واشنگتن پست با اشاره به توسعه قابل توجه آموزش عالی در ایران طی سال های اخیر، اصل بودن مدرک تحصیلی برای کار و ازدواج را از نکات منفی برشمرد و نوشت:خرید و فروش غیرقانونی پایان نامه و مدارج پیشرفته نتیجه منطقی تبدیل آموزش به کالاست.
به گزارش شهدای ایران به نقل از تسنیم، واشنگتن پست طی گزارشی نوشت: میدان انقلاب در قلب تهران واقع شده و تنها چند متر با درب اصلی دانشگاه تهران فاصله دارد. این میدان که نقش مهمی در جریان پیروزی انقلاب اسلامی داشت اکنون به بازار فروش کالاهای مختلف تبدیل شده است. در بین کتابفروشی ها و میوه فروشان، شما می توانید کتاب های ممنوعه، دی وی دی های غیرمجاز، مواد مخدر و الکل و اگر نیاز داشته باشید، پایان نامه کارشناسی ارشد هر رشته ای که می خواهید را در طول کمتر از یک ماه تهیه کنید.
این گزارش افزود: خرید و فروش غیرقانونی پایان نامه و مدارج پیشرفته نتیجه منطقی و هرچند ناخوشانید تبدیل آموزش به کالا در ایران است. دانشجویانی که به دیگران بابت نوشتن پایان نامه پول پرداخت می کنند، تفاوت چندانی با آنهایی که مدارک تحصیلی را از دانشگاه های خصوصی و دولتی می خرند ندارند. آنها این کار را می کنند تا در بازار کار و ازدواج سخت کشور که در آن داشتن مدرک تحصیلی اصل اساسی موفقیت محسوب می شود، بتوانند دوام بیاورند.
هرچند 4.5 میلیون دانشجوی ایرانی تنها 5 درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند، اما آمارها نشان می دهد که بیش از نیمی از جمعیت 18 تا 24 سال کشور در دانشگاه ثبت نام کرده اند که این رقم برای دستیابی به هدف رسمی 60 درصد تا سال 2025، آمار خوبی محسوب می شود. از این میان، 85 درصد برای ادامه تحصیل، شهریه پرداخت می کنند، چه در دانشگاه های شبانه، چه در پیام نور چه در دانشگاه آزاد که با دارا بودن یکی از بزرگترین نظام های دانشگاهی جهان حدود 200 میلیارد دلار دارایی دارد. همه این آمارها بدان معناست که پدر و مادرهای ایرانی سالانه بیش از 3 میلیارد دلار برای فرستادن فرزندانشان به دانشگاه هزینه می کنند.
این در حالی است که ایران کمتر از ده سال پیش، کشوری با آمار بالای ترک تحصیل در دوره دبیرستان و تعداد کمتری دانشجو بود. در سال 2006، کمتر از نیمی از جمعیت 14 تا 17 سال ایران در سطح دبیرستان ثبت نام شده بودند که این رقم به بالاتر از 34 درصد جمعیت شهری نمی رسید. حدود یک میلیون نفر نوجوان یا به دلیل ثبت نام دیرهنگام یا به دلیل رد شدن در سال های قبل، در سطح درستی که باید در دبیرستان ثبت نام می شدند، ثبت نام نشده بودند. نام بیش از 2.4 میلیون دانش آموزی که باید به دبیرستان می رفتند، اصلا در سیستم آموزشی ثبت نشده بود.
این آمارها نشان از سیستم آموزشی ای دارد که تا همین اواخر، قادر به تامین تقاضای بی امان برای تحصیلات دانشگاهی نبوده است. دانش آموزان دیپلمه یا باید وارد بازار کار می شدند که استقبال مناسبی از افراد ضعیف از نظر تحصیلی نمی کرد، یا باید وارد دانشگاه های دولتی می شدند که تنها ظرفیت پذیرش ده درصد متقاضیان را داشت. با توجه به این عدم توازن، جای تعجب نداشت که تعداد زیادی از نوجوانان بعد از خارج شدن از دبیرستان، ناچار وارد بازار کار شوند.
