شهدای ایران shohadayeiran.com

"واسطه‌ها باید سعی کنند رواشناسی پسر دستشان بیاید. پسری که خط ابروی یک دختر برایش مهم است، مشکل ذهنی دارد و این مشکل باید با مشاور حل شود. پسرهای ما الان آنجلینا جولی می‌خواهند با اخلاق حضرت زهرا (س).
به گزارش شهدای ایران، این روزها با بالارفتن سن ازدواج دخترها و پسرها، دغدغه‌شدن ازدواج برای خانواده‌ها و سختی آشنایی طرفین برای ازدواج، علاوه بر روش‌های دولتی و طرح‌های حکومتی که برای ازدواج جوانان ارایه می‌شود، بازار کسب‌وکار واسطه‌گرهای ازدواج که به صورت کاملاً مردمی و خودجوش فعالیت می‌کنند، داغ داغ شده است. آن‌هایی که از گذشته به این کار مبادرت می‌کردند، این روزها دفترهایشان مملو از اسم دخترها و گاهی پسرهاست و تلفن‌هایشان مدام زنگ می‌خورد و طرفین را برای ازدواج به یکدیگر معرفی می‌کنند. جوان‌ترها هم در این چند سال اخیر و با مسئله‌شدن امر ازدواج در میان جوانان، وارد گود واسطه‌گری شده‌اند و کار خود را شاید با روشی متفاوت‌تر انجام می‌دهند.

اما این‌که چه ملاک‌هایی در ازدواج برای دخترها و پسرها و خانواده‌هایشان مهم است؟، میزان استقبال و میل دخترها و پسرها به این روش انتخاب همسر چگونه است؟، واسطه‌گرها از چه روش‌هایی برای معرفی طرفین به یکدیگر استفاده می‌کنند؟، چه شاخصه‌هایی از دختر و پسر را مورد بررسی قرار داده و آن‌ها را با یکدیگر هماهنگ می‌کنند؟ و مواردی از این دست، سؤالاتی است که پاسخ به آن‌ها را در نشستی که به همت پایگاه تحلیلی- خبری مهرخانه و با حضور چند واسطه‌گر ازدواج برگزار شد، می‌توانیم بیایم.

به گزارش جهان، در ابتدای این نشست انوشه میرمرعشی؛ واسطه‌گر جوان که حدود جهار سال است به امر واسطه‌گری ازدواج می‌پردازد، درخصوص نحوه شروع کار خود گفت: من خیلی اتفاقی و به‌صورت کاملاً شخصی کار واسطه‌گری را آغاز کردم. کم‌کم کارم گسترش پیدا کرد و ساعات مشخصی را برای مراجعین و تماس، معین کردم. الان چهار سال است که مشغول به فعالیت هستم، اما متأسفانه در این مدت زمان، کمتر ۱۰ مورد از معرفی‌هایی که صورت داده‌ام، به ازدواج منجر شده است.

بنی‌جمالی؛ واسطه‌گر دیگر حاضر در این نشست درخصوص روش کار خود، اظهار داشت: من هم فعالیت واسطه‌گری‌ام را شخصی پیگیری می‌کنم و از بعد از ازدواجم هم به همراه همسرم کار را پیش می‌برم. تعداد افرادی که تاکنون توانسته‌ام به وصلت یکدیگر برسانم، خیلی زیاد نیستند.

واسطه‌گری برای ۶۰۰ دختر و تعداد خیلی کمتری پسر

امیری نیز که سابقه بیشتری نسبت به باقی واسطه‌گرهای حاضر در این نشست در امر واسطه‌گری دارد، درخصوص خود و نحوه فعالیت‌اش گفت: من از سال ۵۹ که ازدواج کردم، وارد این کار شدم. آن زمان دوستان همسرم را به دخترهایی که در اقوام و دوستان می‌شناختم معرفی می‌کردم. خیلی‌ها هم به وصال منجر شد و مایه خوشحالی ما بود. بعد از آن کم‌کم آشنایان خودشان با من تماس می‌گرفتند و من هم پیگیری می‌کردم. بعد از مدتی دفترچه‌ای برای دخترها و دفترچه‌ای برای پسرها تهیه کردم و آن‌ها را با هم منطبق می‌کردم. در عین حال هم شاغل بودم و وقتم تنگ بود و وقت زیادی نداشتم، ولی تمام تلاش خودم را می‌کردم. اخیراً دیگر به‌شدت درخواست‌ها زیاد شده است. الان حدود ۶۰۰ دختر دارم و تعداد خیلی کمتری پسر. در فضای مجازی هم گروه واسطه‌گری دارم.

