"... نباید از خاطر دور داشت، طرف مقابل مذاکراتی کشورمان "دشمن"ی است که از کاه کوه میسازد و باید هر روزنهای حتی به شعاع یک میلیمتر را به روی بهانهجوییهایش بست نه آنکه از حفرهای با شعاع بزرگ در توافقنامه غفلت کرد!"
به گزارش شهدای ایران،عبدالله عبداللهی طی یادداشتی نوشت: آقای صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی شب گذشته(۴ تیر ۹۴) با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری بیش از یک ساعت به تشریح آنچه در برجام بر تحقیق و توسعه فناوری هستهای کشور گذشته است، پرداخت. وی همچنین در بخش دیگری از این گفتوگوی ویژه درباره توافق حاصله میان سازمان متبوعش و آژانس بینالمللی انرژی اتمی توضیحاتی ارائه کرد.
جناب صالحی در اظهارات شب گذشته خود چندین بار ضمناً و حتی صراحتاً تاکید کردند که محدودیتهایی که طبق برجام در تحقیق و توسعه پذیرفتهایم "ظاهر محدودیت" دارد ولی هیچ محدودیتی نیست. ترجمان ساده اظهارات دکتر صالحی آن است که "اگر برجام هم ما را محدود نمیکرد، خودمان توانایی لازم برای توسعه بیشتر از آنچه اکنون در برجام پذیرفتهایم نداشتیم!"
نشانه مورد اشاره آقای صالحی هم روشن است. ایشان چندین بار ضمن مرور سیر توسعه فناوری هستهای ایران میفرمایند از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۶ یعنی ۷ سال، طول کشید تا توانستیم ۲ دستگاه از ماشینهای(IR۱) را پایدار کنیم. سال ۱۳۸۵ غنیسازی در کشور با استفاده از یک آبشار ۱۶۴ تایی از این نسل سانتریفیوژ آغاز شد و الآن به جایی رسیده ایم که توانستیم IR۸ را هم طراحی کنیم.
آقای صالحی همچنین به درستی توضیح دادند که طبق برجام، محدودیتی که پذیرفتیم آن است که زنجیره نهایی ما در زیر ۱۰ سال ، ۳۰ تایی(حداکثر ۳۰ سانتریفیوژ نسل ۸) خواهد بود و به جز این در زمینه تحقیق و توسعه هیچ محدودیتی نپذیرفتهایم.
رئیس سازمان انرژی اتمی همچنین درباره بازرسیها و مکانیزم درخواست دسترسی به اماکن و تاسیسات غیرهستهای در کشورمان، ضمن اشاره به آنچه در برجام آمده است، تاکید کردند: درخواست بازرسی از اماکن نظامی به آن راحتی هم که فکر میکنید نیست!
درباره دو بخش از این بیانات به نظر میرسد نکات ذیل قابل تامل باشد:
۱- اساسیترین و جدیترین نکته آنجاست که جناب آقای صالحی اظهارات و رویکردهای خود در دو حوزه تحقیق و توسعه را بر پایه خطای راهبردی "بیاعتمادی به ظرفیتهای خود" و "عدم بیاعتمادی مطلق به طرف مقابل"، استوار کردهاند. آنجا که آقای صالحی با اشاره به روند و مدت زمان طی شده برای دستیابی کشورمان به دانش طراحی و ساخت سانتریفیوژها، تلویحاً تاکید میکنند که اگر برجام هم ایران را در تحقیق و توسعه محدود نمیکرد، خودمان هم نمیتوانستیم در بازه زمانی نزدیک به ۱۰ سال نسلهای بالاتر سانتریفیوژ را طراحی و بسازیم، بلاشک روح بیاعتمادی به پتانسیلهای دانشمندان و کارشناسان هستهای ایران نهفته است.
جناب آقای صالحی در سخنان خود در مجلس شورای اسلامی نیز با یک "سادهسازی" آشکار همین استدلال مشابه را درباره موضوع تحقیق و توسعه به کار گرفته و به نوعی تاکید کردند که ما روغن ریخته را نذر امامزاده کردهایم!
