبت به مجاری قانونی رسیده تا نقش خود را ایفا کنند و مجلس طبق اصل ۷۷ قانون اساسی حق ندارد از این مسئولیت شانه خالی نماید.
آن روز که رهبر انقلاب از موافقت خود با مذاکرات سخن گفتند، دو بار تأکید کردند:«اما لازم است ملت بیدار باشد؛ اما لازم است ملت بیدار باشد.» ایشان همچنین تصریح کردند:«این تجربه، ظرفیّت فکری ملّت ما را بالا خواهد برد... بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجهای را که ملّت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید، لکن تجربهای است و پشتوانهی تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد.»
امروز رسالت نمایندگان مجلس فقط این نیست که پشت دربهای بسته بنشینند و مهر سکوت بر دهان بزنند. امروز تمامی نخبگان و خواص موظف به اعلام موضع و روشنگری اند. امروز همه موظفند در چارچوب ارائه شده از سوی رهبر انقلاب و بی آنکه توافق را به ابزاری برای تسویه حساب جناحی کنند، مردم را از واقعیاتی که در جریان است، مطلع نمایند؛ که اگر چنین نکنند، آن رشد ظرفیت فکری رخ نخواهد داد و نتیجه میشود این نگرانی رهبر انقلاب:«امّا ملّت باید بیدار باشد، بداند چه اتّفاقی دارد میافتد [تا] بعضی از تبلیغاتچی های مواجببگیر دشمن و بعضی از تبلیغاتچی های بیمزد و مواجب - از روی سادهلوحی - نتوانند افکار عمومی را گمراه کنند.»
در اینجا از باب تذکر برخی خطاها و نقصانهای توافق را از نظر میگذرانیم:
ایرادهای کلی
- دادهها و ستاندهها در این توافقنامه هم وزن نیست و متن به دست آمده از حیث زمانبندی دچار اشکالات فاحشی است که راه استیلای دشمن را بر کشور باز میکند. ایران خود را از برخی حقوق حقه ی خود همچون حق داشتن و استفاده از فناوری بازفراوری (بند ۱۵ برجام) برای همیشه محروم کرده و محدودیتهای جدی و بلند مدتی را پذیرفته که در عمل منجر به از بین رفتن صنعت هستهای تا ده سال آینده خواهد شد. ایران داشته های خود را در همان آغاز یکجا در طَبَق اخلاص میگذارد و قلب رآکتور اراک را نیز خارج میکند اما در مقابل تحریمهای مالی و بانکی و اقتصادی اروپا تنها تعلیق میشود. جالب آنکه برخی از این تحریمها حتی تعلیق نیز نشده و آمریکا نیز تنها اجرای آن را به صورت موقت متوقف (cease) میکند. درباره ی سرنوشت تحریمهایی چون سوئیفت و پولهای نفتی نیز ابهامات فراوانی وجود دارد. به این ترتیب ایران میماند، دست خالی و تحریمهایی که با یک اشاره میتوانند باز گردند. ایران در چنین شرایطی ناگزیر است تا جایی که میتواند در مقابل زیادهخواهی ها کوتاه بیاید و رخت ذلت به تن کند.
- در ابتدای متن توافق تصریح شده است که ایران و ۱+۵ اقدامات "داوطلبانه"ی زیر را انجام میدهند. این به معنای آن است که توافق وین هیچگونه تعهد حقوقی برای طرفین ندارد. البته ایران به واسطه ی قطعنامه ملزم به پذیرش متن میگردد در حالی که طرف مقابل بهواسطه ی حق وتو زیر بار هیچ التزام حقوقی نمیرود. اینکه برخی گمان میکنند با اخذ قطعنامه آمریکا به رعایت مفاد آن ملزم شده، ساده انگاری است.