واسطه‌گر مرد در ترغیب پسرها به ازدواج کمک‌کننده است

سپس بنی‌جمالی با بیان این‌که وجود یک واسطه‌گر مرد در ترغیب پسرها به ازدواج کمک‌کننده است، ادامه داد: بخواهیم یا نخواهیم متأسفانه در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که میل به ازدواج در مردان بسیار پایین است. چند وقت قبل هم بخش‌هایی از یک گزارش محرمانه چند نهاد متولی مانند بهزیستی، وزارت ورزش و جوانان و ...، منتشر شده بود که نشان می‌داد میل به ازدواج در مردان ایرانی به شدت کاهش یافته و تمام چیزهایی که به عنوان مانع ازدواج گفته می‌شود، برای سرپوش گذاشتن بر این کاهش میل است.

وی ادامه داد: زنان در هر نقطه دنیا آرزوی ازدواج دارند، ولی مردان متفاوت شده‌اند. به نظرم دیدن ازدواج دیگران می‌تواند ایجادکننده میل به اردواج باشد. اینکه خیلی‌ها تمایلی به ازدواج ندارند، برای آن است که اطرافیان آن‌ها هم ازدواج نمی‌کنند و به نظر می‌رسد که ازدواج‌نکردن اصلاً بد نیست؛ درحالی‌که در گذشته اگر مردی ازدواج نمی‌کرد، هویتش زیر سؤال بود. به هر حال با این اوصاف در کار ما تعداد مواردی که به وصلت می‌انجامد، محدود شده، ولی باز هم همین میزان کم غنیمت است و می‌تواند برای تشویق به ازدواج در سایرین مثمرثمر باشد.

در طول یک سال ۶۰ دختر به یک پسر معرفی کردم

میرمرعشی در ادامه نشست با بیان این‌که در این چهار سال صرفاً با خانواده پسرها ارتباط داشته است، گفت: در این مدت شاهد بودم که حتی در طول یک سال، ۶۰ مورد دختر به یک خانواده پسر معرفی می‌کردم و آن‌ها نیز به خواستگاری این ۶۰ دختر می‌رفتند. اغلب این خانواده‌ها در ابتدا بسیار سخت‌گیرند و شرایط ویژه‌ای بدون در نظر گرفتن وضعیت خودشان از دختر انتظار داشتند. اما بعد از یک سال که به خواستگاری‌های متعدد می‌روند و بعد از توضیحات و صحبت‌هایی که در این مدت با آن‌ها دارم، خانواده‌ها از آن قله‌ای که در ابتدا به آن فکر می‌کردند، پایین می‌آیند. به نظر من اگر واسطه‌گرها به‌گونه‌ای عمل کنند که این تغییر نگاه و رویکرد برای خانواده پسرها حاصل شود، خانواده پسرها حد خود را بفهمند و بدانند که باید زن زندگی برای پسرشان انتخاب کنند نه عروسک، مغتنم و نقطه امید است.

در جامعه ما مرد هر چه که باشد؛ دختر برایش پیدا می‌شود، ولی دختر اگر کوچک‌ترین مشکلی داشته باشد، نمی‌تواند ازدواج کند.