اما مسئله آنجاست که خود آقای صالحی نیز در سخنانشان چندان به این استدلال پایبند نیستند. ایشان اشاره میکنند که جوانان ایرانی طی ۹ سال ۷ نسل از سانتریفیوژ( IR۲ ، IR۲m ، IR۴ ، IR۶، IR۶s ، IR۷ و IR۸) را طراحی و ساختهاند. بنابراین باید از جناب ایشان پرسید بر مبنای کدام دلیل عقلی و تجربی قطعی به این نتیجه رسیدهاند که آنچه در برجام اتفاق افتاده "محدودیت" واقعی نیست و صرفاً "ظاهر محدودیت" دارد؟
آیا جوانان متخصص ایرانی که در عرض کمتر از ۱۸ ماه توانستند ماشینهای سو ۱۶ را به نتیجه رسانده و از تجربه آن در سو ۲۴(IR۸) استفاده کنند، در عرض بیش از ۸ سال قادر نبودند سانتریفیوژهای با سوی غنیسازی بسیار بالاتری را طراحی، آزمایش و نهایی کنند؟ به این نکته مهم توجه داشته باشید که متخصصان ایرانی امروز به دانش بومی ساخت سانتریفیوژ دست یافتهاند و اینگونه نیست که به تعبیر تلویحی آقای صالحی نزدیک به ۷-۸ سال طول بکشد تا یک نسل سانتریفیوژ تولید شود. مثال بارز آن نیز همان است که خود ایشان فرمودند: طراحی و ساخت ۷ نسل سانتریفیوژ در ۹ سال.
۲- موضوع مهم دیگر آن است که طبق آنچه آقای صالحی نیز بر آن صحه گذاشتند، بر اساس برجام، محدودیتی که بر ایران اعمال شده آن است که "زنجیره نهایی ما در زیر ده سال ، ۳۰ تایی خواهد بود". نکته آنجاست که اساساً تحقیق و توسعه و آزمایش سانتریفیوژ زیر یک آبشار ۱۶۴ تایی، تحقیق و توسعه واقعی نیست. بنابراینمحدودیت تحقیق و توسعه ایران، نه یک بازه زمانی ۸ و نیم سال، بلکه به طور واقعی حداقل ۱۰ سال خواهد بود.
۳- دیگر و مهمتر از همه آنکه، برخلاف سادهسازی جناب آقای صالحی، مسئله محدودیت تحقیق و توسعه در ایران، از کلیدیترین نکات برجام است. اخباری که از مذاکرات هستهای نیز مخابره میشد دائماً حکایت از آن داشت که غربیها و بویژه آمریکا بیش از هر چیز بر محدودیت تحقیق و توسعه در ایران تاکید داشته و بر آن پایفشاری کردهاند. رمز ماجرا که جناب آقای صالحی متاسفانه از آن غفلت کرده و آن را به یک "ظاهر محدودیت" تقلیل دادهاند، آنجاست که یکی از کدها و شواهد اصلی آنکه اساساً آمریکا از داستان هستهای ایران "هدفهای راهبردی دیگر"ی را دنبال کرده و مسئله هستهای برای آمریکا صرفاً یک ظاهرسازی و پوشش برای پیگیری اهداف راهبردی کلیدیتری است، همین موضوع تحقیق و توسعه است.
محدودیت در تحقیق و توسعه، کلید سرنوشتسازی برای آمریکاست تا به زعم خود در کنار سایر محدودیتها، تمام گزینههای روی میز ایران در مسئله هستهای را در یک بازه زمانی مشخص از روی میز "حذف" و در عین حال با عدم برچیدن زیرساختهای تحریمها، تمام گزینههای خود را "حفظ" کند. بنابراین باید از آقای صالحی پرسید، اگر بعد از ۱۰ سال آمریکاییها به بهانههای واهی تحریمها علیه کشورمان را بازگردانند، جمهوری اسلامی ایران که در آن روز صرفاً سانتریفیوژهای از رده خارج نسل اول را به صورت بالفعل و عملیاتی در اختیار داشته و ذخایر خود را نیز در حد ۳۰۰ کیلو(اورانیوم ۳.۵درصد) نگهداشته است، با چه ابزاری به پای میز چانهزنی بازخواهد گشت؟!
نکته دیگری که جناب آقای صالحی باید در نظر داشته باشند آنجاست که همین حالا کشوری همچون آمریکا از سانتریفیوژهای با سوی غنیسازی نزدیک به ۳۰۰ سو! بهره میبرد و کشورهایی نظیر روسیه نیز ماشینهایی با سوی غنیسازی بالای ۱۰۰ سو دارند؛ حال با احتساب سرعت رشد علم در دنیا و بازه زمانی محدودیتی که ما در تحقیق و توسعه طبق برجام پذیرفتهایم، ۱۰ سال دیگر ایران در فناوری هستهای در کجای علم هستهای قرار خواهد گرفت؟
گفتنیها درباره بخش تحقیق و توسعه فراوان است، اما به ذکر آنچه در بالا گفته شد، اکتفا میکنیم.