- توافق جامع بهگونهای تدوین شده که ایران اکثر تعهدات خود را باید انجام دهد، آژانس بینالمللی انرژی هستهای انجام این تعهدات را راستی آزمایی کند و بعد از این همه تازه تحریمهای آمریکا، اروپا و شورای امنیت تعلیق میشود. (بند ۵ و ۷ قطعنامه ۲۲۳۱ و بند ۱۴ ضمیمه ۵ برجام) هرچند ظاهر توافقنامه نشان دهنده ی آن است که همه ی تعهدات طرفها در روز اجرا انجام میشود اما با کمی دقت مشاهده میشود که انجام تعهدات ایران و راستی آزمایی آژانس شرط تحقق روز اجرا است. این ماجرا به صورت شفاف در بند ۵ و ۷ قطعنامه ۲۲۳۱ بیان شده و تصریح شده که گزارش راستیآزمایی آژانس مبنای برداشته شدن تحریمها خواهد بود. این نوع توافق با اصل بیاعتمادی نسبت به آمریکا و آژانس که تجربه ی تاریخی ملت ایران است، همخوانی نداشته و بهنوعی عزت و اقتدار ایران را متزلزل میکند. ملت ایران گزارشهای سیاسی آژانس را که علیرغم همکاری های بی شائبه ی ایران و تحت فشار قدرتهای غربی صورت میپذیرفت، به خوبی در خاطر دارد. آژانس همیشه در کنار تأییدهایش راهی برای فشار بر ایران باقی گذاشته است.
- روز اجرا که زمان برداشته شدن تحریمهای اروپا، آمریکا و سازمان ملل است، هیچ قید زمانی نداشته و تنها منوط به انجام تعهدات ایران است. این تعهدات بیش از ۹۰ درصد کل تعهدات ایران بوده و تنها اجرای پروتکل الحاقی است که به روز اجرا موکول شده است. برآوردهای صورت گرفته از زمان مورد نیاز برای انجام این تعهدات در خوشبینانه ترین حالت بین ۱ سال تا ۲ سال است. بر اساس گزارش وال استریت ژورنال برآورد آمریکاییها این است که تعهدات ایران تا اواسط ۲۰۱۶ طول خواهد کشید. به عبارت دیگر برداشته شدن تحریم به ۱ یا ۲ سال دیگر موکول شده و در زمان امضای توافق نیست.
- علی رغم اظهارات صورت گرفته، مرجعیت آژانس در تایید تعهدات ایران تنها محدود به اقدامات کمّی نیست و اقدامات کیفی را نیز شامل میشود. برای نمونه در بند ۳ ضمیمه اول برجام، تأکید شده است که ایران باید با بتون محفظه راکتور اراک را پر کند اما آژانس این اقدام را راستی آزمایی نمیکند بلکه آژانس غیرقابل استفاده بودن آن را راستی آزمایی خواهد کرد. یا در موضوع برداشتن زیرساختهای غنی سازی در نظنز و فردو نیز راستی آزمایی آژانس کمّی نبوده و کیفی است. در نتیجه مسیر برای دبّه درآوردن آژانس باز و مهیّا است و بهانه برای اتلاف وقت و گذر زمان وجود دارد.
بخش تحریمها
- بسنده کردن به "تعلیق" تحریمها اثر مورد انتظار بر اقتصاد ایران را به شدت محدود میکند. از همین رو بود که "لغو" یکباره ی تحریمهای اقتصادی، مالی و بانکی در روز امضای توافق از سوی رهبر انقلاب به عنوان خط قرمز مذاکرات تعیین شد، اما در هیچ کجای توافقنامه حتی یک تحریم نیز لغو نشده. اتحادیه اروپا قانون اصلی تحریمها (Council Decision) را تنها تعلیق میکند و تنها بخشی از دستورالعملهای اجرایی (Council Regulation) را لغو میکند. دولت آمریکا نیز تنها تعهد کرده است که وفق اختیارات رئیس جمهور به توقف موقت اجرای (Cease the application) تحریمها مبادرت کند. شورای امنیت سازمان ملل نیز علیرغم آنکه از واژهی خاتمه دادن (Terminate) استفاده کرده است اما در عمل قطعنامههای قبلی تنها تعلیق شده و بهسرعت قابلیت برگشتپذیری دارد. در نتیجه، این نوع برداشتن تحریمها، شبحی دائمی از تحریم را بر سر اقتصاد ایران نگه داشته و نبض کنترل تعاملات اقتصادی ایران را در دستان اروپا و آمریکا باقی و نهادینه خواهد کرد. این انتهای مسیر نبوده و امکان دارد تا وضعیتی همچون عراق (نفت در برابر غذا) برای ایران شکل گیرد. چماق بازگشت تحریمها اهرمی است برای محدود کردن نظام اسلامی در سایر جنبه ها به خصوص در سیاستهای منطقه ای.