بنی‌جمالی با بیان این‌که ما در جامعه ای زندگی می‌کنیم که به نوعی دچار توهم است، تشریح کرد: من همکار مردی دارم که کمی ‌مشکل ذهنی دارد، با قدی کوتاه و آسیب‌دیدگی چهره. این آقا ازدواج کرده و فرزند هم دارد. یکی از فرزندان این آقا، پسری است که به نوعی عقب‌ماندگی دارد و این نقص در ظاهرش هم کاملاً مشهود است، اما با این شرایط این پسر ازدواج کرده و الان هم سه فرزند دارد. مسئله این است که در جامعه ما مرد هر چه که باشد؛ دختر برایش پیدا می‌شود، ولی دختر اگر کوچک‌ترین مشکلی داشته باشد، نمی‌تواند ازدواج کند.

پسرها معتقدند در هر خانه‌ای را بزنند، کلی دختر دم بخت برایشان نشسته است.

این واسطه‌گر ازدواج ادامه داد: این اتفاق در تمام طول تاریخ رخ داده و اصلاً هم شاید غیرعادی به نظر نرسد. الان هم پسرها به نوعی معتقدند که دختر برایشان فراوان است و در هر خانه‌ای را که بزنیم، کلی دختر دم بخت برایمان نشسته است. در جامعه‌ ما خانواده پسرها به راحتی تصور می‌کنند آسمان باز شده و پسر آن‌ها نازل شده است.

خانواده پسر به من گفته‌اند که ما در هفته ۴- ۳ جا مراجعه می‌کنیم و دخترها را با هم مقایسه می‌کنیم.

امیری در تأیید سخنان بنی‌جمالی اظهار داشت: من به هر پسری که دختری معرفی می‌کنم، پشت برگه پسر می‌نویسم که به او چه افرادی را معرفی کرده‌ام. زیاد هم معرفی نمی‌کنم که پسر بعد از چند وقت احساس نکند وفور دختر است. ابتدای کار تا دو مورد معرفی می‌کنم و بعد اگر به نتیجه نرسید، از خانواده پسر پیگیری می‌کنم که چرا به نتیجه نرسیدند و مورد ارزیابی قرار می‌دهم و اگر لازم بود، مورد بعدی را معرفی خواهم کرد. اوایلی که کارم را در سطح گسترده آغاز کرده بودم برای راحتی کار خودم، گاهی به خانواده پسر، تا ۱۵ تا دختر معرفی می‌کردم، ولی همه بی‌نتیجه می‌ماند، اما دیگر این کار را نمی‌کنم؛ چراکه خانواده پسرها را بدعادت و متوهم می‌کند. پیش آمده که حتی خانواده پسر به من گفته‌اند که ما در هفته ۴- ۳ جا مراجعه می‌کنیم و دخترها را با هم مقایسه می‌کنیم. این اصلاً رفتار خوبی نیست.

بنی‌جمالی در ادامه با بیان این‌که تعداد مادرهایی که در تلاش هستند تا برای پسرهایشان همسر پیدا کنند، زیاد نیست و اغلب پسرها یا خودشان دنبال دختر هستند و یا اصلاً قصد ازدواج ندارند، اظهار داشت: من معمولاً افراد را تعیین شخصیت می‌کنم، علل ردکردن دخترها را می‌پرسم و بعد از این ارزیابی‌ها، مورد بعدی را معرفی می‌کنم. ما در جامعه‌مان خود واقعی افراد با خود خیالی‌شان خیلی فرق دارد. مثلاً من دوستی دارم که از سطح خانواده خیلی‌خیلی پایینی هستند. در این خانواده یکی از فرزندان، پزشکی قبول شده و الان متخصص قلب است. دوست من هم یکی از مدیران صدا و سیما شده است. با این شرایط خانوادگی، دوست من انتظار دارد که پسری که به خواستگاری‌اش می‌رود، حتماً پنت‌هاوس در سعادت‌آباد داشته باشد، ماشینش کمتر از سوناتا نباشد، شغل سطح بالایی داشته باشد و...؛ یعنی به صرف وجود دو فرد درس‌خوانده در یک خانواده سطح پایین، این میزان توقع را در این دختر ایجاد کرده است؛ به‌طوری‌که حتی حاضر است زن دوم هم بشود. من چند سال با این دختر درگیر بودم و در نهایت به او گفتم خودت برای خودت مورد پیدا کن. الان و در سن ۴۹ سالگی به این نتیجه رسیده است که دیگر برایش فرق نمی‌کند با چه کسی ازدواج کند.

