شهدای ایران:فرانسه و آمريکا در دوران رياست جمهوري سارکوزي بر فرانسه گامهاي مقدماتي براي توسعه مناسبات را برداشتند و حتي پاريس بازگشت به جمع اعضاي ناتو را اعلام داشت و آمريکا نيز بخشي از فرماندهي عملياتي ناتو را به آنان واگذار کرد. در سال ۲۰۱۶ در حالي فرانسوا اولاند به رياست جمهوري فرانسه رسيد که ضمن تاکيد بر توسعه روابط با آمريکا تاکيد کرد دوران يکجانبهگرايي در جهان به سر آمده و فرانسه دوراني جديد را دنبال ميکند.
بررسي کارنامه روابط پاريس واشنگتن در طول سه سال گذشته نشان ميدهد که دو کشور همگراييهاي بسياري داشته و خود را متحدان با اهداف مشترک معرفي کردهاند. به رغم روابط گسترده اقتصادي، سياسي و امنيتي ميان دو کشور، بررسي ريشهاياين مناسبات بيانگر حقيقتي ديگر است که تقابلها و رقابتهاياين به اصطلاح متحدان را نشان ميدهد.اين امر را زماني ميتوان به وضوح مشاهده کرد که پس از حادثه پاريس و موضوع نشريه شارلي ابدو، مقامات آمريکايي از حضور در کارناوال خياباني اولاند با محوريت مبارزه با تروريسم خودداري کرده و تاکيد نمودند که به دليل مسائل امنيتي دراين مراسم شرکت نميکنند.
پس ازاين اظهارات بود که کاخ سفيد نشست به اصطلاح مبارزه با داعش را با حضور ۶۰ کشور برگزار کرد تا به جهانيان نشان دهد که محور مبارزه با تروريسم است و فرانسه در حاشيه قرار دارد.اين رويکرد پايان نگاه تقابلي و رقابتي دو کشور نميباشد چنانکه در مذاکرات هستهايايران و گروه ۱+۵ از يک سو فرانسه تاکيد دارد که ديدگاهي مستقل دارد و به زعم خود ايران بايد شروط اين کشور در کنار نهادن خواستههاي هستهاي را اجرا نمايد و در طرف مقابل آمريکا با محور قرار دادن خود در روند مذاكرات و آوردن کنگره به ميدان و معرفي آن به عنوان تصميمگير نهايي مذاکرات، سعي دارد تا قدرت خود را به رخ ساير کشورها از جمله فرانسه بکشد.
مصوبه کنگره آمريکا در باب توافق هستهاي و حق کنگره در پذيرش يا رد تصميم گروه ۱+۵،يعني اعلام برتري آمريکا بر ساير کشورها که ميتوان بخشي ازاين طراحي را اقدام عليه فرانسه دانست؛ هر چند که تحقير ساير اعضاي ۱+۵ نيز در جمع اهداف آمريکا قرار دارد.
نکته قابل توجه آنکه در حوزههايي همچون اوکراين نيز که دو کشور نگاه واحدي در برابر روسيه دارند رقابت آنها قابل مشاهده است. آمريکا در حالي با ارسال سلاح و ۳۰۰ نيروي آموزشي سعي در تقويت موقعيت خود در اوکراين دارد، فرانسه رياست گروه مينسك (آلمان، فرانسه، اوکراين )را براي مذاکره با روسيه برعهده دارد و سعي ميکند تا خود را محور روند سياسي صحنه اوکراين معرفي نمايد.
رقابت ميان آمريکا و فرانسه را حتي در تحولات سوريه، لبنان و عراق ميتوان مشاهده کرد. مشاهدات در آمريکا نشان ميدهد که فرانسه از النصره حمايت ميکند چنانکه در عمليات نيروهاي مقاومت لبنان در قلمون سلاحها و موشک اندازيهاي فرانسوي از النصره بر جاي مانده است.
در حوزه عراق در حالي آمريکا با قراردادهاي نظامي و طرحهايي مانند طرح کنگره براي تخصيص بودجه مجزا به عراق در سه بخش شيعه، سني و اکراد و فشار ساسي بر دولت مرکزي عراق با تحريک کردها و برخي گروههاي سني سعي در تقويت جايگاه خود است که فرانسه نيز با ارسال سلاح و نيرو به اقليم کردستان و برگزاري نشست حمايت از عراق در برابر تروريسم براي عقب نماندن از آمريکا و ساير رقبا تقلا ميکند.
نکته قابل توجه آنکه فرانسه براي توسعه نفوذ در کشورهاي عربي اجراي تعهدات خود مبني بر فروش ۳ ميليارد دلار تسليحات به لبنان را در پيش گرفته در حالي که روياهاي بلندمدتتري در قبال لبنان در سر دارد. نبيبري رئيس پارلمان لبنان فاش کرد فرانسه شرط آموزش ارتش لبنان را دادن مصونيت قضايي (کاپيتولاسيون) براي نيروهايش قرار داده که برنامهريزي بلندمدت و فراگير لندن در لبنان را نشان ميدهد.