- متأسفانه برداشته شدن تحریم مهمی چون دسترسی به درآمدهای نفتی در ابهام جدی است و توضیحات مذاکره کنندگان این ابهام را برطرف نکرده است. آمریکا با شیطنت خاص تحریم تراکنشهای مالی مربوط به خرید نفت ایران را حفظ کرده است. (قانون NDAA sec ۱۲۴۵ (d)(۴) و قانون TRA sec ۵۰۴ و قانون IFCA sec ۱۲۴۷ (b)) در نتیجه درآمدهای نفتی ایران در کشورهای خریدار نفت آزاد نشده و محدودیتهای سابق بر آنها ادامه خواهد یافت. اگر چه ایران ماهیانه به ۷۰۰ میلیون دلار از درآمدهای نفتی خود بر اساس توافق ژنو دست خواهد یافت اما از طرف دیگر بر اساس همان قوانین، خریداران جدید نفت ایران برای اینکه بتوانند از ایران خرید نفت انجام دهند باید ابتدا از آمریکا مجوز بگیرند. همچنین تحریم سوئیفت نیز تا ۸ سال دیگر پابرجا خواهد ماند.
- آمریکا هیچگونه تعهدی مبنی بر لغو دائم قوانین تحریمی نداده است و تنها در ۸ سال دیگر تلاش خود برای لغو قوانین تحریم را انجام خواهد داد. همچنین تحریمهای اولیه ی آمریکا، بلوکه شدن داراییهای مؤسسات مالی ایرانی در آمریکا و تحریمهای سازمان صدا و سیمای ایران پابرجا خواهد بود. یکی از تحریمهای مهمی که هرگز برداشته نخواهد شد، تحریم U-Turn است که بر اساس آن در نظام بانکی جهانی اجازه ی استفاده از چرخه دلار از ایران سلب شده است.
- دانشگاههای مهم ایران همچون شریف، مالک اشتر و شهید بهشتی؛ بانکهایی همچون صادرات، سپه، سپه اینترنشنال، مهر و انصار؛ وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، نهادها و گروههای مختلف اقتصادی و صنعتی همچون قرارگاه خاتم الانبیا تا ۸ سال آینده از تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا خارج نمیشوند.
- مکانیزم در نظر گرفته شده برای اعتراض به عدم انجام تعهدات ۱+۵ از سوی ایران، مکانیزمی ناکارآمد بوده و هیچگاه قابل استفاده نیست. اولاً نهادی همچون آژانس برای تأیید یا عدم تأیید اجرایی شدن تعهدات آنها وجود ندارد. دوماً مسیر اعتراض برای ایران بنبست بوده و ایران نمیتواند اعتراض خود را تا رسیدن به مرحله نهایی یعنی شورای امنیت طی کند. چرا که در این صورت تمامی تحریمهای گذشته بازمیگردد. لذا ضمانت اجرای محکمی برای انجام تعهدات ۱+۵ وجود نداشته و تنها میتوان یکسری گلایهها مطرح کرد. از طرف دیگر ایران با استفاده از این مکانیزم نمیتواند بدعهدی آمریکا را اثبات کند. پافشاری در اعتراض برای ایران سودمند نبوده و در نتیجه هیچگاه ایران با استناد به بدعهدی طرفهای برجام نمیتواند از اجرای برجام خودداری کند.
بخش هسته ای
- یکی از دستآورد های ایران در عرصه هسته ای، راکتور آب سنگین اراک است. حفظ ماهیت آب سنگین اهمیت فراوانی دارد و مزیت مهم راکتور آبسنگین، استفاده از اورانیوم طبیعی است. اما در طراحی مفهومی جدید سوخت غنی شده با غنای ۳.۶۷ استفاده خواهد شد؛ هرچند قرارداشتن فرایند در فضای آب سنگین حفظ شده است.