پدر دختر راننده نباشد/ پدر و مادر دختر لهجه نداشته باشند!

میرمرعشی در تأیید این اظهارات گفت: پیش آمده است فردی به من زنگ زده که شغل پدرش کارمند خیلی ساده است، ولی تأکید می‌کنند دختری می‌خواهیم که لر و کرد و ترک نباشند، شغل پدرش راننده نباشد، ظاهر دختر هم فلان باشد، پدر و مادرش لهجه نداشته باشند و..؛ من چنین موردی می‌شناسم، ولی می‌دانم این پسر مثلاً در افسریه زندگی می‌کند و آن دختر سعادت‌آباد و این‌ها اصلاً به هم نمی‌خورند، ولی این خانواده پسرها این را باور ندارند؛ می‌روند و جواب منفی می‌شنوند و در نهایت زنگ می‌زنند به من و می‌گویند چقدر سطح توقع دخترها بالا رفته است!

پسرها حتی دست خالی خانه دختر می‌روند

امیری با تأکید بر این‌که واسطه‌ها بایستی این کفویت خانواده‌ها را بسنجند و بعد دختر و پسر را به یکدیگر معرفی کنند، خاطرنشان کرد: یکی از اتفاقات ناخوشایندی که در سال‌های اخیر زیاد شده است، این است که پسرها وقتی خانه دختر می‌روند، کاملاً دست خالی می‌روند و این خیلی بد است؛ این‌گونه خانواده پسر احساس می‌کنند همه چیز برایشان مفت تمام می‌شود.

در مورد پسرها مو داشتن و نداشتن و قد را چک می‌کنم

وی افزود: من مقایسه‌ها را خودم انجام می‌دهم. در مورد دخترها تأکید دارم که حتماً چهره‌شان را برای خانواده پسر تشریح کنم. از دید خودم قیافه دختر خانم را می‌نویسم و به فردی که معرفی می‌کنم می‌گویم. گاهی هم عکس محجبه دختر را به مادر پسر نشان داده‌ام. در مورد پسرها مو داشتن و نداشتن و قد را چک می‌کنم. به نظر من این روش‌ها کمک‌کننده است. واقعیت این است که پسرها به قیافه دخترها حساس شده‌اند و باید حتماً این موارد را در نظر گرفت.

از پسرها می‌پرسم می‌خواهند دختر شبیه کدام هنرپیشه باشد؟

میرمرعشی نیز درخصوص ظاهر دخترها گفت: من از مادر پسرها درخواست می‌کنم که از پسرشان بپرسند مدنظرشان این است که دخترخانم شبیه کدام هنرپیشه باشد؟

ما واسطه‌گر ازدواجیم، نه بازاریاب کالا!/ به این افراد اصلاً نباید دختر معرفی کرد

اما بنی‌جمالی در این خصوص معتقد است: به نظرم حد ورود به این جزییات ظاهری نباید به این صورت باشد. ما واسطه‌گر ازدواجیم، نه بازاریاب کالا در یک سوپر مارکت. وقتی شما به طرف اجازه می‌دهید در این حد وارد جزییات شود، انگار دارید کالا می‌فروشید و انقدر شأن و سطح دختر را پایین می‌آورید که فرد جرأت می‌کند در این زمینه‌ها اظهارنظر کند. فردی که انقدر درگیر ظاهر است، اصلاً نباید به او دختر معرفی کرد.

زینب قیاسی؛ واسطه‌گر دیگر ازدواج که حدود ۱۰ سال است مشغول به این فعالیت است، گفت: من رشته علوم تربیتی خوانده‌ام و طی این تجربیات و تحصیلاتم به این نتیجه رسیدم که آن کفویتی که باعث دوام زندگی می‌شود، شخصیت و روان‌شناسی زوجین است. ازدواج‌هایی موفق است که از لحاظ معیارهای انتخاب همسر این کفویت را داشته باشند. وقتی فرد بداند آرامش‌اش در چه چیزی است، موفق است. فرد ممکن است رنگ قرمز را دوست داشته باشد و فکر کند که این رنگ به او آرامش می‌دهد؛ درحالی‌که اگر بداند این رنگ اضطراب‌آور است و علت این اضطراب‌هایش هم همین رنگ قرمزی است که اطرافش پر کرده است، این علاقه را کنار می‌گذارد و می‌فهمد که این، مطلوب او نیست.