اما در دولت محمود احمدی نژاد در نهایت عرضه با تقاضا هماهنگ شد. رشد مراکز آموزش عالی خصوصی و دولتی در این دوران که در سال 2013 به اتمام رسید قابل توجه بوده است. رشد بی سابقه آموزش های از راه دور و دانشگاه های پاره وقت از حدود 383 هزار مورد در سال 2005 به 1.1 میلیون مورد در سال 2011 گواه این رشد ناگهانی است. برای اولین بار در تاریخ مدرن ایران، هر کس که بتواند شهریه تعیین شده را پرداخت کند، می تواند به دانشگاه برود. آمارهایی که در تابستان امسال منتشر شد تایید می کند که به جز برخی رشته های خاص، در اکثر رشته ها شانس صد درصدی برای پذیرش در دانشگاه وجود دارد. برای رشته های ریاضی، که تعداد صندلی های خالی بیش از تعداد داوطلبان است، این رقم بیش از صد درصد است.
این گزارش افزود: خرید و فروش غیرقانونی پایان نامه و مدارج پیشرفته نتیجه منطقی و هرچند ناخوشانید تبدیل آموزش به کالا در ایران است. دانشجویانی که به دیگران بابت نوشتن پایان نامه پول پرداخت می کنند، تفاوت چندانی با آنهایی که مدارک تحصیلی را از دانشگاه های خصوصی و دولتی می خرند ندارند. آنها این کار را می کنند تا در بازار کار و ازدواج سخت کشور که در آن داشتن مدرک تحصیلی اصل اساسی موفقیت محسوب می شود، بتوانند دوام بیاورند.
هرچند 4.5 میلیون دانشجوی ایرانی تنها 5 درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند، اما آمارها نشان می دهد که بیش از نیمی از جمعیت 18 تا 24 سال کشور در دانشگاه ثبت نام کرده اند که این رقم برای دستیابی به هدف رسمی 60 درصد تا سال 2025، آمار خوبی محسوب می شود. از این میان، 85 درصد برای ادامه تحصیل، شهریه پرداخت می کنند، چه در دانشگاه های شبانه، چه در پیام نور چه در دانشگاه آزاد که با دارا بودن یکی از بزرگترین نظام های دانشگاهی جهان حدود 200 میلیارد دلار دارایی دارد. همه این آمارها بدان معناست که پدر و مادرهای ایرانی سالانه بیش از 3 میلیارد دلار برای فرستادن فرزندانشان به دانشگاه هزینه می کنند.
این در حالی است که ایران کمتر از ده سال پیش، کشوری با آمار بالای ترک تحصیل در دوره دبیرستان و تعداد کمتری دانشجو بود. در سال 2006، کمتر از نیمی از جمعیت 14 تا 17 سال ایران در سطح دبیرستان ثبت نام شده بودند که این رقم به بالاتر از 34 درصد جمعیت شهری نمی رسید. حدود یک میلیون نفر نوجوان یا به دلیل ثبت نام دیرهنگام یا به دلیل رد شدن در سال های قبل، در سطح درستی که باید در دبیرستان ثبت نام می شدند، ثبت نام نشده بودند. نام بیش از 2.4 میلیون دانش آموزی که باید به دبیرستان می رفتند، اصلا در سیستم آموزشی ثبت نشده بود.
این آمارها نشان از سیستم آموزشی ای دارد که تا همین اواخر، قادر به تامین تقاضای بی امان برای تحصیلات دانشگاهی نبوده است. دانش آموزان دیپلمه یا باید وارد بازار کار می شدند که استقبال مناسبی از افراد ضعیف از نظر تحصیلی نمی کرد، یا باید وارد دانشگاه های دولتی می شدند که تنها ظرفیت پذیرش ده درصد متقاضیان را داشت. با توجه به این عدم توازن، جای تعجب نداشت که تعداد زیادی از نوجوانان بعد از خارج شدن از دبیرستان، ناچار وارد بازار کار شوند.
اما در دولت محمود احمدی نژاد در نهایت عرضه با تقاضا هماهنگ شد. رشد مراکز آموزش عالی خصوصی و دولتی در این دوران که در سال 2013 به اتمام رسید قابل توجه بوده است. رشد بی سابقه آموزش های از راه دور و دانشگاه های پاره وقت از حدود 383 هزار مورد در سال 2005 به 1.1 میلیون مورد در سال 2011 گواه این رشد ناگهانی است. برای اولین بار در تاریخ مدرن ایران، هر کس که بتواند شهریه تعیین شده را پرداخت کند، می تواند به دانشگاه برود. آمارهایی که در تابستان امسال منتشر شد تایید می کند که به جز برخی رشته های خاص، در اکثر رشته ها شانس صد درصدی برای پذیرش در دانشگاه وجود دارد. برای رشته های ریاضی، که تعداد صندلی های خالی بیش از تعداد داوطلبان است، این رقم بیش از صد درصد است.