مادر غواص احراز هویت شده مازندرانی گفت: پسرم در زمان خداحافظی به من گفت که مفقود میشود اما بعد از سالها با یک شانه زرد و آدرس خانه ما که در جیبش بود؛ شناسایی شد.
به گزارش شهدای ایران،زهرا رستمی مادر طلبه شهید محمدصادق معلمی از شهدای غواص احراز هویت شده مازندرانی در گفتوگو با فارس، اظهار کرد: فرزندم زمانی که 14 سالهاش بود به جبهه اعزام شده بود و تا 18 سالگی در جبهه حضور مستمر داشت و در این سن نیز به شهادت رسید.
وی با بیان اینکه در تاریخ 24 دیماه سال 65 خبر شهادت و همزمان نیز خبر مفقود شدنش به ما اعلام شد تصریح کرد: زمانی که فرزندم به جبهه میرفت به من گفته بود مفقود میشود و جسدش در خاک عراق میماند.
وی در پاسخ به این سئوال که وقتی اسامی اسراء اعلام میشد شما برای پیدا کردن پسرتان تلاش نکردید، گفت: پدرش همیشه چشم به راه بود ولی من میگفتم که در نیزارهای عراق جسدش ماند، ولی با این حال امید داشتم که پسرم زنده باشد.
مادر طلبه شهید محمدصادق معلمی در پاسخ به این سئوال که از زمان حضور شهدای غواص شما فکر میکردید فرزند شما در بین این شهدا باشد، گفت: با توجه به صحبتهای فرزندم در زمان خداحافظی فکر نمیکردم فرزندم در بین این شهدا باشد.
وی با اشاره به اینکه پس از حضور شهدا با خانواده ما تماس گرفتند و پسر و دخترم را از قبل در جریان این موضوع قرار دادند، تصریح کرد: پسر و دخترم رفتند آزمایش خون دادند و دخترم برای اینکه من احساس ناراحتی نکنم به من گفت جواب این آزمایش شش ماه دیگر مشخص میشود اما حدود یکماه پیش مشخص شد فرزند من نیز در بین این شهدا است.
رستمی با اعلام اینکه ابتدا قبول نمیکردم که فرزند من باشد، افزود: به من اعلام کردند که گمنام دفن میکنیم و بنده برای پذیرش این موضوع که فرزندم هست یک شرط گذاشتم و شرطم این است اگر زمانی استخوانش را در دست گرفتم و صداش کردم تکان خورد بنده این موضوع را میپذیرم.
وی یادآور شد: روز گذشته بسیاری از مسئولان استانی و شهرستانی در منزل ما حضور یافتند، بنده قبل از بیان مطلبی درباره شهیدم از مسئولان گلایه کنم که در این مدت سراغی از خانواده ما نگرفتند، بحث ما اصلا مسائل مالی نیست چون مشکلی از این بابت نداشتیم، 29 سال از زمان شهادت فرزندم گذشت و در این زمان کسی از ما نپرسید که کجا هستیم و با درد فراغ چه میکنیم.
مادر طلبه شهید محمدصادق معلمی خاطرنشان کرد: پس از تماسی که مسئولان از تهران داشتند و وجود نشانیهای از جمله شانه زرد و آدرسی منزل ما که در جیب فرزندم بود، مشخص شد این پیکر مربوط به فرزند بنده هست.
وی اضافه کرد: بسیار خوشحال هستم پیکر فرزندم برگشت و این موضوع را پذیرفتم و به بسیاری از اطرافیانم در این زمینه دلداری میدهم.
خانم رستمی ادامه داد: در حال حاضرم دخترم بیتابی میکند، پسرم اسماعیلوار هجرت کرد و حتی برای فرزندم قبر انتخاب کردم و با اینکه فرزندم را پیدا کردم آرامش خاصی دارم.
وی با بیان اینکه در تاریخ 24 دیماه سال 65 خبر شهادت و همزمان نیز خبر مفقود شدنش به ما اعلام شد تصریح کرد: زمانی که فرزندم به جبهه میرفت به من گفته بود مفقود میشود و جسدش در خاک عراق میماند.
وی در پاسخ به این سئوال که وقتی اسامی اسراء اعلام میشد شما برای پیدا کردن پسرتان تلاش نکردید، گفت: پدرش همیشه چشم به راه بود ولی من میگفتم که در نیزارهای عراق جسدش ماند، ولی با این حال امید داشتم که پسرم زنده باشد.
مادر طلبه شهید محمدصادق معلمی در پاسخ به این سئوال که از زمان حضور شهدای غواص شما فکر میکردید فرزند شما در بین این شهدا باشد، گفت: با توجه به صحبتهای فرزندم در زمان خداحافظی فکر نمیکردم فرزندم در بین این شهدا باشد.
وی با اشاره به اینکه پس از حضور شهدا با خانواده ما تماس گرفتند و پسر و دخترم را از قبل در جریان این موضوع قرار دادند، تصریح کرد: پسر و دخترم رفتند آزمایش خون دادند و دخترم برای اینکه من احساس ناراحتی نکنم به من گفت جواب این آزمایش شش ماه دیگر مشخص میشود اما حدود یکماه پیش مشخص شد فرزند من نیز در بین این شهدا است.
رستمی با اعلام اینکه ابتدا قبول نمیکردم که فرزند من باشد، افزود: به من اعلام کردند که گمنام دفن میکنیم و بنده برای پذیرش این موضوع که فرزندم هست یک شرط گذاشتم و شرطم این است اگر زمانی استخوانش را در دست گرفتم و صداش کردم تکان خورد بنده این موضوع را میپذیرم.
وی یادآور شد: روز گذشته بسیاری از مسئولان استانی و شهرستانی در منزل ما حضور یافتند، بنده قبل از بیان مطلبی درباره شهیدم از مسئولان گلایه کنم که در این مدت سراغی از خانواده ما نگرفتند، بحث ما اصلا مسائل مالی نیست چون مشکلی از این بابت نداشتیم، 29 سال از زمان شهادت فرزندم گذشت و در این زمان کسی از ما نپرسید که کجا هستیم و با درد فراغ چه میکنیم.
مادر طلبه شهید محمدصادق معلمی خاطرنشان کرد: پس از تماسی که مسئولان از تهران داشتند و وجود نشانیهای از جمله شانه زرد و آدرسی منزل ما که در جیب فرزندم بود، مشخص شد این پیکر مربوط به فرزند بنده هست.
وی اضافه کرد: بسیار خوشحال هستم پیکر فرزندم برگشت و این موضوع را پذیرفتم و به بسیاری از اطرافیانم در این زمینه دلداری میدهم.
خانم رستمی ادامه داد: در حال حاضرم دخترم بیتابی میکند، پسرم اسماعیلوار هجرت کرد و حتی برای فرزندم قبر انتخاب کردم و با اینکه فرزندم را پیدا کردم آرامش خاصی دارم.