به دلیل این‌که اغلب با مادرها و خواهرها در ارتباطیم، سلیقه و نگاه پسرها را دریافت نمی‌کنیم

وی افزود: در گروه محسنین که از یک‌سال‌ونیم پیش آغاز به کار کرده است، گروه بزرگی از دخترها و پسرهای مجرد که با هم کار می‌کردند، به مسئول گروه مراجعه می‌کردند و از آن‌ها تقاضای معرفی برای ازدواج داشتند. آغاز کار به این صورت بود و بحث واسطه‌گری محسنین، به این صورت شروع شد، اما وقتی وارد آن شدیم، مشکلات را دیدیم و فهمیدیم آن‌چه در حاشیه قرار دارد، ویژگی‌های پسر، شخصیت او و این‌که چه چیزهایی هم‌کفو اوست، است؛ چیزی که اصلاً به آن توجه نمی‌شود. یعنی وقتی دختر و پسر به هم معرفی می‌شوند، اگر پیش برود یا نرود، به بله‌بران برسد یا نرسد، تازه اگر پیش مشاور بروند، می‌فهمند به هم می‌خورند یا خیر. این فضیه برای من دغدغه بود و توانستم در ذهن خودم آن را بررسی کنم و با چند نفر از دوستانم هم مطرح کردم. از طرفی پای درددل مردان هم نشستیم و حرف‌های آن‌ها را هم شنیدیم. ما به دلیل این‌که اغلب با مادرها و خواهرها در ارتباطیم، سلیقه و نگاه پسرها را دریافت نمی‌کنیم. مثلاً می‌بینیم که مادر، دختر محجبه برای پسرش می‌خواهد و به ما هم این مشخصات را می‌دهد، ولی وقتی پسر وارد خواستگاری می‌شود، می‌فهمیم که اصلاً دنبال دختر محجبه نیست.

واسطه‌ها باید سعی کنند رواشناسی پسر دستشان بیاید/ پسرها آنجلینا جولی می‌خواهند با اخلاق حضرت زهرا (س)

این واسطه‌گر ازدواج با بیان این‌که این سیستم واسطه‌گری شاید در گذشته پاسخ‌گو بود، ولی در حال حاضر جواب نمی‌دهد، گفت: واسطه‌ها باید سعی کنند رواشناسی پسر دستشان بیاید. پسری که خط ابروی یک دختر برایش مهم است، مشکل ذهنی دارد و این مشکل باید با مشاور حل شود. پسرهای ما الان آنجلینا جولی می‌خواهند با اخلاق حضرت زهرا (س). تا این قضیه حل نشود، مشکل واسطه‌گری‌ها و بعد هم مشکلات بعد از ازدواج درست نخواهد شد. اگر این پسر بفهمد که دختری با این خصوصیات لزوماً به درد او نمی‌خورد، این مشکلات حل خواهد شد.

قیاسی ادامه داد: همه پسرها اگر آدم سالم جسمی ‌و جنسی باشند، نیاز و میل به ازدواج دارند، اما وقتی از یک سو این نوع نگاه را دارند و از سوی دیگر سختی‌ها و موانع را هم شاهد هستند و همچنین می‌توانند خیلی راحت در اجتماع نیازهای جنسی‌شان را تأمین کنند، به ازدواج تن نمی‌دهند.