رقابت ميان فرانسه و آمريکا در حوزه عربي دامنه گستردهاي گرفته است. فرانسه براين استدلال است که آمريکا معطوف به شرق آسيا گرديده و اکنون زمان تقويت موقعيت خود در منطقه است. حضور اولاند رئيسجمهور فرانسه در نشست اخير سران شوراي همکاري خليجفارس در عربستان و تاکيد بر حمايت از سياستهاي منطقهاي آنان دراين چارچوب ميباشد. حمايت وي از کشتار مردم يمن، عدم برجسته سازي مسئله حقوق بشر در کشورهاي عربي در سخنراني وي در نشست مذکور و فروش جنگندههاي رافائل به قطر و قول وي براي تکرار اين مسئله براي ساير کشورهاي عربي را دراين چارچوب ميتوان ارزيابي نمود.
فرداي سفر اولاند به رياض، جانكري وزير خارجه آمريکا راهي عربستان شد و بر حمايت قاطع از کشورهاي عربي در تحولات منطقه تاکيد کرد. وي وعده داد که اوباما در نشست کمپ ديويد با سران شوراي همکاري خليجفارس مطالبات آنها را اجرايي خواهد کرد. همزمان رسانههاي آمريکايي نظير واشنگتن پست و نيويورک تايمز گزارش دادند آمريکا تلاش دارد تا سامانه موشکي را بهاين کشورها ارائه نمايد و حتي بمبهاي بتنشکن که صرفا در اختيار آمريکا هستند به عربستان ميدهد.
لازم به ذکر است آمريکا و فرانسه در کشورهاي عربي در سرکوب روند بيداري اسلامي و مقابله با انقلابهاي مردمي داراي رويکردي واحد هستند. اما در حوزه فروش تسليحات و تقويت موقعيت سياسي و اقتصادي رقابتي شديد ميان طرفين در جريان است که البته کشورهاي انگليس و آلمان را نيز بايد بهاين جمع افزود.
حوزه آفريقا بعد ديگر رقابت ميان طرفين است چنانکه همزمان با پيشروي فرانسه در مالي، ساحل عاج، تونس، مصر، الجزاير و... آمريکا نيز براي تقويت موقعيت خود خيز برداشته است. سفر جانکري وزير امور خارجه آمريکا به سومالي به عنوان اولين وزير خارجه آمريکا پس از دو دهه و ادامهاين سفر به جيبوتي و اريتره را ميتوان نشانهاي از اين رقابت دانست.
آمريکاي لاتين نيز از حوزه رقابتي ميان دو کشور دور نمانده چنانکه پس از اعلام طرح آمريكا براي بهبود روابط با کوبا پس از۶ دهه، فرانسه نيز براي روابط گسترده با کوبا گام برداشت که سفر ۲۱ ارديبهشت اولاند بههاوانا نقطه عطفي دراين عرصه است. او با سفر به کوبا نشان داد که نميخواهد از اوباما در آمريکاي لاتين عقب بماند و گامهاي بلندتري براي ورود به منطقه برميدارد. فرانسه سعي دارد تا از سابقه تاريخي حضور خود دراين منطقه و تنفري که از آمريکا ميان اين کشورها وجود دارد براي تقويت موقعيت خود بهره گيرد.
به هر تقدير ميتوان گفت که فرانسه و آمريکا رقابتي گسترده را در صحنه بينالملل از شرق آسيا تا غرب آسيا و از آفريقا تا آمريکاي لاتين و حتي در درون اروپا به راه انداختهاند و برآنند تا خود را محور تحولات معرفي نمايند.اين جدال تا بدانجا پيش رفته که آمريکا در اروپا از انگليس و آلمان حمايت ميکند تا فرانسه را در موقعيت ضعف قرار دهد تا مقداري از توان رقابتي فرانسه در صحنه جهاني بکاهد.
اين رقابت چنان است که حتي در حوزه فلسطين، آمريکا از وتوي طرح فرانسه در باب مذاکرات سازش خبر داده و تاکيد نموده است که تنها بازيگر عرصه فلسطين است. آنچه از برآيند رفتاري دو کشور برميآيد آن است که متحدان آمريکا هر چند در برخي محورها داراي نقاط اشتراک هستند اما رقابتي سخت ميان آنان درگرفته که بخشي از آن رقابت آمريکا و فرانسه است که در عرصههاي مختلف قابل مشاهده است. البته ساير کشورهاي اروپايي نيز دوري از آمريکا را در برنامههاي خود دارند اما فرانسه ظرفيتهاي لازم براي مقابله آشکار با آمريکا را در خود ميبيند و لذا به صورت علني به رقابت جهاني با آمريکا روي آورده تا نشان دهد که دوران تکقطبي به پايان رسيده و آمريکا بايد پذيرنده نقشي به نام فرانسه در معادلات باشد.