۴- در موضوع "بازرسی" ها نیز متاسفانه روح حاکم بر سخنان جناب آقای صالحی از نوعی خوش بینی به طرف مقابل مقابل حکایت دارد. هرچند حسنظن از دستورات دینی است، اما نباید از خاطر دور داشت، طرف مقابل مذاکراتی کشورمان "دشمن"ی است که از کاه کوه میسازد و باید هر روزنهای حتی به شعاع یک میکرون را به روی بهانهجوییهایش بست نه آنکه از حفرهای بزرگ در توافقنامه غفلت شود!
آنچنانکه آقای صالحی نیز تاکید کردند، در مکانیزم درخواست بازرسیها، ابتدا طرف مقابل درخواست بازرسی از یک مکان مشکوک(هر مکانی که به نظرش رسید) را ارائه میکند. پس از درخواست، ایران میتواند آن را بپذیرد یا رد کند، اما درصورت اصرار طرف مقابل، کار به یک کمیسیون مشترک با حضور ۸ عضو میرسد. در این کمیسیون هر تصمیمی با ۵ رای نافذ خواهد بود و این در حالی است که از هماکنون میتوان پیشبینی کرد با توجه به هماهنگی کشورهای غربی، هرگونه بهانهجویی و زیادهخواهی طرف مقابل به راحتی از ۵ رای لازم برخوردار خواهد بود!
هرچند آقای صالحی تاکید کردند که مسئله درخواست بازرسی از اماکن نظامی به همین سادگیها هم نیست و نیازمند استدلال و دلایل حقوقی است تا اعضای کمیسیون را راضی کند، اما نباید فراموش کرد که همانطور که خود آقای صالحی نیز در گفتگوی شب گذشته خود به خوبی بدان اشاره کردند، طرف مقابل ایران در برجام، با نشان دادن یک برگ سند جعلی و ساختگی توسط کالین پاول وزیر خارجه وقت آمریکا به عراق حمله و این کشور را شخم زد. و پس از چند سال از حمله به عراق با یک سند جعلی، ضمن اذعان به جعلی بودن آن صرفا به یک عذرخواهی اکتفا کرد. بنابراین انتظار ادله حقوقی داشتن از طرفی مانند آمریکا و برخی کشورهای غربی، تا حد زیادی سادهسازی مسئله است.
* تسنیم
جناب صالحی در اظهارات شب گذشته خود چندین بار ضمناً و حتی صراحتاً تاکید کردند که محدودیتهایی که طبق برجام در تحقیق و توسعه پذیرفتهایم "ظاهر محدودیت" دارد ولی هیچ محدودیتی نیست. ترجمان ساده اظهارات دکتر صالحی آن است که "اگر برجام هم ما را محدود نمیکرد، خودمان توانایی لازم برای توسعه بیشتر از آنچه اکنون در برجام پذیرفتهایم نداشتیم!"
نشانه مورد اشاره آقای صالحی هم روشن است. ایشان چندین بار ضمن مرور سیر توسعه فناوری هستهای ایران میفرمایند از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۶ یعنی ۷ سال، طول کشید تا توانستیم ۲ دستگاه از ماشینهای(IR۱) را پایدار کنیم. سال ۱۳۸۵ غنیسازی در کشور با استفاده از یک آبشار ۱۶۴ تایی از این نسل سانتریفیوژ آغاز شد و الآن به جایی رسیده ایم که توانستیم IR۸ را هم طراحی کنیم.
آقای صالحی همچنین به درستی توضیح دادند که طبق برجام، محدودیتی که پذیرفتیم آن است که زنجیره نهایی ما در زیر ۱۰ سال ، ۳۰ تایی(حداکثر ۳۰ سانتریفیوژ نسل ۸) خواهد بود و به جز این در زمینه تحقیق و توسعه هیچ محدودیتی نپذیرفتهایم.
رئیس سازمان انرژی اتمی همچنین درباره بازرسیها و مکانیزم درخواست دسترسی به اماکن و تاسیسات غیرهستهای در کشورمان، ضمن اشاره به آنچه در برجام آمده است، تاکید کردند: درخواست بازرسی از اماکن نظامی به آن راحتی هم که فکر میکنید نیست!
درباره دو بخش از این بیانات به نظر میرسد نکات ذیل قابل تامل باشد:
۱- اساسیترین و جدیترین نکته آنجاست که جناب آقای صالحی اظهارات و رویکردهای خود در دو حوزه تحقیق و توسعه را بر پایه خطای راهبردی "بیاعتمادی به ظرفیتهای خود" و "عدم بیاعتمادی مطلق به طرف مقابل"، استوار کردهاند. آنجا که آقای صالحی با اشاره به روند و مدت زمان طی شده برای دستیابی کشورمان به دانش طراحی و ساخت سانتریفیوژها، تلویحاً تاکید میکنند که اگر برجام هم ایران را در تحقیق و توسعه محدود نمیکرد، خودمان هم نمیتوانستیم در بازه زمانی نزدیک به ۱۰ سال نسلهای بالاتر سانتریفیوژ را طراحی و بسازیم، بلاشک روح بیاعتمادی به پتانسیلهای دانشمندان و کارشناسان هستهای ایران نهفته است.
جناب آقای صالحی در سخنان خود در مجلس شورای اسلامی نیز با یک "سادهسازی" آشکار همین استدلال مشابه را درباره موضوع تحقیق و توسعه به کار گرفته و به نوعی تاکید کردند که ما روغن ریخته را نذر امامزاده کردهایم!
اما مسئله آنجاست که خود آقای صالحی نیز در سخنانشان چندان به این استدلال پایبند نیستند. ایشان اشاره میکنند که جوانان ایرانی طی ۹ سال ۷ نسل از سانتریفیوژ( IR۲ ، IR۲m ، IR۴ ، IR۶، IR۶s ، IR۷ و IR۸) را طراحی و ساختهاند. بنابراین باید از جناب ایشان پرسید بر مبنای کدام دلیل عقلی و تجربی قطعی به این نتیجه رسیدهاند که آنچه در برجام اتفاق افتاده "محدودیت" واقعی نیست و صرفاً "ظاهر محدودیت" دارد؟
آیا جوانان متخصص ایرانی که در عرض کمتر از ۱۸ ماه توانستند ماشینهای سو ۱۶ را به نتیجه رسانده و از تجربه آن در سو ۲۴(IR۸) استفاده کنند، در عرض بیش از ۸ سال قادر نبودند سانتریفیوژهای با سوی غنیسازی بسیار بالاتری را طراحی، آزمایش و نهایی کنند؟ به این نکته مهم توجه داشته باشید که متخصصان ایرانی امروز به دانش بومی ساخت سانتریفیوژ دست یافتهاند و اینگونه نیست که به تعبیر تلویحی آقای صالحی نزدیک به ۷-۸ سال طول بکشد تا یک نسل سانتریفیوژ تولید شود. مثال بارز آن نیز همان است که خود ایشان فرمودند: طراحی و ساخت ۷ نسل سانتریفیوژ در ۹ سال.
۲- موضوع مهم دیگر آن است که طبق آنچه آقای صالحی نیز بر آن صحه گذاشتند، بر اساس برجام، محدودیتی که بر ایران اعمال شده آن است که "زنجیره نهایی ما در زیر ده سال ، ۳۰ تایی خواهد بود". نکته آنجاست که اساساً تحقیق و توسعه و آزمایش سانتریفیوژ زیر یک آبشار ۱۶۴ تایی، تحقیق و توسعه واقعی نیست. بنابراینمحدودیت تحقیق و توسعه ایران، نه یک بازه زمانی ۸ و نیم سال، بلکه به طور واقعی حداقل ۱۰ سال خواهد بود.
۳- دیگر و مهمتر از همه آنکه، برخلاف سادهسازی جناب آقای صالحی، مسئله محدودیت تحقیق و توسعه در ایران، از کلیدیترین نکات برجام است. اخباری که از مذاکرات هستهای نیز مخابره میشد دائماً حکایت از آن داشت که غربیها و بویژه آمریکا بیش از هر چیز بر محدودیت تحقیق و توسعه در ایران تاکید داشته و بر آن پایفشاری کردهاند. رمز ماجرا که جناب آقای صالحی متاسفانه از آن غفلت کرده و آن را به یک "ظاهر محدودیت" تقلیل دادهاند، آنجاست که یکی از کدها و شواهد اصلی آنکه اساساً آمریکا از داستان هستهای ایران "هدفهای راهبردی دیگر"ی را دنبال کرده و مسئله هستهای برای آمریکا صرفاً یک ظاهرسازی و پوشش برای پیگیری اهداف راهبردی کلیدیتری است، همین موضوع تحقیق و توسعه است.
محدودیت در تحقیق و توسعه، کلید سرنوشتسازی برای آمریکاست تا به زعم خود در کنار سایر محدودیتها، تمام گزینههای روی میز ایران در مسئله هستهای را در یک بازه زمانی مشخص از روی میز "حذف" و در عین حال با عدم برچیدن زیرساختهای تحریمها، تمام گزینههای خود را "حفظ" کند. بنابراین باید از آقای صالحی پرسید، اگر بعد از ۱۰ سال آمریکاییها به بهانههای واهی تحریمها علیه کشورمان را بازگردانند، جمهوری اسلامی ایران که در آن روز صرفاً سانتریفیوژهای از رده خارج نسل اول را به صورت بالفعل و عملیاتی در اختیار داشته و ذخایر خود را نیز در حد ۳۰۰ کیلو(اورانیوم ۳.۵درصد) نگهداشته است، با چه ابزاری به پای میز چانهزنی بازخواهد گشت؟!
نکته دیگری که جناب آقای صالحی باید در نظر داشته باشند آنجاست که همین حالا کشوری همچون آمریکا از سانتریفیوژهای با سوی غنیسازی نزدیک به ۳۰۰ سو! بهره میبرد و کشورهایی نظیر روسیه نیز ماشینهایی با سوی غنیسازی بالای ۱۰۰ سو دارند؛ حال با احتساب سرعت رشد علم در دنیا و بازه زمانی محدودیتی که ما در تحقیق و توسعه طبق برجام پذیرفتهایم، ۱۰ سال دیگر ایران در فناوری هستهای در کجای علم هستهای قرار خواهد گرفت؟
گفتنیها درباره بخش تحقیق و توسعه فراوان است، اما به ذکر آنچه در بالا گفته شد، اکتفا میکنیم.
۴- در موضوع "بازرسی" ها نیز متاسفانه روح حاکم بر سخنان جناب آقای صالحی از نوعی خوش بینی به طرف مقابل مقابل حکایت دارد. هرچند حسنظن از دستورات دینی است، اما نباید از خاطر دور داشت، طرف مقابل مذاکراتی کشورمان "دشمن"ی است که از کاه کوه میسازد و باید هر روزنهای حتی به شعاع یک میکرون را به روی بهانهجوییهایش بست نه آنکه از حفرهای بزرگ در توافقنامه غفلت شود!
آنچنانکه آقای صالحی نیز تاکید کردند، در مکانیزم درخواست بازرسیها، ابتدا طرف مقابل درخواست بازرسی از یک مکان مشکوک(هر مکانی که به نظرش رسید) را ارائه میکند. پس از درخواست، ایران میتواند آن را بپذیرد یا رد کند، اما درصورت اصرار طرف مقابل، کار به یک کمیسیون مشترک با حضور ۸ عضو میرسد. در این کمیسیون هر تصمیمی با ۵ رای نافذ خواهد بود و این در حالی است که از هماکنون میتوان پیشبینی کرد با توجه به هماهنگی کشورهای غربی، هرگونه بهانهجویی و زیادهخواهی طرف مقابل به راحتی از ۵ رای لازم برخوردار خواهد بود!
هرچند آقای صالحی تاکید کردند که مسئله درخواست بازرسی از اماکن نظامی به همین سادگیها هم نیست و نیازمند استدلال و دلایل حقوقی است تا اعضای کمیسیون را راضی کند، اما نباید فراموش کرد که همانطور که خود آقای صالحی نیز در گفتگوی شب گذشته خود به خوبی بدان اشاره کردند، طرف مقابل ایران در برجام، با نشان دادن یک برگ سند جعلی و ساختگی توسط کالین پاول وزیر خارجه وقت آمریکا به عراق حمله و این کشور را شخم زد. و پس از چند سال از حمله به عراق با یک سند جعلی، ضمن اذعان به جعلی بودن آن صرفا به یک عذرخواهی اکتفا کرد. بنابراین انتظار ادله حقوقی داشتن از طرفی مانند آمریکا و برخی کشورهای غربی، تا حد زیادی سادهسازی مسئله است.
* تسنیم