به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ نویسنده وبلاگ آقـا نوشت:
در چند روز گذشته خبرهایی از سوریه به گوش می رسد که دل هر انسانی را به درد می آورد، اخبار و تصاویری که از این کشور مخابره می شود، وحشتناک و درد آور است، اخباری را که لکه ننگ بشریت است، اخباری را که حتی شاید شنیدن آن برای هر انسانی درد آور و ملال اور به نظر برسد.
اما متاسفانه و در کمال ناباوری این اخبار صحیح می باشند. افرادی که من نمی دانم آنها را چه بنامم، با قساوت هر چه تمام مردم بی گناه سوریه را سر می برند!!! واقعا درد آور است، اصلا این صحنه ها قابل تصور نیست، این بشر چقدر می تواند، قصی القلب شود؟ زبانم از گفتار و قلمم از نوشتار قاصر است.
از همه این اخبار بدتر، خبر تعرض به جنازه صحابی رسول خدا(ص) و امیر المومنین(ع) جناب "حجربن عدی" است. شگفت آور است، بی رحمی این قوم شگفت آور است. تعرض و هتک حرمت و نبش قبر یک مسلمان!!!! آن هم صحابی رسول خدا(ص)!!! من نمی دانم آن ها به چه دینی هستند؟ کجای اسلام این گونه است؟ در کجای شریعت این اعمال مباح است؟ کدام شخص این فتوا را می دهد؟ عجبا وا عجبا از این قوم جهول که با اسم دین دارند ریشه دین را می زنند، با اسم شریعت، دارند شریعت را نابود می کنند، با اسم دین دارند دین را می فروشند، با اسم قرآن، عکس قرآن عمل می کنند.
وقتی که وقایع آن روز مزار "حجربن عدی" را می خواندم. دیدم نوشته بود آنها وقتی جنازه را بیرون می اوردند، به جشن و پایکوبی پرداختند. چقدر این ادبیات، و این عمل برایم آشنا بود، مرا یاد وقایعی می انداخت که بارها و بارها از زبان بزرگان دینمان شنیده بودم، جشن و پایکوبی، هلهله و شادی وقتی که سر ابا عبدالله الحسین(ع) را قطع کردند، وقتی که اسرا را به شام می بردند، در شام و...
آری انگار آن ها صفات و خلق و خوی پدران و اسلاف خود را خوب به ارث بردند، چون اسلاف همین ها بودند که واقعه کربلا را به وجود آوردند و تاریخ این بار به طور دیگری در سوریه رقم خورد، جشن و پایکوبی بر سر جنازه شهیدی دیگر بود، اما دیگر چیزی نبود که انها آن را سرقت کنند ، دیگر گهواره علی اصغر و گوشواره کودکان نبود، که ان ها آن را با خود ببرند، برای همین آن ها جنازه آن شهید را ربودند، آن ها پیکر آن شهید را ربودند و با خود بردند.
آری دوباره تاریخ کربلا در حال تکرار شدن است، اما با کمی تفاوت، آن روز اسلاف همین هتاکان بودند که به ابا عبدالله الحسین(ع) و خاندان عصمت و طهارت جسارت کردند، و اولاد علی(ع) را به اسارت بردند و کسی سخنی و عملی از خود نشان نداد، آن روز اسلاف و پدران همین افراد بودند که با اسرا و امام سجاد(ع)و حضرت زینب(س) بی احترامی کردند، اما امروز دیگر مثل آن روز نیست، آنها گمان نکنند ، که هر چه پدرانشان کردند، آن ها هم می توانند انجام دهند، هرگز، دیگر امام سجاد(ع) و حضرت زینب (س) تنها نیستند، امروز قلب هایی مالامال از عشق به اهل بیت، و خون هایی به جوش آمده در رگ های متورم شده شیعیان و آزادی خواهان جهان آماده ریختن در پای مزار و مضجع شریف عزیزانشان است، امروز چشم هایی تیز بین و دست هایی مشت کرده آماده فرود آوردن بر مغزهای شست شو داده شماست.
خیال نکنید که سکوت امروز ما از سر ترس است، خیال نکنید سکوت امروز ما از روی بی غیرتی ماست، هرگز، فرق ما و شما در همین است، ما سکوت می کنیم، چون رهبر داریم، ماسکوت می کنیم، چون مطیع امر ولی امر مسلمین جهانیم، ما سکوت می کنیم، چون او هنوز به ما اجازه کاری را نداده است، ما سکوت می کنیم، چون رهبری تیز بین و آگاه به زمان داریم، ما سکوت می کنیم چون مو لا داریم، ما سکوت می کنیم، چون می دانیم رهبرمعظم انقلاب و ولی امر مسلمین جهان بهتر از هر کسی صلاح و مصلحت جامعه اسلامی را می داند، ماسکوت می کنیم، چون نمی خواهیم مثل شما بازیچه دست آمریکا و اسراییل شویم، ما سکوت می کنیم، چون نمی خواهیم مهره شطرنج کفار شویم، ما سکوت می کنیم ، چون ...
اما بدانید، اگر ولی امر مسلمین جهان یک ندا سر بدهد، همانطور که در جنگ تحمیلی 8 ساله به شرق و غرب عالم فهماندیم که چه طور از خاک و وطن و ناموسمان دفاع می کنیم، باز هم به عالم خواهیم فهماند، که چطور از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) که از همه چیز و همه کس بعد از خدای تعال برایمان در این دنیا و آن سرا عزیزترند، دفاع خواهیم کرد.