*سیاست روز
بررسي کارنامه روابط پاريس واشنگتن در طول سه سال گذشته نشان ميدهد که دو کشور همگراييهاي بسياري داشته و خود را متحدان با اهداف مشترک معرفي کردهاند. به رغم روابط گسترده اقتصادي، سياسي و امنيتي ميان دو کشور، بررسي ريشهاياين مناسبات بيانگر حقيقتي ديگر است که تقابلها و رقابتهاياين به اصطلاح متحدان را نشان ميدهد.اين امر را زماني ميتوان به وضوح مشاهده کرد که پس از حادثه پاريس و موضوع نشريه شارلي ابدو، مقامات آمريکايي از حضور در کارناوال خياباني اولاند با محوريت مبارزه با تروريسم خودداري کرده و تاکيد نمودند که به دليل مسائل امنيتي دراين مراسم شرکت نميکنند.
پس ازاين اظهارات بود که کاخ سفيد نشست به اصطلاح مبارزه با داعش را با حضور ۶۰ کشور برگزار کرد تا به جهانيان نشان دهد که محور مبارزه با تروريسم است و فرانسه در حاشيه قرار دارد.اين رويکرد پايان نگاه تقابلي و رقابتي دو کشور نميباشد چنانکه در مذاکرات هستهايايران و گروه ۱+۵ از يک سو فرانسه تاکيد دارد که ديدگاهي مستقل دارد و به زعم خود ايران بايد شروط اين کشور در کنار نهادن خواستههاي هستهاي را اجرا نمايد و در طرف مقابل آمريکا با محور قرار دادن خود در روند مذاكرات و آوردن کنگره به ميدان و معرفي آن به عنوان تصميمگير نهايي مذاکرات، سعي دارد تا قدرت خود را به رخ ساير کشورها از جمله فرانسه بکشد.
مصوبه کنگره آمريکا در باب توافق هستهاي و حق کنگره در پذيرش يا رد تصميم گروه ۱+۵،يعني اعلام برتري آمريکا بر ساير کشورها که ميتوان بخشي ازاين طراحي را اقدام عليه فرانسه دانست؛ هر چند که تحقير ساير اعضاي ۱+۵ نيز در جمع اهداف آمريکا قرار دارد.
نکته قابل توجه آنکه در حوزههايي همچون اوکراين نيز که دو کشور نگاه واحدي در برابر روسيه دارند رقابت آنها قابل مشاهده است. آمريکا در حالي با ارسال سلاح و ۳۰۰ نيروي آموزشي سعي در تقويت موقعيت خود در اوکراين دارد، فرانسه رياست گروه مينسك (آلمان، فرانسه، اوکراين )را براي مذاکره با روسيه برعهده دارد و سعي ميکند تا خود را محور روند سياسي صحنه اوکراين معرفي نمايد.
رقابت ميان آمريکا و فرانسه را حتي در تحولات سوريه، لبنان و عراق ميتوان مشاهده کرد. مشاهدات در آمريکا نشان ميدهد که فرانسه از النصره حمايت ميکند چنانکه در عمليات نيروهاي مقاومت لبنان در قلمون سلاحها و موشک اندازيهاي فرانسوي از النصره بر جاي مانده است.
در حوزه عراق در حالي آمريکا با قراردادهاي نظامي و طرحهايي مانند طرح کنگره براي تخصيص بودجه مجزا به عراق در سه بخش شيعه، سني و اکراد و فشار ساسي بر دولت مرکزي عراق با تحريک کردها و برخي گروههاي سني سعي در تقويت جايگاه خود است که فرانسه نيز با ارسال سلاح و نيرو به اقليم کردستان و برگزاري نشست حمايت از عراق در برابر تروريسم براي عقب نماندن از آمريکا و ساير رقبا تقلا ميکند.
نکته قابل توجه آنکه فرانسه براي توسعه نفوذ در کشورهاي عربي اجراي تعهدات خود مبني بر فروش ۳ ميليارد دلار تسليحات به لبنان را در پيش گرفته در حالي که روياهاي بلندمدتتري در قبال لبنان در سر دارد. نبيبري رئيس پارلمان لبنان فاش کرد فرانسه شرط آموزش ارتش لبنان را دادن مصونيت قضايي (کاپيتولاسيون) براي نيروهايش قرار داده که برنامهريزي بلندمدت و فراگير لندن در لبنان را نشان ميدهد.
