گویا زندگی در خانه های آنچنانی تهران موجب شده که هاشمی خاطرات گذشته خود را فراموش کرده و نسبت به روستاییان جملات توهین آمیزی مطرح کند.
به گزارش شهدای ایران، هاشمی رفسنجانی طی مصاحبه ای با توهین به قشر روستاییان گفته " آنهایی که دیروز درکوچه ی روستایشان می گشتند امروز انقلابی شده اند!"
این اظهار نظر هاشمی رفسنجانی در حالی است که وی از جمله مدعیان اصلی نزدیکی به امام راحل است. حالا این سوال پیش می آید که هاشمی این تعبیر امام(ره) درباره روستاییان را شنیده که فرموده اند: من شما طبقۀ گودنشینان را از آن کاخنشینان بالاتر میدانم.
هاشمی در حالی از ادبیات تحقیر و تمسخرآمیز درباره روستاییان استفاده می کند که گویا ایشان فراموش کرده که در کودکی در روستای سقریه واقع در بخش نوق رفسنجان برای یادگیری قرآن نزد سید احمد نامی به مکتب می رفته و یا اینکه گویا تحصیل در مدرسه فردوسیه نوق را فراموش کرده است.
تمامی مشترکین شرکت مخابرات با نام خانوادگی «هاشمی بهرمانی» در شمالیترین نقاط شهر تهران سکونت دارند.
روستازاده بودن هاشمی را حتی می توان از خاطرات شخصی وی که در سایت شخص اش نیز منتشر شده، دریافت. در این خاطره آمده است: "پدرم کمی از تحصیلات علوم حوزوی بهرهمند بود، تا آنجا که به یاد دارم، در روستا زندگی میکرد، که دلیل آن تا حدودی فشارهایی بود که در دوره پهلوی متوجه متدینین بود. ایشان عمیقاً مورد اعتماد مردم بودند و نوعی مرجعیت در امور اجتماعی و مذهبی داشتند.
از اخلاقیات جالب ایشان این بود که معمولاً در زمان رسیدن هر محصولی، وقتی که به باغ و یا مزرعه میرفتند، تعداد زیادی از نیازمندان روستا را میپذیرفتند و به هر یک از آنها چیزی میدادند و این وضع در همه فصول سال ادامه داشت .
اسم روستای ما بهرمان است، یکی از دهات قدیمی نوق – از جلگههای رفسنجان. بهرمان به معنی یاقوت سرخ است.
مادرم علاوه بر خانهداری در امور زندگانی با پدرم همکاری داشتند. او هر چند بیسواد بود، اما اطلاعات خوبی از خواص گیاهان دارویی داشت. اطلاعات و تجربیات او برای اعضای خانواده و حتی اهالی روستا سودمند بود؛ چنانکه هنوز هم گاهی از همان تجربهها استفاده میکنیم .
خانواده ما ترکیبی از پنج برادر و چهار خواهر است، سطح زندگیمان با توجه به وضع آن روستا بد نبود. تاریخ تولد شناسنامهای من 1313 است. من در سن پنج سالگی به همراه برادرم حاج قاسم که دو سال از من بزرگتر بود، تحصیل را شروع کردم.
آنچه در مکتبخانه به ما میآموختند، همان کتابهای مدرسه رسمی بود به اضافه قرآن و چیزهایی مثل گلستان، نصاب و ... . از هفت سالگی علاوه بر مکتب از معلومات پدر نیز استفاده کردم. رفته رفته مکتبخانه نمیتوانست جوابگوی نیاز ما باشد. چهارده ساله بودم که به پیشنهاد پسر عمویم، محمد، تصمیم گرفتیم که همراه کاروان جهت تحصیل علوم دینی به قم سفر کنیم."
