در شرایطی که مقامات نظامی آمریکا ضمن تاکید بر روی میز بودن گزینه نظامی علیه ایران، معتقدند با اجرای این توافق حملات نظامی به جمهوری اسلامی ایران «هدفمند تر» خواهد شد، سرلشگر فیروزآبادی رییس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان طی یادداشتی بدون کوچکترین اشاره به حفره های امنیتی- نظامی بزرگ قطعنامه ۲۲۳۱ و برجما، به بیان ۱۶ نکته آن پرداخت.
شهدای ایران: در شرایطی که هنوز فرصت قانونی بررسی برای تصویب یا عدم تصویب متن نهایی مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ در مراجع قانونی کشورمان به پایان نرسیده و همزمان مقامات نظامی آمریکا ضمن تاکید بر روی میز بودن گزینه نظامی علیه ایران، معتقدند با اجرای این توافق حملات نظامی به جمهوری اسلامی ایران «هدفمند تر» خواهد شد و در حالی که انتظار می رفت واکنشی محکم و نظامی از سوی ارشدترین مقام نظامی کشور برای این نقل ارائه شود، سرلشگر فیروزآبادی رییس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان طی یادداشتی بدون کوچکترین اشاره به حفره های امنیتی- نظامی بزرگ قطعنامه ۲۲۳۱ و برجما، ترجیح را بر آن داده اند که به بیان ۱۶ نکته مثبت این توافق بپردازند، کاری که وظیفه مقامات سیاسی و سیاست خارجی کشور و نه وظیفه ارشدترین مقام نظامی کشور به شمار می رود.
به گزارش رجانیوز، این اظهار نظر از سرلشکر بسیجی حسن فیروزآبادی منتشر شده است که سه ماه قبل و در روزهای بعد از مذاکرات لوزان نیز این مقام نظامیپیام تبریکی عمومی را برای مقام معظم رهبری ارسال کرد و معظم له در پاسخ به این مساله در ۲۰ فروردین ۹۴ فرمودند: «اینکه حالا تبریک میگویند، به بنده تبریک میگویند، به دیگران تبریک میگویند، بیمعنی است، چه تبریکی؟ آنچه تا کنون انجام گرفته است نه اصل توافق و مذاکرهی منتهی به توافق را تضمین میکند، نه محتوای توافق را تضمین میکند؛ هیچ کدام را». اما سرلشکر فیروز آبادی این بار با انتشار ۱۶ نکته مثبت در باره مذاکرات اخیر، مطالبی را بیان کرده که به نظر می رسد انتشار چنین متنی در شرایط کنونی، از منظر راهبردی به رسانه های غربی پالس های نادرستی ارسال می کند و آن تایید همه جانبه یک توافق ضعیف نظامی- امنیتی، از سوی عالی ترین مقام نظامی جمهوری اسلامی ایران است.
به عبارت دیگر، در حالی که بر اساس مذاکرات وین و قطعنامه ۲۲۳۱ برخی از توانمندی های نظامی کشور به طور جدی و نگران کننده ای «محدود» شده اند، تاکید سرلشگر فیروزآبادی بر نقاط مثبت برجام و قطعنامه، سیگنال های خطرناکی را به افکار عمومی داخلی و خارجی ارسال میکند.
نگرانی بیشتر نیز از آنجایی نشات می گیرد که در متن منتشر شده از سوی رییس ستاد کل نیروهای مسلح، برخی از محدودیت ها و نقاط کاملا منفی قطعنامه ۲۲۳۱ به طور عجیبی جزو «نقاط مثبت» ذکر شده است.
