ایشان در هیئت دولت گفته بود که این فرد آمریکایی است و نمیتواند برود. من به آقای محتشمی پور پیغام دادم که در این دنیا نمیتوانم کاری انجام دهم، اما در آن دنیا از شما نخواهم گذشت.
به گزارش شهدای ایران؛ محمد جواد ظریف در کتاب آقای سفیر و در نقل خاطرهای از مخالفت یکی از مسؤولین وقت درباره مأمور شدنش در سازمان ملل میگوید: بعدها که آقای محلاتی را به کشور بازگرداندند، آقای ولایتی تصمیم گرفت که من را بهعنوان سرپرست نمایندگی بفرستد. اما آقای محتشمی پور که در آن زمان وزیر کشور بودند، با رفتن بنده مخالفت کردند.
ایشان در هیئت دولت گفته بود که این فرد آمریکایی است و نمیتواند برود. من به آقای محتشمی پور پیغام دادم که در این دنیا نمیتوانم کاری انجام دهم، اما در آن دنیا از شما نخواهم گذشت.
آقای ولایتی [در سال 1367] من را خواستند و موقعی که نزد ایشان رفتم، سر نماز بودند. آقای ولایتی به نمازهای خیلی طولانی معروف بود. نماز ایشان اگر به جماعت نخوانند، خیلی طولانی میشود و وسواس عجیبی در نماز دارد. سر سجاده نشسته بود که گفت در جلسۀ هیئت دولت، یکی از وزرای آن زمان به خاطر آنکه ادعا میکرد من آمریکایی هستم، با رفتن بنده به نیویورک مخالفت کرد است و آقای مهندس موسوی تصمیم گرفتند موضوع را به وزارت اطلاعات بفرستند تا بررسی شود.
از آقای دکتر ولایتی خواهش کردم که پاسخ وزارت اطلاعات هرچه که بود، مرا از رفتن به نیویورک معاف کند، زیرا باوجود چنین دیدگاهی نمیتوانم در نیویورک کاری انجام دهم. همانطور که عرض کردم این بنده خدا تهمت آمریکایی بودن به من زده بود، همان کسی بود که در نامۀ 28 فوریه «تانتامونت» حرف آمریکاییها را در نماز جمعه زده بود. بهاینترتیب موضوع رفتن من بهعنوان سرپرست نمایندگی در نیویورک منتفی شد.[1]
[1] - کتاب آقای سفیر؛ صص 84، 106
ایشان در هیئت دولت گفته بود که این فرد آمریکایی است و نمیتواند برود. من به آقای محتشمی پور پیغام دادم که در این دنیا نمیتوانم کاری انجام دهم، اما در آن دنیا از شما نخواهم گذشت.
آقای ولایتی [در سال 1367] من را خواستند و موقعی که نزد ایشان رفتم، سر نماز بودند. آقای ولایتی به نمازهای خیلی طولانی معروف بود. نماز ایشان اگر به جماعت نخوانند، خیلی طولانی میشود و وسواس عجیبی در نماز دارد. سر سجاده نشسته بود که گفت در جلسۀ هیئت دولت، یکی از وزرای آن زمان به خاطر آنکه ادعا میکرد من آمریکایی هستم، با رفتن بنده به نیویورک مخالفت کرد است و آقای مهندس موسوی تصمیم گرفتند موضوع را به وزارت اطلاعات بفرستند تا بررسی شود.
از آقای دکتر ولایتی خواهش کردم که پاسخ وزارت اطلاعات هرچه که بود، مرا از رفتن به نیویورک معاف کند، زیرا باوجود چنین دیدگاهی نمیتوانم در نیویورک کاری انجام دهم. همانطور که عرض کردم این بنده خدا تهمت آمریکایی بودن به من زده بود، همان کسی بود که در نامۀ 28 فوریه «تانتامونت» حرف آمریکاییها را در نماز جمعه زده بود. بهاینترتیب موضوع رفتن من بهعنوان سرپرست نمایندگی در نیویورک منتفی شد.[1]
[1] - کتاب آقای سفیر؛ صص 84، 106