حالا گویا زندگی در خانه های آنچنانی تهران موجب شده که هاشمی خاطرات گذشته خود را فراموش کرده و نسبت به روستاییان جملات توهین آمیزی مطرح کند. همین مساله البته از روز گذشته سبب شده که روستازاده ها و افرادی که دورانی از زندگی خود را در روستاها گذرانده اند، در فضای مجازی نسبت به این سخنان هاشمی رفسنجانی انتقادات تند و تیزی را مطرح کنند.
*دانا
این اظهار نظر هاشمی رفسنجانی در حالی است که وی از جمله مدعیان اصلی نزدیکی به امام راحل است. حالا این سوال پیش می آید که هاشمی این تعبیر امام(ره) درباره روستاییان را شنیده که فرموده اند: من شما طبقۀ گودنشینان را از آن کاخنشینان بالاتر میدانم.
هاشمی در حالی از ادبیات تحقیر و تمسخرآمیز درباره روستاییان استفاده می کند که گویا ایشان فراموش کرده که در کودکی در روستای سقریه واقع در بخش نوق رفسنجان برای یادگیری قرآن نزد سید احمد نامی به مکتب می رفته و یا اینکه گویا تحصیل در مدرسه فردوسیه نوق را فراموش کرده است.
روستازاده بودن هاشمی را حتی می توان از خاطرات شخصی وی که در سایت شخص اش نیز منتشر شده، دریافت. در این خاطره آمده است: "پدرم کمی از تحصیلات علوم حوزوی بهرهمند بود، تا آنجا که به یاد دارم، در روستا زندگی میکرد، که دلیل آن تا حدودی فشارهایی بود که در دوره پهلوی متوجه متدینین بود. ایشان عمیقاً مورد اعتماد مردم بودند و نوعی مرجعیت در امور اجتماعی و مذهبی داشتند.
از اخلاقیات جالب ایشان این بود که معمولاً در زمان رسیدن هر محصولی، وقتی که به باغ و یا مزرعه میرفتند، تعداد زیادی از نیازمندان روستا را میپذیرفتند و به هر یک از آنها چیزی میدادند و این وضع در همه فصول سال ادامه داشت .
اسم روستای ما بهرمان است، یکی از دهات قدیمی نوق – از جلگههای رفسنجان. بهرمان به معنی یاقوت سرخ است.
مادرم علاوه بر خانهداری در امور زندگانی با پدرم همکاری داشتند. او هر چند بیسواد بود، اما اطلاعات خوبی از خواص گیاهان دارویی داشت. اطلاعات و تجربیات او برای اعضای خانواده و حتی اهالی روستا سودمند بود؛ چنانکه هنوز هم گاهی از همان تجربهها استفاده میکنیم .
خانواده ما ترکیبی از پنج برادر و چهار خواهر است، سطح زندگیمان با توجه به وضع آن روستا بد نبود. تاریخ تولد شناسنامهای من 1313 است. من در سن پنج سالگی به همراه برادرم حاج قاسم که دو سال از من بزرگتر بود، تحصیل را شروع کردم.
آنچه در مکتبخانه به ما میآموختند، همان کتابهای مدرسه رسمی بود به اضافه قرآن و چیزهایی مثل گلستان، نصاب و ... . از هفت سالگی علاوه بر مکتب از معلومات پدر نیز استفاده کردم. رفته رفته مکتبخانه نمیتوانست جوابگوی نیاز ما باشد. چهارده ساله بودم که به پیشنهاد پسر عمویم، محمد، تصمیم گرفتیم که همراه کاروان جهت تحصیل علوم دینی به قم سفر کنیم."
حالا گویا زندگی در خانه های آنچنانی تهران موجب شده که هاشمی خاطرات گذشته خود را فراموش کرده و نسبت به روستاییان جملات توهین آمیزی مطرح کند. همین مساله البته از روز گذشته سبب شده که روستازاده ها و افرادی که دورانی از زندگی خود را در روستاها گذرانده اند، در فضای مجازی نسبت به این سخنان هاشمی رفسنجانی انتقادات تند و تیزی را مطرح کنند.
*دانا