به عنوان مثال در شرایطی که بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱، جمهوری اسلامی ایران با محدودیت های ۸ و ۵ ساله برای تست موشک های بالستیک خود و همچنین خرید و فروش تسلیحات نظامی روبروست، آقای فیروزآبادی با این استدلال عجیب که این مساله به نسبت قطعنامه های گذشته با لحنی «توصیه ای» به جای «آمرانه» مطرح شده است، آن را نکته ای مثبت تلقی کرده است! این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران تا قبل از این هیچ یک از قطعنامه های ظالمانه و غیر قانونی گذشته شورای امنیت علیه محدودیت های نظامی و هسته ای خود را از اساس به رسمیت نمی شناخت و برای صدور آنها نیز هیچ گونه مذاکره و گفتگویی با ۱+۵ انجام نداده بود اما امروز قطعنامه ۲۲۳۱ بعد از مذاکرات طولانی میان ایران و ۱+۵ در دولت یازدهم صادر شده و حتی اگر بپذیریم که محدودیت های نظامی این قطعنامه برای ایران با ادبیاتی «غیر آمرانه» به نگارش در آمده است اما از آنجایی که ایران برای این محدودیت ها بر اساس مذاکره با ۱+۵ به توافق رسیده است، نقض آن هزینه های بسیار جدی برای کشور خواهد داشت. ضمن اینکه بر اساس فرمایشات صریح و آشکار رهبر معظم انقلاب اساسا مذاکرات دولت یازدهم با آمریکا فقط منحصر به موضوع هسته ای بوده و امروز باید تیم مذاکره کننده کشورمان پاسخگو باشد که با کدام مجوز وارد مذاکره بر سر موضوعات غیر هسته ای از جمله محدودیت های نظامی ، موشکی و تسلیحاتی برای کشور شده است؟
از سوی دیگر در قسمت های دیگری از مطلب منتشر شده از سوی سرلشگر فیروزآبادی، نکاتی به چشم می خورد که به نظر می رسد به لحاظ فنی و حقوقی مورد اجماع کارشناسان نیست و محل بحث و انتقاد جدی است، از جمله تاکید رییس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان بر خروج ایران از ذیل فصل هفت شورای امنیت.
بسیاری از کارشناسان و حقوقدانان معتقدند اساسا هیچ گاه جمهوری اسلامی ایران مانند عراق یا لیبی و ... ذیل «کلیت» فصل هفت نبوده بلکه تنها ذیل ماده ۴۱ فصل هفت بوده که اتفاقا امروز هم اگرچه کلیت قطعنامه ۲۲۳۱ ذیل ماده ۲۵ منتشر شده است اما قسمت های مهم و قابل توجهی از این قطعنامه از جمله بخشی از آن که محدودیت های موشکی بر ایران تحمیل می کند، همچنان کشورمان را ذیل ماده ۴۱ از فصل هفت حفظ کرده است.
لذا نه در گذشته و نه امروز هیچگاه ایران ذیل «کلیت» فصل هفت یا ماده ۴۲ فصل ۷ که منجر به حمله نظامی به کشور شود نبوده است، بلکه تنها تفاوت گذشته با امروز اینجاست که تا پیش از این ایران قرار داشتن ذیل ماده ۴۱ فصل هفت و محدودیتهای اقتصادی شورای امنیت را به رسمیت نمیشناخت ولی امروز در اثر مذاکرات دوسال قبل، به دست خود با پذیرفتن قطعنامه ۲۲۳۱ و بخشهایی از آنکه ایران را ذیل ماده ۴۱ فصل ۷ حفظ کرده است، به این مساله تن داده است.
همچنین در جای جای مطلب سرلشگر فیروزآبادی مطالب عجیب و حیرت آور دیگری مبنی بر نکات مثبت برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ ذکر شده که به لحاظ حقوقی و فنی بسیار محل بحث جدی است؛ از جمله رعایت شدن اصل «تناظر تعهدات داوطلبانه در برجام» که یکی از اصلی ترین محورهای انتقادات کارشناسان در مدت اخیر بوده است و از قضا به نظر می رسد این مساله که یکی از مهم ترین خطوط قرمز رهبر انقلاب نیز بوده است، به طور جدی نقض شده و در آینده می تواند منشاء مشکلات جدی در روند اجرای توافق باشد.
در هر صورت انتشار چنین مطلبی از سوی فردی مانند آقای فیروزآبادی در شرایط حساس کنونی، یادآور پیام تبریک زودهنگام ایشان به رهبر معظم انقلاب بعد از توافق لوزان بود که معظم له در واکنش به آن مساله چنین کاری را غیرقابل دفاع توصیف کردند. لذا امید می رفت تا اگر آقای فیروزآبادی قصد تجلیل از زحمات تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان را داشتند ضمن این کار، برخی از حفره های امنتی- نظامی خطرناک قطعنامه ۲۲۳۱ و مذاکرات وین را نیز به عنوان یک صاحب نظر در امور نظامی مورد تاکید قرار می دادند تا از این مطلب وی، در رسانه های بین المللی به عنوان سند ذوق زدگی مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران بابت انعقاد یک توافق بد، یاد نشود و طرف غربی نسبت به تهدید نظامی کشورمان در شرایط کنونی جری تر و تشجیع نشود.