به‌عنوان واسطه‌گر، مادرها را تشویق می‌کنم که نگاه پسرهایشان را بگویند نه نظرات خودشان را

امیری اما معتقد است که عمدتاً خانواده‌ها خواسته‌های فرزندانشان را می‌دانند. وی در این زمینه ادامه داد: من خودم خیلی دقت می‌کنم که آیا این معیار، خواسته پسر هم هست یا صرفاً خواسته خانواده است. حتی پیش می‌آید که مادر به من می‌گوید من دلم می‌خواهد عروسم چادری باشد، ولی پسرم مانتویی می‌خواهد. من به‌عنوان واسطه‌گر مادرها را تشویق می‌کنم که نگاه پسرهایشان را بگویند نه نظرات خودشان را.

خودم را در چارچوبی که آن فرد تعیین کرده است، قرار نمی‌دهم
قیاسی در ادامه با تأکید بر این‌که واسطه‌گرها می‌توانند در اصلاح نگاه پسرها و دخترها به ازدواج مؤثر باشند، گفت: من از تجربه‌ام می‌گویم. به نظر من می‌شود نگاه‌ها را تغییر داد. البته حتماً بایستی یکسری حدود کفویت وجود داشته باشد. مثلاً یک فرد روستایی که به شغل دامداری یا کشاورزی مشغول است، با یک دختر شهری شاغل، کفویت ندارند، یا حتی برخی قومیت‌ها مانند کرد و ترک نمی‌توانند با هم سازگاری داشته باشند، ولی من بحثم این است که وقتی پای صحبت با فرد می‌نشینیم و دستمان می‌آید که این فرد به لحاظ روانشناسی چگونه است، راحت‌تر می‌توان به او برای ازدواج، مورد معرفی کرد. فردی فرم پر کرده و آورده است که دختر حتماً ۶ سال از من کوچک‌تر باشد، یا قدش از ۱۷۰ کمتر نباشد، ولی من خودم را در چارچوبی که آن فرد تعیین کرده و فرم پر کرده است، قرار نمی‌دهم. ازطرفی بالغ بر دو ماه با هر فرد صحبت می‌کنم و خصوصیات اخلاقی و رفتاری او را مورد حلاجی قرار می‌دهم و تا جایی هم که مقدور باشد، روی معیارها و دلایلش چالش می‌کنم. بعد با توجه به این صحبت‌ها، به او می‌گویم که چه شخصیتی به دردش می‌خورد و آیا اصلاً لازم است که همسر مورد نظرش حتماً ۶ سال کوچک‌تر از او باشد یا خیر. به نظر من پسرها اغلب دنبال زن به‌ساز هستند و اگر این نوع دختر به آن‌ها معرفی شود، از خیلی از معیارهایشان پایین می‌آیند. با روشی که من دارم، این اتفاق می‌افتد. در این روش اغلب مواردی که در واسطه‌گری به هم معرفی می‌شوند، نهایت در دومین معرفی، به ازدواج ختم می‌شود.

ما باید بدانیم که نمی‌توانیم تمام دلایل موجود را مرتفع کنیم

اما بنی‌جمالی؛ واسطه‌گر دیگر ازدواج در ادامه با تشبیه واسطه‌گری و مقولات اجتماعی از لحاظ پیچیدگی و چندعلتی‌بودن، اظهار داشت: عدم تحقق نتیجه در واسطه‌گری‌های ما دلایل متعددی دارد. ما باید بدانیم که نمی‌توانیم تمام دلایل موجود را مرتفع کنیم. روش شما بیشتر در مواقعی انفاق می‌افتد که شما فرد مقابل را می‌شناسید و افرادی هم که برای واسطه‌گری‌شان اقدام می‌کنید، محدودند. بهترین حالت در امر واسطه‌گری دقیقاً همین روشی است که شما دارید. این روش، همان روشی است که شاید در گذشته هم بوده و نتایج خوبی هم داشته است.