رقابت ميان فرانسه و آمريکا در حوزه عربي دامنه گستردهاي گرفته است. فرانسه براين استدلال است که آمريکا معطوف به شرق آسيا گرديده و اکنون زمان تقويت موقعيت خود در منطقه است. حضور اولاند رئيسجمهور فرانسه در نشست اخير سران شوراي همکاري خليجفارس در عربستان و تاکيد بر حمايت از سياستهاي منطقهاي آنان دراين چارچوب ميباشد. حمايت وي از کشتار مردم يمن، عدم برجسته سازي مسئله حقوق بشر در کشورهاي عربي در سخنراني وي در نشست مذکور و فروش جنگندههاي رافائل به قطر و قول وي براي تکرار اين مسئله براي ساير کشورهاي عربي را دراين چارچوب ميتوان ارزيابي نمود.
فرداي سفر اولاند به رياض، جانكري وزير خارجه آمريکا راهي عربستان شد و بر حمايت قاطع از کشورهاي عربي در تحولات منطقه تاکيد کرد. وي وعده داد که اوباما در نشست کمپ ديويد با سران شوراي همکاري خليجفارس مطالبات آنها را اجرايي خواهد کرد. همزمان رسانههاي آمريکايي نظير واشنگتن پست و نيويورک تايمز گزارش دادند آمريکا تلاش دارد تا سامانه موشکي را بهاين کشورها ارائه نمايد و حتي بمبهاي بتنشکن که صرفا در اختيار آمريکا هستند به عربستان ميدهد.
لازم به ذکر است آمريکا و فرانسه در کشورهاي عربي در سرکوب روند بيداري اسلامي و مقابله با انقلابهاي مردمي داراي رويکردي واحد هستند. اما در حوزه فروش تسليحات و تقويت موقعيت سياسي و اقتصادي رقابتي شديد ميان طرفين در جريان است که البته کشورهاي انگليس و آلمان را نيز بايد بهاين جمع افزود.
حوزه آفريقا بعد ديگر رقابت ميان طرفين است چنانکه همزمان با پيشروي فرانسه در مالي، ساحل عاج، تونس، مصر، الجزاير و... آمريکا نيز براي تقويت موقعيت خود خيز برداشته است. سفر جانکري وزير امور خارجه آمريکا به سومالي به عنوان اولين وزير خارجه آمريکا پس از دو دهه و ادامهاين سفر به جيبوتي و اريتره را ميتوان نشانهاي از اين رقابت دانست.
آمريکاي لاتين نيز از حوزه رقابتي ميان دو کشور دور نمانده چنانکه پس از اعلام طرح آمريكا براي بهبود روابط با کوبا پس از۶ دهه، فرانسه نيز براي روابط گسترده با کوبا گام برداشت که سفر ۲۱ ارديبهشت اولاند بههاوانا نقطه عطفي دراين عرصه است. او با سفر به کوبا نشان داد که نميخواهد از اوباما در آمريکاي لاتين عقب بماند و گامهاي بلندتري براي ورود به منطقه برميدارد. فرانسه سعي دارد تا از سابقه تاريخي حضور خود دراين منطقه و تنفري که از آمريکا ميان اين کشورها وجود دارد براي تقويت موقعيت خود بهره گيرد.
به هر تقدير ميتوان گفت که فرانسه و آمريکا رقابتي گسترده را در صحنه بينالملل از شرق آسيا تا غرب آسيا و از آفريقا تا آمريکاي لاتين و حتي در درون اروپا به راه انداختهاند و برآنند تا خود را محور تحولات معرفي نمايند.اين جدال تا بدانجا پيش رفته که آمريکا در اروپا از انگليس و آلمان حمايت ميکند تا فرانسه را در موقعيت ضعف قرار دهد تا مقداري از توان رقابتي فرانسه در صحنه جهاني بکاهد.
اين رقابت چنان است که حتي در حوزه فلسطين، آمريکا از وتوي طرح فرانسه در باب مذاکرات سازش خبر داده و تاکيد نموده است که تنها بازيگر عرصه فلسطين است. آنچه از برآيند رفتاري دو کشور برميآيد آن است که متحدان آمريکا هر چند در برخي محورها داراي نقاط اشتراک هستند اما رقابتي سخت ميان آنان درگرفته که بخشي از آن رقابت آمريکا و فرانسه است که در عرصههاي مختلف قابل مشاهده است. البته ساير کشورهاي اروپايي نيز دوري از آمريکا را در برنامههاي خود دارند اما فرانسه ظرفيتهاي لازم براي مقابله آشکار با آمريکا را در خود ميبيند و لذا به صورت علني به رقابت جهاني با آمريکا روي آورده تا نشان دهد که دوران تکقطبي به پايان رسيده و آمريکا بايد پذيرنده نقشي به نام فرانسه در معادلات باشد.
*سیاست روز