قطعا از یک مقام ارشد نظامی به عنوان نماد قوه قاهره نظام، انتظار پرداختن به بدبینانه ترین زوایای یک توافق بین المللی وجود دارد و اساسا جایگاه مقام نظامی این رویکرد را ایجاب می کند تا بواسطه این نگاه، کوچکترین احتمالات برای ناامن شدن کشور نیز مسدود شود. با این حال جابجایی نقش ها و تلاش برای دیدن خوشبینانه ترین وجوه توافق، از سوی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، امری است که قطعا مغایر با جایگاه سازمانی جناب فیروزآبادی تحلیل خواهد شد و از آن برداشت ذوق زدگی کل نظام درباره یک توافق غیرقابل دفاع در مجامع بین المللی صورت می گیرد.
به گزارش رجانیوز، این اظهار نظر از سرلشکر بسیجی حسن فیروزآبادی منتشر شده است که سه ماه قبل و در روزهای بعد از مذاکرات لوزان نیز این مقام نظامیپیام تبریکی عمومی را برای مقام معظم رهبری ارسال کرد و معظم له در پاسخ به این مساله در ۲۰ فروردین ۹۴ فرمودند: «اینکه حالا تبریک میگویند، به بنده تبریک میگویند، به دیگران تبریک میگویند، بیمعنی است، چه تبریکی؟ آنچه تا کنون انجام گرفته است نه اصل توافق و مذاکرهی منتهی به توافق را تضمین میکند، نه محتوای توافق را تضمین میکند؛ هیچ کدام را». اما سرلشکر فیروز آبادی این بار با انتشار ۱۶ نکته مثبت در باره مذاکرات اخیر، مطالبی را بیان کرده که به نظر می رسد انتشار چنین متنی در شرایط کنونی، از منظر راهبردی به رسانه های غربی پالس های نادرستی ارسال می کند و آن تایید همه جانبه یک توافق ضعیف نظامی- امنیتی، از سوی عالی ترین مقام نظامی جمهوری اسلامی ایران است.
به عبارت دیگر، در حالی که بر اساس مذاکرات وین و قطعنامه ۲۲۳۱ برخی از توانمندی های نظامی کشور به طور جدی و نگران کننده ای «محدود» شده اند، تاکید سرلشگر فیروزآبادی بر نقاط مثبت برجام و قطعنامه، سیگنال های خطرناکی را به افکار عمومی داخلی و خارجی ارسال میکند.
نگرانی بیشتر نیز از آنجایی نشات می گیرد که در متن منتشر شده از سوی رییس ستاد کل نیروهای مسلح، برخی از محدودیت ها و نقاط کاملا منفی قطعنامه ۲۲۳۱ به طور عجیبی جزو «نقاط مثبت» ذکر شده است.
به عنوان مثال در شرایطی که بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱، جمهوری اسلامی ایران با محدودیت های ۸ و ۵ ساله برای تست موشک های بالستیک خود و همچنین خرید و فروش تسلیحات نظامی روبروست، آقای فیروزآبادی با این استدلال عجیب که این مساله به نسبت قطعنامه های گذشته با لحنی «توصیه ای» به جای «آمرانه» مطرح شده است، آن را نکته ای مثبت تلقی کرده است! این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران تا قبل از این هیچ یک از قطعنامه های ظالمانه و غیر قانونی گذشته شورای امنیت علیه محدودیت های نظامی و هسته ای خود را از اساس به رسمیت نمی شناخت و برای صدور آنها نیز هیچ گونه مذاکره و گفتگویی با ۱+۵ انجام نداده بود اما امروز قطعنامه ۲۲۳۱ بعد از مذاکرات طولانی میان ایران و ۱+۵ در دولت یازدهم صادر شده و حتی اگر بپذیریم که محدودیت های نظامی این قطعنامه برای ایران با ادبیاتی «غیر آمرانه» به نگارش در آمده است اما از آنجایی که ایران برای این محدودیت ها بر اساس مذاکره با ۱+۵ به توافق رسیده است، نقض آن هزینه های بسیار جدی برای کشور خواهد داشت. ضمن اینکه بر اساس فرمایشات صریح و آشکار رهبر معظم انقلاب اساسا مذاکرات دولت یازدهم با آمریکا فقط منحصر به موضوع هسته ای بوده و امروز باید تیم مذاکره کننده کشورمان پاسخگو باشد که با کدام مجوز وارد مذاکره بر سر موضوعات غیر هسته ای از جمله محدودیت های نظامی ، موشکی و تسلیحاتی برای کشور شده است؟
از سوی دیگر در قسمت های دیگری از مطلب منتشر شده از سوی سرلشگر فیروزآبادی، نکاتی به چشم می خورد که به نظر می رسد به لحاظ فنی و حقوقی مورد اجماع کارشناسان نیست و محل بحث و انتقاد جدی است، از جمله تاکید رییس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان بر خروج ایران از ذیل فصل هفت شورای امنیت.
بسیاری از کارشناسان و حقوقدانان معتقدند اساسا هیچ گاه جمهوری اسلامی ایران مانند عراق یا لیبی و ... ذیل «کلیت» فصل هفت نبوده بلکه تنها ذیل ماده ۴۱ فصل هفت بوده که اتفاقا امروز هم اگرچه کلیت قطعنامه ۲۲۳۱ ذیل ماده ۲۵ منتشر شده است اما قسمت های مهم و قابل توجهی از این قطعنامه از جمله بخشی از آن که محدودیت های موشکی بر ایران تحمیل می کند، همچنان کشورمان را ذیل ماده ۴۱ از فصل هفت حفظ کرده است.
لذا نه در گذشته و نه امروز هیچگاه ایران ذیل «کلیت» فصل هفت یا ماده ۴۲ فصل ۷ که منجر به حمله نظامی به کشور شود نبوده است، بلکه تنها تفاوت گذشته با امروز اینجاست که تا پیش از این ایران قرار داشتن ذیل ماده ۴۱ فصل هفت و محدودیتهای اقتصادی شورای امنیت را به رسمیت نمیشناخت ولی امروز در اثر مذاکرات دوسال قبل، به دست خود با پذیرفتن قطعنامه ۲۲۳۱ و بخشهایی از آنکه ایران را ذیل ماده ۴۱ فصل ۷ حفظ کرده است، به این مساله تن داده است.
همچنین در جای جای مطلب سرلشگر فیروزآبادی مطالب عجیب و حیرت آور دیگری مبنی بر نکات مثبت برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ ذکر شده که به لحاظ حقوقی و فنی بسیار محل بحث جدی است؛ از جمله رعایت شدن اصل «تناظر تعهدات داوطلبانه در برجام» که یکی از اصلی ترین محورهای انتقادات کارشناسان در مدت اخیر بوده است و از قضا به نظر می رسد این مساله که یکی از مهم ترین خطوط قرمز رهبر انقلاب نیز بوده است، به طور جدی نقض شده و در آینده می تواند منشاء مشکلات جدی در روند اجرای توافق باشد.
در هر صورت انتشار چنین مطلبی از سوی فردی مانند آقای فیروزآبادی در شرایط حساس کنونی، یادآور پیام تبریک زودهنگام ایشان به رهبر معظم انقلاب بعد از توافق لوزان بود که معظم له در واکنش به آن مساله چنین کاری را غیرقابل دفاع توصیف کردند. لذا امید می رفت تا اگر آقای فیروزآبادی قصد تجلیل از زحمات تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان را داشتند ضمن این کار، برخی از حفره های امنتی- نظامی خطرناک قطعنامه ۲۲۳۱ و مذاکرات وین را نیز به عنوان یک صاحب نظر در امور نظامی مورد تاکید قرار می دادند تا از این مطلب وی، در رسانه های بین المللی به عنوان سند ذوق زدگی مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران بابت انعقاد یک توافق بد، یاد نشود و طرف غربی نسبت به تهدید نظامی کشورمان در شرایط کنونی جری تر و تشجیع نشود.
قطعا از یک مقام ارشد نظامی به عنوان نماد قوه قاهره نظام، انتظار پرداختن به بدبینانه ترین زوایای یک توافق بین المللی وجود دارد و اساسا جایگاه مقام نظامی این رویکرد را ایجاب می کند تا بواسطه این نگاه، کوچکترین احتمالات برای ناامن شدن کشور نیز مسدود شود. با این حال جابجایی نقش ها و تلاش برای دیدن خوشبینانه ترین وجوه توافق، از سوی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، امری است که قطعا مغایر با جایگاه سازمانی جناب فیروزآبادی تحلیل خواهد شد و از آن برداشت ذوق زدگی کل نظام درباره یک توافق غیرقابل دفاع در مجامع بین المللی صورت می گیرد.