وی ادامه داد: در گذشته امام جماعت مسجد و خانم‌جلسه‌ای محله، دخترها و پسرهایی که می‌شناختند را به هم معرفی می‌کردند. این‌ها در یک فرآیند زمانی ۳۰- ۲۰ ساله، فرد، اقوام و خانواده‌اش را با جزییات می‌شناختند و با این آگاهی و شناخت، نزدیک‌ترین فرد را به او معرفی می‌کردند. من خودم سعی می‌کنم افراد را به این روش به یکدیگر معرفی کنم. بعد از اولین معرفی هم آن‌ها را پیگیری می‌کنم و صحبت می‌کنم تا نوع نگاهشان به ازدواج را دربیاورم، ولی من آدم‌هایم محدود است. خیلی غریبه‌ها را قبول نمی‌کنم و برایشان معرفی نمی‌کنم. ضمن اینکه ما متأسفانه در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که اگر کسی شما را قبول نداشته باشد، ساعت‌ها هم با او صحبت کنید، باز هم به نتیجه نمی‌رسید. اگر بشود سیستمی‌ داشت که این کار روانشناسی و ارزیابی صورت گیرد، خیلی خوب است. خیلی مواقع هم در گفتگوهای عمومی ‌می‌توان این تغییر ذهنیت را ایجاد کرد.

این کاری که شما می‌کنید کار رواشناسی و مشاوره است، نه کار واسطه‌گری

امیری در مخالفت با این روش گفت: این کاری که شما می‌کنید کار رواشناسی و مشاوره است، نه کار واسطه‌گری. این دو با هم تفاوت بسیاری دارند. برای واسطه‌گری که هزاران مشغله دارد، اصلاً امکان این نوع بحث‌ها وجود ندارد.

اگر واسطه‌گرها فقط به ظاهر دختر اکتفا کنند، به نتیجه نخواهند رسید

قیاسی در جواب اظهار داشت: نظر من این است که افرادی که در واسطه‌گری کار می‌کنند، فقط به مشخصات سن، وزن، قد، چهره، تحصیلات و ... اکتفا نکنند؛ چراکه به نتیجه نخواهند رسید. هزار مورد هم با این روش معرفی کنیم، کمتر از ۱۰ تای آن به ازدواج ختم می‌شود. اگر ما می‌خواهیم در ازدواج پیش برویم، باید فراتر از این ظواهر حرکت کنیم و در مورد خلقیات و روحیات هم حرف بزنیم و ارزیابی و بررسی داشته باشیم. من حیطه کاری‌ام مردان مذهبی است. جالب اینجاست که خیلی از مردان مذهبی، نگاه مثبت و شناخت درستی از دخترهایی که محجبه هستند و باحیا رفتار می‌کنند، ندارند و اصلاً فکر نمی‌کند که این دخترها می‌توانند به درد آن‌ها بخورد، اما اگر واسطه‌گری باشد که دو طرف را بشناسد و بداند این دو به درد هم می‌خورند و آن‌ها را به هم معرفی کند، می‌تواند مثمرثمر باشد.

برخی فرم‌ها در درازمدت می‌تواند ذائقه افراد را تغییر دهد

وی افزود: من خودم به لیست‌هایی که دارم، بدون شناخت، فردی را اضافه نمی‌کنم. حتماً باید فرد مورد نظر را بشناسم، دختر و پسر را می‌شناسم، حتی سعی می‌کنم با دختر دوست شوم و با او صحبت کنم تا بیشتر او را بشناسم. به نظر من نباید بی‌دلیل افراد را به هم معرفی کرد. این روش وقت‌گیر است، ولی نتیجه‌بخش است.

این واسطه‌گر ازدواج با اشاره به فرم‌هایی که توسط واسطه‌گرها تکمیل می‌شود و صرفاً به مشخصات ظاهری افراد می‌پردازد، گفت: برخی فرم‌ها در درازمدت می‌تواند ذائقه افراد را تغییر دهد. مثلاً این‌که می‌پرسد رنگ چشم فرد مقابل چه باشد؟، شاید تا قبل از این بسیاری از افراد اصلاً به این فاکتور فکر نکرده باشند، ولی وقتی ذکر می‌شود، در مورد آن فکر می‌کنند و به مرور تغییر ذائقه حاصل می‌شود. با این روش هم به‌طور پیوسته معیارهای پسرها بالاتر می‌رود و دخترها کوتاه می‌آیند.

* زنان وخانواده
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار