مسکو در دوران ضعف دیپلماتیک خود به سر میبرد. بریده از غرب، این کشور نیازمند حمایت اقتصادی چین است و باید با خواستههای این کشور در مذاکرات با ایران هماهنگ شود.
به گزارش پارس به نقل از دیپلماسی ایرانیبرای رسیدن به توافق هسته ای با ایران، ایالات متحده به حمایت روسیه نیاز داشت. همان طور که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا اذعان داشته است: «اگر روسیه میلی به ماندن در کنار ما نداشت، این توافق به دست نمی آمد.» با توجه به اینکه روابط آمریکا و روسیه در بدترین دوران خود پس از جنگ سرد به سر می برد، پشتیبانی روسیه از این مذاکرات حتی برای اوباما هم تعجب آور بود. چرا روسیه از توافق با ایران حمایت می کرد؟ آن هم توافقی که رسانه های ضدآمریکایی این کشور آن را به عنوان دستاورد شخص باراک اوباما توصیف کرده اند؟
طبق معمول، پاسخ سوال چندان ساده نیست و در نهایت به ذهنیت در هم پیچیده ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه باز می گردد. حمایت روسیه از روند مذاکرات با ایران فراز و نشیب داشته و در مجموع یکدست نبوده است. از منظر صرفاً روسی که به ماجرا نگاه کنیم، این توافق تهدید دیگری علیه روسیه خواهد بود، چون برای بازار انرژی جهان یک جریان مستمر نفت و گاز فراهم خواهد آورد، آن هم در مقطعی که قیمت های پایین حامل های انرژی اقتصاد روسیه را به خطر انداخته اند. در چنین وضعیتی که توافق به ضرر روسیه است، احتمالاً رویکرد چین عامل تعیین کننده در موفقیت این مذاکرات بوده است. چینی ها به دلایلی خواهان به ثمر رسیدن توافق بودند و پوتین علی رغم تمام بلوف هایش، در موقعیتی نبوده است که در مقابل آنها بایستد.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، بدون تعارف گفته است که بدون نظر مثبت روسیه توافق هسته ای به انجام نمی رسید. با این حال، شواهد نشان نمی دهد سفرهای گاه به گاه او به وین، لوزان و ژنو حتی در یک مورد به مصالحه میان ایران و شش قدرت جهانی کمک کرده باشد. کاملاً بر عکس، قرائن زیادی نشان می دهد که مسکو اگر قصد به هم زدن مذاکرات را هم نداشته، حداقل سعی می کرد که در مقاطع حساسی گفتگوها را پیچیده تر کند:
* در میانه نوامبر سال 2014، روسیه خبر عقد یک قرارداد بزرگ با ایران را منتشر کرد. بر اساس این قرارداد، مسکو در بوشهر دو رآکتور جدید و احتمالاً شش رآکتور دیگر، خواهد ساخت. ضرب الاجل 24 نوامبر مذاکرات وین از دست رفت.
* در میانه آوریل 2015، روسیه اعلام کرد ممنوعیت یکطرفه ای که در سال 2010 در مورد فروش سامانه دفاعی S-300 به ایران اعمال کرده بود را لغو خواهد کرد. این حرکت باعث تضعیف چارچوب همکاری موقت دوم آوریل میان ایران و گروه 1+5 شد و باعث شد ایران با اعتماد به نفس بالاتری در مذاکرات وین برای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) حضور پیدا کند.
* در اوایل ژوئن 2015، روسیه اعلام کرد که مذاکرات طولانی با ایران بر سر سواپ نفت به نتیجه رسیده است و ظرف یک هفته به مرحله اجرا خواهد رسید. ضرب الاجل 30 ژوئن مذاکرات وین از دست رفت.
در میانه چنین تلاش هایی برای ایجاد اختلال در مذاکرات و نزول روزافزون رابطه واشنگتن و مسکو، تضمین پذیرش توافق با ایران از جانب مسکو، تبدیل به چالش عمده ای برای دولت اوباما شده بود. حتی وقتی برخی از فرماندهان نظامی عالیرتبه آمریکا روسیه را تهدیدی علیه موجودیت آمریکا خواندند، کاخ سفید تلاش کرد این اظهارات را تعدیل کند. دولت اوباما بر آمادگی پوتین برای جداسازی (compartmentalization) و حفظ زمینه های همکاری تأکید کرد. علی رغم همکاری روسیه با آمریکا در زمینه توافق هسته ای، منطق فرماندهان نظامی آمریکا کاملاً درست است. اگر روسیه را «قدرتی تجدیدنظرطلب» و چالشی امنیتی، همرده داعش (و حتی بیماری ابولا) بدانیم، در آن صورت مشخص است که روسیه تهدیدی علیه نظام امنیتی اروپا و همپیمانان ایالات متحده است. از آنجا که روسیه زرادخانه هسته ای عظیمی در اختیار دارد، لاجرم تهدیدی علیه موجودیت آمریکا به شمار می آید.
بزرگترین دغدغه روسیه در مورد توافق با ایران قطعاً نبودن شفافیت لازم در مورد برنامه هسته ای این کشور نیست، بلکه تأثیر این مصالحه بر قیمت حامل های انرژی است. تهران برنامه خودش برای دوبرابر کردن صادرات نفت اعلام کرده است و این اقدام قطعاً بر مازاد عرضه انرژی در بازارهای جهانی خواهد افزود. روس نفت و گازپروم، دو غول انحصاری نفت و گاز روسیه، از باز شدن عرصه سرمایه گذاری صنعت نفت و گاز ایران بهره ای نخواهند برد، چون رقبای غربی شان مزایای رقابتی بیشتر و فناوری پیشرفته تری در اختیار دارند. حتی در صنعت انرژی هسته ای هم ایران احتمالاً علاقه دارد به جای اینکه قراردادهای امضا شده با روسیه را اجرا کند، به دنبال شرکای دیگری بگردد. علی رغم چانه زنی های شدید روسیه، به علت وضع محدودیت تسلیحاتی علیه ایران که تا چند سال دیگر باقی خواهد بود، این کشور نمی تواند صادرات تجهیزات نظامی به ایران را به سرعت افزایش دهد.
سندرم چین
در مرحله آخر مذاکرات روسیه نهایتاً دست از اقدامات غیرمفید خودش کشید. شاید بد نباشد به این کمک روسیه اذعان شود، اما به هر حال روسیه در این توافق به دنبال منافع مادی خودش بوده است. این منافع مادی قرار است از کجا بیایند؟ مسکو می داند که توافق هسته ای به ضررش خواهد بود، اما نمی تواند کاری در موردش انجام بدهد، چون چین برنده اصلی این گفتگوها بوده است. پکن آماده سرمایه گذاری عظیم در پروژه های نفتی و گازی ایران است. اگر قیمت ها اندکی دیگر هم کاهش پیدا کنند، برای اقتصاد وابسته به انرژی چین خیلی هم بهتر خواهد بود.
تمایل چین به موفقیت مذاکرات احتمالاً دلیل اصلی خودداری روسیه از به هم زدن مذاکرات وین بوده است. روسیه که از غرب بریده است، وابستگی زیادی به چین برای حمایت از اقتصاد خودش پیدا کرده است. پکن هم که می داند گزینه های روسیه کمتر و کمتر می شوند، در چانه زنی با این کشور سختگیری می کند و نیازی ندارد که همکاری روسیه در مورد ایران را با وام یا سرمایه گذاری کلان جبران بکند. در این مقطع که روسیه به ضعف دیپلماتیک گرفتار شده است، اوباما و کری هم نباید برای دادن پاداش به روسیه خود را به زحمت بیندازند.
طبق معمول، پاسخ سوال چندان ساده نیست و در نهایت به ذهنیت در هم پیچیده ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه باز می گردد. حمایت روسیه از روند مذاکرات با ایران فراز و نشیب داشته و در مجموع یکدست نبوده است. از منظر صرفاً روسی که به ماجرا نگاه کنیم، این توافق تهدید دیگری علیه روسیه خواهد بود، چون برای بازار انرژی جهان یک جریان مستمر نفت و گاز فراهم خواهد آورد، آن هم در مقطعی که قیمت های پایین حامل های انرژی اقتصاد روسیه را به خطر انداخته اند. در چنین وضعیتی که توافق به ضرر روسیه است، احتمالاً رویکرد چین عامل تعیین کننده در موفقیت این مذاکرات بوده است. چینی ها به دلایلی خواهان به ثمر رسیدن توافق بودند و پوتین علی رغم تمام بلوف هایش، در موقعیتی نبوده است که در مقابل آنها بایستد.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، بدون تعارف گفته است که بدون نظر مثبت روسیه توافق هسته ای به انجام نمی رسید. با این حال، شواهد نشان نمی دهد سفرهای گاه به گاه او به وین، لوزان و ژنو حتی در یک مورد به مصالحه میان ایران و شش قدرت جهانی کمک کرده باشد. کاملاً بر عکس، قرائن زیادی نشان می دهد که مسکو اگر قصد به هم زدن مذاکرات را هم نداشته، حداقل سعی می کرد که در مقاطع حساسی گفتگوها را پیچیده تر کند:
* در میانه نوامبر سال 2014، روسیه خبر عقد یک قرارداد بزرگ با ایران را منتشر کرد. بر اساس این قرارداد، مسکو در بوشهر دو رآکتور جدید و احتمالاً شش رآکتور دیگر، خواهد ساخت. ضرب الاجل 24 نوامبر مذاکرات وین از دست رفت.
* در میانه آوریل 2015، روسیه اعلام کرد ممنوعیت یکطرفه ای که در سال 2010 در مورد فروش سامانه دفاعی S-300 به ایران اعمال کرده بود را لغو خواهد کرد. این حرکت باعث تضعیف چارچوب همکاری موقت دوم آوریل میان ایران و گروه 1+5 شد و باعث شد ایران با اعتماد به نفس بالاتری در مذاکرات وین برای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) حضور پیدا کند.
* در اوایل ژوئن 2015، روسیه اعلام کرد که مذاکرات طولانی با ایران بر سر سواپ نفت به نتیجه رسیده است و ظرف یک هفته به مرحله اجرا خواهد رسید. ضرب الاجل 30 ژوئن مذاکرات وین از دست رفت.
در میانه چنین تلاش هایی برای ایجاد اختلال در مذاکرات و نزول روزافزون رابطه واشنگتن و مسکو، تضمین پذیرش توافق با ایران از جانب مسکو، تبدیل به چالش عمده ای برای دولت اوباما شده بود. حتی وقتی برخی از فرماندهان نظامی عالیرتبه آمریکا روسیه را تهدیدی علیه موجودیت آمریکا خواندند، کاخ سفید تلاش کرد این اظهارات را تعدیل کند. دولت اوباما بر آمادگی پوتین برای جداسازی (compartmentalization) و حفظ زمینه های همکاری تأکید کرد. علی رغم همکاری روسیه با آمریکا در زمینه توافق هسته ای، منطق فرماندهان نظامی آمریکا کاملاً درست است. اگر روسیه را «قدرتی تجدیدنظرطلب» و چالشی امنیتی، همرده داعش (و حتی بیماری ابولا) بدانیم، در آن صورت مشخص است که روسیه تهدیدی علیه نظام امنیتی اروپا و همپیمانان ایالات متحده است. از آنجا که روسیه زرادخانه هسته ای عظیمی در اختیار دارد، لاجرم تهدیدی علیه موجودیت آمریکا به شمار می آید.
بزرگترین دغدغه روسیه در مورد توافق با ایران قطعاً نبودن شفافیت لازم در مورد برنامه هسته ای این کشور نیست، بلکه تأثیر این مصالحه بر قیمت حامل های انرژی است. تهران برنامه خودش برای دوبرابر کردن صادرات نفت اعلام کرده است و این اقدام قطعاً بر مازاد عرضه انرژی در بازارهای جهانی خواهد افزود. روس نفت و گازپروم، دو غول انحصاری نفت و گاز روسیه، از باز شدن عرصه سرمایه گذاری صنعت نفت و گاز ایران بهره ای نخواهند برد، چون رقبای غربی شان مزایای رقابتی بیشتر و فناوری پیشرفته تری در اختیار دارند. حتی در صنعت انرژی هسته ای هم ایران احتمالاً علاقه دارد به جای اینکه قراردادهای امضا شده با روسیه را اجرا کند، به دنبال شرکای دیگری بگردد. علی رغم چانه زنی های شدید روسیه، به علت وضع محدودیت تسلیحاتی علیه ایران که تا چند سال دیگر باقی خواهد بود، این کشور نمی تواند صادرات تجهیزات نظامی به ایران را به سرعت افزایش دهد.
سندرم چین
در مرحله آخر مذاکرات روسیه نهایتاً دست از اقدامات غیرمفید خودش کشید. شاید بد نباشد به این کمک روسیه اذعان شود، اما به هر حال روسیه در این توافق به دنبال منافع مادی خودش بوده است. این منافع مادی قرار است از کجا بیایند؟ مسکو می داند که توافق هسته ای به ضررش خواهد بود، اما نمی تواند کاری در موردش انجام بدهد، چون چین برنده اصلی این گفتگوها بوده است. پکن آماده سرمایه گذاری عظیم در پروژه های نفتی و گازی ایران است. اگر قیمت ها اندکی دیگر هم کاهش پیدا کنند، برای اقتصاد وابسته به انرژی چین خیلی هم بهتر خواهد بود.
تمایل چین به موفقیت مذاکرات احتمالاً دلیل اصلی خودداری روسیه از به هم زدن مذاکرات وین بوده است. روسیه که از غرب بریده است، وابستگی زیادی به چین برای حمایت از اقتصاد خودش پیدا کرده است. پکن هم که می داند گزینه های روسیه کمتر و کمتر می شوند، در چانه زنی با این کشور سختگیری می کند و نیازی ندارد که همکاری روسیه در مورد ایران را با وام یا سرمایه گذاری کلان جبران بکند. در این مقطع که روسیه به ضعف دیپلماتیک گرفتار شده است، اوباما و کری هم نباید برای دادن پاداش به روسیه خود را به زحمت بیندازند.