- نکته مهم دیگر امکان عدم تصویب طرح راکتور جدید است. بر اساس برجام بعد از آنکه گروه کاری با رهبری ایران طرح راکتور جدید را آماده کرد، باید برای تصویب به کمیسیون مشترک ارائه شود. کمیسیون ۳ ماه فرصت دارد تا طرح را تصویب کند و اگر طرح را تصویب نکرد ایران تنها میتواند با استفاده از مکانیزم شکایت به عدم تصویب اعتراض کند (بند ۵ ضمیمه اول برجام). از آنجایی که انتهای مسیر اعتراض برای ایران بن بست بوده و منجر به بازگشت تحریمها میشود، در نتیجه به صلاح ایران نیست که بر اعتراض خود اصرار ورزد و تنها راه باقیمانده چانهزنی و رایزنی با اطراف برجام است. پس میتوان تصور کرد که تصویب طرح راکتور جدید چند سال زمان ببرد. همچنین بازطراحی راکتور اراک با همکاری کشورهای غربی اشراف کامل اطلاعاتی طرف غربی بر مسائل فنی را در برخواهد داشت و همیشه باید نگران خرابکاریهای سرویس های جاسوسی آنها بود.
- فاجعه و خطر دیگری که با پذیرش برجام صنعت هسته ای ما را تهدید میکند، از بین رفتن صنعت هسته ای بعد از پایان سال دهم است. بر اساس برجام ایران متعهد شده است تا تمامی سانتریفیوژهای نسل یک خود را تا ده سال آینده از رده خارج کند.(بند ۲ متن برجام) از طرف دیگر بعد از سال دهم در بهترین حالت ایران تنها ۳۰ سانتریفیوژ نسل ۸ و ۳۰ سانتریفیوژ نسل ۶ خواهد داشت که تحت آزمایش بوده و در محلی روی زمین در نطنز فعال خواهند بود. برای صنعتی شدن آنها باید سالن (ب) در نظنز تجهیز شود که بر اساس برجام ایران از سال دهم به بعد خواهد توانست این تجهیز را انجام دهد. مسئله ی مهم زمان مورد نیاز جهت نصب زیرساختها و تجهیز شدن سالن (ب) نظنز است که بر اساس برآوردهای فنی بین ۲ تا ۴ سال طول خواهد کشید. در نتیجه ایران در بهترین حالت ۲ سال و در بدترین حالت ۴ سال صنعت غنی سازی نخواهد داشت.
- اشکال اساسی دیگر توافقنامه طرحی موسوم به "نقشه راه ایران و آژانس" است که برای حل مسئله ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران(PMD) در نظر گرفته شده است و در آن نگرانیهای جدی در زمینه ی دسترسی به مراکز نظامی و بازجویی از دانشمندان وجود دارد. این دسترسیها در حالی به آژانس داده میشود که آژانس متعهد به پایان دادن به این مسئله نیست و تعهدی مبنی بر خاتمه ندارد. آژانس تنها گزارشی دربارهی آن ارائه خواهد کرد. همچنین دسترسیهای بیان شده در بندهای ۷۰ تا ۷۸ ضمیمه اول برجام، نگرانیهای امنیتی را چندین برابر خواهد کرد. خصوصاً زمانی که ایران بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت متعهد به همکاری با آژانس به نحوی که رضایت آژانس کسب شود، شده است.
- پذیرش نظارتهای فراپروتکلی از ایرادهای دیگر برجام است. نظارت آژانس بر قطعه سازی، کنسانتره سنگ معدن اورانیوم، خط تولید روتورها و غلاف سانتریفیوژ از جمله موارد فراپروتکلی است.
- تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ قبل از بررسی برجام در داخل کشور، اشتباه بزرگ دیگری است که رخ داده. این اتفاق بهنوعی نظام را در عمل انجام شده قرار داده و هزینههای عدم پذیرش برجام را برای نظام افزایش داده است. این قطعنامه با مشارکت طرف ایرانی تهیه شده و در آن بندهای محدودیت ساز برای فعالیتهای موشکی و نظامی منطقهای ایران وجود دارد. هرچند وزارت خارجه اعلام کرده است که به این دو بند پایبند نیست و آن را قبول ندارد، اما بهروشنی قابل مشاهده است که این دو بند فتح باب بهانه جوییهای آمریکا در آینده است و با تکیه بر همین قطعنامه میتواند قطعنامههای دیگری علیه ایران تصویب کند، خصوصاً اینکه ایران خود در تهیه شدن این قطعنامه مشارکت داشته است.
- با مکانیزمهای در نظر گرفته شده در برجام ایران پذیرفته است که نه تنها حوزه هستهای بلکه سایر حوزههای فنی و اقتصادی ذیل نظر ۱+۵ قرار گیرد. برای مثال پذیرش کمیسیون مشترک بهعنوان تأیید کننده ی اقلام مصرفی با کاربرد دوگانه به معنای پذیرش رصد تعاملات و فعالیتهای فنی و مهندسی در حوزههای مختلف توسط این کمیسیون است. اقلام با کاربرد دوگانه مصارف گستردهای در صنایع مختلف از جمله نفت و گاز، تجهیزات پزشکی و... دارد و این کمیسیون اجازهی رصد فعالیتهای این حوزه را به دست آورده است. همچنین با توجه به شیوه ی برداشته شدن تحریمهای نفتی از سوی آمریکا هر مشتری جدیدی که بخواهد از ایران نفت خریداری کند، باید به دولت آمریکا معرفی شده و اجازه ی مستثنا شدن از تحریمها را کسب کند. به عبارت دیگر کشورهای ۱+۵ تسلط اطلاعاتی بر فعالیتهای مختلف فنی و اقتصادی ایران خواهند داشت. این مسئله با اصل استقلال و نیز قاعده نفی سبیل همخوانی ندارد.
نمایندگان کشور!
واضح است که پذیرش چنین توافق عجیبی در تقابل با مصالح کشور و مصداق اتمّ راهگشایی برای نفوذ و استیلای دشمن است. اگر نمایندگان محترم امروز در خصوص نقصانهای جدی و راههای نفوذی که در برجام به وضوح وجود دارد، سکوت کنند، تمامی تبعات پذیرفتن توافق متوجه مجلس نیز خواهد بود. همچنین هر آسیبی که به کشور از این راه وارد شود، مجلس نیز در آن شریک است و باید نسبت بدان پاسخگو باشد. مجلس باید بداند که اگر اجازه دهد راه نفوذ و استیلای دشمن باز شود، با سرنوشت انقلاب اسلامی و کشور بازی کرده است. مجلس باید بداند که پذیرفتن تمام و کمال چنین توافقی که در تعارض کامل با قانون هسته ای مصوب مجلس نیز هست به منزله ی به سخره گرفتن شأن قانونگزاری در کشور است.
امروز مجلس موظف است راه نفوذ بیگانگان از طریق توافق را سد کند و دست زیاده خواهان مستکبر و دروغگویان و بد عهدان بین المللی را قطع نماید. خطوط قرمزی که پیشتر رهبر انقلاب مطرح کردند از باب همین نگرانیها و برای بسته شدن راه زیاده خواهی و نفوذ دشمن بود. مجلس امروز باید تطابق این خطوط را نیز بررسی کند و جلوی موارد متعددی که در آن خطوط قرمز زیر پا گذاشته شده را بگیرد.
آقایان! خانمها!
امروز، روز راحت طلبی نیست؛ روز در صحنه بودن است. بدانید عملکرد شما از سوی جنبش دانشجویی به دقت و با وسواس رصد خواهد شد و جنبش عدالتخواه دانشجویی به نوبه ی خود عملکرد شما را به ملت بزرگ ایران گزارش خواهد کرد. اگر کوچکترین عدول ازس رسالت امروز مجلس صورت پذیرد، جنبش دانشجوی از رسالت تاریخی خود عدول نخواهد کرد. نمایندگان باید بدانند عملکردشان زیر ذره بین عدالتخواهان است و اگر بخواهند در این مسیر ذرهای کوتاهی کنند، دانشجویان هرگز و به هیچ وجه ساکت نخواهند نشست و در مقابل امنیت ملی کشور مسامحه نخواهد کرد.
و السلام علی من اتبع الهدی
جنبش عدالتخواه دانشجویی
*رجانیوز